شد دميده ماشين در روح
نميدانيم كه ميدانيم فقط
دستاورد
ميروند كجا به كجا از مغزها
شد دميده ماشين در روح
تراشه يك ايميد پلي پايههاي ميان در پايدار پيوندهاي و عصبي سلولهاي تصوير اين در
ميشود ديده عصبي رشتههاي و سيليكوني
اللهي فيض كيوان:مترجم
اما.شد خواهد خارج رده از فردا ميكنيد خريداري امروز كه كامپيوتري كه است حقيقتي اين
ميكروپروسسورهاي مبتكر مور گوردن سال 1965 به گذشته در.نيست تازهاي چيز روند اين
هر 18 سال 1975 تا مدار تختههاي در ترانزيستورها تعداد كه كرد پيشگويي اينتل ، غولآساي
.است مانده پابرجا امروز به تا كه تكاندهندهاي پيشگويي شد ، خواهد برابر دو بار يك ماه
.ميشود نزديك پايانش به نيز رشد روبه روند اين خوب چيزهاي همه مثل اما
سريعتر و قويتر اجزايشان ساير و ترانزيستورها شدن كوچكتر مدد به كامپيوترها امروزه
متحده ايالات در اين از پيش.شدهايم مواجه آنها شدن كوچك در محدوديتي با اماشدهاند
ميان از را الكترونها ميتوانست كه ساختند ترانزيستورهايي بل آزمايشگاه دانشمندان
كه ميشود آشكار زماني مشكل اما.دهد عبور بود مولكول يك ضخامت اندازه به تنها كه شكافي
ديگر فيزيك عادي قوانين صورت آن در كه باشند نانومتر چند اندازه به تنها كامپيوتر اجزاي
قرار كوانتوم فيزيك حوزه در جريان حامل الكترونهاي كوچكي ابعاد چنين در.ندارند كارايي
از ميآورند بيرون سر ديوار از كه اشباحي مانند الكترونها حالت اين در.ميگيرند
.ميكنند تراوش سيمها
سيليكون متعارف فناوري با فرايندها بيشتر سال 2010 تا كه معتقدند كارشناسان از بسياري
مطرح عملي راهحلهاي عنوان به كه جانشينهايي گستره امروزه.بود خواهد دستيابي قابل
كه محرمانهتري كامپيوترهاي به اطلاعات انتقال براي نور پرتوهاي بهكارگيري از شدهاند
سلولهاي و زيراتمي ذرات كوانتومي ناآشناي رفتارهاي تا گرفته ميكنند مهار را DNA نيروي
مدرن ماشينهاي با آنها حل كه را مسائلي ميتوانند كامپيوترهايي چنين.است مغز حقيقي
تحولات حاضر حال دركنند حل ثانيه چند مدت در ميانجامد طول به سالها يا ماهها
به نسبت بيگانهتري تصاوير آينده مطمئنا اما.است حيرتآور و سريع بسيار كامپيوتر
.ساخت خواهد اذهان در امروز
و تيره تصاوير دسته آن از زنده موجودات مغز بافت با سيليكوني تراشههاي كردن تركيب
اما.است يافتني دست علمي افسانههاي رهگذر از تنها ميرسد نظر به كه است آينده مبهم
به لحظه آزمايشگاهها در محاسبات عجيبترين دور افقهاي و است تجسمي هنري حيات اكنون
.ميشوند نزديكتر لحظه
الكتريكي مدار شد موفق پلانك ماكس بيوشيمي انستيتو از هرتز فرم پيتر پروفسور گذشته سال
.بسازد بودند ، شده گرفته حلزون مغز از كه عصبي سلولهاي و سيليكون قطعه يك تركيب با
داشته نگه سيليكوني مدار صفحه روي دندانههايي توسط كه حالي در حلزون عصبي سلولهاي
سيگنالهاي عبور براي مسير عنوان به ميتوانند كه ميدهند شكل را اتصالاتي شدهاند ،
عصبي سلول زير در كه ترانزيستور يك توسط كه هنگامي.گيرند قرار استفاده مورد الكتريكي
عصبي سلول به سلولي از الكتريكي پالس يك آيد وجود به تغييراتي ولتاژ در است گفته قرار
