حداقلي لوايح
نسبي مزيت
لايحه دو و خرداد دوم
حداقلي لوايح
آرمين محسن با گفتوگو
كه است سياسيوني از دسته آن زمره در آرمين محسن ترديد ، بدون:خوشنويس حسين _ سياسي گروه
هدايت را خويش علاقه مورد جريان سياسي حاميان و همفكران نفس ، بر تسلط با ميتواند
سعيد ترور از پس روز يك درست.نيست مشكل چندان آن اثبات كه است ادعايي اين ، و.نمايند
حتي كه بود سياستمداري دو ميزبان تهران دانشگاه فني دانشكده چمران شهيد تالار حجاريان ،
شرايطي در و روز آن در.آرمين محسن و عبدي عباس ;دارند تسلط نيز خود صورت "ميميك" بر
و هميشه همچون نتوانست عبدي بود ، نيامده بيرون حجاريان ترور شوك حادثه از هنوز كشور كه
چشماني با و بكشد چالش به را خود سياسي مخالفان لبخند و هجو و طنز به آميخته سخنان با
با و پرداخت گفتن سخن به آرام و خونسرد و ماند آرمين محسن اما كرد ترك را تالار اشكبار
محسن.پرداخت تروريستها پرده پشت حاميان و ريشهها به ترور ، تيم فكري آبشخور تشريح
مخالفان حملات شديدترين تحت متبوعش سياسي سازمان حتي و حزبي دوستان كه نيز امروز آرمين ،
مجاهدين سازمان انحلال احتمال از كه زماني و ميرسد نظر به آرام و خونسرد دارند ، قرار
براي شكي هيچ كه چندان ميپندارد !"شوخي يك" را آن قاطعانه ميآيد ، ميان به سخن انقلاب
ميكند سعي نيز خاتمي رئيسجمهور تقديمي لوايح برابر در آرمين.نميگذارد باقي شنونده
آنها حاميان و محافظهكاران كه وجودي با و بپردازد لوايح تقديم دلايل تشريح به آرامش با
آرزوي در خاتمي سيدمحمد گويا كه ميكنند معرفي گونهاي به را رئيسجمهوري لوايح
نزديك آيندهاي در شايدميخواند "حداقلي لوايحي" را لوايح اين است ، شدن "ديكتاتور"
ويژگي يك خونسردي عين در وي كه چراكدامند "حداكثري لوايح" كه شود مشخص نيز نكته اين
.آن زيركانه نوع از البته لهجه صراحت:دارد نيز ديگر
با.است شده ارسال مجلس به دولت سوي از توجه قابل لايحه دو حاضر حال در !آرمين آقاي*
در حاضر فضاي از تحليلي چه مجلس ، سوي از اصلاحطلبانه طرحهاي تصويب شدن قفل به توجه
داريد؟ مجلس
_ سياسي خواستههاي و مطالبات تحقق در آنها به ما كه موانعي و مشكلات ميكنم تصور
نشود ، برطرف موانع اين تا و است سياسي موانعي و مشكلات هستيم ، مواجه جامعه اجتماعي
بايد تلاش تمام بنابراين.بود مطمئن خيلي اصلاحطلبان تعهدات و اهداف تحقق بر نميتوان
مشخص طور به و اصلاحطلبان اينكه دليل.بشود معضل اين كردن برطرف صرف سياسي عرصه در
در قانونگذاري در آن مشكل كنند ، عمل خودشان تعهدات به نتوانستهاند ششم مجلس نمايندگان
.نداريم مشكلي هيچ ما مجلس در هستيد شاهد هم شما كه طور همان.نيست مجلس كار چارچوب
و نميكند فرقي اكثريت و اقليت از اعم است ، مطلوبي و مناسب بسيار فضاي مجلس ، فضاي يعني
را خودش وظايف و كرده را خودش تلاش نهايت قانونگذاري زمينه در من تصور به مجلس تاكنون
تصويب به مجلس در هم خوبي خيلي مترقي طرحهاي و قوانين و لوايح.است داده انجام هم
در چه و اقتصادي حوزه در چه زمينهها ، همه در دارد ، قرار مجلس كار دستور در يا و رسيده
از بسياري كردم ، عرض كه موانعي همان وجود دليل به اما اجتماعي ، عرصه در چه و سياسي عرصه
كه باشيم راهحلي دنبال به بايد ما بنابرايناست نرسيده مطلوب سرانجام به تلاشها اين
من چونكنيم طرف بر دارد ، وجود سياسي عرصه در كه را مشكلاتي و سياسي فضاي اين بتوانيم
سياسي علت مصلحت تشخيص مجمع يا و نگهبان شوراي در مجلس مصوبات نرسيدن سرانجام به معتقدم
گذشته ، مجالس در آن شبيه شده مواجه مشكل با كه مجلس مصوبات از بسياري.حقوقي علت يا دارد
شوراي رويكرد و برخورد تفاوت اين بنابراين و شده پذيرفته نگهبان شوراي سوي از كاملا
