سياسي مشاركت و دموكراسي
ارسطو نه و افلاطون نه اما كرد ، جستوجو يونان در ميتوان را دموكراسي تاريخي نظر از
با ارتباط در را آن و داشت بيم عوامفريبي از افلاطوننداشتند آن به نسبت مساعدي نظر
ميدانست ، مردم انبوه حكومت فاسد شكل را دموكراسي ارسطو و ميگرفت نظر در دموكراسي
نوين انديشههاي با مسئول شهروندان يا يافته سازمان جامعه آرماني شكل كه هرچند
گونه به دموكراسي هجدهم ، قرن در گونه همين به.دارد زيادي اشتراك وجه دموكراسي
به آمريكا متحده ايالات بنيادگذاران و ميشد دانسته برابر غوغا حكومت با گستردهاي
ناداني و جهل نشان را آن.داشتند بيم غوغا از نيز آنان.نبودند معتقد دموكراسي
.داشتند گرايش مسئوليتپذيري به شديدا اين بنابر و ميدانستند
را خويش موكلان اجماع طريق از مردان اين و داشتند راي حق مردان دموكراسي نوع اين در
و انتخاب حق مردان تنها كه چرا بود ، طرفه يك مشاركت مشاركت ، نوع اين.ميكردند انتخاب
.كردند دفاع دموكراسي حكومت از روسو ژاك ژان و لاك جان و 18 قرن 17 در.داشتند شركت
و دموكراتيك نهادهاي طريق از دموكراسي بسط صدد در كانت ميشود ، آغاز كانت با مدرن عصر
بود معتقد "ماس هابر" حاضر عصر در طرح اين ادامه در.بود جامعه براي معقول بنيادي بسط
مشاركت و ميكند پيدا بسط جنسيتها و قشرها همه و جانبه همه مشاركت طريق از دموكراسي كه
حكومتهاي براي حاضر عصر در ارتباطي عقلانيت گرچه وي نظر به.است گفتماني مشاركت نيز
نيز را امر اين اما است ، بنيادين مناقشههاي از گريز براي راهحل بهترين دموكراتيك
هر بايد قدرت واسطه به نيز قانون اجرايي ضمانت و قانون واسطه به قدرت تفويض كه ميپذيرد
گرفته نظر در اصلي بيشتر دموكراسي عمل در تفاسير اين همه با اما.باشند داشته حضور دو
و ميشود حكمراني آنها بر كه است افرادي جانب از كنترل و عمومي رضايت متضمن كه ميشود
رضايت اينگردد بيان حكومت مختلف شكلهاي و گوناگون سياسي شيوههاي به است ممكن
غيرمستقيم ، بهطور يا و فراخوانيها پيشنهادها ، پرسيها ، همه مستقيم ، طريق به ميتواند
.گردد اعمال فشار سياست و نمايندگي قانونگذاري ،
ژرفاي -دموكراسي 3 پهناوري -مشاركت 2 اندازههاي -طريق ، 1 از ميتوان را دموكراسي ابعاد
مشاركت به دموكراسي قوام اما.سنجيد دموكراسي برد -و 5 عمل در ژرف دموكراسي -دموكراسي 4
اما.ميگذارد تاثير ايشان وضع در كه تصميمهايي گرفتن در جامعه افراد مشاركت.است
مشاركت تحقق معين ، موضوعي درباره و معين اجتماعي درون در.مختلفند مشاركت اندازههاي
نتوان وضوح به شايد.باشد كامل كمتر ديگر جهاتي از و كامل بيشتر جهات بعضي از است ممكن
سنجيده آن با فعلي دموكراسيهاي كه مقياسي ;است مهمتر جهات از يك كدام كه كرد تعيين
دموكراسي كننده تضمين حال اين با.باشند سادهاي مقياس و مقياس تنها نميتواند ميشوند
اين مردم و ميشود بنا آن با دموكراسي بنياد كه است وسيلهاي نيز مشاركت و است مشاركت
و اجتماعي تصميمگيريهاي در سياسي و اجتماعي امور در مشاركت طريق از كه مييابند را حق
