هواپيماربا اولين
دارد نياز عرفات به شارون
آمريكا كشيشهاي بياخلاقي معضل
عراق ميكربي دكترسلاحهاي خانم
ماه در دلار سه از كمتر با
هواپيماربا اولين
*خالد ليلا با همشهري ي گفتوگو
انجام را فلسطينيها هواپيماربايي عمليات اولين بود ساله وقتي 25 ساله خالد 57 ليلا
خلبان ربود را هواپيما وقتي.كرد ثبت فلسطين تحولات تاريخ داغ بخش در را خود نام و داد
اجازه او به اسرائيليها زيرا.كند پرواز تولدش محل شهر حيفا روي از كرد مجبور را
عنوان به او از اروپايي روزنامههاي سالي چند براي.بازگردد تولدش محل به نميدادند
از يكي در او از عكسي ناگاه به اينكه تا ميكردند ياد "كشنده زيباي" و "تروريست دختر"
چنگ از فرار براي فلسطين آزادي براي خلق جبهه عضو خالد ليلا.شد چاپ روزنامهها
پزشكان سيما تغيير براي و بسپارد جراحي تيغ به را خود صورت شد مجبور موساد ترور گاردهاي
.كرد آغاز را خود فعاليت جديد چهره با او.دادند انجام او چانه و بيني روي جراحي چند
او.كنند پيدا را او نارنجك نتوانستند بازرسي ماموران هواپيمارباييها از يكي جريان در
از كه شد الآل اسرائيلي هواپيماي وارد ديگر چريك يك همراه به هندوراسي پاسپورتي با
را هواپيما شدن ربوده تا داشت را نارنجك ضامن كشيدن قصد وقتي.ميكرد پرواز آمستردام
حمله ضد بودند شده مخفي هواپيما مختلف نقاط در كه مسلح مامور چند يكباره به كند اعلام
هوش به وقتي.شد بيهوش و كرد احساس خود سر پشت سنگيني ضربه خالد ليلا.كردند آغاز را
نخستوزير هيث ادوارددادند تحويل دستبسته را او و آمد فرود لندن در هواپيما آمد
مبادله آزاديبخش جبهه اسير انگليسيهاي از يكي با را خبري بمب اين بعد روز انگليس 28
ساخته پوكه بدون گلوله يك از كه دارد دست به انگشتري خالد ليلا مشهور ، عكس اين در.كرد
در.است شده پر كرده منفجر را آن كه نارنجكي اولين از تركشهايي با لوله اين درون شده
.ميكنند بازي را خود مادر محافظ نقش درواقع كه دارد ساله و 18 پسر 15 دو او حاضر حال
چگوارا همواره او سياسي الگوي اينكه با.ميكند زندگي اردن و لبنان سوريه ، در توالي به
زنان:ميگويد است آتشه دو و تند هنوز ديروز ماركسيست چريكهاي همه همانند و است
آنها عاشق ديگران شوند ، عاشق حال عين در و باشند آزاديبخش رزمنده باشند ، چريك ميتوانند
.ميخوانيم شده انجام تهران در كه او با مصاحبهاي.بورزند مادري مهر و شوند مادر شوند ،
شهيدي هنگامه
آنان براي.كرديد هواپيماربايي يك به اقدام فلسطيني چريك زن يك بهعنوان شما سال 1969*
.بگوييد ماجرا اين از نميدانند را واقعه اين جزئيات كه
آمريكايي هم هواپيما.داشتم سال موقع 25 آن."عزه ابن سليم" دوستم و من.بوديم نفر دو
.بود "تلآويو _ آتن _ رم _ نيويورك" آن مسير و
عمليات براي را هواپيما آن تصادفي صورت به اينكه يا بود هواپيما آن در خاصي فرد آيا*
كرديد؟ انتخاب خود
مسافر بود آمريكا متحده ايالات در اسرائيل سفير زمان آن در كه "رابين اسحاق" بود قرار
.رفت ديگري هواپيماي به و داد تغيير را خود هواپيماي رم در او ولي باشد هواپيما آن
داشتيد؟ نظر در هواپيما نشاندن زمين به براي را خاصي فرودگاه آيا*
زمين به عربي كشورهاي فرودگاه در را هواپيما اين نميتوانستيم و نداشتيم فرودگاه ما
خودشان براي قضيه اين در چون نميدادند پاسخ ما خواست به عربي كشورهاي.بنشانيم
.داشتند بينالمللي حسابهاي
شديد؟ هواپيما وارد چگونه*
كه تفتيشهايي شايد.نبود سخت هم زياد زمان آن كه كرديم عبور بازرسيها از دوستم و من
همين خاطر به شد ايجاد هواپيماربايي قضيه روي كه حساسيتهايي و ميشود انجام امروز
.باشد ما عمليات
شد؟ چه بازرسي از عبور از بعد*
به من هستي؟ كجايي تو پرسيد من از يوناني مردي.بودم دوستم منتظر اتوبوس داخل در من
از اينكه تا برسانم هواپيما به را خودم كه بود اين به حواسم فقط نميدادم گوش او حرف
دو درجه قسمت به او و نشستم (First class) يك درجه قسمت در و رفتم بالا هواپيما پلكان
