تيرانداز شكارتك
جنگل خداحافظ
11_ آمريكايي قضاوت
5_ نامدار خانوادههاي
تيرانداز شكارتك
در "استوارت" قهوهخانه در مرد و جوان پسر شب هر:ابطحي سالومه ترجمه اجتماعي ، گروه
اوقات گاهي.ميكردند شطرنجبازي هم با و مينشستند ميز يك پشت "بلينگهام" ساحلي شهر
ميكرد صحبت ندرت به (ويليامز) محمد آلن جان مردميكشيد طول شب نيمههاي تا آنها بازي
سر ميخواستند ديگران يا كافه صاحبان گاه هر و ميداد گوش فقط "مالوو لي" ساله پسر 17 و
اجازه او از ميخواهد انگار كه ميكرد نگاه محمد به طوري او كنند باز او با را صحبت
.بگيرد را آنها به دادن جواب
بلند صداي با كه اطرافشان آدمهاي و دانشجويان با و مينوشيدند قهوه فقط نفر دو اين
از دست هر.نداشتند كاري هيچ ميكردند سرگرم را خود نوشيدن و خوردن با و ميخواندند شعر
"محمد" گذشته تابستان طي.ميشد برنده محمد:ميشد ختم ثابت نتيجه يك به هميشه آنها بازي
هر بههستند پسر و پدر آنها كه ميكردند گمان همه.رفتند كوتاهي سفرهاي به "مالوو" و
درواقع اما ميكرد معرفي بدنسازي باشگاه صاحب يا موزيسين را خود محمد ميرسيدند كه جا
را خودش بياهميت و كوچك كارهاي دادن انجام با كه بود مدتها و نداشت مناسبي شغل هيچ
موفق و ثروتمند را خود هميشه او محمد ، سينه درون بود رازي مسئله اين اما بود كرده سرگرم
دنيايي خود براي بود توانسته ظاهرا برخوردش خوش "پسر" و تخيلش قدرت با او.ميداد نشان
رابطه.ميپوشاند واقعيت جامه او تخيلات به كوتاهي مدت براي حداقل كه دنيايي.بسازد
از "مالوو" كه گفت ميتوان عاميانه زبان به.بود جالب و خاص بسيار مالوو و محمد ميان
:ميگويد "استوارت" قهوهخانه كارگران از يكي "ديويد پيتر".ميبرد حساب بسيار "محمد"
پيدا جواني پسر كمتر زمانه و دوره اين در چون ميگذاشتم احترام آنها به هميشه من"
".باشد داشته حرفشنوي او از و بگذارد احترام پدرش به حد اين تا كه ميشود
در غريب و عجيب دنياي اين آسمان زير در مالوو و محمد اكتبر روز 24 اوليه ساعات در
كه بودند فرورفته عميقي خواب آنچنان در آنها.بودند خوابيده خود رنگ آبي كاپريس شورلت
.نشنيدند وجه هيچ به را ميكردند محاصره را ماشين كه پليس ويژه تيم نيروهاي صداي و سر
به شبيه جايي يعني.كرد پيدا شهر از خارج دورافتاده ، پاركينگ يك در را دو آن پليس نيروي
به كه حالتي توصيف شايد.ميانداختند دام به را خود قربانيان مالوو و محمد كه مكاني
شيشههاي آنهاباشد مشكل بسيار داد ، دست پليس ويژه تيم حمله هنگام در نفر دو اين
يخبسته و سرد فضاي.كشيدند بيرون آن از را مالوو و محمد سپس و شكسته را "كاپريس"
.كرد پر آنها فرياد صداي را نيمهشب
آمريكا تاريخ قتلهاي وحشتناكترين از سري يك اقدام به متهم نفر دو اين ساعت عرض 48 در
پايگاههاي گرفت تصميم سفيد كاخ كه بودند وحشيانه و خشمگينانه حدي به قتلها اين.شدند
متوجه خطري تا آورند پناه آنجا به سرعت به بچهها نياز صورت در كه كند باز نظامياي
زيگزاگ صورت به شهر حومه دورافتاده پاركينگهاي در تا شد توصيه شهروندان به و نشود آنان
آلن جانبمانند امان در شدن شكار خطر از تا بروند ماشينهايشان درون به سريع و بدوند
نفر ماندند ، 10 زنده آنها از نفر تنها 4 كه كردهاند شليك نفر به 14 او همدست و محمد
و دزديها احتمالي رابطه تا دارد سعي (FBI) آمريكا فدرال پليس.باختهاند جان ديگر
مالوو و محمد با است ، داده رخ كشور جنوب و غربي سواحل در اخير مدت در كه را قتلهايي
.كنند پيدا
شوم بسيار پايان او زندگي داستان باشد ، جناياتزده اين به دست واقعا محمد آلن جان اگر
و خوشبختي آن نتوانست محمد ازدواجهايش ، در چه و ارتش در چه.كرد خواهد پيدا هولناكي و
از دور بسيار معيارهايي در را خشنودي و رضايت او.بيابد ميكرد آرزو كه را شادماني
عقب به بيرحمانهتر و ديوانهوارتر ميشد مواجه شكست با كه بار هر و.مييافت دسترس
حق هميشه براي دادگاه پيش چندي.بازيابد را زندگياش رفته كف از اختيار تا بازميگشت
آشنايان اغلب.گذاشت جاي بر خشمگين و خورده شكست را او و گرفت وي از را فرزندانش حضانت
خود سلطه تحت را آنها و ميكرد بهرهكشي اطرافيانش از او كه دارند اعتقاد محمد اقوام و
بسيار.شد محمد اخلاقي خصيصه اين قرباني "مالوو" همه از بيش البته و.ميداد قرار
از 20 كمتر شايد تاكنونكنند انتخاب همدستي خود براي زنجيرهاي قاتلان كه است غيرمعمول
و مخوف ديدگاههاي كه شخصي يافتن چون.داشتهاند همدست مشهور زنجيرهاي قاتلان از درصد
همدست دو كه شرايطي در اما و است مشكل بسيار شود ، شريك آن در و كند تاييد را آنها پليد
نفر و است عمليات اصلي كننده هدايت آنها از يكي ذهن مسلما بزنند دست اعمالي چنين به
چرا و چون بدون را او خواستههاي تمامي كه است اول نفر سلطه تحت روحي نظر از آنچنان دوم
.ميدهد انجام
كيست او
رودخانه كنار ويل اسكاتلند كوچك شهر در - داشت نام ويليامز آلن جان گذشته در كه - محمد
فوتبال تيم برجسته بازيكن يك او دبيرستان دوران درآمد دنيا به ميسيسيپي
لوئيزيانا ملي حفاظت ارتش در سال 1978 در فارغالتحصيلياش از پس.بود دبيرستانشان
يكي با او بعد سال سه.شد كار به مشغول جوشكار و نجار عنوان به آنجا در و كرد نامنويسي
پسر چندي از پس و كرد ازدواج "كاگلير كارول" نام به دبيرستانش دوران همكلاسيهاي از
مايه ليندبرگ بدهد ، نشان همه به را پسرش كه داشت دوست محمد.آمد دنيا به "ليندبرگ" آنها
