كوچك دلخوشي يك
همبستگي بحران
مرگ سياسي ديالكتيك
ملت خانه ساكنان
خبر حاشيه
كوچك دلخوشي يك
ماند باقي اصلاحطلبان اختيار در مطبوعات بر نظارت هيات اكثريت
رضوي حسين
سالهاي در كشور سياسي عمده نيروي دو نزاع براي ميتوان را متفاوتي و مختلف حوزههاي
كه بوده همهجانبه و گسترده چنان جريان دو اين منازعه واقع ، در.برشمرد خرداد دوم از پس
پروندههاي مجلس ، اقتصاد ، خارجي ، سياست انتخابات ، است مانده معاف آن از حوزهاي كمتر
.عرصههاست و حوزهها اين جزو امنيت حتي و احزاب قضايي ،
با تقريبا.نيست مشكلي چندان كار جريان دو نزاع حوزه مهمترين يافتن حال ، اين با
پس كه هرچند ".بودهاند جريان دو اصلي النزاع منطقه مطبوعات ، " كه گفت ميتوان اطمينان
تريبونهاي اجتماعي كاركرد و اهميت بهار 79 ، در اصلاحطلب مطبوعات جمعي دسته توقيف از
مطبوعات در مطرح سياسي مسائل جامعه ، در گرفته شكل نوميدي تاثير تحت و يافت كاهش مكتوب
اين در جريان دو نزاع كه نشد آن از مانع نيز مسئله اين اما داد ، دست از را پيشين اقبال
.يابد كاهش حوزه
نيروي دو رقابت تاثير تحت ايران امروز سياسي عرصهنيست دشوار چندان مسئله اين تحليل
هرچند ديگري ، و است داده قرار جامعه دموكراتيزاسيون را خود هدف يكي كه دارد قرار متمايز
گفتار ، در و ميايستد آن برابر در خود رفتار در اما ميكند مخالفت آن با صراحت به كمتر
تا ميسازد "محدود" و "مقيد" را دموكراسي اصل پسوندهايي و پيشوند و تفسيرها و تعبير با
نيروي نماد كه جمهوري رئيس "خاتمي سيدمحمد".كند كسب آن از نيز را خود "مطلوب نتيجه"
به مجلس ، علني صحن در مهرماه روزهاي آخرين در خود سخنراني در ميشود ، محسوب نخست سياسي
نشان و داشت اهميت بسيار كه تعبيري.ناميد "مردمسالاري مخالفان" را دوم دسته صراحت
جناح براي ملالآور و مطول خطابههاي و گفتوگو و نصيحت سال پنج از خاتمي كه ميداد
نتيجه اين به ايراني ، جامعه در آن استقرار ضرورت و مردمسالاري جايگاه پيرامون مقابل
.آمد نخواهند كنار مردمسالاري با حال ، هر به كه روبهروست كساني با او كه رسيده
عليرضا".دارند اختيار در را متفاوتي ابزارهاي خود هدف تحقق براي مذكور سياسي نيروي دو
روبهروي زنجيره دو" عنوان تحت را تفاوت اين دانشگاه ، استاد و روزنامهنگار "علويتبار
و تبليغاتي ، جريانسازيهاي روش از مقابل جريان كه ميگويد وي.ميكند صورتبندي "هم
گفتوگو ، جز ابزاري اصلاحطلبان ، اما ميكند استفاده مقابل جناح فعالان عليه اتهامات طرح
.ندارند اختيار در بيان و تحليل نقد ،
همانطور اصلاحطلبان.ميشود روشن جناح دو منازعه روند در مطبوعات اهميت كه اينجاست
تنها همچنان دولت ، و مجلس در قدرت كرسيهاي به دستيابي وجود با دارند اذعان نيز خود كه
.ميدانند مطبوعات را خود اتكاي قابل ابزار
از پس اصلاحطلبان روزنامه اولين سردبيري كه روزنامهنگاري "شمسالواعظين ماشاءالله"
به قوا توازن سياسي ساخت در":ميدهد توضيح چنين را موضوع داشت ، برعهده را خرداد دوم
به را رقابت كه ندارند آن جز راهي اصلاحطلبان خاطر ، همين به.است محافظهكاران سود
اين در مطبوعات و برخوردارند بيشتري استراتژيك عمق از آنجا در كه ببرند اجتماعي عرصه
".گيرند برعهده ميتوانند را توجهي قابل نقش زمينه
بيان عرصه مهمترين هيات در مطبوعات خرداد ، دوم از پس كه بود ايدههايي چنين براساس
را واكنشهايي كه اتفاقي.درآمدند اصلاحطلبان راهكارهاي و راهبردها طرح حتي و نظرات
مسئول مديران محكوميت تا ارشاد وقت وزير استيضاح از اقداماتي سلسله و برانگيخت
انقلاب دوران باسابقه و شاخص چهرههاي گاه كه مديراني.آورد دنبال به را روزنامهها
