انساني روابط در غلط ترفندهاي
در زنان سياسي مشاركتهاي همايش در
:شد مطرح اسلامي كشورهاي
است زنان حقوق ارتقاي مانع غلط هاي سنت
كودكان نسل گستردهترين :جهاني سازمان يك
است تولد حال در جهان خياباني
شد بررسي وكلا كانون در زرافشان ناصر پرونده
يافت پايان سحابي عزتالله بازجوييهاي
!فرهنگ سراي تهران ،
ميشود منتشر بزودي"اقتصادي نو حيات" روزنامه
شد بازجويي ايران گلستان سردبير

انساني روابط در غلط ترفندهاي
در انسانها غالبا كه است نادرستي و غلط شيوه يازده ذكر است پيآمده در آنچه: اشاره
ميتوانند ناصواب روشهاي اين.ميكنند استفاده خود اجتماعي و خانوادگي گوناگون روابط
گونه اين از استفاده.برسانند بنبست به و ساخته روبهرو مشكل با را رابطهاي نوع هر
اگر.ميدهد سوق خصومت و خشم و كينه و رنجش و بدگماني و سوءظن سوي به را طرفين شيوهها
پي در و ناخشنودند خود روابط شكنندگي و ناشكوفايي از كه هستيد دستهاي آن از شما
كه را رايجي اما غلط شيوههاي ميبايست ناگزير ميباشيد موفق و دلنشين ارتباطي برقراري
همكار ، همسر ، از اعم هركس با كنيد سعي و دهيد قرار بيشتري دقت و توجه مورد است شده ذكر
اين كاربرد از داريد موفق و سازنده و بهتر روابطي برقراري قصد كه خود فرزند و همسايه
ميكنيد بررسي را نادرست شيوههاي اين از هريك كه همچنان.كنيد احتراز جدا روشها
. نمودهايد استفاده روشهايي چنين از خود روابط در كجا و كي بينديشيد
:قضاوت و پيشداوري -1
برقراري حين در كه مفهوم اين به.است پيشداوري غلط ، ارتباطي شيوههاي رايجترين از يكي
بودن ، بد يا خوب و شده وارد ذيحق و برحق موضع از (كلامي غير و گفتاري يا كلامي) رابطه
مشخص را خود عقيده يا نگرش رفتار ، بودن نادرست يا درست و بودن غيرعادلانه يا عادلانه
پيشداوري با (شوهر و زن) طرفين از هريك و دهد رخ خانواده يك در مشكلي اگر.باشيم كرده
مشكل حل براي قبولي قابل و موثر ارتباط هيچگاه مطمئنا بداند حق صاحب و محق را خود
و دعوا به كارشان زود خيلي كه كرد پيشبيني ميتوان آغاز همان از و نميشود برقرار
.كشيد خواهد مرافعه
.مينمائيم تصور اشكال از خالي را خود ما قضاوت هنگام كه است اين پيشداروي در كار اشكال
گفتوگو طريق از بخواهد و كند پيدا اختلاف خود زيردست كاركنان از يكي با اداره رئيس اگر
و فرصتطلب افرادي عموما را خود زيردست كاركنان حال عين در و كند رفع را پيشآمده مشكل
بيهوده و عبث انتظاري مفاهمهآميز ارتباط يك ايجاد انتظار بداند بيلياقت و بيملاحظه
.است
گامهاي پيشداوري فاقد و صاف ذهني با موثر ، ارتباط يك شروع براي كه است اين من توصيه
از استفاده به هرگز و كنيد عمل محتاطانه تعذير يا انتقاد بيان در.برداريد را نخست
.نكنيد عادت داوري ، شامل عبارات و كلمات
نابجا تسلي و دلداري -2
مشكلات و گرفتاريها درباره و ميكند درددل شما با همكارتان يا همسرتان اگر باشد يادتان