گرفته قرار تزانزيستور اثر تحت كه ميكند وانمود دوم عصبي سلول سپس.ميشود منتقل ديگر
ساخت دادند نشان آزمايشها واقع در.ميگيرد شكل كامل مدار يك ترتيب اين به و است
.است شدني ميشود ، تشكيل الكترونيكي تجهيزات و زنده موجود بافتهاي از كه مداري مصنوعي
ميكند تحريك را آنها كه دارد وجود ترانزيستور يك عصبي سلولهاي
اين از يك هر زير در
تحقيقات.است شده ملقب نوروالكترونيك به كه آورده وجود به علم در جديدي زمينه مسئله اين
بود كاري بيشترين ساده مدارهاي ساخت و ميبرد سر به ابتدايي مراحل در هنوز زمينه اين در
.شدهاند آن انجام به موفق دانشمندان كه
تركيب از عدد دو كردن جمع سادگي به حتي محاسباتي انجام براي كس هيچ تاكنون مطمئنا
را عصبي سلولهاي قدرت بتوان اگر اما.است نكرده استفاده سيليكون و مغز حقيقي سلولهاي
اينكه با.دارند برجسته كارهاي انجام براي خوبي پتانسيل آنها كرد ، مهار روش اين با
اما هستند شعور فاقد كاملا محاسبات و رياضي مسائل به پاسخگويي در امروزي كامپيوترهاي
اين اصلي هدف واقع در.بيبهرهاند حقيقي هوش از آنها حال هر بهميرسند نظر به باهوش
است پيچيدهاي بسيار اندام انسان مغز.نيست بهتري كامپيوترهاي ساخت خارقالعاده تحقيقات
از برخي.نشدهاند نزديك آن در حافظهها شكلگيري چگونگي درك به وجه هيچ به دانشمندان و
متعارف كامپيوترهاي نرمافزارهاي توسط مغز فعاليتهاي مدلسازي با تا ميكوشند محققان
معتقد كه است كارشناساني از يكي هرتز فرم پروف اما.ببرند پي آن عملكرد چگونگي راز به
رقابت چيزي با ميتوانيد شما":ميگويد باره اين در وي.فناست به محكوم روش اين است
مغز در نميدانيم دقيقا ما كه است حالي در اين و باشيد داشته آن از درستي درك كه كنيد
".ميگذرد چه
در ميتواند نوروالكترونيك ميكنند ، كار چگونه عصبي سلولهاي اينكه مطالعه بر علاوه
پيش.دارد كاربرد نيز شوند كنترل مغز توسط مستقيما بتوانند كه مصنوعي اندامهاي طراحي
يك مغز توسط كه كردند طراحي روباتي شيكاگو غرب شمال دانشگاه در دانشمندان اين از
سيگنالي ميدهند تشخيص را نور روبات حسگرهاي كه زمانيميشود كنترل گرد دهان مارماهي
به اطلاعات اين از استفاده با نيز عصبي سلولهاي.ميكنند ارسال عصبي سلولهاي به را
مارماهي به معمولا عكسالعمل اين.كند حركت نور منبع سوي به كه ميدهند فرمان روبات
محققان.كند پيدا دريا در كردن شنا هنگام را درست مسير تا ميكند كمك گرد دهان
.روند كار به مصنوعي اندامهاي طراحي در بتوانند مشابه تكنيكهاي روزي كه اميدوارند
از بسياري باشد شده ساخته زنده موجود مغز سلولهاي از كه خانگي كامپيوتر يك داشتن عقيده
احتمال امابازميدارد زندگي قيمت به (ورق فال نوعي) تير سالي بازي انجام از را مردم
شما فعلي پنتيوم 4 كامپيوتر جايگزين زودي به بخواهند نوروالكترونيكي كامپيوترهاي اينكه
به اينكه براي مغز سلولهاي كه است اين مشكلات بزرگترين از يكي.است اندك بسيار شوند
را گرد دهان مارماهي مغز بتوان شايد.دارند ويژهاي مراقبتهاي به نياز كنند كار درستي
اكسيژن از غني فيزيولوژيكي سرم حاوي ظرف يك كمك به شيكاگو غرب شمال دانشگاه روبات در
داشتن نگه زنده.بود نخواهد روز يك از بيشتر آن عمر اينها تمام با اما.كرد نگهداري