.كرد تلقي قانوني و حقوقي خاستگاه يك از ناشي نبايد را قبلي مجالس و ششم مجلس به نگهبان
كه ميكنم تصور دادند خرج به خاتمي آقاي كه ابتكاري به توجه با امر اين عليرغم
موانع رفع به ميتواند ابتكار اين و آمده وجود به زمينه اين در روشني نسبتا چشمانداز
اختلاف هم سياسي عرصه در صرفا ما مشكل.كند كمك داريم سياسي عرصه در ما كه مشكلاتي و
عامل كشور ، اداره نحوه در و سياسي عرصه در تفكر و ديدگاه اختلاف البتهنيست ديدگاه
عدم و سوءظن شديد فضاي يك حاكميت وجود كرده ، تشديد را اختلاف اين كه آنچه اما است مهمي
كمي را مسئله ترديد و شك و سوءظن اين و است اصلاحي جريان به نسبت جريان اين اعتماد
خصلت ميتواند خاتمي آقاي ابتكار وقتي كه است دليل همين به.است كرده پيچيدهتر
خاتمي آقاي شخص مورد در كه است اين حداقل چون باشد داشته ما موجود وضعيت براي راهگشايي
ندارد وجود حاكميت از بخشهايي يا و اصلاحات مخالف جناح طرف از ترديدي و شبهه و شك هيچ
قرار پذيرش مورد اصلاحات مخالف جريان و اصلاحطلب جريانهاي طرف از ايشان ابتكار اگر و
.كرد خواهد كشور عمومي فضاي و كشور سياسي فضاي سالمسازي به زيادي كمك بگيرد
مجموعه يا و نظام از بخشي يك واقعا كه اين داشتن انتظار يا و استراتژي از گفتن سخن
است بيهوده انتظاري من نظر به باشد متفقاليه و جامع استراتژي يك داراي نظام
فصل عنوان به را خاتمي آقاي ميتواند خرداد دوم جبهه ظاهرا ميگوييد ، شما كه طور آن*
ايشان هم اصلاحات مخالف جبهه ميكنيد فكر.كند قلمداد مشكلات از برخي در حداقل الخطاب
ميكند؟ قلمداد الخطاب فصل عنوان به را
الخطاب فصل عنوان به را خاتمي آقاي اقدام يا و سخن جناحها همه كه نيست اين من منظور
همواره تبليغاتي سياسي سطح در سياسي منازعات در.بود ديگري نكته من مقصود.ميپذيرند
آقاي مشي به كاملا اصلاحطلبان كه بوده اين اصلاحطلبان به نسبت مقابل جناحي موضع
اصلاحات مخالف جناح سياسي مواضع محور و ميگيرند سبقت ايشان از و نيستند ملتزم خاتمي
خاتمي آقاي به اصلاحطلبان كه بوده اين اخير سال چند در همواره اصلاحطلب جريان به نسبت
و خواستهها از فراتر ميگيرند ، سبقت ايشان از نيستند ، معتقد او مشي به و نيستند وفادار
برخلاف هستند ، فراتري مقاصد و اهداف دنبال به اينها است ، خاتمي آقاي مدنظر كه اهدافي
معارضهجويانه رويكرد نوعي اصلاحطلبان دارد ، مسالمتآميزي كاملا مشي كه خاتمي آقاي
سياسي جريان و خاتمي آقاي بين تفكيكي واقع در و نظام سازوكارهاي مجموعه به نسبت دارند
مساعدي زمينه دادند ، خرج به خاتمي آقاي كه ابتكاري با حالا.ميشدند قايل خاتمي آقاي
اعلام سو يك از اصلاحطلبان يعني.است آمده وجود به مشترك امر يك روي بر نظر اتفاق براي
خواستههاي و فعاليتها و ميكنند حمايت و ميپذيرند را خاتمي آقاي ابتكار اين كه كردند
مخالف جريان.ميكنند تنظيم است ، كرده ارائه خاتمي آقاي كه آنچه با كاملا را خودشان
الان تا حداقل _ ترديدي الان تا خاتمي آقاي ديدگاههاي و اقدامات به نسبت كه هم اصلاحات
.داده قرار تاييد مورد و پذيرفته را خاتمي آقاي ديدگاه و مشي و كرده اعتماد ابراز نوعي _
خاتمي آقاي پيشنهادهاي با اصلاحات مخالفان اگر مرحله اين در كه ميكنم فكر بنابراين
خاتمي آقاي به نسبت خودشان شده اعلام ديدگاههاي و مواضع تمامي بر نوعي به كنند مخالفت
شاخص و داشت خواهد درپي آنها براي زيادي هزينه سياسي لحاظ به اين و كشيدند بطلان خط
كاملا پيشنهاد يك هم خاتمي آقاي پيشنهادهاي اينكه ضمن.بود خواهد صداقت عدم نوعي
صورتپذيرش در كه است حداقلي كاملا كردند ، مطرح ايشان كه مشخصي پيشنهاد دواست حداقلي
وجود به مختلف عرصههاي در سازنده و مثبت تعامل يك براي را لازم شرايط حداقل ميتواند