و رسيد دوستم "سليم" كه بود اين مهم.نديدم را او ديگر و رفت بود جهانگردان به مربوط كه
.شديم مستقر خودمان جاي در ما
پرواز سطح بالاترين به هواپيما تا ميشوند منتظر دارند هواپيماربايي قصد كه كساني*
بوديد؟ لحظه اين منتظر هم شما برسد ،
.رفت پيش ما برنامهريزي طبق و رسيد پا هزار ارتفاع 35 به ساعت نيم از پس هواپيما.بله
من.بدهيد من به ملافه يك است سردم گفتم من.داريد ميل چيزي چه پرسيد و آمد مهماندار
نبود من كنار "سليم".داشتم استتار براي وسيلهاي به نياز و كنم آماده را بمب ميخواستم
.ميخواهم كباب گفت "سليم".داريد ميل چيز چه پرسيد او از مهماندار.بود نشسته طرف آن
.ميخواهد چه او كه نفهميد مهماندار
داشت؟ بمب هم "سليم"*
كابين سمت به و شديم بلند ما شد باز خلبان كابين در كه موقعي.داشت مسلسل يك او نه
او "سليم" و كرد باز را در ببرد نوشيدني خلبان براي ميخواست كه مهمانداري كرديم ، حركت
بود كوتاه برايش كابين اتاق و داشت قد متر دو "سليم".ايستاد كابين در دم و زد كنار را
دزديده هماكنون از هواپيما ميكنم اعلام من":گفت خلبان به و كرد خم را سرش بنابراين
بلندي واسطه به جديد كاپيتان ".ميشنوي من يعني جديد كاپيتان از را دستورات تو و شده
بر سياه و سفيد چفيه يك.كردم عبور او پاهاي ميان از من.نكرد پيدا عبور براي جايي قد
خلبان.بمب بله:گفت "چيست؟ اين ميداني تو":گفتم خلبان به.دستم در هم بمب و بود سرم
"ابوغزاله شابي"."هستم ابوغزاله شابي من":گفتم من كنيم معرفي را خودمان خواست ما از
حين اين در.كردم معرفي اسم آن به را خودم تبرك خاطر به من و بود فلسطيني زن شهيد اولين
شهيد و كرد مبارزه اشغالگران با چگونه كه كردم تعريف خلبان براي را برادرش و او داستان
اين فرماندهي هماكنون از و هستيم "چگوارا" گروه از و فلسطيني دوستم و من" گفتم بعد شد
".ماست برعهده هواپيما
شد؟ چه بعد*
نام" گفتم و گرفتم ارتباط مراقبت برج با و برداشتم را ميكروفن و نشستم خلبان سر پشت من
چون بود شاديبخش بسيار من براي لحظه آن "است فلسطين آزادي براي خلق جبهه هواپيما اين
خلق جبهه T840WA" را هواپيما اين كد من و داشت كدي خودش براي زمان آن هواپيمايي هر
دستها حالت در را مسافرين تو كه گفت و آمد "سليم" فاصله اين درگذاشتم "فلسطين آزادي
بين.هستند حالت اين در مسافران ديدم و كردم باز را كابين در.كردهاي رها سر پشت
آنها اما كنم ساكت را كلاسم نتوانستم هيچگاه و بودم معلم زمان يك من باشد خودمان
بعد ميخواهم معذرت رفتار اين از كه گفتم آنها به من.بودند شده ساكت يكباره به واقعا
پذيرايي مسافران از خواستم مهمانداران از سپس.ميرويم تلآويو به ما كه گفتم آنها به
من بخورد چيزي داشت سعي ميكرد احتياط هم كمكخلبان.هستيم بخشندهاي ملت ما چون كنند
هواپيماي هواپيما ، اين بعد به لحظه اين از چون ميدهيم بخواهي هرچه تو به ما گفتم او به
از بود ، ساكت كاپيتان ولي ميكنيم پذيرايي تو از ما و است فلسطين آزادي براي خلق جبهه
بعد دفعه اگر گفتم او به.داريم كمي سوخت گفت و گفت دروغ او داريم؟ سوخت چقدر پرسيدم او
ما چون ميدانم را مسائل اين من كه فهميد او و ميكشيم را او دهد دروغ جواب سوالي به
.بوديم كرده تحقيق
افتاد؟ اتفاقي چه رسيديد كه تلآويو به*
سرش هم او و شدم خم خلبان سمت به من رسيديم كه آنجا.بود حساسي لحظه من براي لحظه آن
بالاي دوستم "سليم" بود پايينتر من صندلي از خلبان صندلي چون بود شده خم شكمش داخل به
را فلسطين آنجا از ما كه بود بار اولين و داشت اشراف فلسطين بر و بود ايستاده من سر
ميزد فرياد كرد ، گفتن ناسزا و دادن دشنام به شروع بود مراقبت برج در كه مردي.ميديديم
منظورم) ميآيند شما سوي به شكلي به هركدام شهدا گفتم من و ميكنيم دستگير را شما كه
به را هواپيما اين ما گفتم و فرستادم خودمان ملت براي پيامي آنجا از (بود ابوغزاله شابي
فرود جاي اصلا.شد تانك و نظامي نيروهاي از پر فرودگاه دزديديم زندانيان آزادي خاطر