.نميشد دور لبانش روي از لبخند ميبرد كارش محل به را او كه بار هر.بود شده افتخارش
كارش محل در "ليندبرگ" جديدش انگيزه و خانواده عشق به او كه ميكردند فكر همكارانش
نوسان دچار سرعت به محمد خوب و منظم زندگي كه افسوس اما ميشود ، موفق و ميگيرد ارتقا
.شد
سوي از فورا و شد جريمه دلار كارش 100 محل در حضور عدم دليل به محمد سال 1982 در
اين اما افتاد برايش اتفاق اين ديگر بار سال 1983 در.گرفت قرار بازخواست مورد روسايش
جرقههاي محمد اطرافيان كه بود زمان همين در.افسر يك زدن كتك:بود سنگينتر او جرم بار
يكي.دارد وجود مشكلاتي و مسائل وي خصوصي زندگي در كه بردند پي و ديدند او در را خشم
"ويليامز كارول" همسرش از كه وقتي افتاد اتفاق سال 1985 در او زندگي تحولات بزرگترين از
.پيوست ارتش به ملي حفاظت نيروهاي ترك از پس و گرويد اسلام دين به شد ، جدا
و شود پاره ميكرد ، وصل اسكاتلندويل به را او كه باريكي رشته تا شد باعث شغل تغيير اين
كاملا فردي خود از محمد بعد سال سه.كند مكان نقل "لوئيس فورت" در "واش" شهر به او
جوانياش و كودكي دوران همسايگان از كه "گرين ميلدرد" با او مدت اين در.بود ساخته جديد
.آورد روي اسلام به "ميلدرد" كه شد باعث و كرد ازدواج بود
كه شد معلوم بعدها آمد فارس خليج به نظامي گروه يك همراه به جنگ _ مهندس عنوان به او
بر شيميايي سلاحهاي اين تاثير اماهنوز است بوده شيميايي سلاحهاي از مملو منطقه آن
است نشده ثابت سربازان سلامت
فارس خليج و خاورميانه سپس و آلمان به ميكرد خدمت ارتش در كه محمد سال 1990 در
.شد فرستاده
كه شد معلوم بعدها آمد فارس خليج به نظامي گروه يك همراه به جنگ - مهندس عنوان به او
بر شيميايي سلاحهاي اين تاثير هنوز اگرچه.است بوده شيميايي سلاحهاي از مملو منطقه آن
از بعضي است ممكن كه كرد اعلام پنتاگون سال 1996 در اما نشده ثابت سربازان سلامت
.باشند گرفته قرار مواد اين تاثير تحت سربازان
استاكنون جالب بسيار.گرفت جايزه ارتش از زيادي مدالهاي محمد آن از پس سالهاي طي
بقيه يكي ، جز به":ميگويد ميكند بررسي را او شخصي زندگي پرونده ارتش افسر يك كه
تقديري قابل و خاص كار هيچ او ولي بوده جنگ و ارتش در او حضور براي فقط محمد مدالهاي
با او كند طي را تيراندازي مختلف مراحل توانست ارتش در محمد ".است نداده انجام آنجا در
براي و گذاشت سر پشت را تيراندازي در مهارت مرحله سه بالاخره و كرده تمرين M16- تفنگ يك
من":ميگويد "ابرايان تيم" او همقطارهاي از يكي.كرد دريافت ارتش از مدالي كار اين
در چون نكردم دريافت تيراندازي براي هم مدالي و برسم كامل مهارت به كار اين در نتوانستم
در هميشه افسر يك و ميلرزد بدنتان.باشيد تنش و فشار تحت بايد مدت تمام تمرينها موقع
اين كشش من اعصاب و "كن تيراندازي مستقيم" بكشد فرياد شما گوش در تا است حاضر تمرين محل
".نداشت را فشار همه
يك كرده شليك خود قرباني از 14 نفر به 11 آن با محمد كه اسلحهاي بدانيد است جالب
.است M16- غيرنظامي نوع واقع در كه است تپانچه 223
گفت ترك را ارتش خود خوب چندان نه شغل از نارضايتي و عصبانيت روي از محمد سال 1994 در
بسيار رفتار او.گذاشت بنا كاراته مدرسه يك "استورايزر فليكس" خود دوستان از يكي با و
كار و سر كودكان با كه مييافت شدت زماني او تهاجمي حالت.ميداد نشان شاگردان با خشني
كه كنيم مشاهده دارد ، كار سرو كودكان با كه قتل پروندههاي از بسياري در شايد.داشت
در اما.دارند كودكان از جنسي استفادههاي سوء به تمايل اخلاقي انحرافات دليل به قاتلان
و دارد بچهها كنترل به زيادي تمايل او.است نشده مشاهده چيزي چنين هرگز محمد پرونده
پسرش سال 1995 ، در مثال براي.كنند اطاعت او از هستند زندگياش در كه كودكاني دارد دوست
او به مادرش منزل به بازگشت اجازه ديگر اما.رفت او خانه به روز چند براي "ليندبرگ"
ويليامز كارول.دارد نگه خودش پيش زور با را پسرش كه بود گرفته تصميم محمد.نشد داده
را وي حضانت و گرفت پس را فرزندشان نهايتا و شد او با حقوقي جنگ يك وارد وي اول همسر
.گرفت عهده بر هميشه براي
طلاق تقاضاي محمد دوم همسر "ميلدرد" سال 1999 در.نبود موفق زياد نيز وي دوم ازدواج
تمامي محمد اينكه و ديده بدني اذيت و آزار محمد طرف از كه بود گفته دادگاه به او.كرد
ميلدرد آبروي بردن بين از براي اطلاعاتي جمعآوري درصدد و ميكرده كنترل را او تلفنهاي
.است بوده
.ميترسم "جان" از من.كردم عوض را تلفنم شماره بار روز 3 عرض 5 در":ميگويد ميلدرد
".دارد وحشتناكي و غيرمعقول بسيار بسيار رفتار او
با را جديدي زندگي و شد ناپديد و برداشت را خود فرزند سه محمد طلاق ، از پس روز 10
دوقلوهاي او.كرد آغاز مادرشان ، سكونت محل از دورتر مايل ، 120"بلينگهام" شهر در بچهها
ماه در.كنند اسمنويسي مستعار نام با تا فرستاد مدرسه به را سالهاش فرزند 10 و ساله 8
شناسنامه يك از استفاده با آنجا در و رفت "آنتيگوا" به محمد آلن جان سال همان "ژوئن"
تغيير "محمد" به "ويليامز" از را خود فاميل اسم بعد يكسال.گرفت را گذرنامهاش جعلي
براي را "مالوو" كه بود همانجا احتمالا و رفت "آنتيگوا" به دوباره بچههايش با و داد
كند پيدا را آنها توانست سال آن تابستان اواخر در واشنگتن پليس.كرد ملاقات بار نخستين
.بازگرداند مادرشان به را بچهها و
مادرشان به را آنها حضانت و كرد سلب محمد از هميشه براي را بچهها ملاقات حق دادگاه
