صوفيان جماعت با نيم و قرن دو
فرهنگي نشريات
فرهنگي گردش
صوفيان جماعت با نيم و قرن دو
معظمي علي
پديدهاي بهعنوان آن آسيبهاي و آفتها اما است داشته جدي منتقداني آغاز همان از تصوف
مدرن جهان با مسلمانان مواجهه بدو در است شده عمدهاي اجتماعي جريان به تبديل ديگر كه
مييابند اهميتيويژه
ضدصوفيان و صوفيان
سريه اليزابت:نويسنده
كيواني مجدالدين دكتر:ترجمه
مركز ، 1381 نشر:ناشر
صفحه تومان ، 315 2500
رنجهايش و نامطمئن آن قدرت.است غيرواقعي ظاهري و سرابي فقط عالم اين كه دريافتم"
شدم وادار ناچار به پس.است نهفته زماني سودي هر در و شرنگي شهدي هر در و است ، نامحدود
و خداوند عون به.كنم پاره را تعلقات همه رشتههاي و برهانم آشفتگيها اين از را خود كه
...درآمدم پارسايي و ايمان جهان به و يافتم نجات سايهها عالم از او ، مقربان ياري
افغاني سيدجمالالدين ".برگزيدهام را او ياران و پيامبر مصاحبت امروز
كتابهايي معدود از مركز نشر "عرفان و تصوف" مجموعه از "ضدصوفيان و صوفيان" كتاب
به كه است اسلام جهان به مدرنيته ورود مقابل در آن وضعيت و معاصر جهان در تصوف درباره
نيز كميسرها1 و صوفيان" نام با ديگري مهم كتاب اين از پيش.است شده برگردانده فارسي
اصل قوت سبب به اما ميبرد رنج ترجمه در چشمگيري ضعفهاي از اگرچه كه بود شده ترجمه
وضع درباره بحث به "كميسرها و صوفيان".بود توجه قابل بسيار مطالعاتياش حوزه در كتاب
پارهاي حتي و گزارشها اسناد ، برپايه و ميپرداخت شوروي جماهير اتحاد در صوفيان و تصوف
كتاب آن هدف اما.دهد دست به پرجزئياتي و جامع نسبتا تصوير بود توانسته ميداني تحقيقات
موقعيت كليت به نداشت قصد و بود متمركز شوروي اتحاد جمهوريهاي در تصوف وضعيت ترسيم بر
تابع بايد نوعي به را شوروي اتحاد در تصوف وضعيت علاوه به.بپردازد معاصر جهان در تصوف
بر حاكم كميسرهاي سوي از ميدهد نشان ما به كتاب آن كه همانطور كه دانست "خاصي" شرايط
سريه خانم كتاب اما.بود شده تحميل ميانه آسياي و قفقاز مسلمانان بر شوراها سرزمين
و قرن دو در تصوف روي پيش عمده چالشهاي بررسي به كه است آن بر (Elizabeth Sirriyeh)
حوزه.كند بررسي نيز را رودرروييها اين به مربوط واكنشهاي و بپردازد اخير نيم
و عراق و ايران چون كشورهايي و ميگيرد بر در را هند تا آفريقا از بررسي اين جغرافيايي
اينكه يا و خارجاند بررسي حوزه از مالزي و اندونزي مانند شرقي جنوب آسياي كشورهاي نيز
تصوف اصلي خاستگاههاي يعني عراق و ايران بودن خارج.ميشود آنها به جزيي اشاراتي تنها
براي نقصي را مسئله اين بيش و كم و نموده مهم مترجم براي كتاب اين بررسي حوزه شمول از
كليت در كه همانطور نويسنده بررسي مورد حوزه كه داشت توجه بايد اما.دانستهاند كتاب
جايجاي در ديني انديشه جريانهاي كه است منسجم كمابيش حوزهاي ميآيد ، چشم به هم كتاب
و داشتهاند اثر يكديگر بر سال پنجاه و دويست اين طي لااقل گستردگياش همه وجود با آن
اين.دادهاند رخ مشترك مولفههاي با زمينههايي بر آنها فكري و سرزميني تحولات