مكرر افراد از بعضي همچون نشويد وسوسه.است كافي همدردي ابراز بار يك ميزند ، حرف خود
،"شد خواهد درست چيز همه" نظير عبارتهايي.دهيد تسلي و دلداري متفاوت عبارات با را او
موارد بيشتر در "متاسفم تو براي واقعا" يا "نباش نگران اصلا نيست ، مهمي زياد چيز"
كه ميكند القا را حالت اين او در ناخواسته و است رنجآور و آزاردهنده شما مخاطب براي
.داريد قرار مشكل و مساله جريان در او از بيش شما
مكرر شما و كند گلهگذاري و شكايت شما به خانه در فرزندتان شيطنتهاي از شما همسر اگر
ديگري برداشت همسرتان است ممكن "ميگويي چه ميدانم فهميدم ، توست ، با حق" بگوئيد او به
به يا و نداريد را حرفهايش حوصلهشنيدن شما كند تصور مثلا.كند پيدا شما حرفهاي از
و سختي ميكنيد وانمود ناحق به اينكه يا دهيد نجات وضع اين از را خودتان ميخواهيد نوعي
.ميفهميد مادر از بهتر را "كردن بزرگ بچه" مشقت
زدن برچسب -3
انگيزههاي با مردم.است قوي مردم از بسياري در "زدن برچسب" يا "زدن انگ" به تمايل
در ميشود زده انگ او بر كه مخاطبي اغلب ليكن ميآورند ، روي شيوهاي چنين به متفاوتي
.ميگيرد قرار ناخشنود و كننده ناراحت وضعي
هنگام را مخاطب حال و حس ميكنم خواهش.شنيدهايد را عبارتها اين از بعضي شما احتمالا
دنيا هستي ، خونسردي آدم خيلي تو -شدهايد2 خيالاتي شما -كنيد1 تصور عبارات اين شنيدن
كاشكي -ميكرد4 فرق وضعت خيلي بودي فهميده را موضوع اگر -ميبرد3 خواب را تو ببرد آب را
.كني سعي بيشتر داشتي عادت
توصيه.ماست با حق فقط كه انگار ميكنيم رفتار گونهاي به خود مخاطب با ما زدن برچسب در
واضح را وقايع و باشيد خود مخاطب به زدن برچسب مراقب بسيار خود روابط در كه است اين من
.دهيد شرح حاشيهاي تفسيرهاي بدون و
كنايه و طعنه از استفاده -4
دلش توي حرف كسي آمده طعنه تا" گفتهاند قديم از.است توهين و تحقير نوعي كنايه و طعنه
مطرح ميتوان ديگرگونه پوشش در و كنايه و طعنه لفاف در را خود حرفهاي يعني."نمانده
و آدمي ناخشنودي سبب ميتواند چطور طعنه كه ميدانيد كسي هر از بهتر خود قطعا.نمود
.صريحميگردد و آشكار ارتباط ايجاد از مانع طعنهآميز اظهارات.گردد وي ناراحتي
خانوادگي گفتوگوهاي در.نمود تلقي منفي مبارزه نوعي ميتوان راستي به را طعنهزدن
و حرفها همه كه افرادي است داده نشان تحقيقاتميشود گرفته بهره شيوه اين از عموما
فردي كاركردهاي و اجتماعي سازگاري در ميكنند ، بيان كنايه و طعنه قالب در را خود نظرات
.ميباشند توجهي قابل مشكلات دچار
مخاطب پيچكردن سوال -5
را شما كسي مفرط خستگي و بيحوصلگي حالت در كه داشتهايد را تجربه اين تاكنون احتمالا
ميدهد؟ دست شما به حالي و حس چه.كند سئوال مورد يك در شما از سرهم پشت و كرده پيدا
در دوستان از نفر يك كه است آمده پيش بسيار من خود براي داشتيد؟ را خوبي احساس آيا
خود پيدرپي سوالات با و آمده من پيش (..و مطالعه هنگام غذا ، سفره سر) نامناسب موقعيتي
