ايراني معمار سه اين
آلن وودي لطيف روياي
صميميت ايجاد
كردي كار چي ميدوني
ايراني معمار سه اين
يادبود و بزرگداشت مراسم مناسبت به
قدرخان ثمانه
را آنها و ديدهايد تهران شهر مركزي نقاط در كه را ساختمانهايي نزنيد ، هم حدس حتي شايد
.باشند ارمني معمار سه ساخت و طراحي علاقهمنديد آنها به بسيار و ميدانيد تهران هويت
آثارشان عمده بخش كه ايراني بزرگ معمار سه گوركيان گابريل و آبكار پل هوانسيان ، وارطان
ايران شهري ساختمانهاي معماري تكوين و سير در عامل موثرترين ميخورد ، چشم به تهران در
شناساندن براي بهانه بهترين.هستند حاضر قرن اول دهه چند در آن نوين معماري خصوص به و
يادبود مراسم دادن ترتيب با همراه كارهايشان عكسهاي از نمايشگاهي برپايي معمار سه اين
.شد برگزار هنرمندان خانه در پيش روز چند مراسم اين.بود آنها براي بزرگداشتي و
شكل معمار سه اين ساختمانهاي از شهر مركزي بخشهاي زيباترين گفت بتوان جرات به شايد
.داشتهايم شهري معماري تهران در ما كه سالهاست همين در تنها و گرفته
و تهران ارامنه خليفهگري شوراي حمايت يا و هور تحقيق و ترجمه موسسه توسط مراسم اين
به هور موسسهشد برگزار هنرمندان خانه و ايران معمار مهندسان جامعه همكاري با نيز
چنين نداشتهاند مقوله اين به كامل اشراف شايد كه كساني يعني عموم كردن آشنا منظور
.است كرده اجرا و طراحي را برنامهاي
انجمن عضو و كانادا تورنتو و آزاد دانشگاه شهرسازي و معماري مدرس پاكدامن بهروز
:ميگويد بود مراسم اين سخنرانان از كه مهرآزان مشاور مهندسين و كانادا آنتالو شهرسازان
در بسيار كه است ، مرام و تفكر طرز معماري ، نوع و شيوه يك بزرگداشت نوعي به مراسم اين
افراد اين پاكدامن.است بوده تاثيرگذار هارموني و تناسب با ما شهرهاي شكلگيري و شخصيت
سياسي و اقتصادي اجتماعي ، تحولات شروع با همراه كه ميداند شخصيتهايي مهمترين از را
.بخشيدهاند شهري هويت و معماري به جديد شكلي كشور در
تحصيل خارج در كه دانشجوياني تا ميدهد فرصتي كه چرا است پرتحولي قرن قرن ، اين
معمار گودار آندره بياورند ، مجموعه اين به خود با نيز را گروهي و بازگردند كردهاند
ايران هنر در تخصصي بسيار مطالعات و ميآيد ايران به قرن اين ابتداي از فرانسوي معروف
اين و است بوده ايران در دوران آن در باروري حال عين در و خاص بسيار جو و فضا.دارد
معمار سه اين اقامت دوره است معتقد پاكدامن.است نفر اين 3 فعاليت شروع با همراه درست
مناسبي زمينه بوده ، بيستم قرن اوايل معماري و هنري عميق تحولات با مصادف كه اروپا در
معمار سه اين بزرگداشت مراسم در دانشگاه استاد اين.است كرده فراهم آنها آموزش براي
"نو هنر" مكتب پيشگامان از همگي كه اروپايي بزرگ معماران فعاليت اوج اينكه بيان با ارمني
برگزاري مجلات ، و كتب انتشار معماري ، و است دوره اين در بودند ، مدرن معماري جنبش و
و هنري مكاتب قالب در حرفهاي گروههاي تشكيل و هنري مدارس معماري ، تاسيس مسابقات
سهم شده ياد جنبش اشاعه و شكلگيري در كه بودند رويدادهايي جمله از همگي معماري ،