كه گفت ميتواندانست آن گسترش و تصوف شدن اجتماعي و تسنن ميتوان را مشترك زمينههاي
و قفقاز از و سودان و مصر تا آفريقا غرب و مراكش از" سرزمينها اين تمامي در بيش و كم
طريقتهاي و ندارد نخبهگرا شكلي ديگر تصوف بررسي مورد دوره در "هندوستان تا تركيه
همين در كه حالي در.كردهاند پيدا "مذهب" حكم مسلمانان اكثريت براي آن گستره و گوناگون
اين در.است آن از پس و صفويه تحولات تابع مذهبي ، وضعيت شيعي عراق و ايران در دوره
سرزمينهاي در تصوف بر آنچه با آن اجتماعي نفوذ و گستره و شده شيعي تصوف تحولات دوران
بنابراين.ميطلبد را جداگانه پژوهشي و است يافته عمدهاي تفاوتهاي ميگذرد پيشگفته
را (شده بررسي كه است عثماني همان جزو مدتها تا كه) عراق و ايران تصوف سر بر بحث غياب
.گذاشت كتاب نقص حساب به نبايد
دورههاي تحولات عمده مشخصههاي برحسب كه است شده تنظيم بخش شش در "ضدصوفيان و صوفيان"
از پيش آنها منتقدان و صوفيان:از عبارتند بخشها اينشدهاند تقسيم تاريخي متوالي
;سلفيه ضدتصوف و تصوف ;ارتقا مذهب يا سنتي تصوف ;اروپايي ضدتصوف چالش ;اروپا تاثيرگذاري
خداي سوي به متعدد راههاي" نيز كتاب خاتمه بخش.معاصر ضدتصوف و تصوف و ;ملت روح تقويت
.دارد نام "واحد
پديدهاي بهعنوان آن آسيبهاي و آفتها اما است داشته جدي منتقداني آغاز همان از تصوف
مدرن جهان با مسلمانان مواجهه بدو در است شده عمدهاي اجتماعي جريان به تبديل ديگر كه
تصوف بلكه نيست "آسيبها و آفتها" دليل به تنها البته اهميت اين.مييابند ويژه اهميتي
تقابل اين بررسي در كه است اسلامي جوامع انديشه كليت در عمدهاي مشخصههاي شكلدهنده
قمري سيزدهم و دوازدهم سدههاي ديني احياي جنبش بررسي به كتاب نخست فصل.مييابند اهميت
عوام و جامعه بر تصوف تاثير مختلف وجوه درگير اروپا عمده تاثيرات از پيش كه ميپردازد
و نظر در هستند منحط حركتها اين روان پيش زعم به آنها از پارهاي كه تاثيراتي ميشوند
صوفيان تا گرفته متصلب فقيهان از را گوناگوني طيف اگرچه اصلاحگران و منتقدان اين عمل
دارند خود مرادات و مبادي در كه اختلافهايي همه وجود با ميدهند تشكيل نوانديش
مورد كه دارد مواردي بودن عمده از نشان خود اين كه ميخورد چشم به چشمگيري اشتراكهاي
شاه و تيميه ابن نقد محتواي در ميتوان ترتيب اين به.گرفتهاند قرار آنها انتقاد
ميتوان نيز را بخش اين جريانهاي مهمترين.يافت مشتركي مهم نكات دهلوي وليالله
شاه احياگر تصوف نيز و انجاميد وهابيان نهضت به نهايتا كه دانست فقهياي راستكيشي
شاه پيروان.بود مختلف طريقتهاي آموزههاي بين تقريبي جستوجوي در كه دهلوي وليالله
سريه.داشتند بعدي دورانهاي و زمان اين جريانهاي در عمدهاي سهم خود نوبه به وليالله
سرگذشت.ميكند دنبال آفريقا تا را اصلاح و احيا مدعي جريانهاي و ميكند آغاز هند از
طريقتهاي و _ بود نقشبندي ابتدا در خود كه _ وليالله شاه طريقت از منشعب طريقتهاي
تحولات اين سير پس در.هستند فصل اين مهم موضوعات از تيجانيه بهخصوص آفريقا جديد