.است كرده كلافه مرا
را خود مدام و بگيرند قرار فشار تحت مكرر و مختلف سئوالات با اينكه از افراد كلي بهطور
.ميشوند ناخشنود و داشت نخواهند خاطر رضايت احساس ببينند ديگران ارزيابي معرض در
قبلا داريد را گوناگون سوالات طرح طريق از مثبت و تفاهمآميز رابطه يك ايجاد قصد اگر
.دارد وجود پاسخ براي خاطر رضايت و ميل كنيد حاصل اطمينان و بسنجيد را خود مخاطب موقعيت
او به تا نمائيد برقرار هم چشمي ارتباط مخاطب فرد با پاسخ گرفتن و سوال پرسيدن هنگام
.ميدهيد گوش و ميشنويد را او صحبتهاي و حرفها كه بفهمانيد
كردن تحميل -6
بايدها او براي و كند پيروي شما خواست و نظر از كه بقبولانيد خود مخاطب به بخواهيد اگر
نظير عباراتي.ميشويد مواجه بنبست با خود رابطه در زود خيلي كنيد ايجاد را نبايدها و
كساني توسط بيشتر "بودم شما جاي اگر" ،"ميكند ايجاب مصلحت" ،"ميكند اقتضا شرايط"
.كنند تحميل خود مخاطب بر را خود راي و نظر دارند قصد كه ميشود استفاده
شما كه است ترتيب اين به است بيشتري سياست و ظرافت با همراه كه كردن تحميل ديگر شيوه
نظر ابراز فرصت مقابل فرد به بيآنكه و شده گفتوگو و بحث وارد دموكرات و مودبانه خيلي
آن با مخالفتي هيچگونه ديگران گويا كه كنيد مطرح گونهاي به را مطالب بدهيد واقعي
با ديگران و ميدهيد انجام را بحث جمعبندي و شده بحث وارد سرعت به شماندارند
هرگاه ميكنم پيشنهادداشت نخواهند جزموافقت چارهاي شده تعيين پيش از نتيجهگيري
توام پذيرش آيا بپرسيد خود از كرديد استفاده ترفندي چنين از خود دلخواه نتيجه حصول براي
هم بعدي نتايج كسب در را شما ميتواند و است ارزشمند شما نظرات ناخشنودي و بيميلي با
عامدانه كارشكني و پنهاني مخالفت براي را ديگران روش اين از استفاده با آيا دهد؟ ياري
نميكنيد؟ ترغيب
كردن تهديد -7
.نميگذارد باقي رابطه ادامه براي جايي "..گرنه و..بايد شما"نظير تهديدآميز عبارات
داشته هم موفقي روابط تجربه انتظار و كرده بنا "تهديد" پايه بر را خود روابط كسي اينكه
و ميدهد افزايش بقيه از را شما فاصله ارعاب و تهديد.است نادري و غريب امر باشد
تهديد از كه است اينگونه آدمي طبيعت.ميدارد وا محافظهكاري و پنهانكاري به را مخاطبان
.ميشمارد نفرتانگيز و دشمن را كننده تهديد فرد و است بيزار ارعاب و
بيجا نصيحت -8
فرزندان با است شايسته كه آنچنان نميتوانند كه است اين والدين هميشگي شكوههاي از يكي
در آنها سرسخت عادت والدين از جوانان گريز از عمدهاي قسمت.كنند برقرار ارتباط خود
آنها نظر به.نيستند قائل كار اين براي هم مشخصي مكان و وقت آنكه بويژه است ، كردن نصيحت
تصور آنها.است جالب موقع اين در جوانان احساس.كرد نصيحت همهجا بايد را جوانان
.ميپندارند چلفتي دستوپا و احمق را آنها والدينشان ميكنند
هم ما به كسي را حرفها اين كاشكي" يا "نميخواهم را تو بد كه من" نظير عباراتي وقتي
