|
شكوفايي خود عصر
( بخش واپسين ) خدمات -دانش عصر در زندگي
كنوني جهان اخير دهه دو طي در كه ساختاري تغييرات به حاضر ، مطلب بخش نخستين در:اشاره
كه) "انبوه توليد عصر" از گذار حاصل جديد پارادايم كه دانستيم.شد اشاره كرده ، متحول را
خدمات ارائه بر مبتني نظم كه) "خدمات - دانش عصر" به (بود فراوان توليد بر مبتني نظمي
(است آن اركان از اطلاعات انقلاب و رسانهاي تكنولوژي و بوده فردي امكانات توسعه براساس
لذا.است ساخته دگرگون زندگي به نسبت را انسان نگرش پارادايم ، تغيير اين.است بوده
برشكوفايي آن بازتاب و شغلي چرخه در تحول اين پيامدهاي به فقط ميان اين در حاضر مقاله
:ميخوانيم هم با را پاياني بخش.است پرداخته انساني فرديت
انديشه و فرهنگ گروه
برنامهريزي و دانشاندوزي خود
نيروي.ميگذارد تاثير ما زندگي -شغلي برنامهريزي بر كه نيست جايي تنها كار محيط
فرد ارزشهاي معمولا.است بالغ افراد روانشناسي رشد بر ما جديد تمركز ديگر ، گذاردهنده
اين ارزشهاي غالبا و است متفاوت بسيار وي زندگي چهل و سي دهههاي با بيست دهه در
شغل نتيجه در.دارد چشمگيري اختلاف وي سالگي شصت و پنجاه دهههاي ارزشهاي با نيز دوران
كاهش به توجه با.بنمايد نامناسب بالاتر سن در شايد شده انتخاب جواني در كه خوبي
و ميكرد قفل خاصي شغل در را ما كه انبوه توليد عصر "طلايي دستبندهاي" فوقالعاده
قطعا ما ،"حمل قابل درآمدزاي بستههاي" آوردن دست به براي چشماندازهايي وجود همچنين
.بود خواهيم خود كاري علايق پيگيري به قادر بيشتر بال فراغ با آينده در
از كه بهتر و بيشتر مشاورههاي از همچنين ميدهند ، تغيير را خود شغل و خطمشي كه آنهايي
افراد آموزشي مستمر برنامههاي انساني ، منابع توسعه برنامههاي همچون متنوعي منابع طريق
.ميشوند بهرهمند ميگيرد ، صورت اجتماعي مراكز و خصوصي كارشناسان بالغ ،
چه آينده براي كه ميدانيم اما ميآورد ، ارمغان به ما براي چيزي چه آينده ندانيم شايد
و خودشكوفايي.باشد ما زندگي اولويتهاي از يكي بايد خودشكوفاييببريم ميتوانيم
.است ضروري امري آينده برنامهريزي در خوددانشاندوزي
.بود اعتبار فاقد و كمرنگ بسيار ما شغلي مسير سمتگيري در تفريح يا احساسات نقش گذشته در
.است خاصي فعاليت انجام به بخش انرژي و شخصي بسيار علاقهاي احساسات ، از منظور اينجا در
فراواني فرصتهاي همچنين و شده بيشتر مراتب به دسترس در گزينههاي تعداد جديد عصر در
.است نموده ظهور جديد مشاغل ايجاد براي
از پس كه نيست شكيميگذارد تاثير شغلي برنامهريزي از ما چشمانداز بر نيز استرس
ما در استرس سطح و شدهايم شرطي ما ريسك ، از پرهيز و شغلي امنيت درباره نگراني دههها
دوران چنين پادزهر بهترين شايد شخصي فرد به منحصر احساسات از پيروي.است يافته افزايش
.باشد مرجي و پرهرج
در حيث اين از و است مادامالعمر مستمرو فرآيند يك از بخشي زندگي -شغلي برنامهريزي
-شغلي هوشمندانه برنامهريزي.دارد قرار انبوه توليد عصر بيگاه و گاه حوادث مقابل نقطه
خلاق فرصتآفريني و مساله حل تصميمگيري ، ارزيابي ، نيازمند خدمات -دانش عصر در زندگي
بيروني دنياي و خود دروني دنياي يعني حقيقت ، نزديك بسيار اما مجزا بعد دو درون در مداوم
