بيصدا نالههاي
سيسيل پدرخواندههاي
افغان جوان نويسان رمان
بيصدا نالههاي
جهان در بحراني كودكآزاري
مجوزي پاكسيما
هستندو منزوي و گوشهگير كودكاني ميشوندزيرا طرد جامعه از معمولا ديده آزار كودكان
ندارند خود سالان و سن هم و جامعه افراد با ارتباطي
سرتاسر در زيادي كودكان كه ميرسد فرا حالي در كودك ، جهاني روز ،(مهر 16) اكتبر هشتم
را بيستم قرن دوم نيمه جامعهشناسان از بسياري هرچند.ميزنند رقم را "خاموش مرگ" جهان
آسيبپذيرترين كودكان ، كه بست حقيقت اين بر چشم نميتوان ولي ناميدهاند "كودكان عصر"
مسئله كودكآزاري ، .باشد داشته مختلفي دلايل است ممكن آسيبپذيري اين و هستند جامعه قشر
و رنج آشكاري اين خاطر به شايد.است نبوده پنهان هيچگاه قانون ديد از و نيست جديدي
اولياي توجه تا ميشود منتشر آمريكا در كودكآزاري مجله بار يك ماه سه هر كه است خاموشي
آنان به و كند جلب خود به را مردم ساير و اجتماعي _ قانون پزشكي اطفال ، متخصصين امور ،
.نباشند بيتوجه آن به نسبت و بشنوند را ديوار پشت نالههاي كه كند گوشزد
بيمارستان به كه هنگامي.كرد فوت مغزي خونريزي علت به سالگي سن 8 در "گلشني آرين"
بدن در جمجمه و دست استخوان شكستگي و متعدد سوختگيهاي آثار داشت ، وزن كيلو شد 15 آورده
به آرين.داشت او شدن شكنجه از حكايت نظر مورد نشانههاي.بود نمايان كاملا او نحيف
از بيش نتوانست معالج پزشكان تلاشهاي عليرغم تغذيه سوء از ناشي ضعف همچنين و دلايل اين
.گفت ترك را جهان افسرده روحي و ناتوان جسمي با سرانجام و آورد دوام ساعت 30
و كودك از درستي تعريف حتي و نشده شناخته كامل طور به هنوز كودكآزاري مسئله ايران در
پنهان كودكآزاريها از بسياري كه شده باعث مسئله همين و است نشده ارائه كودكآزاري
در بزرگ ضعفي از نشان كودكآزاري خصوص در رسمي اطلاعات و آمار نبود.نباشد مشخص و مانده
آگاهي عدم و نميشود ابراز مسئله اين به لازم آگاهي و توجه حساسيت ، هنوز كه است جامعه
.خشونتهاست گونه اين بر تشديدي مردم سوي از هم و مسئولان سوي از هم
كتاب در غيررسمي آمار از ردپايي به ميتوان بيشتر جستوجويي و عميقتر نگاهي با اما
كودكان به نسبت اذيتها و آزار اين از كوچكي قسمت شايد كه آماري.يافت دست "خاموش مرگ"
:هستند زير شرح به كودكآزاري نمونههاي مورد ، از 3214 تلفني مشاورههاي نتايج.باشد
درصد معلمان 48 يا والدين توسط كودكان بدني تنبيه درصد ، والدين 2 توسط كودكان جرح و ضرب
سال 1946 در "كافي" كه روزي.درصد معلمان 65 يا والدين توسط كودكان عاطفي آزارهاي و
جهان در گويي كرد ، مطرح را كودكآزاري مسئله بار اولين براي (آمريكايي راديولوژيست يك)
.ميگريد كودكي شب هر دنيا ، جاي همه در كه داد نشان و درآمد صدا به عظيم زنگي
تعريف چنين كودكآزاري (1976) نيويورك ايالت خانواده دادگاه قانون تعريف با مطابق
تامين مسئوليت قانوني طور به كه افرادي ساير يا والدين ميشود ، موجب كه شرايطي":ميشود
يا كنند كودكآزاري به اقدام خود يا دارند ، برعهده را سال زير 18 كودك يك رفاه و سلامت
".دهند قرار اذيت و آزار مورد را وي دهند اجازه ديگران به
