كارپنتر بر لعنت
شدن لمون جك اهميت
تسخيرناپذيران
هنر حاشيه

كارپنتر بر لعنت
كارگردان روايت به "اتوفوكوس"
اين حقيقت در ما نبود عمدهاي بخش اما ميداد تشكيل را كرين زندگي از بخشي كارپنتر جان
داديم قرار تماشاگران چشم جلوي را آن و درآورديم او زندگي از را كوچك بخش
شريدر پل
صرافيزاده حامد:ترجمه
.نميرفتم گوناگون آدمهاي زندگينامه كردن تصوير مثل موضوعاتي طرف ديگر كه بود مدتها
چنين ساختن يا نوشتن هميشه و بودم روبهرو افراد زندگي حال شرح با مدام سال سالهاي
ديگر.بودم شده سرخوردگي دچار مرور به هم من خب ، و ميشد پيشنهاد من به فيلمنامههايي
دستور برنامههايم مدير به قاطعيت با دليل همين به.نداشتم ژانر اين به چنداني علاقه
را است غيرمعروف يا معروف آدم يك قصه يا بيوگرافي حال ، شرح درباره كه چيزي هر دادم
برنامههايم مدير به چيز هر از قبل شد ، مطرح كرين باب موضوع وقتي.ندهد من به اصلا
تو":گفت من به او اما "نده آزار منرو فيلمنامه اين فرستادن با ديگه خدا تورو":گفتم
شدت به قصهاي با رسيدم نتيجه اين به و كردم را كار همين هم من"بخوني يكيرو اين بايد
آمريكايي تلويزيوني ستاره يك زندگي بر اساسش كه قصهاي.شدهام روبهرو پرپيمان و قوي
در مابود جذاب شدت به تاريخي نظر از اما نداشت ارزشي چندان داستاني نظر از و شده بنا
و هستيم روبهرو ويژه مشكل يك با ميپردازد افراد زندگي حال شرح به كه فيلمهايي ساختن
گرفتاري ، كثافتكاري ، جز چيزي آنها زندگي ندارند ، دراماتيكي زندگي آدمها كه است اين آن
دراماتيكي كشش منحني نام به چيزي آنها زندگي در.نيست مزخرف فوقالعاده چيزهاي يا دردسر
نتيجه در.تهياند معنا از كلمه واقعي معني به زندگيها اكثر معمولا و نميكنيد پيدا
و كنيد كاو و كند آنها در كنيد ، رخنه زندگيها اين درون به بايد نويسنده عنوان به شما
زندگي حوادث و اتفاقات قسمتهاي در و بتراشيد معنا افراد رفتار و اعمال براي كنيد سعي
شما و ميگيرد خود به هنرمندانهاي حالت تغييرات اين وقتها بعضي خب ، .ببريد دست آنها
- داستاني فيلمي چرا بدم؟ عذاب خودمرو بايد من چرا اصل"ميرسيد نتيجه اين به
شد پيشنهاد من به آن فيلمنامه ،"بوگي شبهاي" شدن ساخته از قبل "نسازم؟ - غيربيوگرافيك
علاف خودتونرو چرا.خودشه خود":گفتم سازندگانش به فيلم ديدن از بعد.نكردم قبول كه
دلم اصلا [است بوگي شبهاي فيلم شخصيتهاي واقعي زندگي شريدر منظور] "كردين آدمها اون
هيچوجه به كه كنم خلق را شخصيتهايي و كنم تبديل فيلم به را جعلي تاريخ يك نميخواهد
;دارم نگاه نيستند كه كساني ديدن انتظار در را تماشاگران و نداشتهاند خارجي وجود
"كرين باب" مثل آدمهايي درباره فيلم ساختن:ببينيد.نميشود برآورده هيچگاه كه انتظاري
موقع.است "نيكسن ريچارد" درباره فيلمي ساختن از راحتتر مراتب به "لاموتا جيك" يا
- ميآيد يادم نيكسن ريچارد يواش يواش داره آهان ، ":ميگويند همه نيكسن فيلم ديدن
و گنگ مبهم ، بسيار چيزهاي تماشاگران كه صورتي در "!بود معركه كه هاپكينز آنتوني
آنها زندگي تاريخ تا ميدهد اجازه شما به همين و ميدانند كرين باب درباره گيجكنندهاي