وارد متفاوتي پوياي نيروهاي ميرويم پيش خود شغلي مسير در كه هنگامي.است محيط و كار
گونه هر بروز صورت دراست بيرون دنياي يا درون دنياي آنها ايجاد منشا كه ميشوند صحنه
براي دروني پيشرونده نيروي و خورده بهم تعادل حوزه ، دو ازاين هريك عمدهايدر تغيير
كار شبيه بسيار فرايند اين عمل.ميافتد كار به "شخصي آسايش منطقه" به ما بازگرداندن
كه داريم سازوكارتنظيمكنندهاي چنين همگي ما است ، اتاق دماي تنظيم براي ترموستات
زماني.ميدارد نگاه ناخودآگاه البته و شده تعيين -خود آسايش منطقه يك در را ما سيستم
حال به را چيز همه ميكوشد و داده نشان واكنش ما سيستم زند ، برهم نظمرا اين عاملي كه
از را خود مقام و پست كه افرادي مثلاتعدادبيشمارياز.برگرداند خود اول و طبيعي
و مارتين لاكهيد هوافضاي مهندسان موتورز ، جنرال مياني مديران مانند دادهاند ، دست
روحي ضربههاي اين.شدند شديد رواني نابسامانيهاي دچار استيل ، بتلهيم آبي يقه كاركنان
ميقبولاند ما به اينكه خاطر بيشتربه بلكه مزايا و حقوق دادن ازدست بهدليل نهتنها
يافتن صرفابر ما تصميمگيري و مساله حل اگر.هستند ناگوار هستيم ، ارزش فاقد ديگر كه
اينكه شبيه درست.گشت نخواهيم باز پايدار تعادل حالت به لزوما شود ، متمركز جديد شغل
نداشته آن موتور به كاري و برده صافكاري به فقط داشته ، شاخ به تصادفشاخ كه را خودرويي
.است خودكاوي همان يا انساني موتور به رسيدگي تغيير ، مهم مولفههاي از يكي.باشيم
اين نيز معنوي و احساسي فكري ، بخشهاي يعني خود ، دروني حوزه در عمدهاي تغيير پيدايش
از همچون شديد و نشده پيشبيني تغييرات.ميشود شغلي انشعاب باعث و زده هم به را تعادل
.ميكند مختل را افراد دروني نظم قطعا لاعلاج بيماريهاي به ابتلا يا عزيز دادن دست
ايجاد حيرت و سرگرداني كه دارند وجود درون دنياي در پنهانتري انفعالات و فعل اما
وجودي ، وحشت احساس فردي ، ارزشهاي جابهجايي عاطفي ، ضربههاي پيري ، با مواجهه.ميكنند
زمره اين در همگي الف آقاي مورد مانند فردي معناشناختي بحرانهاي و معنوي بيداري
.ميگنجند
شغلي چرخه و ب خانم و الف آقاي
در شغلي فرآيندگذار پيشرفت چگونگي با ميتوانيم نفر دو اين واقعي تجارب بررسي ياري به
كنترل ، از خارج بيروني نيروهاي مورد ، دو هر در.شويم آشنا پارادايمها تغييردهي دوران
زمان رسيدن فرا به كه آن از پيش تا آنها.برد بين از يكمرا و بيست قرن سنتي مشاغل
به ناچار دو هر اكنون.بودند بيروني دنياي اتفاقات مشغول و متوجه پيببرند ، تغيير
در برف مانند داشت اين از پيش كه مشاغلي انواع الف آقاي مورد در.هستند مجدد ارزيابي
پس اما نهاد ، زوال روبه گذشته شغلي رضايتهاي نيز ب خانم مورد در.شد آب بهار آغازفصل
چنين با مواجهه آماده هنوز ميكردند فكر آنها خاص ، شغلي يكمسير به دلبستگي سالها از
.نيستند نامساعدي اوضاع
از استفاده و بازخريد ملاحظه قابل مبلغ دريافت مزيت از شركت ، سابق مدير الف ، آقاي
غفلت خواب از پرستار ب خانم.بود برخوردار شركت شغلي مشاوره و رواني مشاوره تسهيلات
و خود از ژرفتري درك حصول براي حرفهاي مشاور يك خدمات از گرفت تصميم نيز برخاسته
.جويد شغليسود امكانهاي و شخصي علايق شفافسازي
:بود متمركز ميبينيد ، زير در كه آنچه شبيه پرسشهايي بر آنها خودكاوي
