بوش متناقض پيامهاي
حقوقي عدالت منبع مترقي اسلام
كردهاند تحريف را آمريكاييهاتاريخ
آمريكا مسلمان اقليت
بوش متناقض پيامهاي
صدام حاكميت با راهكارهايرويارويي تبيين و عراق حملهبه براي سفيد كاخ تصميمگيري
است آمده گرفتار كشور اين سياسي داخليمحافل اختلافات گرداب در
كويت آمريكاييمستقردر كوپترهاي هلي
قطعنامه مورد در متعدد جلسات برگزاري با جاري هفته طي است آن بر متحده ايالات كنگره
صدام سرنگوني و عراق به تهاجم حق جمله از ويژه گسترده اختيارات جمهور رئيس به كه مشتركي
اين كرد ادعا مقالهاي انتشار با پست واشنگتن.كند تصميمگيري ميكند ، اعطا را حسين
مشكلي بيهيچ هستند جاري شرايط از گذر خواهان پيشرو دموكراتهاي كه آن دليل به قطعنامه
در آمريكا مردم نمايندگان از نقل به آمريكا پايتختنشينان روزنامهشد خواهد تصويب
در اين.بود خواهيم پيروز قاطع طور به ما باشد راه در جنگي اگر ميكند تاكيد هيل كپيتول
روز كه مقالهاي در متحده ايالات شرق سواحل متنفذ روزنامه گلوب ، بوستون كه است حالي
بنيادين تحولي و تغيير سوي به عراق قبال در آمريكا سياستهاي كرد ادعا شد منتشر دوشنبه
.پيشميرود
"ميدهد تغيير عراق به نسبت را خود گويش بوش" عنوان تحت مقالهاي انتشار با گلوب بوستون
خبر حسين صدام سرنگوني جاي به تسليحاتي بازرسي بر تاكيد و سفيد كاخ استراتژي تغيير از
جان انتخاباتي مبارزات براي مالي كمكهاي جمعآوري مراسم در شركت براي كه بوش.ميدهد
ميشود برگزار ديگر ماه يك حدود كه سنا دورهاي ميان انتخابات جمهوريخواه نامزد سونونو ،
مطالبات به دادن تن از حسين صدام اگر":گفت بوستون در بود كرده سفر ماساچوست ايالت به
خلع را او دارند ما با مشابه ديدگاهي كه متحدانمان و ما ندهد تن سلاح خلع براي جهان
صدام سرنگوني براي قبلياش خواست به فشردن پاي از اظهارات اين در بوش ".كرد خواهيم سلاح
.كرد اجتناب عراق در قدرت اريكه از
سرنگوني خواهان مصرانه مرحله اين تا او كه شد تلقي انتظار از دور آنجا از بوش اظهارات
ندانسته كافي صدام سلاح خلع براي نيز را تسليحاتي بازرسان بازگشت حتي و است بوده صدام
آن خصوصا نيست ممكن كشور اين در رژيم تغيير بدون عراق كامل سلاح خلع داشت ادعا و بود
بازرسان به را عراق جمهوري رياست كاخهاي از بازرسي اجازه دارد اصرار عراق دولت كه
.داد نخواهد بينالمللي تسليحاتي
پيشرو حزب دو هر ارشد نمايندگان اتفاقنظر از كه پست واشنگتن ادعاهاي رغم به سو دگر در
حق اعطاي و عراق عليه قطعنامهاي تصويب مورد در دموكراتها و جمهوريخواهان يعني آمريكا
بين نظرها اختلاف برادامه گلوب بوستون داشت ، حكايت كشور اين به حمله فرمان صدور
صحه سفيد كاخ خارجي سياست از كنگره ارشد دموكراتهاي انتقاد خصوصا و حزب دو نمايندگان
.گذاشت
كندي ، ادوارد و سنا اكثريت رهبر دشل ، اخير اظهارات به نمونه عنوان به روزنامه اين
در هفته اين دوشنبه روز كه نطقي در كندي.كرد اشاره ماساچوست ايالت دموكرات سناتور
ميخواند "بازدارنده جنگ" را آن سفيد كاخ چه آن از كرد ايراد آمريكا علوم و هنر آكادمي
قهريه قوه و زور.هستم مخالف افراطي دكترين اين اتخاذ با شديدا من":كرد انتقاد شدت به
مدرن دنياي به را خود مطالبات و قوانين نميتواند آمريكا.نميشود منجر حق احقاق به
".كند تحميل
نميتوانيم":داشت تاكيد كه داشت اشاره منچستر در بوش قبل روز اظهارات به تلويحا كندي
