اكو امبرتو از نشانههايي
فرهنگ حاشيه
3_ باستان ايران سياسي ساخت
اكو امبرتو از نشانههايي
سزار ميكل
فرهمندنيا فرشيد:ترجمه
بيضابطه دريافت دگرگوني كه است اين داشته همراه به تاكنون جمعي ارتباطات كه مشكلي
نمينمايد تنظيم ميكند استفاده پيام از مخاطب كه را طريقهاي هيچكس است بوده
Michael) سزار ميكل نوشته "امبرتواكو" كتاب از كوتاهي بخشهاي ترجمه ميخوانيد آنچه
است كتابهايي سري از كتاب سومين كه است - برمينگهام دانشگاه ايتاليايي استاد - (Caesar
منتشر (..و سيسكو لونياس ، دريدا ، نظير) معاصر مطرح متفكران درباره Polity انتشارات كه
آغاز توده فرهنگ درباره اكو امبرتو واكنشهاي به اشارهاي با حاضر ، مطلب.است كرده
پيرامون و شد ، نشانهشناسياش نظام ساختن براي او اساسي انگيزه كه واكنشهايي ميشود ،
به از بعد.مييابد ادامه و 1975 ، سالهاي 1967 بين او نشانهشناسانه انقلاب محتواي
با ميشود آغاز مقاله از ديگري بخش توده ، فرهنگ و تلويزيون درباره بحث رسيدن پايان
اين.است اكو نظر از واژه چند اين تعاريف و معاني حاوي كه "دلالت كد ، ارتباطات ، " عنوان
تمايز خوبي به و دلالت سيستمهاي درباره راهگشا و فني كاملا است كنكاشي درواقع ، بخش ،
خلط هم با گاهي هم هنوز كه - را ارتباطات نشانهشناسي و دلالتها نشانهشناسي ميان
كه است اين ميشود ، عايد مقاله اين مطالب كل از آنچه.ميدهد نشان - ميشوند
و برود فراتر شده سپري دورانشان كه نگاههايي از است شده موفق بالاخره اكو ، درمييابيم
تقابلهاي از او روي فرا قالب در تازگي ، اين از بخشي.برسد تازه چشماندازهايي به
چون نظريهپردازاني برخلاف او.مينمايد رخ (عيني و عملي كاملا صورت به) دوتايي ،
در را اولي و مينگريستند "تلويزيون" و "توده فرهنگ" به نخبهگرا نگاهي با كه آدورنو
نگاهي با ميدانستند ، فرهنگسازي صنعت ادوات از را دومي و "خواص فرهنگ" با تقابل
نكنيد ، خاموش را تلويزيون":كه ميكند تاكيد هم باز تقابلسازي ، از فارغ و شادابتر
با كه واقعيت دادن جلوه اهريمني پروژه آن كه انگار و.كنيد روشن را خود انتقادي آگاهي
فرانكفورت ، مكتب انديشمندان آثار در بالفرض و بود همراه زندگي ديدن تراژيك پيشفرض
دست به تماشا ، براي تازه فرصتي و ميشود متوقف اكو انديشه مرز در داشت ، بارز حضوري
"غياب حضور در حضور حضور" را دلالت اكو ، حاضر ، مقاله به عنايت با همچنينميآيد
از.است ريشهدار حال عين در و پيشرو بسيار دلالت ، پروسه از برداشتي چنين.ميداند
در مفاهيم اين ممكن جايگشتهاي همه گردآوري با و رهاست غياب ، /حضور تقابل دام از يكسو ،
از و ميايستد وتعاريف برداشتها همه از جلوتر گام يك تازه ، نظريهاي عنوان به خود ، بطن
- ذهني كنشهاي درباره (حروفيه خصوصا) عرفا برخي عقايد و استنباطها با چون ديگر ، سوي
نويسنده ، .مينمايد - ايرانيان ما براي خصوصا - آشنا بسيار دارد ، فراوان نزديكي زباني ،
غيررسمي جنگ و تلويزيون" عناوين با بخش دو ذيل مطالب ، اين همه درباره را توضيحاتش
از نشانههايي) ترجمه كلي عنوان اما.است كرده مطرح "دلالت و كد ارتباطات ، " و "نشانهها
.است شده انتخاب مترجم سوي از ،(اكو امبرتو
* * *
نشانهاي غيررسمي جنگ و تلويزيون
كتاب بر خود سال 1964 مقدمه در اكو
كشمكش و مغايرت تا ميكند تصوير را وسطايي قرون رقابت يك "Apocalittici e integrati"
و "سنتدنيس" از راهب "سوگر" ميان نزاع قصه گفتن طريق از را "پيوستگي و پراكندگي" ميان
نقوش با كليسا ديوارهاي نقاشي كار كدام ، هر اينكه براي ،"برنارد سنت" از "كليرواكس"
.دهد نشان دهند ، اختصاص خود به را ، مذهبي
و مرموز توجهي سايه در ،"برنارد" آن ، واسطه به كه است قانوني ،"The biblia pau perum"
به ديگر بار اكو.(است شده تكرار هم "سرخ گل نام" در قصه اين).ميشود پذيرفته پنهاني
هنگام اين در.ميكند رجوع امروز ، فرهنگ با مواجهه مسئله براي راهحلي عنوان به تاريخ ،
در و پرداختهاند امروزي مدرن عامهپسند نقشهاي به سالها اين در كه را نمايشهايي او ،
اين.ميبيند متناقض كاملا تصاويري و ميكند مرور شدهاند ، اجرا "اسفورزكو كاستلو"
بلكه نميكنند ، دنبال را مزبور فرهنگ اوليه هدف شانزدهمي يا پانزدهم قرن تازه نقشهاي
.بياموزند ما به را پيرامونمان دنياي از انتقاد تا ميشكنند را رايج اشكال
