اقتصادي اصلاحطلبي
دهيم يارانه فوتبال به
اقتصاد حاشيه
15 ايران در بانكي نظام
مسير برخلاف شنا خودرو صنعت
اقتصادي اصلاحطلبي
اقتصادي تعديل برنامه طراح با گفتوگو در برنامهريزي دهه دو
در را فكري حلقههاي گذشته دهه دو در خصوصي بخش فقدان:مهدوي اميرحسين _ اقتصاد گروه
اسلامي تبليغات سازمان هنري حوزه فيلمسازان حلقه.است داده پناه دولتي سازمانهاي سايه
محسن.دهه70 اوايل در استراتژيك مطالعات مركز سياستخواندههاي حلقه و دهه 60 در
نهاد اين در فيلمسازي آموزش هم حوزه حمايت با هنرمند محمدرضا و مجيدي مجيد مخملباف ،
سعيد.زدند كليد را هنري حوزه فيلمسازي كاروان حركت هم و كردند تجربه را انقلابي
جمهوري رياست استراتژيك تحقيقات مركز در هم كديور محسن و تبار علوي عليرضا حجاريان ،
نهادهاي نبود در حلقهها اين.گذراندند سياسي تحقيق و آموزش به را هفتاد دهه اول نيمه
مستقل و بيواسطه زيست به بلوغ دوران طي از پس و گرفتند شكل دولت حاشيههاي در پيراموني
كارشناسان حلقه.قسماند همين از هم علامه و نياوران اقتصادي حلقه دو.دادند ادامه خود
روند زنجاني روغني آن از پس و بانكي ورود با دهه 60 اوايل از بودجه و برنامه سازمان
عارف و ميرزاده مديريت دوران در گرچه آنها حضور.گرفتند دست به را كشور برنامهنويسي
سه مسئوليت بتوان كه بود دامنهدار آنقدر حلقه اين نفوذ ولي گرفت خود به سينوسي روندي
مهدي زنجاني ، روغني مسعود طبيبيان ، محمدنوشت آنها پاي به را اقتصادي توسعه برنامه
از رفتن كنار از پس تناوب به فرجادي غلامعلي و نائيني جلالي رضا احمد نيلي ، مسعود عسلي ،
توسعه برنامهريزي در پژوهش عالي سرسبز موسسه به بهارستان ميدان ساختمان در مسئوليتها
به اداري عالي شوراي تصويب با حالا كه موسسه اينآمدند نياوران باغ و كاخ شمالي ضلع در
در را رقيب حلقه از چهرهاي يافته نام تغيير برنامهريزي و مديريت پژوهش و آموزش موسسه
.شد برگزيده موسسه اين رياست به رقيب حلقه از اقتصادداني عظيمي حسين.دارد خود راس
در خود مقامي قائم به را دارايي و اقتصادي امور وزير نزديكان از ميرزايي علي هم او
اعضاي براي را فضا "دولتي مديريت آموزش مركز" در موسسه ادغام و انتصاب اين.گماشت موسسه
مديريت كه نبود آنان دست در كشور برنامهريزي سكان نهتنها ديگر.ساخت تنگ نياوران حلقه
در درست.نميتافت بر نيز را آنان پژوهشي فعاليت برنامهريزي و مديريت سازمان كنوني
به صراحت به و نشستند ميز يك پشت طبيبيان محمد و زنجاني روغني مسعود زمان همين
علامه دانشگاه اقتصاددانان حلقه بار نخستين براي كه زماني در.گفتند پاسخ سوالاتمان
قرار برنامهريزي مصدر در (شركاء برادران حميد و عظيمي حسين و ستاريفر محمد) طباطبايي
.نمودند ادغام هم در را آموزشي نامتجانس مركز دو انتظار غيرقابل اقدامي در بودند گرفته
مديريت سازمان مسئولان از يكي با نشستي در تا گرفتيم تصميم گفتوگو اين انتشار از پيش
.نپذيرفت ابتدا همان از ستاريفر.كنيم مطرح هم كنار در را طيف دو هر سخنگويان حرفهاي
.كرد لغو نامعلوم علتي به را مصاحبه شده تعيين زمان از پيش سيدقيقه هم شركاء برادران
رايزنيهاي زمان همان در ديگر سوي از.نشدند گفتوگو به حاضر مدير دو اين از هيچيك
زمزمههاي و بود جريان در وي اول معاون و رئيسجمهور با پژوهش موسسه اساتيد فشرده
بود بنا كه بلندپايه مقامات.ميشد شنيده هم برنامهريزي و مديريت سازمان رئيس استعفاي
مسئله "نكردن سياسي" و سكوت به را طرف دو هر باشند آكادميك بحران اين براي فصلالخطابي
در ستاريفر كه اين تا.نيافتيم را مطلب چاپ اجازه دليل همين به هم ما.واداشتند
برخي كه":كرد نقل و پرداخت خود حركت از دفاع به صبح روزنامه يك با مفصل گفتوگوي
او از ادغام مسئله در كه روزنامهاي پاسخ بودند كرده توصيه او به كابينه در دوستانش
حاضر طبيبيان محمد گذشته هفته و شكست سكوت ديوار رو هر به ".بدهد را است كرده انتقاد
مولف و بودجه و برنامه سازمان اسبق رياست) زنجاني روغني از.شد خود صحبتهاي نشر به
.كنيم چاپ زودي به را گفتوگويش بتوانيم تا گرفتيم همقول (دوم و اول برنامههاي
آستانه در برنامهريزي و مديريت سازمان مديران هم و كند وفا خود قول به او هم اميدواريم
.دهند در تن آزاد گفتوگويي به بودجه 82 تصويب
* * *
توسعه برنامه سه حلقه اين.ميشويد شناخته اقتصادي حلقه يك عنوان به همفكرانتان و شما *
انقلاب از بعد ايران در اقتصادي برنامهريزي كه چيزي آن همه به نسبت بايد حالا و نوشته
.باشيد پاسخگو ميشوند ، شناخته
را خود نظرات و افكار مسئوليت ما.كنم شروع شما پرسش دوم قسمت با اول بدهيد اجازه
همين اينكه.است كرده اثبات دفعات به را آن صحت و بودن بجا نيز زمان گذر آزمون و داريم
ميل با هيچيك ميكنم تاكيد من و شدهاند فراخوانده مختلف برنامههاي تهيه براي گروه
عمل مقام و پست جويندگان از ديگر بسياري به مشابه درخواست و فشار اعمال طريق از و خود
تيمهاي و گروهها كه دليل اين به شدهاند فراخوانده كار اين انجام به بلكه.نكردهاند
تقدير هر به.ندادند دست به ملاحظهاي قابل نتيجه كردند اقدام كار اين به كه مختلفي
نظري نتايج همان به تدريج به هم كردند مطرح گروه اين كه ايدههايي مخالفين از بسياري
داده دست به نيز مناسب نتيجه يافته اجرا امكان كه آنجا تا هم برنامهها آن.رسيدهاند
بوده كوتاه و دور بسيار امور اجرايي مراحل در نظر اعمال از تيم اين دست حال هر به.است
كه است داشته كردن مطرح براي اساسي حرفهاي اقتصاددان گروه اين ميكنم فكر ولي است
طرح قابل نتايج اين نيز آينده در و است بوده كشور اقتصاد شناخت و تحقيق و مطالعه نتيجه
از دستشان سياسي شاغلين يا و روشنفكري موضع در چه هم مدعي گروههاياست استفاده و
من آشنايي و شروعپرسش اول قسمت مورد در امااست بوده تهي بديل منسجم برنامه هرگونه
رئيس بانكي دكتر و بود تعطيل دانشگاهها كه برميگردد سال 1360 به برنامه سازمان با
اينكه از پس و بود شده اعلام منحل ايشان از قبل برنامه سازمان بود ، شده برنامه سازمان
اين به.كرد آغاز را برنامه سازمان بازسازي بانكي دكتر بود ، زيانباري اقدام چه شد معلوم
آن در بانكي دكتر.شد همكاري به دعوت هم مشايخي دكتر و بنده مثل افراد از بعضي ترتيب
حركت از انقلاب جريانات از بعد كه را كشور اقتصاد و داد انجام اساسياي خيلي كار مقطع
تعيين دولت موقع آن در كه وظايفي و ضروري اقدامات جمله از.درآورد حركت به بود ، ايستاده