مشخص دموكراتيك با توتاليتاريسم حكومتهاي تفاوت كه است راه اين از و كنند مداخله سياسي
.ميشود
و دارند شركت آن در نفر چند از بيش كه موقعيتي يا عمل به را مشاركت ميتوان اساس اين بر
.كرد منتسب ميگيرد ، انجام تصميمي روي بر تاثيرگذاري براي
:ميشود اشاره متداول تعريف چند به اينجا در
تصميمگيري بحث ، منظور به سازماني يا گروه در حضور و فعاليتي يا كار در شركت و همكاري -
.نقش پذيرش و
و مشخص هدف با برنامهاي يا كار در شركت جهت افراد ساير با متقابل ارتباط و تعامل -
.معين
اقتصادي ، برنامههاي اجراي در فعال جمعيت يافته ، سازمان گروههاي يا افراد شدن سهيم -
.اجتماعي و اقتصادي توسعه تسريع براي
زندگي بهبود هدف با نياز ، و رغبت و ميل با همكاري شكل در امري انجام آگاهانه تقبل -
.اجتماعي
بقا ، به سيستم متشكله عناصر و اجزاء كاركرد آن ، در كه سمپاتيك و سامانمند فرايندي -
.ميشود منجر سيستم كل تعادل و دوام
تعريف) محيطي محركهاي تاثير تحت موضوع ، دو حداقل بين معين ، هدفي جهت در كنشي -
(رفتارگرايان
.است دولت تصميمگيريهاي فرايند بر نهادن تاثير منظور به خصوصي شهروندان فعاليت -
:مشاركت انواع
:ميشود تقسيم متعددي ملاكهاي برحسب مشاركت
:موضوع لحاظ از مشاركت انواع -1
سياسي مشاركت (الف
اقتصادي مشاركت (ب
اجتماعي مشاركت (ج
:مردم دخالت چگونگي لحاظ از مشاركت انواع -2
(مستقيم دموكراسي) مستقيم مشاركت (الف
نمايندگي يا غيرمستقيم مشاركت (ب
اجرايي سطوح برحسب مشاركت انواع -3
روستايي مشاركت (الف
منطقهاي مشاركت (ب
ملي مشاركت (ج
:مردم دخالت كيفيت مبناي بر مشاركت انواع -4
اجباري و ارادي مشاركت (الف
انگيخته خود و برانگيخته مشاركت (ب
:ميكنند تقسيم دسته به 6 را مشاركت مختلف سطوح برويت كنت و ربا و سيدني
غيرفعال مشاركت -1
دادن راي متخصصين -2
محدود كنندگان مشاركت -3
عمومي فعالين -4
انتخاباتي مبارزات فعاليت -5
كامل فعاليت -6
:مشاركت اشكال
مردم واقعي تقاضاهاي و خواستهها به توجهي چندان مشاركت نوع اين بر:مشروط مشاركت -1
تنشهاي از جلوگيري و حاكم سيستمهاي به بخشيدن مشروعيت براي بيشتر بلكه.نميشود بومي
.ميگيرد صورت سياسي اجتماعي ،
و فرهنگي و اجتماعي يكپارچگي اساس بر مزبور مشاركت:(همگرايي)يكپارچهكننده مشاركت -2
و فرهنگي گوناگون بخشهاي پراكندگي نيز و يكپارچگي فقدانميگيرد صورت جامعهپذيري نيز
موارد از بسياري در آن موفقيتآميز عبور و ميرود شمار به توسعه بحرانهاي از يكي قومي
.ميشود جامعه مختلف پيشرفتهاي مشاركت زمينهساز
چند و همهجانبه جامع ، اجتماعي فرايند يك صورت به مشاركتي چنين:توسعهاي مشاركت -3
گوناگون مرحله در گروهها و مردم تمام دادن شركت و كردن وارد صدد در و ميكند عمل بعدي
.است توسعه
حكومت دستورهاي اجراي براي هستند وسيلهاي مردم مشاركت نوع اين در:ابزاري مشاركت -4
.باشند داشته عمل ابتكار و اراده خود از آنكه بدون
.ميشود مطرح محلي حكومتهاي درچارچوب غالبا مشاركت نوع اين:محلي مشاركت -5
فعاليت (نفوذ 3 اعمال (انتخابات 2 در فعاليت (در 1 را مشاركت اشكال نلسون و هانتينگتون