همچون گريز ، و فانتزي مكانيزمهاي از استفاده براي مردم ، به كه است چيزي عكس ، بر هدف ،
كاركرد دقيقا اين و ;نمايد كمك هست ، كه آنطور زندگي پذيرفتن جهت خوشبينانه تلافي نوعي
شور قصهها ، اخبار ، ريختن بيرون كه جايي ;است امروزي توده ارتباطي فرهنگهاي از بسياري
.كنيم فراموش را واقعيت ما شود باعث كه است اين دارد كه كاركردي تنها تفريحات ، و حال و
به را گذشته چاپي متون لذت آنها:دارند مثبت جلوهاي قديمي ، نقشهاي آن هنوز كه است اين
ارضا بلاواسطه ، و صريح كلامي ارتباط جور يك با ديگر ، طوري مردمش كه ميآورند جاهايي
شفاهي ، فرهنگميشود گفته متبحر قصهگويان يا بزرگترها توسط كه قصههايي با ;ميشوند
.نميكند نوسازي را خودش.ايستاست هميشه ضرورتا
بيشتر را مردم عموم تا كند توليد ارزانتر و سادهتر كتابهايي اينكه براي بايد فرهنگ
.بپردازد هزينهاي كند ، سرگرم
"Appunti sulla televisione" مقالات در تلويزيون ، درباره اكو نخستين نظريات
دوجنبه به تاريخ ، در او گردش اين از بعد ،Problemi esteticidel fatto televisionو
.آن اساسي خوشبيني و اخبار به آن توجه:ميشود معطوف
بود ، شده ارائه زيباييشناسي درباره كنفرانسي به كه او سال 1956 مقاله لحاظ ، اين از
عبور برجسته ، هنري مقولات از بسياري فراز از مقاله ، اين كه چرا است توجه قابل بسيار
نوجوان و كودك تلويزيوني گروههاي توليدات.فرهنگي گذشته به ناظر حسي با اما بود كرده
از ويژهاي بسيار نوع متوجه ،(كلاسيك رمانهاي از اقتباسهايي يا اپرا درام ، از اعم)
كه سال 1963 ، مقاله درزندگي انتشار:ميشود منحصر تلويزيون به كه است ارتباطات
چشمانداز به بار اولين براي خصوصا اكو ، ،"خردورزانه فرهنگي سياست" در است تكاملي
به و كند عرضه كيفيت با محصولي بايد تلويزيون اينكه:ميپردازد توليدكننده به مربوط
شده "شيواره" تودهاي بيننده ، و شنونده تودههاي كه)بگذارد احترام مخاطبانش ، شعور
تشكيل گروههايي يا فرديتها از بلكه بترسند ، فاجعه و آخرالزماني وضعيت از كه نيستند
(.زيركترند بينگارند ، چنين دارند دوست كه فرهنگي نخبگان دسته آن از حكما كه يافتهاند
را آنها حال و گذشته و ميكند حمايت جمعي ارتباط رسانههاي از اكو كه ديديم اينجا تا
حاكم روح كه [داشت توجه بايد] همچنين ولي.ميدهد شرح خوشبينانه و دموكراتيك طرزي به
چگونه كه ميداند كه است توليدكننده يا فرهنگي راهنماي يك نقطهنظر نوشتهها ، اين بر
.است شدن ، تبديل فكري پدر به حدودي ، تا او آرزوي و دهد نشان واكنش مخاطب ميخواهد
درباره انديشهاش ميشود ، عميقتر ارتباطات ساختاري مطالعه در اكو ، كه همچنان اما
تمركز پيام توليد از بيش دريافت ، بر فزايندهاي طور به و شده تعديل رسانهاي پيامهاي
(شيء) مفهوم فروپاشي و تجزيه از ناشي احتمالا يا شامل تماما كه حركتي) مييابند
.(است "توده" بتواره
درباره شناسيك نشانه تحقيقي سوي به" نام به است تحقيقي گزارشي توسعه ، اين در مهم مرحله
.شد ترجمه انگليسي به سال 1972 در و منتشر سال 1965 به كه "تلويزيون پيام
aberrant:انحرافي رمزگشايي" پديده ويژه به و تلويزيون ارتباطي جنبههاي بر گزارش اين
كه آنگونه را پيامها ضرورتا تماشاگران ، كه واقعيت اين:ميشود متمركز "decoding
.نميكنند تفسير ميكرد ، فكر يا داشته قصد فرستنده
مقاله عمومي برنامه با اول ، دوتاي) ميشود مواجه مرحله سه با نظر ، مورد تحقيق
موضوعا سومي ، و ميشوند منطبق - شد داده شرح قبلا كه - "Apocalittici e integrati"
گذاشتن تمييز و "ابهام" و "كد" چون مفاهيمي كردن تعريف اول ، مرحله هدف (.است متفاوت
ويژه تكنيكي عملگرهاي كه است كدهايي از دسته آن و دهنده انتقال سازمانهاي كدهاي ميان
به سوم مرحله و.فعال دريافت درباره است ميداني تحقيقي شامل دوم ، مرحله.هستند آن
منتهي است ، شده ناشي اول مرحله از كه توقعاتي و دوم مرحله دادههاي ميان مقايسهاي
ضربتي حمله.ميپردازد اول مرحله اصطلاحشناسي بنانهادن به مقاله ، پايانبندي.ميشود
نشانهشناسي جستوجوي اين بعد ، سال دو اما است روششناسانه و توصيفي اساسا مقاله ، اين
.كرد ايجاد سختي سياسي بحران ،"نشانهاي غيررسمي جنگ" قضيه شدن طرح با جمعي ، ارتباطات
بعد به دهه 1960 از بيشماري موقعيتهاي در كه همانطور قدرت ، :كه ميگويد اكو...
