نمييابد پناهگاهي كه مردي
افغانستان در فرمايشي جنگ ديگر بار
سودان به القاعده اموال قاچاق
1 زمان اين سيليخوردگان
نمييابد پناهگاهي كه مردي
پايتخت كويت ، آزادسازي براي بينالمللي ائتلاف هواپيماهاي كه هنگامي سال 1991 ، ابتداي
.بزند پرسه بغداد كاخ از بخشي در تا رفت صدامحسين ميكردند ، بمباران شديدا را عراق
تصاوير نميشد برق ، توليد ايستگاههاي و تلويزيون و راديو ساختمان بمباران دليل به اما
مردم براي داشت دور از كه كردند چاپ او از تصاويري عراقي روزنامههاي.كرد پخش را او
شبيه بود پرسه حال در آنكه شوند معتقد بسياري تا شد باعث امر همين.ميداد تكان دست
.خودش نه بود صدام
قصرهاي حتي كه ارتباطي مراكز و نظامي اهداف تنها نه و كرد پيدا ادامه بمباران اين
در و داد قرار حمله مورد را عراق جمهوري رياست قصرهاي از ديگر بعضي و السجود و الجمهوري
در.كرد پيدا ميتوان باشد هركجا در را صدام كه داشتند تاكيد آمريكايي مطبوعات حال همان
شبها و شده پنهان كجا رئيسجمهورشان پس كه شد مطرح عراقيها براي پرسش اين زمان همان
جايي در يا روستايي؟ خانههاي و مزارع در يا پناهگاهها و زيرزمين در ميخوابد؟ كجا را
باشد؟ گماني و حدس هرگونه از دور به كه
پرسش همين ميشود تشديد صدامحسين به نسبت آمريكا تهديدهاي كه ميزاني به نيز ، امروزه
كجا آمريكا تهديدهاي از ماندن امان در براي حسين صدام راستي به كه ميگردد مطرح نو از
ترك را بغداد عراق ، رئيسجمهور آيا كرد؟ خواهند تعقيب را او چگونه آمريكاييها و ميرود
رفت؟ خواهد خارجي يا عرب ديگر كشور يك به خانوادهاش با و
عباس و داشت برعهده را عراق اطلاعات سازمان رياست مدتها كه السامرايي وفيق سرگرد
امور سرپرستي زماني كه كسي الياسري ، توفيق و عدي يعني صدام بزرگ پسر سابق منشي الجنابي
پاسخهايي خود شخصي تجارب و ديدگاه تناسب به داشت برعهده را عراق افسري دانشكده اداري
.ميدهند پرسش اين به
ميخوابد كجا صدام
براي را زيرزميني پناهگاهي هرگز صدام كه متفقالقولند امر اين بر الجنابي و السامرايي
شدن نزديك از اساسا و بوده زمين روي هميشه او.كند بيتوته آن در را شب تا برنگزيده خود
كه است اشتباه اين امنيتي نظر از:ميگويد سامرايي ميكند پرهيز پناهگاهي هر به
ما.نمايد اتخاذ خود براي زيرزمين در را مقري يا و كند فكر پناهگاه يك به صدامحسين
به و شدهاند شناخته پناهگاهها اما ميدهد اهميت بسيار خود امنيت به صدام كه ميدانيم
وسط در العامري پناهگاه بمباران مدعا اين بر ما دليل ميگيرند ، قرار هدف مورد آساني
با جنگ دوران در چه صدام با كه ديدارهايي اكثر من:ميافزايد ادامه در وي.است بغداد
كه بود معمولي كاملا خانههايي در و زمين روي داشتم كويت آزادسازي جنگ در چه و ايران
به.نداشت شدهاي شناخته راه كه خاصي مزارع در يا.برنميانگيخت را شبههاي و شك هيچ
شرايطي چنين در عموما صدام و دارند بيشتري امنيت پناهگاهها از خانهها سامرايي ، نظر
چند بتواند و نشده مشكوك او به كسي تا برميگزيند را مسكوني محلات در معمولي خانههايي
.كند استراحت آنجا در را ساعتي
حرفهاي تاييد با كرد ترك را عراق سال 1998 و بود عدي منشي روزگاري كه الجنابي عباس
با بلكه.نخوابيد پناهگاهي هيچ در صدام كويت آزادسازي جنگ در:ميكند اضافه السامرايي
هم بار يك چنانكه كوچك ، وانتهاي يا و بود تاكسي آنها از بعضي حتي كه معمولي ماشينهاي
بزرگ پسر همراه مدتها كه جنابي.ميرفت طرف آن و طرف اين به داد ، نشان را او تلويزيون