ما فرود مانع هواپيما داخل در اسرائيلي دو رسيد زمين نزديك به هواپيما وقتي.نبود آمدن
نميدهند شما به اهميتي هيچ اينها كه ببينيد" گفتم مسافران به خطاب هم من ميشدند
ضبط سياه جعبه در اينها همه حال هر به "نميدهند فلسطينيها به اهميتي هيچ كه همانگونه
براي خلق جبهه هواپيماي اين":گفت و گرفت را ميكروفن كمكخلبان موقع آن در.است شده
من "شد خواهد منفجر هواپيما كار اين بدون چون دهيد پاسخ صدا اين به.است فلسطين آزادي
به تا گفتم را اينها گفت است؟ گفته تو به را اينها كسي چه پرسيدم و گرفتم را ميكروفن
.كرد تكرار را حرفها همان مراقبت برج به دوباره و هستم شما كمك من دهند گوش شما حرفهاي
نشانديد؟ زمين به تلآويو در را هواپيما*
اولين هواپيما اين نشانديم زمين به سوريه جديدالاحداث فرودگاه در را هواپيما.نه
بعد به سال آن از چون نشست زمين به سوريه در كه بود سال 1967 از پس آمريكايي هواپيماي
كار اين گفتيم و كرديم تسليم سوريها به را خودمان ما بود ، قطع آمريكا با روابطش سوريه
.هستيم آماده و كردهايم را
:پينوشت
اداري شوراي عضو و فلسطين پارلمان عضو فلسطين ، آزادي خلق جبهه مركزي شوراي عضو *
اردن ساكن حيفا ، شهر در متولد 1944 فلسطيني زنان اتحاديه
دارد ادامه
دارد نياز عرفات به شارون
عاقبت يهود نخستوزير شارون آريل آنكه از پس طيفها و گروهها همه از اسرائيلي منتقدين
قرار نكوهش مورد را او داد پايان عرفات حصر به و شد تسليم آمريكا فشارهاي برابر در
در و شد شعلهور اشغالي سرزمينهاي در ديگر بار خشونت آتش كه بود حالي در اين.دادند
جان فلسطيني سه و اسرائيلي سرباز يك اسرائيلي نيروهاي و فلسطينيان رويارويي نتيجه
.باختند
مقر اطراف آپارتمانهاي تمامي اسرائيلي امنيتي نيروهاي دوشنبه روز پاياني ساعات در
CBS شبكه.گرفتند موضع واحدها اين در دورزن تكتيراندازهاي و كردند تخليه را عرفات
در اظهارنظر هرگونه از اسرائيلي مقامات ميكند تصريح كرد منتشر را خبر اين كه آمريكا
به بودند كرده تصريح اين از پيش آنان اينكه به توجه با اما ورزيدند اجتناب زمينه اين
ادامه بودند گرفته پناه عرفات مقر در كه تعقيبي تحت افراد بازداشت براي خود تلاشهاي
تصميم از انتقاد فضاي.است شده انجام هدف اين تحقق براي احتمالا اقدام اين داد خواهند
باورند اين بر تلآويو در بسياري و بود كرده سفر مسكو به او كه گرفت شكل حالي در شارون
و اعراب مناقشه داشتن نگاه دور در واشنگتن عزم تعيين و تخمين در دولتش و شارون كه
احتمالي جنگ با جهاني جامعه ساختن همراه براي متحده ايالات جاري تلاشهاي از اسرائيل
روزنامه سياسي تحليلگر شالف هميبود شده محاسباتي خطاي دچار عراق عليه كشور اين آتي
رسيدنش قدرت به زمان از شارون خطاي بزرگترين را عرفات مقر اخير حصر مقالهاي در معاريو
شارون دولت ائتلاف ميانهروي شريك كارگر ، حزب كه است حالي در اين.كرد توصيف اسرائيل در
عدم اين اوج نقطه و نكند همراهي نخستوزير سياستهاي با گذشته بسان ديگر است آن بر
يهود كشور پارلمان به كه است ميلادي آتي سال بودجه لايحه تصويب از خودداري همراهي ،
اهميتي آنچنان از شارون براي موضوع اين.است نرسيده تصويب به كماكان اما شده تقديم
درخواست نرسد تصويب به اكتبر پايان تا لايحه اين چنانكه كرده تهديد او كه است برخوردار
.ساخت خواهد مطرح را زودرس انتخابات برگزاري
اعلام كابينه در كارگر حزب به وابسته وزاري هفته اين سهشنبه روز تهديد اين پي در
را موضع تغيير اين دليل و كنند حمايت شارون پيشنهادي بودجه از گرفتهاند تصميم داشتند
احتمال كه دانستند كنوني حساس زمان در اسرائيل سياسي احزاب بين شكاف تعميق بودن ناصواب
هم را اسرائيل داخلي شرايط و كرده ملتهب را منطقه اسرائيل و عراق بين جنگ گرفتن در
سرسخت رقيب و اسرائيل سابق نخستوزير نتانياهو بنياميناست داده قرار تحتالشعاع
اينكه دليل به را او شارون ، از انتقاد جو نسبي گرفتن آرام با سهشنبه روز او درونحزبي