توقيف روند اين اوج.ميشد شامل را "خوئيني موسوي محمد" و "نوري عبدالله" نظير اسلامي
موثرترين همچنان كه اصلاحطلب جريان حال ، اين با.بود بهار 79 در مطبوعات جمعي دسته
كه زد دست تازه روزنامههايي انتشار به ميدانست ، مطبوعات را عمومي عرصه در خود ابزار
تاثيرگذار سياسي نظر از همچنان اما آوردند دست به را كمتري اجتماعي اقبال و تيراژ گرچه
در نيز آنها كه بودند جديد دوره مطبوعات مهمترين "بنيان" و "نوروز" روزنامههاي.بودند
.نماندند امان در توقيف زنجيره از نهايت ،
جديدي موضوع عمومي افكار حتي و سياسي تحليلگران براي روزنامه دو اين شدن بسته هرچند
مورد اين نكتهايدر اما نميداد ، خبر تازهاي مسئله از "سابق روند تداوم" جز و نبود
را آن امكان پيش ، موارد برخلاف روزنامه ، دو اين گردانندگان.داشت تازگي كه گرفت شكل
آيينه" كه چرا.سازند منتشر تازهاي روزنامه و كنند پيدا تازه مطبوعهاي كه نيافتند
عمر چنان "نوروز" احتمالي جانشين جايگاه در "نو روز" و بنيان ميراثدار عنوان به "جنوب
به.بربستند رخت مطبوعاتي كيوسكهاي از نكرده ، پيدا را خود جاي هنوز كه داشتند كوتاهي
بود ، آنها جمله از "نوروز" با نامي شباهت كه دلايلي به انتشار ، از قبل كه "نو روز" ويژه
.است نيافته انتشار امكان ظاهرا نيز "نو ياس" به نام تغيير از پس حتي و شد توقيف
آن شد ، شدهها توقيف جاي به تازه روزنامههايي انتشار از مانع كه مهمتري موضوع اما
اختيار در را روزنامهاي امتياز حاضر ، حال در اصلاحات جبهه پيشرو و اصلي طيفهاي كه است
و مختلف دلايل به مطبوعات بر نظارت هيات كه گرفت شكل آن خاطر به مسئله اين.ندارند
روزنامههاي تنها نه كه گونهاي به.است كرده كند را مجوز اعطاي چرخه مدتهاست متفاوت ،
.ماندهاند منتظر مجوز اعطاي طولاني صف در نيز پژوهشي و تخصصي نشريات از بسياري كه سياسي
از برخي و گذشته هزار از مطبوعات مجوز مانده معطل درخواستكنندگان شمار ميشود گفته
مناقشات به توجه با.هستند نظارت هيات تصميم چشمانتظار كه است سال پنج به نزديك آنها
آنان كه چرا.است اصلاحات مخالفان سود به آشكارا مجوز اعطاي چرخه كندي مطبوعات ، پيرامون
بيم هم چندان و برخوردارند تبليغي ابزارهاي و مطبوعاتي تريبونهاي از كافي اندازه به
درجه و حاشيهاي ابزاري مطبوعات آنكه ضمن.نميدهند راه خود به را محكوميت و توقيف
فراگيري رسانهاي ابزار تنها نه اصلاحطلبان كه حالي در.ميشود محسوب آنها براي چندم
مواجه زمينه اين در شديد محدوديت با حاضر حال در بلكه ندارند ، سراغ خود براي مطبوعات جز
.هستند
شدن فعال ضرورت بر بيشتري تاكيد اخير ماههاي در اصلاحطلبان تا شده باعث مسائل اين
و دارد برعهده را مجوز اعطاي گلوگاه نقش كه هياتي.باشند داشته مطبوعات بر نظارت هيات
دچار را اصلاحطلب جناح رواني _ عصبي سيستم تيروئيد ، غده كمكاري همچون آن كمكاري
.ميكند اختلال
وي ، نماينده يا و ارشاد وزير شامل اعضا اين.است عضو داراي 7 مطبوعات بر نظارت هيات
از نمايندهاي قم ، علميه حوزه عالي شوراي نماينده مطبوعات ، مسئول مديران منتخب نماينده
نماينده ميشود ، معرفي علوم وزير سوي از كه دانشگاه استاد يك اسلامي ، شوراي مجلس سوي
گرايش به توجه با.هستند فرهنگي انقلاب عالي شوراي از اي نماينده و قضاييه قوه
مديران منتخب نماينده جهتگيري به بسته دارند ، نمايندگي هيات اين در كه دستگاههايي
به 3 نسبت 4 به آن تركيب و شود مشخص نيز نظارت هيات عمومي و كلي گرايش مطبوعات ، مسئول
در مسئله اين.يابد تمايل فرهنگي ، عرصه در كشور حاضر حال عمده گرايش دو از يكي سود به
انتخابات تا شد باعث مجوز ، اعطاي فيلترهاي بودن گشوده به اصلاحطلبان حياتي نياز كنار
