فقير ميرادار ايران
بيپاسخ پرسش
آمستردام نشست
افغانستان معاصر ادبيات و خاكستر و خاك
فقير ميرادار ايران
نشده بهرهبرداري گردشگري قابليتهاي و استعدادها دادهايم دست از كه سالهايي تمام در
به و شده فراموش گنجي همچون آن فرهنگي و تاريخي و طبيعي ثروتهاي و كشور
مينگرد ما بيعملي و زمانزدگي
ميگذرد ، ايران دل درون از كه قسمت آن ابريشم ، جاده ميانه در شتر كاروان.."
خارجي و داخلي جهانگردان سوي از بزرگ تور اين از استقبال.است افتاده راه كه مدتهاست
.شود تمديد ابريشم جاده در شترسواري تور اين سال هر است شده قرار كه بود اندازه آن تا
كنار درميدهند ارائه خدمات گردشگران به نفس يك تاريخي ، جاده اين اطراف كاروانسراهاي
تا است حركت در بيوقفه روستايي زنان دستهاي.ندارند آرامش دستي ، صنايع غرفههاي جاده ،
و خالي كوير يك ديگر لوت ، كوير اكنون ، .برسانند گردشگران دست به را خاك اين يادگاريهاي
پرستاره دشت آرامش گردشگران ، هجوم كه مدتهاست.نيست تنها و طولاني شيبهاي با برهوت
خودروسازي صنعت در جديدي سرمايهگذاري هيچ بدون.است ربوده شبها نيمه در را كوير اين
به را مستقيم شغل حداقل 5 ايران به جهانگرد هر ورود.است كاهش به رو بيكاري آمار...و
كنار آهسته ، آهسته كشور ارزي درآمد منبع تنها عنوان به نفت ، صادرات.ميآورد وجود
.دهد نشان خودي گردشگري پيشرفت روبه صنعت از شده دريافت نفس تازه دلارهاي تا ميرود
چند هربرسد دلار ميليارد بر 40 افزون رقمي به ايران سهم ميلادي سال 2020 تا شده قرار
است ، اين از بيش بسيار تاريخي ، گردشگري و طبيعي جاذبههاي واسطه به ايران حق ميشود گفته
گردشگري در اول كشور ده جزء گرفتن قرار با ايران كشوراست تصور يك فقط اين "...اما
از 2 بيش سپتامبر حادثه 11 از تاريخي ، گردشگري خاطر به اول كشور و 5 (اكوتوريسم) طبيعي
يك ايران گردشگري صنعت براي توجه ، قابل چندان نه مبلغ اين كه ديد آسيب تومان ميليارد
لغو ايران به خارجي گردشگران كوچك تورهاي اكثر كه سال همين در درست.ميشود محسوب فاجعه
مقام نظر اين از و كرده جذب را خارجي جهانگرد ميليون از 33 بيش توانست چين كشور شده ،
روي زدن قدم براي كه گردشگران اين حضور از چين دولت درآمد.آورد دست به جهان در را پنجم
براي چين ترتيب اين به.رسيد دلار ميليون و 800 ميليارد به 17 آمدهاند چين ديوار
با ما اكنون.كرد كسب جهان در را پنجم مقام و گرفت پيشي آلمان و انگليس از بار نخستين
گردشگران بازديد براي آن مكان كردن 150 مهيا و تاريخي مكان و آثار ميليون يك داشتن
و ايران براي گردشگري و فرهنگي پايتخت كردن پيدا گردشگري ، حقوق تنظيم درگير هنوز خارجي ،
.هستيم خاورميانه ، فرهنگي پايتخت عنوان به آن ادعاي
وعدهها آغاز
به ديگر بار يك تا بود بارهاي هزار فرصت شيراز در خاورميانه جهانگردي نمايشگاه
جمشيد تخت گذر ، اين در چه اگر شود پرداخته ايران در گردشگري صنعت گسترش و رشد راهكارهاي
مرمت حفظ ، براي اعتبار تومان ميليون دريافت 500 با و بود نمايشگاه اين برنده بزرگترين
خود تخريبي عوامل همه كنار در تا يافت خواهد را مجال اين رئيسجمهوري ، سوي از بازسازي و
آثار احياي و بازسازي و مرمت اماكند مرمت را خود از كوچكي قسمت مانده ، پابرجا همچنان
