دارد ادامه زندگي و...
آتلتيك چارلتون
جهاني 2002 جام در بليت فروش مشكلات
دارد ادامه زندگي و...
قهرمانان گاهي اما دنياست تمام در معمول و اجتنابناپذير پديده يك ورزشي آسيبديدگي
اسطوره قهرماني هر از كه مردمي براي آن باور كه ميشوند آسيبها اين اسير حدي به ورزشي
ميشوند فراموش مصدوم قهرمانان كه است دليل همين به هم شايد است غيرممكن ميسازند
راهبر آرش
كه افتادم روزهايي ياد به ديدم پارسا محمد خاطر به را هنرمندان و استقلال بازي وقتي
ورزشكاران از ديگر نفر چند براي كه روزهايي.بود بستري بيمارستان در عابدزاده احمدرضا
حتي كه بود بيمارستان در دم آدم آنقدر روزها آن.حد اين به نه اما بود آمده پيش هم
هم سر پشت ملاقاتهاي و جمعيت ازدحام معالج پزشك.شوند داخل نميتوانستند هم پرستارها
آدمهايي همه بودند ، آمده پرسپوليسيها و استقلاليها ميكرد مطرح معالجه مشكلات از را
حالا و جمعيت سر بالاي بودند گذاشته مداربسته تلويزيون يك بودند ، ديگري جور ديروز تا كه
است ، خودش عابدزاده تصوير كه انگار جمعيت.ديد را ميآيد عابدزاده برسر آنچه هر ميشد
روزي همان مثل بودند زده زل تلويزيون به همه گريه ، زير ميزدند و ميكردند نوازش را او
.شديم اول و گرفت را آخر پنالتي عابدزاده كه
قهرمانان گاهي اما دنياست تمام در معمول و اجتنابناپذير پديده يك ورزشي آسيبديدگي
اسطوره قهرماني هر از كه مردمي براي آن باور كه ميشوند آسيبها اين اسير حدي به ورزشي
.است غيرممكن ميسازند
غرور.اشك قطره تا دارد نياز توجه به بيشتر قهرمان يك كه ميآيد پيش شرايطي اوقات گاهي
.اميد با فقط البته زد ، بند ميتوان هم را قهرمان يك شكسته
كه برد فرو فكر اين به را بعضيها شد برگزار پارسا خاطر به كه گذشته جمعه روز بازي
صندلي روي سالهاست كه همانهايي.بود بهتر خيلي وضعشان بودند فوتباليست آنها اگر شايد
.كنند قسمت او با را خاطراتشان كه نيست كسي و نشستهاند چرخدار
چرخ چهار روي زندگي:افتخاري ناصر
با كه افتاد دوراني ياد به.رفت فرو فكر به شنيد را عابدزاده مغزي سكته خبر وقتي
آن.ميكردند تعريف پيروزيهايشان از و ميزدند گپ شهرپكن المپيك دهكده در احمدرضا
ملي تيم دروازهبان عابدزاده و بود سرعت سواري دوچرخه ملي تيم عضو افتخاري ناصر وقتها
.فوتبال
به فقط ايران در ورزش وقتها آن.كرد آغاز را دوچرخهسواري سال 1360 از افتخاري ناصر
هم و ميبردند بهره تماشاگر از هم كه بودند هم ورزشي ديگر رشتههاي.نميشد ختم فوتبال
آن در سواري دوچرخه امكانات كه اين با.ميكردند ياد آنها از سيما و صدا و مطبوعات
دوران آن در.بود توجه قابل سواران دوچرخه تعداد اما بود حالا از پايينتر خيلي زمان
براي زيادي انگيزه..و صفرزاده سيامك آبادي ، عليزنگي مثل قهرماناني افتخارات
در نوجواني از قهرمانان از خيلي مثل هم افتخاري ناصر.ميكرد ايجاد جوانان و نوجوانان
رده در قهرماني.شد دعوت جوانان ملي تيم به زودي به و كرد شركت دوچرخهسواري مسابقات
