بشر اكولوژيكي پاي جاي
شناسان زيست نگاه از تكنولوژي
ناخواسته پيامدهاي
3- بويايي امپراتوري سقوط و ظهور
زمين اخبار
بشر اكولوژيكي پاي جاي
مور پيتردي كوكس ، بري.سي
همتي زينب:ترجمه
اكنون آنچنانشتابفزايندهاييافتهكه خود پيرامون محيط انسانبر تاثيرات شدت
زمين كره موجودات از بزرگي بخش نابودي جهت در تنها نه را توجهات بحق بحران اين ابعاد
است كرده جلب انسان نوع بقاي همچنين بلكه
دورههايي طي جانوران و گياهان همه.است نرسيده تكامل به تنهايي به زندهاي موجود هيچ
پيرامون موجودات تكامل بر و بوده زنده موجودات ساير تحتتاثير خود تكامل و توسعه از
برمحيط پردامنه و شگرف چنين تاثيري انسان اندازه به موجودي هيچ ولي گذاشتهاند خودتاثير
شتاب چنان آن خود پيرامون محيط بر انسان تاثيرات شدتاست نداشته خود زيست
نابودي جهت در تنها نه را توجهات بحق بحران اين ابعاد اكنون كه است فزايندهاييافته
.است كرده جلب انسان نوع بقاي همچنين بلكه زمين كره موجودات از بزرگي بخش
جمعآوري تازهاي فسيلي مواد ساله هر ولي است ناقص بسيار انسان نوع سنگوارهاي تاريخ
نمايان انسان.گردد فراهم معاصر انسان ظهور چگونگي از گوياتر تصويري تدريج به تا ميشود
انساننمايان.شدند جدا قديم دنياي نمايان انسان از پيش سال ميليون حدود 40 جديد دنياي
انساننمايان بر مشتمل كه "هومينوئيده" خانواده.بودهاند انسان نوع منشا قديم دنياي
اين اعضاي.يافتند تكامل آفريقا در هستند گوريل و شمپانزده اوتان ، اورانگ همچون زندهاي
آسيا به بود يكي آسيا و آفريقا قاره كه زماني ميوسن دوره در پيش سال ميليون گروه 17
حدود 8 شمپانزده او خويشاوند نزديكترين و انسان مشترك نياي آخرين.كردند پيدا نفوذ
.است ميزيسته پيش سال ميليون
شرق در پيش سال هزار پنجاه و هفتصد و ميليون سه حدود در هومونيد جنس نخستينگونههاي
اسكلتي دوران اين از آمده فسيلهاي ميان از.شدند پديدار اتيوپي و تانزانيا در آفريقا
جنس اوليه انسان آناتومي وضعيت پيرامون فراواني اطلاعات كه دارد وجود "لوسي" به موسوم
و گرفتهاند نام آفرانسيس ، آسترلوپتيكوس فسيلهايي چنين.است آورده فراهم هومونيد
به نتيجهگيري اين.است ميرفته راه خود پاي روي بر موجود اين كه معتقدند ديرينشناسان
گرفته قرار تاييد مورد تانزانيا در آتشفشاني خاكسترهاي در شده فسيل ردپاي يك كشف وسيله
بود ساوانهايي يا باز جنگلهاي ميكردند زندگي آن در موجوداتي چنين كه زيستگاهياست
اين زندگي نحوه پيرامون موجود اطلاعات ولي است متفاوت بسيار استوايي جنگلهاي با كه
اين كه آنجا از.است ناچيز بسيار است داشته اشغال در كه اكولوژيكي آشيان و اوليه انسان
خود آزاد دستهاي از كه است داشته وجود آن امكان ميرفته راه خود پاي دو روي بر موجود
ديده شمپانزه در بيش و كم كه است وضعيتي اين.باشد كرده استفاده ابزار ساختن براي
كه دارد وجود آن احتمال.نيست دست در ابزارهايي چنين از نشانهاي هيچگونه ولي ميشود
