جهاني مصلح
ايدئولوژي و التوسر
جهاني مصلح
قائل خاصي اهميت موعود مهدي مساله براي است ، آسماني اديان كاملترين و آخرين كه اسلام
قرآن در كه آياتي و است كرده تشريح و تبيين را آن ديگر مذاهب و اديان از بيشتر و است
و انبياء سوره از آيه 105 جمله آن از كه است زياد شده تفسير موضوع اين به و آمده شريف
.ميباشد مائده سوره از آيه 54 و نور سوره از آيه55 و صف سوره از آيه 9
و شده وارد رابطه اين در زيادي روايات -سني و شيعه -فريقين اخبار در آيات ، بر علاوه
ميآيد ، دست به قم علميه حوزه دانشمندان از يكي غيراستقصايي تتبع و تحقيق از كه تاآنجا
(ص)اكرم پيغمبر از آن به مربوط موضوعات و مساله اين در حديث و روايت هزار از3 متجاوز
.است شده نقل (ع)هدي ائمه و
اهل و عامه كتب از حديث مهدي657 حضرت و جهاني مصلح ظهور موضوع اصل درباره فقط مثلا
كنزالعمال ، منتخب ترمذي ، سنن ابنداود ، سنن ابنماجه ، سنن بخاري ، صحيح:قبيل از تسنن
.است شده نقل...و المحرقه الصواعق الموده ، ينابيع احمد ، مسند
مثلا است بسيار كردهاند ، نقل را آن روايات و بحث موضوع اين درباره كه كتابهايي البته
كتابهاي از كتاب حدود100 در و تسنن اهل معتبر كتاب از60 متجاوز منتخبالاثر كتاب در
نمونه عنوان به آنان ائمه و سنت اهل علماي اكابر از شدهكه برده نام خاصه معتبر
:برد نام را زير افراد ميتوان
سمعاني ، طبراني ، ماوردي ، بيهقي ، نسائي ، مسلم ، بخاري ، ترمذي ، ماجه ، ابن داود ، احمدابن
معتزلي ، شارح جوزي ، ابن حاكم ، اثير ، ابن كسائي ، عساكر ، معري ، ابن ابن ابنقتيبه ، روياني ،
...و شبلنجي طبري ، محبالدين شافعي ، مغازلي ، ابن مالكي ، صباغ ابن
عليه متفق مساله و...تواتر
حد از آن اخبار كه است موضوعاتي از يكي مهدي مساله كه ميشود معلوم كاملا ترتيب بدين
به توجه با و كردهاند روايت را مربوطه احاديث كه رواتي وجود با و است گذشته هم "تواتر"
بحث مورد مساله كه ميشود روشن نمودهاند ، "تواتر" دعوي همگي سني ، و شيعه علماي اينكه
.نيست شبههاي و شك هيچگونه جاي كه است قطعي و ثابت اندازهاي به اسلامي نظر نقطه از
...و شيعي سني ، كوفي ، بصري ، مكي ، مدني ، تابعي ، صحابي ، :افراد همهگونه روات ميان در
:ميبريم نام نمونه عنوان به را زير افراد جمله آن از كه ميشوند يافت
غفاري ، ابوذر الخدري ، ابوسعيد مسعود ، بن عبدالله ،(ع)ابيطالب عباس ، عليبن بن عبدالله
مالك ، سعيدبن انصاري ، ابوايوب ياسر ، عماربن خطاب ، عمربن انصاري ، جابر فارسي ، سلمان
ابوهريره ، اسفع ، واثلهبن زراره ، اسعدبن ارقم ، زيدبن ثابت ، زيدبن عفان ، عثمانبن
...و امالسلمه عايشه ، ،(ع)فاطمهالزهرا
عامه علماي كه را اخباري باب ، اين در روايات تواتر بعدازدعوي خود كتاب در "طبرسي" مرحوم
به قول نيز "شافعي" از و نموده نقل آوردهاند ، خود مولفات و صحاح در ايشان راويان و