رجايي شهيد كابينه دوران اواخر به اين.شود تهيه كشور براي برنامه يك كه بود اين كرد
كشور براي سياسي شرايط همان پيرو در برنامه تهيه فكر به ما كه مقطع آن درميشود مربوط
دوره آنجا و كنيم سفر هم شرقي آلمان دانشگاه يك به ما كه آمد پيش فرصتي بوديم ،
.بگذرانيم را برنامهريزي
.بود تصميمگيران تاييد مورد چپ اقتصاد از گرفتن الگو جنگ سالهاي فضاي در *
دوره يك كه شديم متوجه برنامه سازمان طريق از تهران در ولي بود ما انتخاب اين البته
سابق شوروي سيستم به نزديك يا و كمونيستي مختلف كشورهاي از كه است برقرار آنجا تابستاني
.بگذرانند آنجا را برنامهريزي دوره يك كه ميكنند دعوت كارشناس افراد از توسعه حال در و
تجربياتي هم شرقي كشورهاي در ميكرديم فكر بوديم خوانده درس غربي كشورهاي در چون ما
شرقي آلمان به دوره اين براي مشايخي دكتر و من ترتيب اين به.دارد وجود فراگيري براي
پرده اصطلاح به كه چيزي آن درون ببينيم ، درون از توانستيم را كمونيستي سيستم و رفتيم
موفق زمينهها بعضي در خيلي و ميآمد مستحكم نظر به بيرون از آهنين پرده اين.بود آهنين
و اجتماعي متخصصين بين در شايد است سال 1360 به مربوط البته موضوع اين.ميرسيد نظر به
ما ، از بسياري براي ولي.ندارد كاركردي توان كمونيستي سيستم كه بود روشن دنيا در اقتصادي
شق يك را كمونيستي سيستم هنوز و نبود روشن وجه هيچ به مسئله اين ايران ، در جمله از
مورد در كه ايدههايي از بعضي در تفكر نوع اين انعكاس.ميديدند تداوم قابل و دفاع قابل
تنها نه مسئله اين البته.است پيگيري قابل شده ، مطرح انقلاب اوايل از كشور اقتصاد وضعيت
اصل حتي !ميخورد چشم به بودند شده حكومت سيستم وارد كه هم كساني در بلكه روشنفكران در
مسائل مورد در ميدهد نشان كه است ايدهها نوع همين تاثير تحت بعضا هم اساسي قانون 44
را چهار و چهل اصل كه كساني.بود مطرح افكارشان خبرگان مجلس در افراد دسته دو اقتصادي
.داشتند نگرانيهايي نوشتند را آن ذيل كه كساني بودند ، سياسي جو آن تاثير تحت نوشتند
آشنا سوسياليستي اقتصاد تئوريهاي با ما.شد واقع مفيد بعدها كه نوشتند را ذيلي همان
آلمان در.بوديم نكرده تصور وقت هيچ را مركزي برنامهريزي نظام اين كاركرد ولي بوديم
از كه ديگري كسان با هم و كنيم صحبت آنجا اساتيد با كه كرديم پيدا را فرصت اين شرقي
مثل سومي جهان كشورهاي و بودند آمده دانشگاه آن به كشورها ساير و ديگر كمونيستي كشورهاي
و كارخانهها از.كمونيستي سيستم به بودند شده متمايل بيشتر كه آنگولا و افغانستان
من شخص كه نتيجهاي.كرديم صحبت هم عادي مردم با.كرديم بازديد هم آنجا مزارع و صنايع
سيستم اصلا سيستم اين و دارد وجود آهنين ديوار اين در بزرگي شكافهاي كه بود اين گرفتم
.نيست كاركردي
بندي جمع اين شويم خارج شرقي برلين از كه شديم ايرفلوت هواپيماي سوار وقتي نفر دو ما
به را آن از قسمتهايي هم تازه كه ديديم ترتيب اين به ما كه سيستمي كه ميكرديم مطرح را
نشان نيز همان ميدادند ، نشان را كنترل تحت و منتخب قسمتهاي بلكه بودند نداده نشان ما
ميشود گذاشته زيرپا فردي آزادي مباني آن در كه سيستمي.ندارد كاركرد كه بود اين دهنده
كه بود مشكل بوديم جوان كه ما براي شايد روزها آن.باشد موفق نميتواند و ندارد كاركرد
ديناميك آن با كه گفتم را اين روز آن من ولي.ريخت خواهد فرو سيستم اين كنيم تصور
;سرمايهداري كشورهاي حواشي در بود خواهند فقيري كشورهاي صورت به اينها دارند كه كاركردي
البته و ميروند فقر و ضعف طرف به كه ميفهميديم ولي.كنند فروپاشي كلا نميكرديم فكر
فرورفتن و دايمي تنزل يك ديگرش شق چون پذيرفتند را فروپاشي كه بود درايتشان از شايد
من كه شد حاصل تجربههايي آن از بعد.بود بيشتر عقبماندگي و بيشتر فقر در بلندمدت
چون و بروم روماني مانند ديگر كمونيستي كشورهاي و چكسلواكي به بعد دورههاي در توانستم
در زمان آن در - جنگ سالهاي در - ميرفتيم آنجا به برنامهريزي كادر يك عنوان به
و چكسلواكي با كه ارتباطاتي خاطر به بودم بودجه كار همان در و بودم برنامه سازمان
چكسلواكي و روماني و ايران بين مشترك كميسيون مسئول برنامه سازمان درواقع كه بود روماني
كشور يك اينكه يكي.شد روشن برايم نكتهاي كشورها آن در.ميكرديم پيدا ارتباط ما بود ،
.ندارد دم و شاخ به نياز بودن كمونيستي
در و بود جيرهبندي و دولتي چيز همه كه چون بود ، جنگ زمان ايران مشابه كاملا وضعشان
كيفيت با غذايي مواد مثل مفيد كالاهاي و خارجي كالاي و ارز در وسيعي سياه بازار حال عين
تمام شود دولتي هم مسكن ايران در اگر كه ميرسيد نظر به ميشد مقايسه وقتي.داشت وجود
تا 50 خصوصي واحدهاي هم سابق چكسلواكي كشور در.ميشود كامل اقتصاد سازمان شباهت و است
;ميدادند اجازه هم خصوصي شيرينيفروشي مثل مغازههايي.ميدادند اجازه را كارگر نفر
چكسلواكي و آلمانشرقي در حتي.بود دولت اختيار در مسكن كل اصلا.انبوهسازي حتي يعني
كه شباهتي اين و ديديم ما كه را تجربه آن.بودند كرده تعاوني فقط بود خصوصي كشاورزي هم
يك عنوان به كه كرد معتقد را من ميرفت ، مسير همان طرف به بنده نظر به داشت ما كشور
رسيدم نتيجه اين به و نيست عاقبتداري و آخر راه راه ، كه برسم نتيجه اين به اقتصاددان
آزادي عدم بر مبتني اقتصادهاي تجربي ، نظر از چه و است اثبات قابل كه نظري لحاظ از چه كه
و ساز و قيمت مكانيزم بر مبتني كه اقتصادهايي و خصوصي مالكيت حرمت عدم و مردم فعاليت
منجر كشور مردم براي.ندارد عاقبتي و آخر و كند كار نميتواند نباشد رقابتي بازار كار
.شد نخواهد پيشرفت و بهروزي و خوشبختي به
با گذشت زمان چه هر بهتدريج و بودم رسيده 1361- سالهاي 62 همان در جمعبندي اين به
داخل در البتهشدم پايدارتر جمعبندي اين به نسبت كشورها ساير و داخلي تجربه مشاهده
مشايخي ، آقايان مثل افرادي وسيله به كه ايدههايي.داشت وجود جريان دو برنامه سازمان
تلقي جديد برنامه سازمان قديمي بافت براي حتي ميشد مطرح ديگران و بنده شهرك ، ذاكر دكتر
ما روشنفكران عموماميكردند فكر دولتي اقتصاد سنت يك به بيشتر آنها يعني.ميشد
اين.ميكردند دفاع كمونيستي ايدههاي از رسما هم زيادي تعداد و بودند سنت آن در بيشتر
سال در كه بانكي آقاي مانند زماني در اختلاف
.بود مطرح برنامه سازمان در ديدگاه دو بنابراين ، .بود بارز بود سازمان رئيس 1360- 64