مدت به آن از پس.داد انجام را كار اين "محمد" به دادن اطلاع بدون دادگاه البته.سپرد
راهي هيچ ولي بياورد دست به را ملاقات حق تا بست كار به را خود تلاش تمام او ماه سه
.شد تبديل خشونت به تلاش از او خشم و خستگي و نداشت وجود
در كه بود نوجواني پسر او.شد پيدا "مالوو" سروكله محمد شكست اوج و ناراحتي بحبوحه در
برادرش و "مالوو ساموئل" او پدر.بود شده متولد جامائيكا "كينگزتن" شهر در سال 1985
و بود آرامي و مودب پسر او ميكرد ، زندگي ما پيش سالگي تا 13 مالوو":ميگويند "روحان"
از پس ".نديدهايم را او كه است سال چهار ما ولي نميزد ، خلاف كارهاي به دست هيچگاه
ماه در مدارك طبق بر.رفتند "آنتيگوا" به كردند ترك را جامائيكا مادرش و "مالوو" آنكه
اما.ميكردند زندگي "مييرز فورت" در غيرقانوني طور به آنها دوي هر سال 2001 "آگوست"
اكتبر اول از.كند زندگي واشنگتن در "محمد" با تا كرد ترك را مادرش "مالوو" مدتي از پس
.ميكردند زندگي داشت بيخانمان افراد به اختصاص كه مكاني در مالوو و محمد سال 2001
درآمدي هيچ او براي كه شد مختلفي كارهاي مشغول محمد و نوشت اسم دبيرستان در "مالوو"
داشت دوستانهاي رفتار و بود مهربان بسيار مالوو":ميگويند دبيرستانش دوستان.نداشتند
خليج جنگ در پدرش كه ميگفت اوداشت جنگ درباره گستردهاي اطلاعات كه ميرسد نظر به و
به پسرش دنبال به "مالوو" مادر كه بود نگذشته ماه يك هنوز اما ".است داشته شركت فارس
نيز مدرسه اولياي زمان همان در درست.كنند پيدا را پسرش تا خواست پليس از و آمد واشنگتن
در بيتفاوت او اماشد برملا او غيرقانوني اقامت راز و شدند "مالوو" پرونده خواستار
دوست "محمد" با كه "پيج جري" نام به "هاوس لايت" ساكنان از يكي.ماند باقي "محمد" كنار
يكديگر با مختلف اديان و انجيل به راجع و مينشستيم ساعتها ما":ميكند تعريف بود شده
و علت رابطه ميدهيم انجام دنيا اين در ما كه كاري هر بر كه ميگفت او.ميكرديم صحبت
نيز ديگران بر بلكه خودمان بر تنها نه دنيا اين در ما اعمال تمامي و است حاكم معلولي
".ميگذارند اثر
اواخر دربود شده عجيب بسيار محمد رفتار بيكاري و فرزندان حضانت دادن دست از اثر بر
.شد بيشتر "استوارت" كافه به "مالوو" و "محمد" آمد و رفت پاييز 2001
در "حنا".شد آشنا داشت ، ساله پسر 4 يك كه "پاركس حنا" نام به موسرخي زن با محمد
دعوت او از و است نوار پخش و ضبط كار در كه بود گفته او به محمد مينواخت گيتار خيابان
.بروند نيويورك به هم با كه بود كرده
از پر كيف كه ميكرد سعي و داشت موسيقي درباره زيادي اطلاعات محمد":ميكند تعريف حنا
او به خوبي احساس من و ميداد نشان پسرم به غيرمعمولي توجه او.بدهد نشان من به را پولش
پسرم با ديگر تا خواستم او از من كجاست اهل كه پرسيد پسرم از محمد كه وقتي و نداشتم
حنا دادنهاي تكان دست به حتي ديگر او.شد محمد سردي باعث "حنا" اينكار ".نكند صحبت
.نميداد نيز را او سلام جواب و نميكرد توجه
و همبرگر مقداري او.شد دستگير سوپرماركت يك از دزدي خاطر به محمد فوريه 2002 ماه در
دوستان از يكي ديدن به محمد بعد ماه دو.بود دزديده دلار ارزش 27 به چاي و استيك
.بود داده نشان دوستش به خفهكنها صدا درباره كتاب يك و اسلحه دو او.بود رفته ارتشياش
چنين يك با اگر كه كني تصور ميتواني پرسيد من از محمد":ميگويد او دوست رابرت
"ميرسد؟ آسيب او به چقدر كني شليك كسي به كن صداخفه يك همراه به اسلحهاي
شد آغاز ماجرا
.رفتند كشور شرق به و گفته ترك را واشنگتن هميشه براي "مالوو" و "محمد" تابستان 2002
همسر كه جايي.رفتند "ويل اسكاتلند" در "رژ باتون" به كوتاهي مدت براي جولاي ماه در
دومش همسر "ميلدرد" تعقيب به محمد سپس.ميكردند زندگي هنوز خانوادهاش و پسر سابق ،
.بود پرداخته
رفته ميلدرد منزل به فرزندش سه و ميلدرد ديدن با رابطه در قانوني منع به توجه بدون او
آبي كاپريس شورلت يك "ميلدرد" همسايههاي نيز پيش هفته چند حتي.بود كرده صحبت او با و
محمد ظاهرا.بود نشسته آن در محمد و كرده توقف او خانه مقابل كه بودند ديده را رنگ
در را خود شكارگاه او.كند خاطراتي تجديد فرزندانش و همسران ديدن با تا داشته تصميم
روز 10.كرد انتخاب بچههايش و "ميلدرد" سكونت محل به نزديك بسيار "مريلند" شهر حومه
.خريد "كاپريس شورلت" يك محمد سپتامبر
".ميكرد صحبت بيادبانه خيلي و بود بيحوصله و عجول بسيار او":ميگويد ماشين فروشنده
خريداري را ماشين دليل چه به كه بود نپرسيده "محمد آلن جان" از هيچگاه فروشنده اين
او.بود داده ارائه ماشين خريد دليل درباره مختلف توضيح سه داوطلبانه محمد اما.ميكند
خودش براي را ماشين كه بود گفته بعد.خريده پسرش براي را ماشين كه بود گفته اول
ظاهرا !كند استفاده تاكسي عنوان به آن از ميخواهد كه بود كرده ادعا آخر در و ميخواهد
.بدانند او درباره زيادي چيز فروشندگان كه نداشته تمايل محمد
زنجيرهاي جنايت يك
اتفاق "آلاباما" در تيراندازيها اولين.شد آغاز تيراندازيها بعد ، هفته دو از كمتر
شماره پليس.هفته سه عرض در بار حداقل 10يافت ادامه واشنگتن نقاط ديگر در سپس و افتاد
.بود نكرده پيدا مرد يا پسر به كردن شك براي دليلي هيچگاه اما كرده كنترل را كاپريس پلاك
ميشوند بيباكتر قاتلان فرار بار هر با
درخواست او.بود كرده پول دلار ميليون درخواست 10 پليس از تيرانداز تك نامهاي طي