گرفت شكل دوره اين در انتخاباتي ترتيب ، بدين.يابد اهميت هميشه از بيش نظارت ، هيات اخير
روزنامهنگاران صنفي انجمن مديره هيات اعضاي از يكي تعبير به هم ، و بود حياتي هم كه
اهالي كه ميكنند تبليغ را مطلب اين مدتهاست مقابل گروه كه چرا.ميشد محسوب "حيثيتي"
پيش در را تازهاي راه و شدهاند دلزده اصلاحطلبان با همراهي از مطبوعات و فرهنگ
ردكننده انتخابات ، اين در توجه قابل راي اختلاف با اصلاحطلبان نامزد پيروزي.گرفتهاند
.افتاد كه بود اتفاقي همان اين ، و بود ادعا اين
عيسي" نظارت ، هيات در حضور براي مطبوعات مسئول مديران نماينده تعيين انتخابات در
در مهاجراني مسئوليت نخست ، سال دو در او.رسيد پيروزي به اصلاحطلب جريان نامزد "سحرخيز
حال در سحرخيز.داشت برعهده را ارشاد وزارت داخلي مطبوعات كل مدير سمت ارشاد ، وزارت
و خرداد دوم جريان تئوريك نشريات خلاء ميكوشد كه است "آفتاب" ماهنامه مديرمسئول حاضر
.كند پر را ديني روشنفكري
كشاكش از پس كه بود "رحيميان محمدحسن" حجتالاسلام انتخابات ، اين در سحرخيز اصلي رقيب
بنياد مسئوليت اينك وي.شد صحنه وارد مقابل گروه حمايت مورد كانديداي عنوان به بسيار
.است "اسلام پاسدار" نشريه مديرمسئول و دارد برعهده را شهيد
درون اختلافات از خبر كرد ، منتشر سحرخيز پيروزي از پس كه گزارشي در "رويداد" سايت
از حتي موضوع اين.است داده خبر انتخابات اين در خود كانديداي اعلام براي محافظهكاران
مسئله اين خبري در دارد ، تعلق جناح اين به كه "خبر يه" سايت.ميشود تاييد نيز آنان سوي
.ميدهد ارائه را دقيقتري اطلاعات رويداد ، گزارش اما.كرد تاييد را
علياكبر" آنان اصلي كانديداي ميشد گفته انتخابات از قبل تا" سايت ، اين نوشته به
وزارت در ميرسليم مسئوليت دوره در كه است "سروش" صداوسيما نشريات مديرمسئول "اشعري
روزنامه مديرمسئول "يوسفپور علي" همچنين.داشت برعهده را مطبوعاتي معاونت پست ارشاد
با.بودند مطرح آنان گزينه ديگر عنوان به نيز مجلس سابق راستگراي نماينده و "روز سياست"
بودهاند ، چندگانگي و تشتت دچار خود اصلي كانديداي معرفي براي كه مقابل گروه حال ، اين
است ، سياسي آشكار صبغه داراي فوق افراد از كمتر كه را رحيميان دادند ترجيح نهايت در
اشعري نفع به بود شده حاضر نيز يوسفپور شد شنيده آنكه ضمن.دهند قرار حمايت مورد
در آنكه گو شد ، دو آن جاي به جايگزيني فرد معرفي زمينهساز مسئله همين و كند كنارهگيري
انسجام نيستند قادر هيچكدام يوسفپور و اشعري كه بودند دريافته آنان برآوردها آخرين
".ميزدند رقم را آنان براي سنگينتري شكست و كنند ايجاد خود گروه براي نسبي
تنها.رفتند كنار سحرخيز سود به اصلاحطلب جريان كانديداهاي تمامي كه بود حالي در اين
سوي از داشت ادعا كه بود "مردمسالاري" روزنامه مديرمسئول "كواكبيان مصطفي" استثنا
كه حالي در.ايستاد سوم مكان در راي كسب 14 با او.است شده انتخابات نامزد "سوم جريان"
.بودند كرده كسب راي سحرخيز 176 و رحيميان 105
در را هيات اين نسبي اكثريت مطبوعات ، بر نظارت هيات به اصلاحطلبان نامزد راهيابي
فضاي در كه دارد شباهت گلي به تنها پيروزي ، اين اما.داشت نگه جريان اين اختيار
اصلاح براي اميدي روزنه كه شرايطي در.است داده غنچه ايران در مطبوعاتي كنوني ياسآلود
صف نيز و هستند زندان در همچنان روزنامهنگاران برخي نميخورد ، چشم به مطبوعات قانون
ميبرند ، سر به بلاتكليفي در است سال سه به نزديك و شدهاند توقيف كه مطبوعاتي گسترده
.است اميدوار سحرخيز عيسي حال ، اين با.ميكند تبديل كوچك دلخوشي يك به را اخير پيروزي