ما كه شود ايجاد ديگران در تصور اين است ممكن ميشود خارج ما دهان از "..بود گفته
.هستيم كردن نصيحت و موعظه درصدد
نحوي به آنها از است شايسته كنيم موعظه و نصيحت را ديگران بايد كه ميكنيم احساس اگر
اين.بود خواهد بيشتر ما نصايح بخشي فايده و تاثير احتمال صورت اين در.بخواهيم اجازه
و نتيجه كه روست اين از و ميشود سپرده فراموشي دست به اغلب كه است نكتهاي بديهي اصل
.نميآيد دست به اندرزها و پند متعاقب هم حاصلي و منفعت
را خود فرزندان نصيحت و موعظه قصد كه هرازگاه ميكنم توصيه گرامي والدين به بهويژه
اينكار.كنند جلب را خاطرشان رضايت و بگيرند اجازه آنها از هرچيز از قبل حتما دارند
آماده فكري و ذهني نظر از را ايشان ميافزايد آنها حرمت و نفس عزت به كه اين بر علاوه
.ميگرداند والدين راهنماييهاي بهتر هرچه پذيرش
زدن حرف مبهم و دوپهلو -9
سربسته و پوشيده را خود حرفهاي كنيم سعي و نكنيم بيان را خود مطالب واضح و روشن ما اگر
.نميگيرد پا ارتباطي هيچگونه كنيم مطرح
آقا اينكه از همچنين.است ناراضي شديدا خانه به همسرش آمدن دير از خانه خانم فرضا
گذشته روز همسرش اينكه از علاوه به.است ناراحت است نداده اطلاع تلفني را خود تاخير
.است دلگير گرفته ، ناديده را خود خانم زينت و آرايش و پوشش نحوه
و ناراحتي اصلي مسبب كه موضوعات اين از را خود شكايت و ناراحتي آنكه عوض به خانم
طريق اين از و كرده مطرح را مختلفي بهانههاي كند بازگو خود شوهر به هستند نارضايتياش
خاطر به مثلا.ميكند بيان را خود اعتراض و شكايت و ناراحتي مبهم و غيرمستقيم بهطور
.ميكند برپا قشقرقي نگذاشته جاكفشي داخل مرتب را كفشهايش ورود موقع شوهرش اينكه
ديگران نگوئيم واضح و شفاف را خود نظر مورد مطالب مستقيما ما اگر كه است اين واقعيت
را اشتباه و خطا احتمال امر اين و كنند پيدا گمان و حدس با را ما واقعي خواست بايد
.ميدهد افزايش را نادرست برداشتهاي و سوءتفاهمها درصد همچنين و انساني درروابط
دانستهها كتمان و كردن مخفي -10
چه شما كند دريغ شما از و شدهايد ، بداند گرفتار بدان شما كه را مشكلي حل راه فردي اگر
كه شغلي فوقالعاده فرصت يك عنوان هر به شما دوست اگر ميكنيد؟ پيدا او به نسبت ديدي
نادرستي اطلاعات يا كند مخفي شما از را نمايد ايجاد زندگيتان در بزرگ تحولي ميتواند
داشت؟ خواهيد دوستانه رابطه ادامه به تمايلي سازد منتقل شما به آن به راجع
مشكلات و مسايل با ارتباط در افراد و اشخاص مختلفيكه اطلاعات دارند عادت مردم از بعضي
حتي.بگيرد قرار سوءاستفاده مورد بعدها مبادا تا كنند مخفي را هستند نيازمند بدانها خود
چنين.دارند ابا خود نامخانوادگي و نام نظير پاافتاده پيش مسايل كردن اظهار از بعضي
كردن مخفي واقع در.كنند تجربه را منطقي و پويا ارتباطي باشند قادر است بعيد افرادي
بازي به سبب تنها سازنده و سالم ارتباط حفظ و ايجاد جاي به فردي دانستههاي و اطلاعات