هوانسيان ، شده ياد معمار سه كانادا انتالو شهرسازان انجمن عضو اذعان به ;داشتند بهسزايي
با مصادف نيز ايران به آنها بازگشت و داشتند دوره اين در فعالي حضور گوركيان ، و آبكار
در آنها فعاليت براي را مناسبي بستر كه بود شمسي قرن اول دهه دو در سياسي تحولات شروع
.آورد وجود به مدرن معماري جنبش و "نو هنر" مكتب مباني و اصول اشاعه و معماري رشته
هر كه بود معتقد ميتوان و آوردند وجود به ايران معماري در را جديدي نهضت معمار سه اين
از كه است كساني كار يا و است معماران اين كار يا ميشود ديده تهران در كه زيبايي بناي
قسمتهاي در هنوز معماران اين زيباي آثار.بودهاند گرفته تاثير آنها كار نوع و گرايشات
معماري مباني و اصول از برخورداري با ساختمانها ايناست مشاهده قابل تهران شهر مركزي
شهر معماري مكاتب بهترين از يكي معرف و يافتند انطباق نيز محلي شرايط با خوبي به مدرن
.هستند تهران
نفر سه اين
وارطان از او.كرد پيدا اختصاص معمار سه اين زندگي بررسي به پاكدامن صحبتهاي ادامه
جالبي بسيار كاراكتر بودم ، ديده عمر اواخر در را ايشان من:ميگويد اينگونه هوانسيان
مادرش.نبود مقوله اين از جداي چيزي و بود معماري او ذهنيت تمام و زندگي داشت ،
.ميبافت مادرش و ميكرد طراحي را پارچه طرحهاي بچگي از او و بود پارچهباف
در سال 1275 در.ميشناختند "وارطان آرشيتكت" نام به را او همه:هوانسيان وارطان &
به تحصيل ادامه براي اول جهاني جنگ اواخر و خواند درس تهران در.آمد دنيا به تبريز
خود تحصيلات سپس.بياموزد نقاشي تا ميرود "زيبا هنرهاي" مدرسه به آنجا در و رفت پاريس
نظر زير كه معماري مخصوص مدرسه از شمسي سال 1301 در.ميدهد ادامه معماري رشته در را
شهرسازي مدرسه دروس خود استعداد دليل به و شد فارغالتحصيل بود فرانسوي پيشرو معماران
.كرد دنبال نيز را
داد انجام شهرسازي معماري ، زمينه در خدماتي و اندوخت تجربه و ماند اروپا در سال هفده
وارطان مكتب و سبك نظر از.بازگشت ايران به نو هنر و مدرن معماري جنبش جريان در ولي
عمارت بدنه مجموع و حجم.ميكرد جستوجو سادگي در را ساختمانهايش عظمت و بود مدرنيست
كرده توجهي قابل استفاده رنگآميزي و روشن سايه از و بوده هماهنگي داراي و موزون هميشه
سوم خيابان) دختران سابق هنرستان:به داشت اشاره ميتوان او كارهاي مهمترين از.است
كه) جنگ وزارت و افسران كلوب تكميل سعدآباد ، كاخ دربند ، سابق مهمانخانه ،(سابق اسفند
طرح ديگر ، سينماي چند و ديانا متروپل ، سينما ،(بود شده طراحي گوركيان گابريل توسط
،(راهآهن شرقي شمال جنب _ قماش سابق ساختمان مقابل) راهآهن 1319 ايستگاه مهمانخانه
اول) سپه 133 بانك اصلي عمارت ،(فردوسي و سابق اسفند سوم خيابان نبش) فردوسي هتل طرح
زيادي تعداد و شهرستانها در سپه بانك مراكز و بازار شعبه سپه بانك (سابق سپه خيابان
انجمن موسس هيات عضو همچنين هوانسيان.مسكوني منزل و تجاري پاساژهاي اداري ، ساختمان
شمسي ماه 1361 خرداد ششم در او.بود آرشيتكت مجله تحريريه هيات عضو و ايران آرشيتكتهاي
بسيار و بوده اوليه مدرن بزرگ معمار وارطان است معتقد پاكدامن بهروز.درگذشت تهران در
