نوين چالشهاي
زنان سياسي مشاركت موانع
:اشاره
سياسي توسعه.است فرهنگي و سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، ابعاد با جامع فراگرد توسعه ، يك
مشاركت سياسي ، توسعه ابعاد از يكي.است قومي و ايدئولوژيك بار داراي مفاهيم ديگر از بيش
طور به نميتوانند مردان كه آنجا از و ميدهند تشكيل را جمعيت درصد زنان 50.سياسياست
به است ضرورت يك سياسي فعاليتهاي همه در زنان مشاركت كنند ، دفاع زنان منافع از كافي
.است ناتمام دموكراسي آيند ، شمار به اقليتي سياسي ، حوزه در زنان اگر گفت ميتوان كه نحوي
بلكه نميباشد ، دادن راي و انتخابات در زنان شركت معناي به فقط زنان سياسي مشاركت
و تعيينكننده نقش دموكراتيك نهادهاي تمام در زنان كه است آن معناي به مشاركت
جنسيت با فرهنگي و سياسي وظايف از بعضي هنوز كه حالي در.باشند داشته تصميمگيرنده
تعيين را علمي و اقتصادي سياسي ، زندگي در زنان مشاركت واحدي مكانيسمهاي ميشود ، تعيين
سياست سنتي تعريف از نقدي سپس و ميپردازد سياست سنتي تعريف به نخست مقاله اين.ميكند
، سياسي مشاركت از مجدد باتعريف و دهد مي دست به زن جامعهشناسي ديدگاههاي به توجه با
را عوامل اين با مقابله واستراتژي ميكند رابررسي زنان سياسي مشاركت بازدارنده عوامل
اجتماعي علوم گروه دانشيار زنجانيزاده ، هما دكتر توسط حاضر مقاله.ميسازد مطرح
نظرتان از ادامه در كه شده ارائه زنان سياسي مشاركت همايش در مشهد فردوسي دانشگاه
.ميگذرد
كه ميدانيم.است فرهنگي و سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، ابعاد با جامع فراگرد يك توسعه
اقتصاديبه رشد و ميدهد اختصاص توسعه به را دهه 1960 بار اولين براي متحد ملل سازمان
ميشود توصيه سوم جهان كشورهاي به و ميشود گرفته نظر در كشور يك رشد آهنگ ميزان عنوان
پذيرفته نيز موضوع اصل اين.برسند يافته توسعه كشورهاي به شدن صنعتي نظر از كنند سعي كه
از پس دهه دومين دراست مفيد همه براي است سودمند و خوب توسعه براي چه هر كه بود شده
شكست با مواجه جغرافيايي و اجتماعي نظر از شده اتخاذ سياستهاي كه شد مشخص ارزيابيها
بار اولين براي و ميشود مطرح فقيرترينافراد زندگي شرايط بهبود بنابراين.است شده
:ميشود مطرح سوالات اين دهه ، سومين درميگيرند قرار توجه مورد فقير زنان بخصوص و زنان
چيست؟ توسعه از منظور *
است؟ كساني چه براي توسعه *
گيرد؟ صورت بايد و ميگيرد صورت كساني چه توسط توسعه *
ميشود كساني نصيب آن منفي نتايج و دارد منافعي شك بدون كه است فراگردي توسعه شد گفته و
.برسند خود اهداف به مردم تا است وسيلهاي مشاركت.ندارند مشاركتي آن در كه
.مشاركت و برابري با همراه رشد از است عبارت توسعه هدف و
يك توسعه كه است شده پذيرفته امروزه اقتصادگرايي ، طولاني دوره يك از پس بالاخره و
.است فرهنگي و سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، ابعاد با جامع فراگرد
سياسي توسعه