.ميدهد قرار ناخوشايندي حالت و وضع در را وي و ميشود مخاطب شدن بازيچه و گرفتن
و مفيد مخاطبتان براي ميتواند خودتان نظر به كه داريد اطلاعاتي اگر ميكنم پيشنهاد
دست به را اطلاعاتي مقابل ، در شما زياد احتمال به.كنيد سهيم آن در نيز را او باشد جالب
.خورد خواهد بهدردتان كه آورد خواهيد
كردن منحرف -11
دچار خودش مورد در ناخواسته مسايل از بعضي افشاي دليل به ارتباط هنگام فرد است ممكن
قضاياي تا سازد خارج خود واقعي مسير از را ارتباط يا گفتوگو كند سعي لذا و شود ناراحتي
گل هنگام كه باشيد گرفته قرار موقعيتي در است ممكن كموبيش هم شما.گردد لوث شده مطرح
به بخواهد بحث ادامه يا پاسخ از رفتن طفره دليل به وي مخاطب با گفتوگويتان انداختن
يا داده تنزل سطح پايينترين به را ارتباط سريع خيلي كار اين.برود چپ كوچه به اصطلاح
همه به هميشه باشيم مجبور ما كه نيست معني اين به اين البته.ميشود ارتباط قطع سبب
كردن منحرف جاي به است بهتر مواقع گونه اين دركنيم ارتباط حفظ تا بدهيم پاسخ سوالات
حالت.نمائيم اعلام بحث ادامه از را خود ناخشنودي محترمانه البته و واضح و صريح بحث ،
.ميشود ديده خانوادگي مشاجرات در اغلب كردن منحرف ديگر
با و داده قرار مجدد بررسي مورد را ارتباطي غلط روشهاي اين از هريك دارم بسيار اميد
استفاده يا كرده استفاده مذكور غلط شيوههاي از يك كدام از مواقعي چه در بينديشيد خود
قبلي شيوههاي جايگزين را سازندهاي و سالم شيوه و روش ميتوانيد چگونه و ميكنيد
.نمائيد
آخوندينسب محمدهاشم دكتر
در زنان سياسي هاي مشاركت همايش در
:شد مطرح اسلامي كشورهاي
است زنان حقوق ارتقاي مانع غلط هاي سنت
در زنان سياسي مشاركت همايش به پيامي در جمهوري رئيس خاتمي ، سيدمحمد:اجتماعي گروه
را زنان سياسي و مدني حقوق كه اقداماتي براي لازم تسهيلات فراهمآوردن اسلامي ، كشورهاي
سرلوحه با زنان مشاركت و دانست اسلامي كنفرانس عضو كشورهاي كار مقدمات از كند تضمين
.داد قرار تاكيد مورد را اسلامي آموزههاي قراردادن
زنان مشاركت مركز رئيس شجاعي زهرا توسط كه رئيسجمهوري پيام در ما ، خبرنگار گزارش به
كشورهاي در زنان امروز وضعيت كه است اين واقعيت:است آمده شد قرائت جمهوري رياست نهاد
فرهنگ ، از متاثر باشد ، اسلام آموزههاي از ملهم كه آن از بيش (موارد از چندي در) اسلامي
.است آنان فرهنگي و اقتصادي اجتماعي ، سياسي ، مناسبات مهمتر همه از و رسوم و عادات سنت ،
بر دين نام به كه نادرست سنتهاي با همزمان مبارزه يقينا:است گفته ادامه در جمهور رئيس
نفوذ مسلمان جوامع در كه بيگانه ، فرهنگ منفي جنبههاي بر آگاهي و ميشود تحميل زنان
.است مسئله اين برابر در موفقيت راه تنها است ، كرده
همايش اين دبير و طباطبايي علامه دانشگاه رئيس حبيبي ، نجفقلي دكتر همايش اين ادامه در
متحجرانه تلقي و سنتي فهم با اسلام مقوله دو بين اسلامي كشورهاي در زنان:كرد خاطرنشان