.بريزيد هم به راحتتر را
چندان تجربه زندگيش كه بوديم روبهرو كسي با:بگويم بايد كرين باب درباره خاص طور به
نداشت ، مختلفي ابعاد او زندگي.نبود هم سرگرمكننده حتي يا آموزنده بيارزش ، احمقانه ،
داستان نتيجه در.كارپنتر جان با دوستي و بيبندوباري:ميشد خلاصه چيز دو در فقط بلكه
.ميگذشت حيطه دو همين در خودي خودبه صورت به نيز فيلم
حقيقت در ما - نبود عمدهاي بخش اما.ميداد تشكيل را كرين زندگي از بخشي كارپنتر جان
چراكه.داديم قرار تماشاگران چشم جلوي را آن و درآورديم او زندگي از را كوچك بخش اين
را راستش.بود افتاده اتفاق او زندگي در كه بود چيزي جذابترين كرين زندگي از قسمت اين
بودم لسآنجلس در من ميشد پخش - هوگان قهرمانهاي - كرين باب سريال كه موقعي بخواهيد ،
سياستهاي با مخالفت و اعتراض حال در مدام آنجا در.ميكردم كار "پرس فري اي.ال" در و
.ميديدم كه بود چيزي احمقانهترين سريال آن خب ، و بوديم دولت
آن صرف را زيادي زمان مدت بود لازم و ميكرد تغيير ميبايست فيلمنامه از زيادي اجزاي
:هستم روبهرو كلاسيك كاملا حال شرح يك با كردم حس اوليه فيلمنامه با برخورد در.بكنم
اتفاقات ظاهر با فقط و فقط ما حقيقت در..باب رفت ، جا فلان باب كرد ، كاررو فلان باب
!بود كم خيلي فيلمنامه كارپنتر جان آنكه ديگر نكته و بوديم روبهرو باب زندگي حوادث و
كردم ، اضافه فيلمنامه به را باب بدون كارپنتر از مستقل كاملا سكانس سه دليل همين به
اصلي بار تمامي آخر در و نوشتم دوباره نيز را كارپنتر بدون باب سكانس چهار سه بعد
به را فيلمنامه ساختار تمامي بخواهيد را راستش.گذاشتم كارپنتر جان دوش به را فيلمنامه
فرد" باميخورد هم به سنتي و كلاسيك بيوگرافيهاي اين از حالم من كنيد باور.ريختم هم
فيلم در كه تصاويري ميكنم فكر.كرديم صحبت فيلم فيلمبرداري چگونگي درباره "مورفي
نشان خودمان از خاصي نبوغ ما و نيستند عجيبي يا خارقالعاده چندان چيز ميبينيد ،
ريخته ، هم به تركيبي پيشروندهاي طرز به و تدريج به ساده ، خيلي تصاوير اين.ندادهايم
همان تقريبا - ميروند پيش ويراني و خرابي سمت به حال عين در و ميكنند پيدا شلوغ
مرز و بيحد حركتهاي و گردشها از دوربين حركتهاي - ميكند طي داستان قهرمان كه مسيري
انتها در و خوب دست روي دوربين حركتهاي به آرام آرام شده آغاز استيديكم قطع بدون و
از صحنه طراحي شده ، محو تدريج به رنگها.ميشوند ختم بد دست روي دوربين حركتهاي
وجود با ميخواستيم ، .ميشوند ريختهتر هم به و كثيفتر شلوغتر ، مكانها تهي ، رنگها
ما.كنيم حفظ آن ساختاري اجزاي تمامي در را پيوستگي فيلم ، سرتاسر در ساده تكنيك همه اين
".ديدم متفاوت فيلم يك قبل لحظه چند من":بگويد فيلم تماشاي از بعد تماشاگر ميخواستيم
يا نياورد در سر شما كار تكنيك از كسي كه است اين فيلم يك ساختن هنگام در ترفند بهترين
.كنيد مخفي را خودتان ردپاي حقيقت در
دو اين.كردم انتخاب "دافورا ويلم" و "كينير گرگ" كارپنتر جان و كرين باب نقشهاي براي