عضويت دوچرخهسواري ملي تيم در سالها كه شد باعث بعد سالهاي در بزرگسالان و جوانان
خود كه زماني تا داشت عضويت ملي تيم در آبادي زنگي كه زماني از افتخاري.باشد داشته
زد ركاب ملي تيمهاي در او كه سالهايي طي.بود پوش ملي شد ملي تيم مربي زنگيآبادي
ولي كوروش ناصري ، مجيد زارعيان ، سعيد مثل شدند او تيميهاي هم زيادي دوچرخهسواران
بازيهاي سئول ، المپيك در شركت...و ميزباني قادر وفايي ، محمد خوشپور ، رضا علي اوغلي ،
كيلومتر يك در چهارم مقام كسب و ديگر تورنمنت چندين و مالزي آسيايي مسابقات پكن ، آسيايي
سال در اما.بود افتخاري افتخارات از پكن آسيايي بازيهاي سرعت مسابقه در پنجم مقام و
به نتوانست هرگز آن از پس و شد نخاعي ضايعه دچار افتخاري ناصر ارتفاع از سقوط اثر بر 75
روي بلكه دوچرخه روي نه اما.كرد زندگي چرخ روي هم پس اين از اوبازگردد عادي زندگي
.ويلچر چرخ چهار
دوچرخهسواران بين در چرخدارش صندلي با ناگهان افتخاري ناصر تهران آسيايي مسابقات در
معنا هم باز زندگي ميورزيد عشق دوچرخهسواري به مدتها كه كسي برايشد ظاهر ملي تيم
او براي كه اتفاقي از و شناختند را افتخاري هم ديگر كشورهاي مربيان حتي.كرد پيدا
صندلي روي قهرمان ژاپن ملي تيم مربي كه بود وقتي لحظات اين اوج.شدند متاسف بود افتاده
خارجي يك چطور كه بود فكر اين در افتخاري لحظه آن در شايد.گريست سخت و گرفت آغوش در را
ايران شهرستاني قهرمانان از يكي مسابقات همان در.اوست نگران ورزشي مسئولان از بيشتر
از ديگري نوع دچار بعدها نيز مدال آن صاحب اما.كرد تقديم افتخاري به را آسيايياش مدال
.شد ضايعه اين
شماره 17 تخت:مهدوي مهدي
كه است بستري لاغراندامي جوان دارآباد بيمارستان جراحي بخش اطاق 4 در روزها اين
آسيا ديگر قهرمانان از زيادي سرعت با آزادي ورزشي مجموعه دوچرخهسواري پيست در روزگاري
قهرمان افتخاري ناصر به را آسيايياش مدال كه بود كسي همان مهدوي مهديميگرفت پيشي
دچار سانحه اثر در هم مهدوي مهدي بود اين تقدير اما.كرد هديه روز آن ناتوان و پيشكسوت
.شود نخاعي ضايعه
فجر تيمهاي در سالها اين طي او.كرد آغاز مشهد از را دوچرخهسواري پيش سال ده مهدوي
دست به مهدوي ورزشي زندگي اوج نقطه.زد ركاب ملي تيم و تاير يزد تبريز ، فجر خراسان ،
در سال همان در او.بود سال 97 در دورحذفي سرعت مسابقات در آسيا قهرماني نايب آوردن
به ژاپن و كره قزاقستان ، غولهاي بين در را چهارمي مقام توانست هم تريل تايم مسابقات
موضعي فلج با او و ميگذرد مهدوي آسيبديدگي و تصادف از سال يك از بيش حالا.آورد دست
همين به و شده كشيده مهدي بدن راست سمت ماهيچههاي.ميكند زندگي فك و بدن راست سمت در
.ندارد هم را شخصي كارهاي انجام توانايي خاطر
و نرفته او سراغ كسي مدت اين تمام در.است بيتوجهي درد از آسانتر دردها اين تحمل اما
ايستاده آسيا كجاي الان ايران دوچرخهسواري راستي.است نكرده او به مالي كمك هم كس هيچ