ظريفكاري و نقوش تزئينات نوع از معماري در زمان آن در و است داشته خلاقهاي قدرت
.ميگيرد شكل دكوراتيو هنر نام به بعدها كه ميكرده استفاده
"لويي سن دبستان" در را خود ابتدايي تحصيلات و شد متولد شمسي سال 1287 در:آبكار پل &
از را خود ديپلم.رفت فرانسه به تحصيل ادامه براي (ش) سال 1304 در و گذراند تهران
ادامه معماري رشته در بروكسل "لوك سن دانشگاه" در و گرفت فرانسه "اورلئان دبيرستان"
مصالح ، مقاومت مجسمهسازي ، شبانه دورههاي خود ، تحصيل ساله دوره 7 درداد تحصيل
خدمت از پس بازگشت ، ايران به (ش) سال 1316 در وي.گذراند نيز را كاري منبت و دكوراسيون
.بود مشغول اداري مهم پستهاي در سال چندين و كرد آغاز را خود حرفهاي زندگي وظيفه
قريحهاي و ذوق با را ساختمانهايش كه بود ايران در مدرنيسم جنبش پيشروان از يكي آبكار
وروديهاي با او بهمني آجر ساختمانهاي.بود داده انطباق محلي شرايط با خوبي به داشت كه
خانههاي معماري مناسب الگوهاي از يكي شده ، نصب آن اطراف در كه سنگهايي و فرورفته كمي
.است تهران شهر در مسكوني
عبارتند آنها از بخشي كه ميشوند محسوب تهران ساختمانهاي زيباترين جزو او كارهاي تمام
كاتوليك ارامنه كليساي و نياگارا سينما ساختمانهاي ،(بيسيم) راديو ايستگاه اولين:از
ساختمانهاي كليه و باغچهبان لالهاي و كر مدرسه ،(روسيه سفارت شمالي خيابان)
كه ساخت مسكوني ويلاي زيادي تعداد آبكار.گمركات و استانها دارايي ادارات و پيشكاريها
تهران شهرداري كاخ طرح مسابقه در او پروژه آخرين.برخوردارند زيادي بسيار شهرت حسن از
تلفيق از كه بود معماراني اولين از آبكار.نيامد در اجرا به متاسفانه كه شد اول برنده
كاملا نماي با ويلا تعدادي عمر آخر در و كرد استفاده زيبايي بسيار نحو به آجر و سنگ
سنگ با كار نمونههاي بهترين از ولي بود متفاوت اوليهاش كارهاي با كه كرد طراحي سنگي
مركز بروكسل است ، معتقد پاكدامن.درگذشت (ش) ارديبهشت 1349 اول در او.هستند تهران در
همين به و شد شهر اين در آبكار تحصيلات با مقارن درست و بود اروپا در نو هنر جنبش شروع
آبكار كار ميگويد پاكدامنگرفت قرار فلسفي و فكري غني جريان يك مسير در آبكار خاطر
.است تهران خانههاي معرف
ارامنه قتلعام شروع دلايل به خانوادهاش كه زماني شمسي سال 1279 در:گوركيان گابريل &
.آمد دنيا به استانبول شهر در كوتاه توقف يك در كردند ترك را خود شهر تركيه دولت توسط
تحصيلات گوركيان.كرد هدايت تهران سمت به و منصرف غرب به سفر از را خانوادهاش او تولد
موسيقي به.رفت وين به و رساند پايان به تهران در ارمني كالج يك در را خود ابتدايي
معماري مدرسه وارد ميلادي سال 1915 در.كرد شروع را ويلن يادگيري و داشت بسيار علاقه
اساتيدش دفاتر در گوناگون صلاحيتهاي بودن دارا دليل به و شد وين كاربردي هنرهاي آكادمي
سال يك و كرد كار "سواژ هانري" دفتر و شد مستقر پاريس در (م) در 1921.شد كار به مشغول
جمله از مختلفي پروژههاي زمان اين از.كرد همكاري وي با "استيونس ماله" دفتر در بعد
شخصي دفتر (م) ميدهد19260 ارائه عكاسي استوديوي و بوتيك اقامتگاه ، و هتل ويلا ، چندين