و صدام صلح ، حفظ براي.داريم دور نظر از را واقعيات نميتوانيم.بگيريم ناديده را تاريخ
كه كشورهايي و ما نكنند چنين اگر و كنند همكاري او سلاح خلع براي بايد جهاني جامعه
هستيم صلح تشنه ما:فرستاد خواهيم آنان براي صريح و آشكار پيامي دارند ما مشابه ديدگاهي
ما به و كنند باجخواهي كرده ، تهديد را آمريكا نميدهيم اجازه جهان رهبران بدترين به و
در بنيادين تحولي از نشاني بوش اظهارات همين كه است اينجا جالب اما ".برسانند آسيب
اصرار صدام سلاح خلع براي آمريكا متحدين با همكاري بر او كه اين:بود او ديدگاههاي
.اجتنابكرد عراق حاكميت راس از صدام حذف بر پافشاري از و ورزيد
آمريكاييها نقيض و ضد اظهارات با اخير ماههاي طي جهانيان و آمريكا داخلي سياسي محافل
از يك هيچ اما.بودهاند سردرگمي دچار عراق با رويارويي در آمريكا اهداف مورد در
دور اخير روزهاي طي آمريكايي سياستگذاران نامعمول موضع تغيير اندازه به گذشته اظهارات
پيش تا كه شمالي كاروليناي ايالت دموكرات سناتور ادوارد ، جان.است نبوده عجيب و ذهن از
همه شگفتي كه اظهاراتي در سهشنبه روز بود عراق به حمله پروپاقرص حاميان از اين از
مرز بيحدو يكسونگري" كه "بيهدف نخوتي" پيگيري به را بوش داشت دنبال به را سياسي محافل
.كرد متهم است ، بوده آن از نمادي "سياستهايش در دولت
همچنين است سال 2004 در آمريكا جمهوري رياست انتخابات بالقوه نامزدهاي از كه ادوارد
اين كه شد NSA و FBI فعاليتهاي تكميل براي جديدي داخلي امنيت نهاد تشكيل خواستار
كه بود داخلي امنيت وزارت تشكيل جنجالبرانگيز لايحه با او مخالفت منزله به تلويحا
بررسيها اين از نتيجهاي كه بيآن ميشود بررسي سنا داخلي كميسيونهاي در است ماهها
به را كپيتولهيل سناتورهاي هم لايحه اين بر نمايندگان مجلس تاييد مهر و شود گرفته
.نكرد ترغيب آن تصويب
در صدام حاكميت با رويارويي راهكارهاي تبيين و عراق به حمله براي سفيد كاخ تصميمگيري
چهار عزيمت از خبرگزاريها.است آمده گرفتار كشور اين سياسي محافل داخلي اختلافات گرداب
حامل سنگيني ترابري كشتي اولين ورود فارس ، خليج مقصد به متحده ايالات هواپيمابر ناو
متحده ايالات ارتش پيشرفته خاكي - آبي واحدهاي استقرار و منطقه آبهاي به مهمات و ادوات
آمريكا هوايي پايگاههاي بزرگترين از يكي كه العديد هوايي پايگاه ميدهند ، خبر كويت در
آماده عراق به حمله براي را خود اينجرليك و درآمده جوش و جنب به است فارس خليج منطقه در
و است باقي خود قوت به هنوز عراق به حمله سر بر سفيد كاخ و كنگره نظر اختلاف اما ميكند
از اجتناب و بيشتر تامل به را حزب دو هر رهبران سنا ، دورهاي ميان انتخابات شدن نزديك
.واميدارد عراق با رابطه در نسنجيده اقدامات
تبيين حال در سفيد كاخ كرد اعلام گزارشي در تايمز لسآنجلس هفته اين يكشنبه روز
نسلكشي ، اتهام به عراق ارشد مقامات از تعدادي و حسين صدام قضايي تعقيب براي چارچوبي
.است بشريت عليه جنايات ساير و عنف به تجاوز جمعي ، كشتار قومي ، پاكسازي
به ارائه براي عراق مقامات عليه پروندهاي آمادهسازي حال در بوش دستياران ظاهرا
محاكم در پرونده اين انداختن جريان به و آمريكا اطلاعاتي نهادهاي و پنتاگون كنگره ،
اين ارسال به خود گزارش از قسمتي هيچ در تايمز لسآنجلس كه چند هر هستند آمريكا قضايي
!نميكند اشاره جنايي بينالمللي دادگاه به پرونده