بايد كنند پيدا رشد بخواهند اگر كه دارند قرار غربي انديشههاي و فرهنگ هم يكي و آن از
كه است اين بر بسياري تصور:افزود وي.كنند هماهنگسازي و نموده ايجاد تعادل دو اين بين
شده پذيرفته كاملا ديني مرجع يك كه گرديم باز آن از درست تلقي با اسلام سمت به بايد
مجموعه اجتماعي و سياسي حوزههاي در فعال حضور ضمن ميتواند مسلمان زن آن در كه ميباشد
.نمايد حفظ نيز را خود معنوي شخصيت
اسلامي كنفرانس سازمان در يا اسلامي معين كشور يك در ثابت دبيرخانه يك تاسيس خواستار وي
در گامي بتوانيم رسمي واحدهاي چنين تشكيل با شايد:گفت و شد ارزشها اين عمليكردن جهت
.برداريم متعالي انديشه اين جهت
علامه دانشگاه سوي از اسلامي كشورهاي در زنان سياسي مشاركت دوروزه همايش است ، گفتني
به امروز كه شده برگزار بينالمللي مجامع ايراني سازمان در زنان مشاركت مركز و طباطبايي
.داد خواهد پايان خود كار
كودكان نسل گستردهترين :جهاني سازمان يك
است تولد حال در جهان خياباني
اعلام گزارشي در (كازاآليانزا) خياباني كودكان از حمايت جهاني سازمان:اجتماعي گروه
.هستند شدن متولد حال در اكنون هم خياباني كودكان جهاني نسل گستردهترين:كرد
از 150 بيش كنوني توسعه به رو دنياي در:است آمده گزارش اين از قسمتهايي در
افزايش به رو ساله هر آنها تعداد كه ميكنند زندگي خياباني و كار كودك ميليون
.است
خود خانوادگي پيوندهاي حدودي تا خياباني كودكان درصد حدود 75:ميافزايد گزارش اين
تكديگري ، به خيابانها در را خود زندگي كودكان اين اعظم قسمت اما كردهاند حفظ را
بدين تا ميگذرانند اتومبيلها شستن يا و زدن واكس ارزانقيمت ، زيورآلات فروش
.شوند سهيم خانوادههايشان درآمد در طريق
جهت از خياباني كودكان اكثر:است معتقد خياباني كودكان از حمايت جهاني سازمان
.نميپردازند تحصيل ادامه به و نميروند جلوتر ابتدايي چهارم پايه از هرگز تحصيلي
پاركهاي يا درگذرگاههاو پلها ، زير متروك ، ساختمانهاي در بيشتر خياباني بچههاي
.ميخوابند عمومي
.ميشوند متوسل خودفروشي و دلهدزدي نظير سرقتهايي به اغلب آنها
مثل استنشاقي مخدر مواد به خياباني كودكان:ميكند تاكيد خود گزارش در سازمان اين
.دارند اعتياد ميكند ، عرضه را واقعيت از فرار آنها به كه كفش چسب
آسيب و كليه نارسايي ريوي ، ورم قبيل از جسمي مشكلات باعث مواد اين استنشاق
.ميشود توهم مثل روانشناختي مشكلات و جبرانناپذير مغزي
شد بررسي وكلا كانون در زرافشان ناصر پرونده
وكيل اين پرونده زرافشان ، مدافع وكيل و شده محكوم وكلاي از جمعي حضور با:اجتماعي گروه
.شد بررسي دادگستري
قتلهاي قربانيان خانواده وكيل) زرافشان ناصر مدافع وكيل جداريفروغي ، محمدعلي
دنبال به يكشنبه صبح:داشت اظهار اخبر اين اعلام با ايسنا با گفتوگو در ،(زنجيرهاي
اين ويژه جلسه در زرافشان همسر اتفاق به مركز دادگستري وكلاي كانون مديره هيات دعوت
.شديم حاضر شده محكوم وكلاي وضعيت بررسي جهت كانون