معماري بينالمللي گروه فرانسوي بخش و معماران اتحاديه گروه عضو و ميدهد تشكيل را خود
.ميشود U.NA همچنين و
توجهي قابل تعداد و ميكند سپري ايران در را ميلادي سالهاي 371933 بين فاصله او
:به داشت اشارهاي ميتوان كه ميكند طراحي اداري و عمومي ساختمانهاي مسكوني ، ويلاي
افسران باشگاه نظام ، مدرسه آمفيتئاتر صنايع ، و خارجه وزارت ساختمانهاي دادگستري ، كاخ
ملك خسرواني ، سياسي ، پناهي ، آقايان ويلاهاي و رسيد اتمام به وارطان آرشيتكت نظارت با كه
.نظاممافي و فيروز اصلاني ،
در نو هنر و مدرنيسم جنبش اشاعه در بسياري تاثير ايران در كوتاهش اقامت رغم به گوركيان
.ميرود دنيا از فرانسه آنتيب در (م) سال 1970 اكتبر در 29 گابريل.است داشته ايران
مدرن معماري ايده از متاثر بيشتر را گوركيان دولتي ساختمانهاي طرح پاكدامن بهروز
او.ميداند مدرن كاملا هندسي اصلي احجام از استفاده و بلندمرتبه ساختمانهاي فرانسه ،
اطراف طبيعت با هماهنگي در و بسيار لطافت با تهران در او مسكوني ساختمانهاي است معتقد
شهرت با ايراني معمار معروفترين گوركيان شايد:ميكند اضافه پاكدامن و.است شده طراحي
.است نداشته امروز به تا ايران كه است بينالمللي
...اينكه آخر
اسلامي ، شوراي مجلس در شمال و تهران ارامنه نماينده "داوديان لئون" دكتر جلسه انتهاي در
ميرزاخانيان هويك مهندس و تهران ارامنه خليفهگري شوراي رئيس "آوانسيان آيدا" دكتر
هوانسيان و گوركيان آبكار ، خانوادههاي اعضاي به را يادبودي لوحهاي هور ، موسسه رئيس
.كردند تقديم
آلن وودي لطيف روياي
"سفيد خواب" نمايش انگيزه به يادداشتي
بهرهمند پرستو
از آن از بخشي كه كمدي سينماي.است جهان سينماي تاريخ در فيلم انواع اولين از كمدي نوع
از.است پيموده بسيار فرازونشيبهاي تاكنون آغاز از ميگرفته ، نشات نمايش و تئاتر
حركات و هاردي و لورل استيكهاي اسلپ تا كيتون باستر و چاپلين چارلي صامت شاهكارهاي
...آلن وودي تلخ طنزهاي تا وايلدر بيلي درخشان عاشقانههاي از لويد ، هارولد محيرالعقول
انواع خود ، كمدي سينماي.است نهاده پشتسر را راهدرازي كمدي سينماي ترتيب بدين و
خوشمزگيهاي بر تكيه آن در كه SlapStick يا بشكن و بزن كمديميشود شامل را گوناگوني
در آدمها وضعيت كه موقعيت كمديهاي.است غيره و ماليدن كيك و شكستن و زدن و بازيگران
نوع برعكس كمدي نوع اين.ميآورد بار به كميك حالت پيچيدگيها برخي مقابل در و هم برابر
آلن وودي فيلمهاي يا كارگردان مقام در كيتون باستر كارهاي مانند است خاموش و دروني اول
در.بصري مفاهيم بر مبتني و است حسي و مفهومي بيشتر و دارد كاراكتر منويات بر تكيه كه
چاقي مانند نرمال غير ظاهر از كمدينها.است داشته بيروني جنبه بيشتر كمدي ايران سينماي
وادار جنبه اغلب حركات.جستهاند سود غيره و بزرگ بيني بلندي ، و كوتاهي مفرط ، لاغري يا
كاري ، كتك استخر ، و حوض در افتادن گريز ، و تعقيب.است داشته را خنده به تماشاچي كردن
خالي خاموش ، طنز نوع از دروني ناب كمدي جاي همواره...كلامي شوخيهاي و آدمها كودني