كارت يك با را پول بتوانند قاتلان تا كند باز را بانك در حسابي پليس كه بود كرده
تيرانداز تك پيشنهاد اين.كنند برداشت ميخواهند كه دنيا كجاي هر در تقلبي اعتباري
از بانك مخفي دوربينهاي روبهروي روز هر ميخواست او چون ميرسيد نظر به احمقانه بسيار
.كند برداشت پول بانكياش حساب
سرد فضاي كشيدند بيرون آن از را مالوو و محمد سپس و شكسته را "كاپريس" شيشههاي آنها
كرد پر آنها فرياد صداي را نيمهشب يخبسته و
از پس آنها لرزيدن مشاهده و مردم و پليس ميان در ارعاب و ترس ايجاد قاتلان هدف اگر اما
FBI نيروهاي حتيشدند موفق كاملا آنها بود ، تلويزيون دوربينهاي مقابل در قتل خبر هر
سخني وي مبادا تا كردند بررسي را تيرانداز تك درباره آمريكا جمهور رئيس سخنراني متن
در كه نيروهايي درباره داشت تصميم "بوش".كند جريتر و خشمگينتر را قاتل كه بگويد
مسئله اين از تا خواستند او از FBI نيروهاي اما بزند ، حرف بودند تيرانداز تك جستوجوي
.دهد نشان عكسالعملي و كرده خطر احساس قاتل مبادا تا كند صرفنظر
داستان امابگذارند تاثير جمهور رئيس يك سخنان بر بودند توانسته حتي قاتلان
از نگراني و شدند دستگير خود شكارگاه در شكارچيان.نكشيد طول چندان آنان موفقيتآميز
دادستان انتخاب است شده مقامات ميان جدل باعث كه مسئلهاي تنها اكنون.بست رخت دلها
.است پرونده
.گرفتهاند قرار بازجويي تحت آنها دوي هرميبرند سر به بازداشت در اكنون مالوو و محمد
در و كرده صحبت تاب و آب با جناياتش مورد در او و است بوده ساعت مالوو 7 بازجويي
در را پليس همچنان و نزده قتلها مورد در حرفي هيچ محمد امااست كرده غلو نيز مواردي
نوجوان 17 اين از پليس بازپرسي نحوه به "مالوو" مدافع وكلاي.است داشته نگه سردرگمي
.بدهند اطلاع واشنگتنپست نشريه به را موضوع دارند تصميم و كردند اعتراض ساله
كه آمريكا ، گذشته ماه تيراندازيهاي در كه است كرده اعتراف مالوو رسمي مقامات گفته به
به را تفنگ ماشه شخصا مختلف موقعيتهاي در و داشته شركت انجاميد ، نفر شدن 10 كشته به
اختيار كامل سكوت محمد جرايم درباره تاكنون اما.است كشيده عمد ، قتل به اقدام منظور
.است كرده
هر در اما.گذاشت خواهد "محمد" مجازات بر تاثيري چه اعترافات اين كه نيست مشخص هنوز
.است شده شناخته پرونده اصلي متهم عنوان به "محمد" صورت
دادگاه در متهمان كه گرفت تصميم متحده ايالات كل دادستان "اشكرافت جان" گذشته هفته
اتفاق "مريلند" منطقه در قتلها بيشتر اينكه وجود با چون.شوند محاكمه "ويرجينيا"
كه حالي در ندارند نوجوانان اعدام بر مبني قانوني منطقه اين دادگاههاي بودند ، افتاده
.دارد وجود قانوني چنين "ويرجينيا" دادگاههاي در
كل دادستان و شد خواهد تشكيل جداگانهاي محاكمه جلسه متهمان قتلهاي از هركدام براي
ديسي واشنگتن اطراف قتلهاي مورد در كه است شواهدي بر مبني محاكمهها اين كه كرده اعلام
.باشند داده انجام نفر دو اين كه ديگري جرم هر حتي يا و دارد وجود
كه بازجويياي.بودند كرده بازجويي "مالوو" از بازجويان دوباره نيز گذشته سهشنبه روز
مدافع وكلاي از يكي "آريف مايكل"ميدانند قانون برخلاف را آن "مالوو" مدافع وكلاي
از شخصياش تعبيرات با را دادگاه منصفه هيات و رسانهها پليس ، ":ميگويد "مالوو"
"مالوو" خود جملات اينها اگر باشيد مطمئن و است كرده مسموم "مالوو" غيرقانوني بازجويي
و كنيم متوقف را او گفتههاي غلط جريان تا بست خواهيم كار به را خود تلاش تمام ما باشند
.شوند گفته او دادگاه جلسه در سخنان اين كه ندهيم اجازه
كشيده را اسلحه ماشه مورد چند در كه كرده تصديق "مالوو" "واشنگتنپست" نشريه گزارش به
ليندا" نام به آمريكا فدرال پليس نيروهاي از يكي اكتبر روز 14 در او احتمالا.است
.است درآورده پاي از را او و كرده شليك نيز "فرانكلين
ولي نكردهاند ذكر "فرانكلين" خانم قتل درباره "مالوو" از نامي رسمي مقامات تاكنون
.شد خواهد محكوم مرگ به كه بوده نوجواني او قاتل كه داشتهاند اظهار
قتل مورد در اتهاماتش پاسخگوي تا شد حاضر ويرجينيا دادگاه در محمد گذشته ، جمعه روز
براي ديگري دادگاههاي آينده هفتههاي در.باشد اكتبر ، روز 9 در ساله 53"مييرز دين"
.شود صادر قطعي حكم تا شد خواهد برگزار مجرم دو
اين
جنگل خداحافظ
خورسند مريم
روي شده ، كفنپوش درخت تنه.برميدارد موج جمعيت.درآمد اجرا به نمايش پرده آخرين
نمايش ، اسم.ميشود تشييع غذا ، مارش نواختن ميان و ميچرخد سياهپوش عزاداران دوشهاي
تماشاگران.است شمالي شهرهاي از يكي ميدان سبزه ميدان نمايش ، محل و جنگل سوگواره
قاچاقچيان توسط جنگلبان پنج گذشته ، سال دو در.نكردهاند فراموش هنوز را قبلي صحنههاي
.رسيدند قتل به كشور شمال در چوب
ميدانند ، همه را تراژدي آخر منتظرند ، زده حيرت تماشاگران.است نشده تمام هنوز نمايش
جدلهاي از رهاتر برقيها اره صداي.روبرگرداندهاند و بستهاند محكم را چشمها اما
درختها ، .ميرسد گوش به مراتع و جنگلها سازمان و زيست محيط حفاظت سازمان نشدني تمام
سياه بيشتري جمعيت جنگل ، سوگواره برگزاري در بعد ، سال.ميميرند ديگري از پس يكي
مسئول هر از بيش چوب قاچاقچيان.ميكنند تشييع را جنگل پوستر ديگر ، سال ميپوشند ،
هر از بيش آنها.هستند مطلع چوب قاچاق مجازات ميزان و مقررات و قوانين از ديگري
كه زماني تا ميدانند ديگري كس هر از بهتر و ميكنند دنبال را اخبار طبيعتي دوستدار
جنگلهاي قبال در مسئوليت پذيرش در زيست محيط حفاظت سازمان و مراتع و جنگلها سازمان