ميماند ، باقي دارند اختيار در را ارتباطات كه كساني دست در كه آنقدر است ، شده مشاهده
نيست مطلق كنترل ، اين:كهنميپايد ميكنند ، كنترل را تجهيزات و منابع كه آنها دست در
سوي آن در و است شده گذاشته كنار معمولي تكآوايي ارتباطات در كه "ابهام" مسئله و
اگر حتي است ، حاضر جمعي ارتباطات در هميشه ميشود ، جستوجو زيباييشناسانه ارتباطات
دگرگوني كه است اين داشته ، همراه به تاكنون جمعي ارتباطات كه مشكلي.باشد ناخواسته
پيام از مخاطب كه را طريقهاي هيچكس.است بوده بيضابطه [دريافتكنندگان در] دريافت
كنترل دموكراتيك ، متقابل نيروهاي از درخواست حال ، .نمينمايد تنظيم ميكند ، استفاده
ايده بنابراين ، .است "دريافت محل" در بيشتر دخالت و توجه بلكه نيست منابع يا كانالها
كه جايي در ارتباطات ، عصر در مسئول موجودي عنوان به انسان بقاي براي جنگ ،"غيررسمي جنگ"
در ارتباطات صرفا كه آنجا نه است ، پيروزمندانه ميشوند ، دريافت و ميرسند پيامها
مقوله به حرفهاي طور به كه است كساني انتظار در تناقضآميز و سخت سرنوشتياست جريان
با ارتباطي سيستمهاي كه زماني رسيدن فرا به توجه با آنكه ، خلاصه.مرتبطند ارتباطات ،
پراكنده مخاطباني به تنها پيامي تنها ، تصنعي منبع يك از صرفا كه ميشوند مواجه شرايطي
با دهند اجازه كه كنيم تصور و طراحي را مكملي ارتباطي سيستمهاي مابايد ;ميرسد دنيا در
در كه كدهايي پرتو در) ارسالي پيام باب در جهاني ، مخاطبان مجموعه از فردي يا گروه هر
برقرار ارتباط ،(ميكنند عمل عزيمت نقطه تحت كدهاي با خود مقايسه طريق از ورود ، نقطه
عمومي عقايد كنترل از وحشتناكتر و تازه شكلي ايجاد راستاي در پيشنهاد يك اين.نماييم
چندگانه امكانات و پيامها كردن كنترل جهت مخاطبان برانگيختن" براي است راهي بلكه نيست ،
."تفسيرپذيري براي آنها
پيام دريافتكنندگان به اكو ، انقلابي مفاهيم ورشو ، در بعد ، سال يك كه ميشود گفته
ملاحظات.كنند خوانش رفتهتر ، شسته و شفافتر كه بخشيد قدرت جمعي ارتباطات رسانههاي
ممكن ، حد تا را پيام كه كند كمك تلويزيون و راديو گويندگان به ميتواند نشانهشناسانه
هم ديگر امكاني اينجا ولي دهند ، انتقال - ابهام بردن بين از جهت در - شكل و معنا يك با
را هوشياري سطح عقايد ، كنترل با دارد قصد كه ارتباط از شكلي با مبارزه:دارد وجود
.كند تقويت را موجود ارزشهاي و آورد پايين
توجيه كه ندارد تقصيري نشانهشناسي ، كه است معني بدين نشانهشناسي ، غيررسمي كاركرد اين
را روانشناسانه فرايندهاي و اجتماعي ارتباطات در موجود فرهنگي مدلهاي تاييد و
.شود بدل انقلابي كنش اشكال از يكي به كه دارد هم را آن قابليت كه چرا است ، شده عهدهدار
شكست با داشت ، وجود نشانهاي غيررسمي جنگ يك ايده در آرمانشهري جنبهاي هم اگر
باقي آن از چيزي سال 1969 ، پايان در ايتاليايي دانشجويان و كارگران اعتراضي جنبشهاي
ذكر با است ، آگاه تجهيزات و تانكها قدرت از خوبي به همچنين ، اكو ، كه مطلب اين.نماند
واقعهاي - ميشود مسلم "سرخ گل نام" كتاب مقدمه در چكسلواكي به شوروي غيرمنتظره حمله
اما -افتاد اتفاق دهد ، ارائه ورشو در را مقالهاش وي آنكه از قبل روز چند كه
با تا يافت ادامه همچنان اكو ، آثار در جمعي ارتباطات مطالعات فراگير شدن نشانهشناسانه
اطلاعات با رابطه در آزاد فعاليتهاي بر مبتني دموكراتيك جامعهاي به نسبت اصولي تعهدي
مقالهاي در سياسي ، و شناسيك نشانه جنبه دو هر سرانجام ، شود همراه آنها از استفاده و
.شدند مطرح هم با روزنامهها ، زبان مورد در سال 1971 به
براي كردن باز حساب جهت كه راهي واسطه به را ، خود ارزش نشانهشناسانه ، رويكرد كه جايي
به توجه مثال ، براي) ميجويد ، آن ، از بهخصوص جنبه يك فقط نه و ارتباطي وضعيتهاي همه
مدلي تا ميكند كه تلاشي و (خوانندگان ويژه واكنشهاي يا و ويراستاران روزنامهنگاران ،