و آرام حركت بر تاكيد با كمدي نوع اين عرصه در بتوانند كه بازيگراني فقدان شايد.است
.باشد آثار گونه اين ساخت عدم بر دليل برآيند نقشهايي چنين اجراي عهده از ساكن چهره
در و مييافت توفيق سفيد خواب فيلم اگر و است يافته دست مهمي چنين به اما جبلي حميد
فيلم داستان.باشد ايران كمدي سينماي در عطفي نقطه ميتوانست ميشد اكران مناسبي زمان
نميتوان را شباهتها هم باز باشد تصادفي اگر حتي است حاتمي علي سوتهدلان از وامدار
تخيلات او به نسبت و ميبندد زني به دل مهجور مردي فيلم دو هر در.كرد كتمان
"رضا" سفيد خواب در.ميبرد پي هولناكي حقيقت به نهايت در ولي ميكند پيدا ايدهآليستي
را مجسمه.ميبندد ويترين پشت مانكن به دل و است زنانه خياطخانه يك وضع خل شاگرد
و مينهد او گرو در دل رضا مانكن آن شبيه زني مراجعه با.ميشود افسرده رضا و ميفروشند
.دارد شوهر متمول زن آن كه ميشود روشن نهايت در و ميكند تعقيب را او دوچرخهاش با
در حذف جاي به سكانس اين كاش اي كه ميشود تيمارستان رهسپار و ميريزد هم به رضا روان
.ميتراشد فيلم براي خوش پايان يك فيلمساز ولي ميبود فيلم پاياني سكانس عمومي نمايش
در كه رضا.ميبرد رنج نيز شخصيتپردازي انسجام عدم از فيلم تحميلي پايانبندي اين سواي
مورد در چگونه است برخوردار درستي تحليل و نسبي منطق از پيرامون آدمهاي با گفتوگوهايش
.ميكند رفتار ابلهانه و كودن چنين اين سوار پژو زن آن
موفق حدودي تا رضا مثل آدمي عميق لطيف احساس و تلخ طنز يك ارائه در جبلي حال اين با
گرفته قرار اصلي شخصيت و فيلمساز منويات بيان خدمت در گورستان لوكيشن از استفاده.است
ميتواند حد چه تا عشق يك حضور كه كسالتبار زندگي يك تكرار و آرام و خاموش فضاي.است
خوب بازي.باشد آغاز ميتواند و نيست زندگي پايان مرگ كه حقيقت اين و سازد متحول را آن
و بيانعطاف چهرهاي ميزند پهلو آلن وودي كارهاي به او بازي است فيلم قوت نقاط از جبلي
مقابل از او حركت و خواستگاري مراسم از پس جبلي حميد بازي همچنين.كمتحرك فيزيكي
را كمدي سبك اين جبلي اينكه اميد به.است درخشان بسيار ونگوگي ، شات لانگ آن در دوربين
در را كمدي نوع اين بناي سنگ و شود بدل عرصه اين در سبك صاحب فيلمسازي به و دهد ادامه
.نهد بنا ايران سينماي
صميميت ايجاد
"كنكوريها پشت" سريال به نگاهي
آشفته رضا
بختآور ، پريسا كه ميشود پخش شبكه 5 از شب هر رمضان ماه بهانه به "كنكوريها پشت" سريال
...و داودنژاد رضا گرجستاني ، سيروس ارجمند ، برزو ناصرنصير ، رامين و كارگردان
.هستند مجموعه بازيگران
از پس مختلف شبكههاي از قسمتي يا 30 سريالهاي 15 كه است شده رسم رمضان ماه سال هر
نسيم شبكه 2 ، از نوعروس سريالهاي پخش با برنامهاي چنين هم امسالبشود پخش افطار
شبكه از كنكوريها پشت و شبكه 3 از (عروج هماكنون آن جاي به) همراز شبكه 1 ، از روياها
.است يافته تداوم 5
جذب در نسبي موفقيت به "كودكي يادداشتهاي" سريال پخش با بختآور پريسا هم گذشته سال
!است شده كنكوريها پشت سريال پخش و ساخت باعث موفقيت همان احتمالا كه بود رسيده مخاطب