وضعيت آخرين انجاميد ، طول به ساعت سه از بيش كه جلسه اين در:داد ادامه زرافشان وكيل
زندان در كانون مديره هيات شد پيشنهاد و ارايه وكلا كانون مديره هيات به موكلم پرونده
.كنند ملاقات زرافشان ناصر با اوين
يافت پايان سحابي عزتالله بازجوييهاي
پايان از فردا ، ايران ماهنامه مديرمسئول سحابي ، عزتالله مدافع وكيل:اجتماعي گروه
.داد خبر او بازجوييهاي و تحقيقات
قرار رسيدگي نوبت در نشريه اين پرونده كه داشت اظهار ايسنا با گفتوگو در رياحي غلامعلي
"فردا ايران" محاكمه شعبه 1408 ، در "امروز آفتاب" پرونده از پس ميكنم تصور:گفت وي.دارد
و شده محاكمه بار دو قبلا ماهنامه اين كه شد يادآور دادگستري وكيل اين.شود برگزار
.شدهاند طرح محاكمات آن از پس كه است مطالبجديدي به مربوط فعلي ، اتهامي موارد
!فرهنگ سراي تهران ،
(18) خياباني كودكان
زم علي محمد
هزاران.هستند نامناسب و غيرقانوني ازدواجهاي ثمره "خياباني كودكان" از زيادي تعداد
و فقير زنان و دختران با (است شده شناسايي آن مورد هزار حداقل 4) مهاجر افغاني مرد
زندگي حاصل.برگشتهاند افغانستان به مدتي از پس و كردهاند ازدواج ايراني بيبضاعت
تعداد.شدهاند خيابانها راهي پدر ، غياب در كه است فرزنداني محدود "مدت" همان در آنها
هزار از 78 بيش ميافزايند ، خياباني بچههاي آمار به مكررشان فرار با كه بچهها اين
به بايد باشند ، آنها شب نان نگران كه آن از بيش ذيربط مسئولاناست شده زده تخمين نفر
افغاني يا ايراني تكليف بلكه ندارند شناسنامه تنها نه كه باشند ويرانشان "هويت" فكر
.نيست مشخص هم آنها بودن
نشدهاند ، ثبت موقت ازدواجهاي ثمره كه هستند كودكاني !"رگه دو" بچههاي اين از غير
انكار مادرشان و پدر سوي از حتي و !شناسنامه نه و دارند خانوادگي كانون نه اينان
به قادر جامعه و هستند شهر خيابانهاي كنار و گوشه عيني واقعيتهاي اينها اما.شدهاند
"پناهي بيسر" از ناشي عواقب است تهديدكننده مردم نظر از آنچه.بود نخواهد وجودشان انكار
ديگران بلاآفرين و ميكند گرفتار بلا دام به را ايشان كه است كودكان اين "بيهويتي" و
.ميشوند
و پدر يا شده متلاشي آنها خانوادگي كانون كه نابسامان و متشنج خانوادههاي بچههاي
.ميافزايند "خياباني كودكان" آمار به نيز دارند معتاد مادري
بچهها شدن فراري دلايل اصليترين از يكي زندگي ، امكانات حداقل از محروميت و نداري فقر ،
عدم نوجواني ، دوران سركشي والدين ، غلط تربيت والدين ، بداخلاقيآنهاست خوابي خيابان و
از خانوادگي ، درگيريهاي و نزاعها كودكان ، با والدين اجتماعي - فرهنگي تفاهم
به تمايل ناپدري ، يا نامادري حضور و ازوالدين يكي مرگ طلاق ، از حاصل رواني همگسيختگي
هزاران و پوچي و بيسرپرستي احساس همسالان ، و دوستان تحريك و اغفال فردي ، زودرس استقلال
شدن تنبيه از ترس و ميانجامد جنايت و جرم و بزه ارتكاب به كه ديگر آشكار و پنهان دليل