حداقلها برسر نظر اتفاق نوع يك براي بالقوهاي زمينه كه كنم عرض ميخواهم لذا.بياورد
همين.است آورده وجود به را زمينهاي چنين ابتكارشان با خاتمي آقاي و است آمده وجود به
.ميكند ايجاد كشور سياسي فضاي آينده به نسبت اميدواري مقدار يك امر
به كردند انتخاب را نبوي مهندس آقاي نمايندگان اكثريت كه اين از بعد پيش وقت چند *
اگر كه بود كرده تهديد اقليت جناح كه كردند اعلام محافظهكار مطبوعات رئيس ، نايب عنوان
كردم مطرح جنبه اين از را سوال.بزنند آبستراكسيون به دست شود اداره ايشان توسط جلسات
لايحه بحث همين يكي داشت خواهيم را مهم طرح چند مجلس هفتهكاري و آينده روزهاي در ما كه
را شما پيشبيني اصل در من.است انتخابات مسئله دومياش و است جمهور رئيس اختيارات
كاري چنين به دست كه هست اين به قادر اقليت جناح آيا ميكنيد فكر كه بدانم ميخواستم
كند؟ آبستراكسيون و بزند
قبل نبوي آقاي كه است اين هم آن دليل.ندارد صحت كه ميكنم فكر طرحي چنين اصل مورد در
هيچ و داشت عهده به هم را مجلس جلسات اداره مجلس ، تابستاني دوم دوره تعطيلات اين از
هيچ كه اين نه البته.نبود درست شايعه يا خبر اين اصل بنابرايننيامد پيش هم مسئلهاي
خبر اين بكند ، آبستراكسيون كه دارد را اين بناي اقليت جريان كه اين باشد نداشته مبنايي
دست و است منطقي و معتدل جريان يك من نظر به مجلس اقليت جريان.نبود درست شايعه اين و
كه داد نشان هم سال دو اين طول در.نميزند وجه هيچ به راديكال و تندرو اقدامات به
رقابت شده پذيرفته برقواعد مبتني و منطقي كاملا فعاليت يك مجلس در فعاليتاش
كه داريم را اقليت جناح از عناصري مجلس در ما البته.است پارلمان درون در فراكسيونها
انگشتان تعداد از و معدودند شدت به اقليت جريان در عناصر اين اما.هستند افراطي ، بسيار
اداره زمان در آبستراكسيون عنوان تحت بود شده مطرح كه چه آن.نميكنند تجاوز هم دست يك
مخالف افراطي ارگان نشريات از برخي كه معدود افراد اين توسط نبوي ، آقاي توسط مجلس
ولي.بودند كرده مطرح نفر چند اين زبان از بيشتر اينها ميكنند ، نمايندگي را اصلاحات
كه جا آن تا نگرفت قرار استقبال مورد تنها نه مجلس اقليت طرف از وجه هيچ به طرح اين خب
يك را آن و شده مقابله طرح اين با شدت به اقليت خصوصي جلسات و محافل در دارم اطلاع من
قضيه اين كاملا نتيجه در نكردند ، حمايت آن از و دادند تشخيص غيراصولي و غيرمنطقي طرح
.است منتفي
در اصلي مشكل ميكنيد فكر جمهور ، رئيس اختيارات و انتخابات لايحه بحث با رابطه در*
ميكند؟ بروز كجا
كردهاند مطرح خاتمي آقاي كه چه آن چون نكند بروز كجا هيچ در مشكل اميدوارم من البته
.كردند تصريح خودشان ايشان كه طور آن.است كشور يك براي لازم حداقلهاي عنوان به اولا
اختيارات لايحه مثلا.است شده پذيرفته قانوني و حقوقي مباني با منطبق كاملا ثانيا
ملزم را جمهور رئيس يك نميتواناست اساسي قانون اصول بر منطبق كاملا جمهوري رياست
.اساسي قانون خود طبق اساسي ، قانون از حراست و حفاظت و نظارت و اساسي قانون اجراي به كرد
لوازم به امر و شي به امر آقايان قول به.نداد او به را لازم اهرم و ابزار طرف آن از و
هم را لوازمش بايد بدهد انجام را كاري كه ميكنيم مكلف را نفر يك اگر يعني.هست هم شي
يك جمهور رئيس خواسته اين مسئوليتها و اختيارات تناسب اصل به بنا.بگذاريم اختيارش در
آمده انتخابات قانون در كه چه آن.انتخابات قانون طور همين.است منطقي كاملا خواسته
متعددي اصول كننده تامين بلكه ندارد اساسي قانون اصول با تعارضي نهتنها وجه هيچ به است
امور در مردم سرنوشت تعيين و مشاركت حق از حراست و حفظ بر ناظر كه است اساسي قانون از