است؟
خاطرات سنگيني:نجاتي عباس
افتاد فرو رضازاده حسين سر روي از سيدني المپيك مسابقات در كيلويي هالتر 272 كه زماني
.پريدند هوا به شادي از وطن در ايراني ميليونها
به صحنه اين ديدن با رشته همين قهرمانان از يكي زمان آن سروصداي و هياهو ميان در اما
در نجاتي عباس.او كسوت قهرماني و بود او دستان بازيچه سرد پولاد كه افتاد روزهايي ياد
در او حالا.نداشت هم جستوخيز و پايكوبي توانايي حتي كه بود شريك رضازاده شادي با حالي
...بود قهرمان ديگري عالم
جنگ بحبوحه در و شصت دهه اوايل در.كرد شروع برادرش نظر زير را وزنهبرداري نجاتي عباس
قهرماني.شد شناخته وزنهبرداري استعداد عنوان به شيراز حوالي در نجاتي عباس تحميلي
قهرماني بعد سال يك.بود قهرماني سمت به نجاتي حركت اولين سال 63 در كشور نوجوانان
.شود دعوت ملي تيم به پرقدرت شيرازي كه شد باعث ايران جوانان
رده در را رضايي بيژن ركورد شد موفق او.گرفت شكل نجاتي ركوردشكني اولين سال 65 در
.دهد ترقي كيلو يك جوانان
معتبري مسابقات اما شد اعزام برونمرزي مسابقات به كمتر ايران ملي تيم شصت دهه طول در
جايي نامجو زندهياد جام مسابقات.بود جهاني اندازههاي در كه ميشد برگزار ايران در هم
در مسابقات اين در نجاتي بود جهان صاحبنام قهرمانان و ايران وزنهبرداران رقابت براي
در سال 68 در.آورد دست به نيز مقامهايي بعضا و ميكرد شركت سابق كيلوي دسته 5/82
اوج تازه قهرمانان بين در را برنز دو و نقره يك شد موفق نجاتي تهران آسيايي مسابقات
اين تا.آمد دست به مدالها همين نيز ژاپن آسيايي مسابقات در.آورد دست به چيني گرفته
مسابقات به ايران ملي تيم همراه به نجاتي عباس.داد رخ ناگوار اتفاق سال 71 در كه
سرسختي رقباي كيلو دسته 5/82 در او.شد اعزام ميشد برگزار فوجيو شهر در كه چين آسيايي
و 195 ضرب يك در كيلو مسابقات 160 ركورد زمان آن در.داشت چين و جنوبي كره عراق ، از
او سر بالاي راحتي به وزنه اين كرد شروع كيلو وزنه 145 با نجاتي.بود ضرب دو در كيلو
هنگام.كرد تقاضا را كيلو آن 5/152 از پس و كيلو ابتدا 150 او بعدي حملههاي در.رفت
كتفش استخوان و خورد پيچ نجاتي پاي ناگهان داد رخ نبايد ، كه اتفاقي وزنه سربردن بالاي
نجاتي فرياد و كرد سقوط فقرات ستون و گردن روي وزنه تعادل خوردن برهم اثر بر.درآمد
.برد فرو اضطراب و بهت در را مسابقه سالن
از ذرهاي نتوانست هم پيدرپي جراحيهاي حتي.بود شديد بسيار نجاتي به وارده آسيب
او دور هميشه مثل كشور ورزش مسئولين كه بود روزها همان در.برگرداند را او تواناييهاي
نجاتي عباس.شد شنيده دبير آن و مدير اين زبان از سرهم پشت وعدهها و كردند شلوغ را
.شد رها خدا امان به داشت پزشكي بررسي و مراقبت به نياز شدت به كه درحالي
كنند اعزام كشور از خارج به را او بار دو ورزش مسئولين كه شد باعث مطبوعات فشار چند هر
سلامتي از بالاتري درصد با نجاتي كه بود آن از كمتر بزرگان طرف از شده داده مهلت اما