تخلف به رسيدگي مصدر يگانه عنوان به خود اصلي شان بتواند نظارت هيات اگر":ميگويد او
در ناموجه دخالتهاي برخي از ناشي كه كنوني مشكلات از بسياري آورد ، دست به را مطبوعاتي
".ميشود برطرف است ، عرصه اين
جديد دوره در بتواند مطبوعات بر نظارت هيات" ميكند پيشبيني خوشبيني با سحرخيز
مطبوعاتي توسعه برنامه جهت در و آورد وجود به مطبوعات براي بيشتري گشايش خود ، فعاليت
".كند حركت رئيسجمهوري و خرداد دوم جريان
همبستگي بحران
رستگار شهرام
گيلان و گرگان خراسان ، خطه از نماينده سه همت با كه بود تاسيسي تازه حزب همبستگي
شد پا بر
پرونده به نخست بحران.است شده بيروني و دروني بحران دو دچار اسلامي ايران همبستگي حزب
البته كه نيز دوم بحران.است روبهرو متعددي شكايات با كه برميگردد ، حزب اين روزنامه
يعني.است همبستگي روزنامه مسئول مدير جابهجايي نيست ، نخست بحران با بيارتباط چندان
اين مسئولي مدير مدتها كه ورشتخوار خواف مردم نماينده بايسلامي ابراهيم حيدر غلام
ابراهيم به را منصب اين خود استعفاي با اكنون داشت عهده بر انتشار بدو از را روزنامه
.است واگذارده اصغرزاده
به ورود از مانع او سياسي زيگزاگهاي كه است خردادي دوم پرنوسان چهرههاي جمله از وي
وحدت تحكيم دفتر طريق از خرداد دوم انتخابات از پس اصغرزاده.است شده منسجم تشكيلات
پس وي.كرد رد را وي صلاحيت نگهبان شوراي اما.شد مجلس مياندورهاي انتخابات كانديداي
انتخابات دوره نخستين در خرداد دوم گروههاي ائتلاف نامزدهاي مشترك فهرست در آن از
اين كسب از پس و دهد اختصاص خود به را پايتخت سوم راي شد موفق و گرفت قرار شوراها
كه بود حزبي تنها همبستگي و.افتاد خويش تشكيلاتي جايگاه فكر به اصغرزاده كه بود موفقيت
حزب همبستگي زيرا.نمايد پياده حزب درون را خود اهداف و بپيوندد آن به ميتوانست وي
اين و شد پا بر گيلان و گرگان خراسان ، خطه از نماينده سه همت با كه بود تاسيسي تازه
محمدرضا و ندارند اصغرزاده بر چنداني تفوق همبستگي حزب سياسي رجال عنوان به افراد
ميبايست واقع در را كشور بهزيستي سازمان رئيس و سبزوار سابق نماينده راهچمني
.دانست همبستگي حزب بنيانگذار
يگانه عنوان به شوراها انتخابات نخستين در نظارت مركزي هيات در موقعيتش سبب به وي
وقت نماينده اجاق موسوي همراه به يادماندنيش به تلاشهاي و هيات اين عضو اصلاحطلب
رد آستانه در كه اصغرزاده جمله از اصلاحطلبان از بسياري صلاحيت تاييد براي كرمانشاه
ميل موضوع همين و داد ارتقا اصلاحطلبان نزد را وي سياسي موقعيت بود گرفته قرار صلاحيت
توانست وي كه بود دوره همين در و گرديد بنياد آن توسط همبستگي حزب كه شد سرمايهاي به
مجلس دوره ششمين انتخابات تا روند اين اما.نمايد كسب را روزنامه و سياسي حزب امتياز
راهچمني.نهاد افول به رو مجلس انتخابات در مشاركت حزب چشمگير پيروزي از پس و نپاييد
شكست يك منزله به حوزه آن در كانديداتورياش چراكه شد منصرف سبزوار در خود موقعيت از
مجلس وارد خرداد دوم ائتلاف سرمايه با تا شود كانديدا تهران از تا گرفت تصميم لذا بود ،
حزبي سرمايه با شد ناگزير راهچمني و نداد قرار ليست در را او نام مشاركت جبهه اما.شود
به راهيابي از وي ترتيب بدين و نكرد كفايت سرمايه اين اما شود انتخابات گود وارد خويش
.شد تمام گران وي براي مجلس به راهچمني راهيابي عدم.ماند باز ششم مجلس
در مناسبي جايگاه تا داشت اميد جمهوري رياست به خاتمي آقاي مجدد انتخاب از پس راهچمني
.رسيد بهزيستي سازمان رياست به وي اينكه تا.آورد دست به جديد دولت
سازمان مسئوليت كسب از پس كه است فعالاني جمله از راهچمني ناظران اين انتقاد به