اين در اما نه ، يا آمد خواهد فرود عراق سر بر آمريكا "برآمده چكش" عاقبت نيست معلوم
با معتقدند تحليلگران از برخيميشود مطرح منطقه آينده براي متفاوتي پيشبينيهاي بين
و دوستان عراق با جنگ سايه در و شد خواهد التهاب دچار منطقه جو عراق به آمريكا حمله
كه چند هر كرد خواهند اقدام خود مخالفان گسترده سركوب به منطقه در آمريكا متحدان
همسرايي و همراهي در متحدان اين همراهي عدم صورت در دارند اعتقاد كه هستند هم ديگراني
آمدن كار روي و منطقه پايتختهاي در عمدهاي تحولات پيوستن وقوع به امكان آمريكا با
به حمله براي موجود لفظي جنگ هم مقطع اين تا كه چند هر.است مطرح هم جديد حاكميتهاي
قبال در مواضعشان كردن شفاف به را منطقه پايتختهاي و است نبوده بيثمر چندان عراق
دهد ادامه فلسطينيان عليه خود سركوبگري به تا داده فرصت اسرائيل به و واداشته آمريكا
.بينالمللباشد جامعه پرسشگر چشمان نظارت نگران بيآنكه
يكي شايد.است نيازمند هم جانبياي اجزاي و عوامل به صدام سرنگوني و جنگ سناريوي اما
ايراد شد مطرح سپتامبر يازدهم حوادث وقوع از پس روزهاي اولين همان از كه اجزا اين از
در متفاوت و رنگارنگ گزارشهاي از.باشد بغداد با القاعده دانستن مرتبط و عراق به اتهام
او تهديدهاي ادامه و بنلادن بودن زنده مقطعي و دورهاي يادآوري بگذريم كه رابطه اين
رو همين از.داد قرار ارزيابي مورد راستا همين در بايد نيز را غرب و آمريكا منافع عليه
ميگويد بنلادن آن در كه نواري پخش در قطر الجزيره ماهوارهاي شبكه يكشنبه روز اقدام
تامل با بايد را "هستند آمريكا عليه جديد حملات برنامهريزي حال در خداجو جوانان"
.نگريست بيشتري
رغم به او چطور اينكه است ، عجيب نكتهاي خود او بودن آزاد و بنلادن بودن زنده چند هر
توسط او پيگرد و تعقيب عمليات مردهاش ، يا زنده براي شده تعيين دلاري ميليون جايزه 25
بر آمريكا جاسوسي ماهوارههاي تمركز و جهان كشورهاي ساير و آمريكا اطلاعاتي نيروهاي
خود نرسيده نتيجه به يافتناش براي همهجانبه تلاشهاي تداوم و او يافتن براي افغانستان
را مسلمانان پيامهايي ارسال با او اينكه نفس ترديدها اين از گذشته اما دارد تامل جاي
يافتن پي در آمريكا كه برههاي در.است توجه شايان ميكند آمريكا با رويارويي به ترغيب
اظهارات است عراق به حمله و آمريكا مسلمانان جامعه سركوب براي لازم دستاويز و بهانه
ميتواند معنايي چه است ارتباط در بغداد و صدام با ميشود ادعا كه زماني خصوصا بنلادن
باشد؟ داشته
حقوقي عدالت منبع مترقي اسلام
جماليان شهرام:ترجمه
چهار اتاق ، سوي آن.بود ايستاده قالي روي پابرهنه لرزان و گريبان در سر متهم جيببر
ابلاغ از پس.ميدادند گوش ميشد قرائت دادگاه منشي سوي از كه اتهام موارد به قاضي
لحني با خاطي فرد.آورد زبان به دارد سخني اگر تا خواست متهم از قضات از يكي اتهامات ،
دزديدم را پول اينكه ازدارم بچه تا سه.هستم بدبختي مرد من":گفت دردآلود و آرام
تكرار را كار اين نيز بعد به اين از قسم قرآن به و بودم نكرده را كار اين قبلا.پشيمانم
تصميم اتخاذ براي و كردند آغاز را دادستان با مشورت قاضيها ".كنيد رحم من به.نميكنم
را حكم قاضيالقضات و برگشتند اتاق به دقيقه چند از پس.رفتند ديگري اتاق به نهايي
سه به تنها را شما ما پيشينه ، سوء عدم و شما مالي شرايط به توجه با":گفت وي.كرد اعلام