.ميكند نقل را روايات تواتر
حال المهدي ، تابه محمد ابوالقاسم امام":مينويسد اينباره در "افندي بهجت بهلول قاضي"
امت ميان عليهالسلام ، امام ظهور نمود ، خواهد ظهور دهد اذن خدا كه وقتي در و بوده زنده
ظهور":ميافزايد سپس وي".نيستيم نيازمند دلايل شرح به كتاب اين در است عليه متفق چون
محاكمه و تشريح محتاج و بوده عليه متفق مساله اسلاميه امت ميان در محمد آل قائم مهدي
علماي عليه متفق "ميتهالجاهليه مات فقد زمانه امام يعرف لم و مات من" حديث چون نيست ،
صاحب بهوجود كه نميشود پيدا اسلام افراد از فردي هيچ بنابراين ميباشد ، خاصه و عامه
..."باشد نداشته اقرار زمان و عصر
قبل موعود مهدي آمدن موضوع":مينويسد معتزلي ، ابيالحديد ابن نهجالبلاغه ، معروف شارح
".است مسلمانان همه ميان عليه متفق عالم انقضاء از
در آنچه":مينويسد خود مقدمه در اسلامي معروف جامعهشناس و مورخ مغربي "خلدون ابن"
آخرالزمان در بايد ناچار كه است اين است بوده معروف قرون تمام در و مسلمانان عموم ميان
و سازد آشكار را داد و عدل و بخشد تاييد را دين و كند ظهور پيغمبر خاندان از مردي
"...مينامند مهدي را او كردو خواهند پيروي او از مسلمانان
ناجي مسيح اما":مينويسد اينباره در خود كتاب در آلماني شهير مستشرق "فلوتن فان"
-كار آغاز در شرف القاب از يكي -بود مهدي به ملقب او.است مشهور و معروف شيعيان درنزد
مهدي ظهور به اعتقاد البته.شد اهلبيت از ناجي آن مخصوص عنوان ، اين كه نپاييد ديري ولي
سنت اهالي بين در چنان منتظر مهدي فكر و نبود بيت آل به مختص امر بدو در او انتظار و
لوح از بهكلي ديگران ، و قحطاني و سفياني مانند را ديگر مهديهاي يادبود كه يافت شيوع
نفوس از ايشان ظهور انتظار و امر اين به راجع پيشگويي شك بدون و زدود آنها خاطر
".است نرفته بيرون مسلمانان
ائمه عدد و مهدي نام به تصريح
بنياسرائيل نقباء مانند آنها تعداد و بوده نفر دوازده مسلمانان ائمه اينكه درباره
ائمه12 اينكه درباره مثلا.است شده نقل خاصه و عامه از حديث صدها است ، نفر دوازده
اينكه و حديث است ، 40 بنياسرائيل نقباء مانند آنها تعداد اينكه و حديث نفرند ، 271
و حديث است ، 91 مهدي آنها آخر و علي آنها اول اينكه و حديث است ، 133 علي آنها اول
و بوده نفر ائمه12 اينكه و حديث است ، 94 مهدي آنها آخر و بوده نفر ائمه12 اينكه
نفر و9 بوده نفر ائمه 12 اينكه و حديث است ، 139 (ع)امامحسين اولاد از آنها نفر 9
.است شده نقل حديث است ، 107 قائمآلمحمد مهدي نهمي نفر و بوده (ع)حسين اولاد از آنها
مولف و است ارقام اين از بيشتر خيلي موضوع ، اصل همانند نيز زمينه اين در روايات البته
.است كرده نقل اينها از بيشتر را قسمت اين احاديث ارقام و فهرست "عهدين بشارات" محترم
كتاب تحريف و...ائمه اسماء
عليبن كه بود خواهند نفر دوازده ائمه كه است شده وارد "فريقين" اخبار در گفتيم..