ياد او به پزشكان شد اعزام سوئد و كشور از خارج به او كه دومي بار.بازگردد وطن به جسمي
.كند آغاز چرخدار صندلي روي را جديدي زندگي چطور كه دادند
براي كسي كه افتاد جديدي زندگي فكر به و بازگشت وطن به سلامتي درصد با 25 فقط قهرمان
.نميكشد هورا قهرمانش
...چرا حالا ولي:پارسا محمد
در كمپ ، در ملي تيم تمرينات هياهوي در و فوتبال ملي تيم مقدماتي بازيهاي بحبوحه در
يك ميكشيدند هورا فوتبال قهرمانان مانورهاي و دريبلها شوتها ، براي كه آنهايي ميان
خيلي.ميكرد دنبال را بازيكنان عاشقانه اما سختي با و بود نشسته چرخدار صندلي روي نفر
فكر بودند نشسته سكوها روي محبوبشان بازيكن تشويق براي كه روز آن فوتبالهاي عشق از
.كند شركت تمرينات همين در ويلچر روي تحرك كم جسم همين بود ممكن كه نميكردند
.نديد را پارسا محمد غمناك لبخند و شوق اشكهاي كسي روز آن
توانايي حتي كه حالي در جنوبي كره برابر در ايران ششم گل رسيدن ثمر به از بعد كه كسي
.پريد هوا به شوق سر از يكباره به نداشت هم را دستهايش حركتدادن
برادر او مربي اولين.كرد آغاز شهر جنوب خاكي زمينهاي از را فوتبال پارسا محمد
.بود ملي بانك دروازهبان پارسا ابوالفضل شهيد بزرگترش
بزرگسالان و جوانان تيم در آن از پس و شد فوتبال عرصه وارد شريعتي نوجوانان با محمد
نميتواند مربياي هيچ اما داشت فرق سالي چند پيام بزرگسالان با سالش و سن.باليد پيام
كه بودند مربياني ايرانپاك ، صفر فراهاني ، اكبر روزها آن.بپوشد چشم جوان استعداهاي از
.ميبردند لذت پارسا بازي از
علي بياتي ، مجتبي اردستاني ، مصطفي ضياءعربشاهي ، مثل نامداري بزرگترهاي بين در محمد
هم ملي بانك و پرسپوليس حتي كه جايي تا شد معروف ناصري وليث فراش امير فيضاللهزاده ،
.شد خزان سال 71 آبان يكم و بيست در پارسا محمد فوتبال بهار اما.بودند او جذب دنبال
يك.دهد رخ پارسا براي است ممكن اتفاقي چه نميكرد فكر كس هيچ گسترش و پيام بازي اول
روز آن از محمد ;پارسا سقوط و گيجگاه به ضربه يك اصابت و توپ آوردن دست به براي پرواز
از خانوادهاش و پارسا سالهاي سختترين از اندي و سال نه.بايستد نتوانست هرگز بعد به
.دارد ادامه هم هنوز و شد آغاز روز همان فرداي
نميتوانست حتي او.برد سر به كامل فلج در سال چند آن از پس و كما در ماه شش پارسا
تلاش و سال چند گذشت از پس.ميرفت پيش كند و اثر كم هم پزشكان تلاشكند باز را چشمانش
به را انسان يك تواناييهاي از اندكي توانست محمد ، خانواده اعضاي بقيه و مادر بيوقفه
در.داشت رو پيش هم را ريه عفونت و بستر زخم مثل سختتري بسيار حريفان پارساآورد دست
زيادي وعدههاي هم معمول طبق و رفتند و آمدند كه بودند كساني بسيار سالها اين تمام
.شد داده
مشخص آلماني پزشكان مشورت از پس و برد آلمان به را او پزشكي مدارك عليدايي بار يك حتي
اميدوار او رفتن راه به ميتوان مداوم فيزيوتراپي و آلمان به پارسا اعزام صورت در كه شد