ورزانه غرض و غيردقيق اما تجربي دادههاي بر اينكه نه) دهد ارائه كليت اين از ساختاري
در گويندگي وضعيت ناشدني كنترل بيقاعدگي دهه 1970 ، در بعدها ، .ميدهد نشان ،(كند تكيه
به شد منجر برلوسكوني ، رسانهاي امپراتوري ناگهاني حضور نيز و ايتاليا تلويزيون و راديو
بالقوه دشمن يا اهريمني ديگر ، بار يك او.اكو جانب از موشكافانه مقالات سلسله يك ارائه
در كه او نتيجهگيري با خود ، موضع به او اساسي پايبندي.كرد رد را واقعيت دادن جلوه
:ميشود موكد داشت ، اظهار ژوئن 1978 ، در لندن آموزشي تلويزيون در شده برگزار كنفرانسي
مقالهاي در رابي ، ديويد ".كنيد روشن را خود انتقادي آزادي نكنيد ، خاموش را تلويزيون"
كه ميگيرد نتيجه رسانهها ، مورد در اكو تحليلهاي در عمل و نظريه به مربوط
مطالعه كار به را او كه بالاست سطح فرازبان يك واقع در اكو ، براي نشانهشناسي"
.ميدهند ارتباط هستند ، غيرمستقيم و ميانجي رسانههايي اوقات ، خيلي كه ويژه رسانههايي
تحليل براي شده تعيين پيش از و دقيق روشهايي اينكه عوض در كه است اين اكو كار سرشت
".كند فراهم مطالعاتي چنان براي پهناور چارچوبي دهد ، ارائه
باشد ، نابخشودني گناهي آنكه از پيش رسانهها ، مطالعه اكو ، براي كه را مطلب اين رابي ،
به بعدا او كار كه است معتقد اما ميداند ، تقدير قابل بود ، نشانهشناسي سوي به راهي
دارد جاشد منجر رسانهها ، باب در مطالعاتش در نشانهشناسي محدود ورودي دادن جلوه مهم
.بزنيم محك ،Apoalittici e integrati مقاله ويراست 1974 بر مقدمهاش در را اكو ادعاي كه
پيامهاي پيرامون خود از 1964 بعد مطالعات مورد در را نشانهشناسيك ابزارهاي كه جايي
تحليل در و سوء آثار در ايدئولوژي و بيان فن فلمينگ ، آثار در روايت ساختارهاي تلويزيون ،
شد ، گفته كه آنگونه رسانهها ، اطلاعات باب در مطالعهاي چنين.ميگيرد كار به تبليغات
آثار در عمل و نظريه ميان نسبت درباره مثبتتر نتيجهگيري يك سمت به را رابي حال هر به
.ميكشاند اكو
La" در ويژه به اكو ، از 1960 بعد آثار در بحران و تنش به كه هنگامي رابي وجود ، اين با
بين:متقاطع مطالعاتي خط دو ميان تنش.ميگويد درست ميكند ، اشاره "Struttura assente
يافتهاي ساخت سختي به "بسته" سيستمهاي مورد در كه) مينامد ويژه نشانهشناسي اكو آنچه
پيشنهادي مدلهاي و (.ميشود مشاهده (syncronic) همزماني بخشهاي در كه ميكند بحث
توجه با كدها ;ميشود دگرگون كدها طبق بر پيام آن در كه "باز" فرايند يك همچون ارتباطات
به ميكند ، بازسازي را خود دائما كه نشانهها سيستم كل و ايدئولوژيها و پيشامدها به
.است يافته بقا اجازه و شده شناخته تنش ، اين ;ميشوند آورده "بازي"
بخش اين دارم دوست ولي.ميشود بحث مسائل اين از بيشتري جزييات درباره بعدي فصل دو در
آنچه پرتو در تفكر ;برم پايان به شد ، داده شرح كه بحراني درباره بيشتر تفكر آرزوي با را
بعد و ساختارگرايي جانب از اول مقولات ، اين سريع جذب پرتو در و شد بيان اكنون هم كه
.دهه 1960 در ايتاليايي فرهنگ توسط گستردهتر بهطور و اكو نشانهشناسي
دلالت و كد ارتباطات ،
را "كد" مفهوم نقش و دلالت و ارتباطات ميان تفاوت و نسبت ،"نشانهشناسي نظريه يك" كتاب
.ميكند بيان "La struttura assente" از روشنتر بين ، اين در
اما دارد ، وجود دلالت نشانهشناسي و ارتباطات نشانهشناسي ميان مهمي تفاوتهاي اگرچه
ارتباطي ، فرايند يك.مانعالجمعند اينها كه نيست معني بدان اين اكو ، نظريات به توجه با
مقصد ، يك به (كانال يك طول در ناقل يك وسيله به) منبع يك از نشانه يك گذار مثابه به
نه است ، اطلاعات گذار ميدهد رخ آنچه ماشين ، دو بين ارتباطات مورد درميشود تعريف
صرفنظر ميشود ، توصيف "مخاطب" يك عنوان به باشد ، انساني موجودي مقصد ، كه هنگامي.دلالت