.ميساختند مسلح را خود مييافتند كه سنگي و چوب آنهابا
ريشه كشيدن بيرون و زمين كندن براي وسايلي چنين از "آسترالوپتيكوس" است ممكن آيا
باشد؟ كرده استفاده شكار آوردن چنگ به يا و حيوانات لاشه يافتن براي جستوجو گياهان ،
مقابل ، در ولي نيامده دست به زمينه اين در مستقيمي شواهد تاكنون كه است اين واقعيت
ميبايست باشد كه چه هر موجودي چنين اكولوژيك نقشاست گرفته صورت فراواني نظريهپردازي
پيچيده غذايي زنجيره در را جايي لاجرم كه كنيم تلقي ديگري گونه را اوليه انسان اين
از بيش تاثيري موجود اين كنيم تصور كه ندارد وجود دليلي.بود كرده اشغال خود اكوسيستم
.است داشته پيرامون محيط بر خود جنس گونههاي ساير
شرق در و گرفته صورت هومونيد جنس گونههاي در تكاملي توسعه پيش سال ميليون دو حدود تا
جنس به اينهامتعلق از عدد دو.است داشته آنهاوجود از گونه سه حداقل آفريقا
خوانده "هوموهابيليس" و داشته تعلق كنوني انسان جنس به سوم گونه ولي بوده آسترالوپتيكوس
استفاده سنگي ابزارهاي از ميتوانسته انسان اين كه ميدهد نشان موجود شواهد.است شده
هومو جنس به متعلق افراد توسعه در بعدها ميبايست كه بود فرهنگي توانايي يك اين.نمايد
اكولوژيك نقش و غذايي عادات مورد در اطلاعاتبگذارد جاي بر خارقالعادهاي تاثيرات
انسان اين غذاي در گوشت سهم كه ميرسد نظر به چنين ولي است پراكنده "هوموهابيليس"
از هوموهابيليس پيش سال هزار پنجاه و هفتصد و ميليون يك حدود در.باشد يافته افزايش
كه ميدهد نشان موجود شواهد تماميميشود آن جايگزين "هومواركتوس" و رفته ميان
تجربه را فرهنگي توسعه نخست گونه اين.است هوموهابيليس تكاملي مستقيم محصول هومواركتوس
شده معلوم فرهنگي زمينه در.ميگيرد صورت آن جغرافيايي گسترش در تغييراتي سپس و نموده
مورد خواند تبر آنهارا بتوان كه چيزهايي جمله از پيچيدهتري سنگي ابزارهاي كه است
جمعيتهاي از برخي ميدهد نشان كه است دست در شواهدي آن از مهمتر.بودهاند استفاده
هر از بيش آتش از استفاده توانايي كه است واضح.ميكردهاند استفاده آتش از هومواركتوس
.است داده قرار گونه اين اختيار در را عظيم تغييرات ايجاد قابليت ديگري فرهنگي توسعه
گونه اين كه داشت نظر در بايد ولي ميشده واقع استفاده مورد غذا تهيه براي آتش چه اگر
عنوان به آتش شرايطي چنين در.باشد كرده استفاده نيز شكار براي آن از ميتوانسته باهوش
اين انتشار حوزه.است گذاشته جاي بر اطراف محيط فلور و فون بر تاثيراتي جديد ، عاملي
شده خارج آفريقا قاره از كه است انسان جنس از گونه اولين كه چرا است توجه قابل نيز گونه
.است يافته گسترش اروپا جنوب و جاوه آسيا ، شرق به پيش سال ميليون يك حدود در و
نوع تكاملي تحولات سير.آمد وجود به انسان گذشته سال ميليون يك طي كه بود گونه اين از
انسان كه نيست معلوم نمونه براي.نميباشد فن اهل اجماعنظر مورد هم هنوز انسان
جنس در انقراض به منتهي انشعابي كه اين يا است كنوني انسان مستقيم نياي "نئاندرتال"