.است امن آنها براي شهر دارند ، پنهاني ظاهر به جدلي شمال
شركتهاي.نيست شمال جنگلهاي در پا خرده قاچاقچيان خوشحالي مايه فقط شهر بودن امن اين
به سازمان يك دوش از مسئولين شدن حواله اين از چندان كشور ، شمال جنگلهاي از بهرهبردار
.نماندهاند بينصيب ديگر سازمان
سازمان كه اين تصور ;است معتقد همچنان نيز مراتع و جنگلها سازمان رئيس صمدي محمد
بر حاكم اجتماعي و اقتصادي مسايل به توجه با و خود محدود امكانات با مراتع و جنگلها
وجود.باشد داشته حق وي شايد.است نادرستي توهم جنگلهاست از محافظت متولي تنها كشور
آنها بودن خصوصي يا بودن دولتي كه شمال جنگلهاي در بهرهبردار شركتهاي از تعدادي
داشتن وجود با حتي و بوده بهرهبرداري مشغول ضوابط از خارج معمولا و نيست مشخص
به كه دارند نيز دادگاه در پروندههايي تعهداتشان به نكردن عمل خاطر به سنگين جريمههاي
كنكاش و پيگيري براي را مديري هر رسيد ، نخواهد هرگز پروندهها اين نوبت ميرسد نظر
.ميكند دلسرد
جنگلهاي از بهرهبرداري سياست شدن منسوخ از محيطزيست حفاظت سازمان رئيس ميان اين در
ميكند اشاره اساسي قانون اصل 50 به و ميگويد سخن امروز جهان در طبيعي شرايط در طبيعي
بر زيست محيط حفاظت سازمان نظارتي نقش بر مبني اساسي قانون اصل 50 به توجه با كه
تهديد و نگراني احساس نبايد جنگل ، با مرتبط اجرايي دستگاههاي جنگلها ، از بهرهبرداري
.كنند
است اندك آنقدر بهرهبردار شركتهاي با مقايسه در قاچاقچيان توسط چوب برداشت مقايسه
گرفت ناديده را آنها ميتوان ميرسد نظر به كه
فعاليت در دخالتي هيچ گذشته دهه چهار طول در كه است معتقد زيست محيط از حفاظت سازمان
شده ايجاد كه خاصي شرايط دليل به اخير سالهاي در تنها و نداشته مراتع و جنگلها سازمان
كشور شمال جنگلهاي درصد موجود 53 آمار طبقاست شده زمينه اين در جدي دخالت به ناچار
جنگلهاي از بهرهبرداران و سرمايهگذاران از يكي هرچند.است بهرهبرداران اختيار در
برداشت كاهش در كشور مراتع و جنگلها سازمان يكجانبه سياستهاي اعمال بر پيش چندي شمال
مصرانه و كرده اعتراض است ، چوب با مرتبط صنايع تعطيلي باعث كه كشور شمال جنگلهاي از
بخش در شده انجام سرمايهگذاري ريال ميليارد هزار غلط 20 سياستگذاري اين ميكند تاكيد
به ميتوان كه را نكتهاي اما داد ، خواهد قرار جدي خطر معرض در را جنگل با مرتبط صنايع
نشان بهرهبردار شركتهاي به غلط به شايد و ابتدا از كه است سبزهايي چراغ كشيد ، چالش
اعمال به تصميم خاموشنشدني ، سبزهاي چراغ اين كاهش در امر مسئولان كه اين و شد داده
.گرفتهاند بهرهبرداري كاهش سياستهاي
اين در نيز دولتي شركتهاي از بسياري نام شده شنيده كه بهرهبردار شركتهاي از بسياري
سازمان دست اينك و نكرده عمل جنگل از برداشت قبال در خود تعهدات به شده ، گنجانده ليست
خالي كشور شمال تكرارشدني و برگ پهن جنگل ارزشمند و قطور تنههاي از مراتع و جنگلها
.است مانده
طرحهاي واگذاري از بسياري:ميگويد مراتع و جنگلها سازمان معاون "نصرتي كاظم" چند هر
صورت محيطزيست حفاظت سازمان مسئولان حضور با و ويژه كميسيون مصوبات براساس جنگلداري
و 200 ميليون دو ميانگين بهطور _ گذشته سال تا _ ساله هر موجود آمار براساس.ميگيرد
مكعب هزارمتر و 840 ميليون يك كشور ، شمال در بهرهبردار شركتهاي توسط چوب مكعب هزارمتر
برداشت شمال جنگلهاي از قاچاقچيان توسط مكعب هزارمتر حدود 150 و جنگلنشينان توسط هيزم
اندك آنقدر بهربردار شركتهاي با مقايسه در قاچاقچيان توسط چوب برداشت مقايسهميشود
بهترين معمولا قاچاقچيان اما.گرفت ناديده را آنها ميتوان ميرسد نظر به كه است
خود نصيب ميشوند ، محسوب جنگل بقاي و تولد عامل و بذرآوربوده و پايه كه را تنهها
.ميسازند
.ميروند چوب قاچاقچيان با جدال به خالي دستهاي با آنها.است خالي جنگلبانان دست
محافظت نفر توسط 18 فقط تالش قيمتي و گسترده جنگلهاي كه مطلب اين دانستن با اكنون
اندك تعداد اين با كه ميسازد راحت را چوب قاچاقچيان همه خيال سادگي به ميشود
راش ، مرغوب انواع قاچاق شاهد روز هر منطقه بوميان.كند درو را جنگل سادگي به ميتوانند
سرازير اردبيل استان سمت به كه هستند بومي رسخدار و ون توسكا ، بلوط ، افرا ، نمدار ،
اسفند اواخر تا آذر اوايل از اغلب چوب قاچاقچيان جنگلنشين ، بوميان گفته به.ميشود
حجم بر ميكنند تردد جنگل در كمتر دامداران و دام كه كشاورزان بيكاري زمان ماه ،
.ميافزايند خود فعاليتهاي
كامل تجهيزات و امكانات داشتن و منطقه به اشراف با چوب قاچاقچيان ;معتقدند جنگلبانان
كه را قاچاق چوبهاي پنجم يك حدود قاچاقچيان ;آنها گفته به.ميكنند كار اين به اقدام
منطقه همان در مشترياني به دارد جعبهسازي مصارف و است توسكا و ممرز شامل اغلب
ديگر شهرهاي به دارند زيادي بهاي و مرغوبيت كه را ملچ و بلوط راش ، چوبهاي و ميفروشند
.ميكنند منتقل
اسلحه و بيسيم و امنيتي و مراقبتي امكانات نداشتن شغلي ، امنيت نبود از جنگلبانان
.هستند تجهيزات و امكانات اين همه داراي چوب قاچاقچيان آنها مقابل در كه اين و ميگويند
موافقت با است كرده اعلام مراتع و جنگلها سازمان اراضي امور و حفاظت معاون كه چند هر
.شد خواهند ملحق جنگل از حفاظت نيروهاي به آينده در حفاظت يگان نيروهاي قوا ، كل فرماندهي
براي اسلحه و گارد از استفاده شيوه ;است معتقد مراتع و جنگلها سازمان معاون درمقابل