بروز بر دليل موضوع اين شايد و ندارد خويش حزب در قابلملاحظهاي فعاليت ديگر بهزيستي
قندهاري قربانعلي مرحوم جاي آنكه ويژه بهباشد همبستگي حزب درون در انشقاق و شكاف
نماينده حضرتي الياس تنها و است خالي نيز حزب اين موسسان از و گرگان مردم فقيد نماينده
از يكي عنوان به داشت راهچمني با مشابهي وضعيت ششم مجلس انتخابات در كه رشت مردم پيشين
راه اندازهاي تا اعتماد روزنامه انتشار با نيز وي گرچه.است مانده باقي حزب ستونهاي
.دارد مستقل نسبتا عملكردي و است كرده جدا همبستگي از را خود
محافظهكاران كه مجلسي.بود چهارم مجلس اقليت فراكسيون شاخص چهرههاي از حضرتي الياس
مجوز اعطاي عدم خاطر به را بشارتي وقت كشور وزير بار يك وي.داشتند مطلق اكثريت آن در
با نيز پنجم مجلس در و كشاند مجلس به آبان سيزدهم مناسبت به وحدت تحكيم دفتر به راهيابي
در راهچمني مشابه وضعيتي ششم مجلس در اما شد ، مجلس راهي امام خط طرفدار نيروهاي حمايت
در نتوانست مشاركت حمايت عليرغم اما شد نامزد تهران در رشت جاي به و كرد پيدا سبزوار
.يافت راه مجلس به دوم دور در نهايتا اينكه تا شود مجلس راهي انتخابات اول دور
در ويدارد مشاركت جريان با نزديكتري رابطه همبستگي حزب اعضاي ساير به نسبت حضرتي
اين ترديد نيز خرداد دوم كنگره در همبستگي حزب شركت درباره خويش موضعگيري تازهترين
حفظ در موثري نقش ميتواند وي ناظران اعتقاد به و كرد تكذيب كنگره در شركت از را حزب
.نمايد ايفا اصلاحطلبان ميان در همبستگي
حزب از بايسلامي ابراهيم و راهچمني دوفاكتوي كنارهگيري با باورند اين بر ناظران
بر ديگري ناظران اما شدهاند مايشاء فعال موصوف حزب در حضرتي و اصغرزاده اينك همبستگي
.نمايد زيادي مقاومت اصغرزاده با مواجهه در بتواند حضرتي نميرسد نظر به كه باورند اين
از بهرهبرداري دنبال به شهروندان شوراي در فراكسيون يك تشكيل به توجه با اصغرزاده زيرا
.بود خواهد شوراها ، انتخابات دوره دومين در آن ارگان روزنامه و مذكور حزب
مرگ سياسي ديالكتيك
شايان عليرضا
و پدر با كه هنگامي.الهي رحمت و غفران و ميكنند جميل صبر طلب.ميگويند تسليت همه
مرهمي كه شايد ميآورند ، زبان بر چند جملاتي و ميخورند تاسف ميدهند ، دست داغدار برادر
و ادب اظهار از نوعي ;است شيوه يك حال هر به تسليت آيينداغديدگان خونين دل بر باشد
باشد ، مهم ميگذرد فيالضمير ما آنچه و درون اسرار شيوه اين در آنكه از بيش.همدردي
روز يكدرگذشت نوري عليرضا.دارند اهميت ميشوند ، آورده زبان بر كه عباراتي و جملات
پزشكي آموزش حذف پيشنهاد نوري عليرضا چگونه كه ميآورند ياد به نمايندگان وي فوت از پيش
را نوري عبارت چگونه كه ميآورند ياد به مطبوعات اصحاب و داد را علوم وزارت به الحاق از
صفحات تارك بر (باشد صادقانه "برادرم" مورد در كارگزاران اظهارات اميدوارم بود گفته كه)
و بود بازگشته مطبوعات اخبار به كمون دورهاي از پس نوري عليرضا نام.بودند نشانده يك
منتقدان نبودند كم.درگذشت خويش برادر زندان سال چهارمين آستانه در او اتفاقا
عبارات انتظار آنان.داشتند گلايه مجلس به ورود از پس آنان فعاليت نحوه از كه نمايندگان
مجلس تريبون پشت از چشمگيري نطق كه هنگامي و داشتند فراواني سياسي تحركات و آتشين
رنگ داشتند ، ششم مجلس انتخابات هنگام به كه را اميدهايي و انتظارات نكردند ، مشاهده
برخلاف نوري عليرضا.شدند مايوس نگرفت را واقعيات جاي تخيلات كه آن از و ديدند باخته
و نشد سياست جسور مرد بودند ، فرستاده مجلس به برادري نسبت با را او كه كساني آن انتظار
عهده بر را درمان و بهداشت كميسيون رياست و شود روانه خويش تخصص زاويه به داد ترجيح