با فردي روابط ايجاد (4(...و احزاب نفوذ ، گروههاي سازمانها ، در عضويت)سازماني
.ميدانند دولتي ، تصميمات بر گذاشتن تاثير براي زور از استفاده خشونت (قدرتمند 5 مقامات
.كرد شناسايي مشاركت عمده خصوصيات اساس بر ميتوان را مشاركت ترويج براي اساسي عناصر
تدريجي تكامل كه است بردبارانهاي و بلندنظرانه سياسي -اجتماعي فلسفه مستلزم مشاركت -1
اقشار همه همكاري پذيرش و خود وضعيت بهبود و اصلاح به قادر و بپذيرد را پيشرونده و
...باشد مردم گوناگون
در كه باشد جامع سياسي استراتژي يك از جزيي بايد باشد ، اجرا قابل مشاركت آنكه براي -2
.شوند همدست مشاركت ضد نيروهاي كنترل و كردن متقاعد براي جامعه مشاركت طرفدار نيروهاي آن
افقي پيوستگي حداكثر و عمودي ميانجيگري حداقل اصل بايد باشد ، موثر مشاركت آنكه براي -3
يا واسطه ممكن حد كمترين تا مشاركتي قاعده و تصميمگيري مراكز بين بايد يعني.شود اعمال
به تبديل سمت به بايد و است اجتماعي تحققي خود از شكلي مشاركت.باشد داشته وجود ميانجي
.رود پيش روزمره عادي عمل
ماركسيستي ، تحقيقات در متفاوتي ديدگاههاي چيست؟ شهروندان سياسي رفتار ريشههاي و مباني
هر به كه است اين مشترك نكته بررسيها اين همه در.است شده ارائه فرهنگي و روانشناسي
سياست به نسبت افراد گرايش و عقيده از منبعث آن ، غير و مشاركت از اعم سياسي رفتار حال
متفاوتي پاسخهاي موثرند ، گرايشي و عقايد چنين توليد در عواملي چه كه سوال اين اما.است
از منبعث طبقاتي آگاهيهاي از ناشي سياسي رفتار ماركسيستي ، تحقيقات دراست كرده پيدا
عقيده ريشههاي انديشمندان ، از ديگري گروه ماركسيستها ، خلاف بر..است اجتماعي تعارضات
ديگر و موسكا پارتو ، ميدانند روانشناختي ويژگيهاي بر مبتني اساسا را سياسي رفتار و
ايدئولوژيها اساس فرد ، روانشناختي سائقههاي بر خود تحليلهاي بر تاكيد ضمن نخبهگرايان
از دور نخبگان و حاكم سياسي نخبگان از گروه دو اختلافات از ناشي را سياسي گرايشهاي و
استناد با را سياسي عقايد نيز سومي انديشه.ميدانند قدرت جدي داوطلب اما قدرت ، گردونه
.ميدهد توضيح جامعهپذيري و فرهنگ به
ارائه را مدلي "سياسي انسان" كتاب در آمريكايي معاصر جامعهشناس ليپست سيمارتين اما
شناختي جامعه آشكارا و دارد تاكيد اجتماعي متغيرهاي بر عمدتا مدل آن در كه است كرده
بر را اجتماعي مختلف گروههاي و اقشار شركت عدم يا شركت پديده كه است آن بر وياست
انجمنها ، انتخابات نظير" اجتماعي و سياسي فرايندهاي در اجتماعي كلي عامل چند اساس
عمل يك مشاركت كه آنجايي از اما.كند تبيين آن ، نظاير و محلي شوراهاي كارگري ، سنديكاهاي
ميگيرد ، شكل متقابل انتظارات اساس بر و افراد اجتماعي تعامل در عمل و كنش اين و اجتماعي
از استفاده با ميتوان بلكه اجتماعي ، كلي عامل چند اساس بر تنها نه مشاركت تبيين
اين.پرداخت مساله اين بررسي به اجتماعي روانشناختي و سياسي اجتماعي ، مختلف رويكردهاي
:از عبارتند تئوريها و رويكردها
وبر ماكس اجتماعي كنش تئوري -1
مبادله تئوري -2
سياسي نوسازي تئوري -3