عدي.خوابيد عادي شهروندان خانه در صدام خليجفارس ، دوم جنگ در:ميگويد بوده صدام
آنها با را ساعت چهار كه خواست آنها از و شد معمولي خانهاي وارد پدرم شب يك ميگفت
محله آن و خانه اطراف در معمولي لباسهاي با او مخفي محافظين.شود خارج و خوابيده
.كرد حركت و خوابيد ساعت چهار پدرم.شدند پراكنده
يادآور جنابي.نميخوابد ساعت پنج يا چهار از بيش تلويزيون ، در خود گفتههاي طبق او
در كوچك خانه يك از كه داد نشان حالي در را صدام سال 1995 در بغداد تلويزيون كه ميشود
اين در من:گفت و گذاشت "بيتالامان" نام خانه ، آن بر وي.ميكرد بازديد مزرعهاي وسط
عادي شهروندان خانههاي در همچنين وي.بودم اينجا را مدتي جنگ طول در و خوابيدهام خانه
مزارع المنصور ، الكراده ، العدل ، العارثي ، :مثل است خوابيده مختلف روستاهاي و شهرها در
.است واقع دجله كنار در كه الراشدي
او تعقيب دشواري
چون.شد خواهند مشكلاتي دچار حسين صدام تعقيب براي آمريكاييها ميگويد ، الجنابي عباس
نفر دو فقط الان كه ميشود يادآور وي.ميكند برنامهريزي را خود شخصي امنيت دقت با او
اطلاعاتي دستگاههاي مسئول و او كوچك پسر قصي ، يكي.ميخوابد كجا شبها صدام ميدانند
مشهور قصرهاي و خانهها از صدام ميگويد نيز وي.حمود عبد او شخصي منشي ديگري و عراق
در (الموج) زادگاهش روستاي به حتي و هستند مراقبت تحت همه چون ميكند استفاده كمتر خود
.نميرود هم تكريت
ياد نفر دو هر نظر با عراق افسري دانشكده اداري امور سابق سرپرست الياسري توفيق سرهنگ
.ميشود مخفي زيرزمين در لازم ابزارهاي و تجهيزات تمام با صدام ميگويد و بوده مخالف شده
در مكان يك ساختن حال در خارجي شركتهاي فهميديم بوديم ، بغداد ما وقتي:ميگويد ياسري
بغداد غرب در عقرقوف منطقه تا (مريم كراد) در قصرالجمهوري منطقه از كه هستند بغداد زير
آمريكا اطلاعاتي دستگاههاي كه شد ساخته محكمي تاسيسات از مجموعهاي آنجا.ميشد كشيده
زيرزمين متري از 35 بيش عمق در چون كنند ، بمباران يا كرده كنترل را آنجا نميتوانستند
.بود شده احداث
و شد احداث زيرزمين در شهر همين بغداد متروي پروژه جاي به كه ميكند اشاره ياسري
ياسري از وقتي.درآمد سري صورت به ديگر بعد به هشتاد دهه از كه داشت نيز نقشههايي
و (باشد داشته وجود اگر) ميشناسند را مكان اين آمريكاييها حتما كه ميشود پرسيده
از خوبي اطلاعات آنها قطعا:ميدهد پاسخ كنند تعقيب را صدام و كنترل را آن ميتوانند
نشده مسلط بغداد مركز بر آمريكاييها تا و شده ساخته مجهول طور به شهر اما.دارند آنجا
.ميكند طلب را زيادي زمان و تلاش اين و باشند داشته دسترسي آنجا به نميتوانند باشند
ميكند ترك را عراق صدام آيا
مصاحبه يك در عراق جمهور رئيس سال 1979 ، در خود تبعيدگاه به ايران شاه رفتن از پس
ما برميدارد؟ تير هفت چه براي مرد يك:بود گفته ايران شاه خروج به اشاره با مطبوعاتي
.كند استفاده آن از لزوم موقع در كه برميدارد آن براي را خود تير هفت مرد يك ميدانيم
حرف اين !ميكشت را خود ايران ترك جاي به و ميكرد استفاده خود تير هفت از بايد هم شاه
براي او آيا پرسيد بايد وجود اين باميدهد نشان را عراق جمهور رئيس تفكر طرز حدودي تا
كس هر اما نه؟ يا خواهدكرد ترك را عراق و گرفته را خانوادهاش دست آمريكا حملات از نجات
چه هر حال نيست ، عراق ترك به حاضر هرگز او كه ميداند بشناسد خوبي به را حسين صدام كه
.بشود ميخواهد