از خاصه و عامه كتب شمادر را موضوع اين.آنهاست آخرين مهدي و آنها نخستين (ع)ابيطالب
بحارالانوار ، كفايهالاثر ، الجواهر ، و اليواقيت المكيه ، الفتوحات الموده ، ينابيع:قبيل
.بفرماييد مطالعه ميتوانيد...كافي و الامامه دلايل غايهالمرام ، ج 13 ،
در را "فتوحات" عبارت "المهدي" نام به خود كتاب در صدر صدرالدين سيد آيتالله مرحوم
:مينويسد سپس و كرده نقل "الراغبين اسعاف" از موضوع اين
نقل مكيه فتوحات و اليواقيت كتاب از سنت اهل علماي و ما علماي از بسياري را عبارت اين"
".نكردهاند برخورد بدان كتاب ، آن اخير چاپ در لكن و كردهاند
:مينويسند منتخبالاثر محترم مولف و
كه فتوحات نسخه در ولي ميكند نقل را عبارات همين الراغبين اسعاف در "صبان محمد شيخ"
(15).است شده داده تغيير عبارات اين كرده ، چاپ را آن مصر "العربيه دارالكتب"
سپس و كرده تحريف را بزرگان كتب كه است شده حاضر حتي تعصب دست كه ميشود معلوم اينجا از
موضوعات و موضوع اين قبلا كه ديگري مهم كتابهاي با كه نيست معلوم ولي سازد ، منتشر
!بكنند؟ ميتوانند چه نمودهاند ، نقل اصلي مدارك از را آن مشابه
شرح كه "شعراني عبدالوهاب سيد" از عقايدالاكابر فيبيان الجواهر و اليواقيت كتاب در
محيالدين كتاب متن از را موضوع اين است ، عربي محيالدين مشهور عارف مكيه فتوحات مشكلات
به كه المكيه فتوحات كتاب از را كتاب اين من":مينويسد هم كتاب مقدمه در و ميكند نقل
طبع از است بحث مورد كه را قسمتي آن ما اينك و "كردهام تلخيص بوده ، محيالدين خود خط
نقل و ترجمه است ، شده چاپ مصر "الازهريه" مطبعه در _ه سال1307 در كه كتاب آن دوم
:ميكنيم
از قبل و است حق داده ، خبر ما به شارع كه قيامت اشراط جميع اينكه بيان در مبحث65"
امام اولاد از كه مهدي.عيسي نزول و مهدي خروج مانند شد ، خواهد عملي حتما ساعت قيام
با تا ماند خواهد زنده و آمده دنيا به هجري سال255 شعبان نيمه در و است عسكري حسن
...است سال ميباشد703 هجري سال958 كه اكنون حضرت آن عمر پس كند اجتماع مريم عيسيبن
ولي است ، حتمي مهدي خروج (:است اين فتوحات از باب366 در محيالدين شيخ عبارت و)
داد و عدل از پر را زمين و ميكند قيام شود پر ستم و ظلم و جور با عالم اينكه بعداز
اين تا سازد طولاني را روز آن خداوند باشد ، مانده روز يك فقط دنيا از اگر و مينمايد
است ، جد عنها رضيالله فاطمه اولاد از و (ص)رسولالله ازعترت مهدي.كند قيام خليفه
فرزند او و عليالنقي امام فرزند او و عسكري حسن امام پدرش و ابيطالب عليبن حسينبن او
امام فرزند او و موسيالكاظم امام فرزند او و عليالرضا امام فرزند او و تقي محمد امام
امام فرزند او و زينالعابدين امام فرزند او و باقر محمد امام فرزند او و صادق جعفر
"...است عنه رضيالله ابيطالب عليبن فرزند حسين
خسروشاهي هادي سيد والمسلمين حجتالاسلام
ايدئولوژي و التوسر