و كودكان قانوني حقوق به تجاوز خود ، گسترده معناي در كودكآزاري گفت ميتوان عبارتي به
سه به و ميگيرد صورت والدين وسيله به اغلب كه آنهاست به رواني و جسماني صدمه رسانيدن
.است كم بسيار كودكآزاري گزارشات ايران در".ميشود تقسيم جنسي و رواني جسمي ، عمده طيف
زبان بر را گفته اين قانوني طب متخصص كاهاني عليرضا دكتر كه شد مشخص زماني فاجعه عمق "
و ميگرفتند قرار اذيت و آزار مورد والدينشان توسط اغلب آزارديده كودكان زيرا.آورد
جرح و ضرب اثر بر كودك كه ميكند پيدا نمود زماني كودكآزاري ، موارد از شكايت يا ارجاع
.درميآورد قانوني پزشكي از سر و كرده فوت يا و ميشود فرستاده بيمارستان به زياد
شكايت البته كه باشيم رسيده فاجعه عمق به كه ميشويم كودكآزاري متوجه وقتي بنابراين
شايد.است ناچيز بسيار كه شده مشاهده موارد برخي در نيز والدين رفتار صحيح ازعدم بستگان
را خود حقوق و حق هنوز كودكان.ميشود مرتبط جامعه فرهنگ به شكايت عدم اين كه گفت بتوان
عمل قدرت كه مادرند و پدر به وابسته موجوداتي بدانند چيزي هم اگر يا و نميشناسند
كودكاني چه اما.است ايران در جديد نسبتا بحثي كودكان حقوق از دفاع همين براي.ندارند
.كه1 ميشوند مواجه آزار خطر با بيشتر كودكاني !ميگيرند؟ قرار اذيت و آزار مورد بيشتر
به و ميطلبد را بيشتري وقت صرف بوده ، دشوار آنها پرستاري و تغذيه كه نارس ، كودكان
فرزندي چنين داشتن از مادر نشده ، ايجاد كافي صميميت و مهر كودك ، بودن غيرطبيعي دليل
نقايص و ذهني عقبافتادگي ويژه به ناهنجاري ، هرگونه داراي كودكاناست20 ناراضي دائما
را آنها والدين ، كه سالم كودكان.دارند30 قرار كودكآزاري خطر معرض در بيشتر جسمي ،
تربيت سخت كه كودكاني و خودخواه و بدخلق كمرشد ، كودكان جمله از ميدانند ، غيرطبيعي
گونه اين با (معلمان) پرورشي مسئولان و مادران معمولا و پرتحركند خيلي يا ميشوند
بيمار غيرمنتظره و مكرر طور به كه كودكاني.ميكنند40 برقرار ارتباط سختي به كودكان
و آرام و ميكند ، امتناع غذا خوردن از كه كودكاني همچنينميكنند استفراغ يا ميشوند
.ميدهد افزايش را كودكآزاري خطر و ميشود خانواده زحمت باعث مواردي چنين.ندارند قرار
با كه كودكاني نيز و هستند ، پرخواسته و شاكي و ميكنند گريه زياد كه كودكاني.5
غالبا كه ماهه تا 5 كودكان 3.ميكنند60 بيقراري و ميشوند بيدار صدا كوچكترين
والدين درصد آماري 90 بررسيهاي طبق.نامشروعند يا ناخواسته معمولا و فرزند اولين
.گرفتهاند قرار رواني و روحي بدني تنبيه و اذيت آزارو مورد خود ، كودكي دوران در آزارگر ،
تحمل نميتوانند را موجودشان شرايط كه هستند افرادي زودخشم ، و مهاجم والدين اين از غير
مادران) جوان والدين.1;باشند خصوصياتي چنين داراي ميتوانند والدين گونه اين كنند ،
.ميشوند30 آزاري كودك مرتكب پدران از بيش مادران.2(سال زير 30 پدران و سال زير 26
خود فرزند سرپرستي تنهايي به كه مادراني و پدر يا و نرسيدند عاطفي بلوغ به كه والديني
اهميت بيشتر خود جمعي و فردي تفريحات و سرگرميها به كه والديني.دارند40 عهده به را
سن از بزرگتر فرزندشان دارند انتظار كه والديني.كودك 6 ناتني مادر يا پدر.ميدهند50