اين از مسايلي و داخل در گروهكها كشمكشهاي و شد مطرح كه سياسي مسائل با سالها آن در
در را حرفهايشان آرامآرام داشتند كمونيستي و سوسياليستي اعتقادات كه كساني قبيل ،
.نميكردند مطرح علنا را كمونيستي و سوسياليستي اعتقادات و ميزدند ديگر لفافههاي
يعني است زيربنا اقتصاد ميگويد اينكه نخواندهاند متاسفانه هم را ماركس آقايان اين
براساس شما اقتصادي روابط اگر ميدهد شكل را اجتماعيوسياسي روابط كه است اقتصادي روابط
و سياسي آزادي برمبناي سياسي سيستم ديگرشكلگيري بدهد شكل را مردم فعاليت آزادي
بود خواهد مشكل بدون مردم انتخابهاي
خواهد منتشر بهزودي بودجه و برنامه سازمان اسبق رئيس زنجاني روغني مسعود با گفتوگو
.شد
شاهرخينژاد محمدرضا:عكس
و صراحت با اينكه جاي به.گرفتند پيش در - من نظر به - غيرشفاف روش يك آنها از تعدادي
نظرات مغاير چيزي چه ببينند ميكردند ، نگاه كنند ، صحبت و بيايند جلو صداقت
انجام را تخريب زمينهچيني همهجور ايده آن با مقابله براي آنگاه است سوسياليستيشان
.بپردازند بحث منطق اصل به اينكه بدون ميدادند
سياستهاي دنبال به عدهاي شد سبب جنگي شرايط كه است اين وجهاش يك مسئله اين
انگيزههاي اول از بودند سياستها آن دنبال به كه هم ديگري عده و بيفتند چپگرايانه
جنگ زمان در آيا كه كرد طرح ميشود هم ديگري جهت از را پرسش اين ولي.داشتند ايدئولوژيك
در شما وقتي بكنيم؟ ميشد ديگري كار آيا يانه؟ كرديم كه ميكرديم را كارها اين بايد ما
بنابراين.تضعيف نه كنيم تقويت را اقتصاد بايد كه ميكند حكم منطق هستيد ، جنگ حالت
قيمتها ، مانند اقتصادي نظام علائم همه كردن مخدوش و اقتصادي انگيزههاي همه كردن سركوب
.نميكند هم كمك حتي جنگ امور به
كه بود اين كردند مطرح كه اوليهاي ملاحظات از يكي شد دوم جهاني جنگ وارد امريكا وقتي
بخواهيد است ممكن شما.است آتش شعله مثل جنگ چون بگذاريم اقتصاد روي بار چقدر جنگ براي
اين جايي تا بايد.بريزيد شعله آن در و بكنيد را شاخههايي هست منزلتان در كه درختي از
آمد وجود به ملي حسابهاي نظام كه بود دليل همين به نشود خشك درخت اصل كه كنيد را كار
و دارد توان چقدر ما اقتصاد ببينيم گفتند اول آنها.است رايج كشورها تمام در امروزه كه
اگر چون.برد را جنگ بشود كه كرد جنگ خرج و درآورد سلامت به ميشود چقدر اقتصاد اين از
كار بود بهتر آيا كه است اين سوال.شد خواهد باخته هم جنگ شود ، خشك اقتصاد درخت كل
ميكرديم بايد ديگري كار من نظر به بود؟ خوب كرديم كه كارهايي همان يا ميكرديم ديگري
با دو اين كه افتاد اتفاق اين تقدير هر به ولي.است تاريخ بحث اين و است گذشته هم حالا
.ميگرفت ريشه ايدئولوژيك اساسي انگيزههاي از حركتها اين از بسياري و شدند عجين هم
كساني درواقع اقتصاد ، وسيع كنترل و وسيع كردن كوپني سمت به رفتند اول كه كساني چون
توزيع سازمان.كردند خودشان ايدئولوژيك اهداف براي را استفاده حسن فرصت از كه بودند
ونقل حمل حتي كه حدي تا و قيمتها اداري كنترل و كالا وسيع توزيع كردند ، درست دولتي
اقتصاد بر دولتي كنترل اقسام و انواع و نبود آزاد كشور مناطق بقيه طرف به شمال از برنج
.ميشود ديده بارز اينجا در ايدئولوژيك ارتباط.كردند اعمال
اقتصاددانهايي كه بود جديدتري تحقيقات نتيجه بود روشن من براي كه ديگري اصلي مسئله
با دموكراسي ارتباط كه كردند مطرح جديد نهادگراهاي و السون ارو ، سن ، بوكنون ، مثل
امروزه اقتصادي نظام سازمان نحوه و دموكراسي بين متقابل ارتباط.بود اقتصادي سازماندهي
كمونيستي اقتصاد طرفدار اگر هستيم دموكراسي طرفدار ما ميگويند كه كساني.است روشن
بر دولتي تسلط و دولتي اقتصاد از تركيبي هر طرفدار اگر.گفتهاند نامربوطي سخن باشند
با باشند ، جامعه منابع كنترل و منابع تخصيص امر بر و قيمتها امر بر دولت تسلط و اقتصاد
دور سادگي به بزنند دموكراسي باب در حرفي هر اينها اگر باشند ، مخالف خصوصي مالكيت حرمت
شدم ، آشنا بيشتر آن با بعدا كه بود تفكري ايناست تبليغاتي تراكت يك و است حقيقت از
ميكردم ، فكر و كار ايران مسائل روي و بودم آمده بيرون دانشگاه از اينكه از بعد يعني
آزاديخواهي كتاب در را نكته اين.كرد متقاعد بيشتر را من دادم انجام كه مطالعاتي
اين كه است استبداد ايرانيان ما تاريخي شوربختي دلايل از يكيكرديم ذكر هم نافرجام
نشان دولتي اقتصاد در تدريج به قاجاريه آخر زمان از معاصر دوره در را نتيجهاش استبداد
جاهايي از يكي.مينشيند مختلف جاهاي است ويروس مثل هم استبداد.كرد خانه آنجا در و داد
اين به و بودند ويروس اين دچار ما روشنفكران از بسياري و است دولتي اقتصاد نشسته ، كه
ما كشور در آزاد اقتصاد مباني و نشود عوض تلقي و تفكر طرز اين كه مادامي تا رسيدم نتيجه
مجموعه اينها.داشت نخواهد وجود ما تاريخي شوربختيهاي بر پاياني نشود پايهگذاري
الان همين كه رسانده نقطه اين به را من تجربي و كاري و حرفهاي نظر از كه است تحولاتي
در دست ديگر طرف از هستند ايدئولوگ طرف يك از كه قوي بسيار گروههاي مقابل در هم
و تعامل شعارهاي به پايبندي نگران و دارند اجتماعي اصلاحات ادعاي و دارند بزرگ رانتهاي
اين تقدير هر به من و كنم ايستادگي منطقي و فكري نظر از نيستند ، خودشان آزادي و تحمل
كه روشنفكراني آن گذشت نبايد آن سر از كه است حقي حرف اين نظرم به چون زد خواهم را حرف
نگرانيها و سياسي ملاحظات با نبايد هستند مملكت بهروزي به متعهد اقتصاددانها ما مثل
اتفاق اخير ماههاي در كه هم حوادثي اين.نكنند طرح يا و كنند پوشيده را حرفها اين
را امكانات و اندازه نظر از تحقيقي كوچك و جزيي ساده موسسه يك تسخير مسئله يعني افتاده ،
و توسعه و برنامهريزي در پژوهش عالي موسسه تصرف يعني ديد ميشود مباحث همين راستاي در
ميتوانستند آقايان.صداست و موضوع همين كردن خفه براي ادغام عنوان تحت آن بردن بين از
و سوسياليستي اقتصاد بحث بررسي.كنند فراهم دارند كه امكاناتي با و بزرگتر موسسه يك
و است اقتصادي تفكر در خردورزي به معتقد موسسه اين چون لكن.ميخواهند چه هر يا و دولتي
بايستي ميكرد دفاع اقتصادي فعاليت آزادي از زاويه اين از و است علمي اقتصاد به پايبند
كه كتابهايي نتيجه در و تحقيقات اگر كه است اين هم دليلش.ميگرفت قرار هجوم مورد
خواهيد كنيد نگاه را كرد تدوين ايران اقتصاد مورد در برنامهريزي در پژوهش عالي موسسه