كامپيوتر يك قيمت شك بدون كه است حياتي حمايتكننده سيستمهاي محتاج مغز سلولهاي
بايد شود ساخته كامپيوتري چنين اگر.ميدهد افزايش سرسامآوري طور به را نوروالكترونيكي
جدا مثل امروزي ، ماشينهاي توان در كه آنچه از فراتر پيچيدهتري وظايف انجام به قادر
پس از راحتي به بشر مغز كه تجسمي مسائل دست اين از و جمعيت انبوه ميان در چهره يك كردن
و باشد داشته بهتري كارايي پزشكي مسائل در ميتواند فناوري اين.باشد برميآيد ، آنها
دچار تصادفي در كه فقرات ستون از قسمتي كردن جايگزين يا چشم ديد بهبود براي شايد
.باشد مفيدتر است شده آسيبديدگي
Focus,Jun.2002
نميدانيم كه ميدانيم فقط
شد عنوان پلانك ماكس انستيتوبيوشيمي كارشناس با گفتوگو در
سلولهاي و سيليكون تراشه ميان در كه آورديد وجود به سيگنالي موفقيت با شما گذشته سال*
چيست؟ شما آينده كاري برنامه.شد منتقل عصبي
و آنها بين رابطي و بسازيم عصبي سلولهاي از پيچيدهتري شبكههاي داريم سعي ما اكنون
ساخت سوي به جلو روبه گام اولين اين.كنيم ايجاد تراشهها در ديجيتال الكترونيكي لوازم
حتي يا چهار ، سه ، دو ، از فقط تا هستيم آن دنبال به اكنون ما.است پيچيدهتر دستگاههاي
با را حلزون عصبي سلولهاي تا داريم نظر در همچنين.نكنيم استفاده عصبي سلول 10
.كنيم جايگزين رتها مثل پستانداراني سلولهاي
هستيد؟ مواجه مشكلاتي چه با برنامههايتان انجام براي*
در بيشتري سلولهاي اگر اما.است دشوار بسيار تراشه يك در عصبي سلول دو حتي كردن كنترل
ميتوانيم كه كرديم كشف اخيرا ما.بگيريد اختيار تحت را آنها دقت به بايد باشند كار
در.كنيم كنترل مهندسي الگوهاي توسط را سيليكون تراشه روي بر حلزون عصبي سلولهاي رشد
بسيار كار شود ، استفاده رتها مثل پستانداران عصبي سلولهاي از كه هنگامي مشابه مورد
تراشهها با كه اتصالاتي و هستند كوچك بسيار سلولها اين كه چرا.بود خواهد دشوار
جاي به تا ميكنيم سعي ما مشكل اين حل براي.هستند بيدوام و سست بسيار ميكنند برقرار
.كنيم استفاده مغز قسمتهاي تمام از منفرد سلولهاي از استفاده
مفيدتر همزمان طور به عصبي سلولهاي از زيادي تعداد مطالعه كه ميكنيم گمان ما واقع در
اهميت عصبي سلولهاي مجموعه با مقايسه در منفرد سلولهاي ما مغزهاي در كه چرا باشد
.ندارند چنداني
و عصبي سلولهاي ميان ارتباط برقراري كه است مداليساخته هرتز فروم پيتر پروفسور
ميسازد پذير امكان را سيليكون
مغزي سلولهاي از كه باشيم خانههايمان در كامپيوترهايي شاهد آينده در دارد امكان آيا*
باشند؟ شده ساخته
تشكيل الكترونيكي تجهيزات و حقيقي عصبي سلولهاي از كه بسازيد وسيلهاي ميتوانيد شما
وجه هيچ به دستگاه اين واقع در.است علمي افسانهاي تنها راستي به اين اما.باشد شده
استفاده خصوصي به كاربردهاي در تنها آن از ميتوان بنابراين.بود نخواهد پايدار كاملا
اين نتيجه در.دارد خوب بسيار عملكردي تصاوير بازسازي مثل وظايفي انجام در ما مغز.كرد
شناسايي مثلدهند انجام ديجيتال كامپيوترهاي از بهتر را كارها برخي است ممكن دستگاهها
و افتاد نخواهد اتفاق آينده سال يا 10 در 5 قطع طور به پديده اين كه معتقدم من.چهرهها