بيهيچ و آمريكا فشار با او مقر روز حصر 10 و نداده انجام عرفات عليه جديتر اقدامي
پاريس يا تهران به عرفات اگر":داد قرار خود انتقادي حمله هدف يافت ، پايان دستاوردي
".ميرفت كنار فلسطينيان سياسي صحنه از كاملا ديگر ميشد اخراج
كه داشت ادامه حالي در عرفات مقر نسنجيده حصر سر بر اسرائيلي محافل نظردر اختلاف
عرفات از فلسطينيان حمايت افزايش از غزه نوار و باختري كرانه در گرفته صورت نظرسنجيهاي
رهبر مخالفان تلاشهاي او محبوبيت افزايش و عرفات حصر كارشناسان اعتقاد بهداشت حكايت
در جديدي وزراي برگزيدن و نخستوزير انتصاب به را او بودند درصدد كه را فلسطينيان
هفته اين سهشنبه روز ضمن همين در.بياثرشد وادارند فلسطيني خودگردان حاكميت كابينه
شيطاني عرفات ، " عنوان تحت مقالهاي انتشار با مانيتور ساينس كريستين آمريكايي روزنامه
و پرداخته عرفات مقر روزه ده حصر تبعات بررسي به "دارد ضرورت اسرائيل براي وجودش كه
حاكميت مركزي عصب زماني كه مخروبههايي ملاحظه با كه كرده آغاز جمله اين با را مقالهاش
تاريخ زبالهدان در گرفتن جاي از اندكي فاصله با عرفات گفت بايد بود فلسطينيان مركزي
رغم به او اخراج يا كشتن و است چيز يك عرفات افكندن مخاطره به كه هرچند يافت نجات
تصريح خاورميانه امور تحليلگران آنكه خصوصا است ديگري موضوع متحده ايالات مخالفتهاي
.ندارد وجود عرفات براي قبولي قابل و بالقوه جانشين ميكنند
حاكميت در اصلاحات انجام بر شارون آنكه رغم به ميكند تصريح مانيتور ساينس كريستين
باشد خواستارش ميتواند او كه است چيزي آخرين اصلاحات اين انجام ميورزد اصرار فلسطيني
شكننده ائتلاف فروپاشي و شكستن درهم و مرزها گرفتن آرام معناي به هدف اين تحقق كه چرا
.بود خواهد كارگر ليكود
آن عرفات مقر به نظامي حمله فرمان درصدور شارون تصميم خاورميانه امور كارشناسان نظر از
تقسيم را قدرت ميآوردند فشار رهبرشان به فلسطيني اصلاحطلبان كه زماني در دقيقا هم
اين از آشكار نشاني آورد وجود به حاكميت در بيشتري شفافيت نخستوزير نصب با و كند
.ندارد فلسطينيان رهبري تغيير به علاقهاي شارون كه است واقعيت
او با كه است وطنفروشاني يافتن صدد در شارون":ميگويد هاآرتص سرمقالهنويس آكيوالدار
رهبر هيچ حاضر حال در كه ميشود يادآور او ".ندارند خارجي وجود كه كساني كنند ، همكاري
و ندارد وجود برآورد را اسرائيل خواستههاي بتواند كه بالقوهاي دستنشانده و سرسپرده
را احتمال اين حتي و بماند باقي خود جايگاه در عرفات ميدهد ترجيح شارون جهت همين به
حمله دستور فلسطينيان بين در عرفات مقبوليت و محبوبيت افزايش هدف با شارون كه كرد مطرح
آمده وجود به فلسطيني سرزمينهاي داخل در كه شرايطي":است كرده صادر را او مقر به
اسرائيل همراهي و موافقت بدون را حماس ارشد اعضاي مثل جديد رهبران گرفتن قوت احتمال
".كرد نخواهد تحملش و برنميتابد هيچگاه اسرائيل دولت كه چيزي است آورده فراهم
تصريح شد منتشر جمعه روز كه جروزالمپست روزنامه با خود مصاحبههاي از يكي در شارون
به حملات عاملان با برخورد در قاطع و عاجل اقدامي بايد فلسطينيان جديد رهبري بود كرده
گروههاي به وابسته تروريستهاي بازداشت به نسبت بايد" و دهد انجام اسرائيل منافع
به وابسته رزمندگان و اسلامي جهاد حماس ، امحاي و سركوب به نسبت و ورزد اهتمام فلسطيني
اگر" ميكند تاكيد ادامه در و !"كند اقدام غيرقانوني سلاحهاي همه جمعآوري و فتح جنبش
نخواهد وجود اختلافات رفع براي ديپلماتيك پروسه پيگيري امكان نگيرد صورت اقدامات اين
!".داشت
اين داراي كه فلسطينيان براي رهبري يافتن امكان جاري شرايط در كه است اين واقعيت
اظهار ادامه در جروزالمپست آنچه.نيست آساني چندان كار باشد ديدگاهها و مشخصات
او از سازشكارتر كه است كسي با عرفات جايگزيني براي اسرائيليها عزم از نشاني ميدارد
است سازشكار فردي رساندن قدرت به منظور ميآيد ميان به سخن اصلاحات از كه آنگاه و باشد