كار مبناي بر است شده مطرح كه نتيجهاي هر و شده نوشته كه فصل هر كتابها اين در كه ديد
.است بوده اقتصاد علم متعارف تئوري نظريه ، مبناي بر و تحليل اقتصادسنجي ، و آماري
در تنها و تكپايه اقتصاد به نياوران حلقه كه است اين نگاه اين مخالفان مهم مدعاي اما *
.نميگيرند جدي را توسعه اقتصاد و مينگرند اقتصادسنجي چارچوب
بيماريهاي مثل شده ، نزديك اجتماعي جامعهشناسي مسائل با الان اقتصاد رشتههاي از بعضي
جمعيتشناسي ، جامعهشناسي ، مثل ما رشتههاي از بعضي.جنايات و جرم اعتياد ، اجتماعي ،
.هستند نزديك هم به يا و شده وارده اقتصاد در اينها جمعيتي ، تحولات مرگومير ، زادوولد ،
ما كنند ادعا عدهاي كه نظريه اين ولي داريم هم جامعهشناسي دپارتمان اينجا ما ضمن در
اقتصادسنجي.نيست اينطور هستند ، اقتصادسنجي طرفدار اينها و هستيم توسعه اقتصاد طرفدار
شما.ميسازد اقتصاددان يك آنها دانستن مجموع در كه دروسي از رشته يك فقط و است ابزار
تئوري كه زماني شما.است آن قضيه ، اصل.باشيد داشته اعتقاد اقتصاد تئوري به بايد ابتدا
به كرديد مطرح سخني زمينه اين در اگر و نيستيد اقتصاددان واقع در نپذيريد را اقتصاد
.است پراكندهگويي بيشتر احتمال
پارادايمها آن قالب در و نباشد بلد آمده امروز تا كه را اقتصاد تئوريهاي كه كسي هر
زده كه حرفهايي از بسياري مثل.ميكند مطرح معتبر غير گزارههاي كند صحبت نتواند
و خاص منافع از دفاع يا كاري سياسي انگيزه آن پشتپرده انگيزههاي و است بيپايه ميشود
اقتصاد اسم به جدا چيز يك كه نيست اينطور چيست اقتصاد كه است معلوماست آن مانند
.باشد نميتواند جدايي تفكر است اقتصاد از قسمتي توسعه درس يك.باشد داشته وجود توسعه
را خودشان كار و بكشند بيرون بشر تعقل دست از را خودشان عنان بخواهند عده يك اينكه مگر
- شيمي و فيزيك مثل - هستيد ناچار يعني.نيست درآوردي من هم اقتصاد.بكنند خودشان ميل به
آن قالب در وقتي ولي كنيد تقويت را سنت ميتوانيد.بدهيد قرار بشر تعقل سنت در را خود
كه حرفي بايد اقتصاد در.كنيد كار نميتوانيد آن از بيرون كنيد ، كار و بگيريد قرار
زياد ارقام و آمار چون.كنيد پيدا را آن صدق موارد.كنيد تصديق ارقام و آمار با ميزنيد
ارقام و آمار از بخواهيد اگر.كنيد كار نميتوانيد آمارها كردن جدول كردن نگاه با و است
اقتصادسنجي يكي استنتاج روشهاي ازكنيد استفاده استنتاج روشهاي از بايد كنيد استنتاج
اين با بايستي ناچار به اقتصاد تئوري و نظريه علاوهبر كاربردي اقتصاددان و است
نفي را روش و منطق آن كنند اقرار خود ضعف به نميتوانند كه كساني.باشد آشنا تكنيكها
سياسي پست موضع در كه هنگامي بايستي دارند سوادي آقايان اگر اينكه دوم نكتهميكنند
روش نوع يك به گرايش مجموعه يك اگر حتي كنند مطرح را آن هستند اقتصاد تشكيلات مسئول
ميكنند؟ فراهم تخريبي فعاليتهاي اين براي كافي دليل آيا است؟ گناه اين باشند داشته
اين اينها" كه بود اين تيترش و بودند كرده مصاحبهاي شما تفكر منتقدان از يكي *
جامعهشناسي به توجه با و پايه چند خيلي اقتصاد به ما كه ميگفت و "كشته را من اعشارشان
.هستند رقم و عدد يكسري درگير اينها و ميكنيم نگاه مردمشناسي و
شخص دل حرف كه بگذارند آزاد را خودشان ميخواهند اينكه براي هم آنها است همينطور
توان كه آنجا تا ميكنيم مقيد را خودمان ما.ميگيرند را موضعي چنين بزنند را خودشان
با دارد امكان كه آنجا تا را فرضيهاي هر و كنيم كار بشري خرد قالب در ميرسد عقليمان
سليقهاي كاركرد آن البته.آن نه است علمي روش اين.كنيم آزمون ارقام و اعداد و مشاهدات
و باشيد سياسي جاهطلب فرد يك يا و باشيد اجتماعي فعال يك شما است ممكن.ندارد اشكال هم
در شهري كه هملين شهر نيلبكزن آن مثل.كنيد پيدا خيلي هم مريد و بزنيد را دلت حرف
از هم مردم و بود زياد هملين شهر در موش ظاهرا كه است اين فولكلوريك داستان.است آلمان
خرابكاري و توطئه خيلي موشها اين زيرزمين در و بودند ناراحت خيلي زيرزميني موشهاي دست
بيرون شهر از زدن نيلبك با را موشها اين من گفت و آمد يكي.ميزدند خسارت و ميكردند
نجات موشها زيرزميني خرابكاري و توطئهچيني از را شما من بدهيد من به پولي.ميبرم
در و زدن نيلبك به كرد شروع او.دادند او به هم پول و داد فريب را مردم و ميدهم
جوانان بروند ، بيرون شهر از و بيايند دنبالش به موشها اينكه جاي بهافتاد راه خيابان
از را بچههايشان هم و داشتند را موشها هم شهر مردم بعد.افتادند راه دنبالش به شهر
طرف به بعضي.شوند ظاهر است ممكن نيلبكزنها اين از اقسام و انواع.بودند داده دست
اعشارها مورد در.نبوده نيلبكزني ما كار ولي ميروند غيرصلاح طرف به هم بعضي و صلاح
باشند نفر و 42300 كنيد سرشماري را خانواده هزار شما 10 اگر.است كافي مثال يك نيز
بگوييد و نيايد خوشتان اعشار از اگر حال.بود خواهد نفر خانوار 23/4 هر متوسط اندازه
و كردهايد سرشماري خانوار هزار گفتيد 10 اينكه از پس و است نفر خانوار 4 متوسط اندازه
ارائه ضرورت.است خودتان آماري نمونه از نفر حذف 2300 امر اين معني است خانوار 4 اندازه
آماري نمونه يك در اگر مثلا.ايناست از مهمتر حتي آماري فرض آزمونهاي در اعشار
باشد درصد معادل 827/21 سال 1381 در و درصد معادل 817/21 سال 1380 در فقر خط زير جمعيت
معنيدار آماري نظر از تفاوت اين است ممكن لكن.دارد وجود تفاوت هزار ده در يك ظاهر در
چارهاي نيز بكشد را آقا آن اعشاري عدد اگر حال.يافته افزايش فقر دهد نشان يعني.باشد
از يكي اقتصادداني مدعيان بعضي.شود انجام لازم دقت با بايستي آماري فرض آزمون.نيست
نه ، يا داري قبول را قيمت مكانيزم شما آقا ميپرسيم وقتي كه است اين كاريشان شيوههاي
وقتي شما ".است ديگر جور يك ما كشور در ولي.آمده كتابها در مطالب اين خب":ميگويد
بگويم اگر نميخنديد او به شما نه ، يا داري قبول را فيزيك كه ميگوييد فيزيكدان يك به
كار علم چارچوب در يا شما ميكني؟ چكار شما ميكنم؟ ديگر كار يك من ولي آمده كتاب در
دنيا علماي به بده نشان بيا خوب خيلي كه جديدآوردي علم يا.است همينها علم كه ميكني
خردورزي بندهاي و قيد از را خودت ميخواهي فقط نه ، يا.كرد اينشتين كه كاري همان مانند
يك افتاده اتفاق بعضا گذشته سالهاي در كه كاري و است مختلف چيز دو اينها.كني خلاص
.است خاص ايران شرايط ولي آمده ، كتاب در مطلب اين مثلا ميگويند ، كه است اين قصهاش