مشابه ايدههاي چگونه كه ديد و كرد دنبال را انديشهاي تاثر و تاثير جريانهاي ميتوان
است اشارههايي فصل اين مهم نكات از.مييابند تحقق گوناگون شرايط و مختلف مكانهاي در
عنوان كه دوم فصل.دارد ادريس ابن احمد چون اصلاحطلبي صوفيان با وهابيان مناسبات به كه
با اروپاييان سلطهطلبانه روياروييهاي دوران به دارد خود بر را "اروپايي ضدتصوف چالش"
در يافتهاي سازمان مقاومت نهضتهاي شكلگيري شاهد دوران اين در.ميپردازد مسلمانان
با اسلامي كشورهاي استقلال رفتن بين از" آن در كه دورهاي ;هستيم تصوف طريقتهاي قالب
تنظيمات و آموزشي نهادهاي نهادها اين جمله از و ".بود همراه اسلامي نهادهاي ريختن فرو
نهادهاي خاص بهطور و گذاشت رشد به رو غرب تمدن و فرهنگ مظاهر همزمان.بودند شرعي
از مهمي مختصه بهعنوان تصوف رويدادها ، اين جريان در":شدند ايجاد غربي شيوه به تحصيلي
هجوم اين با مقايسه در.شد روبهرو خود تاريخ طول در چالشها سختترين با هويت اين
از را خود اهميت تقريبا اسلامي جامعه درون در قبلي صوفيستيزي تمام اروپاييان ، گسترده
".داد دست
شكلگيري صحنه آفريقا شمال بگذريم ، كه بريتانيا استعمار با هند متصوفه روياروييهاي از
حاكميت سقوط از الجزاير در تيجانيه.است بوده صوفيان ميان در مهمي مقاومت حركتهاي
از عبدالقادر ، امير اما بودند خوشنود كمابيش ناپلئون نيروهاي ورود واسطه به عثماني
را قيامي بازگشت ، از پس بود حج در فرانسويان تجاوز ايام در كه نقشبندي ، و قادري صوفيان
.ساختند حماسه آن شكست از فرانسويان كه داد ترتيب
كه بود چنين.انداخت منجي ظهور اميد ياد به را بسياري دوران اين مشقتهاي شدت
از سوداني مهدي "محمداحمد" جنبش آنها مهمترين كه گرفت شكل مهدويت مضمون با جنبشهايي
در نيز ناحيه اين صوفيان مقاومت و قفقاز مناطق در روسها روي پيش.بود سمانيه طريقت
.است دوران همين
مهمتر اين از و ميآورد پي از نيز را نظرياي مسائل طبعا مقاومت و مبارزه در درگيري
اروپايي تربيت و تعليم شيوه و آموزهها رواجبود نامسلمان اجانب سلطه تحت زيستن وضعيت
سنت به پايبندي و بازگشت بر كه داشت آن بر را مسلمانان ديگر و صوفيان مختلف طيفهاي
درباره اصلاحطلبانه يا راستكيشانه مختلف ديدگاههاي كه جاست همين از.كنند پايفشاري
از آن نفوذ دامنه كه هستيم دئوبند مدرسه چون مهمي مكاتب برپايي شاهد و ميكند رشد سنت
_ اصيل منابع به بازگشت كه دئوبنديها مقابل در.است مانده هم امروز همين تا نوزدهم قرن
خود روش را مختلف طريقتهاي آموزههاي از اي"پالوده" گلچين كارگيري به و _ حديث و قرآن
ديني موجود سنت به پايبندي بر كه ميبينيم را بريلويها هند ، همان در بودند ، داده قرار
نسبتا اقبال كه گرايش دو هر اين برابر در.دارند تاكيد حواشياش تمام با صوفيانه _
شديدي گرايش كه هستند هم نخبهگرايي ضدصوفي گروههاي كردند پيدا تودهها سوي از چشمگيري
غربي تربيت و تعليم و آموزهها از پرهيز اينها تمام براي.دارند حديثي منابع به اتكا به
.دارد اول درجه اهميت