وسيله به آن همانندسازي و مغز مورد در كافي اندازه به است ممكن كه عدهاي آن برخلاف
.نميدانيم كه ميدانيم فقط ما باشند ، داشته آگاهي معمولي كامپيوترهاي
دستاورد
اونجاست كي تق ، تق ،
رنجبر طاهره:ترجمه
،(P.Weatherhead) ودرهد پاتريك و (M.Smith) اسميت مايرون ،(J.Yock) ياك جيني
درختزار حشره كرمهاي از برخي تازگي به اونتاريو ، اوتاوا ، كارلتون دانشگاه زيستشناسان
خودش براي (Drepana Arcuata) معمولي قلابي نوك بيد لارو.دادهاند قرار بررسي مورد را
محافظت همگونهاياش اعضاي ساير برابر در وي از كه ميسازد ابريشم جنس از لانهاي
صاحبخانه ميشود ، نزديك لانهاي به بيخانمان و بيسروسامان لارو يك كه هنگامي.ميكند
صداي گشودهاش هم از دهاني قطعات يا شكلش پارو مقعدي ساختارهاي آوردن در حركت به با
بنا آن روي را لانهاش لارو كه برگي سطح طريق از صدا اين.ميكند توليد خود از گوشخراشي
.ميشود منتقل كرده ،
ضرب برگ روي را (بريدهبريده صداي) استاكاتو ريتم لارو مواردي در حتي اين ، از غير به
گاهي اما است كافي مزاحمان دادن فراري و كردن دور براي صداها اين معمولا.ميگيرد
صاحبخانه با و ميكند شروع خوبي به را كردن تولوق و تلق و گرفتن ضرب كار مهاجم وقتها
صاحبخانه راندن بيرون در است ممكن متجاوزان بزرگترينميشود صوتي دوئل يك درگير
.آيد در كار از سربلند
سطح طريق از هم و هوا طريق از هم ميشوند ، پخش قلمروطلبانه رويارويي اين طي كه صداهايي
.است مهم حشره دو بين ارتباط ايجاد براي برگ ، طريق از انتقال تنها اما ميشوند منتقل برگ
آن و ميماند باقي هم ديگر احتمال يكبودند هوا شنوايي اندام فاقد حشره كرمهاي زيرا
خاتمه قائله به دعوا ، طرف دو خوردن با و بشنوند را آنها سروصداي پرندگان است ممكن اينكه
.كنند تمام را كشمكششان زودتر چه هر ميكنند سعي درگير ، كرمهاي رو اين از.دهند
Natural History, Apr.2002
ميروند كجا به كجا از مغزها
اللهي فيض كاوه
پزشكي ، يا فيزيولوژي و شيمي فيزيك ، رشته سه در نوبل جايزه ساله تاريخ 102 به نگاهي
به رو روند نخست.است بررسي قابل نظر دو از تغييرات اين.روندهاست سري يك نشاندهنده
دوم و است آمده تفصيل به زير جدول در كه جايزه سه اين از متحده ايالات سهم افزايش
كشور يك زير جدول دركنند قسمت خود بين را جايزه بايد كه نوبليستهايي تعداد افزايش
با.است شده مقايسه آمريكا با نمونه عنوان به آلمان يعني علمي سنت نظر از سابقهدار
اخير سالهاي در متحده ايالات نمايندگان كه دريافت ميتوان برندگان فهرست به گذرا نگاهي
تاريخ جدول اين دراست نبوده چنين گذشته در كه صورتي در شدهاند ، جايزه ثابت پاي يك
و متحده ايالات سهم نهايت در و شده تقسيم دوم جهاني جنگ از پس و پيش دوره به نوبل جايزه
ميشود روشن وضوح به درصدها مقايسه با.است شده محاسبه دوره دو اين از يك هر در آلمان
برابر شيمي 5 در و برابر پزشكي 4 برابر ، فيزيك 3 در تقريبا جنگ از پس آمريكا سهم كه
.است رسيده نصف به رشته سه اين در آلمان سهم كه حالي در شده
چيست موضوع
نخبه كار به مهاجران كيفيت سنجش فيلترهاي از استفاده با گذشته قرن در متحده ايالات