در كه نظريه همان با ميتوان را ايران خاص شرايط بنده نظر به هستند سفسطه اهل اينها
را آن نتوان كه نيست ايران اقتصاد پديدههاي از كدام هيچ.داد توضيح آمده كتابها
.ميبرد بالا را قيمتها بازار اينجا ميگويندداد توضيح اقتصاد متعارف نظريات براساس
انحصار شما كه وقتي چون.است اقتصاد تئوري طبق درست نه.است اقتصاد تئوري خلاف اين پس
.ميبرد بالا را قيمت انحصارگر كه است معلوم باشيد داشته
جاي رابه اصلاحات گفتمان از ردپايي كمتر سازندگي دولت سياستهاي با تيم اين همگامي *
اتاق در اقتصادي اساتيد:نوشت اينترنتي سايت يك پژوهش موسسه ادغام از پس.است گذاشته
تا گفتند و كردند تقديم را تعديل برنامه و شوند پذيرفته حضور به سابق جمهور رئيس كار
.دهيم اقتصادي شهيد بايد حالا و ميداديم شهيد جبهه در ديروز
يك كنيم ، نگاه عملكردها و مسائل به نسبي و مقايسهاي چارچوب يك در كه است منصفانه فقط
هاشمي دولت از قبل زمان در كارآمده روي الان كه جناحي همين افراد ، اين خود كه اين نكته
ما جامعه اصلاحات ، عنوان تحت بعدا كه گرفتاريهايي تمام بودند دموكراسي به متعهد چقدر
مسئله همان و بودند گروههايي چه عمدتا گزارش پايه شود تصحيح بايد كه داد راي آن به
عنوان تحت دوره اين در چارهاش شد ، درست بينالمللي رابطه در كه تشنجي و خارجي روابط
كه تندروييهايي كرد مطرح را خصوصيسازي بعدا كه وسيع مصادرههاي.شد مطرح تشنجزدايي
ببرند كار به مسامحه و مدارا خواستند هم بعدا و كردند وانديشه تفكر نوع هر حذف جهت در
نشان اين و است پايلوت كوچك تحقيقاتي موسسه همين سرنوشت واقعا نميگويند هم درست و
.نيستند صادق حرفشان در كه ميدهد
مطرح ميآيند مردمپسند شعار يك عنوان به فقط نميپذيرند را انديشه و تفكر در مسامحه
.دارند اعتقاد حرفها اين به اينها كه ندارم اعتقاد من.ميكنند
گفتيم را شخصيمان اعتقادات اقتصاددان ، عنوان به ما.نبودم سياسي كه نوعي اقتصاددان من
انجام ميدانستيم صحيح كه اعتقاداتي آن قالب در كرديم سعي كه است كاري مسئوليتمان و
صداقت آنقدر يعني.رفتيم كنار كنيم را كارها آن نميتوانيم ديديم كه هم وقتي بدهيم
.برويم بيرون بكنيم ، است درست ميكنيم فكر كه را كاري نميتوانيم وقتي ديديم كه داشتيم
.ندارد ما به ربطي اصلا گذرانده مسيري چه سياسي سيستم و گذرانده مسيري چه جامعه كه اين
تهيه را برنامه سير خط اين و ميشد تهيه برنامه وقتي كه بپرسيد ديگري كس از بايد شما
و كردم مصاحبه چند دهه1370 سلامدر روزنامه در من.نه يا است سازگار دموكراسي با كردند
اين مگر باشيد داشته دموكراسي نميتوانيد شما كه كردم عرض دوره آن در دفعات به هم آنجا
و است استبدادي كه كنيد مشاهده را كشورهايي كه است ممكن باشد آزاد اقتصاد بر مبتني كه
اگر ولي _است ممكن مدت كوتاه در و بعضا فقط امر اين لكن _ است آزاد اقتصاد بر مبتني
شيلي جنوبي ، كره مانند شد خواهد متحول هم سياسي نظام آن گرفت ، پا كشوري در آزاد اقتصاد
يا درون از كلا كه اين مگر شد نخواهد متحول كوبا نظام وقت هيچ كه ميدانيم ولي چين و
مباني جامعه يك در اگر چون چرا؟.ريخت فرو و شد تخريب كه شوروي مثل و شود تخريب بيرون
حرف هم ايده اين.گرفت نخواهد شكل سياسي و احتمالي تحول مباني نگيرد ، شكل آزاد اقتصاد
گفته كه آن.نخواندهاند متاسفانه هم را آقايانماركس اين.است ماركس حرف نيست خودم
بعد و اجتماعي روابط كه است اقتصادي روابط ميگويد.ميگويد را همين است زيربنا اقتصاد
شكل را مردم فعاليت آزادي ، براساس شما اقتصادي روابط اگر.ميدهد شكل را سياسي روابط
مشكل بدون مردم انتخابهاي و سياسي آزادي برمبناي سياسي سيستم شكلگيري ديگر بدهد ،
.بود خواهد
براي ميخواستيم ولي نداشتيم سياسي نيت اصلا بوديم برنامه سازمان در كه زماني در ما
آقاي كه فهميد ميشود الان من نظر به.دهيم انجام دنيا سطح در خوب اقتصادي كار كشورمان
در دانشگاه ايجاد ايشان دولت نتايج از يكي است بوده واقعي اصلاحطلب يك نيز هاشمي
سطح كه ابتدايي آموزش توسعه مملكت ، سطح در علمي تفكر شدن پخش و رفتن مختلف ، شهرستانهاي
زمان در برآن ، مازاد و بود ايشان برنامههاي آن نتايج اينها.برد بالا را كشور سواد
قشر يك آمد ، وجود به صنعتگر جديد قشر يك آمد ، وجود به مدير جديد قشر يك كه بود ايشان
آخر در متاسفانه اينها از بسياري كه يافت گسترش متوسط طبقه و آمد وجود به كارآفرين
كه بود اساسي حركت يك تحول آن ولي شدند سركوب دولتي كنترل به رجعت دليل به ايشان دوره
نظر به بودند ، نكرده تخريب جناحها از بعضي و ببريم جلو را آن ميتوانستيم درست اگر
حل را مسايلشان مردم چون.بود قويتر مردم اعتقاد نظر از نظام پايههاي حتي الان بنده
ميكنم فكر را كشور انسجام و بود امكانپذير بيشتر هم سياسي آزاديهاي ميديدند ، شده
.هستيم دچار آن به هماكنون كه وضعي تا كرد حفظ ميشد بهتر
باشد گرفته شكل اقتصادي چپ تفكر مبناي بر بايد هم خاتمي دولت استدلال اين بنابر پس *
...و عسلي و نجفي و نيلي دكتر (سوم برنامه) اصلاحات دولت اقتصادي ميثاق طراحان كه آن حال
.بودند
را ايشان دور عدهاي.بودند نكرده شروع ديدگاه اين با خاتمي آقاي كه ميرسد نظر به
بود آگاهانهاي تلاش كه بدهند تحويل اقتصادي ساماندهي برنامه يك كردند سعي و گرفتند
تهيه را دوم و اول برنامههاي كه گروهها همان از غير كنند جمع را افرادي كه اين براي
همين.بدهند تحويل ديگري متفاوت كار ميخواستند كه باشيد داشته نظر در زيرا بودند كرده
ساماندهي برنامه تهيه مباحث در شده تنظيم قبل از و منظم تشكيلات و سازمان يك با افراد ،
معمول طبق گذشته مثل منتهي كنند ارائه جديدي كار كه اميد اين به.ميكردند شركت اقتصادي
از بعد ندارند چيزي كردن انتقاد از غير به مجموعه اين.نشد ساخته دستشان از چنداني كار
برنامه بدون كه هم دولت نتيجه در.نشد حاصل چيزي شد ، تشكيل جلسات آن كه ماهها
.شد متوجه برنامهريزي مسئول سازمان به باشد نميتوانست
.شد نوشته اقتصادي ساماندهي طرح حال هر به اما *
چون ديد هم دولت نبود استفادهاي قابل چيز ولي شد تدوين مطالبي نشد ايجاد طرحي
برنامه برنامه ، سازمان و كرد مراجعه برنامه سازمان به لاجرم باشد برنامه بدون نميتواند
را برنامه اين سايرين و شمس مرحوم نيلي ، دكتر نجفي ، دكتر آقايان.كرد تهيه را كشور
كه است اين بود موفق روش اين كه اين علت و بود خوبي برنامه هم بسيار كه كردند فراهم