روبهرو خود هاي"ضعف" با پيش از بيش مسلمانان غريبان نفوذ گرفتن پا با رفته رفته اما
.شدند
جريانهايي:بود فراهم هم زمين مغرب در انديشه جريانهاي با فكري ارتباط زمينه طرفي از
.مييافتند گرايش علم نوزدهمبه قرن در كه
موجود وضع درباره تامل به را آنها عقبافتادگيشان به يافتن آگاهي و مسلمانان "بيداري"
عمده عامل تصوف كتاب ، مطالعه مورد حوزه در ميان ، اين در.كشاند خود انديشه و زندگي
در مهمي جاي تصوف آموزههاي رو همين از و است مسلمانان ديني زندگي و انديشه شكلدهنده
عوامل يافتن دنبال به كه بازانديشياي.ميكنند پيدا بيستم قرن دوم نيمه ديني بازانديشي
به "ارتقا مذهب يا و سنتي تصوف" سوم فصل پايه همين بر.است پيشرفت ساختن ممكن و "ارتقا"
.ميپردازد افغاني چونسيدجمالالدين متفكراني انديشه بررسي
مسئله ميشد كشيده هم انديشه حوزه به آن تبعات كه مسئلهاي مهمترين سياسي نظر از اما
صوفيان نسبت فصل اين پاياني بخش در.بود آن مقابل تهديدات و عثماني خلافت روزافزون ضعف
از كه گونه همان "سلفيه ضدتصوف و تصوف" بعد فصل.است شده بررسي حدي تا روند اين با
چهرههاي شاخصترين كه ميپردازد نوزدهم قرن دوم نيمه در سلفيه حركت به است پيدا نامش
مانند دو هر اين.هستند عبده شاگرد رضا رشيد و افغاني سيدجمالالدين شاگرد عبده محمد آن
و تعليم ;داشتند صوفيانه تربيتي و تعليم ابتدا اسلامي سرزمينهاي نخبگان از بسياري
چاره و بازگشتند دو هر اما.ميداد تشكيل را غالب آموزه گفتيم كه چنان كه تربيتي
در فراواني خيز و افت كه عبده.ديدند آموزهها اين گذاشتن كنار در را اسلام بازسازي
تا اما ميبيند "صالح سلف" سنت به رسيدن چاره را ها"بدعت" ترك اگرچه دارد تصوف با نسبتش
و فردي زندگي در تصوف نگذاشتن يا گذاشتن كنار مورد در شفافي حكم به نميتواند هم آخر
را "شاذليه" دعاهاي و اذكار از پارهاي اينكه با عمر اواخر در اينكه كما.برسد جمعي
به متعلق و ميگذارم احترام شاذلي ابوالحسن به من" كه ميكند تاكيد اما ميداند جعلي
نسبت زشت است منسوب او به هرچه نه اما.نكردهام پيروي ديگري طريقه هيچ از و اويم طريقت
".دادهاند
انتقاد به عمر پايان تا ميگويد ترك را طريقت آنكه از پس رشيدرضا محمد او شاگرد اما
تاثير وهابيها و تيميه ابن از نظر ، در تنها نه كه جايي تا پرداخت تصوف كليت از تند
بر رضا رشيد و عبده تاثيرات.پرداخت نيز "حجاز سلطان" از حمايت به عمل در بلكه پذيرفت
.شدهاند بررسي فصل همين در نيز سرزمينها اين سلفيه جنبش و آفريقا و عربي سرزمينهاي
صوفيانه جنبشهاي با نه ديگر ميرسيم بيستم قرن اوايل و نوزدهم قرن پايان به كه هنگامي
رويكردشان عمده وجه كه راستكيشي و سنتگرا نهضتهاي با نه و مواجهيم تجدد برابر در
اسلامي اجتماعي نهادهاي ساير مانند نيز تصوف اجتماعي قوت ديگر:باشد تصوف با مخالفت
امپراتوري تجزيه سالهاي در كه مواجهيم منفرد روشنفكراني با مقابل در.است شده تضعيف
.هستند مليت انديشه درگير چيز هر از بيش هند استقلالطلبانه مبارزات و عثماني