"نئاندرتال" جمعيتهاي ميان در مداومي توسعه معاصر مطالعات از بسياري دراست بوده هومو
كه شده مشاهده انساني معاصر جمعيتهاي تا (پيش سال هزار حدود 130) يخبندان آخرين در
اين مردمشناسان از برخي ولي است ، بوده پيش سال حدود 40هزار در تغييرات مهمترين شامل
آن درمورد ميتوان قاطعيت با كه چيزي آن.دادهاند قرار سوال مورد را نتيجهگيريها
با نئاندرتال انسان جمعيتهاي يخبندان دوره آخرين انتهاي در كه است اين كرد نظر اظهار
"هوموساپينس" گونه يك با تنها "هومونيد" تكاملي خط و رفته ميان از برآمده پيشانيهاي
.ميشود زمين ميراثدار
واضحترين.ميپيوندد وقوع به زمين كره روي در عظيمي تغييرات يخبندان آخرين پايان تا
جديد نوع حضور ولي است اقيانوسهابوده سطح آمدن بالا و يخها پوسته شدن آب تغييرات اين
انسان تاريختاثير ماقبل زمانهاي در حتي.است بوده اهميت با نيز زمين كره روي در انسان
اين پيدايش زمان از كه است بوده عظيم چنان آن گونهها برساير همچنين و پيرامون محيط بر
.ميرسد نظر به نامحتمل اكولوژيك تغيير گونه هر در انسان گرفتن ناديده امكان بعد به گونه
بين دوره آخرين اوليه مراحل طي "بزرگ جانوران" زياد بسيار تعداد انقراض نمونه براي
اين كه ميشد تصور چنين طولاني مدتهاي براي.است گرفته صورت انسان توسط يخبندان
"مارتين پل" آمريكايي انسانشناس ولي.است بوده هوايي و آب تغييرات از ناشي انقراضها
تاكيد نكته اين بر مارتين.باشد برده بين از گونههارا اين انسان است ممكن كه داد نشان
كه بودند بيپروازي پرندگان يا گياهخوار پستانداران شده ، منقرض گونههاي غالب كه دارد
او.بودهاند مطلوب انسان تغذيه براي اندازه نظر از و بوده كيلوگرم از 50 آنهابيش وزن
به توجه با و مينمايد كشف شمالي آمريكاي جنوبي بخشهاي در را مشابهي انقراضهاي همچنين
ظهور يا تكامل با همزمان آنها انقراض كه ميرسد نتيجه اين به انقراضها اين زمان
جايي آفريقا ، در نمونه براي.است گرفته صورت شكار پيشرفته تكنيكهاي با انساني گروههاي
صورت شمالي نيمكره از قبل بزرگ گونههاي انقراض كرده پيدا تكاملي آنجا در انسان نوع كه
بين ارتباط ايجاد آن از مشكلتر و انقراضها اين دقيق تاريخ تعيين حال هر به.است گرفته
در رابطهاي چنين اثبات.است مشكلي بسيار كار انساني گروههاي در فرهنگي تغييرات آنهاو
.است مشكل اندازه همان به نيز جنوبي آمريكاي
است آن بر مارتين است ، گرفته قرار مطالعه مورد شمالي آمريكاي در انقراض تعداد بيشترين
اين شدهاند منقرض (ويسكانسين) يخبندان آخرين انتهاي در گونه بر 55 مشتمل جنس كه 35
دوره طي.است پذيرفته صورت قبلي يخبندانهاي تمام طي كه است انقراضهايي برابر دو تعداد
كه مينمايد تقويت را تصور اين مقايسه ، اين.است بوده بهبود حال در هوا و آب انقراض
نظر به منطقي بنابرايناست بوده انقراضها مسئول هوا و آب تغييرات جز به ديگري عامل
آمريكايي ديگر مردمشناس.گيرد قرار توجه مورد انسان شكارگري امكانتاثير كه ميرسد