از طبيعي منابع و جنگلها از حفاظت براي بايد و است شده منسوخ شيوهاي جنگلها از حفاظت
.گرفت بهره فني و علمي روشهاي
روشهاي جستوجوي در جنگل از محافظت براي مراتع و جنگلها سازمان مسئولان كه حالي در
جنگلها از بخشي كه حالي در دارند ، تاكيد نكته اين بر جنگلداري كارشناسان هستند ، علمي
برابر در قوانين مماشات و انعطاف است ، شده تبديل سودجويي بنگاه به چوب قاچاقچيان براي
جريمههاي.ميدهد باد به را جنگلها از حفاظت سالانه هزينههاي ريال ميلياردها آنان ،
است آنان تخلفات تداوم براي مجوزي مثابه به حرفهاي قاچاقچيان براي صرفه به مقرون و سبك
كه مسائلي ديگر از.كنند تهي پايه و صنعتي درختان از بيشتر چه هر را جنگلي عرصههاي تا
و آنها بودن بومي خاطر به كه است جنگلبانان بودن بومي نميشود پرداخته آن به چندان شايد
در اشتغال و كار رونق عدم همچنين و منطقه در موجود اقتصادي مسائل و قاچاقچيان همچنين
را خود قومي علايق همه تا داشت انتظار جنگلبانان همه از نميتوان چندان شمالي ، شهرهاي
.گذارند پا زير
معضلات از ديگر يكي را جنگلنشينان و دام حضور مراتع و جنگلها سازمان مسئولان چند هر
ساماندهي و جنگل از دام خروج براي بودجه نبودن كافي اما ميشمارند جنگلها تخريب در مهم
مجموع از موجود آمار براساس.است گذاشته ناموفق طرح اين اجراي در را آنها جنگلنشينان
از آنها از يكسوم فقط كه دارند وجود اداره اين حوزه جنگلهاي در كه دامي واحد هزار 774
.شدهاند خارج جنگل
حالي در اين و است كشور مساحت كل درصد حدود 5/7 حالحاضر در كشور جنگلهاي سطح اكنون
از 25 كمتر كشور هر جنگلهاي سطح چنانچه "فائو" سازمان كارشناسان اظهارنظر طبق كه است
مورد بايد مسئله اين و بوده بحران وضعيت دچار انساني زيست محيط نظر از باشد آن خاك درصد
.گيرد قرار خاص توجه
براي را خود فعاليت سال 1378 از ساله برنامه 20 يك در ايران سبز نهضت برنامه چند هر
بر ميشود گفته و كرده شروع درصد ده به مساحت كل درصد از 5/7 كشور جنگلي پوشش افزايش
خواهد هكتار ميليون به 16 فعلي هكتار ميليون از 4/12 كشور جنگلي پوشش برنامه اين طبق
نظر به كردهاند ، اتخاذ شمال جنگلهاي در بهرهبردار شركتهاي كه را روندي اما رسيد ،
.نسازد همراه موفقيت با چندان را نهضت اين عملكرد ميرسد
طي را استان جنگلهاي از قاچاق برداشت ميانگين گيلان طبيعي منابع كل مدير ديگر سوي از
سال در ميزان اين:ميگويد مصرانه و كرده اعلام مترمكعب هزار سالانه 200 اخير سالهاي
.است يافته كاهش درصد حدود 75 جاري
از سال نخست ماه شش طي مترمكعب و 453 هزار حجم 5 به نهال و درخت اصله و 893 هزار 72
ضبط هرگز كه ميزاني آن اما.است شده ضبط و كشف گيلان استان در جنگلي چوبآلات قاچاقچيان
!است؟ ميزان چه ميآورد در همجوار استانهاي از سر و نميشود
جامعنگر ديدي با بايد و است نياز قاچاق ، سرچشمه ميكنند اعلام مصرانه امر كارشناسان
و جنگلنشينان تا داشت انتظار اشتغال ، مناسب بسترهاي ايجاد با و پرداخت منطقه اقتصاد به
و هماهنگ.نرسانند ياري را آنها و نداشته همكاري چوب قاچاقچيان با جنگلبانان احيانا
در كه است مشكلاتي ديگر از طبيعي منابع برنامههاي با موجود قوانين نبودن روز به
با امر مسئولان حال اين با.ميخورد چشم به كشور شمال جنگلهاي كنترل نظارت و ساماندهي
بر روزآمد و علمي مديريت اعمال جنگلي عرصههاي از حراست و حفظ كه نكته اين دانستن وجود
پافشاري مردمي مشاركتهاي افزايش بر همچنان است موجود راههاي از يكي عرصهها اين
.ميكنند
بوميان.است ذهنيت كدام با بومي مردم مخصوص به و مردم همكاري جلب براي پافشاري اين اما
جاده ميخواهد چون ميكند قطع را درختان ترابري و راه وزارت روز يك ;ميگويند منطقه
چون ميكنند ، قطع را درختان ميكند ، حفاري معدن معادن ، و صنايع وزارت روز يك بكشد ،
ميخواهند چون ميكنند خالي را جنگل از گستردهاي قسمت روز يك بكشند ، جاده ميخواهند
دفن شاهد هنوز منطقه بوميان...و شود ساخته ساختمان و پايگاه سازمان فلان براي
مجوز با جنگلي عرصههاي چگونه كه شاهدند هنوز هستند ، مازندران غرب جنگلهاي در زبالهها
تا شامگاه از ارهبرقي تمامنشدني صداي به آنها.ميشود خاليتر و خالي بيمجوز و
بايد آن بخش كدام در و تراژدي اين در نميدانند منطقه بوميان.كردهاند عادت صبحگاه
.باشند داشته منسجم و هماهنگ فعال ، مشاركت
11_ آمريكايي قضاوت
جرم درباره اطلاعاتي منابع
جرم درباره نياز مورد اطلاعات _ فدرال دولت وسيله به شده گردآوري _ اطلاعاتي منبع دو
(U.C.R) جرم درباره ساليانه ثابت گزارشهاي" در FBI.مينمايند تدارك را متحده ايالت در
دادگستري وزارت.ميدهد ارائه را پليس به شده گزارش جرمهاي و دستگيريها از برآوردهايي
كه ميكند هدايت را (NCVS) جرم قربانيان درباره ملي نظرخواهي" يك ساليانه نيز آمريكا
درباره را اطلاعاتي "نظرخواهي" اين.خانوادههاست از ساليانه تصادفي نمونهگيري محصول
.پليس به را آنها گزارش نه ميدهد دست به جرم
U.S.R جرم ثابت گزارش
پليس براي شده شناخته جرايم برحسب را [جرايم فهرست بخش يا] I بخش جرمهاي U.S.R
.ميكند گزارش شده انجام دستگيريهاي برحسب نيز و [شده داده گزارش پليس به كه جرايمي]
"قرباني بدون جرمهاي" برخي شامل II بخش و ميشوند گزارش دستگيريها برحسب I بخش جرمهاي
آن كشف براي پليس نميكنند ، گزارش را قرباني بدون جرمهاي شهروندان كه آنجايي ازاست