كه باشد معاصر ماركسيست فيلسوف تاثيرگذارترين (19901918)التوسر پير لويي شايد:اشاره
انديشمندان و لنين ماركس ، آراي بازخواني و تحليل راستاي در را نويني ايدههاي همواره
.است كشيده پيش به منتسكيو و فرويد مانند ديگري
.كرد كنارهگيري آن از بعدها چند هر پيوست ، پاريس در كمونيست حزب به سال 1948 در التوسر
و اگزيستانسياليستي فلسفه از مرلوپونتي و سارتر چون فيلسوفاني با برخورد و آشنايي در او
اجتماعي و فكري فضاي تاثير زير دهه 1960 در التوسر.گرفت بسزا تاثيري شناسي پديدار
از.خواند فرا ماركس انديشههاي در بازنگري به را او جريان اين و گرفت قرار ساختارگرايي
.بود هگل و ماركس انديشههاي در تضاد مفهوم طرد باب ، اين در وي نوآوريهاي معروفترين
كتابهاي او رو اين از.ميدانست ماركس فهم كليد را سرمايه كتاب اوليه بخشهاي التوسر
التوسر.نوشت را "فلسفه و لنين" ،"بخوانيد را سرمايه " ،"ماركس درباره" ،"ماركس براي"
حاصل "روانكاوي درباره نوشتههايي" كتاب.بود گرفته قرار روانكاوي تاثير زير سويي از
تاريخي ماترياليسم بعدي تك ايده از اجتماعي تحولات تبيين در التوسر.بود رويكرد اين
ايدئولوژي ، باب در التوسر ، بحثهاي مهمترين از يكي.گرفت فاصله زيربنا و روبنا بر مبتني
به دارد اجمالي چند هر نگاهي زير مطلب.است آن برابر در شهروندان وضعيت چگونگي و دولت
:ميخوانيم هم با كه ايدئولوژي به نسبت وي نگرش
انديشه و فرهنگ گروه
چگونه بپرسيم كه ميدارد وا را ما مسئله اين.ساختارگراست ماركسيست يك التوسر لويي
بر كه ساختارگرايي با است ، اجتماعي -تاريخي تحليل بر مبتني كه را ماركسيسم ميتوان
اين ميتوان كه ميدهد پاسخ التوسر درآميخت؟ است ، استوار غيرتاريخي -غيراجتماعي تحليلي
.كرد آغاز (ساختاري) ايدئولوژي و (اجتماعي -تاريخي) ايدئولوژيها ميان تمايز با را كار
از و بوده مطيع و تابع ([رعايا]شهروندان)سوژهها چرا كه ميپرسد التوسر راستا ، همين در
ندارد؟ وجود سرمايهداري ضد بر انقلابي -شورش هيچ چرا اينكه و ميكنند؟ پيروي قانون
سوژهها و دولت ميان روابط از وي درك از ايدئولوژيها ايدئولوژيو باب در التوسر بينش
از كه است حكومتي صورتبندي گونهاي التوسر براي دولت.گيرد مي مايه (شهروندان)
سازيم آن جانشين را ملت واژه ميتوانيم اينجا در ما) دولت يك.ميشود ناشي سرمايهداري
از تا گرفته شكل سرمايهداري توليد شيوه توسط (كند كمك دولت مفهوم از دريافتمان به تا
كه (نباشيد خواه باشيد ماركسيست خواه) است درست تاريخي طور به اين.كند محافظت منافعش
كه دارد امكان نيز.است سرمايهداري مفهوم معادل ناپيوسته واحدهاي عنوان به ملتها ايده
كه گونه آن باشد ، سرمايهداري معادل دولتي شكل يك يا و ايدئولوژي عنوان به دمكراسي ،
همين در و)دارند يكساني قدرت و برابرند مردم همه كه ميكند تحميل را توهم اين دمكراسي
.(ميكند پردهپوشي اقتصادي استثمار روابط از جا