يافتن امكان كه آنجا از اسرائيلي تحليلگران اعتقاد به.فلسطينيان معيشتي شرايط بهبود نه
جهت به عرفات رهبري تداوم به است ناچار تلآويو ندارد وجود مقطع اين در مناسب جايگزيني
.دهد تن فلسطيني سرزمينهاي در مرج و هرج شدن شايع از جلوگيري
آمريكا كشيشهاي بياخلاقي معضل
چرا نيايد چشم به پيش ماه سه اندازه به امروز است ممكن آمريكا كاتوليك كليساي در بحران
اما است شده متمركز ديگري صحراي طوفان گرفتن در احتمال به آمريكا داخلي اخبار اكنون كه
به ژوئن ماه در كه دالاس در آمريكايي اسقفهاي ديدار.است باقي خود قوت به كماكان بحران
خادمان اخلاقي فساد از جلوگيري براي راهكارهايي و دستورالعملها پيشنهاد با پيوست وقوع
آنان بايد واتيكان سوي از دستورالعملها اين تصويب زمان تا كه چند هر يافت پايان كليسا
.نميگيرند قرار استناد مورد قواعد و اصول عنوان به و كرد تلقي پيشنهاد كماكان را
دهد نشان واكنش اسقفها پيشنهادي طرح به آينده هفته دو يكي طي واتيكان كه ميرود گمان
آمريكا كاتوليك كليساي آينده ميرود كه طرحي دستبردارد ، رابطه اين در خود تصميم از و
.زند رقم ميآيند پي از كه سالهايي در را
اكنون ميدانستند ناممكن را طرح اين با واتيكان سريع موافقت احتمال كه ديدگاههايي
مخفي در معمولا كه واتيكان در آنها مشاوران و قدرتمند كاردينال.ميرسد نظر به بدبينانه
نظرات و ديدگاهها طرح از چند هر دارند طولايي يد ساختن پيشه سكوت و اخبار نگاهداشتن
شده تصريح اما كردهاند اجتناب دالاس در آمريكايي اسقفهاي پيشنهاد موارد در خود
.اعلامميكند رابطه اين در را خود نظر اكتبر ماه اواسط تا واتيكان
را آن كه بود شده مترتب آمريكايي اسقفهاي طرح با مخالفت به واتيكان اوليه ديدگاههاي
اتهام اثبات از قبل تا كه چرا ميكرد توصيف ناعادلانه و سختگيرانه اندازه از بيش
اسقفهاي.داشت اطمينان جنسي استفادههاي سوء قربانيان ادعاهاي حجت از نميتوان
برخي جنسي انحرافات با رابطه در عمومي ناراحتي و خشم از حدودي تا آنكه براي آمريكايي
براي و يكبار بلافاصله ، كشيشها به اتهام ايراد صورت در گرفتند تصميم بكاهند كشيشها
خدمت تعليق پي در.كنند محروم كليسا در خدمت ادامه از و كرده لباس خلع را متهمان هميشه
كشيشهاي تنبيه روند ادامه و داده ارجاع ذيربط قضايي واحدهاي به را مراتب كليسا مقامات
.اتهاماست اثبات به منوط خاطي
در آمريكايي اسقفهاي پيشنهاد از بند اين دارند اعتقاد واتيكان حقوقي معاضدت واحدهاي
از متهم آرامش با توام و جامع دفاع از مانع قانوني چنين وضع و است برائت اصل خلاف دالاس
خشمگين كاتوليكهاي كه بود چيزي خطا مورد يك برپايه مجازات تبيين.ميشود خودش
اعتماد خود مذهبي رهبران به ديگر بار آن به تكيه با بتوانند تا بودند خواهانش آمريكايي
.دارد مغايرت است گناهان بخشش خواهان كه مسيحيت پايه اصول از يكي با قانون اين اما كنند
از مملو انجيل.دارد تاكيد آن بر مسيحيت كه است چيزي گناهكار به دوم شانس دادن
همين.نيست دير دادن رويه تغيير و بازگشت براي هيچگاه ميدهد بشارت كه است پيامهايي
كساني باور و اعتقاد به توجه با دشوار و سخت پيشگيرانه قوانين اعمال بين تناقض كه جاست
.ميشود آشكار دارند ايمان كاتوليك كليساي به كه
تصفيه در بلندي گامهاي بايد كليسا ميكنند احساس كاتوليك والدين از بسياري كه هرچند
نيست جنايي دادگاه كاتوليك كليساي كه است اين واقعيت اما دهد صورت آنان تهذيب و كشيشها
شكات و مدعيان بيشتر آنكه حال كنند ايفا را بازجو و دادستان نقش نميتوانند اسقفها و
احساس آنها.كنند پيگيري كليسا داخل در را موضوع ميدهند ترجيح كليسا اخلاقي انحرافات
.ميآيد فراهم خاطيان تنبيه امكان و ماند خواهد پوشيده آنان رازهاي طريق اين از ميكنند
منطقهاي و محلي قوانين به و باشد قانون مطيع بايد كليسا دارد تاكيد هميشه واتيكان
مقاومت كليسا حريم به تجاوز هرگونه برابر در سختي به كليساها عمل در اما نهد گردن