وظايف ميداد پاسخ او ميرسيد نوري عليرضا گوش به انتقادات وقتي كه شد بارهاگيرد
كميسيون در كار با كه سياسي فعاليتهاي و دستور از پيش نطقهاي با نه را خويش نمايندگي
با و ندارد سياست گرو در دل چندان كه بود داده نشان نوري عليرضا.ميدهد انجام مربوطه
اما.كند آمد و رفت هم كارگزاران فراكسيون با ميتواند مشاركت فراكسيون در عضويت وجود
متفاوت تسليت عباراتشود گذاشته كنار به تحليلگران سياسي عينكهاي كه نشد باعث وي مرگ
"رحمتالهي و غفران مسئلت" و اصلاحطلب مطبوعات سوي از "درجات علو و جميل صبر طلب":بود
پدري.داغدارند نوري خانواده.است گذشته در نوري عليرضا حال هر در.ديگر مطبوعات سوي از
را فرزندي باشد ، داده دست از تازگي به زندگي سال ساليان از پس را همسرش كه كنيد تصور را
.ميخواهد فراواني تحمل و است سنگيني مصائب !گور در خفته را ديگري و و ببيند زندان در
.دارد ديگري گرو در دل باشد ، ايستاده فردگرايي شانههاي بر كه آن از بيش هنوز ايران ملت
.كند درك را آن مفهوم و مصداق ميتواند كاملا كه است واژهاي ملت اين براي "مظلوميت"
.دارد را سياسي نيروي يك اوجگيري و سياسي نگاه يك ايجاد براي انگيزه بهترين "مظلوميت"
مظلوميت ، از كه ميريزد پايه را تعاملي و ميكند فرصت به تبديل را مصائب است ، عجيب دنيا
پروا بودن ابژه و واقعيت از حد از بيش كه است واژهاي "مظلوميت".ميآفريند كاريزما
تشييع زمان اگر حال هر در.ميشود تبديل سوژه به كه است آدميان ذهنيت و تلقي در و دارد
به (شنبه) شده اعلام تاريخ از (است برادري نسب مرجع نوري عليرضا بار اين) "برادر" جنازه
بهتر حاضر جمعيت ميزان از سياسي پيشبيني و استنتاج يك امكان نميكرد ، تغيير پنجشنبه
.چيست مردم ديدگاه كه ميشد مهيا
ملت خانه ساكنان
2_ انصاف براي قانوني
مصوبه اين ماده 3 از جزيي تاريخ همان در ايراد اين بر علاوه نگهبان شوراي ديگر سوي از
عنوان و دانست اشكال دچار باز نيز را منصفه هيات اعضاي انتخاب نحوه اجرايي امور خصوص در
خلاف است ، قوه آن رئيس اختيارات از و قضاييه قوه اجرايي امور از ماده 3 ذيل چون كه كرد
براي نيز خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون صورت هر در.شد شناخته اساسي قانون اصل 157
حضور در مصوبه اين بررسي به اقدام مرتبه پنجمين براي تاريخ 12/6/81 در جديد اشكالات رفع
تا ميبندد كار به را خود سعي تمام كه كرد اعلام قاطعيت با و نمود نگهبان شوراي نماينده
قانون شكل به منصفه هيات طرح اينكه در و نرود نظام مصلحت تشخيص مجمع نزد مصوبه اين
كميسيون.برآمد ايراد دو اين اصلاح درصدد سپس و ميكند قناعت هم حداقلها به درآيد ،
جايگزين را "قضاييه قوه نظر تحت دادگاههاي" واژه يك ماده به مربوط ايراد رفع براي
و است علني مطبوعاتي و سياسي جرايم به رسيدگي:نوشت ماده اين در و كرد "صالحه دادگاه"
مربوط ايراد.ميگردد تشكيل قانون اين طبق قضاييه قوه نظر تحت دادگاههاي در منصفه هيات
زير تهران استان در ماده اين اجرايي امور كه كرد اصلاح نحو بدين نيز را ماده 3 ذيل به
شهر شوراي رئيس و تهران استان دادگستري كل رئيس دادگستري ، وزير از مركب شورايي نظر
و دادگستري وزير نماينده استان ، دادگستري كل رئيس شورا ، اعضاي استانها ساير در و تهران
مجلس در استان نمايندگان از يكي استان هر در.بود خواهد استان مركز شهر شوراي رئيس
شورا جلسات در ناظر عنوان به خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون انتخاب به اسلامي شوراي
در يعني طرح اين بررسي جلسه آخرين در ماده 3 به مربوط اصلاحيه البتهنمود خواهد شركت
برخلاف يك ماده اصلاح اما گذشت مجلس تصويب از اعتراضي هيچ بدون و سريعا تاريخ 29/7/81