كمكهاي و نميداد اجازهاي چنين آنها به پارسا خانواده اقتصادي نامناسب وضع اما.بود
.نميداد را طولاني و پرخرج سفر اين كفاف نيز مسئولين بقيه و بدني تربيت
بگذارد سر پشت را مداوم درماني كار و فيزيوتراپي ساعت پارسا 8 اگر هم شرايط همين در
دنبال را فوتبال عاشقانه هم هنوز پارسا.بود اميدوار او بهبودي درصد به 50 ميتوان
دريچهاي تلويزيون و ميكند دنبال را اروپايي بازيهاي شب نيمه از پاسي تا او.ميكند
همان از او ميگويند پارسا نزديكان.كرده حفظ فوتبال دنياي با را او ارتباط كه است
انگار كه گريست و كشيد فرياد چنان آن و ديد را عابدزاده شدن بستري صحنه منزل تلويزيون
.ميبيند بيمارستان در را خود
دلسوز مسئولان
با ورزشكاران اين كه ديگر جاي هزار و المپيك ملي كميته تربيتبدني ، سازمان مسئولان
.ميآيد درد به دلشان.هستند دلسوزي آدمهاي معمولا بودهاند ، مستقيم ارتباط در آنها
هزينههاي تمام كه ميكنند اعلام همه به و ميكنند صادر اطلاعيه ميگذارند ، مصاحبه فوري
داراي او اينكه به بسته اما ميشوند عملي وعدهها اين.ميپردازند را ديده آسيب ورزشكار
وعدهها باشد ورزش علاقهمندان ميان در طرفدار تعداد چه و ورزش جامعه در اعتباري چه
پس ديگري ، براي.ميشود نمايان كه است تلاشي تمام فراموشي ورزشكاري براي.ميشود عملي
ميتواند خارجي سفر دو يا يك احتمالا مطبوعاتي پيگيري از پس و نامهنگاري دوندگي ، از
حادثهاي دچار محبوب ، ورزشكار فلان اگر و ميدهند خود به مسئولان كه باشد دردسري نهايت
و منزل در بلكه نبوده ، تمرين يا ملي مسابقه انجام حين در حادثه اين البته كه - باشد شده
تا گرفته باشگاهها از مسئولان تمام.ميكند فرق شرايط - است افتاده اتفاق عادي حالت در
پرداخت براي فوتبال فدراسيون حتي و بدني تربيت سازمان المپيك ، ملي كميته مسئولان
.ميكنند رقابت بيمارستان هزينههاي
خانه برايش حتي و ميدهند را معالجهاش و اقامت هزينههاي ميگيرند ، سوئد به سفر بليت
پول زحمت به نياز مورد داروهاي تهيه براي خانوادهاش و پارسا محمد كه حالي در.ميخرند
- دارد بزرگي نسبتا كارخانه حتي و - است مناسبي دارايي صاحب كه كسي به ميكنند ، تهيه
قصد فعاليتهايي چنين با دلسوز ظاهر به آدمهاي اين.ميكنند اهدا مسكوني منزل واحد يك
ظاهرسازي و خودنمايي به كمك از بيش آنها قصد ندارند ، را ديده حادثه ورزشكار يك به خدمت
.دارند كمكهايي چنين به مبرمي نياز كه دارند وجود بسياري ورزشكاران وگرنه است شبيه
...سود به پارسا نام به
ميراند ، جلو به را چرخ كه نيرويي.نشست چرخ روي ديگر يكبار پارسا محمد جمعه روز
- ميتوانست كه لحظهاي از محبوبتر حتي شده ، محبوب حالا او.نبود او ناتوان دستهاي
.ميكنند باز برايش جا.ميزنند كف برايش همه.كند بازي ملي تيم در _ ميتوانست اگر
عكس او با...و ميگيرند يادگاري عكس او با ميبوسندش ، ميكنند ، هديه زيبا گرمكن
.ميگردند شده چاپ عكس دنبال به مطبوعات در فردايش و ميگيرند يادگاري