تفسير حس بلكه نيست ، محرك يك فقط نشانه.نه يا است انسان هم ناقل يا منبع آيا اينكه از
.ميشود كدممكن وجود با كه داريم دلالت فرايند يك ما.ميكند بيدار مخاطب در را كردن
كه شود استفاده مثال ، عنوان به ميتواند اكنون پاولوف سگ بزاق ترشح كه ميگويد اكو)
اينطور] كند ، معكوس را فرايند بتواند حيوان اگر حال.شرطي واكنش از است نشانهاي
يك" (!درآورد صدا به را زنگ شده ، شرطي دانشمند كه ميشود باعث و ميكند ترشح [كه ميشود
.ميپيوندد حاضر موجوديتهاي به غايب آحادي با كه گونهاي به است ، دلالت سيستم يك كد ،
و ميشوند حاضر مخاطب آگاهي در فعالانه - زيربنايي قانون يك پايه بر - چيزها بعضي
اين بر سيستم ، اين انتزاعي سرشت ".است "دلالت" اين ميبخشند ، قوام را ديگر چيزهايي
بايد كد":باشد داشته وجود حتي يا باشد حاضر نيست لازم مخاطب كه است شده بنا واقعيت
ممكن ، مخاطب هر اعتبار به را ، همبستهاش و ميبخشد قوام بدان كه را آنچه ميان ارتباط
دلالت ، سيستم يك بنابراين ".باشد نخواهد و نباشد مخاطبي هيچ اگر حتي كند ، پيشبيني
كنش جور هر از مستقل خود ، موجوديت براي انتزاعي روشي كه است مستقلي نشانهاي ساختار
.دارد ممكن ، ارتباطي
لازم شرط عنوان به دلالت سيستم يك متضمن انساني ، موجودات (بين يا) با ارتباطي كنش هر
نظام يك از مستقل دلالت ، نشانهشناسي نظام يك داشتن كه ميشود نتيجه.است خود
در اكو ، كه را قاطعي انساني استدلال صحت اخير ، عبارت.است ممكن ارتباطات نشانهشناسي
هنگامي اين و است همزمان دلالت با نشانهشناسي":ميكند ثابت است ، برده پيش خود نظريه
يك عنوان به كه باشيم مواجه بالقوه انساني مخاطب يك با ارتباطي كنش در كه ميدهد روي
بايد ما ".(ميدهد پاسخ محركي به فقط كه صرف دريافتكننده يك نه و) كند عمل پيام مفسر
مطرح اكو آراي در كه آنچه همه و نظريه اين در مندرج انساني قالب به بازگشت براي فرصتي
مهم كار از اكو كدها ، درباره نظريه يك بر مقدمهاي عنوان به.باشيم داشته كرديم ،
:ميكند آغاز كد ، مفهوم تعريف از غبارروبي
ميكندآنچه مشاهده كرده ، طراحي را "مرتبط جريان" به موسوم ارتباطي سيستم كه مهندسي"
مختلف ، پديدار و جنبه چهار از دستكم شايد ميافتد ، اتفاق آب هواي مقابل سطح در كه را
.گرفت نظر در كد همچون بتوان
لزوما و گرفتهاند نقش داخلي تركيبي قانونهاي بهوسيله كه نشانهها از مجموعهاي (a)
نحوي سيستم ميتواند كه مجموعهاي همچون.نميدارند دريافت پاسخي يا نميكنند حمل پيامي
.شود خوانده
و آب حالات درباره مفاهيم از مجموعهاي عنوان به كه آب وضعيتهاي از مجموعهاي (b)
اتفاق بگيرد ، خود به ممكن ارتباطي حجمهاي از مجموعهاي عنوان به ميتواند كه آنچه
.ميافتد
حجمها از مجموعه اين.شوند حمل آنها ، از مستقل ولي نشانهها توسط ميتوانند حالات اين
.شود خوانده معنايي سيستم ميتواند (محتواها)
هستند (b) سيستم از مستقل كه مخاطب سوي از ممكن رفتاري واكنشهاي از مجموعهاي (c)
سيستم از ديگر توسطگونهاي ميتوانند و (كنند دريافت متفاوت رفتاري ميتوانند كه چرا)
.شوند استخراج (a)
.ميكند تركيب (C) يا (b) سيستم از اقلامي با را (a) سيستم از اقلام بعضي كه قانوني (d)
يا معين پيش از حالت يك با تناظر در مينهد بنا معنايي نشانههاي از آرايشي تركيب ، اين
دو هر نحوي ، واحدهاي هم و معنايي واحدهاي هم كه معنايي سيستمهاي از مناسب بخشبندي يك
شده ارائه پاسخ به كه نشانهها از معين آرايشي يا باشند ، مربوط شده داده پاسخ به هم با
اين"غيره و غيره و نباشد مناسب شدن ارائه براي معنايي واحد هيچ اگر حتي باشد ، مربوط
ابهام به اكو بنابراين ، .شود خوانده "كد" يك گويا طرزي به ميتواند قانونها از تركيب
نحوي ، معنايي ، سيستم چون سيستمهايي:سيستم عنوان به كد) مينامند Codes-S كه آنچه ميان