در گردشگري صنعت گسترش براي بازدارنده عامل تنها و دغدغه تنها ايران در موجود باستاني
.است ايستادن پا روي اصول مقدماتيترين و ابتداييترين درگير صنعت اين.نيست ايران
براي اعتبار ريال ميليارد اختصاص 400 از چند هر جهانگردي و ايرانگردي سازمان رئيس
مبلغ اين ميشود اميدواري اظهار همچنان و داد خبر خصوصي بخش به متعلق گردشگري طرحهاي
سرمايهگذاران اما گيرد قرار خصوصي بخش گردشگري فعاليتهاي اختيار در آينده ماه يك طي
قدر به جشنوارهها و نمايشگاهها حاشيه در همواره ميدانند خوبي به صنعت اين خصوصي بخش
اما.ميشود داده تخصيص خوبي تقريبا بودجههاي و شده تصميمگيري صنعت اين براي كفايت
كنوني شرايط به گذرا نگاهي با ميرسد ، عمل مرحله به برنامهها اين از درصد چند اينكه
نمايشگاه و جشنواره.ديد را واقعيتها ميتوان گردشگري خصوصي بخش سرمايهگذاران
و گردشگري ملي توسعه طرح نبود از همچنان تا شد خوبي فرصت ديگر بار يك خاورميانه گردشگري
نمايشگاه اين در شركتكنندگان از بسياري چند هر.بشود صحبت طرح اين اجراي و تدوين ضرورت
شد تدوين سرانجام طرح اين چه اگر و راندند سخن "ملي عزم" عنوان تحت مهمتري ضرورت از
كه است شده تعيين مواردي گردشگري جهتگيري و توسعه شاخصهاي بازاريابي ، حوزه در اما
منجر كشور در گردشگري وضعيت بهبود به مسئله اين تا ميشود اميدواري اظهار فقط همچنان
.شود
پرطمطراق بسيار آن از بهرهبرداري ميزان و گردشگري صنعت خصوص در شده داده شعارهاي همه
دادهايم ، دست از كه سالهايي تمام در.است ديگري چيز واقعيت اما.هستند زيبا و
و تاريخي و طبيعي ثروتهاي و كشور نشده بهرهبرداري گردشگري قابليتهاي و استعدادها
و دور شنيدههاي.مينگرد ما بيعملي و زمانزدگي به و شده فراموش گنجي همچون آن فرهنگي
انعكاس مطبوعات صفحات در - گهگاه فقط - گهگاه كه خارجي گردشگران با برخورد از ما نزديك
و گردشگري توسعه درباره نظري اتفاق ميبايست اقدامي هر از پيش داده نشان است ، يافته
گرايشهاي و حكومتي اركان مجموعه در ارزي درآمدهاي كسب براي خارجي جهانگردان پذيرش
اين در گام نخستين جمشيد تخت منطقه در توريسم پليس تشكيل هم شايد.آيد پديد موجود سياسي
ارائه تعاريف طبق شده تاسيس پليس اين آيا ديد و ماند منتظر همچنان بايد اما باشد خصوص
خصوص در را گردشگران ديگر باور و كرده تامين را گردشگران امنيت بود خواهد قادر شده
تپه هزار و 200 باستاني آثار ميليون يك از بيش با ايران حال هر در.دهد تغيير ايران
صدم يك از كمتر كلان ثروت اين با همچنان و دارد قرار جهان اول كشور ميان 5 در باستاني
.دارد سهم جهان گردشگري درآمدهاي از
تاكيد مصرانه و ندادهاند دست از را خود اميد همه امر مسئولان از بسياري هنوز اما
و بودن درآمدزا دليل به گردشگري صنعت كشور توسعه چهارم برنامه در تا ميكنند
امور كل مدير ميان اين در.شود بهرهمند ويژهاي برنامهريزي از مناسب اشتغالزايي
در را موجود راههاي از يكي كشور جهانگردي و ايرانگردي سازمان بينالملل و بازاريابي
ملي طرح به است معتقد و دانسته هدفمند تبليغاتي استراتژي گرو در گردشگري ، توسعه