در افزايشي بزرگ پستانداران انقراض با همزمان كه است داده نشان اخيرا "دونالدگريسون"
آنجا از.است داشته وجود (عقاب تا گرفته توكا از) شمالي آمريكاي پرندگان انقراض ميزان
مربوط فرضيه مورد در ترديدي باشد ، پرندههانداشته اين انقراض در نقشي انسان است ممكن كه
.ميآيد وجود به پليستوسن بزرگ پستانداران انقراض در انسان نقش به
حيوانات دور چندان نه تاريخي ادوار طي انسان كه است شده ثابت خوبي به ديگر ، طرف از
.است برده بين از داشتهاند كندي مثل توليد معمولا كه را رامي و كمتحرك درشت ،
در نظر اختلاف.است دست در مارتين فرضيه تاييد در قدرتمندي و غيرمستقيم شواهد بنابراين
تنها بزرگ پستانداران همه احتمالا اگرچه ولي باشد داشته ادامه ميتواند مورد اين
زمان كه است داده نشان ازديادي روبه مطالعات ليكن نشدهاند منقرض عامل يك تحتتاثير
.است بوده همزمان انساني جمعيت تراكم افزايش يا رسيدن با جثه بزرگ گونههاي انقراض
صورت پيش سال حدود 1100 در مناطق از بسياري در انقراضها اين كه ميرسد نظر به چنين
حضور منطقه ، در خود يافته توسعه شكار فرهنگ با ،"كلوويس انسان" كه زماني باشد ، گرفته
موجودات بر زيادي دارايتاثير انسان كه است آن بر دال شواهد ، بنابراين.است داشته فعال
را گونههايي دقيق نوع كه داد خواهند اجازه جديد تكنيكهاي احتمالا.است بوده جثه بزرگ
طريق اين از.است مانده تاريخ ماقبل ابزارهاي سطح بر آنها خون باقيمانده كه كرد مشخص
واقع اوليه انسانهاي شكار مورد بقيه از بيشتر حيوانات از يك كدام كه داد نشان ميتوان
.ميشدند
Evolutionary and Ecological approach. ).Biogeography,An C1981ox,C.B,Moor,D.P.(
شناسان زيست نگاه از تكنولوژي
مواد تجزيه بر علاوه كه است آمده فراهم آن امكان اكنون نوين تكنولوژي از استفاده با
اين.داد قرار پايش مورد و تشخيص بتوان نيز را آبها آلودگي رودخانهها آب در محلول آلي
مواد.است رسيده چاپ به انگلستان نيوكاسل دانشگاه پژوهشگران توسط كه است گزارشي عنوان
انساني منابع توسط يا و خاك همانند طبيعي منابع طريق از يا رودخانهها آب در محلول آلي
رودخانه آب از نيوكاسل دانشگاه پژوهشگران.ميشوند آب وارد آلي آلايندههاي همانند
اندازهگيري با كه شدند متوجه و كرده نمونهبرداري نيوكاسل در (Ouseburn) اوزبورن
به صحيح طور به را فلوئورسانس اين درصد ميتوان 70 رودخانه آب در طبيعي فلوئورسانس
يا آلودگي به را مسئله اين پژوهشگران اين از پيش.داد نسبت اصلي رودخانه فرعي شاخههاي
است پديدهاي فلوئورسانس.ميدادند نسبت آب در محلول آلي مواد پردامنه و فصلي تغييرات
عروسكهاي در مثال عنوان به.ميگيرد صورت مولكولها توسط انرژي دريافت دنبال به كه
تلولو بنفش ، مادون تشعشعات دريافت از پس هستند فلوئورسانس جلاي داراي كه تيرهاي
دچار نيست آنها ديدن به قادر انسان چشم كه موجهايي طول در نيز رودخانهها آب.ميكنند