اقلام شدن جفت قانون:رمزگان) Codes و.(شد مطرح (C) و (b) و (a) دربندهاي كه رفتاري
يك
گفته مختصرا (d) بند در كه آنگونه ها ، Codes-S از ديگر تعدادي يا يك اقلام با Codes-S
كد مفهوم كه است آن شد ، خواهد روشن كه همانطور تمايز ، اين اهميت.ميكند اشاره ،(شد
و كرده حفظ مرتبطند ، محتوايي عناصر با بياني عناصر آن در كه ارتباطي وضعيت يك براي را
يا سيستم ايده.دهد رخ همبستگي اين ميدهد اجازه كه است كد موجوديت اين.ميگذارد كنار
فهماندن براي انضمامي كنش هيچ بدون سطح ، دو اين از كدام هر در را ساختاري تحليل ،Code-S
پيرامون كه اغتشاشي كردن پاك با اكو ، .ميدارد مجاز ارتباط ، طرف موجود يك به قضيه
فرايند به خصوصا كه بسازد كدها براي نظريهاي ميشود قادر است ، شده انباشت كد ، مفهوم
ميان واضح تفكيكي ديگر ، يكبار و)است مربوط بود ، كرده تعريف قبلا كه آنگونه دلالت ،
.(دهد دست به اطلاعات ، نظريه و نشانهشناسي
فرهنگ حاشيه
هويدا معماي نقد و ميلاني *
و تجددستيزي و تجدد چون كتابهايي انتشار شاهد اخير سالهاي در كه ميلاني عباس دكتر
سايتهاي از يكي روي بر را مفصلي نسبتا نوشته اخيرا بودهايم ، ايشان از هويدا معماي
ابتداي در ميلاني"هويدا معماي" كتاب نقدهاي برخي به است پاسخي كه گذاشته فارسيزبان
;سلطنتطلبان وسيله به كه هويدا معماي از نقد سهگونه به دارد اشارهاي خود نوشته
در ميلاني.است شده منتشر كشور از خارج چپ سياسي فعالان اخيرا و ;ايران داخل روشنفكران
كه كردهاند متهم سلطنتطلبان از برخي":ميگويد سوم و اول دسته نقد دو بين مقايسهاي
را رژيم ميخواستم.بود شاه رژيم با تصفيهحساب هويدا معماي نوشتن در ام"واقعي" هدف
اين به مسائل كردن شخصي با" ميگويند چپ طرفداران از برخي توازي ، به.ببرم "زيرضرب"
باور هيچكدام دوستان اين گويي "...بردهام بهدر "زيرضرب" از را حاكم نظام..صورت
از" نه و بردن "زيرضرب" نه محقق ، يا مورخ زندگينامهنويس ، وظيفه و هدف كه ندارند
تنها هويدا معماي تاليف در گفتهام ، بارها كه همانطور.است نظام درآوردن "زيرضرب
از گوشههايي و ساخت و هويدا زندگي دقيقتر هرچه تشريح را خود علمي و اخلاقي وظيفه
تمجيد يا كوبيدن از ممكن جاي تا كه بود اين قصدم.ميدانستم دوران آن در حاكم نظام بافت
مبارزان وظيفه نظام ، اين ياتكذيب تمجيد كار.كنم احتراز حياتش دوران در حاكم نظام يا او
"...مناديان سياسي ،
در آن موضوع شمردن بياهميت و كتاب خواندن باسمهاي به اشاره با جلوتر كمي ميلاني
نه هويدا معماي انتشار از پس دوسال..." ميگويد آخر دسته منتقدان سوي از فعلي شرايط
آن موضوع اهميت نشان خود واقعيت اين آيا ميدهد تخصيص كتاب اين بحث به را مجله از صفحه
و فارسي به) خارج و داخل در كتاب (نوامبر 2002 23) امروز به تا كه واقعيت اين آيا نيست؟
در قضا از كه نميدهد نشان شده ، غيرمجاز و مجاز چاپ بار يك و بيست دستكم (انگليسي
از برخي نزد البته بود؟ بررسي و كاوش محتاج راستي به هويدا معماي كنوني ، شرايط
را هويدا معماي گاه.است آن بودن "باسمهاي" نشان كتابي شدن پرفروش حرف...نويسندگان
گمان به راه ، اين از و ميكنند همكاسه جعفري شعبان خاطرات با زماني و خمار بامداد با
آن به بيحرمتيها و زخمزبانها اين همه در مستترميكنند تحريف و تحقير را كتاب خود ،
كه است لنينيستي بالمال و خودستا و مردمستيز نخبهگرا ، برخورد نوعي پرخواننده ، اثر دو
شان"گمراهي" از برخاسته _ را كتابي به اقبالشان لاجرم و _ را "عوام" و طبيعي سليقه
"پيشقراول حزب" و ولي و قيم محتاج مردم اين سياسي مسائل در كه همانطور گويي.ميدانند
اين بيراهنمايي و فرزانهاند نخبگان اين هدايت محتاج هم كتاب انتخاب عرصه در اند ،
".ميخورند فريب و ميخوانند بنجل خلق پيشگامان
روشنفكري بر سرمايهداري ، با:نازيك *