كشور اقتصاد در صنعت اين چشمگير رشد به توجه با بايد گردشگري براي بازاريابي استراتژي
.شود تدوين
در كشور اوليه ساخت زير شدن آماده از خبر جهانگردي و ايرانگردي سازمان رئيس سو ديگر از
حركت در بيشتر ثبات سمت به گردشگري توسعه ميكند تاكيد و ميدهد گردشگري توسعه زمينه
است معتقد نيز كشورمان تاريخي - فرهنگي پايتخت استاندار عنوان به فارس استانداراست
منطقي روابط اين بايستي و نيست متعارف و منطقي هنوز كشورها از بسياري با كشورمان روابط
نفت درآمد جايگزين بخواهد گردشگري كشور ، آينده اقتصاد در اگر ;ميكند يادآور وي.شود
.كنيم تدوين آن براي كلان سياستهاي بعد و تبيين را آن ابتدا بايد شود
تكراري واقعيتهاي
ميان به سخن گردشگري توسعه برنامههاي و راهكارها ضرورتها ، و موانع خصوص در قدر آن
كدام ثروت اين به دسترسي و صنعت اين رشد گرههاي ميدانند ، همه گفت بتوان شايد كه آمده
غيرمستقيم شغل از 50 بيش و مستقيم شغل حداقل 5 خارجي گردشگر هر ميدانند همه امروز.است
خواهد قادر صنعت اين ميدانند حتي.ميكند درآمدزايي برايشان و داده قرار پوشش تحت را
ميدانند همه اينكه مهمتر و شود ، نفت يعني ايران ، درآمدي منبع تنها جايگزين بود
بخش به ندادن اهميت و كارآمد مديريت نبود و برنامهريزي و تصويب و تدوين در ما همهگير
از يك كدام و شده انجام خصوص اين در اجرايي اقدامات چه كنون تا اما است..و خصوصي
منطقي سهمي ايران ، حداقل شود فراهم فرصت اين تا شده باز شده فرسوده و قديمي گرههاي اين
.باشد داشته صنعت اين از
سياستگذاري و ماليات درصد پرداخت 50 از گردشگري صنعت خصوصي بخش سرمايهگذاران معافيت
آن اقامتي و توريستي تفريحي ، مراكز از بسياري بازسازي و هتل تختهاي افزايش راستاي در
ما به را جهانيان توجه و كرده ابريشم جاده قافله وارد را ما بتواند كه نيست اتفاقي
مناطقي از يكي تختجمشيد واسطه به شيراز دارند اذعان همه كه شرايطي در درست.كند معطوف
سال همه اين از بعد كه است چگونه باشد داشته را گردشگر بيشترين ميتواند كه است
طول به سال ده از بيش تجهيز و ساخت براي آن هتلهاي از يكي سخنراني و برنامهريزي
گردشگري نمايشگاه و جشنواره برگزاري ميمنت به پيش روز چند انجام سر و ميانجامد
.ميشود افتتاح شيراز در خاورميانه
اطلاع به و كرده تدوين را نياز مورد سياستهاي تمام شويم موفق كه نكته اين فرض با حتي
راستاي در موجود قوانين انساني ، نيروي قبيل از موجود امكانات آيا برسانيم امر مسئولان
آن...و بازاريابي و تبليغات امنيت ، حملونقل ، اقامتي ، مراكز شرايط گردشگران ، ورود
را خارجي سرمايهگذاران حتي و خصوصي بخش سرمايهگذاران بتواند كه است تجهيز و تكميل قدر
هزاره اول سال در 2 جهانگردي درآمدهاي به نگاهي.كند خصوص اين در سرمايهگذاري به تشويق
نزولي رشد هرگز كه باشد صنعتي تنها شايد اين كه ميدهد نشان (سال 2000 آغاز از) سوم
كه يافت خواهد افزايش چنان هزاره اين در جهانگردي و سفر به ميل و.داشت نخواهد
فعاليت از ايران مانند باستاني كشورهاي خصوص به كشورها جهانگردي ارگانهاي و سازمانها
سال 2020 تا گردشگران تردد ميزان شده ياد گزارش مبناي بر.شد خواهند برخوردار چشمگيري
ميليارد هزار به 2 بخش اين تجارت حجم و نفر ميليون شش و ميليارد يك سالانه به ميلادي