باشد ، حساس بنفش ماوراي نور به شما چشم كه صورتي در اين بر علاوهميشوند فلوئورسانس
دستگاهي از پژوهشگران بررسيها ، اين در.ميكنند تلولو نيز تاريكي در كه ميرسد نظر به
اين كه بودند قادر آنها دستگاه اين كمك با.كردند استفاده اسپكتروفتومتر نام به
.ببينند را فلوئورسانس
شده رودخانهها آب فلوئورسانس دقيق و سريع اندازهگيري باعث اخير تكنولوژيك پيشرفتهاي
كه نيوكاسل ، دانشگاه زمين و آب منابع از استفاده مركز از (ABaker) بيكر اندي دكتر.است
تكنيكهاي كه است اين از حاكي آمده دست به نتايج":گفت است ، نيز تيم سرپرستي عهدهدار
داراي است آمده كجا از آلي ماده هر اينكه تشخيص در اسپكتروفتومتر از استفاده بر متكي
حال در كه است اين از حاكي آمده دست به نتايج اين بر علاوه.هستند توجهي قابل پتانسيل
و پايش به ميتوان آب مختلف منابع طبيعي ردپاي يك عنوان به محلول آلي مواد كمك با حاضر
".پرداخت آلي آلايندههاي تشخيص
Science Daily
ناخواسته پيامدهاي
رابي جيسن
آبي سمورهاي نابودي حال در ميشود يافت گربهها مدفوع در كه مغزي فلجكننده انگلهاي
مشاهده كاليفرنيا سواحل طول در مرده آبي سمور هزار از بيش گذشته سال طي 7.كاليفرنياست
مغزي ضايعات از آبي سمورهاي از بسياري كه شد مشخص گرفته صورت بررسيهاي از پس.شدهاند
.عذابند در كشندهاي و مهلك
پلاسما توكسو نامهاي با (سلولي تك جانوران) پروتوزوآها از دوگونه نقش ميان اين در
مهم بسيار(Sarcocystis neurona) نورونا ساركويستيس و (Toxoplasmagondii) گوندي
پلاسما توكسو تخمهاي كه هستند شدهاي شناخته جانوران تنها گربهها.است شده داده تشخيص
.ميكنند دفع خود مدفوع طريق از معروفند (Oocyst) اوسيست به كه را
عنوان است رسيده چاپ به پارازيتولوژي بينالمللي ژورنال جولاي شماره در كه مقالهاي در
شده سمورها اين بدن وارد آبشيرين رودخانههاي و رودها طريق از انگلها اين كه بود شده
.است
:ميگويد دانشگاه اين تحقيقي تيم سرپرست و كاليفرنيا دانشگاه از (M.Miller) ميلر مليسا
از گربهها مدفوع در موجود اووسيستهاي سيلابها ، وقوع دنبال به كه ميكنيم فكر ما"
با ".باشد كرده آلوده را آبي سمورهاي نهايتا و اقيانوسها آب وارد شده ، شسته زمينها
اين بنابراين ، ميكنند زندگي ساحلي خط نزديك در معمولا آبي سمورهاي كه اين به توجه
آلايندههاي اين مستقيما و رفته اقيانوسها به آبي سمورهاي كه است صادق صورتي در فرضيه
.باشند كرده دريافت را زيستي
زندگي شيرين آب رودخانههاي و رودها دهانه نزديكي در كه آبي سمورهاي ميلر گفته به
.است بيشتر بار سه پلاسما توكسو به آلودگيشان احتمال سمورها ساير به نسبت ميكنند
.ميگرفتند قرار توجه مورد بسيار خود خز واسطه به نيز اين از پيش كاليفرنيا آبي سمورهاي
.شدهاند رانده انقراض سمت به سال از 20 كمتر در كه بهگونهاي
به تعداد اين امسال بهار در وليكن بود عدد حدود 2377 در سال 1995 در جانوران اين جمعيت
.است كاهشيافته تا 2139
DiscoveryتAnimal