كمك وي به دادگاه منشي و شد جاري محكوم ديدگان از شادي اشك ".ميكنيم محكوم حبس ماه
چند دادگاه در حاضر پليس مامور.كند حك محكوميت برگه روي را خود سبابه انگشت اثر تا كرد
دستهايت از يكي فقط نترس ، ":گفت شوخي به و كوبيده محكوم پشت نرمي به را خود دست كف بار
"!ميكنيم قطع را
دست بود ، طالبان اختيار در هم هنوز حاكميت اگر":گفت دادگاه راي اعلام از پس دادستان
ناقص او ميبريديم ، را او دست اگر.است منطقيتر ما سيستم حالا اما ميكردند ، قطع را او
كند ، دزدي دوباره است ممكن او.كند كسب درآمدي خود زندگي براي نميتوانست ديگر و ميشد
.ببريم بين از را جنايت ريشه تا هستيم اينجا ما اما
افغانستان مقامات اكنون بود ، برانگيخته را جهانيان خشم حاكميتطالبان سال پنج از پس
.كنند زنده را كشور قضايي نظام رفته دست از ارزش و اعتبار ديگر بار تا هستند تلاش در
شده بركنار كار از خود معتدلانه گرايشهاي علت به طالبان زمان در كه حرفهاي قاضي دهها
نكردند ترك را خود كار هرگز كه قضاتي از دسته آن و بازگشتند خود كار سر دوباره بودند
دوباره قانون كتابهاي.نگاهدارند دور به قوانينطالبان از را خود ميكنند سعي اكنون
.نميخورد چشم به گذشته شديد مجازاتهاي از اثري حاضر حال در و بازگشتهاند قفسهها به
رسيد ، امضا به ملل سازمان نظارت تحت (آذرماه 1380) گذشته دسامبر كه موافقتنامهاي طي
موقت صورت به مصوب 1975 جنايي قوانين و سال 1964 اساسي قانون اساس بر كشور قضايي نظام
اسلامي قوانين و قضايي مدرن قوانين از است تلفيقي جنايي 1975 قوانين.ميشود اعمال
اما.گيرد قرار بازنگري مورد كشور قضايي قوانين كليه آينده سال تا است قرار و (شريعت)
.شد خواهد طالبان قضايي قوانين جانشين ثابت شكلي به چيزي چه كه است مطرح سوال اين هنوز
از مترقيانه نگرش بين كشمكش ديگر عبارتي به و مدرن ارزشهاي و سنتي ارزشهاي بين جدال
با و فراگرفته را افغان جامعه حاضر حال در كه است پيچيدهاي بحث آن سنتي نوع و اسلام
.يافت خواهد گسترش زمان گذشت
اين از نميتواند است جديد هزاره در خود واقعي هويت كسب پي در اكنون كه افغانستان
اين در افغانستان قضايي بلندپايه مقامات از يكي.كند عبور راحتي به جنجالبرانگيز مسائل
داشته مطابقت جهاني استانداردهاي با كه هستيم محتاج [قضايي] نظامي به ما":گفت مورد
جدا جهان بقيه از را خود حال عين در و باشيم نشسته اينترنت كنار نميتوانيم ما.باشد
.هستند حساس بسيار مسائل اين و داريم مذهبي و سنتي جامعهاي ما اينجا در اما.بدانيم
.هستيم راه اول هنوز ما.يابد تكامل مدني جامعه سوي به توانست اروپا تا كشيد طول سال 300
بين گذشته سال طي 25 كه جامعهاي در قوانين بين ميتوان چگونه كه است اين اصلي موضوع "
از نازكي لايه حاضر حال در.كرد ايجاد توازن است داشته نوسان اسلامي و قوانينكمونيستي
افغانستان روستانشين گرايان سنت از ضخيمي قشر روي غرب به متمايل تحصيلكرده شهرنشينان
.است گرفته قرار
شود ، تفسير درست اسلام چنانچه دارند عقيده افغانستان قضايي برجسته مسئولان از بسياري
استفاده مورد عدالت اجراي براي اطمينان قابل و مترقي منبعي عنوان به ميتواند دين اين
شريعت قوانين از طالبان خشك و انعطاف غيرقابل تفسير كه باورند اين بر آنان.گيرد قرار
به بايد قرآن كه ميكنند تاكيد آنها.ميشود محسوب آن از انحراف بلكه واقعي اسلام نه