براساس و شده تهيه آن مشكلات و كشور اقتصاد از شناخت مبناي بر كه است برنامهاي
.است اجتنابناپذير آن پيگيري واقعيتها
.شد حمايت جمهور رئيس و دولت طرف از سوم برنامه ولي *
دل ميرسد نظر به آخرش ولي كردند تجليل كار اين از مقدار يك ميفهمم من كه اينطور
.ندارم خبر داخل از ميكنم نگاه بيرون از من البتهنبود همراه آن با حاكم سياسي جناح
بحثهاي از آفتاب ماهنامه و اقتصادي كارشناسان از برخي اخير ماههاي طي ميآيد نظر به *
.ميكنند استفاده استيگليتز ژوزف
مورد در لكن.دارم آشنايي كاملا او ديدگاههاي با و بودم استيگليتز شاگرد خودم من
يك ميبينيم متاسفانه ميكنند پيروي استيگليتز نظرات از گفتيد كه سياسي طيف اين پيروي
آنچه متاسفانه.است مطرح استيگليتز از روز يك و هابرماس از روز يك گيدنز ، از تبعيت روز
آقايان مواضع توجيهكننده متفكرين آن از هيچكدامنمييابند يك هيچ در را ميجويند
در بتوان تا نكردهاند مطرح را معلومي هرگزحرف هم گروه اين و نيستند وطني چپگراي
را جهان متفكرين از كسي شما.كرد قضاوت است متفكر كدام افكار شبيه كه اين مورد
مردمسالاري طرفدار و كرد انكار ميتوان را فردي آزاديهاي و حقوق بپذيرد كه نمييابيد
مكانيزم و اقتصادي فعاليت آزادي.سرداد را تعامل شعار و نداشت بيان آزادي به عقيده بود؟
صحنه در آزادي طرفدار و نپذيرفت را خصوصي مالكيت حقوق به احترام و رقابتي بازارهاي
زبان كه متفكري يا سخنگو يك امروز جهان فكري صحنه در گروه اين كه ميبينيد بود؟ سياسي
.ديگران يا هابرماس خواه استيگليتز ، خواه.نمييابند باشد آنها حال
دهيم يارانه فوتبال به
مظاهري طهماسب
است رفته فراتر دلار ميليارد از 4/25 ديسني والت هنري - فرهنگي بنگاه فروش سال 2000 ، در
سال حتي 30 طي ايران نفت درآمد كل با كه است رسيده ارقامي به فوتبال صنعت ارزش يا و
باشد ، رسيده ارقامي چنين به ملي توليد از فراغت اوقات صنعت سهم وقتي.ميكند برابري
بخش سهم كشورها بسياري در اكنون.است كشورها همه اقتصاد در خدمات بخش اهميت از نشان اين
توليد در (...فيلم ورزش ، تحقيقات ، پزشكي ، آموزشي ، گردشگري ، مالي ، بازرگاني ، ) خدمات
ايران در كه است آن مبين ارقام ايناست رفته فراتر نيز درصد رقم 70 از داخلي ناخالص
كشاورزي و صنعتي توليد به را آن و دهيم تغيير توليد مورد در را خود ديدگاه ناچاريم
كار و صنعتي توليد در تنها را آن نبايد ديگر اشتغال ، ديد از ويژه بهنكنيم محدود
رقابتي كالاهاي و دهيم افزايش صنعت در را بهرهوري بخواهيم اگر كنيم جستوجو كشاورزي
صنعت بخش در فقط اشتغال طريق از را بيكاري مشكل بتوانيم كه نميرود اميدي چندان بسازيم
درصد كه كردند اعلام مختلف مصاحبههاي در بارها نيز كشاورزي سابق محترم وزير كنيم ، حل
و است خارجي كشورهاي مشابه ارقام از فراتر بسيار جمعيت ، كل به كشاورزي در شاغل جمعيت
در اگر بنابراين ، .است پايين بسيار كشاورزي ، محصولات فعلي توليد از كشاورزان درآمد سهم
افزايش و كشت زير سطح افزايش طريق از كه بپذيريم ناچاريم باشيم ، كشاورزي وضعيت بهبود پي
اين روستايي و كشاورزي خدمات بخش توسعه مهمتر آن از و هكتار در محصول و آبياري راندمان
چهارم برنامه در كشور "اقتصادي توسعه راهبرد" طراحي در كه است چنين.ميشود حاصل بهبود
.آوريم عمل به آن ، گسترده مفهوم در البته خدمات ، بخش به خاص توجه كه داريم آن به نياز
بخش كنار در.شد خواهد تامين خدماتي كوچك كارهاي و كسب و كارگاهها در اشتغال بيشترين
نياز بخش اين حاضر ، حال در.است دارا را رشد براي پتانسيل بيشترين "خدمات بخش" ساختمان
(خدمات بخش) آموزشي كاري ميخواهد امروز كه كسي.دارد مقرراتزدايي و آزادسازي به جدي
خانهداري خدمات بخواهد كه كسي است ، مواجه مقررات از انبوهي با كند ، راهاندازي
كار نميداند ، را خود قانوني تكليف و.است مناسب سازماندهي فاقد دهد ارائه (بخشخدمات)
ناچاريم.است مواجه بسيار محدوديتهاي با (خدمات بخش) هنري صنعت كلي طور به و انتشارات
كارهاي و كسب به اينكه به آنها تشويق و فعاليت اين (Commercialize) كردن تجاري ضمن كه
.كنيم حمايت خدماتي بزرگ شركتهاي تشكيل از گستردهاي بهطور شوند ، بدل سودآور
مشكلآفرين كه داشته وجود تعبيرهايي سوء خدمات بخش مورد در گذشته سالهاي طي متاسفانه
امروز ، شدند تعطيل زائد كاري عنوان به "تبليغاتي موسسات" طولاني سالهاي مثلا.است شده
كشورها از بعضي در كه فعاليتي ;نداريم كارمند نفر با 50 تبليغاتي بزرگ موسسه يك حتي
محدود تجارت به را خدمات بخش دائمي ، بهطور.ميدهد تشكيل را ملي توليد درصد حدود 4
فهرست نقل و حمل بزرگ شركت يك تهران بورس تابلوي در امروز كرديم ، سرزنش را آن و دانستيم
به ما ديدگاه.باشد ايران اقتصاد كل درصد ميتواند 5 راحتي به كه فعاليتي.است نشده
ارسالي صفحه يك در كه شود واقعياتي به معطوف ميتواند كابينه اقتصادي مسئولان عنوان
به 70 خدمات بخش اروپايي كشور فلان در كه را واقعيت اين اگربود يافته انعكاس جنابعالي
درسهايي يقينا بينديشيم آن محتواي به و كنيم مرور ذهن در است رسيده اقتصاد كل درصد
"مجوزها" ،"عالي آموزش" بخش در مثلا داريم حق دولت عنوان به ما آيا.داشت خواهد ما براي
اين و بخوانند درس ميخواهند عدهاي و بدهند درس ميخواهند عدهاي كنيم؟ محدود را
و بايستد كاري چنين جلوي بايد دولت چرا پس ميكند ، خلق اقتصادي ارزش و اشتغال فعاليت ،
كه حركت اين از و نميايستند حركت اين جلوي جهان ديگر كشورهاي در دولتها.ندهد مجوز
كه است اين دولت كار.ميكنند استقبال حتي شود ، خلق آموزشي خدمات بخش در جديد ارزشهاي
آن و دارد اعتبار دانشگاه اين بگويد و بگذارد علمي استانداردهاي آموزشي ، كيفيت براي
را راه حتي ما كه است ضروري.بگيرد را مجوزها جلوي كه اين نه ندارد اعتبار آموزشي موسسه
پتانسيل ناچاريم.كنيم هموار بزرگ كارهاي و كسب به كوچك خدماتي كارهاي و كسب تبديل براي
خصوصي كار و كسب به را باشگاهداري ميتوانستيم اگر راستي به.بپذيريم را خدمات بخش
توليد درصد به 2 مثلا كه نداشت را اين پتانسيل ايران در ورزش آيا كنيم ، تبديل سودآوري
چنين متمادي سالهاي طول در خدمات بخش براي ايران در موجود ديدگاه شود؟ بدل ملي ناخالص
و صنعت) اصلي بخشهاي كار بانكي بخش ;است مصائب همه مسبب بازرگاني بخش كه است بوده
فيلم ، موسيقي ، ورزش ، آموزش ، ) خدمات بخش از وسيعي زيربخشهاي و است كرده مختل را (كشاورزي