-ميكنند رفتار آن قواعد طبق بر دولت يك چارچوب در مردم كه مساله اين تضمين براي التوسر
كه چيزي اولين:ميكند ياد اساسي سازوكار دو از -نباشد منافعشان بهترين جهت در اگر حتي
را كنشها و رفتارها ميتواند كه است دولت سركوبگر دستگاههاي ميبرد ، نام التوسر
اين طريق از دولت.جنايي دادگاههاي زندانها ، سامانه پليس ، :قبيل از كند تقويت مستقيما
اما ;دارد وا تمكين به فيزيكي طور به را شهروندان تا ميكند پيدا را آن قدرت دستگاهها
دولت دستگاههاي است ، مهمتر ادبي مطالعات نظر از و كرده بررسي التوسر كه سازوكاري دومين
و) افراد تا ميآورند پديد را ايدئولوژيهايي كه نهادهايي يعني ، دارد ، نام ايدئولوژيك
مدرسهها:شامل دستگاهها اين.كنند عمل آنها با مطابق و كرده درونه را آنها (گروهها
.هستند...و ورزشها هنرها ، سياست ، قضايي ، دستگاههاي خانواده ، آيينها ، ،(آموزشي مراكز)
پيدا باور آنها به افراد كه ميسازند ارزشهايي و ايدهها از سامانهاي سازمانها ، اين
ايدئولوژيك دولت دستگاههاي كه را ايدئولوژيهايي اين چگونه اما (نميكنند يا) ميكنند
و خودي سوژههاي عنوان به خودمان از اين بنابر و) ميكنيم؟ باور سپس و درونه ميآفرينند
با التوسر پاسخ(كنيم مي ارائه نادرست تفسيري و شناخت سرمايهداري نظام در غيربيگانه
و روشن تاريخي ، ايدئولوژيها:ميگردد آغاز ايدئولوژيها و ايدئولوژي ميان تمايز
ايدئولوژي مسيحي ، ايدئولوژي:قبيل از گوناگوني ايدئولوژيهاي باب در ميتوان.گونهگونند
اما آورد ميان به سخن..و ماركسيستي ايدئولوژي فمينيستي ، ايدئولوژي مردمسالارانه ،
به ;يعني است هميشگي نيز و ساختار يك ايدئولوژي التوسر نظر به.است ساختمند ايدئولوژي
او."ندارد تاريخ ايدئولوژي":ميگويد التوسر دليل همين به.ميشود مطالعه همزماني طور
از بخشي ايدئولوژي كه ماركسيستي ايده اين از را ساختار يك عنوان به ايدئولوژي انديشه
(لكان و فرويد) ناخودآگاهي انديشه به را ايدئولوژي ساختار التوسر اما برگرفته روبناست ،
محتوايش است ، (پايا ساختار) ساختار يك ايدئولوژي كه دليل اين به درست.ميزند گره
مانند شكلش اما انباشت ، چيزي هر از را آن ميتوان رو اين از.ميكند تغيير دائما
ايدئولوژي.ميكند عمل ناخودآگاهانه ايدئولوژي.است ثابت همواره ناخودآگاهي ساختار
اين ميگويد ، سخن ما جاي به داريم ، سكونت آن در ما كه است سامانهاي -ساختار زبان مانند
انتخاب را باورهايمان آزادانه كه اين و هستيم متعهد كه ميكند ايجاد ما در را توهم
.باشيم داشته گزينهها اين براي هم بسياري دليلهاي ميتوانيم و ميكنيم
شرايط با افراد توهمي ارتباط نمود باز ايدئولوژي كه است اين التوسر تز يا فرض نخستين
مردم چرا كه ميكند شروع پرسش اين با مدعا اين توضيح در او.است زندگيشان واقعي
درك را واقعي شرايط چرا هستند؟و زندگيشان واقعي شرايط با توهمي ارتباط اين نيازمند
نميكنند؟