هستم؟ كسي چه اكنون هم من *
قائلم؟ ارزش چيزي چه براي واقعا من *
كدامند؟ من كليدي توانمنديهاي *
هستم؟ كاري چه انجام خواهان واقعا من *
هستم؟ آنها ابداع به قادر من يا دارند قرار دسترس در نويي امكانهاي چه *
نو سوهاي و سمت
بلندي فهرست تهيه با و يافتند دست بصيرتهايي به دست اين از سوالاتي طرح با نفر دو اين
دادن قرار چيز مهمترين اينجا در.يافتند دست نويي بهامكانهاي جالب ايدههاي از
در دارند ، ربط احساسات و بالقوه تواناييهاي به كه آنهايي بويژه ايدهها ، خلاقانهترين
كمي بسيار جالب امكانهاي شناسايي به قادر ابتدا در آنها.ميباشد فهرست ردههاي نخستين
بيشتر تعداد ارائه سمت به را آنها كيفيت جاي به كميت بر تاكيد با مشاوران اما بودند ،
آن مگر شد نخواهد ميسر واقعي كيفيت رسيدنبه كه منطق اين با دادند ، سوق علاقهمنديها
.كنيم غربال را گزينهها بيشترياز تعداد كهنخست
داوطلبانه فعاليتهاي و تاسيس تازه شركت يك بين را خويش وقت الف آقاي حاضر حال در
از برخوردار اسباببازي يك ابداع سرگرم ديگر تن دو همراه به وي.است كرده تقسيم معنادار
آن در بايد كه -جديد وسيله اين.است بازي نوآورانه مفهوم يك همراه به تكنولوژيپيشرفته
بازارسنجي مرحله ژاپن در -كرد بازي وگردنده سريع مكانيزم يك با موانع سري يك بين در
همراه كاري اين ميبيند ، او كه گونه آن.است شده نامه اختراع داراي و سرگذاشته پشت را
.بپوشد چشم آن از نميتواند وي كه است آتيه خوش و لذتبخش چنان آن اما است ، ريسك با
و بشريت زيستگاه انجمن در انرژيزا فعاليتهاي انجام به كارها ، اين همه بين در الف آقاي
به خويش مديريتي مهارتهاي از بهرهگيري با وي.ميپردازد نيز متحد سياهپوستان صندوق
به كه شركتهايي از مالي كمكهاي دريافت براي كردهو كمك داوطلبانجديد بين هماهنگي
:اوميگويد.ميكند فعاليت كميتهاي در "فورچون 500" همان يعني آشناست ، آنها با خوبي
گذشته در كه را مهارتهايي همچنين و بسته كار به جديد راههاي در را قديمي مهارتهاي من"
به را من بتواند كسي نميكنم فكر.ميدهم توسعه داشتم ، كمي فرصت آنها يادگيري براي
پيشبيني كامل قطعيت با را آينده نميتوان البته بازگرداند ، شركت در كار گذشته وضعيت
".كرد
و تجربه ديسي واشنگتن در وي اكنون.است گذشته سال چندين نيز ب خانم"شغلي مكاشفه" از
استخدام به را ديگري افراد كه شده باعث او موفقيتآميز تجارب.است زبانزد شايستگياش
ارباب.بشنويم را كارهايش از خبري محلي رسانههاي در چندگاهي از هر و آورده در خويش
:ميگويد او.هستند دولتي عاليرتبه مسئولان شامل كارشناسان از گستردهاي طيف وي رجوع
بعضيها ماهيچه كه است اين در آنها فرق فقط و است يكديگر شبيه خيلي افراد ماهيچههاي"
جديد شغلي هدف عنوان به را درماني ماساژ كه زماني وي".است سفتتر و كشيدهتر بقيه از
كسب چگونگي به سپس و كند دريافت را درماني ماساژ مجوز ابتدا بود ناچار برگزيد ، خود
مورد ماهه آموزشي 18 دوره يك در او رسمي مجوز گرفتن براي.بينديشد حرفه اين در درآمد
اين وارد تازگي به كه يافت شريكي آغاز در وي.كرد شركت آمريكا درماني ماساژ موسسه تاييد
.داشت نياز كمك به و بود شده كار
را خود شغلي امنيت احساس شغلجديد ، و زندگي دشوار اغلب و مدت دراز گذار اين طول در او