به مشكلي احيانا اگر.نكند بروز مشكلي اصلا كه اميدوارم من بنابراين.است خودشان
.بود نخواهد مجلس در قطعا بيايد وجود
اين در ديدگاه دو ظاهراكرديد اشاره اصلاحات مخالف جناح سوءظن و اعتماد عدم به *
جبهه در امروز كه چپ گروههاي پيشينه به اصلاحات مخالفان اينكه يكي.دارد وجود زمينه
گروههاي كه را مسايلي از بسياري ميگويندميكنند اشاره گرفتهاند ، قرار خرداد دوم
مشكلات درگير خودشان چپ گروههاي گذشته در كه است درحالي ميكنند مطرح الان اصلاحطلب
بين در طور همين و است مخالفان تئوريهاي و مقالات عمده محور اين.بودند عقيدهاي
كه مواضعي و حركتها با خرداد دوم جبهه گروههاي خود كه معتقدند عدهاي هم اصلاحطلبان
وجود به مخالف جناح در را اعتماد عدم ورود زمينههاي داشتند اخير سال چند اين طول در
مسايلي يا و است رفسنجاني هاشمي آقاي مثلا حضور به افراد از دسته اين اشاره.آوردهاند
.كردند فعاليت زمينه اين در افراطي صورت به گروهها از بعضي معتقدند كه دست اين از
را اعتماد عدم كه اين مورد يك.بپرسم مسئله اين با رابطه در را حضرتعالي نظر ميخواستم
آيا.خرداد دوم جبهه در افراط مسئله دوم و ميدانند مرتبط اصلاحطلب گروههاي پيشينه به
خير؟ يا و داشتيم افراط خرداد دوم جبهه در ما اصلا
اصلاحطلب جريانهاي مواضع اختلاف يا و تبليغاتي سطح در مواضع تغيير مورد در كه آنچه
.ندارد محكمي و استوار اساس خيلي من نظر به ميشود مطرح سياسي تبليغاتي سطح در
ندارد ، وجود اصلاحطلب جريان از بخشي هيچ در مواضعي اختلاف هيچ كه كنم ادعا نميخواهم
كشور سياسي جريانهاي و سياسي گروههاي تمام كه است عامي امري تغيير ، يا اختلاف اين اما
جريان مواضع شما كه است كافي.ندارد سياسي جريان يك به اختصاص تنهاميشود شامل را
.نرويم دور خيلي راه يا.كنيد مقايسه دارد الان كه مواضعي با شصت دهه در را محافظهكار
رياست دوم دوره مخصوصا _ هاشمي آقاي دوره با فعلي مقطع در را محافظهكار جريان مواضع
ما كه ميكرد اعلام صراحت به محافظهكار يا راست جريان زماني يك.كنيد مقايسه _ جمهوري
كنيم تلاش زمينه اين در خيلي اگر باشيم ، كارخانه و جاده و پل ساختن دنبال به نبايد خيلي
.است انقلاب آرمانهاي و ارزشها است مهم ما براي كه آنچه.نميرسيم هم ماهاتيرمحمد به
اخير لايحه دو درمورد كه اميدوارم من
بهوجود مشكلي احيانا اگر نكند بروز مشكلي
اصلا
بود نخواهد مجلس در قطعا بيايد
راست جناح زماني.جامعه اقتصادي و معيشتي مشكلات حل شده راست جناح شعار الان ولي
هرگونه وجود با و كار قانون با و ميدانست سوسياليستي و كمونيستي ايده را تعاونيها
با.بود مخالف كارفرما و كارگر روابط در ضابطهاي وضع گونه هر با.بود مخالف ضابطهاي
ماليات و است كافي زكات و خمس همان بود معتقد.بود مخالف ماليات حتي مسايل از بسياري
تغييرات اين از برخي.دارد متفاوتي ديدگاههاي كاملا الان ولي.شود اخذ كه نيست لازم
و بينش شدن باز انديشه ، سطح گرفتن ارتفاع و تفكر شدن عميقتر حساب به بايد را
چه _ دانست تكاملي حركت يك نتيجه بايد هم را برخي و دانست سياسي و اجتماعي ديدگاههاي
بوجود اصلاحطلب جريان ديدگاههاي در كه هم تحولاتي _ راست جناح در چه و چپ جناح در
هر چون طبعا سياسي فعاليتهاي اين در البته.نيست مستثني عمومي قاعده اين از است آمده
طرف دو از ما و ميدهند تشكيل را سياسي گرايشات و گروهها جريانهاي از طيفي يك جناح دو
جريان دو عنوان به طرف دو از.نميكنيم صحبت رقيب سياسي حزب دو يا و سازمان دو عنوان به
هر بنابراين.كنيم نگاه بايد اجتماعي _ سياسي متنوع گرايشهاي و تنوع با سياسي طيف دو و
مورد در مثلا.شدهاند هم تفريطهايي و افراط دچار احتمالا مختلف مقاطع و جناح دو
همان در.نداشت وجود واحدي نظر و ديدگاه يك اصلاحطلب جناح در هاشمي آقاي با برخورد