از بسياري و است قومي و ايدئولوژيك بار داراي مفاهيم ديگر از بيش سياسي توسعه اصطلاح
آراء پايه بر اروپايي ، سياسي نهادهاي مسلم تقليد يعني (تجددگرايي) معادل را آن محققين
يا 3 اصل عمل 3 براساس را سياسي توسعه كلمن.ج.ميدانند پارلمان و تفكيكقوا عمومي ،
خود محيط اداره براي نظام كفايت و برابري ،(اجتماعي و اقتصادي) تفكيك.گرايشميداند
او.يافته سازمان تكنولوژي و كاربردي علم گرايي ، عقل وسيله به (غيرانساني و انساني)
كه كفايتي.آورد دست به كفايت سياسي ، نظام يك كه معناست بدان سياسي توسعه ميگويد
.يابد تجلي موفق نهادي صورت به و باشد كامل و نوين كيفي ، نظر از و شود جستوجو آگاهانه
را آنها و آيد فائق متزايد تفكيك از ناشي ستيزههاي و تنشها بر كه يگانگي جديد اشكال -1
.ميآورد كنترل زير
.باشد خواهي مساوات از ناشي تقاضاهاي پاسخگوي كه مداخل توزيع و مشاركت جديد اشكال -2
ساختهاي برمبناي و ميكند تاكيد (سياسي نظام) دولت وسيله به جامعه اداره بر تعريف اين
در شايد تعريف اين.است استوار جامعه اكثريت مشترك ارزشهاي مجموعه پذيرش و ثابت نسبتا
.نميكند صدق است مانده متوقف خارج به وابستگي دليل به آنها توسعه كه كشورهايي مورد
بيوفقهاي مبارزه فراگرد" را سياسي توسعه كه است گونيدك ف.پ نظريه ديگر ، نظريه
را خود گذشته به مربوط مسائل كه ميكوشند آن طريق از سوم جهان دولتهاي كه ميداند
تمام".كنند دور است آينده و حال به مربوط آنچهكه در را خارجي سلطه آثار و بزدايند
مليمشاركت ساختمان كار در را مردم و بريزند هم در هستند پيشرفت مانع كه را ساختهايي
."دهند
صورت مردم نفع به بايد پيشرفت و است خارجي و داخلي سلطه از رهايي بر تاكيد اينجا در
.گيرد
جريان در.است سياسي توسعه ابعاد از يكي سياسي ، مشاركت ميشود ، مشاهده كه همچنان
بحران بحرانها ، از يكي و ميشود مطرح توسعه تحقق شرايط ذاتي تضادهاي و مسائل نوسازي ،
با.است حكومتي امور در عمومي مشاركت براي مناسب شرايط كردن فراهم آن حل كه است مشاركت
با و است جامعه افراد همه فراگير و عمومي مشاركت گرو در سياسي توسعه كه اين به توجه
يا) نميتوانند مردان كه آنجا از و ميدهند تشكيل را جمعيت از نيمي زنان اينكه به توجه
سياسي فعاليتهاي همه در زنان مشاركت كنند دفاع زنان منافع از كامل طور به (نميخواهند
آيند ، شمار به اقليتي سياسي ، حوزه در زنان اگر گفت ميتوان كه نحوي به است ضرورت يك
.است ناتمام دموكراسي
عوامل يعني است زنان مشاركت راه سر بر كه چالشهايي بررسي تحقيق در ما هدف بنابراين
پيمايشي تحقيق يك منظور اين به زنان ، سياسي مشاركت اجتماعي كننده تسهيل يا بازدارنده
كه آن از بيش تحقيقات نوع اين كه شد خواهد داده نشان و ميگيرد قرار انتقادي بررسي مورد
اينكه دادن نشان و تفاوت پارادايم يك طرح سپس و هستند توجيهكننده باشند تبيينكننده
ارائه و موانع بررسي بالاخره و است مردان از كمتر سياسيزنان مشاركت ميرسد نظر به چرا