نباشد ، پارسا سود به اگر كه جالبي حركتآسيبديده ورزشكاران براي دوستانه بازيهاي
.كرد خواهد بهرهمند را ديگر عدهاي
آتلتيك چارلتون
14_ انگليس برتر ليگ
كمانگري بابك
تاسيس1905 سال
شدن1920 حرفهاي سال
The Addics:باشگاه لقب
MeadowشSiemen:استاديومها اسامي
The valley 1909 ،_ 1913
Horn lane 1907 ،_ 09Woolwich Common 1906 ،_
1913_07nbsp;
نفر استاديوم26500 ظرفيت
يارد xزمين73111 ابعاد
جام پنجم دور ويلا ، آستون با بازي نفر ، بازي75031 يك براي تماشاگر تعداد بيشترين
فوريه 1938 اتحاديه ، 12
ويمبلدون ، به يول ، جيسون براي ميليون بازيكن75/4 يك خريد براي پرداختي مبلغ بيشترين
جولاي 2001
يونايتد ، ليدز از ميلز دني براي بازيكن43375000 يك فروش براي دريافتي مبلغ بيشترين
ژوئن 1999 15
1934_ سه ، 35 دسته آلن ، رالف بازي ، ليگ32 در بازيكن يك حضور تعداد بيشترين
باشگاه افتخارات
1999_ يك2000 دسته قهرمان
1936_ يك37 دسته نايبقهرمان
1997_ پليآف98 مسابقه برنده
1985_ 1935 ، 86_ دو36 دسته نايبقهرمان
1934_ و 35 1928_ سه29 دسته قهرمان
اتحاديه1947 جام قهرمان
اتحاديه1946 جام قهرمان نايب
تاريخچه
تشكيل را تيمي ردز ، چارلتون و بلاندل استريت ، ايست جمله از تيم چند اعضاي سال 1905 ، در
اينكه تا ميپرداختند فوتبال به آماتور صورت به آنها.گرفت نام آتلتيك چارلتون كه دادند
.پيوستند جنوب ليگ به شدن ، حرفهاي از بعد سال 1920 در
مربيگري تحت آنها كه وقتي بوده دوم جهاني جنگ از قبل فاصله تا چارلتون طلايي دوران
كه شدند يك دسته نايبقهرمان سال 1937 در و شدند سه دسته قهرمان سال 1935 در سيد جيمي
جام نايبقهرمان سال 1946 در اينكه از بعد ولي بود زمان آن تا افتخارشان بزرگترين اين
دستههاي از آنها سقوط از بعد.آوردند خانه به را جام اين بعد ، سال در شدند اتحاديه
لاورنس لني ورود با اينكه تا كردند سقوط سه دسته به سال 1981 در ديگر بار آنها بالاتر ،
تاريخ در كه كسي كردند ، صعود يك دسته به سال 1986 در آنها باشگاه به سرمربي عنوان به
دسته به و شدند يك دسته قهرمان 1999_ فصل 2000 در اينكه تا.پيوست افسانهها به باشگاه
.كردند صعود برتر
كربيشلي آلن:سرمربي
جولاي 1991:كار به شروع تاريخ
نوامبر 1957 تولد8 تاريخ
موث پورث:قبلي باشگاه
چارلتون به ويلا آستون از سال 1984 در _ كربيشلي آلن _ بيرمنگام و وستهام سابق هافبك
ثمر به گل و 6 كرد بازي چارلتون 69 براي او.كند تقويت را تيم اين هافبك خط تا پيوست
به را او لاورنس لني يعني تيم وقت سرمربي اينكه از قبل برد يك دسته به را تيم و رساند
تيم مربي تا بازگشت تيم به ديگر بار سال 1990 در او.بفروشد تابستان 1987 در برايتون
_ چارلتون اصلي تيم مربي اينكه از پس سال همان اكتبر در مدتي از بعد و شود ذخيرهها
همراه به كربيشلي پيوست ميدلزبورو به لاورنس كه وقتي بود شده بركنار _ فلافان مايك