و يافتند رشد اسلامي زمينهاي بر خود كه جهت آن از هم نيز روشنفكران اين همه اين با
نقد در كه جهت اين از هم و ميداد تشكيل را مطالعاتشان جنبه مهمترين صوفيان تعاليم
آن به ميآيد ، شمار به مهمي عامل تصوف مليتشان عناصر بازسازي در و خود هاي"ملت" پيشينه
.پرداختهاند
از كه است شده بررسي تفصيل به ترك مليگراي گوكلپ ضيا انديشه تطور سير فصل اين در
.است كتاب بخشهاي خواندنيترين
روحي سلوك تصوف نافذ مطالعات و تعليمات و غربي مطالعات از زمينهاي با كه گوكلب از پس
تصوف روحانيت درباره او بازانديشي و اقبال محمد انديشههاي به كتاب است كرده طي را خود
و نيچه چون غربياي فيلسوفان از فراوان تاثير با كه است پرداخته آن اجتماعي نقش و
.است گرفته صورت او ابرمرد انديشه
خصوصا.ديد ميتوان اسلام تاريخ و تصوف سنت از اقبال نقد در را شوپنهاور و نيچه ردپاي
.ميگويد سخن مسلمانان قوت با "ياسآور عرفان" و "ايرانيگري" شدن جايگزين از كه آنجا
سخن موارد اين از فصل اين درميپردازد "معاصر ضدتصوف و تصوف" به كتاب پاياني فصل
احياي ;سياسي تصوف احياي ;سنگال و سودان در استمرار ;مصر در طريقتها انحطاط:است رفته
و اسلامگراها بين نسبت در تصوف نقش به همچنين فصل اين...و غيرسياسي تصوف
از همچنين آن در و است پرداخته شوروي دوره در قفقاز تصوف نيز و تركيه سكولارهاي
.است شده صحبت نيز شريعتي علي و مودودي ابوالعلاو چون متفكراني
موارد از پارهاي در هرچند دارد تقدير جاي آن ترجمه و مركز نشر سوي از كتاب اين انتخاب
آزاردهنده تقعيد اصولا كتاب گفت بايد اگرچه.ميكند را بهتري ويرايش آرزوي خواننده
يا) مترجم مثلا:درآورد كار از هم روانتر را متن اين ميشد حال اين با.ندارد جدياي
كه جاهايي همه در و ندارد قيدساز و صفتساز پسوندهاي با چنداني ميانه محترم (ويراستار
ساير از كاربردش كه كردهاند استفاده صوفي واژه از شود استفاده صوفيانه واژه از بايد
در كه بود خوب مثلا همچنين.هست دست اين از نيز ديگري مواردنميشود متمايز موارد
ميشد مشخص ناوارد شايد خواننده براي (Sikhs) است آمده "سيخها" واژه كه موردي دو تنها
همه اين با.ميگويند ها"سيك" آنها به رايجتر تداول در كه هستند همانهايي منظور كه
غناي بر كه است خواندني كتابي همچنان كتاب و نميكاهند چندان كار ارزش كليت از اينها
.است افزوده فارسي زبان در زمينه اين تحقيقي ادبيات
:پينوشت
مركز منفرد ، افسانه ترجمه ويمبوش اندرس بينگسن ، الكساندر كميسرها ، و صوفيان _1
.تهران 1378 فرهنگي پژوهشهاي
فرهنگي نشريات
ماه كتاب در حقيقي
متولد كه او.است فلسفه و ادبيات ماه كتاب گفتوگوي بخش شماره اين ميهمان حقيقي شاهرخ
را فلسفه در خود دكتري و فوقليسانس و تهران دانشگاه از را خود اقتصاد ليسانس است تهران
فلسفه استاد كه است سالي ده هم اكنون و گرفته آمريكا جاتر سنت و روزولت دانشگاههاي از
از گذار" عنوان با حقيقي از كتابي آگه نشر سال 79 دراست كاليفرنيا ايالتي دانشگاه
اين كتاب نويسنده اصلي تلاش و است مدرن پست انديشه كتاب اين موضوع.كرد منتشر "مدرنيته؟