ساخته از بعد بدانيد است جالب اما.هستند متفاوت يكديگر با شدت به بازيگري شيوه نظر از
برنامه طريق از.ارتباطاند در يكديگر با هم هنوز و شدند دوست همديگر با فيلم شدن
و تجربي بازيگر يك ويلم نظرم به و بود دوست همه با تقريبا "سوپ تاك تلويژن اينترتينمت"
شدت به كارپنتر و كرين نقشهاي براي دو اين انتخاب.بود تئاتر آوانگارد حال عين در
اتفاق اين اما ميشود افتضاح دو اين برخورد نتيجه ميكرديم فكر ما همه.بود كننده سرگرم
خيلي نقش اين در بازي براي و بود تركيبي خوش و قواره و قد خوش شدت به آدم گرگنداد رخ
.بود مضطرب
گيرد قرار او كنار در بود قرار وقتي كه ميكردم انتخاب را كسي ميبايست همين براي
و خودخواهي خاطر به كرين باب من نظر بهنكند تزريق كار به را مضاعفي اضطراب
.است گناهكار خودبينياش
او.كرد خودش فداي را چيز همه و داشت توجه خودش به فقط و فقط كه بود خودخواهي آدم او
بود ، محبوبيت دچار طرفي از چون و ميبرد بهسر كامل حماقت يك در كارهايش نتايج به نسبت
.شود غرق خودش اعمال در بيشتر و بيشتر تا ميدادند اجازه او به مردم
آموختن مشتاق است هنوز كه هنوز فيلمنامه نوشتن و فيلمسازي سال همه اين از پس من
در بار اولين براي كه دست روي دوربين از استفاده مثل تجربهايهستم جديد شيوههاي
هر ميبايد ما همه.بود لذتبخش و ارزشمند برايم شدت به كردم ، استفاده آن از فيلمهايم
ديگر سابق قوانين تمامي كه چرا كنيم ، اضافه خودمان سينمايي دانش به را جديدي چيزهاي روز
عبور آن از نميتوانستيم كه بوديم روبهرو فرضي خط مثل چيزي با قبلا ما.ندارند كارايي
دهيد انجام را كارهايي ميتوانيد الان است ، شده پاك ديگر كه سالهاست خط اين اما.كنيم
نگاه خودم دهه 70 فيلمهاي به كه حال.بوديد ناتوان آن انجام از پيش سال سه دو حتي كه
خاطر به روزگار اين فيلمهاي تكنيك.دارند آرامي و كند شدت به ريتم نظرم در ميكنم ،
پيشرو و مترقي خيلي - بيشتر فيلمهاي ديدن در سازندگانشان تجربيات همچنين و تكنولوژي
.برويم پيش تماشاگران نگاه نوع و خواستهها پابهپاي حتما حتما نبايد ما ميكنم فكر.است
در ميبايد حتما حتما اما بسازيم ، ويدئوكليپها ضرباهنگ با فيلمي كه نيست احتياجي
.باشيم آگاه هم كليپ ويدئو مثل پديدهاي وجود از فيلمسازي هنگام
شدن لمون جك اهميت
"نيويوركتايمز" نگاه از "اتوفوكوس"
يك براي شايد بكشانند تباهي به را روح و جان ميتوانند تصاوير كه حقيقت اين بيان
آيد شمار به متناقض تجربهاي فيلمساز
اسكات.ا.اي
اشكوري صدر پويان:ترجمه
ستاره "كرين باب" خفتبار مرگ و برق و پرزرق زندگي در "شريدر پل" كندوكاو ،"اتوفوكوس"
ليوانهاي با عنوانبندي سكانس:دارد تامل درخور آغازي _ شصت دهه كمدي سريالهاي
زننده تصنيفي همراهي با مختلف ، پوسترهاي گرامافون ، بالاي كيفيت صفحهگردانهاي نوشيدني ،
لسآنجلس آفتابي روشنايي به را ما خود ابتدا در فيلمباستروپويندكستر صداي با دينو از
ريتا) همسر با همراه راديو مجري بهعنوان (كينير گرگ) كرين كه جايي ميبرد ، سال 1964 در
لموني جك به شدن تبديل روياي (ليبمن رون) وفادار وكيلي كنار در و فرزندش سه و (ويلسون
.ميپرورد سر در را ديگر