در هاشمي آقاي با را انتقادي كاملا برخورد نوع يك اصلاحطلبي جريان از بخشي كه زمان
و نيست درستي خطمشي روش اين كه بود معتقد اصلاحطلب جريان از ديگر بخشي ميگرفتند ، پيش
اولويتهاي به پرداختن جاي به يا و كنيم عمده را مسئله اين بياييم ما كه ندارد دليلي
جود و همواره نظر اختلاف اين حال هر به و بپردازيد گذشته نقد به بياييد اصلاحات جريان
به اصلاحات مخالف جريان در بگذاريم تندروي نوعي را اسمش اگر يا و اختلافات اين.داشته
بخواهيم را اختلافات نوع اين اگر بنابراين.است بوده اصلاحات جريان از شديدتر مراتب
بسيار دلايل اصلاحطلبان بدانيم ، ابهام و ترديد و شك فضاي ايجاد و بدبيني براي عاملي
در.دارند اصلاحات مخالف جريان انگيزههاي و نيات در ترديد براي قانعكنندهتري و بيشتر
سطح در كه نيست ابهامي و ترديد و شك منظورم البته دارد ، وجود كه ترديدي آن حال هر
شدت به ما سياسي جامعه از بخشهايي اينكه دليل به متاسفانه.ميشود مطرح سياسي تبليغات
و اصول محدوده از بعضا سياسيمان تبليغاتي برخوردهاي ما است ، نايافتگي توسعه گرفتار
اين از مسايلي و پراكنيها شايعه و جوسازيها اين.ميشود خارج هم سياسي اخلاق ضوابط
نهادها از بخشهايي در شبهات و شك و ترديدها برخي بروز موجب تبليغاتي سياسي سطح در قبيل
ايجاد را منفي ذهنيت نوعي.است شده قدرت امر و سياست عرصه در تاثيرگذار مرجع گروههاي و
.نيست هم مستقيم گفتوگوي سالم فضاي يك متاسفانه ما سياسي فضاي اينكه دليل به و كرده
.است افزوده بدبينيها و ابهامها و ترديدها شدن عميقتر به گفتوگو و ارتباط عدم اين
هم خودشان كه سياسي برعرصه گذار تاثير قدرت كانونهاي يا حاكميت از بخشهايي كه طوري به
و كردهاند پيدا غريبي و عجيب تصورات اصلاحات جريان به نسبت بعضا نيستند ، سياسي خيلي
اصلاحطلبان مثلا كه است اين آنها تصور.است آمده بوجود آنها در منفي بسيار ذهنيتهاي
هم بحثهايي همين و نيستند حرفها اين و ملي حاكميت استقلال ، ملي ، منافع به مقيد چندان
ديني نظام با و هستند حكومت و جامعه كردن سكولاريزه دنبال به كه ميشود روزها همين كه
سياسي و گروهي انگيزه كاملا و ميگيرد صورت سياسي عرصه در كه تبليغاتي اين مخالفند ،
سياسي هم خيلي كه قدرت امر بر تاثيرگذار كانونهاي در يا و حاكميت از بخشهايي در دارد
به خاتمي آقاي ورود كه ميكنم عرض دليل همين به.ميگذارد را خودش تاثير نهايتا نيستند
اين رفع براي را مناسبي زمينه ميتواند كردند مطرح ايشان كه مشخصي پيشنهادات و عرصه اين
تبليغاتي جدالهاي و تبليغاتي منازعات اين از نظر صرف يعني.بياورد بوجود تفاهمها سوء
واقعيت اين با اين از پس هستند ابهام و ترديد دچار صادقانه و واقعا كه بخشهايي آن
و مسالمتجويانه مشي و انگيزهها و اهداف در كه خاتمي آقاي كه بود خواهند روبهرو
و كرده مطرح را پيشنهاداتي نيست ، ترديدي كشور و انقلاب به التزامش و وفاداري و اعتقاد
خودش خواستههاي كليه كرده اعلام صريحا و كرده آمادگي اعلام كاملا هم اصلاحطلب جريان
اين از بيشتر چيزي و كرد خواهد تنظيم خاتمي آقاي پيشنهاد دو همين با متناسب كاملا را
اگر و ندارد وجود اصلاحات مخالف جريان مخالفت براي زمينهاي ديگر طبيعتا.خواست نخواهد
جناح مسئله كه بود خواهد اين نشاندهنده شود مطرح صريح و آشكار صورت به مخالفت اين
.است ديگري چيزهاي اينها مسايل بلكه نيست ، كشور و استقلال مسئله اساسا اصلاحات مخالف
جدي انتخاب يك مقابل در را اصلاحات مخالف جريان خاتمي ، آقاي ابتكار ميكنم فكر بنابراين
.است داده قرار سرنوشتساز و
نسبي مزيت
دهقاني سيدجلال دكتر
.است نساخته جدا هم را افغان و ايران بزرگ ملت دو هرگز سياسي و جغرافيايي مرزهاي _ 2