جرم نوع اين مورد در اطلاعات براي دستگيري آمارهاي از استفاده.ميكند پيدا مشكل
بخش جرمهاي براي دستگيري ميليون حدود 15 قانون اجراي شعبات سال 1996 در.است بيمعني
دزدي "مخدر مواد از سوءاستفاده" تخلفات براي دستگيري شمارگان بالاترين.دادند انجام II
جرم فهرست كه كليدي ويژگيهاي از يكي.بود ميليون هركدام 5/1 "مستي حال در رانندگي" و
سال 1996 ، دراست شده ارائه يكسال در I بخش جرمهاي مجموع آمار كه است اين دارد (U.C.R)
تقريبا "خشونت بدون مالي جرمهاي" و ميشد شامل را خلاف مورد ميليون جرم ، 5/13 فهرست
تخلفات شماره يا "جرم نرخ".ميدادند تشكيل را فهرست در مندرج تخلفات تعداد كل درصد 90
ميكنند زندگي منطقه آن در كه نفري هزار هر 100 براي است داده رخ منطقه يك در كه I بخش
است مساوي هزار با 100 "جمعيت مضرب" بر تقسيم "جرم كل فهرست":ميشود محاسبه گونه اين
ملي نرخ مثلا.ميكند ترسيم را مشخص جرايم براي جرم نرخهاي همچنين US.R.جرم نرخ با
افزايش I جرم رسمي نرخ كه هنگامي.بود نفر هزار در 100 قتل سال 1997 ، 770 در قتل
.بيفتد اتفاق ميتواند چيز سه از بيش يا يك است؟ معني چه به اين مييابد
.هستند جرم ارتكاب حال در افراد بيشتر _ 1
.هستند بالايي فردي جرم نرخهاي داراي مجرمين _ 2
U.C.R مزيت يك.گرديدهاند ضبط يا شده داده گزارش شده ، انجام جرايم از بيش مقداري _ 3
كه حالي در) ميآورد حساب به خشونتآميز جرم نرخ از برآوردش در را آدمكشيها كه است اين
بيشتر كه است اين U.C.R ضرر مهمترين (.نميتواند خود خاص طبيعت خاطر به N.C.V.S
از بخشي لذا شده تنظيم پليس گزارشات برمبنايUC.R چون و] نميشوند گزارش پليس به جرمها
جرم نرخهاي و حجم از U.C.R تخمينهاي بنابراين.نميشوند يافت U.C.R در هرگز [جرمها
دستخوش هم شده واقع جرمهاي چون ميباشد حوادثي چنين واقعي اندازه و حد از كمتر هميشه
در منحنيها.شدهاند پليس وسيله به ثبت عدم دستخوش هم و شهروندان وسيله به گزارش عدم
پليس توسط شده ثبت كارهاي و عمومي گزارشهاي در تغييرات نتيجه است ممكن رسمي آمارهاي
.جرم مقدار در واقعي تغييرات از نه باشد
(N. C.V.S) جرم قربانيان درباره ملي نظرخواهي
از اجرا حال در نظرخواهي يك [ميشود تهيه دادگستري وزارت توسط كه] N. C.V.S
يكبار سال دو هر و است خانواده هزار در 50 نفر هزار با 100 مصاحبه شامل كه خانوادههاست
گزارشاتي جرم ، از قربانيانشان درباره آمريكايي ساكنين از نظرخواهي اين.ميگيرد انجام
يا ساده شتمهاي و ضرب دزدي ، ناموسي ، هتك يا جنسي حمله مردم ، نواميس به عنف به تجاوز از
البته كه ميكند مطرح را پرسشهايي نقليه ، وسايل از دزدي و خانهها از شبانه دزدي شديد ،
است مهم جرمها از دوم دسته حذف.نميگيرد بر در را مخدر مواد يا قتل به مربوط جرمهاي
به (دزدي و زورگيري مانند) آمده شمار به جرم يك از مجرمانه فعاليتهاي در تغيير يك زيرا
كاهش هيچ كه حالي در رسيد خواهد نظر به جرم نرخ كل در كاهشي عنوان به مخدر ، مواد معامله
:ميكند فاش قرباني و جرم درباره را زير واقعيات N. C.V.S دادههاي.است نداده رخ واقعي
.ميباشد ميدهد نشان US.R آنچه از بيشتر برابر چندين جرم واقعي مقدار _ 1
متاثر آن از و دارند تماس جرم با خانواده ميليون تقريبا 23 آمريكا در هرساله _ 2
.ميشوند
.است سال در دلار بيليون قربانيان ، 13 براي جرم شخصي هزينه تمام _ 3
از بيش آفريقاييتبار ، آمريكايي مردان براي خشونتآميز جرم يك در شدن قرباني شانس _ 4
.است ديگري نژاد هر
.هستند كميابي نهايت در حوادثي [جرايم ساير به نسبت] خشونتآميز جنايتهاي قربانيان _ 5
[توطئه وسيله به يعني] فريبخورده قربانيان وسيله به افراد عليه جرمها بيشتر _ 6
از برخي كه است اين گزارشات اين موانع.شوند گزارش پليس به اينكه بدون ميشوند انجام
هزينه نه و هستند جرم نه كه كنند ذكر جرم عنوان به را حوادثي نادرستي به است ممكن مردم
.دارند رودررو مصاحبه در بالايي
جرم نزولي سير
.C.R) جرم ثابت گزارشهاي.است افزايش حال در هميشه جرم درباره بزرگ افسانههاي از يكي
اين.است يافته تنزل سال 1997 در جامعه سراسر در جدي جرم كه ميدهد نشان سال 1998 در (U
به 9 منجر كه يافته كاهش درصد به 5 نزديك خشن جرمهاي.بود ساليانه مداوم كاهش ششمين
كاهش درصد به 8 منجر كاهش درصد با 4 "مالي جرمهاي"شد سرقتها و قتلها در كاهش درصد
سال 1995 در خشن جرمهاي شمار كه ميدهد نشان عمدتا N.C.V.S.گرديد "عمدي آتشسوزي" در
به 9/9 سال 94 در ميليون از 9/10 خشونت قربانيان.يافتهاند كاهش درصد از 9 بيش به
الگوي 20 يك كاهش نرخ به مالي امور با مرتبط جرمهاي.يافتهاند كاهش سال 95 در ميليون
مييابد؟ كاهش جرم چرا.دادهاند ادامه ساله
5_ نامدار خانوادههاي
قدرتمند زني
قاسمي سهيلا: ترجمه
توانسته خودش تلاش و قدرت با كه ميگويد اوندارد اعتقادي سرنوشت به كوانترو بئاتريس
بين كه حقوقياي درگيريهاي در بود ، دختربچه كه زماني.يابد دست موفقيتي چنين به
پسر حاضر حال در.ميكرد شركت داشت ، وجود دوبروي _ هريار عموزادههايش و او خانواده
آوردن روي اصلي علت حادثه ، اين آيا.هستند كوانترو رمي گروه اصلي سهامدار عموهايش
بود؟ تبليغات به بئاتريس
وي.شد بليه آژانس وارد ابتدا و گرفت ديپلم نمره بهترين با تبليغات عالي مدرسه از او
امور به و شد دعوت خانوادگيشان گروه به دوباره سال 1984 در بود ، بازاريابي عاشق كه