جدا هم از ايتاليا در گذشته قرن اوايل در حاكميت و مذهبي نهادهاي آنكه از پس و ميكنند
كسب بدون نشده داده اجازه دولتي مقامات حتي و امنيتي نيروهاي پليس ، به هيچگاه شدند
تلقي واتيكان حاكميت نقض نشانه را آن و شوند واتيكان حريم وارد قبلي هماهنگي و مجوز
.ميكنند
جاري كاتوليك كليساي زيرمجموعههاي ساير مورد در شرايط اين دارند اصرار واتيكان مقامات
حمايت خاطي كشيشهاي از نبايد دارند تاكيد كاتوليك كليساي مقامات و نميكند صدق و نيست
وجود كردهاند عدول قانون از كه معمولي افراد با خاطي كشيش يك بين تفاوتي هيچ و شود
ميشود گفته و ميشود پيگيري آمريكايي رسانههاي در جديت با كماكان مباحثه اين.ندارد
برخي قانون خلاف اقدامات عليه عمومي خشم از كاستن براي كليسا فروتني و خضوع اين از بخشي
.است كشيشها
عراق ميكربي دكترسلاحهاي خانم
كريستوف نيكولاس
جماليان شهرام:ترجمه
خاورميانه كل در كشور سركوبكنندهترين عراق اينكه بر مبني سفيد كاخ ادعاي است ممكن
را موضوع اين ميكنيد ، زندگي كشور اين در كه هستيد زني شما اگر اما باشد ، صحيح است
.كرد نخواهيد احساس
زنان مورد در را محدوديتهايي حد چه تا عرب كشورهاي ساير كه نكته اين به بردن پي براي
زميني نيروهاي به اگربگيريد نظر در را عراق به آمريكا احتمالي حمله ميكنند ، اعمال
نظامي زنان كنند ، حمله عراق به سعودي عربستان خاك طريق از تا شود داده اجازه آمريكا
رانندگي به هستند عربستان خاك در كه زماني تا داشت نخواهند اجازه تئوري نظر از آمريكايي
خاك وارد و بگذارند سر پشت را مرز آنان آنكه محض آنهابه.بپردازند نظامي خودروهاي
:نهادهاند گام آزاد دنياي به كه كرد خواهند احساس زنان اين شوند ، عراق يعني متخاصم كشور
بدون داشت خواهند اجازه حتي آنها كنند رانندگي "قانوني" طور به بود خواهند قادر آنان
شركتهاي و نهادها در ميتوانند زنان عراق در.بگويند "احمق" مرد يك به شدن مجازات
در استخدام به ارتش غيررزمي بخش در و بگيرند عهده به را مرد چندين رياست خصوصي يا دولتي
سر زير را آن پنتاگون شود ، حملهور آمريكايي نيروهاي به آبله ميكرب با عراق اگرآيند
.دانست خواهد عراق ميكربي سلاحهاي برنامه رئيس طه رشيده رحاب دكتر يعني عراقي زن يك
.مينامند "ميكرب دكتر" را دانشمند زن اين ملل سازمان بازرسان
.بپرسد را مكاني آدرس زن يك از خيابان در رسوايي از ترس بدون ميتواند مرد يك بغداد در
هم با يا و بروند ، رستوران به بخوانند ، نماز مسجد در يكديگر با ميتوانند مردان و زنان
كنند شركت مدرسه از بعد ورزشي فعاليتهاي در پسرها همانند ميتوانند دخترها.كنند دعوا
.ندارد زنان ورزش نمايش براي محدوديتي بغداد تلويزيون و
دو آغاز با وي.نيست عراق رئيسجمهور حسين صدام با همدردي عبارات اين نگارش از مقصود
خون و خاك به را [كويت و ايران] همسايه كشور دو و خود كشور زنان از بسياري خونبار جنگ
از عراق.ندارد كشور حاكمان با چنداني ربط عراقي زنان نسبي آزادي ديگر ، سويي از.كشيد
را عراق همه نبايد مااست جلوتر انگليس مانند كشورهايي از بسيار تمدن و پيشينه لحاظ
.است صفتي چنين شايسته كه است كشور اين حاكم تنهابناميم شيطاني
فرهنگ ميكنند ، برخورد دربان يك همانند زنان با آن عرب كشورهاي بيشتر كه منطقهاي در
فعاليت زمينه تا دارد را امكان اين حال ، عين در كشور يك كه است كرده ثابت عراق مردم
زنان به كه هنگامي":ميگويد بصرهاي جوان زن پزشك "فاروق طه".كند فراهم نيز را زنان
چيزي ندارند اجازه آنها.ميكنم تاسف احساس آنها براي دلم در ميكنم نگاه سعودي عربستان
و زنان آموزشي بيمارستان در.كنند بهتر را خود زندگي نميتوانند آنها.بگيرند ياد
كل از درصد دانشجو 54 دختران و هستند دختر مامايي دانشجوي از 26 دانشجو بصره ، 25 كودكان
با ماه شش مدت به ميتوانند شاغل عراقي زنان.ميدهند تشكيل را شهر اين دانشجويان
شش تا دارند را اجازه اين همچنين آنان.بگيرند مرخصي زايمان براي خود حقوق كامل دريافت