بهطور (شد كشته سال 1978 در كرين) هفتاد دهه اواسط هواي و حال داستان ، پاياني پرده در
وكيل اما رفتهاند دوري جاي به كرين خانواده.است شده داده نمايش تيره ملاحظهاي قابل
كه همانطور اما.كند منصرف خطرناكش تصميمات از را موكلش كه ميكند تلاش هنوز او
همه براي كاملا او مرگ جزئيات تنها نه چون.رسيد نخواهد جايي به او كوشش ميدانيد ،
بيشتر حرفهاياش ، شكست كردن فراموش براي گذاشته ، سن به پا كرين هرچه بلكه است ، آشكار
فيلم رنگهاي ميرود ، پيش غيراخلاقياش زندگي اندوهگين و بيمارگونه دنياي سوي به
پرتپش موسيقي.ميشود شديدتر دوربين سرگيجهآور تكانهاي و ميشوند مات و سايهدار
مثل "اتوفوكوس".ميگيرد اوج داستان قهرمان تدريجي سقوط با همگام بالدالامنتي آنجلو
دقيقا شد ، تمام فيلم وقتيميكند نفوذ شما درون به لاعلاج كسالتي و خفيف تبي
سرنوشت !ابدي پاكدامني سوگند يا سرد آب دوش نوشيدني ، دارم؟ نياز چيزي چه به نميدانستم
پا پيش موضوعي است ، وجداني ندامت مختلف اشكال كردن روايت متخصص كه شريدر براي كرين
به او آثار بهترين از كه است او قبلي فيلم عنوان "ندامت" البته) ميرسد نظر به افتاده
سال 1965 از كه بود "هوگان قهرمانيهاي" عامهپسند كمدي سريال ستاره كرين.(ميآيد شمار
بدنامي دليل به او شهرت مدتي از پس اماشد پخش اس.بيسي شبكه در سال 1971 تا
زندگي و مفرط بيبندوباري دليل به بيشتر شايد حالا و شد لكهدار جنجالبرانگيزش
با كرين.شود شناخته ابهامش مورد و تكاندهنده مرگ نيز و ثبتشدهاش دقت به غيراخلاقي
بسياري ويدئويي فيلمهاي و عكسها ،(شد تبرئه كرين قتل اتهام از كه) كارپنتر جان همكاري
روي شبانه خصوصي تئاترهاي به سريال ، پخش اتمام از پسكرد تهيه غيراخلاقياش روابط از
و غمانگيز ميلي از كلينيكي نمونهاي بهعنوان كرين با فيلم برخورد به توجه با.آورد
بدون اما است ، اعتياد قصه اتوفوكوسنباشد صحيح ارضا واژه بردن كار به شايد ناكام ،
كرين زندگي وقايعنگاري به جربوسي مايكل از فيلمنامهاي براساس شريدر.درماني توصيههاي
كه سكانسي در.ميگيرد بهره داستان راوي فرازميني آواي مثل تمهيداتي از و ميپردازد
و واقعي زندگي با هوگان ناگوار و رويايي وضع است ، شبيه كابوس و توهم به بيشتر
.ميآميزد كرين لجامگسيخته
.ميدهد نشان خوبي به را كرين فساد به منجر و كودكانه احساسبرانگيز ، فريبندگي كينير
بيش "آمريكايي ژيكولوي" مثل هم اينجا.ندارد كرين روانكاوي به تمايلي شريدر ظاهرا اما
نمايشي با باشيم ، روبهرو انسان يك چندوجهي و روانكاوانه عميق ، بررسي با آنكه از
مايوسكننده صحنههاي در حتي كه كينير خوشرويي.هستيم مواجه خبري صرفا و وجودگرايانه
،(است بوده همينطور مشكلاتش ، با برخورد در هم حقيقي كرين شايد و) دارد تداوم هم فيلم
از كرين دروني حريم به شدن وارد به تمايلي هم هنوز شريدر.ميكند كمك داستان پيشبرد به
.است حد همين تا داستان ، فجايع به پرداختن در فيلم موفقيت.نميدهد نشان خود
تصور كه گفت خبري نشست يك در شريدر نيويورك ، فيلم جشنواره در "اتوفوكوس" نمايش از پس