:ميگويد وي.رهاكرد
شويد كار اين انجام به قادر كه وقتي.شدم آن كردن رها به ناچار شغلي اوج نقطه در من"
برگزيديدبايد را جديد سوي و سمت كه زماني اما ميكنند ، ظهور ناگهاني اتفاقات همهگونه
گسستن به مجبور حتي شايدباشيد است ، لازم بهتر موقعيتي ابداع براي آنچه هر انجام آماده
چه اينكه به راجع قديمي ايدههاي كردن فراموش و مهم شغلي دادن دست از پرارزش ، رابطهاي
".شويد است ، مهم واقعا چيزي
نو عصر در موفقيت
خدمات -دانش عصر در زندگي -شغلي مديريت براي اصل سه كم دست نفر دو اين شغلي تجاربگذار
:از عبارتند اصول اين.ميدهد ارائه
براي شانس يا دولت اتحاديه ، شركت ، از اعم بيروني عامل هيچ به نميتوانيم ماديگر.1
مديريت را خود شغل و زندگي شخصا بايد ما امروزه.كنيم اعتماد خود شغلي مسير هدايت
از بيش و گرفته فاصله شغلي خطمشي معناي درباره قديمي تفكرات از كه دارد ضرورت پس.كنيم
.شويم هدايتگر -خود و زيرك خلاق ، پيش
خبر.است مشكل تنهايي به موفقيت كسب كه است شده پيچيده آنچنان شغلي خطمشي توسعه.2
بسياري.دارند قرار دسترس در هميشه و است افزايش روبه مشاورهاي خدمات كه اين مسرتبخش
حرفهاي خطمشي توسعه به ياريرساني شامل كه انساني منابع خدمات ايجاد براي شركتها
دولت حتيكردهاند واگذار پيمانكاراني به را كار اين يا و راسااقدام يا ميشود ،
مراكز تعداد.است شغلي مشاوره ارائه براي مهارتي درمانگاههاي ايجاد حال در فدرال
افزايش روبه نيز ميدهند ، انجام شغلي مشاوره كه افرادي و دانشكدهها مدرسهها ، اجتماعي ،
.است
بينظير استعدادهاي و تفكر بازار ارزش به نو پارادايم در شغلي مشي خط توسعهدهندگان.3
ساير در و مناسب مشاغل برخي در ما از يك هر بهفرد منحصر ويژگيهايپيبردهاند فردي
ميشدند ، طبقهبندي "بزرگ بخشهاي" در انسانها كه انبوه توليد عصر در.است نامناسب مشاغل
موفقيت و رضايت امروزه كه حالي در نميشد ، ايجاد فردي تفاوتهاي پيگيري براي فرصتي
.است خودآگاهي بر مبتني تصميمگيري نيازمند ما آينده
ميدهند ، دست از را خدمات -دانش عصر هدايتگري خود و خودشكوفايي فرصتهاي كه آنهايي
را نو عصر دسترس در فرصتهاي كه كساني عكس به اما.داشت خواهند غمانگيزي و تاريك آينده
روشن قدر اين هيچگاه آينده برايشان هستند آنها از كامل بهرهگيري به مايل و شناختهاند
بهوجود نشاط و انرژي اميد ، ما در نويدبخش آينده ديدناست نبوده اميدواركننده و
.شد خواهيم خود احساسات قرباني بنگريم ، واهمه و ترس دريچه از را آينده اگر.ميآورد
مصون پيشبيني غيرقابل و روبهتغيير شدت به دنياي در زندگي از ب خانم و الف آقاي
نگرانيهاي و اضطرابها آگاهانه آنها.نميروند فرو ترس باتلاق در يك هيچ اما نيستند ،
خنثي توجه جالب و نو فرصتهاي درباره هيجان با تار و تيره آيندهاي درباره را خود
تا داد انگيزه آنها به كه بود زندگي براي نو امكانهاي و شغلي فرصتهاي همين.ميكنند
.آورند روي نو مسيرهاي ساخت به شده ، تعيين پيش از مسيرهاي در حركت جاي به
بوچارد ديويد:نويسنده
صادقپور علياصغر -وحيديمطلق وحيد:از ترجمه
:منبع
1. Davidc. Borchard. "Planning for career and life: Job surfing on the tidal waves
of change". Exploring your future, world future sosiety, 2000.
|
|