است؟ قدر چه سفره اين از ما سهم رسيد خواهد دلار
بيپاسخ پرسش
گزارش يك بازتاب
و آموزش وزارت عمومي روابط شهريورماه اوايل در "اول كلاس در بحران" گزارش چاپ از پس
كه ميرفت انتظار هرچند.ميخوانيد كه است كرده ارسال روزنامه دفتر به را متني پرورش
پاسخ گزارش اين سوال اصليترين به مسائل اين به پرداختن جاي به پرورش و آموزش مسئولان
در و ميكند تكيه آن به تاليف دفتر كه ارزشيابيهايي نتيجه انتشار عدم دليل.ميدادند
.نميگيرد قرار مستقل كارشناسان اختيار در هيچگاه اما است شده تاكيد آن بر نيز جوابيه
بايد اما شده تحريف كارشناسان سخنان كه شده اشاره متن اين در كه است ذكر به لازم آخر در
.است شده پياده نوار روي از عينا شده چاپ مطالب گفت
تازه و بديع روشهاي اما.نيست امضاشدني دگرگوني هر و پذيرفتن تحولي هر كه نيست ترديدي
بهره آنها از و دانست بايد مغتنم باشد همخوان جامعه ، اصيل بينشهاي و ارزشها با كه را
و كور و تاريك را آينده افقهاي ،(ع)علي مولانا تعبير به تجربهها از بينيازي كه گرفت
انبوهي و امروز دانش فراخناي (العواقب عن عمي عنالتجارب غني من) ساخت خواهد ابهامآلود
اما.نمييابي آنها عنوان مرور براي كافي مجال حتي كه است چنان آن دانش و اطلاعات توليد
.ناگزير آنها از بهرهگيري و شناختن از و ناگزيريم تجربهها اين از كه ميدانيم را اين
ديگر "زباني" نتيجه در دارند گذشته با متفاوت "زماني" راهند در كه نسلهايي و امروز نسل
اين از پس.افزود بايد هم را "نيازها" تحول و دانش تحول مسئله ، اين بر.ميطلبند نيز
با مااست آمده اول كلاس در بحران مقاله در كه ميپردازيم نكاتي بررسي و پاسخ به مقدمه
ميكنيم؟ چه تحول و تغيير
و پدر يعني نسل سه يا دو سال چهل كه كتابي تحول و تغيير !سال چهل از پس تحول و تغيير
گامي خود روزگار در موجود ، كتاب.ديدهاند آموزش آن با نوهها بسا چه و فرزندان مادرها ،
.داشت بايد آن حرمتآفرينندگان پاس كه است بوده زبانآموزي عرصه در تاثيرگذار و نو بلند ،
مقاله ، محترم نويسنده حتي و نوانديش و خوشفكر معلمان صاحبنظران ، همه اينكه اما
كار 80 حاصل برابر در بايد چگونه كرد؟ بايد چه ميزنند ، فرياد را موجود كتاب ناكارآيي
برنامهريزان روانشناسان ، زبانآموزان ، زبانشناسان ، تربيت ، و تعليم صاحبنظران از تن
كرد؟ برخورد وقت صرف ساعت هزار ده حدود با و هنرمندان كودك ، نويسندگان و شاعران درسي ،
محروم گواه كه است ركود گواه تنها نه كه آفتي.است بزرگي آفت تغييرستيزي و تغييرگريزي
هيچكس.است لازم شايستگيهاي و بايستگيها به رسيدن و شادابي و تحرك از نسل يك ساختن
و "بخوانيم" كتابهاي اگر.است رسيده پايان به و بينقص جديد حركت كه است نكرده ادعا
دو كتابهاي با كردند آغاز را خود آزمايشي سال نخستين سال 1379 در كه را اول "بنويسيم"
رخ آنها در چشمگيري تحول و تغيير سال ، سه طول در كه ديد خواهيم كنيم ، مقايسه بعد سال
و طرح اين مجري معلمان نظر و نقد محصول رشد به رو سير و تغيير اين كه است داده
معلمان.كردهاند تبيين و نقد و بررسي را آن علاقه و دقت سر از كه است صاحبنظراني
و كتاب اين در كه ميدانند كس هر از بهتر ابتدايي ناشناخته قدر و بيادعا سختكوش ،