هيچگونه حتي او.اوست با حق.باشد شده كرين مورد در قضاوتي هيچگونه فيلمش در نميكند
واقعگرايي پس در وجود اين با.نميكند ايجاد داستانش قهرمان به نسبت همدردي حس
را بيطرف موضع گناهكار به نسبت شريدر.است نهفته اخلاقگرايي عميق حس او ، بيطرفانه
است دليل همين به و دهد انجام نميتواند گناه از تنفرش با را كار اين اما برميگزيند ،
.هستند بصري گيرايي فاقد فيلم ، غيراخلاقي صحنههاي كه
اتاق در را چيزي شهرتش ، از پيش روزهاي و نوشيدنها پرتقال آب رفتنها ، كليسا در كرين
ويلم) كارپنتر مدتي از پس.ميشود كشيده نابودي ورطه به او سرانجام ميكند مخفي كارش
او به را ويدئويي فناوريهاي آخرين و ميكشاند بدنام باشگاههاي به را او پاي (دافو
اما كند ، دوري گناه ارتكاب فرصتهاي از كه ميكند توصيه كرين به كشيش.ميدهد نشان
تبديل گناهكاري براي بزرگ فرصتي به را او زندگي تمام الكترونيك ، فناوري و شهوت تركيب
براي خوبي انگيزه بوده ، فيلمبرداري دوربين سهپايه كرين قتل وسيله كه نكته اين.ميكند
دوستان كه _ كارپنتر و كرين ميان فيلم محوري رابطهاست كرده فراهم شريدر فيلمسازي
و ندامت فيلمهاي در اين از پيش كه دافودارد جريان _ ميكنند صدايش كاربي نزديكش
خود به عجيب و ترحمبرانگيز چهرهاي اينجا در است ، كرده همكاري شريدر با Light Sleeper
آدمهاي خاص لهجههاي و ميزند جا خوشگذران را خود كه فناوري عاشق كودنيميگيرد
كرين فقط كارپي كه حالي در است ، شهرت و زيبايي صاحب كرين.ميكند كلامش چاشني را متجدد
دو آن ميان صميميت اما كند ، تحقير را كارپي كه دارد را فرصت اين هميشه كريندارد را
از نيز خود كه كرين تدريجي سقوط با.بيندازد كاري چنين فكر به را كرين كه است آن از بيش
بيمايگي از بودنش تهي كه را كارپي يابد ، راه او وجود به بايد كه دردي نيست ، آگاه آن
.ميكند گرفتار است ، غمانگيزتر هم كرين
يك براي شايد بكشانند ، تباهي به را روح و جان ميتوانند تصاوير كه حقيقت اين بيان
در هميشه اما است ، بسيار "اتوفوكوس" در بيپردگي.آيد شمار به متناقض تجربهاي فيلمساز
ميآفريند ، كارگردان كه فضاييديد ميتوان را تباهي مخوف ورطه دست اين از چيزهايي وراي
لذت به دستيابي امكان دادن نشان براي تنها و ميكند بيدار بيننده در را شده سركوب ترسي
.ميكند متوقف را نمايش مختصر و محتاطانه كاملا شكلي به و واقعي
تسخيرناپذيران
آشوري عليرضا
سينمايي فيلمهاي به تلويزيوني معروف سريالهاي تبديل و قديمي فيلمهاي دوبارهسازي سنت
آثار بازسازيها اين اغلب و است يافته هاليوود در فراواني رواج كه است دهه يك از بيش
آثار از الهام با صرفا كه بودند فيلمهايي موفق ، آثار معدود و درآمدهاند آب از ضعيفي
.ميكردند ارائه را جديدي داستان و ساختار و شدند ساخته اريجينال
ميكند تبعيت الگو همين از نيز كهنهكار ي"ديپالما برايان" ساخته "غيرممكن:ماموريت"
بالاتر سريال مردمپسند و فانتزي دنياي با آسمان تا زمين از كه ساخته فيلمي ديپالما و
اكشن فيلم يك وجه هيچ به ظاهرش برخلاف "غيرممكن:ماموريت" فيلم.دارد تفاوت (!) خطر از