مجبور آنها ولي كرد ، آغاز خوب تقريبا را 92_ فصل 93 تيم ، .شد چارلتون مربي استيوگريت
سالهاي بين آنها.شود تامين باشگاه هزينههاي تا بفروشند نيوكاسل به را لي رابرت شدند
.بودند رفتوآمد در سوم و دوم دستههاي بين و نكردند كسب توجهي قابل افتخار هيچ 92 ،_ 94
سال 1998 در اينكه تا كشيد زيادي رنجهاي و داشت برعهده را تيم مسئوليت هنوز كربيشلي
ليگ به تا داد شكست پنالتي ضربات در را ساندرلند تيم شد ، برگزار ويمبلي در كه فينالي در
.كند صعود برتر
سقوط يك دسته به دوباره فصل آخر در كه جايي تا داشتند ، برتر ليگ در سختي شروع آنها
سال در آنها تا كرد حفظ والي در را خود كليدي بازيكنان و نشد نااميد كربيشلي ولي كردند ،
تا شد باعث بالاتر ، دسته به صعود در آنها موفقيت دومين اين و شوند برتر دسته قهرمان بعد
وي ، دستاوردهاي.كند تثبيت را باشگاه موقعيت تا گيرد كار به را خود تلاش تمام كربيشلي
ملي تيم به كمك براي را او آنها كه جايي نماند دور انگليس فوتبال فدراسيون نظر از
.برگزيدند سال 2000 در انگليس
جهاني 2002 جام در بليت فروش مشكلات
ويانگ ارنست
.خوانديم را جهاني جام بليتهاي فروش مورد در فيفا كامل گزارش قبلي ، شمارههاي در
هم با كه كرده منتشر مقالهاي گزارش ، اين با رابطه در ليبراسيون ، زبان فرانسوي نشريه
.ميپردازيم داوري مسائل مورد در فيفا گزارش به بعد و ميخوانيم
است محكوم فيفا
به بايد هم دليل همين به.شود محكوم بايد و است جامجهاني مشكلات تمامي مسئول فيفا
داشتند ، عهده به را جامجهاني 2002 بازيهاي سازماندهي كه جنوبي كره و ژاپن كميتههاي
مقدماتي مرحله در ويژه به كه بليت ، فروش در تقلب براي غرامت اين.كند پرداخت غرامت
معادل 500 ين ، ميليون مبلغ 62 فيفا منظور همين به.شود پرداخت بايد بود ، مشهود كاملا
خواهد واريز آنها حساب به ژاپن ، اجرايي كميته كل دبير اندو ، ياسوهيكو توسط يورو هزار
مسئوليتها اطلاعرساني و مالي مشكلات مورد در فيفا كه اين از ژاپن اجرايي كميته.كرد
به را بليتها فروش مسئوليت كه فيفا شعبههاي از يكي) بايروم و نميگرفت عهده به را
.بود عصباني بسيار نميدانست ، مقصر نيز را (داشت عهده
آنجا در بازيها مقدماتي مرحله كه استاديومهايي جايگاههاي خالي كاملا رديفهاي
سايت وب حد از بيش اشباع علت به كه فوتبال دوستداران از بسياري كه شد موجب ميشد ، انجام
بسيار نشدند بليت خريد به موفق بود ، شده پيشبيني منظور اين به كه تلفني خطوط و بايروم
گرد توپ عاشقان اين بين اين ، بر علاوه.كنند شكايت بليت ، فروش نحوه از و شده عصباني
نيز زدوخورد حتي و درگيري توكيو ، فروش دفتر در ويژه به بايروم ، كاركنان و بليت از محروم
.گرفت صورت
از تعدادي اما شده ، فروخته صندليها همه كه داشت تاكيد و ميرفت طفره ابتدا فيفا ،
و سازمانها كه ميكردند ادعا آنها نشدند حاضر استاديوم در داشتند ، هم بليت كه افرادي