ويژگيهاي از و كتاب اين افتخارات از.داشتهاند تاثير و حضور اندازه چه تا آن تاليف
را جلد پشت كه نامهايي همه و تاليف اين در موثر عناصر همه كه است اين آن درخشان
همراه و موثر كتاب اصلاح و پيرايش و ساخت در تاليف از پس و تاليف طول در آراستهاند
در خود رهنمودهاي و هدايتها نامهها ، با ابتدايي عزيز معلمان آن ، از فراتر و بودهاند
كتاب اين كه را كساني همه نام بود قرار اگرداشتهاند جدي تاثير برنامه و كتاب اعتلاي
همه كه برد نام بايد را تلاشگر عزيز معلم صدها كنيم ، ذكر آنهاست هدايت و نظر آيينه
ارزشيابي نتايج و است موجود برنامهريزي دفتر مجموعه در آنها نظرهاي و نامهها و اسناد
با جديد طرح كه ميگوييم هم باز.است نظر اين قاطع مويد و صادق گواه نيز آزمايشي طرح
.داشت خواهد امروز از متكاملتر فردايي منصف معلمان و صاحبنظران ژرفنگر و نقاد نگاه
سال دو صافي از عبور با كتاب يك كه است بار نخستين كه گفت بايد افتخار با انشاالله
نظر و نقد از فارسي كتاب كه است بار نخستين.ميآيد سراسري اجراي سمت به آزمايشي اجراي
به اجرا از پيش كتاب اين كه اسنادي و نامهها همه).ميگذرد اجرا از پيش صاحبنظر دهها
نقد و انتخاب در حتي كه است نخستينبار (است موجود رسيده ، صاحبنظران نظر و نقد
همراه رحماندوست آقاي و داشتهاند حضور كودك نويسندگان و شاعران صفحه ، به صفحه سرودهها
كه دادهاند جايگزين سرودههاي پيشنهاد و نقد بررسي ، را سرودهها كودك ، ديگر شاعران با
اصلاحات و تغييرات اين ردپاي كند مقايسه قبل چاپهاي با را جديد چاپ انصاف سر از كس هر
.كند رصد ميتواند را
برخي البته صد كه انحصارهاست شكست "بنويسيم" و "بخوانيم" كتابهاي شاخصههاي از
ديگر.نيست كودك شاعر دو يكي ، انحصار در كتابها ديگر زيرا نميآيد خوش را ذائقهها
انحصار كتاب آنكه از بيش كتاب ديگر و ندارد بعدي يك نگاه و سويگي يك از نشان متنها
اجراي امسال كه را (بنويسيم و بخوانيم) چهارم فارسي كتاب است كافي.است همگان كتاب باشد
نويسندگان توسط آن متنهاي كه درمييابيم تورقي اندك با.كنيم بررسي ميشود ، آزمايشي
افطاري بود شده نوشته مقاله در آنچه رغم بهاست شده تهيه كودك ممتاز شاعران و شاخص
تاييد براي نه سال 1379 رمضان در وزارتخانه اين آموزشي برنامهريزي و پژوهش سازمان
افطار آن سياسي ، بازي و جناحبندي به بود ، نوجوان و كودك نويسندگان و شاعران از گرفتن
و نويسندگان و شاعران توان از بهرهگيري براي پژوهش سازمان حركتهاي بركتخيزترين از
افطار آن سفره بر درس كتابهاي هم هنوز و بود درسي كتابهاي شكننده انحصار شكست
با نوجوان و كودك شاعر و نويسنده دهها ارتباط باع نشست آن.ميگيرند بهره و نشستهاند
محكم درسي كتابهاي و كودك نويسندگان و شاعران ميان پل نشست همان از.شد درسي كتابهاي
و بخوانيم كتابهاي در را سرودههايشان و قلم حضور باشد منصفانه داوري اگر.شد استوار و
اول 40 فارسي كتاب با را بخوانيم فارسي كتاب فقط.يافت ميتوان چهارم تا اول بنويسيم
ده "بخوانيم" كتاب در اما دارد ، كودك شعر دو شدن منسوخ حال در كتاب.كنيد مقايسه ساله
خواندن فقط شعر درآوردن جديد رويكرد).است زمينه اين در ژرف تحولي گواه كه مييابيم شعر