برمبناي فيلم داستان تمام و جاسوسي صددرصد است فيلمي بلكه نميآيد ، شمار به حادثهاي
و اكشن از جشنوارهاي ديدن براي كه تماشاگري ذهنيت و ميرود پيش ضداطلاعات و اطلاعات
ايتان" كه زماني و ابتدا همان از.ميزند برهم كاملا را است نشسته فيلم پاي انفجار
به سو اين از مستاصل و وحشتزده گرفته ، سرسام تيمش افراد پياپي مرگ از (كروز تام) "هانت
و شسته ظاهر و ميشود شكسته "يك شماره مرد" عنوان به او ستارهاي شمايل ميرود ، سو آن
كند ، روايت را باندي جيمز شبه و سرراست قصهاي است قرار ميرسد نظر به فيلمها رفته
فيلم اواسط از گرچه (فيلم ستاره و تهيهكننده) كروز تامميگيرد خود به متفاوتي وضعيت
فيلم ابتداي مثل "ديپالما" ولي ميكند پيدا خود سينمايي چهره با متناسب شمايلي بعد به
پرههاي با مواجهه در كه صحنهاي مثل) ميشكند را او ستارهوار قامت بارها و بارها
روي "ديپالما" فراوان تاكيد طرفي از (ميبندد را چشمانش ترس از شده منفجر هليكوپتر
مسئله همين از نيز او موهاي نهچندان مدل و كوتاه قد پسرانه ، قيافه مثلا كروز ظاهر
تمامعيار جاسوسي فيلم يك متفاوت رويكردي با غيرممكن:ماموريت ترتيب بدين.ميشود ناشي
طرف از.ندارد ديگري پرتحرك صحنه هيچ فيلم ساعت دو طول تمام در اكشن سكانس سه جز و است
اين ايجاد در مهم نكات از يكي.است تلخي بعضا و سرد بسيار فيلم غيرممكن:ماموريت ديگر
خود اهداف تحقق براي صرفا و ملاحظهاي كوچكترين بدون بيرحم سيستم يك ويرانگر حضور حس
را نفوذي فرد مثلا تا بفرستد مرگ كام به را خود ياور و بييار افراد است حاضر حتي
كار به را ممكن حربههاي ناجوانمردانهترين "هانت ايتان" دستگيري براي يا و كند شناسايي
افراد وجه هيچ به هانت ايتان خود بعضا حتي و فيلم شخصيتهاي اغلب ديگر سوي از.ميگيرد
.نيستند همدليبرانگيزي حتي يا و سمپاتيك
حسي ارتباط خود دوروبر پيشرفته دستگاههاي و ابزارآلات با گويي كه است شخصيتي هانت
برابر در بلاتكليفش حالت و كلر برابر در او آزاردهنده انفعالاست كرده برقرار بيشتري
.ميگيرد قرار پرمخاطرهاش و خطرناك شغل بر فوقالعادهاش تسلط با تقابل در كلر علاقه
سربي و سرد روابط پوچي و دارد پي در هانت براي را زودگذر حسرتي نيز كلر مرگ نهايت در
تاكيد آن بر ديپالما نيز فيلم سكانس اولين در كه چيزي.ميكشد رخ به را جاسوسي دنياي
يك مثل ميشوند نظر مورد اطلاعات اخذ به موفق هانت ايتان تيم آنكه از بعد ;ميكند
هتل يك اتاق نظر به كه جايي و شده جابهجا صحنه اجزاي و ديوارها تمام فيلمسازي پلاتوي
به آشكاري شباهتهاي غيرممكن:ماموريت فيلم جنبه اين از.ميشود بدل لخت صحنهاي به بود
مخلوط اينكه كما دارد لوكاره جان يا و كلنسي تام فورسايت ، فردريك جاسوسي رمانهاي كليات
آثار تداعيكننده نيز جزئيات به نسبت مثالزدني توجه عطف و پيچيده داستان چند كردن
شخصيتهايي و ميزند موج فيلم جاي جاي در كه بياعتمادياي و سوءظن.است فوق نويسندگان
فيلم تلخي و سرما از ديگري وجه ميكنند خيانت هم به و ميدهند فريب را يكديگر پياپي كه
كه صحنهاي در.است گروهش افراد و هانت ايتان به جيم خيانت آن اوج كه ميدهد تشكيل را