مشكل خود اجتماع و كار محيط با كه والديني.جدي 8 و سختگير والدين.كند70 رفتار خود
اختلالات داراي والدين.ميشوند100 باردار پي در پي يا و ناخواسته كه مادرانيدارند 9
و انضباط با را خود كودك ميتوانند بدني تنبيه با ميكنند فكر كه اين آخر و رواني
.آورند بار مقرراتي
ميگويد چه قانون
آشنايي و كودكآزاري به نسبت مردم حساسيت ارتقاي و اذعان شدن روشن محققان نظر به
كار به مشكل اين رفع در ميتوان كه است اقداماتي موثرترين از يكي خود حقوق با كودكان
كه حالي در است نشده ارائه كودك از درستي و دقيق تعريف هنوز ما كشور در متاسفانهبست
حاضر پيماننامه نظر از":ميكنند تعريف چنين را كودك كودك ، حقوق پيماننامه يك ماده
كودك ما كشور در كه صورتي در".است سن سال از 18 كمتر داراي انسان هر كودك ، از منظور
بالغ و كامل انسان يك عبارتي به و شده خارج كودكي سن از پسر ساله كودك 15 و دختر ساله 9
نميتوانند سالگي سن 18 تا پسر و دختر همين كه است حالي در اين.ميآيد حساب به
ميان اين در و باشند دارا را...و اموال بر مالكيت و ارث حق گذرنامه ، گواهينامه ،
;ميچرخد محور دو حول ايران در كودكان قانوني مشكلات مهمترين".ميخورد چشم به تناقضي
جدايي و طلاق از بعد".فرزند و مادر حقوقي روابط دوم كودكان ، زودرس قانوني بلوغ نخست
پدر برعهده باشد داشته هم صلاحيت مادر كه آن ولو مشترك فرزندان حضانت يكديگر ، از والدين
بسيار پدر صلاحيت عدم اثبات.كند ثابت را پدر اخلاقي صلاحيت عدم مادر كه اين مگر است
.باشد افتاده اتفاق كودك براي ناگواري حادثه كه ميپذيرد تحقق زماني غالبا و است دشوار
شود بزرگ شرايط واجد والدين نزد به كه كرد نگاه انسان يك همانند كودك به بايد بنابراين
حمايت انجمن" به ميتوان نيز ميان اين در.است آن مالك مادر يا پدر كه شياي همانند نه
كاركرد نحوه.است كرده آغاز آذرماه 1373 از را خود فعاليت كه كرد اشاره نيز "كودكان از
طريق از معمولا كه ديده آزار كودكان مشخصات از شدن مطلع از پس كه است چنين انجمن اين
ميشوند ، مطرح...و نزديك و دور فاميلهاي همسايگان ، سوي از يا و ناشناس تلفنهاي
كارايي همكاري ، عدم دليل به اماميكنند ديده آزار كودك نجات بر سعي و شده عمل وارد
غيرمستقيم طريق از آنان تا ميشود باعث امر همين و دهند نشان خود از نميتوانند چنداني
از حمايت انجمن اجتماعي مددكار ارشد ، لاله"...و مدارس به مراجعه مثل شوند عمل وارد
به هم خشونت آموخت ، و ديد بايد را محبت كه طور همان من نظر به":ميگويد كودكان حقوق
با و نديد محبتي هيچ كودكي اگر حال ميآموزد و ميبيند را محبت كودك.است شكل همين
ديده آزار كودكان".ميدهد تحويل جامعهاش و فرزند به را خشونت همان شد بزرگ خشونت
افراد با ارتباطي و هستند منزوي و گوشهگير كودكاني زيرا ميشوند طرد جامعه از معمولا
تربيت اصلاح كانون بچههاي از بسياري مثال طور به.ندارند خود سالان و سن هم و جامعه
كه نيستند موضوعاتي آنان ، به مربوط مشكلات و مسائل و كودكان.هستند كودكان همين جزو
تا شوند ارزيابي و كارشناسي مدت بلند در و زمان طي بايد بلكه باشند روز يك به مختص فقط
بنابراين بوماند ، و مرز اين آيندهساز كه كودكانند همين زيرا شوند ، رفع موجود خلاهاي