(.نيستند درس متن شعرها و است گروهي صورت به شعرها
دارد ادامه
آمستردام نشست
فخرطاولي كوروش
پليسهاي تمام تعقيب تحت ساله كلاهبردار 43 اينبود كمال و تمام تبهكار يك ملينكوف
خوشخيال ، سپردهگذار هزار حدود 20 اعتماد از سوءاستفاده با زيرا داشت ، قرار جهان
سودي 1000 كه بود داده وعده سپردهگذاران به ملينكوف.بود كشيده بالا را پساندازهايشان
ميليون 70) روبل ميليارد بود 20 توانسته ترتيب اين به ميدهد سپردههايشان به درصدي
مستقلش نفتي شركت حساب به را پولها ابتدا او ;آورد دست به را مردم پولهاي از (فرانك
قرار هدف را مارسي در بانكي و كانادا در پگ ويني بانكهاي ادامه در و كرد واريز مسكو در
وي از مارسي ، اهل بازپرسي قاضي به گزارشي طي مسكويي قاضي كه بود دليل همين به.داد
.بود كرده اطلاعات تقاضاي
ريكاردو:است فرانسه پليس توجه مورد خيلي كه دارد وجود روسي مافياي ديگر عضو يك
خودش است ، آلماني پاسپورتش اما دارد ، لهستاني _ ايتاليايي اصليت كه تبهكار اين.فانچيني
فعال اروپا در دهه 1990 اوايل از كه ميكند معرفي بلژيك اهل صنايع صاحب يك عنوان به را
با سال 1995 در بار يك و دارد رفتوآمد فرانسه يا موناكو آلمان ، لوگزامبورگ ، در او.است
تعقيب تحت فرانسه در فانچيني.است شده ديده موناكو و آنتيب كن ، سواحل در تفريحياش كشتي
در روسي تبهكار اين البته.اوست دنبال به پيوسته كه است بلژيك پليس اين و ندارد قرار
لوازم و ابزار صادرات و واردات كار به اوكرايني ، و بلاروس تبهكار چند اتفاق به بلژيك
طرح دنبال به است سالي چند ظاهرا.است بوده مشغول آمريكايي سيگارهاي و الكترونيك
كه (اوكراين) كيف در و كرده ترك را بلژيك فانچيني پولشويي ، بر مبني وي عليه شكايتي
يك.كند هدايت را غيرقانونياش تجارت جا همان از تا گرديده مستقر است ، امنتر البته
:است فرانسه قضايي و پليسي مقامات توجه مورد بسيار كه دارد وجود نيز سوم تبهكار شخصيت
دهه 1980 اوايل در و است آمده دنيا به (اوكراين) اودسا در سال 1947 در كه مينين لئونيد
در آمستردام در آوريل 1997 پنجم در و آمد اروپا به هنري اشياي و كالاها تاجر عنوان به
از بعد هفته چند كه شده ياد نشستيافت حضور روسيه مافياي مهم اعضاي از متشكل نشست يك
هماهنگيها آخرين بررسي براي شد ، برگزار روسيه مافياي رهبران از يكي اسين ، يوري دستگيري
سالهاي طي روسيه مافيايي سازمان.گرفت صورت جنايتكارانه فعاليتهاي ادامه جهت در
ويژه به ;است گرديده مستقر اروپا سطح در و يافته توسعه و شده سازماندهي تدريج به گذشته
مافياي اصلي پايگاههاي و مقرها عنوان به سوئيس و هلند بلژيك ، آلمان ، كشورهاي از بايد
شده ياد كشورهاي در روسي تبهكاران از بسياري كه نيست بيدليل ببريم ، نام اروپا در روسيه
.دارند قرار پليس تعقيب تحت مالياتي فرار يا پولشويي از اعم مختلف عناوين به
است شده KGB جايگزين مافيا
آن در كه است "لوناپارك" و "بلوز تاكسي" از بعد لونگين پاول فيلم سومين "زندگي خط"
كارگردان تا ميشود روان يلتسين بوريس دوران مسكوي در فرانسوي ، آهنگساز يك پرز ، ونسان
آن در كه شهري.دهد قرار ما روي پيش را مافيا دستان در كابوسزده شهر يك از تصويري