ادارات و سازمانها اكثر در.دهند ادامه خود مرخصي به حقوق از نيمي دريافت با ديگر ماه
كار محل كودك مهد از ناچيزي مبلغ پرداخت برابر در تا دارند را امكان اين زنان دولتي
.كنند استفاده خود كودكان نگهداري براي
در است مرسوم نيجريه و مصر يعني آمريكا متحد كشورهاي از بسياري در هنوز كه زنان ختنه
و زنان رساندن قتل به هنوز مثبت ، نكات اين وجود بانميشود ديده وجه هيچ به عراق
همسر ، عراقي مردي اگر.است رايج كشور اين در آنها پدران و همسران سوءظن دليل به دختران
ماه شش تنها وي مجازات برساند ، قتل به اخلاقي فساد احتمال به را خود دختر يا و خواهر
.شد نخواهد محكوم نيز مدت كوتاه زندان اين به قاتل موارد برخي دربود خواهد حبس
اين زنان.است نشده گرفته نظر در زنان براي خاصي پوشش عرب كشورهاي اكثر برخلاف عراق در
.بپردازند لباس انتخاب به خود اعتقادات براساس كه دارند را آزادي
زعم به] عراق مانند ياغي كشور يك كه كنند تامل موضوع اين در بايد آمريكا عرب متحدان
با همسويي.كند فراهم خود زنان براي را بهتري شرايط و آزاديها است توانسته [آمريكا
رعايت.نميشود محسوب آزادي و دموكراسي استقرار شرط تنها آمريكا مانند بزرگي قدرتهاي
.است مهمتر ديگري عامل هر از شهروندان حقوق
تريبون هرالد اينترنشنال:منبع
ماه در دلار سه از كمتر با
اوج شرقي جنوب سوي به و برميخيزد فرودگاه از عراق هوايي خطوط بوئينگ 747 كه هنگامي
در را آنان و ميگويد سخن مسافران با صوتي سيستم از استفاده با هواپيما خلبان ميگيرد ،
پرواز25 ارتفاع.دقيقه پرواز50 زمان.بصره:مقصد:ميدهد قرار پرواز جزئيات جريان
به كه نكتهاي تنها اما.ببريد لذت پرواز از و باشيد آرام.دهيد تكيه صندلي به.پا هزار
مدتي از پس هواپيما:هستند بااطلاع آن از مسافران همه كه است چيزي نميشود اشارهاي آن
تا و شده اعلام "ممنوع پرواز منطقه" انگليس و آمريكا سوي از كه شد خواهد منطقهاي وارد
.كرد خواهد پيشروي آن در مايل 150
عرض كه عراقي هواپيماي هر دارند اجازه انگليسي و آمريكايي جنگندههاي تئوري در
جوان حسين علي.دهند قرار هدف مورد گذارد سر پشت جنوب سمت به را درجه جغرافيايي 32
است شده مامور عراق در خارجي خبرنگاران با همراهي براي اطلاعات وزارت سوي از كه مودبي
و ميكنند پرواز را مسير اين بار دو روزي كه ماههاست آنها.نباشيد نگران":ميگويد
".است نيفتاده بدي اتفاق هيچ تاكنون
.نيست مضطرب و نگران ذرهاي دهه 1970 ساخت پرسروصداي هواپيماي اين در ديگر كس هيچ
قهوه و شيرين چاي هستند روزنامه خواندن مشغول خونسردي با كه مسافراني به مهمانداران
صحبت روز مختلف مسائل درباره خود كناري مسافر با آهستگي به نيز برخيها.ميكنند تعارف
آرامش با عراقيها بينالمللي ، تحريمهاي آغاز و خيلجفارس جنگ 1991 زمان از.ميكنند
آماده براي كه عراقي شهروند يك يافتن واقع در.دادهاند ادامه خود زندگي به كمنظيري
به خونسردي اين از بخشي.است غيرممكن باشد ، تكاپو در آمريكا با جنگ منظور به خود كردن
اما.هستند متكي خود ثابت غذايي جيره به زيادي حدود تا عراق مردم كه است دليل اين
براي يا كردهاند ذخيره خود براي غذا و آب مقداري آيا كه ميشود سوال آنان از كه هنگامي
از يكي.ميگيرد فرا را آنان خنده خير ، يا شد خواهند خارج شهر از جنگ از ماندن امان در
تهديد جنگ به را ما آمريكاييها كه بار هر اگر":ميگويد مورد اين در موصل شهر بازاريان
".كنيم تكرار را كار اين بود خواهيم مجبور روز هر ببريم ، هجوم فروشگاهها به ميكنند
بسيار دارد مفهومي چه "اوضاع بودن عادي" تحريم و جنگ دهه دو از پس كه موضوع اين درك
.دارند ماه در دلار سه از كمتر درآمدي دولت كاركنان كه است جايي كشور اين.است دشوار
زيرا ميكنند استفاده نايلوني كيسههاي از پول حمل براي سرزمين اين ثروتمندان
مدارس ساخت براي پولي ميگويد دولت.است دلار معادل 5/12 تنها عراقي اسكناس باارزشترين
.است نشده تعيين سيگار براي نيز مالياتي اما ندارد ، جديد