البته و است ، موفقتر "كنكوريها پشت" همين نامبرده سريالهاي بين در كه نماند ناگفته
تنگاتنگ ارتباط گونهاي به.ميكند برقرار مخاطب با كه است "صميميتي" مديون موفقيت اين
و حال با را مخاطب ناخواسته كه است ساري و جاري سريال اين متن و حاشيه در دوجانبه و
.ميسازد خود درگير را همه سريال گيراي جو دقيقتر عبارت بهميكند هيپنوتيزم خود هواي
آنها از سريالسازي هر اگر كه ميرسيم خاصي مولفههاي به موفقيت اين رديابي در حالا
.بود خواهد موفق مخاطب جذب در ناخواه خواه ببرد ، آگاهانه بهرهوري
جذابيت باعث همين كه است كرده تكيه لمسي قابل واقعيتهاي به كنكوريها پشت اينكه اولا
اميد اين به آمدهاند ، گردهم متروكه خانهاي در كنكوري پشت جوان عده يك.است شده لازم
روحيه چنان با آدمها اين ثانيا ، .برسند آرزوهايشان و آمال به دانشگاه در قبولي با كه
موجب را مخاطب همذاتپنداري كه ميكنند اندام عرض واقعيتها دل در باوري قابل آرزوهاي و
سريال به را عدهاي ذهنيت ميتواند خود حد در شخصيتها اين از يك هر يعني.ميشوند
رامين بازي مثلا.است موثر صميميت نوع اين ايجاد در هم بازيها جنس ضمن در.سازد مشغول
باني نهايت در كه ميكند ايجاد نمايشي جذابيت خود نوع در..و گرجستاني سيروس نصير ،
دغدغههاي و دردها از مملو واقعيت اين ثالثا ، .است اثر كليت در موجود صميمي جو همان
دختر خانواده طرف از كند ، ازدواج علاقهاش مورد دختر با ميخواهد جواني وقتي.است مردمي
نميگنجد هم مخيلهاش در اصلا پسر و ميشود ، مطرح ازدواج اين براي كنكور در قبولي شرط
مضاعف را اثر دراماتيكي بار ناخواسته چالشهاي نوع اين برسد ، آرزويي چنين به كه
كه ميكند ايجاد اثر بطن در را خاصي گرههاي تدريج به جوان همين بنابراين.ميگرداند
تا ميشود ، سريال همراه مخاطب ذهن حالاميكند تزريق سكانسها بقيه در را لازم تعليق
اين حالااست مخاطب جذب براي شيريني چاشني طنز رابعا ، .شود روشن اينها از يك هر تكليف
و تلخ واقعيتهاي اين دل در مخاطب كه است اين مهم.باشد رفتاري يا گفتاري ميتواند طنز
سادهتر را آنها باور واقعيتها به خنديدن اينگونه شايد.باشد داشته خنديدن فرصت گزنده
.گرداند
هيچ "خنده" جز كه ميكند ايجاد را درشتي و ريز موقعيتهاي مكررش سماجتهاي با گرجستاني
به هم ناصرنصير رامين.شد خواهد پرفايده حضورش پرسوناژ يك بنابراين.ندارد ديگري عايدي
با هم سريال در حضورش نوع حتي.است خندهساز رفتاريش و كلامي حماقتهاي با كافي اندازه
در قبولي براي جوان چند كنار در كه بچهدار و زن مردي.است همراه خندهداري موقعيت
!است مشغول مطالعه به دانشگاه
دست در دست عوامل اين مجموعه كه ميسازد جاري كار بستر در را طنز ناخواسته حركتي چنين
تنها هم سريال موفقيت كه است بديهي.باشد موفق صميميت ايجاد در سريال كليت تا ميدهد هم
به را وقتشان كه ميگردند برنامهاي دنبال به شبكهها اين در آنهااست مردم خاستگاه
سريال سوي به سريال يك از دلخوري با باشد ، اين از غير اگر وكند پر رضايتبخشي نحو
روحيه با كه است وقت آن نكنند ، پيدا را علاقهشان مورد برنامه اگر و رفت ، خواهند بعدي