عرب سياسي تحليلگران از برخي حتي و خارج مقيم عراقيهاي از برخي گرچه حال ، هر به
كند ، سپري آنجا در را خود تبعيد دوران عراق جمهور رئيس دارد احتمال كه كشورهايي پيرامون
در اخيرا و داده منفي پاسخ گمانها و حدس اين همه به صدام اما ميزنند گمانهايي و حدس
آنها از و استقبال عراقي عشاير شيوخ از بعضي از كه شد ظاهر عراق تلويزيوني برنامه يك
خيانت او به كه بخورند قسم قرآن به او جلوي در خواست آنها از سپس.بكنند را قبرش خواست
غيرمستقيم طور به آمريكا كه افتاد اتفاق آن از پس روز دو اينها ، همه.كرد نخواهند
حملات معرض در عراق تا كند ترك را بغداد خانوادهاش با عراق جمهور رئيس كرد پيشنهاد
مسئله اين بر جنابي و ياسري و سامرايي همه اين بانگيرد قرار بريتانيا و آمريكا نظامي
تفكر نحوه ما:ميگويد ياسري.كرد نخواهد ترك را عراق هرگز حسين صدام كه دارند توافق
افراد تمام اگر حتي كند ، تحمل را شكست آساني به كه نيست كسي او.ميدانيم را حسين صدام
به نه هرگز حسين صدام كه ميكند تاكيد جنابيباشند گرفته قرار مرگ معرض در خانوادهاش
.بود خواهد نه و بوده عراق ترك فكر
المجله:منبع
افغانستان در فرمايشي جنگ ديگر بار
كنستابل پاملا
جماليان شهرام ترجمه
در مردم كردن كار منظره و است محصول برداشت فصل افغانستان شرق در كونار رودخانه دره
طرفتر ، آن كيلومتر چند.است كرده حاكم منطقه اين در را خاصي آرامش ذرت و گندم مزارع
رفتوآمد يا استقرار براي مناسبي محل كه پاكستان كنترل بدون مرز و سنگي متعدد تپههاي
سويي از.ميبرد بين از را احساس اين ميشود محسوب القاعده و طالبان نيروهاي مانده باقي
نيروهاي و كابل دولت دشمن كه منطقه اين در وي مريدان و حكمتيار گلبدين حضور احتمال ديگر
.ميكند تهديد شدت به را صلح و آرامش پايههاي ميشوند محسوب آمريكايي
پايگاه بار يك وقت چند هر اما است ، نديده را نيروها اين منطقه اين در كس هيچ تاكنون
آتش زير _ كونار استان مركز _ اسدآباد شهر اطراف در آن گشتي نيروهاي نيز و آمريكا نظامي
منطقه ، ساكنان از يكي عروسي مراسم در نيز اوقات گاهي.ميگيرند قرار خمپاره گلولههاي
نيروهاي عليه جهاد به مردم آنها در كه ميپردازند اعلاميههايي پخش به اشخاصي يا و شخص
:ميگويد استان اين در افغان نظامي افسران از يكي آزادخان.ميشوند فراخوانده آمريكايي
ارتباط در يكديگر با بنيادگرا گروههاي كه ميدانم اما كنم ، ثابت را اين نميتوانم من"
پاكستان از اسلحه و پول دوباره بتوانند آنها اگرشوند فعال دوباره دارند قصد و هستند
قدرت به كرد خواهند سعي و كرده آغاز را جنگ ديگر بار آورند ، دست به تندرو عربهاي از يا
".برسند
را مردم خشم و اعتراض نيروها اين سوي از منطقه ساكنان از عدهاي دستگيري اما
القاعده و طالبان با ارتباطاتي افراد اين ميكنند ادعا آمريكايي نظامياناست برانگيخته
و طالبان بر علاوه آمريكاييها.ندارند قبول را چيزي چنين استان اهالي اما داشتهاند
نواري حكمتيار پيش چندي.ميكنند نگراني احساس حكمتيار از مردم محلي حمايت از القاعده
گرفته قرار تهديد و انتقاد مورد آمريكايي نيروهاي و كرزاي دولت آن در كه كرد منتشر را
بمباران آماج دهه 80 در شده واقع اسدآباد شمال كيلومتري در 50 كه "موني" روستاي.بودند
مجاهدين درگيري صحنه به بارها نيز روستا اين اطراف و داشت قرار سابق شوروي هواپيماهاي
اين قبايل سران كه دارد وجود احتمال اين حاضر حال در.بود شده تبديل روسي اشغالگران با