و ميگذرد ازبكستان و روسيه بين فيلم ماجراهاي.ميكند حكومت (جيگرخانيان آرمن) "پاپا"
ارائه كشورش از واقعي تصويري سينمايي فيلم يك ساخت با ديگر بار يك ميشود موفق لونگين
در.كشيد تصوير به را روسي زشت مليگرايي ،"پارك لونا" با قبل سال چهار كه همچنان.كند
.سازد روشن را روسيه مافياي از تازهاي ابعاد ميتواند روسي كارگردان از پرسش چند اينجا
كيست؟ فيليپ*
كشيده بردگي به مافيا وسيله به خيمهشببازي عروسك يك مثل كه است سادهدل شخصيت يك او
در زيادي مستند فيلمهاي من كه گولاك.ميكرد نرم پنجه و دست مرگ با همواره اوميشود
گولاك به كه افرادي.است روسيه فعلي تبهكاري شرايط شبيه جهاتي از نيز كردهام تهيه آنجا
.ويران و شده تحقير يا برميگشتند شورشي و نابغه يا آنجا از ميرفتند
...كردهايد تصوير خوشرو و جذاب خيلي را "پاپا" پدرخوانده نقش*
هر به ميخواهند آنها.خوشرو و مهربان ظاهر در ;هستند گونه اين روسي پدرخواندههاي همه
.هستند شما قتل جستوجوي در نهان در اما كنند ، تسخير را شما قلب ممكن نحو
است؟ كدام روسي مافياي نماي و نشو بستر*
دوره در مساوات ، و كلكتيويسم مفاهيم تحميل و ترويج طولاني دوره يك از بعد بيعدالتي ،
افراد بين ناعادلانه صورتي به كشور داراييهاي و ثروت لجامگسيخته خصوصيسازيهاي
مال كسب براي راهي درصدد ماندند ، بيبهره نعمت خوان اين از كه آنهايي.شد تقسيم ذينفوذ
به كوشيدند شدند ، ملك و مقام و جاه صاحب اول گام همان در كه آنهايي و برآمدند ، قدرت و
.نمايند حفظ را آن ممكن طريق هر
ميشوند؟ مافيايي گروههاي اين عضو كساني چه*
از گروهي آمدن هم گرد باع فاميلي مناسبتهاي كه نيست سيسيل مثل روسيه در.اقشار همه
بيسروپاهاي از.نمايد فراهم را "خانواده" به تازه عضوي ورود زمينه يا شود تبهكاران
نوع همه..مرفهنشين محلات قدرت و پول شيفته جاهطلب جوانان تا گرفته فقيرنشين محلات
.گردند ملحق روسي مافيايي گروههاي به است ممكن آدمي
بود؟ چگونه شما فيلم با آنها برخورد*
.بود كشيده حبس سال بيست من ، فيلم بازيگران از يكي.داشتند حضور فيلم در آنها از برخي
:ميدهد دستور او وقتي.ميزند را اول حرف كارگرداندارد احترام خيلي دوربين اينجا در
است اين تاسفبار حال اين با.ميكند اطاعت چرا و بيچون قاتل ،"بكش و بردار را چاقو"
شده ، غرق تاجران شده ، ناپديده بانكداران به را ويژهاي ستون روسي مطبوعات كه
امروز ، روسيه در كه است اين واقعيت.ميدهند اختصاص...و رسيده قتل به روزنامهنگاران
پيروي سابق شوروي سابق اطلاعاتي سرويس شيوههاي همان از و است شده KGB جايگزين مافيا
.ميدهند تشكيل KGB سابق ماموران و افسران را آن اصلي اعضاي از برخي حتي و ميكند
برود؟ ميتواند سمت كدام به و ميرود سمت كدام به روسيه شما نظر به*
آزاد روسيه اما.دارند اعتقاد پيشرفت مفهوم به غربيها.است نوستالژيك حيوان يك انسان
و كمونيسم نوستالژيك و دلمشغول هنوز روسها.كند حركت اروپا عكس جهت در دارد ميل
روسها.است بوده بهتر تزارها و استالين برژنف ، دوران ميگويند آنها.هستند ناسيوناليسم
گذشته در كه كردهاند فراموش من كشور اهالي البته كردهاند؟ انقلاب چرا كه ميكنند تعجب