واحدي ملت آنان كرد ادعا ميتوان كه است حدي به دو اين بين مشترك فرهنگي و تاريخي گذشته
كه سترگي تمدن و فرهنگ.ميباشند و بوده شريك و سهيم يكديگر غم و شاديها در كه هستند
آنان كه است جريان در فارسي زبان خروشان رود طريق از بردهاند ارث به گذشته از ملت دو
اجتماعي عرصه در زبان براي را مقوم و سازنده نقش اگر حتي.ميزند پيوند يكديگر به را
فرهنگ ويژگيهاي و عناصر مهمترين از يكي فارسي زبان كه را واقعيت اين نباشيم ، قائل
تسهيل را آنان بين سياسي حتي و اجتماعي و انساني روابط و تعامل كه است افغاني و ايراني
ادبيات دانشكده رئيس كه گونه همان اين ، از فراتر.است انكار غيرقابل ميكند ، تسريع و
در امروزه كه دارد دري فارسي زبان با مشتركي ريشه نيز پشتو زبان ميگفت ، كابل دانشگاه
زبان يك افغانستان در فارسي بنابراين.ميشود تكلم آن به افغانستان از وسيعي بخش
_ سياسي منزلت به ارتقا و سياسي و اقتصادي انگيزههاي براي افغان مردمان كه نيست بيگانه
شناخت و درك براي است وسيلهاي مهمترين بلكه ورزند ، مبادرت آن فراگيري به اجتماعي
در فارسي زبان.اجتماعي واقعيتهاي تعريف و تفسير و جهان به دسترسي و خودي تمدن و فرهنگ
آن در زيرا.است برخوردار تاجيكستان به نسبت بالاتري جايگاه و اهميت از افغانستان
امروزه و گرفت قرار غفلت و بيمهري مورد سال هفتاد از بيش فارسي ادبيات و زبان سرزمين
خود تاريخ طول در ايرانيان پاي هم افغان ملت كه حالي در.است غيرفارسي رسمي الفباي نيز
طالبان سياه دوران از غير به و گفتهاند سخن آن با و نگاشتهاند فارسي الفباي با همواره
.دادهاند شكل را افغانها فرهنگي هويت يكديگر كنار در كه است آميخته در پشتو زبان با
دو فرهنگي علقههاي كه ندارد نمادين كاركردي تنها افغانستان و ايران زباني اشتراك _ 3
علمي ، تجارب انتقال براي است ابزاري فارسي زبان بلكه ميكند ، تثبيت و تقويت را كشور
و داخلي جنگهاي شد ، بيان قبلا كه گونه هماناقتصادي _ سياسي حتي و فرهنگي آموزشي ،
با را كشور اين پژوهشي _ آموزشي مراكز و دانشگاهها افغانستان ، بر طالبان حاكميت سپس
با را ساله سه و بيست علمي شكاف خود نوبه به كه است ساخته مواجه درسي و علمي منابع فقر
.است گشته موجب اطلاعات و علم فرآيند
اولويت مهمترين كشور اين فراگير و همهجانبه توسعه و افغانستان بازسازي امروزه اگر
آموزش و علمي نوسازي و بازسازي به بايد چيز هر از قبل است ، بينالمللي و داخلي جامعه
بايد و ميتواند منحصربهفردي نقش ايران مهم اين ساختن محقق براي.گمارد همت افغانستان
متمايز و ممتاز جهان كشورهاي ساير از را ايران كه عاملي تنها ميان اين در و كند ايفا
به ايران علمي توليدات و فرهنگي محصولات.است زباني ويژه به و فرهنگي اشتراكات ميسازد
افغانستان فرهنگي _ علمي جامعه در است استفاده قابل كشور داخل در كه سادگي و راحتي همان
_ علمي جامعه استقبال امر ، اين از مهمتر.گيرد قرار بهرهبرداري مورد ميتواند نيز
از يكي استثنا بدون.است ايران اسلامي جمهوري علمي تجارب و منابع از افغانستان آموزشي
تامين ايران از افغانستان فرهنگي و عالي آموزش مراكز و دانشگاهها درخواستهاي اولين
مزيت اين از بايد ايران اسلامي جمهوري.است كشور اين براي فارسي آموزشي و درسي منابع
استفاده كشور اين نوسازي و بازسازي و افغانستان مظلوم ملت به كمك براي احسن نحو به نسبي
وظيفه يك افغانستان به ايران فناوري و علمي دستاوردهاي و تجارب پيشرفتها ، انتقال.كند
.يابد تحقق نژادي قومي ، تعصبات و ملاحظات از فارغ بايد و است اسلامي ايراني ضرورت و
كه است آمده وجود به افغانستان و ايران در متقابلي فهم و درك امروزه خوشبختانه _ 4