داده قرار خود نظامي حمايت مورد را حكمتيار طرفدار نيروهاي يا و القاعده طالبان ، منطقه ،
(سپتامبر) ميلادي گذشته ماه.است نرسيده اثبات به تاكنون چيزي چنين چند هر باشند ،
گسترده عملياتي طي كردند سعي نظامي هليكوپترهاي پشتيباني با آمريكايي نيروهاي
كنند ، نابود را وي نيروهاي و انداخته دام به را حكمتيار فرماندهان از يكي "كشميرخان"
.بگريزد منطقه از خاصي زيركي با توانست فرمانده اين اما
شدند دستگير آمريكايي نيروهاي سوي از منطقه قبايل سران از عدهاي گذشته تابستان طول در
بازداشتشدگان ميان در آنكه ويژه به است ، برانگيخته را مردم ناراحتي و خشم موضوع اين و
رئيس ايناست كرزاي دولت طرفداران از كه ميشود ديده نيز "روحالله حاجي" نام به مردي
در نيز عملا و كرده اعلام آمريكايي نيروهاي و كابل دولت از را خود حمايت بارها قبيله
از عدهاي همراه به روحالله اوت ماه در.بود كرده شركت القاعده و طالبان عليه مبارزه
هيچ آن از پس.شد دعوت منطقه در آمريكاييها پايگاه به صبحانه صرف براي خود اطرافيان
نظامي پايگاههاي در حاضر حال در او كه است اين بر اعتقاد اما نشد شنيده وي از خبري
از تن از 800 بيش روحالله ، دستگيري از پس اندكي.است زنداني كابل نزديكي در بگرام
گوش به را خود اعتراض تا كردند سفر كابل به سپس و جلالآباد به ابتدا قبيله ريشسفيدان
دريافت را پاسخي هيچ تاكنون آنان گفته به اما برسانند ، كرزاي ويژه به افغاني مقامات
با شدت به روحالله حاجي":ميگويد روحالله دوستان از يكي "ارجان حضرت".نكردهاند
.داد قرار آمريكاييها اختيار در را خود پايگاه و كرد حمايت جديد دولت از جنگيد ، طالبان
".است داده ناصحيحي و گمراهكننده اطلاعات آمريكايي نيروهاي به كسي ميكنم فكر
را روحالله بازداشت نميتوانند آنها كه كردهاند اعلام بگرام در آمريكا نظامي مقامات
اظهار كونار مقامات برخي اما كنند ، اظهارنظري وي درباره يا و داده قرار تاييد مورد
ارتباط ميشوند محسوب بنيادگرا گروهي كه وهابي مسلمانان سازمان با او كه داشتهاند
به دادهاند را آن گزارش منطقه ساكنان كه بازداشتهايي ساير ميرسد نظر به.است داشته
به كونار در افغان پليس ساله مامور 19 يك.باشد گرفته صورت افراد هويت تشخيص در خطا علت
شد منفجر آمريكايي نيروهاي پايگاه نزديكي در موشكي آنكه از پس روز يك جهادالله نام
سخت شرايطي در ماه دو مدت به وي.شد داده انتقال بگرام به بسته چشماني با و شده دستگير
خاردار سيمهاي با كه گاراژي در ديگر نفر همراه 25 به وي ميگويد پليس اين.بود زنداني
هميشه گاراژ چراغهاي ميگويد اوبود شده زنداني بود شده تقسيم جداگانه سلولهاي به
صحبت يكديگر با يا و كرده حركت گاراژ داخل نداشتند حق زندانيان و ميشد داشته نگه روشن
روي به سرپوشي گرفتن قرار يا دستان به دستبند بستن قوانيني چنين از تمرد مجازاتكنند
ما با آمريكاييها از بعضي":ميكند توصيف چنين را خود اسارت روزهاي جهادالله.بود سر
ميكرديم ، صحبت هم با ما اگر.نبود صادق آنها همه مورد در اين اما داشتند ، خوبي رفتار
از ميبردند بازجويي براي مرا آنها كه بار هر.ميگذاشتند سرمان روي را سياهي كيسههاي
يا ميكردند گريه زندانيان از برخي.ميكردند سوالاتي كونار در طالبان حضور درباره من
گفتند آنها طولاني زماني گذشت از بعدميكردم تحمل را چيز همه من اما ميزدند ، فرياد
".بازگرداندند خانه به مرا و متاسفند كه
نميتواند كه كرده اعلام بگرام در مستقر آمريكايي نظاميان سخنگوي كينگ راجر سرهنگ