3- بويايي امپراتوري سقوط و ظهور
زيمر كارل
فيضاللهي كاوه:ترجمه
شتاب (م - انسان خانواده Hominidae) هومينيدها پيدايش با پيش سال ميليون فروپاشي 5 اين
آوردن در خاك زير از و شكار به كه هنگامي نياكاني انسانهاي كه هست امكان اين.گرفت
شايد تيز ، شامهاي تا داشتند تكيه تيز چشمهايي به بيشتر كردند ، اقدام گياهي غدههاي
فروپاشي اماباشد كاسته بويايي واژههاي كاربرد به آنها نياز از زبان پيدايش حتي
همان دودمان دو هر براي انسان و موش مشترك نياياست نبوده ترتيب بدون و تصادفي ما ژنوم
ژنها اين بيشتر انسان دراست گذاشته ارث به را بويايي گيرنده ژنهاي اصلي خانوادههاي
نظر بهداريم فعال بازمانده چند هنوز ژني خانواده هر در ما اما نميكنند ، كار ديگر
.است كرده هرس را آن دهد بال و شاخ ما بويايي درخت به كه آن جاي به تكامل ، كه ميرسد
از وسيعي طيف ميتوانيم هنوز موش همچون نيز ما كه ميدهد نشان ما ژنوم در موجود شواهد
بسيار كارمان ميرسيم ، يكديگر از بوها دقيق تمييز به كه هنگامي فقط.كنيم درك را بوها
.ميشود دشوار
.است داده شدن متلاشي اجازه خويش بويايي ژنتيكي دستگاه به كه نيست پستانداري تنها انسان
به پيش سال ميليون كه 50 گرفتهاند منشا سمدار پستاندار يك از دلفينها مثال براي
مانندي هواكش سوراخ به تبديل دلفين بيني مدت اين در.بود سازشيافته اقيانوس در زندگي
مسير در هوا راندن جلو و عقب با ميتواند دلفين اين بر علاوه.است شده سر بالاي در
جانور سر از ارتعاشات اين.كند توليد ارتعاشاتي دارند قرار حفرهبيني در كه برگههايي
باز اشيا ساير و ماهيها با برخورد از پس آنجا در و ميشود منتقل آب به و شده خارج
.ميگردد
مغزش در را آنها و بشنود را پژواكها اين ميتواند حساسش بسيار گوشهاي با دلفين
هواكش آب زير در دلفين كه اين به توجه با آناتوميستها.كند بعدي سه تصاوير به تبديل
است مدتها شده ، صوت توليد دستگاه به تبديل بينياش حفرات و ميدارد نگاه بسته را خود
مواد ميتواند دلفين) است داده دست از را اوليهاش بويايي حس جانور اين كه ميكنند گمان
از بيني جاي به آنها كه ميدهند نشان شواهد اما.دهد تشخيص را آب در موجود شيميايي
روي گرفتند تصميم آلماني پژوهشگران از تيم يك تازگي به.(ميكنند استفاده زبانشان
در ژن سيزده آنها.دهند انجام مقدماتي بررسي يك راه راه دلفين در بويايي گيرنده ژنهاي
عملا كه بيابند نتوانستند را يكي حتي ژنها اين ميان در اما كردند ، پيدا رابطه اين
حيات به ژنتيكي شبح يك شكل به تنها دلفينها در بويايي حس كه ميرسد نظر به.باشد فعال
.ميدهد ادامه خويش
نظر به تار و تيره ما بيني آينده آما كشيد نخواهد اينجا به ماكارش خود گونه احتمالا
در كه را اهميتي احتمالا بويايي ميشود ، صنعتيتر روز روزبه كه دنيايي در.ميرسد
از فراوانيشان است ممكن بويايي كاذب ژنهاي رو اين از است ، داده دست از داشته گذشته
پيشرو را بويايي ژنهاي تعداد كمترين با زندگي ما احتمالا.شود بيشتر نيز هست كه اين