از رفتن فراتر براي كوششي هر و ماست هميشگي فرهنگي و فكري افق مدرنيسم دهد نشان كه است
مذكور گفتوگوي در حقيقي.آن كردن رها نه و افق گستردن براي است كوششي راستي به آن ،
.است پرداخته نيز ايران اخير سالهاي فرهنگي وضعيت به و است كرده بحث كتابش مباحث درباره
فراهم نوابغ رشد براي را فضا سياسي انسداد ميبرند گمان كه برخي تصور برخلاف حقيقي
اجتماعي و سياسي آزاديهاي سايه در تنها فلسفي تفكر سيال جريان كه است معتقد ميكند ،
سنت حقيقي ، نظر به ديگر طرف از.ميپويد خود مقصد سوي به راه و ميشود روان كه است
بسيار صيقل غرب در ويژه به كه را فلسفي انديشه مهم ويژگي دو ما كشور در مسلط فلسفي
اين به بيان در روشني اول:از عبارتند ويژگي دو ايناست گرفته ناديده بيش و كم يافته ،
ممكن آن نادرستي و درستي ارزيابي كه باشد روشن قدر آن دستكم ميگوييم كه آنچه كه معنا
بدون را گزارهاي و حكم هيچ كه معنا اين به فلسفي ، داوريهاي استدلالي وجه دوم و باشد
كه باشد اين فلسفي انديشه وجه دو اين به توجه عدم علت بسا چهنكنيم عنوان دليل ارائه
ديگر يكي.است داشته عرفاني محتوايي و شاعرانه بياني اكثرا فلسفي انديشه ما فرهنگ در
مباحثات برخي صاحبان مسلم تقريبا اصول از يكي نفي حقيقي گفتوگوي توجه جالب نكات از
اين اما نيستم پستمدرن فلسفه طرفدار اينكه با من ميگويد حقيقي.ماست كشور در فلسفي
كه فلسفه از برداشت اين.نيست ما مسئله پستمدرنيسم مسئله كه نميپذيرم هم را گفته
برداشتي برويم ، ديگر چيزهاي سراغ به بعد و كنيم روشن مدرنيسم با را تكليفمان بايد ابتدا
.است فلسفه از مكانيكي
كتاب خانه در موحد محمدعلي سخنراني حاصل ايران عرفان و ادب در شمس مقالات جايگاه
دهقاني محمد سخنراني متن ماه كتاب از شماره اين در هم آن از پس و است شمس مقالات درباره
ايران در ادبي نقد وضعيت همايش در ايران ادبي نقد طليعه در سياسي بينش تاثير عنوان با
.است آمده
كتاب بررسي نشست در شده انجام گفتوگوهاي متن درج به شماره اين مطالب از ديگر يكي
اسماعيلي تحقيقات موسسه درخواست به كتاب اين.است يافته اختصاص "بدخشان لعل خسرو ، ناصر"
.است كرده ترجمه را آن هم بدرهاي فريدون و شده نوشته هانسبرگر.آليسسي خانم توسط و
حاضران از وزيرنيا سيما و دهقاني محمد ديناني ، ابراهيمي ميلانيان ، هرمز فاني ، كامران
.بودهاند نشست اين
از گزارشي اولي.است آمده نيز مراسم پنج شرح فلسفه و ادبيات ماه كتاب شماره اين در
.است شيراز حافظيه در مهرماه 81 نوزدهم جمعه روز در شده برگزار شيرازي حافظ بزرگداشت
سال دويستمين مناسبت به كه دارد اختصاص شيراز در فرانسه فرهنگ هفته جشن به دوم گزارش
خانم فرانسه ، سفير نيكون فرانسو حضور با مراسم اين.است شده برگزار هوگو ويكتور تولد
مدير سروستاني كمالي كوروش و فارس استاندار لاري انصاري فرانسه ، فرهنگي رايزن دورانس
به بعدي گزارش.شد برگزار فرانسه زبان مترجمان و محققان از جمعي و فارسشناسي بنياد
فلسفه و حكمت انجمن در گذشته ماه در كه است مربوط بيستم قرن تفكر در پوپر تاثير سمينار