وي اما دهد ، قرار انكار يا تاييد مورد كرده توصيف افغان پليس اين كه را بازداشتي شرايط
از بيگاه و گاه كه سرخ صليب بينالمللي كميته با بگرام در مستقر مقامات كه كرد تاكيد
اصلي ماموريت كه داد توضيح همچنين كينگ.دارند نزديكي همكاري ميكنند ديدار پايگاه اين
كشتن و دستگيري شناسايي ، پاكستان مرز با همجوار استان هر مانند كونار در مستقر نيروهاي
.كند حمايت آن از يا و شود محسوب القاعده عضو كه است كسي هر
گرفته قرار حمله مورد جدي چندان نه شكلي به بارها كونار در آمريكايي نيروهاي پايگاه
به مين يك انفجار اسدآباد ، اصلي جاده در آمريكا نظامي كاروان عبور هنگام پيش چندي.است
را خود كه گروهي كردهاند اعلام نيز افغان محلي مقامات.انجاميد سرباز دو شدن مجروح
به مردم آنها در كه است كرده بيانيههايي انتشار به اقدام مينامد "مسلمان متحد ارتش"
.شدهاند تشويق آمريكايي نيروهاي به حمله
از عدهاي ميشود ، محسوب پاكستان به استان دروازههاي از يكي كه نواب گذرگاه در
آوارگان به اوقات گاهي.دارند كنترل تحت را افراد رفتوآمد پاكستاني و افغاني سربازان
و كرده عبور دروازه اين از خود خانه به بازگشت منظور به تا ميشود داده اجازه افغاني
.كند استفاده كشور از خروج براي گذرگاه اين از ندارد حق كس هيچ اما شوند ، افغانستان وارد
و بودهام اينجا طالبان سقوط زمان از من":ميگويد محل اين افغاني فرمانده "زرگل"
برجسته مقامات اگر.نديدهام كند ، عبور مرز اين از بخواهد كه را مظنوني شخص تاكنون
گل.ميكنيم دستگير و شناخته را آنان كنند ، فرار پاكستان به اينجا از بخواهند طالبان
شكايت اين از وي.نيست راضي آمريكايي سربازان عملكرد از منطقه ساكنان بقيه مانند نيز
از پس و شده دستگير آمريكايي نيروهاي سوي از خطا روي از سربازانش از تعدادي كه دارد
حضور بدون طالبان جستوجوي و مرز كنترل كه دارد قبول وي حال اين با.شدهاند رها مدتي
.نيست سادهاي كار نيروها اين
پست واشنگتن:منبع
سودان به القاعده اموال قاچاق
القاعده مالي مسئولان كردند ادعا پاكستان و اروپا متحده ، ايالات امنيتي دواير بازجويان
خارجي پاكستان و سودان از اخير هفتههاي طي را طلا زيادي مقادير سري طور به طالبان و
روزنامه.كردهاند ترانزيت ثالثي مقصد به عربي متحده امارات و ايران طريق از و كرده
از نقل به ادعا اين طرح ضمن كرد منتشر هفته اين شنبه سه روز كه گزارشي در پست واشنگتن
صورت محصولات ساير بندي بسته در معمولا كه طلا حاوي جعبههاي انتقال گفت خود منابع
ضمن جا آن از و شده حمل دبي يا ايران به كراچي بندر از كوچك قايقهاي توسط ميگرفته
.است شده حمل سودان پايتخت خارطوم ، به چارتر هواپيماهاي با كالاها ساير بين در جاسازي
گفتند آمريكايي و اروپايي مقامات اما است شده جابهجا طلا از حجمي چه نيست مشخص چند هر
القاعده شبكه دسترسي تداوم از نشان را موضوع اين و بوده توجه قابل مذكور طلاي مقادير كه
مقامات.دانستند توجه قابل مالي منابع به افغانستان در طالبان شده ساقط حاكميت اعضاي و
در چشمگير تحول سه نشانگر همچنين طلا جابهجايي كه دارند ادعا اروپا و آمريكا اطلاعاتي
به مساعدت و دادن پناه در ايران ، در گروههايي تزايد به رو نقش:است تروريسم با جنگ
گروههاي توانمندي و سازمان اين مالي مركزي عنوان به سودان مجدد ظهور احتمال ;القاعده
پشتوانه نابودي و اضمحلال رغم به مالياش نيازهاي تامين جديد منابع خلق در تروريستي
.جهان سراسر در سازمان اين مالي