عهده به را وله دو پژديستيري مديريت سال 1992 در سپس.پرداخت فرپن نوشيدنيهاي به مربوط
شركتهاي مدير رنوكوانترو به پيوستن و خود خانوادگي گروه ترك با نيز آن از بعد و گرفت
معادل 15/9) فرانك ميليون معاملاتياش 60 رقم گوسه گروه آن از پسشد ودرن ديژون و گوسه
.بود نكرده تجاوز فرانك ميليون از 40 رقم اين آن از قبل تا كه شد (يورو ميليون
هميشه بتواند كه ميكند آرزو خودش اما شده ، مشهور بسيار ثروتش خاطر به كوانترو بئاتريس
مردم مهرباني بايد هم من":ميگويد فروتني با وي.كند حفظ وجودش در را مشهوريت شايستگي
دست به را فرصتي چنين زندگيشان در كه را كساني و داشت شنوا گوش بايد.كنم جبران را
".كرد درك نياوردهاند ،
برناردو خانواده
ساله ، برناردوي 45 ميشل آن ، فعلي رئيس.ليموژ در هم و دارد شعبه آمريكا در هم برناردو
در توما _ آلبر خيابان در او كارخانه دفاتر از يكي.است نامدار خانواده اين نسل پنجمين
شما نظر به.دارد ديگري دفتر او نيز پارك خيابان در نيويورك ، در البته و شده واقع ليموژ
همسرش زادگاه شيكاگو ، در زودي به كه دارد قصد او شد؟ خواهد افتتاح كجا در او بعدي دفتر
.كند داير بوتيكي بتسي
،"ميشل آقاي" ميزنند صدا را او كارخانهاش در كه طور همان يا برناردو ، ميشل حال اين با
از شلوارش ، و كت فرم و عينك چاق ، و گرد هيكل.ندارد ديگر نامدار روساي با شباهتي هيچ
دفتر...ندارد نيويورك اهالي به چنداني شباهت واقع در و ساختهاند ليموژ اهل مردي او
پدرش عموي سال 1914 دردارد اختصاص قديمي پرترههاي انواع و چيني تجارت به ليموژ در او
.داشت حضور جنگ در نيز برناردو پير پدرش.كرد شركت جنگ در و كرده تن به نظامي لباس
ساخت براي و بود ليموزين چيني خاك و رس خاك كار در سرشان طرف يك از او اجداد واقع در
نشان علاقه جهاني مسائل ساير و جنگ به ديگر طرف از و ميكردند استفاده آنها از چيني
سوي آن به آنها فكر مدام كار ابتداي همان از و است ساله صد نسلي برناردوميدادند
به سال 1911 در خانواده اين درخشان عضو نخستين برناردو ، لئونار.ميشد كشيده درياها
.كرد سفر آمريكا
حاضر حال در مقدار اين) داشت اختصاص چيني صادرات به آنها كار درصد طلايي ، 85 دوران در
با برناردو خانواده زندگي داستان.(است يورو ميليون معادل 47 آن رقم و رسيده درصد به 70
دلينير چينيسازي به كارآموز عنوان به برناردو ، ابتدا درشد آغاز بسياري مشكلات و فقر
و بپيوندد شركت اين تجاري كادر به توانست داد خرج به خود از كه لياقتي با و گذاشت پا
اين آن از پس و خريد را شركت سهام تمامي او سال 1900 در.شد آن سهامداران جزو سپس
سر بر مانعي و مشكل هيچ هم تاكنون و شد دستبهدست او بعدي نسلهاي ميان در چينيسازي
كنترل توانستيم و شد يار ما با بخت":ميگويد برناردو ميشل.است نيامده وجود به آن راه
ثروت اين حفظ در هم اقبال و بخت كه است درست ".كنيم حفظ تاكنون را چينيسازي اين
حاصل داشته ، وجود وارثين انتخاب در كه دقتي علت به بيشتر امر اين اما نبوده ، بيتاثير
.است شده
اختيار در را شركت اين سهام درصد فرانس 80 خواهرشان و فرديك برادرش ميشل ، حاضر حال در
صورت به و صحنه پشت در چيز همه.كردهاند خريداري را سهام اين تدريج به آنها.دارند
به نيز ميشل مادربزرگ ژاكلين ، چهره خانواده ، اين اعضاي ميان در.دارد جريان خانوادگي
ويتنام در هليكوپتري در سال 1944 در كه پسرش سپس و همسر مرگ از پس او.ميخورد چشم
بزرگ نوهاش اينكه تا نكرد گذار فرو تلاشي هيچ از بسيار ، مشكلات وجود با شد ، حادثه دچار
بماند ، برناردو برناردو ، ميخواست تنها پرتلاش بزرگ مادر اين.داد ادامه را كار و شد
به.كردهاند جدا بقيه از را راهشان برناردوها از برخي و نبوده طور اين هم هميشه البته
چيرهدست استادي پيانو زمينه در كه خانواده اين چهارم نسل از برناردو ، پير مثال عنوان
.كرد دنبال موسيقيدان يك عنوان به را خود كار بود ،
آمادگي پست اين احراز براي واقعا دارد ، (HEC) بازرگاني عالي تحصيلات ديپلم كه ميشل
فعاليت واردات و صادرات بخش مدير عنوان به شود ، شركت رئيس اينكه از پيش او.داشت كامل
به":ميكند تعريف ميشل.ميكرد صادر دنيا گوشه چهار به را برناردو توليدات و كرده
رخ كودتايي بودم دومينيگ سنت در كه هم زماني.بودم كويت در عراق و ايران جنگ شروع هنگام
"...داشتم حضور نيويورك در نيز گذشته سال سپتامبر داد110
سرشناس ، افراد ديدن براي مدام او.باشد شده او دائمي اقامتگاه هواپيما كه ميرسد نظر به
در.ميكند سفر جهان سراسر به ثروتمندش مشتريهاي و بزرگ رستورانهاي جديد ، محصولات
به (شدهاند آشنا هم با پيش مدتها از برناردو و شيراك خانواده) شيراك برنادت ژوئن ، ماه
محل كارخانه اين.بود آنها كارخانه در تمام ساعت سه برناردو ، جديد توليدات شروع هنگام
و رفت به عادت ".است مديسي ويلاي شبيه" خودش قول به و است دنيا هنرمندان از پذيرايي
ميشل كه چند هراست سابق مثل هم هنوز آنها ، خانه ظاهري شكل و برجسته افراد با آمد
در هميشه او.است نكرده گرفتار را او معروفيت و ثروت جنون هنوز اما ميشود ، سوار جگوار
او.ميكند زندگي ليموژ در برناردو ، خانوادگي اقامتگاه در فرزندش چهار و همسر كنار
داراييهاي اين كنترل كه داد نخواهم اجازه خودم به هيچگاه هستم ، زنده تا من":ميگويد
همه هميشه ، مثل و ميكند زندگي آرامش با خود خانه در او ".بسپارم ديگري به را خانوادگي
.شد خواهد سپري آرامش و آسودگي با چيز
|