بزرگداشت مراسم و جديد رمان تهافت بررسي همايش به نيز بعدي گزارشهاي و شد برگزار
هميشه مثل نيز انتها دردارند اختصاص فلسفه و ادبيات ماه كتاب انتشار شماره شصتمين
...است آمده شهريور ماه در شده منتشر فلسفه و ادبيات كتابهاي فهرست و فرهنگي اخبار
فرهنگي گردش
ابتدايي هايدگر
به سياه جنگل در.داد درس ماربورگ دركرد تحصيل فرايبورگ در.آمد دنيا به مسكيرش در"
تحت كه است چيزي خلاصه اين ".درگذشت فلسفي تفكر سال ساليان از پس و شد مشغول زندگي
كتابهاي و دايرالمعارفها همه در بيستم سده فيلسوفان بزرگترين از يكي زندگينامه عنوان
:بود گفته ارسطو درباره دانشگاهيش درس كلاس آغاز در روزگاري او ، .ميشود بيان فلسفي مرجع
سعي كه كساني همه تقريبا كه است دليل همين به ".مرد و كرد كار آمد ، دنيا به ارسطو"
اين به اشارهاي نوشتهشان از گوشهاي در دارند ، را متفكر اين زندگينامه ارائه در
ميشود عنوان زندگينامهها كردن مطرح اينگونه براي كه دليلي مهمترين.ميكنند موضوع
مارتين" مورد در اوضاع آيا اما.ندارد او انديشه ماهيت به ربطي متفكر زندگي كه است اين
شمار به بيستم قرن بزرگ فيلسوف سه از يكي را او.است منوال همين به هم "هايدگر
او افكار و آرا شرح در بيشماري پاياننامههاي و رسالهها كتابها ، و آوردهاند
.نگاشتهاند
* * *
و الاهيات از تحصيلاتش خلال در بود هايدگر ، فردريش كليسا ، خادم سر فرزند كه هايدگر
آثار مطالعه به آورده ، روي فلسفه به رياضيات عالي دوره يك طي از پس و بود كنده دل كلام
با و كرد خداحافظي برنتانو از دكترياش رساله نگارش در.بود پرداخته برنتانو فرانتس
آغاز را خود فلسفي تفكر از جديدي فصل معاني ، و مقولات در اسكاتس دونس نظريه كتاب نگارش
سال در هوسرل ادموند وقتي اما بود ريكرت تفكر تحتتاثير بيشتر هايدگر دوران اين دركرد
فقط او و شد گسسته ديگر فلاسفه همه با هايدگر ارتباط رشته رفت ، فرايبورگ به 1916
كارل الاهيات به توجهش و بولتمن رودولف با هايدگر آشنايي.گشت هوسرل مفتون و دلمشغول
سورن دانماركي ، متكلم بزرگ افكار با و بازگرداند الاهيات عالم به را او دوباره بارت
;بود شده مهيا "زمان و هستي" تحرير براي لازم مقدمات ديگر حالا.كرد آشنا كيركگور ،
"فلسفي تحقيقات" كنار در را آن نام فلسفهپژوهان و محققان از بسياري كه كتابي
ياد بيستم قرن فلسفي كتابهاي تاثيرگذارترين عنوان به دو آن از و نهاده ويتگنشتاين
نياز آن مطالعه حتي و درك و بود درافكنده فلسفيدن در نو بنيادي درواقع كتاب.كردهاند
زبانان غيرآلماني براي آن خواندن دليل همين به و داشت زبانشناختي دقيق اطلاعات به
و سقراط ظهور با زمين ، مغرب در فلسفه كه ميكند ادعا هايدگربود ناممكن تقريبا
فراموشي به را است آدمي فراروي كه پرسشي مهمترين و شده خارج خود اصلي مسير از افلاطون ،
اين از سال چندصد و دوهزار اين خلال در و است پرداخته "موجودات" به فلسفه.است سپرده
كه است دليل همين به "چيست؟ وجود حقيقت" كه است مانده دور پارمنيدسي و هراكليتي پرسش