.راهكارها
سياست مفهوم
دسته.دارد وجود سياسي تعاريف دسته سه كلي بهطور ندارد ، وجود اتفاقنظر سياست تعريف در
.ميكند محدود حكومت و دولت در را سياست كه ميگيرد بر در را تعاريفي اول
نوع همه برگيرنده در را وآن ميبخشند وسعت را سياست تعريف كه هستند تعاريفي دوم دسته
.سياسي رقيب جناح دو يا نفر دو بين قدرت رابطه در خواه ميدانند ، تضاد و قدرت رابطه
.ميكنند محدود سياسي قدرت در را سياست كه هستند تعاريفي سوم دسته و
در ارزشي آمرانه تخصيص محور حول است فعاليتي سياست" كه است معتقد استون ديويد مثلا
شامل سياسي حوزه:ميكنيم تعريف گونه اين است سياسي كه را آنچه و سياست ما جامعه
به را آنها و ميكند نهادي و برميگيرد در را قدرت روابط ميشود اجتماعي روابط حوزههاي
منظور به خاص جهت در آن باورهاي و آن گرايشهاي افراد ، روابط دستكاري و كنترل منظور
.ميگيرد كار به منابع توزيع تنظيم يا كنترل
سياسي مشاركت سنتي تعريف
يا مستمر بيسازمان ، يا يافته سازمان ناموفق يا موفق داوطلبانه عمل هر سياسي مشاركت"
سياستهاي انتخاب بر تاثير براي نامشروع يا مشروع روشهاي كارگيري به شامل دورهاي ،
.است محلي يا ملي حكومت از سطحي هر در سياسي رهبران انتخاب و عمومي اداره عمومي ،
:داد جاي دوتايي دسته شش در ميتوان را مشاركت انواع تعريف ، اين مبناي بر
ابرازي - ابزاري
انفعالي -فعال
اپوزيسيون -حمايتي
وسيله -هدف
توده -نخبه
مردم -ميكند ايفا را اول نقش دولت كه آگاهيدادن نوعي:وسيله يك عنوان به مشاركت
.ميشوند بسيج رژيم به بخشي مشروعيت براي
.بود خواهد دوگانه انواع اين از تركيبي ، سياسي مشاركت هر است بديهي
زنان سياسي مشاركت
و آزادي صلح ، براي مبارزه يعني بود مواجه آن با بيست قرن پايان كه خطيري مسائل بين در
زنان فرودست پايگاه طبيعي ، منابع از منطقي استفاده نابرابريها ، و فقر حذف دموكراسي ،
نظم و جامعه سطوح تمامي در سلطه و انسانينابرابر روابط سبب كه گرفته قرار توجه مورد
.ميشود جهاني
سياسي زندگي در زنان مشاركت كفايت و خصلت و صورت بر كه زنان كهتري سطوح و خاص ماهيت
پايههاي تاريخي ، زمينه سياسي ، و اقتصادي اجتماعي ، ساختهاي تحتتاثير ميگذارد تاثير
زنان سياسي مشاركت بر جغرافيايي و تاريخي متغير دو.ميباشد اجتماعي روابط ايدئولوژيك
.ميگذارد تاثير
سخن سلطه از رهايي و استقلال براي مبارزات دوره از ميتوان سوم جهان كشورهاي مورد در
كه قانوني دولتهاي استقرار از دوره و دارد بههمراه را زنان انبوه بسيج آن در كه گفت
قائل زنان براي محدودي جاي نهادها ولي ميشود ، پذيرفته حوزهها همه در برابري اصل هرچند
.است مراتب سلسله در محدوديت يا (زنان كم درصد) است عددي يا محدوديت اين.ميشوند
يعني) است اجتماعي محدوديت يا و (ميگيرند قرار مديريت مرتبههاي در زنان از كمي تعداد)
با برابري ، اصل و (دارند متوسط يا بالا اجتماعي قشرهاي به تعلق مييابند ارتقا كه زناني