را آن خارجي حقوقي انديشههاي نبايد و بماند باقي اسلامي جوامع هدايت اصلي هسته عنوان
:ميگويد مورد اين در افغانستان عالي دادگاه رئيس "شينواري هادي فضل شيخ"كنند تضعيف
شرايط ، نظرگرفتن در بدون آنهانميگرفتند كار به خود احكام در را واقعي شريعت طالبان"
اين از حدود كه داد توضيح سپس شينواري ".ميكردند دست قطع به اقدام مردم ترساندن براي
چهار بايد حتما نيز محصنه زناي مورد در وي.ميشود گرفته كار به ويژه موارد در بعد به
.است منتفي متهم سنگسار باشد داشته وجود زمينه اين در شكي كوچكترين اگر و دهند شهادت نفر
يك اينجا":ميگويد ميشود ، محسوب سنتگرا روحاني يك كه ساله شينواري 70 حال اين با
ما از نبايد غرب.دارد نظر مردم آسايش به كه است بخشندهاي دين اسلام و است اسلامي كشور
دست بريدن يا اعدام براي اشتياقي ما.دهيم تغيير را چيزي چنين كه باشد داشته انتظار
قبيل از افغانها از برخي ".است ضروري آنها اجراي داشت وجود شرايط همه اگر اما نداريم ،
در تغييراتي خواستار بازگشتهاند تبعيد از تازگي به كه وكلايي و زنان حقوق طرفداران
و طالبان حكومت از مانده باقي اثرات كه دارند بيم اين از آنان.هستند كشور قضايي نظام
از سنتگرايانه مذهبي ارزشهاي سوي به كشور قضايي نظام ديگر بار شوند باعث عوامل ساير
زنان گرچه كه باورند اين بر آنانشود كشيده زنان حقوق مورد در محدوديتهايي اعمال جمله
اين اما كنند ، طلاق تقاضاي استثمارگر و لاابالي همسران داشتن علت به ميتوانند تئوري در
را حق اين قانوني طور به مردان ديگر سويي از.شد خواهند تحقير جامعه در طلاق از پس زنان
آنان اجازه ، بدون خانه ترك يا و آنان نافرماني صورت در و كنند اختيار زن چهار تا دارند
سال 1964 اساسي قانون":گفت كرد ، خودداري خود نام افشاي از كه زن وكيل يك.دهند طلاق را
افغانستان در اما.ميگويد را همين نيز اسلام و برابرند يكديگر با مردان و زنان ميگويد
.قانون نه نجواهاست دارد حكومت مردم بر كه چيزي آن.ميكند حكمراني كه است فرهنگ اين
دادگاه به زني اگر.ميكنند حمايت مردان از طبيعي طور به آنان و هستند مرد قضات بيشتر
بخواهد و بگيرد طلاق او اگر.ندارد را خانه به برگشتن جرات ديگر گذارد پا خانواده
".گرفت نخواهند عهده به را او كودكان سرپرستي مردها از بسياري كند ، ازدواج دوباره
پست واشنگتن:منبع
كردهاند تحريف را آمريكاييهاتاريخ
خروشچف پسر با گفتوگو
طولاني قاسم
ساله سرگئي 67.است سابق شوروي جماهير اتحاد پيشين رهبر نيكيتاخروشچف پسر خروشچف سرگئي
به سال 1991 در او.ميكرد خدمت شوروي جماهير اتحاد در موشكي صنايع مهندس عنوان به
سياسي علوم كارشناس عنوان به براون آمريكايي دانشگاه در و رفت آمريكا متحده ايالات
.ميشود محسوب آمريكا متحده ايالات شهروند سال 1999 از خروشچف سرگئي.شد كار مشغول
سرگئي.است داده انجام شوروي اتحاد پيشين رهبر پسر با گفتوگويي اشپيگل هفتهنامه
ديوار احداث و كوبا بحران همچون وقايعي نيز و پدرش جنايات درباره گفتوگو اين در خروشچف
:ميآيد ادامه در خواندني گفتوگوي ايناست كرده نظر اظهار برلين
سرگئي
نيكيتا
واكنش.ميكنيد سفر آلمان فدرال جمهوري به گاهي چند از هر شما خروشچف ، پروفسور
*
است؟ چگونه خروشچف نيكيتا پسر با شدن روبهرو هنگام به آلمانيها
.ميكنند برخورد من با دوستانه و كنجكاوانه بسيار آمريكاييها مانند هم آلمانيها