.بود خالي صندليهايشان دليل همين به و بودند نيامده بازيها تماشاي براي اسپانسرها ، يا
از زيادي تعداد كه شد مشخص شد ، منتشر سپتامبر ماه اوايل كه وارنست يانگ گزارش طبق اما
.نشدهاند گذاشته فروش معرض به مسئولين ، عملكرد نقص علت به صندليها
ميان اين از.است روشن و واضح كاملا مسابقات ، برخي در افراد بد عملكرد و فني مشكلات
كه اشتباهي بزرگترين.كرد اشاره تركيه - ژاپن بازي و نهايي هشتم يك مرحله به ميتوان
نرفته ، فروش جاهاي تعداد از موقع به را محلي اجرايي مسئولين كه بود اين شد مرتكب بايروم
هيچگونه محدودشان ، امكانات وجود با جنوبي كره و ژاپن اجرايي كميتههاينميكرد خبر با
.نداشتند عملي آزادي
صورت به را چيز همه گزارش اين":ميگويد ژاپن اجرايي كميته كل دبير اندو ، هيكو ياسو
ابتدا ، همان از بايدبوديم كرده اعتماد فيفا به زيادي ما.داد نشان عادي و متعادل
مسئله جنوبي كره مورد در البته ".ميگرفتيم عهده به را بليتها فروش مسئوليت خودمان
كشورشان ، ملي تيم بازيهاي جز به كه نداشتند دوست كرهايها از بسياري.است متفاوت كمي
.كنند تماشا را ديگر بازيهاي
حضور از را ژاپني هزاران فيفا كه بگويم بايد":ميگويد هواداران كلوپهاي از يكي مسئول
در.بردند زيادي سود فيفا فاحش اشتباه اين از كه بودند هم كساني.كرد محروم استاديوم در
انداختن راه به با آنها بود ، خالي استاديومها رديفهاي از زيادي تعداد كه حالي در اصل
".زدند جيب به زيادي پول سياه ، بازار
جهاني 2002 جام داوري
جام بازيهاي براي داوري كميسيون توسط و ژانويه ماه در كه داوري كمك و 36 داور 36
ترتيب جلسهاي سئول در بازيها ، شروع از پيش بودند ، شده انتخاب ژاپن و كره جهاني 2002
بيشتر ، آمادگي براي و گذاشتند سر پشت نيز را فشردهاي آموزشي دوره آنها.دادند
نيز بقيه و رفتند توكيو به هواپيما با آنها از نيمي هم بعد.دادند انجام را تمريناتي
.ماندند سئول در
شده انتخاب مسابقه دو حداقل براي نيز كمكداوران و مسابقه يك حداقل براي داوران همه
در مسابقه يك براي و هم با بودند ، ملي اتحاديه يك عضو كه كمكداوراني و داوران.بودند
.شدند جمع هم دور كنفدراسيون ، يك رسمي گروههاي مواقع ، اكثر مثل.شدند گرفته نظر
طوري برنامهريزيها بايد ميشد ، برگزار مختلف كشور دو در مسابقات كه اين به توجه با
كه بود اين ميرسيد ، نظر به ضروري بسيار كه چيزي اولين.دهد پوشش را مركز دو هر كه بود
.ميشد برگزار يكسان صورت به كشور ، دو هر داوران براي بايد آموزشي و توجيهي جلسههاي
تيم عضو دو كه چرا.شود مستقر سئول در انفورماتيكي لوازم كه بود اين مستلزم مسئله اين
داور دو اسپانيايي ، آرانداي مارياگارسيا خوزه و دانماركي ميكلسن پيتر) داوران به كمك
حوادث و اساسي مشكلات و كرده تحليل را مسابقه هر و بودند مستقر سئول در (جهاني جام سابق
تا ميفرستادند ژاپن به و كرده تهيه ويدئويي فيلم هم بعدميكردند بررسي را آمده پيش
.شود استفاده آن از اطلاعرساني جلسه هنگام به
|