اقتصادي _ سياسي زودگذر مقاصد و اهداف پايه بر و است تاريخي ضرورت يك كشور دو همكاري
خوبي به افغانستان در طالبان حكومت خصوص به گذشته سال سه و بيست تجربه.نميباشد استوار
نيست ، كشور اين داخلي امو در سياسي نفوذ و مداخله درصدد ايران اسلامي جمهوري كه داد نشان
هيچگونه بدون كه ميداند موظف را خود انساني ، و اسلامي رسالت و مسئوليت اساس بر بلكه
كمك بازسازي سپس و استبداد و اشغال با مبارزه مسير در افغان ملت به پاداشي و چشمداشت
كه بود هوشيار بايد وجود ، اين با.است كشور دو هر مشترك و ملي منافع راستاي در كه كند
دارند كشور دو همكاري ضرورت مورد در متفاوت ديدگاهي كشور ، دو خارج و داخل در گروههايي
ساختن مرتفع و تفكر طرز اين خنثيسازي براي لذا.هستند آن شكلگيري از جلوگيري درصدد و
بايد كشور دو تدبيرپردازان و سياستمداران ميكند ، ايجاد كشور دو راه سر بر كه موانعي
را آن سپس و كنند شروع غيرحساسيتزا كاركردي حوزههاي از را همكاريها تسري منطق براساس
در فني و اقتصادي همكاريهاي بنابراين ، .دهند گسترش علاقه مورد موضوعي حوزههاي ساير به
در مشاركت افغانستان ، به مهندسي و فني خدمات انتقال راهسازي ، و سدسازي زمينههاي
تحقيقاتي مراكز و دانشگاهها به مساعدت و كمك طريق از افغانستان آموزشي و علمي بازسازي
.دارد مناسبت و ضرورت كه است حوزههايي جمله از كشور اين
يافته تجلي مشترك زبان در كه افغانستان و ايران مذهبي و تاريخي فرهنگي ، قرابتهاي _ 5
بازسازي و نوسازي پروسه در مشاركت براي ثالث كشورهاي از بسياري كه است گونهاي به
به چونسازند محقق ايران اسلامي جمهوري مجراي و مسير از را آن دارند تمايل افغانستان
ميدارد باز افغان جامعه به دسترسي از را آنان كه زباني و فرهنگي مرزهاي كه آگاهند خوبي
تاريخي فرصت اين درك با خود ما كه دارد ضرورت پس.ندارد وجود افغانستان و ايران بين
.سازيم مستحكم و استوار را ملت دو بين پيوند رشتههاي
لايحه دو و خرداد دوم
روح محمدجواد
رئيسجمهوري كامل حمايت با كه است لايحهاي دو از متاثر حاضر ، حال در ايران سياسي فضاي
انتقاد مورد خاتمي كه شرايطي در لوايح اين ارائهاست شده مجلس تقديم گذشته ماه يك طي
ارائه.شد فضا تغيير باعث داشت ، قرار همپيمانانش نزديكترين حتي و اصلاحطلبان شديد
فاصله ماه يك از كمتر در خاتمي كه شد باعث آنها ، از چندباره و صريح حمايت و لوايح اين
مورد به ديگر بار او اينك ، .بپيمايد را مخالفان هجمه و انتقاد تا تمجيد و تعريف ميان
به را يارانش حمايت و مخالفان انتقاد كه شده تبديل سياسي ساخت درون چهره توجهترين
.دارد همراه
نقشي داد ، بروز زنجيرهاي قتلهاي افشاي در آنچه نظير بارويكردي كه خاتمي كنار در اما
دوم جبهه عضو اصلاحطلب نيروهاي است ، داشته تاكنون اخير لوايح پيشبرد و طرح در مهم
.نيست رئيسجمهوري از كمتر سياسي ، پروژه اين در آنان رويكرد و نقش كه دارند قرار خرداد
و دولت اقدام از منسجم حمايت اخير ، لوايح مورد در خرداد دوم گروههاي نقش ابتداييترين
و شك كمترين مورد ، اين در كه است آنها تصويب براي مجلس در خود پتانسيل از استفاده
با خرداد دوم جبهه عضو گروههاي كه چرا.ندارد وجود خاتمي هواداران ميان در شبههاي
حمايت زمينه در ميدهند ، نشان خود از راهبردها نوع و حركت سرعت در كه تفاوتهايي وجود
از عمدهاي طيف بازگشت زمينه او پيروزي كه كسي و جريان اين نماد عنوان به خاتمي از
و ندارند هم با افتراقي و اختلاف ساخت ، فراهم سياسي صحنه به را خرداد دوم كنوني نيروهاي
.يابد تعميم نيز خاتمي نظر مورد لوايح به مشترك حمايت اين كه است طبيعي
از لوايح رد صورت در آنان برخورد نوع به زمينه ، اين در خرداد دوم نيروهاي نقش دومين