آنچه از را فعاليتش دامن و ميداند وجود مسئله در كاوش را خود اصلي وظيفه هايدگر
او.ميداند مبرا است "انساني وجود" در كاوش هدفش و ميشود ناميده اگزيستانسياليسم
تغيير و است برده ارث به هوسرل از كه پديدارشناسانهاي روش از گرفتن بهره با است درصدد
.يابد دست فلسفيدن براي نوين روشي به آن اصول و مبادي برخي
* * *
عظماي رياست به هايدگر يافت ، دست مطلقه قدرت به پروس سرزمين در بزرگ ديكتاتور وقتي
خويشتن حفظ" كه مه 1923 در 27 افتتاحيهاش سخنراني در او.شد منصوب فرايبورگ دانشگاه
و راگراميداشت آلماني سوسيال ناسيونال نهضت مبسوطي طور به داشت ، نام "آلماني دانشگاه
سخنراني اينكرد دفاع جانانه ، بود ، دادن رخ حال در سالها آن آلمان در آنچه ماهيت از
همكاران و شاگردان از بسياري.زد رقم را بيستم ، قرن تاريخ نهتنها و فلسفه ، از مهمي فصل
با همكاريشان سند كه ياسپرس چون كساني حتي جنگ از پس سالهاي در.رنجيدند او از هايدگر
سياست از سرخورده فيلسوف اين از تبري اظهار به نيز آمد دست به بعد سالهاي در نازي دولت
و ظاهري جدايي نوع يك تنها را سي دهه در هيتلري حكومت از او گرفتن فاصله و پرداختند
است دليل همين به.بود خورده رودست سياست از بزرگ فيلسوف.دادند جلوه باطني ميل برخلاف
ذكر از پرهيز همه آن شايد كه معتقدند كاكلمانس ، جي.جوزف همچون نويسندگان ، بسياري كه
كه چيزي آن بر باشد پوششي تنها همقطارانش و هايدگر طرف از خاطرات و زندگينامهها
.ناميدهاند قدرت و تفكر ننگين آمدن كنار را آن جنگ از پس فيلسوفان
* * *
اين.هايدگر فلسفه بر است مختصري شرح كرده ، ترجمه را آن ديباج موسي كه كاكلمانس ، كتاب
كار به است ممكن كتاب مقدمه در نويسنده بهزعم و است شده نگاشته مبتديان براي كتاب
كتاب يك عنوان به نميتوان را كتاب اين حال اين با.نيايد شناسان هايدگر و متخصصان
علاقهمندان باشد بهتر شايد.كرد توصيه فارسيزبان خواننده به هايدگر فلسفه در مقدماتي
و نوشته هايدگر درباره مككواري جان كه بپردازند كوچكي جزوه مطالعه به ابتدا هايدگر
بسط و شرح به كتاب اين در كاكلمانس كه چرا.است شده ترجمه هم فارسي زبان به البته
مفهوم صحيح درك به خوانندهاي تا هم دليل همين به و است نپرداخته هايدگري اصطلاحات
و انساني هستي ميان تمايز در هايدگر موضع بود نخواهد قادر باشد ، نيامده نائل "دازاين"
نشان ما به كه باشد اين كاكلمانس كتاب ويژگي مهمترين شايد.نمايد درك را هستيها ساير
ميدهد نشان بارز ، نحوي به چيز هر از قبل زيرا است ، مهم ما براي هايدگر فلسفه ميدهد ،
سنتي تفكر چگونه و باشد داشته ريشه گذشته تفكر در بايد اندازه چه تا معاصر تفكر كه
تاملات به است كافي.بگيرد جان دوباره امروز تفكر در ديالكتيكي كوششي راه از ميتواند
بنگريد ديگر فيلسوفان بسياري و هگل كانت ، دكارت ، ارسطو ، پارمنيدس ، نظرات درباره هايدگر
فلسفه قالب در سنتي فلسفه درآوردن سخن به نحوه و قديم و جديد تفكر ميان تفاهم سر تا
.كنيد درك را مدرن
|