خدمات پزشكي ، فراعت ، اوقات صنعت از عمدهاي بخش كلي طور به و تئاتر مطبوعات ، هنر ،
و "كمك" به دائمي نياز كه ميشود تلقي "سودآور غير" و "غيرانتفاعي" كارهاي (...بهزيستي
.كند تغيير كامل بهطور ميبايد و است تغيير حال در بحمدالله ديدگاه اين دارد "يارانه"
حتي دولت بودجه در ناچاريم كنيم ، بدل سودآور كاري و كسب به را باشگاهداري نتوانيم اگر
دچار بايد خدمات بخش به نسبت ما فعلي ديدگاه.باشيم يارانه و كمك به قائل "فوتبال" براي
دولت ، اقتصادي ستاد در "خدمات بخش" مستقل طرح با كه ميكنم پيشنهاد.شود اساسي تغيير
و كنيم بدل "عميق مطالعاتي" به است شده "اوليه طرح" نامه اين در كه را آنچه كنيم تلاش
.كنيم جمعبندي "سياستگذاري" براي آن از
بنگاههاي فعاليت موضوع با نشريهاي معادن و صنايع وزير جهانگيري اسحاق پيش چندي*
در هم مظاهري طهماسب مهندس.فرستاد دارايي و اقتصادي امور وزير براي را ورزشي و فرهنگي
.نوشت جهانگيري براي امسال مهرماه چهارم تاريخ در را فوق متن موضوع اين تحليل
اقتصاد حاشيه
الصالحات باقيات *
تصويب از پس.شدند انتخاب سال دو مدت براي الصالحات باقيات خيريه موسسه جديد مديره هيات
مديره هيات عليالبدل عضو دو و اصلي عضو پنج مالي 1379 سال زيان و سود حساب و ترازنامه
بازرگاني اتاق كل رئيس) خاموشي سيدعلينقي غيوري ، سيدعلي.شدند برگزيده الصالحات باقيات
اعضاي عنوان به سعيدينژاد عباس و غيوري سيدمحمد صادقي ، ميرمحمد علاء ،(معادن و صنايع و
باروق عبداللهيان علي و (جانبازان و مستضعفان بنياد سابق رياست) رفيقدوست محسن و اصلي
سيدمحمد و غيوري سيدعلي نيز مديره هيات اعضاي.شدند انتخاب عليالبدل اعضاي عنوان به
.برگزيدند مديرعامل و مديره هيات رئيس نايب و مديره هيات رئيس عنوان به را غيوري
.گرديد منصوب موسسه خزانهدار سمت به هم خاموشي سيدعلينقي
رفت دست از كه فرصتي *
با آسيا روزنامه.داد كف از آسان را لندن سرمايهگذاري همايش طلايي فرصت ايران سفارت
شده برگزار لندن در كه "تحريمها به توجه با همكاري" بينالمللي همايش برگزاري به اشاره
توسط كه همايش اين در.كرد انتقاد همايش اين در ايران سفارت سوم رايزن سخنراني از بود
بياثر مورد در سخنراني به ايران نماينده بود شده تشكيل بريتانيا تجاري شريكان اداره
هرچند سخنراني اين گزارش اين براساس.پرداخت ايران نفت صنعت بر آمريكا تحريمهاي بودن
ولي بود توجه قابل ايران از اروپايي شركتهاي ساختن دور در آمريكا ناكامي معرفي نظر از
خارجي سرمايهگذاران براي عملي راهحلهايي بيان كه همايش اين موضوع با ميرسيد نظر به
پايان در ايران نماينده.نداشت هماهنگي چندان بود ايران همانند كشورهايي در فعاليت جهت
.نيست ايران دولت نظرات كننده منعكس و است وي خود نظرات نقطه شده ذكر مطالب كه شد متذكر
در شركتكنندگان ابهامات و پرسشها رفع جهت ايران از نمايندهاي هيچ سخنراني اين از پس
جهت فرصت بهترين دست اين از تجمعهايي ميرسد نظر به كه درحالي نداشت حضور مزبور نشست
آنان پرسشهاي و ابهامها رفع و ايران در حضور به علاقهمند موسسات ابهام نقاط شناسايي
.است
رفت غروي *
شركت اين مديرعامل غروي منوچهر رفتن به راي خودرو ايران صنعتي گروه عمومي مجمع
عنوان به ذوبآهن سابق مديران از صادقي و مس شركت سابق مديرعامل زايي هاشم.دادهاند
مديرعامل طاهري و غروي قائممقام دهنادي همچنين.ميشود برده نام وي احتمالي جانشينان
.كردند كنارهگيري خود سمت از هم ساپكو
15 ايران در بانكي نظام
حسابرسي اساسنامه تصويب
صفاپور محمدرضا
و شركتها دوش بر كشور عمومي محاسبات قانون موجب به كه اختياراتي و وظايف از گذشته
و اعتباري موسسات و بانكها و شد گذارده درآمدها تامين بخش در اجرايي دستگاههاي
دستگاههاي كليه ;گرديد اعلام مستثني آن از ماهوي تفاوتهاي برخي دليل به بيمه شركتهاي
پرداختهاي كرد خواهد يا و كرده تعيين قانونگذار كه موارد برخي در جز شدند مكلف اجرايي
موسسات وزارتخانهها ، براي و دهند انجام مجاز بانكي حسابهاي طريق از منحصرا را خود
طرف از شهرستانها و استانها مراكز در آنها تابعه واحدهاي و دولتي شركتهاي و دولتي
قانون اين وضع با گرفت صورت حساب افتتاح دولتي بانكهاي ساير يا مركزي بانك نزد خزانه
و كشور كل خزانهدار درخواست به دولتي بانكهاي ساير و مركزي بانك نزد خزانه حسابهاي
و اختيارات حيطه در هم آن از استفاده و شده مسدود يا و افتتاح او طرف از مجاز مقام يا
دارد مالي جنبه كه لوايح كليه كه شد مقرر همچنين ;گرديد تعريف كل خزانهداري وظايف
كليه همچنين ;برسد هم اقتصاد وزير امضاي به بايد وزير نخست امضاي بر علاوه
وزارت امضاي با باشد داشته مالي جنبه كه اجرايي دستگاههاي پيشنهادي تصويرنامههاي
.بود خواهد وزيران هيات در طرح قابل دارايي و اقتصاد
به را حسابرسي و سازمان اساسنامه مجلس وقت نمايندگان قانون اين تصويب از بعد روز 17
كليه حسابرسي امور قانوني بازرس وظايف انجام آن وظايف از يكي كه رساندند تصويب
شد عهدهدار را است عمومي آنها مالكيت اساسي قانون و 45 اصل 44 براساس كه دستگاههايي
سازمان عمومي مجمع در كه بود بيمه شركتهاي و موسسات بانكها ، دستگاهها ، اين جمله از و
بانك كل رئيس بودجه ، و برنامه وزير (مجمع رئيس) دارايي و اقتصادي امور وزير حسابرسي
منظور به دوبار سالي حداقل و دارند حضور وزيران هيات انتخاب به وزرا از نفر دو و مركزي
هم گرد آن قانوني وظايف ساير و سازمان اين بودجه و مالي صورتهاي مورد در تصميم اتخاذ
.ميآيند
ايران ، اسلامي جمهوري پست تشكيل قانون تصويب با سال 66 آبان سوم در اسلامي شوراي مجلس
روستايي مناطق در ويژه به مالي پست خدمات گسترش و ايجاد:كرد مقرر آن بندهاي از يكي در
پست شركت اختيار در مركزي بانك با هماهنگي از پس نيست ميسر اهالي با بانك به دسترسي كه
ترابري و راه وزارت به كه بود اين سال 66 در مجلس تصميمهاي ديگر جمله از.شوند گذارده
كه شركتهايي به را خود عمراني پروژههاي و طرحها اجراي و مالي منابع تامين داد اجازه
شدهاند ، ايجاد كشور پولي و مالي منابع ساير و كشور بانكهاي مشاركت با منظور همين براي
ميتوان را اتفاق ديگر:يافت تسري ديگر حوزههاي به هم بعدها اجازه اين و كند واگذار
در مجلس نمايندگان تصميم با ايران ملي بانك به لرستان گوشت صنعتي مجتمع سهام واگذاري