كه انديشه اين و سربرميآورد هجدهم سده از پرسشها اين به پاسخ اولين التوسر نظر به
توطئهانگارانه نظريهاي اين اساس در ولي هستند مستبدان و ايدئولوژي ، كشيشها خاستگاه
-بازنمودها اين به اعتقاد در را مردم تودههاي قدرتمند انسانهاي مشتي ميگويد كه است
.ميفريبند جهان باب در نادرست ايدههاي
صورتبخشي مستعد را انسانها واقعي شرايط از مادي بيگانگي كه است اين التوسر پاسخ دومين
عبارتي به.ميسازد (بيگانه)دور واقعيشان شرايط از را آنها كه ميسازد بازنمودهايي
با نميتوانند انسانها اما است ، بيگانهساز سرمايهداري توليد مادي روابط ذات ديگر ،
باب در داستانهايي اين بنابر و سازند برقرار پيوند (سرمايهداري توليد) آن خشن واقعيت
يا داستانها اين.ميسازند نيستند ، بد هم اندازه آن توليدي روابط اينكه
فاصلهگيري اينجا در.ميسازد بيگانه راستينشان شرايط از را (مردم)بازنمودهاآنها
تا ميكند عمل درد ضد قرص يا مسكن يك مانند درست كه دارد وجود مضاعفي بيگانگي يا دوگانه
انسانها نميشدند ، ساخته داستانها اين اگر.دارد نگه دور بيگانگي رنج احساس از را ما
اين.بزنند شورش به دست كه داشت امكان و ميكردند درك را واقعي توليدي روابط از بيگانگي
بازنمودهاي در كه آنچه كه است استوار فرض اين بر واقعيت و بازنمودها باب در انديشه
بر التوسر.است زندگي واقعي شرايط يا واقعي جهان يافته ، بازتاب ايدئولوژي در جهان توهمي
آدمي هستي ارتباط بلكه نميدهد نمايش خودش در را واقعي جهان ايدئولوژي كه است باور اين
مستقيما را واقعي جهان ما واقع درميدهد نشان را زندگي شرايط از دريافتش و آن با
بازنمودهاي يا جهان نمودهاي باز ميشناسيم ، همواره كه را آنچه بلكه نميشناسيم
كه است داستاني و بازنموده توهمي ، بدلي نسخه ايدئولوژي بنابراين.است آن با ارتباطمان
طور به واقعي جهان رو اين از.ميسازيم واقعي جهان با نسبتمان چگونگي درباره خويش براي
بازنمودهاي و آن با روابطمان حاصل است چيزي بلكه ندارد ، قرار بيرون در عيني
واقعي كه آنچه درباب خودمان براي كه داستانهايي همان -ميسازيم آن از كه ايدئولوژيكي
عمل چگونه ايدئولوژي كه ميدهد نشان اين.ميشوند واقعي سرانجام ميكنيم ، تعريف است ،
با انسانها مواجهه ميدهد ، انجام ايدئولوژي آنچه ماركسيستيتر بيان به.ميكند
.توليدي روابط خود بازنمودهاي تا است توليدي روابط با ارتباطشان بازنمودهاي
شرايط با انسانها روابط خيالي و وهمي بازنمود عنوان به را ايدئولوژي اصل در ماركسيسم
دانشگاه ، استاد يك عنوان به من واقعي شرايط نمونه براي.ميكند چارچوببندي واقعيشان
يك اندازه به من حقوق.ميپردازد آموزش امر در فكري كار به كه كسي.است فرهنگي كارگر يك
واقعي شرايط يا من از استثمار باب در بايد آنچه.نيست سينما ستاره يا وكيل پزشك ،
و آموزش ;اينكه ميشود ، پوشانده ايدئولوژي (لعاب) با شود ، گرفته نظر در من اقتصادي