است ، موفق مخاطب جذب در كنكوريها پشت.ميكنند انتقاد هنرمندان و برنامهسازان از عصبي
داعيهاي چنين نيز سازنده گروه مطمئنا.نيست اثر بدون شاهكار بر دليل موفقيت اين اما
و بديهي امر چنين و است ، بوده موقعيت اين باعث صميميت ايجاد اما.داشت نخواهند هرگز
كمي پيرامون واقعيتهاي به كه است كافي فقط !است موجود ايراني سريال كمتر در بيزحمتي
پيدا مردمي و جذاب سريالهاي به شدن تبديل براي بكر و ناب سوژه هزاران وقت آن شد ، دقيق
هستند ، غافل بديهي و ساده مكاشفه و دريافت اين از تلويزيوني هنرمندان اما.شد خواهد
دور نيز هنرمندانه ساده خلاقيت و نوآوري از را آنان راحتالحلقوم ، درآمدهاي و پول شايد
ساخت براي مردميتر فيلمنامههاي لااقل تا بشود ، زمينه اين در اساسي فكر بايد.ميسازد
.ندارد عمومي منفعت كيلويي اصطلاح به سريالهاي ساخت وگرنه بشود ، تصويب پخش ، و
كردي كار چي ميدوني
"شهر پايين شهر ، بالاي" فيلم به نگاهي
توسلي هما
در مرسوم بحثهاي سوءتفاهمبرانگيزترين از يكي هنري سينماي مقابل در تجاري سينماي بحث
فقط دارد حق ايراني فيلم هر همگاني ، تفاهم يك در گويي كه جايي تا است ، ايران سينماي جو
دو اين تفاوتهاي مشخصترين از يكي.باشد داشته تعلق ضدونقيض طبقه دو اين از يكي به
.ميگويند هم "بفروش سينماي" ،"تجاري سينماي" به حتي كه طوري است ، فروش بحث سينما "نوع"
همه ظاهرا كه فيلمي كه ميآيد چشم به بيشتر زماني فيلم يك از تعريف نوع اين اشكالات
هيچگونه كه فيلمي برعكس ، يا ميخورد شكست گيشه در دارد را "بفروش" فيلم يك ويژگيهاي
بيش تناقض اين.ميشود روبهرو گستردهاي استقبال با نكرده مخاطب جلب براي ظاهري تلاش
يك سازندگان ديدگاه به اتفاقا باشد ، مربوط مخاطب بودن پيشبيني غيرقابل به آنكه از
بفروش فيلمهاي سازندگان از بسياري كه ميشود ناشي آنجا از مشكل.ميكند پيدا ربط فيلم
"پرفروش" و "تماشاگرپسند" و "تجاري" فيلم يك ميگيرند تصميم كه لحظهاي اولين همان از
ميكنند فرض يعني.ميبينند مواجه سينمايي "ژانر" يا "نوع" يك با را خودشان بسازند ،
ساختن براي هست ، نياز كارآگاه و معما مثل عناصري به كارآگاهي ژانر در مثلا كه طور همان
را عناصر اين.است ضروري فيلم در شده شناخته و خاص عنصر يكسري وجود هم پرفروش فيلم يك
ساختار يك عاشقانه ، ماجراي يك جذاب ، و خوشقيافه سوپراستار يك ;ميشناسيم خوب ما همه
احساسات ، شدتدهنده موسيقي ،"شيك" صحنه طراحي تاثيرگذار ، و قصار ديالوگهاي كلاسيك ،
;كلاسيكاند سينماي آشناي عناصر همان عناصر اين از بسياري...و زخم سرخ ، گل باران ،
.است تازه و ديدني سال دهها از پس هم هنوز ماندگارش شاهكارهاي كه سينمايي
بينظمي با بالا عناصر تكتك !است افراطي نمونه يك لحاظ ، اين از شهر ، پايين شهر ، بالاي
(مخاطب؟ كدام) مخاطب تا شدهاند چسبانده هم به فيلم اين در تصوري ، غيرقابل بيسليقگي و
.بفرستند بيرون سينما سالن از !محفوظ و راضي را
يك جذابيت و است جذاب قصه رنگ كردن پيدا پرمخاطب ، فيلم يك ساختن براي اول قدم قاعدتا ،
محور را تازه موضوع يك بايد يا ما مثال ، عنوان بهميكند تعيين چيزها خيلي را قصه