چاپ آمريكايي معاصر فيلسوف نازيك رابرت از مهمي مقاله هفته اين اوايل ايران روزنامه
در نازيك "مخالفاند؟ سرمايهداري با روشنفكران چرا":ميگويد پاسخ پرسش اين به كه كرده
مانند نيز روشنفكران عقيده و فكر خط نيستند چپ روشنفكران ، همه":است نوشته مقاله اين
...است بوده سياسي چپ جانب به بيشتر روشنفكران تمايل اما داشته انحنا ديگر گروههاي
اين است مخالف سرمايهداري با بيشتر باشد كاميابتر و موفقتر روشنفكر هرقدر احتمالا
از...چون نيست چپها مختص اما چپهاست جانب از عمدتا سرمايهداري با مخالفت نوع
با روشنفكران مخالفت علت درباره نازيك ".مخالفاند بازاري جامعه با هم راست جناح
كاملا جامعه كل كه ميخواهد روشنفكر":است افزوده آموزشي نظام به اشاره با سرمايهداري
مورد خوب بسيار و بوده خوب بسيار آن در او كه محيطي شبيه يعني باشد مدرسه يك مانند
ارزشها":كه است كرده مطرح را فرضيه اين سپس نازيك ".است گرفته قرار قدرداني و تقدير
و شايستگان رو اين از.دارد اساسي تفاوت جامعه با مدرسه در توزيع و پاداش نظام و
چهبسا كه ميشوند روبهرو متفاوت نظامي با بزرگتر جامعه در مدرسه پاداشگيرندگان
به نسبت را آنان عصبانيت و ضديت زمينه امري چنين و بگيرد ناديده را آنها شايستگي
به مقاله اين در نازيك ".ميآورد فراهم جامعه آن بر حاكم ارزشهاي و هنجارها
و مزد و اقتدار و وجهه بيشترين با مردم مهمترين و معتبرترين دارند توقع" كه روشنفكراني
مردم به آنجا تا فقط سرمايهداري جامعه يك":مينويسد و ميتازد "باشند جامعه در پاداش
جامعه سازند برآورده بازار در را ديگران تقاضاهاي و خواستها آنان كه ميدهد پاداش
نازيك رابرت ".شخصي ارزش برحسب نه ميدهد پاداش اقتصادي مشاركت برحسب سرمايهداري
.است درگذشته پيش سال يك آمريكايي نئوليبرال و سياسي فيلسوف
تصحيح و توضيح
متاسفانه بود رسيده چاپ به صفحه 24 در سهشنبه كه "درگذشت عدالت نظريه فيلسوف" مطلب در
بود اين بود تحرير اشتباه از ناشي بقيه برخلاف كه آنها مهمترين كه داشت وجود اشتباه چند
بعدها تنها ويرايش اين اما..":بود آمده "عدالت نظريه" كتاب ويرايش 1975 درباره كه
".شد چاپ انگليسي به ابتدا در ويرايش اين اما":ميشد نوشته بايد كه "شد چاپ انگليسي به
3_ باستان ايران سياسي ساخت
مادي شوراي ;هگمتانه
حيدرينيا صادق
اقوام بزرگ دستههاي مهاجرت شاهد ايران پهناور فلات ميلاد ، از پيش دوم هزاره ابتداي در
كوچ جنوبي سرزمينهاي سوي به سياه درياي پيرامون و مازندران درياي شمال از كه بود آريايي
شدند ، معروف "پارس" و "ماد" نام به بعدها آن بزرگ تيره دو كه قبايل اينبودند كرده
ايران ، فلات به آرياييها ورود با همزمانبودند كوچنشين و جنگجو ماهر ، سواركاراني
شمالي ، نواحي بيشتر) مختلف نقاط در پراكنده ولي كوچك روستاهاي در كشاورز و بومي جمعيت
و حاصلخيز مزارع داراي بومي افراد كه آنجايي از.داشتند سكونت (فلات غرب و غربي شمال
قرار بينالنهرين قدرتمند حكومتهاي هجوم مورد هميشه بودند ، احشام و دام بزرگ گلههاي
روستاها اين به حمله با را خود غذايي نيازهاي از زيادي بخش سالها آشوريان.ميگرفتند
خطر متوجه فلات ، در سكونت ابتداي همان در هم وارد تازه مهاجران.ميكردند تامين
ولي بودند سواركاري و جنگي مهارت داراي قبايل اين افراد آنكه عليرغم.شدند آشوريان
شكستهاي از پس رو اين از.نداشتند را آشوري منسجم و زبده جنگجويان با مقابله ياراي
انديشه - ميشد قبايل تيرههاي برخي اجباري كوچ و اسارت سبب موارد بعضي در كه _ متعدد
و بومي جمعيت كه آمد پديد هنگامي انديشه اين.گرفت شكل آنها ذهن در "قبايلي اتحاد"
خود نام غالب ملت و فرهنگ عنوان به آرياييها البته.شدند آميخته يكديگر با جديد مهاجران
نخست هزاره اوايل از آشوري كتيبههاي گزارش برپايه.نهادند سرزمين اين بر را (ايران)