اجر ولي ندارد بالايي اقتصادي ارزش اگر و است اخلاقي -اجتماعي ارزشي بودن دانشگاه استاد
واقعا كه ميكنم فكر و ميكند شادمان مرا ايدئولوژي از مفهوم اين.دارد همراه به معنوي
مهم هم آنقدرها كه ميدهد نشان اقتصاديم زندگي واقعي شرايط كه حالي در هستم ، مهم فردي
بنابر و (است مهم بودن دانشگاه استاد اينكه)ميشوم ايدئولوژي خريدار رو اين ازنيستم
فكري ارزش يعني خودم ذهني كار حاصل از بيگانگي) برميآيم استثمار با مدارا صدد در اين
براي پول عوض در ديگري اجر كه اعتقاد اين با ،(ميآورم پديد ديگران در كه اضافياي
.ميآورم دست به كار اين انجام
بلكه توليدي روابط ذات خيالي فهم يا توهم نه اما است ، توهم يك ايدئولوژي التوسر ، نظر به
كارخانه در كه چرا هستم ، خونسردي آدم كه ميكنم فكر (مثال براي).آن با فرد ارتباط توهم
كه دليل اين به هستم ، باهوشتر كارگران از كه ميبرم گمان سبب اين از و نميكنم كار
روابط اينجا در.نيستند فعال كارخانه در يا و نبوده زرنگ (كارگران) آنها ميپندارم
روابط اينكه)هستند آموزش فاقد كارخانه كارگران كه است استوار پندار اين بر توليدي
توليدي روابط با من نسبت رو اين از (است گرفته شكل آموزش و كار ميان ارتباط در توليدي
براي.دارد مادي وجودي ايدئولوژي كه ميدهد نشان اين.است آن به نسبت برتري حس گونهاي
گونهاي به سازند ، بنا مادي روابط و مادي كنشهاي بر را تحليلشان كه است مهم ماركسيستها
اموري عنوان به آنها درباره تا نيازمنديم بگوييم ، سخن ايدهها باب در بخواهيم اگر كه
كه است مساله اين بر تاكيد ميدهد ، انجام التوسر آنچه اين ، بنابر.كنيم صحبت ملموس
:دارد حضور جايگاه دو در همواره ايدئولوژي اينكه يعني است ، مادي ايدئولوژي
ديگر يا آييني رفتارهاي قبيل از)گروهي و فردي كنشهاي يا دولتي دستگاههاي در -1
فردي تابع سوژه در -و 2(ميگردد تلقين ويژهاي ايدئولوژي وسيله به كه رفتاري شكلهاي
.است مادي كه
جا همين از.است مبتني تابع سوژه مفهوم بر مادي كنش عنوان به ايدئولوژي التوسر نظر به
ايدئولوژي در يا با جز به كنشي هيچ":ميشود نمودار ايدئولوژي باب در التوسر تز دومين
به ".ندارد وجود تابع سوژههاي براي و تابع سوژه جز به ايدئولوژيي هيچ" و "ندارد وجود
تعيين اعتقادي سامانههاي وسيله به كنشي هيچ و ندارد وجود اعتقادي سامانه هيچ خلاصه طور
.كند عمل آنها مطابق و داشته باور آنها به فردي آنكه مگر نميشود
تابعدر سوژههاي چگونه:كه برميكشد سر التوسر استدلال پاياني بخش جا همين از
و "خود" مفهوم ايدئولوژي چگونه ;ديگر بياني به يا ميگيرند؟ شكل ايدئولوژيك ساختارهاي
به معيني افراد به شكلدهي ايدئولوژي هر كاركرد نظرالتوسر از ميآفريند؟ را "تابع سوژه"
كه آنچه است اين.است اعتقادي سامانه در آنها گيري خدمت به و تابع سوژههاي عنوان
ميدهند ، انجام اعتقادي سامانههاي عنوان به ايدئولوژيها و ساختار عنوان به ايدئولوژي