و اصلاحطلبان از برخي سوي از جدي واكنشهايي با طرح اين با مواجهه در مجلس قبلي روند
اعلمي اكبر قرباني ، موسي قوامي ، ناصر مزروعي ، رجبعلي جمله از اقليت فراكسيون اعضاي حتي
كردن منحصر با كه داشتند تاكيد اساسي قانون مكرر اخطارهاي دادن با آنان.گرفت قرار...و
بدون خاص دادگاههاي از برخي عملا قضاييه قوه نظر تحت دادگاههاي در منصفه هيات حضور
ميردامادي محسن ولي.است اساسي قانون اصل 168 با مغايرت در اين و ميمانند منصفه هيات
و هستند قضاييه قوه نظر زير ما دادگاههاي درصد اينكه 90 طرح با مربوطه كميسيون رئيس
از را درصد اين 90 ندارند ، قرار قضاييه قوه نظارت در كه درصدي خاطر 10 به كه است بهتر
دارد ، وجود شبهه جاي اساسي قانون اصل 168 جهت به كه هرچند و نكنيم محروم منصفه هيات حضور
برعهده را مجلس اداره زمان اين در كه خاتمي محمدرضا سويي از.برآمد آنان توجيه درصدد
اصلاح كه كرد اعلام و نپذيرفته را نمايندگان اساسي قانون اخطارهاي از هيچكدام داشت ،
كمك به نمايندگان اكثريت نهايت در و ندارد اساسي قانون اصل 168 با مغايرتي هيچ يك ماده
.دادند موافق راي اصلاحيهاش به و آمده خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون
خبر حاشيه
مرزي آتشسوزيهاي
افزايش پي در و پيش ماه دودارد ادامه همچنان عراق و ايران مرزي نيزارهاي آتشسوزي
مناطق نيزارهاي ميان در را وسيعي آتشسوزي عراق نيروهاي عراق ، به آمريكا حمله احتمال
معارضين احتمالي حملات با مقابله هدف با امر اين ميشود گفته.انداختند راه به جنوبي
آتشسوزيها از ناشي دود.شود بيشتر عراقي نيروهاي ديد افق تا ميگيرد صورت عراق جنوب
كاملا آبادان و حميديه هويزه ، سوسنگرد ، خرمشهر ، اهواز ، شهرهاي از "هورالعظيم" منطقه در
.بيايد شهرها اين سمت به نيزارها آتشسوزي غليظ دود كه ميشود موجب باد حركت.است هويدا
افراد و كودكان از متعدد اطلاعيهاي در خوزستان زيست محيط حفاظت كل اداره علت همين به
زدن آتشكنند خودداري شهر سطح در تردد از كه است خواسته قلبي بيماران خصوصا و مسن
جلوي ايران بود داده اطمينان كشور وزير پيش چندي كه ميگيرد صورت حالي در مرزي نيزارهاي
انقلاب اعلاي مجلس همچنين.گرفت خواهد را عراق سمت به خود مرزهاي داخل از تهديد هرگونه
تصور گفت است مستقر ايران در كه عراق دولت با مخالف شيعه گروه مهمترين يعني عراق
كرد اشاره گروه اين حال ، عين درباشد مربوط شيعيان مسئله به بار اين آتشسوزي نميكند
.نميداشت وجود آتشسوزي امكان نميكرد ، خشك را عراق شرقي جنوب مردابهاي بغداد اگر كه
ميزبان كه ميآمد حساب به جهان سطح در زيستي مهم ناحيه يك عراق شرقي جنوب باتلاقي نواحي
سكونتگاه همچنين ناحيه اين.بود پرندگان ويژه به وحش حيات موجودات از گستردهاي طيف
زيست محيط برنامه.ميكردند دنبال را مردابنشيني فرد به منحصر زندگي كه بود مردماني
محيط فاجعه را آن و است رفته بين از باتلاقها درصد نود حدود است گفته متحد ملل سازمان
نواحي اين به عمدهاي خسارات كه حالي در.است كرده توصيف بشر نوع براي زياني و زيستي
ملل سازمان.دارد قرار ايران در باتلاقها اين از بخشهايي اما شده ، وارد عراق سوي از
ايران غرب جنوب نيزارهاي است شده باعث منطقه به آب جريان كاهش و سدسازي كه ميگويد متحد
است خواسته ايراني مقامات از ملل سازمان.كند پيدا كاهش نصف به دهه 1970 با مقايسه در
آن به كافي آبي منابع فعلي ، شكننده اما فرد به منحصر اكوسيستم بقاي از اطمينان براي
كرده اعتراض عراق به نيزارسوزيها پيرامون ايران خارجه وزارت ميشود گفته.دهد اختصاص
.است
ميكند ديدار نوري با دوباره خاتمي