نوستالژي اين حال اين با.ميگذاشتند پا زير را كشور تمام بايد سوسيس كيلو يك دنبال به
به.بود پاكتر آب و بود آبيتر گذشته در آسمان من نظر به.است شده هم من گريبانگير حتي
.است بربسته رخت سرزمين اين از معصوميت ميرسد نظر
افغانستان معاصر ادبيات و خاكستر و خاك
از تكهاي ميگذارد دنيا به پا كه انساني هر.است شده خرد حقيقت ، آينهاي شرق ، عرفان در
در كه افغانستان.ميگيرد بر در را حقيقت تمام تكه آن كه ميكند فكر و برميدارد را آن
همانند بود ، خداوند دلسوخته عاشقان و صوفيان سرزمين پيش ، وقت چند همين تا حتي و گذشته
تكهتكه را آن هم ، با دشمني با و كرده نابود را كشور اين ويرانگر نيروهاي.است آينه اين
خود سلطنت با كه ميكردند فكر آنها.ميكردند حكمراني آن از بخشي بر هريك و كرده
و سايه گورستان ، جز حالا اماكنند مستولي سرزمين اين در را الهي حقيقت ميتوانند
يافت؟ ميتوان نااميد و رنجديده شده ، ويران كشور اين در را ديگري حقيقت چه خاكستر ،
و ساده عباراتي با و كرده جمعآوري را تلخ حقايق اين افغاني ، يك كه نداشت انتظار هيچكس
آتيك.درآورد تحرير رشته به را آنها است افغانستان مردم مختص كه حيايي و شرم با آميخته
نيز غمديدهشان و برادر كشور چچن ، مردم آلام به كتابش در كه است افغاني جواني رحيمي
در را كشورش وخيم وضعيت كه بود افغانها فرياد آخرين مجروح سيدبهاءالدين.است پرداخته
در دشمن نيروهاي از يكي توسط سال 1988 در او.بود درآورده تحرير رشته به حماسي شعري
.شد كشته گلوله شليك با پيشاور در واقع خانهاش ،
شيرينتر و صميمانهتر بود ، شده پناهنده فرانسه به كه جواني نويسنده رحيمي ، آتيك زبان
.ميبرد بهره غنايي سبك از كمتر تراژدي صحنههاي تجسم در او.است
و پدربزرگ يك.ميشود شروع شوروي نيروهاي توسط افغان روستاي يك قتلعام با چيز همه
لال ديگران كه ميكند فكر ياسين ميمانند ، زنده شده ، هم كر كه ياسين ، اسم به نوهاش
را مردم صداي تانكها.شوند ساكت و خاموش همه كه شد باع و بود قوي خيلي بمب":شدهاند
ديگر.شدند چيره نيز من پدربزرگ صداي بر حتي آنهارفتند هم بعد و گرفتند آنها از
"...نميزند هم غر من سر حتي او.بزند حرف من با نميتواند پدربزرگ
از را او و برود مراد پسرش سراغ به بايد او نرسيده ، غصههايش آخر به هنوز پيرمرد اما
و ميكند كار زغالسنگ معدن يك در مراد.كند آگاه پسرش شدن كر و برادر همسر ، مادر ، مرگ
كمونيستي رژيم كه مدلي همان مثل درست.شود زحمتكش كارگر يك چطور كه ميگيرد ياد دارد
بسيار ترجمهاي كه رمان اين.داشت خواهد نياز بدان جديد ، افغانستاني نهادن بنيان براي
ياسين و پيرمرد سفر و است شده ترجمه فرانسه زبان به نوري صبرينا توسط دارد ، موفق و قوي
ميگيرد صورت فقير و ريخته هم به افغانستاني در كه سفر اين.ميكند حكايت را معدن به
فضاي غمانگيز حال عين در و باشكوه منظرهاي و خشك رودي پل ، يك.است آرام و كند بسيار
.است محصور او تنهايي در كجخلق ، نگهبان يك نگهباني اتاقك.ميدهند تشكيل را داستان اصلي
.و است دنيا همه آوردن دست به فكر در كه تاجري دارد ، ادامه افق تا كه بيانتها جادهاي
كامل چيز همه زنده موجودات رنج افزودن با نهايت در.هستند داستان از جزيي نيز..
.ميشود
دارد ادامه
|