رابطه همين در.باشند داشته باور آنها به تا واميدارند را (تابع سوژههاي)مردم ;يعني
:دارد اشاره ايدئولوژي در شدن تابع سوژه فراگرد در اساسي نكته سه به التوسر
.ميشويم ناميده آمدن ، دنيا از قبل كه دليل اين به فقط.ميآييم دنيا به تبعيت در ما -1
.هستيم هميشه -هماكنون تابع سوژههاي ما جا همين از
و هستيم خاصي ايدئولوژيهاي در و ايدئولوژي در هميشه -هماكنون تابع سوژههاي ما -2
عنوان به فردي هر باورهاي.ميكنيم تلقي بديهي اموري و حقيقت تنها عنوان به (را آنها)
حقيقي بهسادگي ما براي چه اگر هستند ، شناسايي قابل وهمي -خيالي امور ;يعني ايدئولوژي
.ميكنند جلوه
كه ميكند بدل مطيعي و تابع سوژههاي به را ما (ساختار عنوان به) ايدئولوژي چگونه -3
دهيم؟ تشخيص ايدئولوژيك خاص صورتبندي هر چارچوب در را تبعيتمان جايگاه نميتوانيم
التوسر نيستند؟ نسبي و هستند حقيقي سادگي به ما اعتقادهاي كه ميرسيم باور اين به چگونه
انسانها ايدئولوژي.ميدهد پاسخ استيضاح يا واخواست مفهوم ارائه طريق از پرسشها اين به
يا استيضاح واژه.ميدهد قرار واخواست مورد تابع سوژههاي عنوان به را
از.است همريشه نامگذاري معناي در (appellation) واژه با (interpellation)واخواست
:ميگويد ويژه ايدئولوژي يك.است كردن خطاب گونهاي واخواست يا استيضاح التوسر ديدگاه
!بله:ميگويد ايدئولوژي هستم؟ من منظورتان "من؟":كه ميدهيم پاسخ ما و "!تو آهاي"
!تويي منظورم
تابع سوژههاي عنوان به انسانها دادن قرار خطاب طريق از ايدئولوژي كاركرد التوسر نظر از
و ما مخاطب فردي طور به ايدهها اين ميكنيم فكر كه گونهاي به ميگردد ، آشكار پيرو و
.هستند حقيقي رو اين از
رجحان است ، ايدئولوژيك ساختار از بيرون كه شناخت از صورتي عنوان به علم به التوسر
و مادي كه چرا بوده حقيقي سادگي به واقع در كه است شناخت از نمونهاي (علم).ميبخشد
از تنها ميگردد ، ايدئولوژيك ايدئولوژي ، هنگام چه كه اين تشخيص رو اين از.است عيني
.است امكانپذير علمي معرفت طريق
درباره چگونه كه ميسازد قادر را ما زيرا !بله است؟ سودمند ادبيات براي نظريه اين آيا
خاص صورتبندي يا)ايدئولوژي توليد يا دگرديسي فرعي ، دسته عنوان به ادبي متن يك
تابع سوژههاي عنوان به را ما (متن) چگونه كه اين باب در نيز و بگوييم سخن (ايدئولوژيك
ما ميتواند ادبي متن يك كه شكلي روشنترين ميگويد؟ سخن مستقيما ما با و ميدهد شكل
(مثلا).است مستقيم خطاب از استفاده دهد ، قرار واخواست مورد تابع سوژه عنوان به را
.(خستهكننده تكراري با تم عمو كلبه رمان مانند) گرامي خواننده:ميگويد متني كه هنگامي
يك متني هر طريقي ، به و ميكند واخواست وكارهايي ساز طريق از را خوانندهاش متني هر
.نباشد چه باشد آشكار آن ساختار چه ميآفريند خوانندگان براي تبعيت جايگاه
كلاژ ماري:نويسنده
اينترنت:منبع
ارشاد محمدرضا:از ترجمه
|