علم تاثير و اهميت آمريكا اندازه به جهان جاي هيچ در شايد.است بوده مشغول جمعكني
از نيز نوبل جايزه مورد در هميشگي روال طبق آمريكاييها ظاهراباشد نشده شناخته
شكار يا پرورش با سويي از ;ميكنند استفاده جبههها تمام در همزمان نبرد استراتژي
اين از هريك در شايستهاي نماينده سال هر تا ميكنند سعي علمي پژوهش از حمايت و دانشمند
غيره و تبليغاتي روشهاي به احتمالا تا ميكوشند ديگر سوي از و باشند داشته رشته سه
آن تكرار و شده ديگر پژوهشگران تشويق موجب جايزه گرفتن.كنند جلب را داوران مساعد نظر
را جايزه دريافت احتمال خود نوبه به عوامل اين.ميكند فراهم آنها براي را ثابت جايگاهي
:مييابد ادامه مثبت بازخورد اين و ميدهند افزايش
نوبل آمريكا طرف از كه دانشمند فيزيك 9 رشته در تنها تاكنون دوم جهاني جنگ از
فيزيك نوبل تنها 11 آلمان خود مدت اين در كه است حالي در اين.هستند آلماني گرفتهاند ،
به خويش وطن از اول تراز دانشمند تعدادي كه نيست اين مسئله كل اما.است كرده دريافت
سنت افراد اين كه است آن برانگيزد را نگراني بايد آنچه بلكهرفتهاند متحده ايالات
يك آلمان مورد البته.گذاشتهاند بنيان ديگري جاي در و برده خود با را پرسابقهاي علمي
مشهور عظيم ويرانههاي بازسازي و انعطافپذيري به آلماني فرهنگ زيرا است اختصاصي مورد
نوپا پايهاي بسيار جانفشانيهاي و فداكاريها با آن علمي سنت كه جايي در اما.است
آدم همچون بايد اندكي تعداد و شده تلف اكثريت بازماندگان مغزها رفتن از پس است ، يافته
.كنند اكتشاف نو از را آتش اول
ميرود كجا به علم
مانده باقي دور خاطرهاي تنها فلسفه و هنر و علم در آن پيشگامي از كه سرزميني اتريش ،
پائولي ولفگانگ به مربوط آن آخرين كه است كرده خود آن از را جايزه هفت رشته سه اين در
مربوط اخير سال سه به فقط آنها از تا كه 4 برده جايزه ژاپن 9 اما.است سال 1945 در
.ميشود
تيمي كار
زمان گذشت با اشتراكي جايزههاي تعداد كه ميدهد نشان نوبل تاريخچه به ديگر نگاهي
با را جايزه مبلغ نوبليستها از درصد تنها 30 جايزه ، نخست سال در 30.است يافته افزايش
رسيده درصد به 90 اكنون عدد اين كه صورتي در كردهاند قسمت ديگر دانشمندان يا دانشمند
هستند طوري ماهيتا اخير دستاوردهاي نخست:باشد داشته ميتواند علت چند افزايش اين.است
نيازمند و بوده رشتهاي بين جديد اكتشافات از بسياري دوم.دارند تيمي كار به نياز كه
هدف با سياسي عوامل شايد سوم ، .هستند وابسته اما گوناگون رشتهاي از دانشمند چند همكاري
تعداد آنكه همه از سادهتر و چهارم.داشتهاند دخالت كباب نه و بسوزد سيخ نه آنكه
.نميدهد كفاف جايزه يك سالي ديگر و است يافته افزايش نسبت به دانشمندان
شيمي |
فيزيك |
پزشكي |
|
141
40
50
26
3
15
%35
%7
%18
%38
1914
1902 |
166
46
70
21
6
10
%42
%13
%13
%22
1907
1901 |
179
42
84
17
5
9
%47
%12
%10
%21
1930
1901 |
جوايز كل تعداد
دوم جنگ از پيش جوايز تعداد
متحده ايالات جوايز كل
آلمان جوايز كل
دوم جنگ از پيشم.ا جوايز
دوم جنگ از پيش آلمان جوايز
كل در.م.ا سهم
جنگ از پيش.ما سهم
كل در آلمان سهم
جنگ از پيش آلمان سهم
.م.ا جايزه نخستين
آلمان جايزه نخستين |
|