به را سيا سازمان عمليات مسئول دروغ به جيم كه حالي در ميكند ملاقات جيم با ايتان
شوروي كمونيستي نظام سمبل عنوان به كرملين كاخ از پوستري وجود ميكند معرفي خائن عنوان
رودرروي را سابق دوستان حال كه باور غيرقابل تغييراتي و سرد جنگ پايان به است كنايهاي
شد گروه افراد مرگ به منجر كه را وقايعي هانت كه وقتي صحنه همان در.است داده قرار هم
به كروز ناباور و گيج چهره ميكند ، بازسازي خود ذهن در كلر و جيم مستقيم دخالت با را
علاوه.مينمايد ترسيم را جاسوسان دنياي تاريك و مرگبار روابط عمق از تلخ تصويري خوبي
به را سوءظن و بياعتمادي حس اين خوبي به نيز تكنيكي بعد از ديپالما اينها تمام بر
يا مصنوعي نور زير و بسته مكانهايي در فيلم صحنههاي تمام تقريبا.ميدهد تسري فيلم
ديده صحنهها از يك هيچ در خورشيد نور عملا و ميافتد اتفاق گرفته و ابري فضايي
اغلب ميزانسنها و شدهاند فيلمبرداري كجومعوج زوايايي با صحنهها از بسياري.نميشود
نماي زيادي تعداد وجود.ميدهند انتقال بيننده به را تعادل عدم و بيثباتي از حسي
برابر در را او عجز و فيلم قهرمان بر را محيط تسلط فيلم ، ابتداي در عليالخصوص سرازير
كار.ميكند تقويت را حس اين نيز كروز خاص شمايل و ميكند متبادر ذهن به دوروبرش حوادث
حضور.است مثالزدني آن تدوين و فيلمبرداري صحنهآرايي ، و چشمگير بسيار فيلم فني گروه
محسوب فيلم مثبت نكات ديگر از نيز آنها خوب بازيهاي و قدرتمند بازيگر زيادي تعداد
تجاري دلهرهآور فيلمهاي بهترين از يكي غيرممكن:ماموريت با ديپالما برايان.ميشود
موفقيت است نتوانسته تاكنون فيلم اين ساخت از او خود گرچه است ، كرده عرضه را نود دهه
.نمايد تكرار هنري بالاي كيفيت لحاظ به چه و عمومي اقبال لحاظ به چه را اينفيلم
هنر حاشيه
لئوناردو خير به روز*

تازه فيلم در تا است آماده آمريكا سينمايي اقبال خوش و جوان ستاره "كاپريو دي لئوناردو"
و روزنامهها توجه مركز در دوباره كه كوتاهقد جوان اين.كند بازي "دونيرو رابرت"
رابرت كارگرداني تجربه دومين در بازي زودي به گرفته ، قرار متحده ايالات تلويزيونهاي
سال در آنها.برميگردد قبل سال چند به دو اين آشنايي سابقه.ميكند آغاز را دونيرو
دارد وجود فيلم از معروفي عكس."پسر اين زندگي" نام به كردند بازي فيلمي مشتركا 1993
پنهان را شاديشان و زدهاند زل دوربين به زنان لبخند دو هر "كاپريو دي" و "دونيرو" كه
اختيار در را ديگري فرصت "ماروين اتاق" فيلم سال 1996 در يعني بعد سال سه.نميكنند
.كنند كشف را همديگر بازي قلق و شوند بازي هم دوباره تا گذاشت آنها
دونيرو كه چرا كرده ، محكم و قرص را ستاره دو اين دوستي بازيها همين ميرسد نظر به
جوان ي"كاپريو دي" جز كسي "خوب شبان" يعني دوماش فيلم بازيگر كه كرده اعلام قاطعانه
مركزي سازمان تاريخ درباره فيلم.است كرده تاييد را نظر اين هم ديكاپريو و بود نخواهد
.بكشد تصوير به است قرار را او فعاليت سال چهل كه است ويلسن جيمز و متحد ايالات اطلاعات
خواهد "مان مايكل" همكار و دوست ،"راث اريك" از فيلمنامهاي براساس را فيلم اين دونيرو