هنگامي ويژه به ميكشيم ، خود دنبال به را خارج رده از ژن ما 580 كه واقعيت اين.داريم
عجيب است ممكن ميدهند ، ادامه خود كار به ديگر پستانداران در آنها نزديك خويشاوندان كه
طراحي نقص و بيعيب و كامل بهطور كدام هيچ ما بدن نه و DNA نه اما.رسد نظر به
بود ، زيستشناسي آموختن مشغول داروين چارلز كه هنگامي نوزدهم قرن اوايل در.نشدهاند
جداگانه را گياه و جانور از هرگونه خداوند كه بودند معتقد انگليسي طبيعيدانان بيشتر
توجيه اين داروين نظر از.باشد جور كاملا خودش خاص زيستگاه با كه است آفريده طوري
در چرا است؟ داده را استفاده بدون كوچك بالهاي آن شترمرغ به عمدا كسي چه.بود نامعقول
بيفايده بافتي شكل به سپس و برويد چشم بايد ابتدا ميكنند زندگي غار در كه ماهيهايي
داريم؟ خويش بدن در دم مهرههاي از آثاري انسانها ما چرا شود؟ تباه و فاسد
و كامل طرح بتوانند كه بود تبيينهايي كردن پيدا براي طبيعيدانان تقلاي شاهد داروين
R.) اون ريچارد انگليسي ، آناتوميست مثال ، براي.كنند سازگار يكديگر با را ناقص آناتومي
.گذاشت كنار را هستند برخوردار كاملي طرح از رفته تحليل اندامهاي كه ايده اين ،(Owen
كه داده ارائه زمان طول در را جديد طرحهاي از مجموعهاي خداوند كه شد مدعي او عوض ، در
و فراطبيعي طرح نوعي - است (archetype) "آرماني نمونه" يك بر مبتني آنها از يك هر
.است ساخته پرندگان بدني طرح طبق را او خداوند كه دارد بال علت بدان شترمرغ.غيرتجربي
طرح هر خداوند كه كرد پيشنهاد شكل همين به نيز زمينشناس (J.Mac Culloch) كالاچ مك جان
و پرت چه":نوشت يادداشتي در داروين.شود تمام آن پتانسيل كه ميكند دنبال جايي تا را
انسان فلسفه است چنين.ميشود رها و ميشود تمام مطلق قادر خالق يك طرحهاي !!پلاهايي
"!ميكند بحث خويش خالق درباره او كه هنگامي
براي.يافتهاند تكامل كهگونهها ميديد محكمي شواهد بقايايي ساختارهاي در داروين
زندگي اطراف رودخانههاي در كه گرفته منشا بينايي ماهيهاي از كورغار ماهي مثال
تغييرات ، با همراه گرفتن منشا ديدگاه براساس":مينويسد "انواع اصل" در او.ميكردند
كاملا يا بيفايده و ناقص تحليلرفته ، شرايط در اندامها وجود كه گرفت نتيجه ميتوان
اشكال وجه هيچ به تنها نه ميكند ايجاد خلقت رايج نظريه در قطعا آنچه برخلاف عقيم
قوانين از استفاده با و كرد پيشبيني را آن حتي ميتوان بلكه نميآورد ، پديد عجيبي
به غار ماهي و بيپرواز پرندگان توجيه براي كه نداشت نيازي داروين ".داد توضيح وراثت
سازش ضمن كه هستند چيزي همان دقيقا بقايايي اندامهاي.بدهد خاصي تاب و پيچ نظريهاش
در بقايايي ژن صدها كشف با امروزه و ميرود انتظارشان اطراف محيط با حياتي اشكال تدريجي
زمان هر از بيش اكنون تكامل درستي شدهاند ، مخفي آنجا است سال ميليونها كه ما ژنوم
.است شده آشكار و واضح بود ، داروين صورت روي كه دماغي اندازه به ديگري
N2002atural History,Jun.