.است نداشته بهدنبال را سياسي برابري خود
در حتما را جغرافيايي و تاريخي خصوصيات بايست مشاركت مورد در تحقيق هر بنابراين
حد چه تا سياسي نهادهاي در زنان حضور كه ميشود مطرح مساله اين آنگاه و باشد برداشته
بايد آنچه.ميدهند تغيير زنان نفع به را چيزي آنگاه آيا دارند حضور هرگاه و است
يا طبقه يك زنان بهعبارتي نيستند ، همگن اجتماعي دسته يك زنان كه ايناست داشت بهخاطر
صرف و دارد وجود منافعتنوع و خواستهها در زنان ميان در و نيستند ملت يك يا نژاد يك
گفت ميتوان.نميدهد تغيير را چيزي زنان مشاركت سطح در مديريت مراتب زندر چند حضور
.نميپردازند زنان مسائل به دولتها ديگر از بيش ميشوند ، اداره زنان توسط كه دولتهايي
;است جنس بيندو اجتماعي روابط ديگر عبارت به و اجتماعي ساختار كند تغيير بايد كه آنچه
نابرابري مساله سياست ، و زنان مساله بهعبارتي.ميشود ناميده پدرسالار نظام كه آنچه
.كنند نهادي را نابرابريها كردهاند سعي نحوي به كه مردهاست برتري مساله بلكه نيست زنان
و مجلس كرسيهاي افزايش دهيد ، افزايش را زنان سياسي مشاركت بخواهيد هرگاه واقع در
وقتي.ندارد زنان وضعيت بهبود براي تضميني هيچ زنان ، به كرسي درصد تعلق50 كردن اجباري
نيست شگفتي جاي باشد عمومي و خصوصي به جهان تقسيم وقتي باشد ، شده نهادي نابرابريهاي كه
زنان ، مشاركت پدرسالارعدم نظام در ولي.باشند نداشته مشاركت به تمايلي زنان كه
ويژگي كاري محافظه است ، زنان خصلت اين گويي كه ميشود آنگونهتبيين آنها ، بيتفاوتي
تبيين اينكرد كاري نميتوان ديگر پس برميگردد زنانه طبيعت به چون و زنهاست
!ميكند راراحت همه خيال سادهانديشانه
نيست يكي مردان و زنان ملموس تجربه مورد در جهان باشيم داشته بهخاطر بايد كه حالي در
درنظر پايه اصل عنوان به را آنها خصوصيات و مردان كه فكري سيستم با نميتوان ديگر پس
را زنان سياسي مشاركت ميخواهيم وقتي.پرداخت سياست و زنان وضع بررسي به ميگيرد ،
ساختاري روابط تا كرد خواهيم ملاحظه و دهيم قرار سيستم كليت در آنرا بايد دهيم ، افزايش
اين از بخواهيم مگر نميبرد راهبهجايي كليدي پستهاي در زنان عددي افزايش نشود دگرگون
نابرابر روابط حفظ خواهان عمق در كه بنماييم سيستمي تثبيت ابزاري استفاده عددي ، افزايش
.ميباشد
.ميكنيم چه هستيم زنان وضعيت عددي افزايش با مواجه وقتي كه ميدهد نشان عيني مثال يك
را پسران درصد و30 دختران درصد تركيب70 دانشگاهها در ورودي دانشجويان كه امروزه
صحبت آيد ، بهحساب ملي موفقيت يك دختران موفقيت آنكه بهجاي ميبينيم جهت همين به دارد
.است برابر قبولي درصد كردن مطرح و مداخله از
را مزايا تمام كه سيستمي كه مادام نيز سياست عالم در زنان موفقيت گفت ميتوان بنابراين
زنان مشاركت افزايش كه هست خطر اين و بود نخواهد شاديبخش چندان ميخواهد جنس يك براي
.مردان بين قدرت جنگ براي وسيلهاي و مزايا تثبيت براي بشود وسيلهاي
دارد ادامه
|