... شهر ، بالايباشيم داشته كهنه قصه يك به تازهاي نگاه مجبوريم يا بدهيم قرار قصهمان
نخنما حتما پس ميكنيد فكر شايد.نميبندد كار به را دستورالعملها اين از كدام هيچ
هم اين از موضوع اما.ميكند مطرح ممكن شكل كليشهايترين به را موجود قصه شدهترين
حتي كه است حدي به فيلم اين روايي ساختار بودن بيمنطق و شلختگي.است غمانگيزتر
.گذاشت قصه اسم پرحادثهاش روايت روي نميتوان
خط مثل اوليهاي مصالح ماجرا ، شكل سادهترين در.است اصلي مقصر ميان ، اين در فيلمنامه ،
يكسري طبق فيلمنامهنويس تا دارند وجود...و موانع هدف ، ضدقهرمان ، قهرمان ، قصه ، كلي
كامل فيلمنامه يك به سپس و كلي طرح يك به اول مرحله در را آنها شده تعريف قواعد و اصول
نيست بحثي داشته ضعف فيلمنامهنويسي لحاظ از همواره ايران سينماي اينكه در.كند تبديل
به (است مودبانه كمي واقعيام منظور رساندن براي چند هر) سياهمشقهايي چنين رسيدن اما
كوچكترين.است تاسف بسي جاي _ سينما بحراني وضعيت اين در هم آن _ اكران و ساخت مرحله
در كلاسيك فيلمنامهنويسي اصول بديهيترين و سادهترين اساسيترين ، رعايت از نشانهاي
.نميخورد چشم به فيلم اين
حتي _ شخصيتپردازي يك از نشانهاي هيچ اصلي ، قهرمان خصوص به و فيلم شخصيتهاي
ظاهريترين ميكند معرفي "آدم" عنوان به را آنها كه چيزهايي تنها.ندارند _ كليشهاي
خواننده و زن بيماري مثل موقعيت معرف صفت چند و !فيلم در فيزيكي حضور مثل ويژگيهايشان
و زن عاشق كه است خوانندهاي و نوازنده جوان پسر داستان اصلي قهرمان.است مرد بودن
هويت.ميمانند باقي كلمه چند همين حد در هم همينها حتي اماهيچ ديگر و است بچهاش
ظاهري شرايط واقعا اما ميدهيم تخفيف فيلمنامهنويس به را عميق شخصيتپردازي و فردي
به ربطي چه (..و كرده اجاره كه خانهاي و پوشيدن و لباس سرووضع) قهرمان اين زندگي
او نقش دارد؟ _ فيلمنامه در شده معرفي مشكل اولين عنوان به _ بيكارياش و بودن آسوپاس
و پراكنده حوادث اين رفع براي او و است چقدر ميافتد فيلمنامه در كه اتفاقاتي در
پسرش گرفتن پس براي او منطقي غير واكنشهاي ميدهد؟ انجام مفيدي عمل چه هم به نامرتبط
كند؟ ايجاد تماشاگر در همدلي حس ميتواند چطور ميشود ختم انتهايي !فاجعه؟ به كه
اشعار از فيلمنامهنويس لحظهاي حال به بسته و است فاجعه فيلم اين ديالوگنويسي مدل
رئيس.شده گذاشته بوده دمدست كه شخصيتي هر دهان در كوچهبازاري اصطلاحات و فحش تا فروغ
زدي گلدون يه با كردي؟ كار چي ميدوني":ميگويد زن به اتهام تفهيم براي دادگاه
"!كردي ناكار رو صاحبخونهات
_ نسبت به _ مشكلات سر بر بحث كه دارد كلي مشكل آنقدر.. شهر ، بالاي بگذريم ،
و دكوپاژ ميزانسن ، ) سبكي عناصر و شخصيتها انگيزه ديالوگ ، صحنهپردازي ، مثل !جزئيتري
.ميماند شوخي به (كمپوزيسيون
نيست تماشاگر كردن فرض بيشعور و نگاتيو دقيقه نود سرهمبندي معني به ساختن تجاري فيلم
استفادهاي نوع به بسته كه است امكاناتي همه برابر در مسئوليت احساس اول وهله در بلكه
.باشند شده تلف فيلم يك يا شاهكار يك مولد ميتوانند ميشود ازشان كه
|