پايتختنشينان روزنامه اختيار در را اطلاعات اين كه منابعي پست واشنگتن ادعاي به
القاعده به متعلق طلاي مقصد عنوان به علت اين به سودان معتقدند دادهاند قرار آمريكا
دارند كافي آشنايي كشور اين با القاعده شبكه رهبران ساير و بنلادن اسامه كه شده انتخاب
متعارف امن مالي بهشتهاي كه ميگويند آنها.هستند جا آن در تجاري ارتباطات داراي و
تحت بودهاند عربي متحده امارات و سعودي عربستان در عرب جزيره شبه در كه القاعده
آن در مالي عمليات كه را سودان القاعده جهت همين به و است بينالمللي شديد نظارتهاي
.است كرده انتخاب نميگيرد قرار توجه مورد
مالي ذخاير اغلب.است بوده القاعده و طالبان ترجيحي مالي ابزار طلا گذشته ساليان طي
اخذ مالياتدهندگان از طلا صورت به نيز ماليات و ميشد نگاهداري طلا قالب در طالبان
شوند اخراج افغانستان از قبل سال يك حدود طالبان و القاعده كه آن از پيش درست و ميشد
مقامات.كردند حمل امن نقاط به جا آن از و دبي به طلا توجهي قابل مقادير گروه دو اين
انتقال جديد دور مورد در كه هستند اطلاعاتي بررسي حال در ميگويند آمريكا ارشد اطلاعاتي
در بيشتر اطلاعاتي ارائه از اما گشودهاند را پروندهاي رابطه اين در و شده واصل طلا
در آنان كه ميدانيم ما":ميگويد آمريكا اطلاعاتي مقام يك.كردند خودداري زمينه اين
مالي منابع جابهجايي و تهيه براي را جديدي راههاي و هستند مالي جديد منابع جستوجوي
".يافتهاند باشد ، منابع اين از استفاده امكان كه جاهايي به
بودند يافته اطلاع آن از محمولات انتقال وقوع از پس ميگويند اروپايي و آمريكايي منابع
القاعده مالي منابع انتقال تا ببرند كار به را تمهيداتي خواستهاند سوداني مقامات از و
ادعاها اين به واكنش در واشنگتن در سودان سفارت سخنگويان از يكيشود متوقف كشور اين به
اخبار قسم اين و ندارد دست در كشور اين به طلا انتقال مورد در اطلاعاتي هيچ كرد اعلام
دست اين از انتقالاتي و نقل نميدهد اجازه هرگز سودان":خواندهاند باور غيرقابل را
القاعده سازمان تمركز نقاط از يكي دارند اصرار اروپايي اطلاعاتي منابع اما "بگيرد صورت
عازم سپس و داشت سكونت جا آن در تا 1996 سالهاي 1991 بين او كه جايي است ، سودان
.شد افغانستان
اما كرده قدرداني تروريسم با جنگ در مشاركت دليل به سودان از متحده ايالات كه چند هر
سودان در دلار ميليون دهها كه بنلادن ميگويند آمريكايي و اروپايي مقامات
هنگام به بنلادن.دارد كشور آن در اقتصادياي منافع كماكان است كرده سرمايهگذاري
زمين گرانبهاي و بزرگ قطعات داشت ، دست در ساختمانسازي بزرگ پروژههاي سودان در اقامت
.كرد كمك بانك يك تاسيس به و درآورد خود مالكيت به را
ميدهد نشان كه دارد وجود توجهي قابل شواهد ميگويد آلمان ارشد اطلاعاتي مقامات از يكي
و است القاعده اقتصادي فعاليتهاي براي امن بهشت و پناهگاه عنوان به عمل حال در خارطوم
و سودان با را روابطش كامل طور به سال 1996 در افغانستان به بازگشت رغم به او كرد ادعا
اطلاعاتي مقام يك كه است چيزي محصول طلا.نكرد قطع كشور اين در سرمايهگذاريهايش
پاياپاي و كالا با كالا تبادلات در طالبان سرمايهگذاريهاي نتيجه را آن پاكستاني
ادعاي به.ميكردهاند معاوضه طلا با را هروئين و ترياك كه ميداند القاعده و طالبان
كشور اين در القاعده حضور و افغانستان بر طالبان حاكميت سالهاي در پاكستاني مقامات
موادافيوني عرضه و توليد دستاندركار شديدا و داشتند موادمخدر قاچاق در عمده نقشي آنان