تعويق به را فيلم توليد كه است سالهاي ده وقفه ميرسد نظر به جالب كه چيزي.ساخت
عنوان به پاييز 2003 فعلا اما بخورد كليد سال 1993 در بوده قرار فيلم كه چرا انداخته ،
!است شده اعلام فيلمبرداري تاريخ
ميليمتري هشت*
عجيبي ابداع به دست تازگيها دارد ، هم ديگري تخصصهاي بازيگري از جدا كه "اسپيسي كوين"
شگفتزده را خيليها كه است او كار تازهترين اما اينترنتي سايت يك راهاندازي.است زده
فيلمهاي به فقط گرفته قرار همگان دسترس در رسما نوامبر هجدهم از كه سايت اين.كرده
مالي لحاظ به كه درخشاني و جوان استعداد براي باشد مكاني است قرار و ميپردازد كوتاه
اين اسپيسي مهم قدم واقع در و اول قدم.ندارند را سينمايي بلند فيلمهاي ساخت توانايي
روي پيش سايت اين در را هاليوود معروف فيلمسازان كوتاه فيلمهاي از مجموعهاي كه بوده
.است گذاشته همه
"اسكورسيزي مارتين" گرفته قرار دسترس در كوتاهشان فيلمهاي كه كارگردانهايي ميان در
برادرزاده) فقيد "تددمي" نميتوان چند هر.هستند مشهورتري نامهاي "زمهكيس رابرت" و
قسمت سايت ، ديگر جالب بخش.گرفت ناديده هم را "كوكائين" فيلم كارگردان و (دمي جاناتان
،"نورتن ادوارد" ،"پن شان" مثل سرشناس آدمهاي گفتوگوهاي ميتوان كه است گفتوگوها
استادي و شاگرد رابطه كه ديد و خواند را ديگر نفر چند و كريستال بيلي ،"مايرز مايك"
!دارد صورتي آنهاچه ميان
بيندازم راه را سايت اين شد باعث كه چيزي":است گفته مصاحبهاي در اسپيسي كوين
:است قرار اين از سايت اين نشاني.ميشد روا كوتاه فيلم به نسبت كه بود كملطفيهايي
www.trggerstreet.com
سياه نسخه*
فنون و علوم آكادمي از بازيگري اسكار برنده و هاليوود محبوب پوست سياه "واشينگتن دنزل"
بازي "منچوري كانديداي" فيلم از جديد نسخه يك در ديگر ماه چند متحده ، ايالات سينمايي
همان "واشينگتن" است قرار كه ميشود ساخته حالي در سياسي فيلم اين تازه نسخه.كرد خواهد
داشته عهده به "فرانكنهايمر جان" كار در فقيد "سيناتراي فرانك" كه كند بازي را نقشي

و شده ساخته "كاندن ريچارد" از رماني براساس سال 1962 ، محصول ،"منچوري كانديداي".است
مغزي شستوشوي منچوري در اسارت زمان در بداند ، كه بيآن بود كره جنگ قهرمان يك داستان
انتخابات كانديداي يك ترور تا داستان.كند عملي را كمونيستها مقاصد سادگي به تا شده
فيلم آن در "سيناترا فرانك".ميرسد خودش اوج به آنجا از و ميرود پيش جمهوري رياست
كردن خنثي درصدد "شا ريموند" نقشه از آگاهي از پس كه ميكرد ايفا را "ماركو بنت" نقش
شدت به و رفت سينماها پرده روي دوباره سال 1988 در منچوري ، كانديداي.برميآمد نقشه
.گرفت قرار سينما منتقدان استقبال مورد
ساخته "پاين دان" از فيلمنامهاي براساس "منچوري كانديداي" شده روزآمد و جديد نسخه
حدس كسي چه.كرد خواهند تهيه را آن "پارامونتا" معظم كمپاني و "سيناترا" دختر و ميشود
جزو نيز سيناترا دختر و كند بازي فقيد سيناتراي جاي به سياهپوست يك روزي كه ميزد
.است ديدني و جذاب حتما "ماركو" نقش به واشينگتن ديدن باشد؟ فيلم همان تهيهكنندگان
|