صدامحسين كه زماني يعني سال 1980 ، از قبل.است نبوده گونه اين به وضع هميشه البته
را عراق ملل ، سازمان كرد ، آغاز ايران عليه را پرهزينهاي ساله هشت جنگ عراق رئيسجمهور
صدام هستند ، توسعه و پيشرفت به رو سريع آهنگي با كه داد قرار جهان از كشورهايي زمره در
برنامههاي به را نفت درآمد از عظيمي منابع ديگري عرب رهبر هر از بيش سالها آن در
زنان براي شبانه مجاني درس كلاسهاي و كودكان براي اجباري تحصيل.ميداد اختصاص اجتماعي
و دارو از بيمارستانها.يابد كاهش درصد تا 20 بيسوادي ميزان تا شد باعث ميانسال
كفشهاي از خارجي ، محصولات همه براي دولت.بودند پر ميشد وارد اروپا از كه تجهيزاتي
جامعه متوسط اقشار حتي.ميكرد پرداخت يارانه ژاپني تلويزيونهاي تا گرفته ايتاليايي
.كنند سفر رم و لندن پاريس ، به تفريح براي ميتوانستند نيز
متعدد ، پلهاي بانده ، چهار بزرگراههاي خشك ، هوايي و آب داشتن با دوران آن در بغداد
شهرهاي به مدرن خريد مراكز و زيبا رستورانهاي دولتي ، سنگي ساختمانهاي مرتفع ، هتلهاي
و ميداد قرار مردم اختيار در دولت كه بهرهاي كم وامهاي.داشت شباهت آمريكا غربي جنوب
خريد به كشور اين ساكنان از بسياري كه بود شده باعث بنزين بهاي بودن ارزان نيز
كه است آن از حاكي برآوردها از برخي.دهند نشان زيادي تمايل پيشرفته و جديد اتومبيلهاي
ميلياردها و شده صدام بلندپروازيهاي قرباني ايران با جنگ طول در عراقي هزار حدود 375
سال 1988 در سرانجام كه هنگامي.است رفته بين از جنگ اين بابت نيز نفت درآمد دلار
دوباره گذشته خوش روزهاي كه داشتند اميد مردم پذيرفت ، پايان ايران و عراق نظامي درگيري
اقدام اين با و درآورد خود اشغال به را كويت سال 1990 در عراق اما بازگردد كشور اين به
مرحله به كشور اين عليه را اقتصادي تحريمهاي ملل سازمان و شد آغاز خليجفارس جنگ دومين
.درآورد اجرا
ويرانهاي به را كشور اقتصاد يافته ادامه نيز تاكنون كه آن از پس تحريمهاي و جنگ
به كارمندان حقوق پرداخت براي مسئول مقامات مالياتي ، درآمدهاي شديد كاهش باكرد تبديل
اقشار.رسيد خود اوج به تورم اقدام اين با و پرداختند اسكناس پشتوانه بدون و گسترده چاپ
رساندند فروش به داشتند كه را ديگري چيز هر و جواهرات فرشها ، اتومبيلها ، جامعه متوسط
ساير و جواهرات ساعت ، دستفروشان مجموعه بزرگترين به بغداد بازارهاي عمل اين با و
نوزادان ، مير و مرگ و كردند ترك را كشور چندمليتي شركتهايشد تبديل جهان خانگي لوازم
غذا ، تهيه براي خود والدين به كمك منظور به كودكان.يافتند گسترش بيماريها و سوءتغذيه
.نهادند كناري به را تحصيل
زندگي يك به بازگشت براي را خود تلاش هرگز عراق مردم ناملايمات ، و سختيها اين وجود با
به خود عراقيها اما ندارد فعاليتي كشور اين در ديگر پپسي شركت.نكردهاند متوقف عادي
نوع اين كه شركتهايي.پرداختهاند پپسي بطريهاي در گازدار نوشابههاي توليد
حاصل محصولات آنكه عجيب و ميشوند اداره عراقيها سوي از ميكنند توليد را نوشيدنيها
شرايتون هتلهاي درباره موضوع هميندارد زيادي شباهت كشورها ساير در پپسي توليدات با
عراقيها اما ندارند حضور عراق در ديگر هتلها اين سابق گردانندگاناست صادق نيز
شرايتون هتل صندوقدار حتي.كنند حفظ سابق مانند تقريبا را هتلها اين توانستهاند
.ميكند استفاده صورتحسابها تاييد براي هتل اين قديمي مهر از هنوز بصره
منظور به اكنون است ، شده تعبيه بينالمللي مسافر هزاران رفتوآمد براي كه بصره فرودگاه
راه به دوباره نيز فرودگاه فروشگاه حتي.است شده بازگشايي روز در داخلي پرواز دو تنها
بغدادي مسافران به عرضه براي چيزي چرمي كاپشنهاي و عطر جز به مكان اين اما است افتاده
حال در.كرد رانندگي اردن مرز سوي به ساعت نيست 10 لازم كشور از خروج براي ديگر.ندارد
به اجارهاي هواپيماي يك.دارد پرواز بغداد به بار چهار هفتهاي اردن سلطنتي خطوط حاضر
.ميشود عازم بغداد به سوريه از يكبار وقت چند هر نيز "خليج آسمان شاهين" نام
واشنگتنپست:منبع
|