مازلو نياز تئوري -4
اجتماعي -اقتصادي پايگاه -5
سياسي نوسازي تئوري به فقط لذا است ، سياسي مشاركت اصل اساس بر مقاله اين كه آنجايي از
مربوط بحثهاي از جديدي شكل اصل در توسعه ، جامعهشناسي در نوسازي نظريه:ميكنيم اشاره
انديشمندان از دسته آن از نظريهها ، از دسته اين فكري ريشههاي.اجتماعياند تغييرات به
چنين.ميديدهاند دوري يا خطي تكاملي ، صورت به را جامعه حركت كه است كلاسيكي
تونيس ، فرديناند سامنرمن ، اسپنسر ، هربرت سنخشناسي بحثهاي بر مبتني بيشتر نظريههايي
و بكر هوارد زيمرمن ، سوروكين ، كولي ، هورتن چارلز برول ، لوي مورگان ، هنري دوركيم ، اميل
تغييرات خصوص در پارسونز تئوري مديون بيشتر نوسازي نظريههاي اما.است ردفيلد رابرت
هانتينگتون همچون عدهاي.است شده مشتق نظريه اين از زيادي ديدگاههاي كه است اجتماعي
.نمودهاند انتخاب خويش مطالعه موضوع عنوان به را سياسي و اجتماعي نظامهاي
تفاوتپذيري خردمندانه ، اقتدار برحسب نوسازي پوياي عوامل تفسير جستجوي در هانتينگتون
.ميگردد تفسير اساسي وجه دو با سياسي مشاركت.است سياسي مشاركت گسترش و ساختها
تازه سياست اولا كه باشد داشته را توانايي اين بايد سياسي ، نظام يك درون در قدرت توزيع
و كند متحقق دولت كنشهاي طريق از را اقتصادي و اجتماعي اصلاحات يعني بگيرد ، پيش در اي
اما كند ، هماهنگ نظام يك در را مصرفي اجتماعي نيروهاي موفقيتآميز گونهاي به ثانيا
فزاينده افزايش با سياسي نوسازي در ورود بدو در سياسي نظام هر:كه است معتقد هانتينگتون
ارزشهاي در دگرگوني و تغيير با سنتي سياسي نظام از گذار در ميشود ، مواجه سياسي مشاركت
سازمانهاي پايهگذاري ساختي ، عقلاني وفاداريهاي دامنه افزايش ارتباطات ، گسترش سنتي ،
به متعدد سياسي نيروهاي جذب نيز و اكتسابي به انتسابي حالت از نقشها تغيير كاركردي ،
فرايندسازي در.ميباشد سياسي نوسازي پيامد عنوان به سياسي مشاركت افزايش سبب نظام درون
و طبقات مجموعه كه اجتماعي نيروهاي و ميشود مواجه قدرت توزيع با سياسي نظام سياسي ،
شركت به اجتماعي نيروهاي.ميگذارد تاثير آن كلي معناي به سياسي زندگي بر كه گروههايي
در مشاركت سياسي ، نهادهاي در شركت جامعه ، اداره قدرت ، قبضه از اعم سياسي حيات در
و ميدهند سازمان خود به منظور اين به علاقهمندندو سياستگذاريها و تصميمگيريها
ميشوند سياسي عمل انجام آماده
سازماني نوآوري پيشنهادهاي بالا فراواني با بودن ، موثر احساس محض به اجتماعي نيروهاي
آنها به و باشد داشته را پيشنهاد اين جذب توانايي سياسي نظام اگر و ميدهند ارائه را
.ميكند پيدا افزايش سياسي نظام در افراد مشاركت كه است محتمل دهد ، پاسخ
زيربناي را سياسي و اجتماعي آگاهي افزايش و پرورش و آموزش كيفي و كمي گسترش هانتينگتون
به را سياسي مشاركت نيز نلسون.ميداند سياسي مشاركت قانونگرايي ، توسعه تكنولوژي ،
نوسازي هنگام به سياسي مشاركت اين كه ميداند ذهني نگرشهاي از مجزا و عيني امري عنوان
.ميآيد بوجود اجتماعي نيروهاي ميان قدرت توزيع و سياسي
رحيمي استاد رضا
|