به را شركت ماه ، ظرف 6 شد مكلف كشاورزي وزارت كه كرد قلمداد ماه 66 دي پاياني روزهاي
مجتمع اين به زيان و ضرر و خسارت ورود باعث كه هم افرادي و كند واگذار مذكور بانك
.شود برخورد آنها با قانون براساس تا شوند معرفي قضايي محاكم به شد قرار شدهاند
مسير برخلاف شنا خودرو صنعت
جنانصفت محمدصادق
سواري اتومبيل انواع توليد و اتومبيل توليد صنعت غيرمذهبي ، چپ سياسي گروههاي و احزاب
نشريههاي و اجتماعات در و كرده تلقي غربي بزرگ شركتهاي كردن چاق مسير در فعاليتي را
بدشان نيز حاكم سياسي گروههاي.بودند آن در اساسي نظر تجديد خواستار خود به وابسته
تبعيض رفع كه شده داده شعارهاي به توجه با و شوند همقدم آنها با مسير اين در كه نميآمد
توليد كاهش بود ، آنها مهمترين از همهجانبه استقلال جاده در نهادن گام و نابرابريها و
.نداشت اهميتي برايشان صنعت اين
و توليد روند بر كه شد اتخاذ خاصي تصميمهاي موقت دولت اعضاي وسيله وبه ديگر طرف از
:كرد اعلام ماه 1358 آذر در بازرگاني وزير صدر رضا.گذاشت تاثير اتومبيل صنعت ماهيت
نيز آينده سال در كالا اين واردات بود ، ممنوع جاري سال در خودرو واردات كه طور همان"
".شد خواهد ممنوع
خواهد تثبيت و نيافته افزايش در 1359 ژيان و پيكان قيمت":كرد تاكيد اين بر علاوه وي
:كرد تصريح سايپا مديره هيات رئيس صدرايي كه ميشد اتخاذ حالي در تصميمها اين ".شد
و قطعات قسمت كه ميشود اتخاذ حالي در كارخانه اين توليدي قيمتهاي تثبيت به تصميم"
اوليه مواد نرخ و دستمزدها نرخ همچنين و يافته افزايش فرانسه از وارداتي مجموعههاي
در ترتيبو اين به ".است كرده پيدا افزايش نيز داخل در كارخانه اين نياز مورد داخلي
كارخانههاي ميكرد تجربه را فزاينده روند كشور در خودرو توليد شده تمام قيمت كه حالي
را قيمتها تثبيت "سود و قيمتها شدن عادلانه" دليل به بودند ناچار خودرو توليدكننده
سابق سفارت كه آبان 1358 از پس خودروسازي سنت.است اقتصاد منطق برخلاف كه بپذيرند
و آمريكا انگليس ، .شد مواجه نيز تحريم از ناشي دشواريهاي با شد تسخير تهران در آمريكا
نتيجه در و كرده اعمال را ايران عليه اقتصادي تحريمهاي كه بودند كشوري فرانسه ، 3
و بود موتورز جنرال آمريكا شركت به متعلق آن سهام درصد كه 45 جنرالموتورز كارخانههاي
و ميشد تهيه انگليس تالبوت شركت از آن مجموعههاي و قطعات كه ناسيونال ايران كارخانه
همراه توجه قابل صورت به توليد افت با داشت همكاري فرانسه سيتروئن با كه سايپا كارخانه
پيش":شد يادآور اطلاعات خبرنگار به ماه آذر در 18 سايپا مديره هيات رئيس صدرايي.شدند
اين.داشت وجود كارخانه اين در ژيان و رنو دستگاه روزانه 150 توليد ظرفيت انقلاب ، از
".است رسيده درصد به 40 اكنون ميزان
صنعت رشد به دشمنانه نگاه و خودروسازي توليدات قيمت تثبيت تحريمها ، از ناشي سخت شرايط
.گذاشت برجاي گوناگون ابعاد در را خود آثار مرور به انقلابيون همه تقريبا توسط اتومبيل
تحولات از ايران اتومبيلسازي صنعت شدن دور اصلي زمينهساز شايد كه پيامدها اين از يكي
با داخل در قطعات ساخت سوي به حركت و داخل به رويكرد شد ، روز آن دنياي در صنعت اين
كشور صنعتي مديران قول از ماه 1358 تير در 31 اسلامي جمهوري روزنامهبود اندك بضاعت
وارد خارج از كه پيكان قطعات از كوچكي نمايشگاه ايران ، صنايع استقلال منظور به":نوشت
و ناسيونال ايران كارخانههاي همكاري با است امكانپذير داخل در آنها ساخت و ميشود
مرداد در 11 روزنامه اين ".است شده برگزار وزارتخانه اين محل در معادن و صنايع وزارت
به داخل ساخت براي نيز را ژيان و رنو قطعات معادن و صنايع وزارت":داد خبر سال همان
توليد در شده گرفته كار به قطعات ماه مرداد از 17 نيز جنرالموتورز..ميگذارد نمايش
شيخالاسلامي ".ميدهد قرار صنعتگران ديد معرض در قطعات اين كردن داخل ساخت براي را جيپ
چاپ را آن آبان 1359 ماه آبان در 8 كيهان كه سخناني در ناسيونال ايران مديران از يكي
اين.كرديم شروع را همكاري كارگاه ، حدود 50 با گذشته سال در 5/1":بود گفته كرده
اين كه كردهاند نمونهسازي را پيكان اتومبيل مختلف قطعات از قطعه حدود 300 كارگاهها
منصوب مديران توسط داخل در قطعهسازي نهضت كه حالي در ".ميشود خريداري آنها از قطعات
افزوده آن عمق و دامنه بر روز هر و افتاده راه به خودروسازي كارخانههاي در و دولت
.ميشد
فراهم كارخانهها براي را داخل در انحصاري شرايط مرور به سواري خودرو واردات عدم
نظر در شرايطي خود توليدات فروش براي خودروسازي كارخانههاي تازه ، وضعيت در.ميكرد
.ميشود اتخاذ ايدئولوژيك سلطه شرايط در عموما و اقتصادي منطق فاقد اصولا كه ميگرفتند
اتومبيل توليدات فروش آگهي در (سايپا) اتومبيل توليد ايراني سهامي شركت مثال طور به
منظور":بود آمده شركت اين فروش آگهي در.بود كرده پيشبيني را جالبي شرايط رنو 5 ،
...ميشود انجام مستقيم فروش زير شرايط با..اتومبيل عادلانه و صحيح توزيع
شركت اين از سواري اتومبيل نوع هيچ فروردين 1357 اول از نبايد همسرش و متقاضي _1
صورت به را آن اتومبيل تحويل از پس سال تا 3 ندارد حق متقاضي _باشد2000 كرده خريداري
كرده تاكيد خود فروش آگهي در سايپا كه بود اين مهمتر همه از و "بفروشد قطعي يا وكالتي
نكند رعايت را شده ياد بندهاي چنانچه ميدهد ، بلاعزل وكالت اجازه سايپا به متقاضي":بود
توسط اتومبيل خريد وديعه مبالغ از درصد بوده 20 واقع برخلاف اظهاراتش كه شود معلوم و
متقاضي و كرده ابطال را متقاضي نوبت ميتواند شرايط اين در شركت.شد خواهد برداشت شركت
اطلاعيهاي در نيز زامياد شركت اين از پيش "..ميكند ساقط خود از را اعتراضي هرگونه حق
.بود گرفته نظر در متقاضي براي را مشابه شرايطي بود داده خود توليدات فروش براي كه
قيمت كاهش و بالا تيراژ در توليد اتومبيلسازي ، صنعت ويژگي كه حالي در و ترتيب اين به
.كرد حركت آن عكس مسيري در ايران اتومبيلسازي صنعت است ، بيشتر فروش براي شده تمام
و دستگاه هزار به 60 سواري اتومبيل توليد ظرفيت سال 1362 ، در دسترس در آمارهاي براساس
اين.بود سال 1356 در توليد تمركز درصد كه 50 يافت كاهش دستگاه هزار به 52 آن توليد
روزگار آن ايران آسيايي رقباي كه ميداد رخ حالي در ايران اتومبيلسازي صنعت در ماجراها
با توليد سوي به شتاب با خارجي مستقيم سرمايهگذاري از استفاده با جنوبي كره ويژه به
.ميكرد حركت دستگاه هزار به 500 نزديك تيراژهاي
|