.كرد ديدار وي با نوري عبدالله شدن زنداني از پس بار سومين براي جمعه روز جمهور رئيس
دو همچون گرفت صورت نوري عبدالله برادر درگذشت مناسبت به تسليت اعلام براي كه ديدار اين
به اول بار.است بوده وي با همدردي ابراز براي نوري عبدالله با جمهور رئيس قبلي ديدار
نوري عبدالله تصادف حادثه از پس دوم بار و (سال 1379) نوري عبدالله مادر درگذشت هنگام
.نبود همدردي ابراز از فراتر طرفين گفتوگوي نيز ديدار اين در.نوروزي 1380 تعطيلات در
به كه چرا شد غافلگير نوري عبدالله منزل به ورود از پس جمهور رئيس ميرسد نظر به درواقع
آغاز درپيچيد نوري منزل اول طبقه در خبرنگاران و عكاسان دوربينهاي صداي ورود محض
با سرانجام اما نداشت وجود عكاسان حضور ويژه به جلسه اين خبري پوشش براي چنداني توفيق
پس ترتيب بدين.آمد وجود به جلسه اين از اطلاعرساني امكان خوشرو و ابطحي آقايان همكاري
جمهور رئيس دفتر رئيس و برادر خاتمي علي آقاي نوري منزل از خبرنگاران خروج دوبار از
ملاقاتكنندگان از جمعي حضور و نوري آقاي تاثر شدت اماداد را خبرنگاران بازگشت اجازه
رئيس.بگويد سخن خود سابق وزير با بيشتر دقيقهاي چند نتواند خاتمي آقاي شد سبب وي با
بدرقه او توسط كه حالي در و كرد ترك را نوري منزل كه هنگامي جلسه اين پايان در جمهور
.كند ديدار نوري با دوباره كه كرد اميدواري ابراز ميشد
بود جريان در (ره)امام اول لحظه همان از
تاريخ از تازهاي اطلاعات "نقد كتاب" فصلنامه با گفتوگو در رفسنجاني هاشمي آقاي
قضيه همان در":است گفته مصاحبه اين از بخشي در وي.كرد فاش را ايران ديپلماسي
تسليحات آنها از ما كه داشتند قبول يعني بود جريان در امام اول لحظه همان از مكفارلين
رجايي شهيد دولت يكبار":است افزوده همچنين ايران اسلامي جمهوري سابق رئيس ".بگيريم
اين بود فرموده بود شنيده را اين امام وقتي دولتها نه داريم كار ملت با ما كه بود گفته
سياست در كه ميگرفتيم تصميم دوره آن در ما خصوصي ، جلسات در ميزنيد؟ كه است حرفي چه
اعلام حج حادثه به اشاره با رفسنجاني هاشمي آقاي ".نكنيم درست مشكل خودمان براي خارجي
از اگر بود گفته ايراني حجاج شتم و ضرب قبال در (ره)امام اينكه از بعد حتي":است كرده
.كنيد حل را حج مسئله و برويد گفتند و كردند جمع را ما نميگذريم عربستان از بگذريم صدام
عربستان با برويد باشيم ، كرده تعطيل اسلام و انقلاب در را حج كه بپذيرم نميتوانم من
اشاره با خود مصاحبه از ديگري بخش در نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس "كنيد حل را مسائلتان
ما دولت كوزوو مسئله در":گفت امام حضرت رحلت از پس اسلامي جمهوري دولت خارج سياست به
ديگر وضع با مقايسه قابل كه داشت ديگري خاص وضع چچن اما كرد كمك مسلمانان به و شد وارد
فدراسيون جزء كشور اين چچن در كه حالي در..داشت وجود مستقلي دولت كوزوو در.نبود
هم انگليس و آمريكا براي چچن مسئله در كردن دخالت حتي شود تجزيه ميخواست و بود روسيه
".نبود مقدور
نشده آزاد زندانيهاي
عراق زندانهاي از عراق ايرانيالاصل اتباع آزادي عدم از ايران اسلامي جمهوري خبرگزاري
در همچنان ايرانيالاصل اتباع عراق در زندانيان عمومي عفو اعلام عليرغمكرد گلايه
.ندارد وجود دقيقي آمار عراق در ايرانيالاصل زندانيان دقيق تعداد خصوص در.هستند زندان
حدود 10 كه است گفته نيز كويت شيعه علماي تجمع كل دبير مهدي باقر محمد سيد آيتالله
وي.شدهاند دستگير رژيم توسط سال 79 در كه هستند زندان در ايرانيالاصل عراقي هزار
تقي محمد خلخالي ، مرتضي قزويني ، صادق سيد چون مجتهداني افراد اين ميان در است مدعي
.دارند وجود علياصغرالاحمدي و جواهري
|