حاكميت نخستين مادها.ميشدند خوانده مادي ايران فلات ساكنان از بسياري ميلاد ، از پيش
كه شده بيان بينالنهرين تاريخ بررسي در.كردند پايهگذاري ايران فلات در را سياسي
پادشاهي نظام به مدتي از پس بود شورايي نظام بر مبتني كه شهري _ دولت سياسي ساختار
و تاخت سبب به ايران فلات ساكنان ميلاد از پيش دوم هزاره تمام در.شد مبدل آسماني
گاهشماري آنكه عليرغمشدند آشنا بينالنهرين تمدن و فرهنگ با آشوريان ، مكرر تازهاي
اساطير وجود با و بود النهريني بين كيهاني نظام و گاهشماري از الگوبرداري ايرانيان
اولين و گرفتند پيش را سومريان روش سياسي ساختار در ماديها فرهنگ ، دو اين بين مشترك
گرد ماد قبايل.م ق در 708.نهادند بنيان شورايي ساخت بر مبتني را ايران ساختارسياسي
يكي ديااكو حقيقت در.برگزيدند خود رياست به را او و كردند اجتماع ديااكو نام به شخصي
او به خود مشكلات و اختلاف حل براي كسان بسيار اين از پيش كه بود قبيله معتمدان از
زيرا نبود ، او مطلق حاكميت منزله به ماد قبايل رياست به وي انتخاب.ميكردند رجوع
از چرا و بيچون اطاعت به ملزم را خود كه نبود واحد جمعيتي و سياسي واحد يك ماد ، جامعه
"مغ و آريسانت استروخان ، بودي ، بوس ، پارتاكن ، " نامهاي به قبيله شش از بلكه بدان ديااكو
رياست به ديااكو انتخاب همچنين.داشتند مستقلي رئيس هركدام قبايل اين.بود گرفته شكل
.است معروف "مادها قبايلي اتحاد" به تاريخ در ماد قبايل
باشد ، مادها سياسي انديشه مبين كه توجهي قابل كتيبههاي و متون ماد دولت از كه هرچند
تصميمگيريهاي كه گرفت نتيجه ميتوان است ، مانده باقي كه اندكي آثار از اما نيست موجود
است مانده باقي امروز تا كه مادها شهر معروفترين.است ميشده انجام شورايي صورت به مهم
جاي خود در را عميقي انديشه و معنا باستاني ، شهر اين نام.است كنوني همدان يا هگمتانه
به آنرا و دانستهاند انجمن واژه با ريشه هم را هگمتانه واژه زبانشناسان ;است داده
كه دريافت ميتوان هگمتانه همعصر شهرهاي به نگاهي با.كردهاند معنا "اجتماع محل"
مشهورترين.است سياست حوزه در آنها انديشه نشانگر مادها پايتخت بر اسمي چنين نهادن
بابل بودند ، آشنا آن با نيز مادها و داشت قرار ايران فلات همسايگي در كه زمان آن شهر
آسماني پادشاهان اقتدار و خدايان قدرت تجلي روزگار آن در بابل باستاني شهر.داشت نام
مضاعفي تاكيد هم بابل واژه.بود (ميپنداشتند آسمان از آمده فرو را خود قدرت كه آنان)
بر علاوه.(ايل + باب) است خدا شهر معناي به لغت در بابل زيرا مينمود مفاهيم اين بر
ماد مردم انتخاب و عمومي اقبال با كه قبايل رياست به ديااكو انتخاب شيوه هگمتانه ، نام
ساختار البته.است ماديها نزد شورايي حكومت انديشه از ديگري نشانه گرفت ، انجام
در ميداد تشكيل را متكثر و پراكنده جامعهاي كه _ مادها شباني پيشينه و قبيلهاي
مقام كسب از پس ديااكو كه هرچند.است نبوده بيتاثير آنها سياسي انديشه شكلگيري
شخصا هم را جانشينانش و كرد تعيين دربان و حاجب خود براي و گرفت فاصله مردم از حاكميت ،
.ماند باقي شورايي ساخت بر مبتني كورش ، توسط آن سقوط زمان تا ماد حكومت اما برگزيد ،
محدود (گذشته برخلاف) را آن به شد و آمد و ساخت خود براي خانهاي شهر ميان در ديااكو
حكومت مقر از آشوري كتيبههاي در بلكه نميگفت كاخ يا قصر مكان اين به وي اما.كرد
آنها ، توسط دولت تشكيل و ماد اتحاد از پس.است شده ياد "ديااكو خانه" نام با مادها
را ماد جامعه در آن تقسيم و قدرت ساختار.آوردند هجوم مادها سرزمين به دوباره آشوريان
برپايه) حمله اين در آشورياندريافت مغلوبان با آشور پادشاه برخورد در ميتوان
سوگند آنان از و درآوردند خود فرمان تحت را مادي امير دو و بيست (آشوري كتيبههاي
ديگر اسراي به نسبت حاكميت ، مقام وجود با ديااكو كه است درحالي اين.گرفتند وفاداري
.ندارد برتري
|