برخوردي شما با كه نميشود موجب مسئله اين آيا.بود سهيم استالين جنايات در شما پدر
*
باشند؟ داشته خصمانه
پدرم استالين ، همكاران ساير با مقايسه در.نيست درست گفتيد ، شما كه هم سخني و خير ، نه
.شود او روي زياده و تندروي مانع ميكرد سعي بيشتر
.كرد امضا را اعدام حكم صدها زير شما پدر سي دهه پاكسازيهاي جريان در اما*
ليست يك با استالين ميگرفت ، را امضاها اين استالين چگونه كه گفت من به او.ميدانم من
افراد اين همه ميدهند نشان كه داريم دست در مداركي بود ، گفته او به و آمده من پدر نزد
رهبران همه از استالين.شدهاند محكوم اعدام به آنها همه و هستند كشور و مردم دشمنان
.بود كرده امضا هم پدرم و كنند امضا را عده اين اعدام حكم كه بود خواسته كشور
.نبود غيرفعال ماجرا اين در هم شما پدر اما*
رئيس روز يك.گرفت عهده بر را اوكراين كمونيست حزب رياست سال 1938 از من پدر خير ، نه
برخي اعضاي بود ، خواسته او از و رفته پدرم نزد (NKWD) شوروي اتحاد وقت مخفي سرويس
.ميشد بازداشت خودش ميكرد ، سرپيچي دستور اين از او اگر.كند بازداشت را خاص گروههاي
نبود؟ برخوردار عمل آزادي از شما پدر بنابراين پس
*
ماكسيم معروف شاعر اوكراين كشور وزير بار يك.بود محدود بسيار او عمل ميدان اما چرا ،
زبان به رولسكي زيرا بود ، كرده ناسيوناليستي ديدگاههاي داشتن به متهم را رولسكي
بود زده زنگ استالين به سرانجام و كرده مخالفت خواسته اين با پدرم.ميگفت شعر اوكرايني
.است شده صادر معروف شاعر رولسكي ماكسيم بازداشت دستور استالين ، رفيق":بود گفته او به و
.بكنم بايد چه نميدانم ، من.است سروده اوكرايني زبان به شما درباره زيبايي شعر او اما
چنين امانشد رولسكي مزاحم كسي ترتيب بدين و "نباش نگران":بود گفته پدرم به استالين "
.بود استثنا يك موردي
.شد بازداشت بود ، شده كشته دوم جهاني جنگ در كه شما برادر بيوه حتي*
عامل عنوان به يا و قرباني عنوان به يا بودند ، درگير نوعي به ما خانواده تمام تقريبا
بود ، كرده دستگير را شوروي خارجه امور وزير مولوتف وياچسلاو همسر حتي استالينجنايات
بازداشت دليل استالين از مولوتفبود استالين دوآتشه طرفداران از مولوتف كه حالي در
بسياري (NKWD) مخفي سرويس نميدانم ، من":بود گفته جواب در هم او و بود پرسيده را همسرش
.بود آدمي چنين استالين ".است كرده بازداشت هم مرا بستگان از
كرد؟ دخالت عروسش آزادي براي شما پدر آيا*
به برادرم همسر خوشبختانه اما.بود بيهوده كار اين كه ميداد نشان مولوتف مورد خير ، نه
.شد تبعيد قزاقستان
ميآمد؟ ميان به سخن استالين درباره چگونه شما خانواده در
*
كردن صحبت.نداشت را او درباره گفتن سخن جرات كس هيچ بود ، زنده استالين كه زماني تا
NKWD ماموران ميان در همواره ما بود ، خطرناك هم عادي مردمان براي حتي استالين درباره
براي پدرم.بودند جاسوسي سرويس ماموران از جملگي نگهبانان و اداري پرسنل بوديم ، محصور
.باشيم تماس در سياستمداران ديگر بچههاي با نميداد اجازه ما و خود از حفاظت
ميكرديد؟ زندگي وحشت در همواره شما آيا *
جاز موسيقي از صفحهاي به دادن گوش حال در بار يك من.داشتيم احتياطي با توام زندگي ما
.كنم دور خود از را صفحه آن حتي و نكنم را كار اين است بهتر گفت من به پدرم كه بودم روسي
چرا؟ *
قرار تعقيب تحت آمريكا براي جاسوسي اتهام به مبادا كه بود نگران بابت اين از من پدر
.گيرم