تمام براي شاد كودكاني تا است لازم آگاهي و آموزش قانوني ، حمايتهاي مردمي ، حركت از غير
!باشيم داشته زمانها
سيسيل پدرخواندههاي
فخرطاولي كوروش
شماره چهره نام با حتما دارند علاقهاي ايتاليا و پالرمو مافياي داستان به كه آنهايي
پدرخوانده يك كه ناوارا ميكله دكتر:هستند آشنا جنگ از بعد دوران در پالرمو مافياي يك
اين براي او.باشد داشته جا يك را احترام و قدرت ميخواست كه كسي ;بود سنتي شيوه به
بيمارستان مديريت زيرا بشود ، مجلس نماينده گرفت تصميم زندگياش از مقطعي در منظور
.نميكرد راضي وجه هيچ به را او ،(بود برده بين از خودش را قبلياش رئيس كه بيمارستاني)
و بوده بينظير ايتاليا تاريخ در كه كرد ابداع را شيوهاي هدفش به رسيدن براي ناوارا
اين اوصاف اين باداد نابينايي گواهي خود ، نامطمئن رايدهندگان همه به او.بود خواهد
همراه نقش توتو.بودند همراه يك حضور نيازمند رايدهي كابين به ورود براي افراد
توتو.شود مطمئن ناوارا نام به راي ثبت بابت از تا ميگيرد عهده به را دروغين نابينايان
بالفطره قاتل يك كه ميشود آشنا لجيو لوچيانو نام به فردي با انتخابات همين جريان در
نورسيدهاي جوان زمان اين در كه رينا توتو.ميشود محسوب ناوارا دكتر راست دست و بوده
لجيو لوچيانو رسيده ، مرادش به گويي است ، ناوارا دكتر دوم جنگ از بعد مافيايي دستگاه در
اندك اندك.ميدهد قرار استادش خدمت در را استعدادش يكي اين و ميشود توتو مراد و استاد
ناوارا ترك منظور اين براي.دهد تشكيل را خودش خانواده و شود مستقل ميگيرد تصميم لجيو
بنابراين ببيند ، كنارش در تازهاي رقيب ندارد ميل هم دكتر البته و است اجتنابناپذير
ناوارا ، ميكله جسد اوت 1958 ، ميشود2 قرباني خودش اما بردارد ، راه سر از را او ميكوشد
شده ، سوراخ سوراخ گلوله با 76 كه حالي در ايتاليا و 1950 دهههاي 1940 معروف پدرخوانده
.ميشود پيدا
.ميكند آغاز را تازهاي دوران لجيو لوچيانو كنار در و است ساله زمان 28 اين در توتو
قول به كه "بينو" به ملقب برناردو:ميپيوندد آنها به مقطع اين در نيز سوم كورلئونه يك
توتو نفري سه گروه.مينامند نيز "تراكتور" را او برخي و است گنجشك اندازه به مغزش لجيو
موادمخدر ، در آنها.برسند اوج به خلاف مسير در تا ميشوند پالرمو راهي بينو - لجيو -
صاحبان از اخاذي عرصه در و ميكنند سرمايهگذاري گورستانها و ساختماني كارهاي بيليارد ،
مسلسل و "برتا" جز به قاعدهاي هيچ آنها.ميرسانند آخر به را وقاحت سرمايه ، و تجارت
از زمان اين در لجيو.ميشوند معروف وحشي گرگهاي به بينو و توتونميشناسند "تامپسون"
در.است ديگر كورلئونه دو اختيار در كامل طور به عمل ابتكار و ميبرد رنج آسم بيماري
پدرخوانده يك عنوان به ميشود موفق زمان اين در توتو.ميشود دستگير لجيو سال 1974 ،
داستان كورلئونههاي تازه.سيسيلي خانوادههاي مديره هيات يعني شود ، "كوپول" وارد واقعي
دلار موادمخدر در خرخره تا پالرميتن خانواده.هستند عقب قافله از چقدر كه ميفهمند ما
ميليون ميليون و ميفرستند آمريكا به و ميگيرند مارسي از را مواد آنها ;ميكنند جمع