خشخاش بركشت ماليات وضع و هروئين توليد براي خام ماده عنوان به ترياك عرضه و بودهاند
.ميكرد تامين را آنان مالي نيازهاي از وسيعي بخش
بنلادن به وفادار افراد توسط شده حمل ايران طريق از كه ذخايري از برخي ميشود گفته
نود دهه اوايل در بنلادن باورند اين به آمريكايي و اروپايي مقامات.است گرفته صورت
مالي متخصصان هيات گزارشات از يكي براساس.برد ارث به پدرش از دلار ميليون سي حدود
اين و است مانده باقي سالم و نخورده دست كماكان القاعده مالي ساختار متحد ملل سازمان
.دارند اختيار در استفاده قابل مالي منابع دلار ميليون دهها كماكان سازمان
قانونمند و مشروع ظاهرا تجاري روابط و معاملات از وسيعي طيف ميشود گفته اساس براين
اين كه ميشود هدايت او به وفادار افراد توسط والقاعده لادن بن اسامه سوي از نيابت به
به سالانه و ميشود انجام آسيا و اروپا تا گرفته خاورميانه و آفريقا شمال از معاملات
.ميشود بالغ دلار سيميليون حدود
1 زمان اين سيليخوردگان
*هويدي فهي
عسگري محمدعلي:ترجمه
و مشت معرض در طرف هر از زيرا.گشتهاند زمان اين "سيليخوردگان" مسلمانان ، و اعراب _1
تاراج عصر در ما باشم گفته من اگر.گرفتهاند قرار "سيلي" ادبيتر ، تعبيري به يا لگد
حتي امت ، اين طولاني تاريخ در كه تاراجي.باشم نكرده اغراق شايد گرفتهايم قرار امت اين
مسلمانان استعمار به دست قدرتها ابر.است نداشته سابقه استعمارگران سلطهگري اوج در
ما تاراج ، زمان اين در امابود آنها كشورهاي ثروت هدفشان و آوردند را خود سپاه زدند ،
در.ميشويم تحقير استثناء بدون و ميگرديم تسليم مقاومت بدون و ميخوريم طرف هر از
زمان اين در اما آوردند ، روي آزادي كسب براي مبارزه به و شده بسيج خلقها استعمار ، سايه
در!شديم تحركي هرگونه از ناتوان ما و فرارسيد رخوت دوران و كرد فروكش عالي همتهاي
دولت تا است گرفته سودان ملي موسسه تحريم 12 به تصميم آمريكا دولت كه بود آمده نخست خبر
خاص موسسات اين ليست.كند مجازات جنوب صلح گفتوگوهاي با موافقتش عدم خاطر به را سودان
ملي شركت راديوتلويزيون ، چون اساسي نهادهايي آنها بين در چون.بود شگفتآور واقعا
بازارهاي و مناطق و چاي شركت دو و شكر و نفت و تلگراف و پست و برق سازمانهاي دخانيات ،
بر كننده خرد و كشنده ضربهاي آوردن وارد هدفش آمريكا قطعنامه يعني ميخورد چشم به آزاد
پيشگيري كار اين انگيزه كاش اي.كند افلاس و فروپاشي دچار را آن تا بوده سودان اقتصاد
.ميكرد تهديد سودان وسيله به را آمريكا ملت منافع يا آمريكا امنيت كه بود خطري از
مسئله اماباشد شكل اين به اقتصادي جنگ اين توجيهگر ميتوانست حدي تا كه مسئلهاي
زانو به را سودان دولت كه ميزند دست اقدامي چنين به آنرو از واشنگتن اينكه دهشتناك
با مطابق هم آنكند تمكين جنوب شورشيان رهبران شرايط به تا سازد مجبورش و درآورد
صورت در كرد مقرر و رساند تصويب به "سودان صلح" عنوان تحت آمريكا كنگره كه عجيب قانوني
اشاره حتي آن در و شود اعمال سودان دولت بر تحريمهايي شورشيان با صلح روند پيشرفت عدم
حيرت از انسان وقتي.كرد دادگاه تسليم جنگي جنايتكار اتهام به ميتوان را مقامات كه شده
پرسشهاي وقت آن است ، واقعيت عين كه توهم نه ديده چشمانش را آنچه ميشود مطمئن و درآمده
ساله بيست داخلي جنگ به ارتباطي چه واشنگتن:اينكه جمله ازميگيرد را گريبانش متعددي
آفريقا و آسيا در كه كشورهايي ساير نه و ميشود تاكيد سودان بر دقيقا چرا و دارد؟ سودان