داشتيد؟ تصوري چه استالين درباره شما *
اين هنگام آن در من ;ريختم اشك برايش شدت به من مرد استالين كه زماني سال 1953 در
من بعدها.نريخت استالين براي هم اشك قطره يك حتي پدرم چرا كه نميكردم درك را مسئله
حزب به بود ، كرده پيشنهاد خود قديمي دوستان از يكي به سال 1938 در پدرم كه فهميدم
مسئوليت كه درآيد حزبي عضويت به نيست حاضر بود ، گفته پدرم دوست.بپيوندد شوروي كمونيست
كارهاي اين هم ما":بود گفته پاسخ در هم پدرم.دارد عهده بر را خونين پاكسازيهاي
".نميكنيم فراموش را استالين
استالين درباره چنين اين شود معلوم كه نميكرد رفتار گونهاي به شما پدر اما*
.ميانديشد
ميپيوست؟ مقاومت جنبش به بايد آيا ميكرد؟ بايد كار چه او
دارد ادامه
آمريكا مسلمان اقليت
وضعيت بررسي به مقالهاي انتشار با يكشنبه روز مانيتور ساينس كريستين آمريكايي روزنامه
اين با دارد نام "آمريكا گريزپاي اقليت" كه مقاله اين.است پرداخته آمريكا در مسلمانان
با و بوده تحصيلكرده و ثروتمند مسلمانان ميدهد نشان جديد تحقيقات كه ميشود شروع جمله
حيات سپتامبر يازدهم از پس آمده وجود به بدبينيهاي اما هستند رشد حال در زياد سرعتي
:كردهاست مواجه دشواري با را مسلمانان
اما هستند اندك تعداد لحاظ به هرچند آنان.هستند آمريكا در گرفتن ريشه حال در مسلمانان
.ميدهند اختصاص خود به را مناطقي بزرگ شهرهاي از بخشهايي در و رشدند حال در سرعت با
سفيدپوستان با مقايسه در آنان ميدهد نشان شد منتشر امروز نتايجاش كه تحقيقي
معادل مزاياي و حقوق از و هستند برخوردار بهتري تحصيلات از آمريكا زبان غيراسپانيولي
آمريكا اقتصاد كلي جريان با همگامي جهت در مسلمانان كه آنچنان.ميشوند بهرهمند آنان
شده بدل آمريكا جامعه با همگرايي براي عاملي به آنان كلي سياستهاي و مذهب ميروند پيش
.است
قبال در دوگانه واكنش ايجاد موجب عراق با تنشها و سپتامبر يازدهم حملات تبعات
كه است ، بوده بدبيني اين رفع براي تلاش و بدبيني از تلفيقي كه است شده آمريكا مسلمانان
نايمر ، محمداست گرفته شكل مذاهب بين وفاق ايجاد براي تلاش و تبعيضها رفع جهت در
به اسلام:ميگويد "آمريكا شمال اسلامي گروههاي راهنماي" عنوان تحت جديد كتابي نويسنده
رابطه اين در ميكنند سعي مردم و شده بدل آمريكا در عمومي مباحثات از بخشي
را آن ميتواند كه است چيزي با مواجهه حال در آمريكا":ميدهد ادامه و تصميمگيريكنند
".دانست كامل (چندقطبي) پلاريستي جامعه يك ظهور پيشدرآمد
اما ميكنند زندگي آمريكا در مسلمان تعداد چه نميداند درستي به هيچكس هرچند
سرعت به آنان تعداد كه حالي در است نوسان در نفر ميليون تا 10 بين 2/1 موجود تخمينهاي
درصدي رشدي 40 آمريكايي مسلمان جمعيت تا 2000 سالهاي 1990 فاصل حد.است افزايش حال در
دانشگاه سفارش به مامفورد لوئيس مركز تحقيقات نتيجه كه مذكور گزارش اساس برداشت
بزرگتر اقليتهاي از هماهنگتر و منسجمتر آمريكا مسلمانان جمعيت است البن در نيويورك
حواشي در تقريبا آنان":ميگويد مامفورد مركز مدير لوگان جان.ميكند عمل كشور اين
".كنند زندگي هم كنار در بيشتر ميكنند تلاش اما يافتهاند تمركز بزرگ شهري
مسلماناني جمعيت داشتن به ديسي واشنگتن و دترويت نيويورك ، لسآنجلس ، شهري ناحيه چهار
كه بود لسآنجلس تنها اين از پيش دهه يك.ميكنند مباهات نفر هزار يكصد بر بالغ