!را آن تمام يعني ميخواهد ، را سهماش توتو كه است معلوم.ميزنند جيب به دلار
دارد ادامه
افغان جوان نويسان رمان
قاسمي سهيلا
مراجع نيز روشنفكران و نويسندگان.بودهاند بيخبر دنيا از سالها افغانستان كشور مردم
بزرگترها از را خود اصيل فرهنگ كه كودكان و جوانان.دادهاند دست از را خود اصلي
فرهنگي كتابهاي به نياز شديدا دارند ، خاطر به را خون و جنگ تنها خودشان و شنيدهاند
از بايد بپردازيم ، نظامي نيروهاي يا و اقتصاد سياست ، به فقط كه آن جاي به.دارند افغاني
".كنيم حل را هنرمان و فرهنگ به مربوط عميق مشكلات و بگيريم كمك خارجي كشورهاي
حال عين در و جوان رماننويسان افغان جديد نسل كه كنيم اضافه بايد حرفها اين تمام با
كتابخانه مطالعه سالن در را روزهايش و دارد سن سال كرمزاده 25 سينا.دارد مستعدي بسيار
فراتر" نامهاي با رمان دو تاكنون و است افغان نويسندگان مجمع عضو او.ميكند سپري هرات
به و طالبان زمان در كه رمانها ايناست درآورده تحرير رشته به را "سراب" و "نگاه از
دوره در زنان مشكلات به بيشتر سينا.دارد صميمي و ساده زباني شده ، نوشته مخفيانه طور
كه است اميدوار او كند ، يادآوري را او حقوق و زن يك هويت كه كرده سعي و پرداخته طالبان
آموزش با تنها":آورند دست به را خود گمشده هويت نيز زنان دموكراسي ، و آزادي برقراري با
تحصيل استادان و معلمان به فوري نياز ما.كرد ايجاد مردم زندگي در واقعي تغييري ميتوان
را خود بيان آزادي حق دوباره چطور كه دهند آموزش جوان دختران به بايد آنها داريم ، كرده
و تحصيل كار ، شرايط ميخواهد و دارد سر در بسياري برنامههاي سينا ".آورند دست به
احترام زنان به بايد كه بفهماند مردان به و كند مهيا زنان براي را فرهنگي فعاليتهاي
.كند تاسيس نيز فمينيستي مجمعي دوستانش از تن چند همكاري با كه دارد قصد او.گذاشت
.است كشيده رنج افغانستان فرداي مورد در دارد ، جريان كابل خيابانهاي در كه بحثهايي
كشورشان دورنماي مورد در مردم تاكسي ، طولاني صفهاي يا و معابر در كه زماني همان در اما
به نيز كمكم و ميكنند زندگي خيابانها در كه هستند زيادي بچههاي ميزنند ، حرف
وضعيت با افغانستان آينده كه نيست فكر اين به كس هيچپيوست خواهند ولگرد گروههايي
رسمي ، آمار طبق.هستند پايتخت معضل بزرگترين بچهها اين.خورد خواهد رقم فردايش جوانان
زياد ، احتمال به.ميكردند زندگي كابل خيابانهاي در كودك هزار از 28 بيش سال 1996 در
براي ديگر ، شهرهاي مردم زمان ، دراين كه چرا.است شده برابر دو رقم اين گذشته ، سال سه طي
سالهاي در.بودند شده سرازير پايتخت سوي به خانوادگي صورت به كار و غذا آوردن دست به
به را بچههايشان معاش ، امرار براي و رفتند شهرها حاشيه سوي به زيادي مردم خشكسالي ،
پيدا را آنها مثل اشيايي و آهن چوب ، بچهها ، اين اكثر.فرستادند خيابانها به كار دنبال
كودك هزار دو توانسته يونيسف ، كمك با غيردولتي ، محلي سازمان يك.ميفروختند و كرده
پناه آنها به دختر حدود 650 ميان اين از.دهد قرار خود حمايت تحت را كابل بيسرپرست
در را پايه آموزش و درماني امكانات خواب ، جاي غذا ، سازمان ، اين مركز پنجبردهاند
.ميدهند قرار آنها اختيار
|