در را متحده ايالات كسي چه آن ، بر علاوه درگيريهاست؟ گونه اين از مملو لاتين آمريكاي و
شده جهاني حكومت يك براي مقري واشنگتن آيا كند؟ تعيين حكم كه داده قرار قاضي موضوع اين
و دهد دستور آنها به كند؟ برخورد خود رعاياي چون ملتها ساير با ميگيرد تصميم خودش كه
آنها نصيب نفرين و لعن صورت اين غير در باشند نداشته تمكين و اطاعت جز چارهاي هيچ آنها
جرات اين آمريكا كنگره اعضاي راهي چه از و چگونه همچنين ، شد؟ خواهند عذاب دچار و گشته
روند پيشبرد عدم صورت در را خرطوم دولت و صادر را قانوني كه كردهاند پيدا را وقيحانه
چنين راه سر بر مانعتراشي صورت در را ديگري دولت آنكه حال.كنند مجازات به تهديد صلح
اين ميتوان چطور نميكنند؟ مكافاتي و مجازات يا سرزنش و عتاب هيچگونه و بخشيده روندي
در و بزند سودان دولت مجازات به دست ميتواند نحو اين به واشنگتن كه كرد تحليل را مسئله
شورشيان جنبش اختيار در حمايت و كمك عنوان به را دلار يكصدميليون سال سه طي حال همان
دهد؟ قرار كشور اين جنوب
كرده تهديد را خودگردان دولت رئيس ياسرعرفات اروپا اتحاديه كه بود آمده دوم خبر در _2
كند كسب فلسطين قانونگذاري شوراي از اعتماد راي نتواند فلسطين جديد دولت اگر كه است
سياسي تماس قطع معناي به تنها نيز او با رابطه قطع.كرد خواهد قطع را دولت آن با روابط
تشويق منظور به فلسطين دولت براي مقرر مالي كمكهاي قطع معناي به حال عين در بلكه نيست ،
متحده ايالات و اسرائيل كه ميدانيم همه ديگر طرف از.است صلح روند ادامه براي آن
چنين ترتيب ، اين به.هستند نو از خودگردان دولت بناي تجديد و عرفات بركناري خواستار
و عرفات شخص از فلسطين ملت نمايندگي تطبيق نه و دموكراسي به علاقه خاطر به نه خواستهاي
بدان دولت اين اعضاي از بعضي كه است خاصي سياسي و مالي فسادهاي آن كمر شكستن خاطر به نه
عرفات جايگزين تازهاي رهبري اينكه آن و است چيز يك تنها آن از هدف بلكه.هستند متهم
حال.باشند خشنود آنها از متحده ايالات و اسرائيل كه آيند كار سر بر تازه گروهي و شود
ميشده كه جايي تا و كرده آنها تقديم را ممكن "نرمش" از حد بالاترين تاكنون عرفات آنكه
ميزان تا كه نميخواهند را رهبري آنها چون.نيست كافي همه اينها اما است ، داده امتياز
استعداد كه ميخواهند را فردي بلكه باشند آنان خواستههاي "پاسخگوي" يا 80درصد 70
كمتر و دارد آمريكا از جدا موضعي اروپا ميگفتيم باشد؟ما داشته را صددرصد تا پاسخگويي
.دارد بيشتري اعتدال فلسطينيها و اعراب با برخورد در و است اسرائيل دولت فرمان به گوش
عرب جهان بر حاكم رخوت حالت ظاهرا و برگشته كاملا ورق اين كه ميرسد نظر به اما
ملحق مسلمانان و اعراب بر "سيليزنندگان" گروه به تا است كرده وسوسه هم را اروپاييها
.شوند
پاسخ كشور اين جنوب شورشيان رهبر شرايط به بايد سودان دولت.است يكي خبر دو اين پيام
حال دو هر دركند خود گوش آويزه را اسرائيل خواستههاي بايد فلسطين ورهبري دهد مثبت
شدهاند گماشته كساني زيرا.نيستند آزاد خود منافع تامين در آنها كه بدانند بايد همگان
اجبار براي زيادي قدرت آنها و باشند منطقه در آنان رفتار حسن بر ناظر و مراقب تا
چه هر كه دولتهاست اين مصلحت به اينرو از.نگهدارند را "ادب" حدود تا دارند دولتها
كه هستند كساني كند ، سرپيچي آن از كسي اگر و دهند پاسخ خوبي به ميخواهند گماشتگان را
.كنند "تاديب" را آنها شد گفته آنچه مطابق
مصري سياسي تحليلگر و نويسنده*
السفير: منبع
|