اقليت جمعيت بزرگترين كه است دترويت اين اكنون ولي باشد داشته ادعايي چنين ميتوانست
مراتب به شهري كه نيوجرسي كه است حالي در اين.است داده جاي خود در را آمريكا مسلمانان
و است بوده خود مسلمانان جمعيت شدن برابر دو شاهد نود دهه طي است دترويت از كوچكتر
.ميدهند اختصاص خود به را شهر اين جمعيت درصد مسلمانان 8/3 امروز
اعمال ارتكاب به مظنون مسلمان چند بازداشت جمله از اخير پرهياهوي حوادث وقوع با حتي
كماكان فلوريدا در عرب پزشكي دانشجوي سه بازداشت و نيويورك ايالت لاكاواناي در تروريستي
يك.ميدهند ادامه خود حيات به جامعه چشمان از دور زيادي حدود تا آمريكا مسلمانان جماعت
هزار جامعه 500 وجود از آمريكا ملت چند هر.است دشوار كاري آنان شمارش كه است اين دليل
مهاجرت دليل به مسلمانان جمعيت رشد اعظم بخش اما دارد آگاهي سياهپوست مسلمانان نفري
محققان.نميپردازد مذهب به ميگيرد صورت آمريكا در كه آمارگيريهايي كه آنجا از و است
ميدهند قرار مدنظر را افراد ريشه و تولد محل كه تخمينهايي پايه بر را مسلمانان تعداد
.استوارميكنند
مقابل در اما نميپردازد مسلمانان تعداد به اصلا مامفورد مركز گزارش مثال عنوان به
داده جاي خود در را دارند مسلمان كشورهاي در ريشه كه آمريكاييها عنوان تحت شاخصهاي
اما ميشود شامل را هستند مسلمان جمعيتش اكثر كه كشوري پاكستاني ، مهاجران مثلا كه است
.دارد بزرگي مسلمان اقليت كشور اين كه چند هر نميگيرند جاي مقوله اين در هنديها
به كه لبناني مهاجران موج اولين كه چند هر ميگيرند جاي ستون اين در هم لبنانيها
.بودند ماروني مسيحيان آمدند آمريكا
و پرداختهاند آمريكا مسجد بررسي 1200 به ديگر محققان محدوديت اين گذاشتن سر پشت براي
مسلماني كه نايمر دكتر.داشتند اعلام نفر ميليون حدود 6 را مسلمانان آمار نهايت در
و است نفر ميليون از 4/2 كمتر آمريكا مسلمانان جمعيت كه ميدارد اذعان است فلسطين متولد
.نيست نفر ميليون از 8/2 بيش آمريكا مسلمانان تعداد دارد اصرار آمريكا يهوديان كميته
به آمريكا مسلمانان جوامع شده موجب كه است عواملي ديگر از اقتصادي - اجتماعي فاكتور
جمعيتي تركيب كل درصد از 5/4 كمتر كه ميكنند زندگي نواحياي در آنها.نيايند چشم
رشد دليل به تركيب اين مامفورد مركز تحقيقات نتيجه براساس كه چند هر هستند مسلمانان
آمريكا مسلمانان جمعيت هم هنوز آمارها اين رغم به اما است تغيير حال در مسلمانان جمعيت
ايالات به لاتين آمريكاي از كه مهاجر زبانهاي اسپانيولي و آفريقاييها با قياس در
.برخوردارند كمتري پراكندگي از آمدهاند متحده
ميانگين طور به.است بوده مسلمانان بهتر اجتماعي _ اقتصادي شرايط تاثيرگذاري ، عامل يك
ميكنند زندگي دارند دلار هزار پنجاه از بيش سالانهاي درآمد كه خانوادههايي در آنان
دو تنها ميانگين اين و است آسياييتبارها استثناي به اقليتها ساير از بيش مراتب به كه
.است زبان غيراسپانيولي سفيدپوستان سالانه درآمد از كمتر دلار هزار
و برخوردارند اسپانيوليتبارها و سياهها با قياس در كمتري فقر نرخ از آمريكا مسلمانان
آسياييتبارها و سفيدها جمله از اقليتها ساير از آنها تحصيلات سطح ميانگين طور به
كه مسلماناني كه چرا تغييركند است ممكن شرايط اين ميدهد هشدار نايمراست بالاتر
و ميآيند آمريكا به سومالي مثل جاهايي از بيشتر ميكنند مهاجرت آمريكا به اخيرا
.دارند كمتري تحصيلاتي و شغلي توانمنديهاي
|