وحدت ، تحكيم دفتر شامل اصلاحطلب نيروهاي از مشخصي طيف.ميشود نگهبانمربوط شوراي سوي
استراتژيك رويكردي اتخاذ ضرورت به تاكنون مشاركت جبهه و اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان
از استفاده و رفراندوم تاكتيك ساختن پررنگ براي تلاش.كردهاند اشاره زمينه اين در
.است استراتژي اين از بخشي مجلس خردادي دوم نمايندگان ميان در اساسي قانون اصل 59 ظرفيت
اخير لوايح غيرحقوقيبا برخورد صورت در قدرت از كنارهگيري امكان به حتي نيروها اين
اما شده ، تكذيب بيش و كم خاتمي ، توسط رويكرد اين اتخاذ امكان هرچند.ميكنند اشاره
نهايي آزمون و است "اصلاحات حداقل" نماد رئيسجمهوري ، پيشنهادهاي كه نكته اين بر تاكيد
از خروج" تز بودن پررنگ نشانگر ميشود ، محسوب ايران در سياسي ساخت اصلاحپذيري براي
آمدن كنار كه معتقدند نيروها ايناست خرداد دوم جبهه از تاثيرگذاري طيف نزد در "حاكميت
شكستن و اصلاحات از شستن دست معناي به اخير ، لوايح تصويب عدم صورت مخالفاندر با
نكته ، اين بر تاكيدبستهاند مردم با اخير انتخابات چهار جريان در كه است پيماني
تصويب عدم برابر در واكنش چگونگي مورد در نيز را خرداد دوم جبهه نيروهاي ساير ميتواند
براي رئيسجمهوري پيشنهادهاي پذيرش عدم هزينه و برساند مشخص تصميمي به لوايح اين
توصيف و تشريح تبيين ، خرداد ، دوم گروههاي نقش سومين.دهد افزايش شدت به را مخالفان
ميتواند اصلاحات پيشبرد براي استراتژيك حركتي عنوان به دولت اخير لوايح كه است نقشي
دو يكي در اصلاحات هوادار اجتماعي نيروهاي كه است ضروري رو آن از مسئله اين.كند ايفا
كه اسلامي جنبش اجتماعي پايگاه در رخوت.شدهاند ريزش حتي و ياس دچار آشكارا اخير ، سال
را اصلاحطلب نيروهاي و خرداد دوم گروههاي تنها نه است ، سياسي عرصه در آن برنده برگ
كرده مواجه فراواني ابهام و ترديد با را اصلاحات پيشبرد امكان بلكه ساخته ، آسيبپذير
آشكار تفاوت و تمايز و خاتمي پيشنهادهاي بودن استراتژيك بر تاكيد شرايطي ، چنين در.است
و خرداد دوم گروههاي سوي از ملالانگيز ، روشنفكري خطابههاي و تكراري گفتارهاي با آن
راهبرد كه ساخت مشخص بايد زمينه ، اين دراست ضرورت يك آن به نزديك تريبونهاي مطبوعات
واكنشهاي لوايح ، تصويب عدم و شده اتخاذ رو پيش موانع و احتمالات گرفتن نظر در با اخير
براي ميتوان كه نقشي آخرينداشت خواهد دنبال به خرداد دوم نيروهاي سوي از را روشني
تاكتيك اتخاذ گرفت ، نظر در مجلس اصلاحطلب نمايندگان ويژه به و خرداد دوم گروههاي
فراكسيون اعضاي كه است معنا آن به تاكتيك اين.است دولت لوايح قبال در "فعال همراهي"
"پارافكننده" به صرفا رئيسجمهوري ، با همسويي و همراهي بهانه به نبايد مجلس خرداد دوم
ارسال نگهبان شوراي به را دولت لوايح قعود ، و قيام يك با تنها و شوند تبديل اخير لوايح
زمينه اين در است ، "حداقلي" اخير لوايح در شده طرح نكات كه نكته اين به توجه.دارند
امكان كه دارد وجود عباراتي و جملات لوايح ، اين دو هر در كه چرابود خواهد كليدي
به را مجريان سوي از ضعيف عملكرد توجيه يا و مخالفان سوي از غيردموكراتيك تفسيرهاي
رد امكان همچنان كه انتخابات قانون اصلاح لايحه مورد در نكته اينداشت خواهد دنبال
در.است كليديتر گذاشته ، باز را جامعه فكري و سياسي نيروهاي از توجهي قابل طيف صلاحيت
با كمتر كه جريان اين فكري نيروهاي ويژه به خرداد دوم جبهه پيشرو طيف زمينه ، اين
باب حتي و بپردازند لوايح بازخواني به ميتوانند هستند ، درگير روزمره و اجرايي اشتغالات
استراتژيك اقدام اين از كه آنچه تا بگشايند را لوايح اين اصلاحطلب منتقدان با گفتوگو
.باشد داشته دنبال به دموكراسي و اصلاحات براي مثبتتر چه هر نتيجهاي ميشود ، حاصل
|