.ميشود بچهها شدن خياباني و بهدري در و فرار علت شده ، انجام بزه واسطه به
آسيبمندان امر در مسئول دستگاههاي روبنايي و سطحي اقدامات به نبايد شرايطي چنين در
.كرد خوش دل "خياباني كودكان" جمله از اجتماعي
و بوده بيهمتا قادر "فيكون كن" وصف به متصف و باشد الهي قدرت مظهر بايد اسلامي ، دولت
.كند مهيا اجتماعي آسيبهاي علتهاي و ريشهها با بنيادين و فعال برخورد براي را خود
ناهنجاريهاي علل و ريشهها بردن ميان از جهت را ملي نيروهاي و مغزي توان تمام بايد
و خيريه موسسات حضور گسترش جهت در كه اقداماتي و بهتصميمات و كرد بسيج اجتماعي
.نهاد احترام ميگيرد ، صورت اجتماعي خدمات توسعه براي مردمي سازمانهاي
ميشود منتشر بزودي"اقتصادي نو حيات" روزنامه
در كارشناسي و علمي ديدگاههاي تبيين هدف با "اقتصادي نو حيات" روزنامه:اجتماعي گروه
.ميشود منتشر نزديك آينده در اقتصادي اصول و ملي اقتصاد از دفاع چارچوب
نقادانه بررسيهاي كه فضايي در:گفت اقتصادي نو حيات روزنامه مسئول مدير "بهرامي محسن"
دارند ، كمتري بروز و ظهور امكان و مشكل بسيار سياسي جو لحاظ به مختلف بخشهاي عملكرد
.ميشود منتشر كشور پيشروي اقتصادي چالشهاي به توجه با اقتصادي نو حيات روزنامه
به مطبوعات:افزود ملي توسعه اهداف پيشبرد در رسانهها نقش و كاركرد به اشاره با وي
ميشود ، ياد دمكراسي چهارم ركن عنوان با آن از كه نظارتي و اطلاعرساني ابزار يك عنوان
.كنند ايفا جامعه تصميمسازي عرصه در فكري پشتيباني و ارشادي نقش ميتوانند
شد بازجويي ايران گلستان سردبير
دادگاه شعبه 1410 در حضور با ،"ايران گلستان" توقيفشده روزنامه سردبير:اجتماعي گروه
.گرفت قرار تحقيق و بازجويي مورد تهران عمومي
قضايي مجتمع احضاريه گذشته هفته دوشنبه:گفت ايسنا ، خبرنگار به جلسه از پس بزرگيان
.كردم مراجعه شعبه 1410 به (چهارشنبه) بعد روز دو آن ، طبق و كردم دريافت را دولت كاركنان
پاسخ بود ، كتبي اغلب كه روزنامه به راجع سئوالاتي به يادشده تحقيق درجلسه:افزود وي
.كردم ارايه توضيحاتي نيز شفاهي صورت به و دادم
به راجع كه گرديد مقرر شد ، گرفته من از كه تعهدي طبق:كرد اضافه "ايران گلستان" سردبير
از پس نهايتا.ندهم قرار مطبوعات و رسانهها اختيار در را مطلبي بازجويي محتويات
ترك اجازه دادم ، بعدي جلسات در موقع به حضور براي كه تعهد با تحقيق ، ساعت سهچهار
روزنامه ، اين از مطرحشده شكايات دقيق تعداد از بياطلاعي اظهار با ويدادند را دادگاه
طي برخي ميشود گفته حال ، عين در و است مطرح مدعيالعموم سوي از شكاياتي كه كرد اشاره
.كردهاند شكايت آنها مورد در و اعتراض شده منتشر عكسهاي به تلفني تماس
صحيح اصلا اتهام اين اما بود ، اجارهاي "ايران گلستان" كه شده ادعا:كرد تصريح بزرگيان
اين مسئوليت نخعي آصف آقاي همواره بلكه است ، نبوده كار در اجارهاي هيچوجه به و نيست
.است داشته عهده بر را روزنامه
|