زمين اخبار
قانون از استفاده سوء
دامن به دست را انگليس خزانهداري وزارت لندن شهر عمومي اماكن در كبوترها تعداد افزايش
در ميآيند شمار به محبت و صلح نماد كه كبوترها.است كرده شاهين و كبوتر تربيتكنندگان
وجود به عمومي اماكن در را زيادي مشكلات زيست محيط و طبيعت از حمايت قوانين سايه
خطرناك بيماريهاي ناقل نميتوانند كبوترها معتقدند كارشناسان اينكه عليرغم.آوردهاند
خصوص در زيادي مشكلات شهر عمومي ميادين و مترو ايستگاههاي در آنها وجود اما باشند
صرف را بسياري هزينههاي كه انگليس خزانهداري.آوردهاند وجود به عمومي بهداشت و نظافت
كبوترها ، ورود از خود ساختمان حريم حفظ براي است كرده اماكن ديگر و خود ساختمان نظافت
.است آورده روي باز و شاهين تربيتكنندگان با قرارداد عقد به
شناس سم حسگرهاي
.هستند دريا آب در موجود سموم تشخيص براي شيميايي حسگر يك ساخت سرگرم پژوهشگران
ساكسيتوكسين سم با تماس هنگام كه شدهاند تركيبي كشف به موفق ميامي دانشگاه پژوهشگران
بار هزار سم اين.ميدرخشد ميشود ، توليد پفي ماهيهاي و جلبكها انواع برخي توسط كه
سلامت ماهي ، پرورش حوضچههاي كردن آلوده با ميتواند و است سارين اعصاب گاز از قويتر
اتر كراون نام به مولكول دسته يك":ميگويند پژوهشگران اين.اندازد خطر به را عمومي
با فرابنفش نور زير در وقتي تركيب اين.است كرده فراهم مشكل اين براي راهحلي
را تركيب اين دارند قصد محققان.مييابد بيشتري درخشندگي كند پيدا تماس ساكسيتوكسين
.كنند پالايش دستي كنترل دستگاه يك در كاربرد براي
پوستان سرخ خشم
و بومزيستگرايان ميان اختلافنظر به آمريكا غربي ايالات در گرگ تكثير برنامه
يك و است آمريكا در زيستي برنامه گرانترين كه برنامه اين.است انجاميده گلهداران
حدي به كشور اين دامداران ايالات در را گرگها شمار است ، دربرداشته هزينه دلار ميليون
كه سرخپوستان بازماندگان.است برانگيخته را مناطق اين سرخپوستان خشم كه است برده بالا
و بوده خود گاوهاي و گوسفندان شدن دريده شاهد ميكنند ، زندگي نيومكزيكو چون ايالاتي در
ديگر با برنامه اين تفاوت.ندارند را گرگها به متقابل حمله اجازه دادن جز چارهاي
رها وحشي زيستگاههاي در آنگاه و تكثير گرگها كه است اين در زيستگرايانه برنامههاي
.ميشوند
نمك از شورتر
ضديخ جديد ماده نوع يك از نمك جاي به بزرگراهها و جادهها يخ كردن ذوب براي چين دولت
برخي در سال 2000 از نميكند آلوده نيز را زيست محيط كه جديد ماده اين.ميكند استفاده
نشان آزمايشها نتايج.است گرفته قرار استفاده مورد آزمايشي طور به پكن بخشهاي از
حل آب در زودتر همچنين و كند ذوب را يخ و برف ميتواند سريعتر ماده اين كه ميدهد
آن سوء اثرات و ندارد ضرري گياهان براي اما است نمك از گرانتر ماده اين اگرچه.ميشود
حدود 600 زمستانها در اين از پيش پكناست كمتر بسيار نمك به نسبت نيز ساختمانها بر
.ميداد قرار استفاده مورد جادهها و خيابانها سطح كردن پاك براي را شده رقيق نمك تن
|