اندلس از مردي
قابگرفته دلارهاي
10_ بيمرز طراحان
هنر حاشيه
اندلس از مردي
اسپانيايي نقاش "ويسنتي اليسئو" با گفتوگو
معطريان رضا:عكس
شايد.است آمده ايران به اسپانيا "اندلس" ناحيه در واقع "خرز" از "ويسنتي اليسئو"
هر به خود احساس دنبال به كه دانست رمانتيك دوران بازماندگان از يكي را او بتوان
نيز پدرش كه ويسنتي.ميكردند خلق بديع آثاري حيرت در غرق و ميكشيدند سرك گوشهاي
جنوب در واقع "كاديز" شهر توابع از "دلافرونترا خرز" شهر در سال 1954 در بود ، نقاش
خرز شهر هنر مدرسه در تحصيل ادامه براي مادرش تشويق به سال 1971 در.شد متولد اسپانيا
كسب از پس كه وي.شد تشويقنامه تعدادي و جايزه شش كسب به موفق آنجا در و كرد ثبتنام
به خود تابلوهاي در بود آورده رو "رئاليسم هيپر" سبك به نقاشي هنر در لازم مهارتهاي
نقاش اينپرداخت فلسفي و انساني تفكر از خالي ولي صنعتي ، پيشرفته دنياي از انتقاد
جستوجوي در" عنوان تحت نمايشگاهي در را "خلقت" نام به خود آثار از مجموعهاي اسپانيايي
.گذاشت نمايش به سعدآباد تاريخي _ فرهنگي مجموعه در آذر تا 7 آبان از 23 "نور
محمودزاده چنگيز
بوديد؟ شنيده را قرآن تلاوت هيچوقت ، ايران به سفر از پيش شما آيا *
بسيار برايم كه شنيدم مصر كشور در پيش سال پانزده حدود را قرآن خواندن بار اولين.بله
.ميكردم نزديكي احساس نوا اين با "اندلس" اهالي از يكي بهعنوان كه چرا.بود جالب
به بوديد ، رفته فرو فكر در شما ميشد ، خوانده قرآن كه زماني نمايشگاه افتتاحيه روز در *
ميكرديد؟ فكر چيزي چه
ميپوشاند واقعيت جامه انسان آرزوهاي به خداوند چطور كه ميكردم فكر اين به لحظه آن در
.بود نمايشگاه يك برپايي و ايران در حضور من آرزوهاي از يكي كه چرا
ايران؟ در چرا *
در تابلوهايم در منميپرسند من از را آن همه و است هميشگي سوالي سوال ، اين گويا
دست احساس آن تبلور بهعنوان نور به نيز نهايت در.بودم خاص احساسي و حقيقت جستوجوي
مشرقزمين كلا و ايران كه چرا.كردم انتخاب نور كشور بهعنوان را ايران من.كردم پيدا
.ميشود شناخته نور سرزمين بهعنوان كرده ، عرضه جهان به كه فلسفهاي و عرفان به توجه با
اين با و باشند داشته متفاوتي برداشتهاي نور كشور از است ممكن خارجي و ايراني افراد
ريشههاي بودن ، عينخارجي در كه فردي بهعنوان من.كنند برخورد گوناگون اشكال به مسئله
:كنم برپا ايران در را خود نمايشگاه بايد كه رسيدم نتيجه اين به ميدانم ايران از را خود
ميكنم فكر اما كنم مقايسه ايراني بزرگ انديشمندان و عرفا شعرا ، با را خودم نميخواهم
.افرادبدانم اين كنار در را خود ميتوانم احساس زمينه در
نميكنيد فكر بازميگردد ، ايران گذشته و تاريخ به كرديد اشاره آنها به شما كه مسائلي *
آن معاصر دوران در نميكنيد فكر آمدهايد؟ ايران به دير چيزهايي چنين به يافتن دست براي
باشد؟ رفته بين از هستيد دنبالش به كه نوري
چيزي هر.است دورانها و نسلها از فراتر نور ، كه چرا.نميكنم فكر اينطور من.نه
و احساس ايران در.است حاضر ديگر ، چيزهاي از بالاتر هميشه و نميشود عوض نور كند ، تغيير
داشته حضور ايران در ميخواهم منميكند جلب خود به مرا كه دارد وجود دروني نيرويي
از را هنر آينده و باشم داشته ارتباط ايراني هنرمند جوانان با ميخواهم.كنم كار و باشم
.كنم آغاز را جديدي هنري روند ايراني ، جوان هنرمندان افكار اساس بر و كنم شروع ايران
.باشم داشته حضور كشور اين در و بيايم ايران به هم باز آينده در دارم قصد
متفاوت ديديد آنچه با اندازه چه تا داشتيد كشور اين از ايران به آمدن از پيش كه تصوري *
است؟
و نيست منطبق واقعيت با ميرسد اروپايي كشورهاي ديگر يا اسپانيا به ايران از كه اخباري
است طبيعي دليل همين به.ميشود منتقل ما به حقايق از درصد حدود 2 تنها گفت بتوان شايد
ايران ، به آمدن از پيش من.باشيم نداشته دقيقي اطلاع ميگذرد ، كشور اين در آنچه از
اما داشتم ذهن در ايران فلسفي و فكري مسائل از تصوراتي خواندههايم و شنيدهها براساس
به.باشد داشته وجود ايران اجتماعي امور در جرياني و تحرك چنين نميكردم فكر وجه هيچ به
درخشاني عطف نقاط آينده ، در ميتواند كه است پرانرژي و فعال جامعهاي ايران ، من نظر
.باشند پيشرو آوانگارد ، هنر در ميتوانند ايراني جوان هنرمندان.باشد داشته
ديدهايد؟ ايراني هنرمندان از هنري آثار چه *
از آثاري اما.بروم بودم ، شده دعوت آنها به كه برنامههايي به نكردم فرصت متاسفانه
معماري آثار و شنيدهام را ايراني موسيقي از اجرا چند.ديدهام را فرشچيان و بهزاد
.ديدهام اسپانيا در چه و ايران در چه را ايرانيان
كه چرا نميكنيد ، صحبت زياد گفتيد نمايشگاه ، افتتاحيه روز در صحبتهايتان در شما *
و تفسير به كرديد شروع آن از پس اماكردهايد بيان تابلوهايتان با را خود حرفهاي
كه چرادارد وجود تناقض عملكردتان و شما حرف اين بين من نظر به.تابلوهايتان توضيح
در نيست نيازي ديگر كند بيان را حرفش خود ، آثار با بتواند هنرمند اگر گفتيد كه همانطور
.دهد توضيح آنها مورد
گفتم نبودم ، بلد را كار اين من چون و داشت سياسي جنبه افتتاحيه روز در من سخنراني
از تركيبي من كار سبك بگويم بايد تابلوهايم مورد در اما.گفتهام آثارم با را حرفهايم
فكر دليل همين به.گفت راحتي به نميتوان كه آنچه بيان يعني.است انتزاع و آبستره
تا دهم توضيح آنها به راجع اندكي است بهتر آثارم فضاي به بيننده كردن وارد براي ميكنم
.كنند تحليل و تجزيه را آنها و شوند روبهرو آثار با خودشان بينندگان ، آن از پس
ايدههايي بيان براي كه بود دليل اين به شما آثار در شدت اين به انتزاعي بهكارگيري *
از داشتيد علاقه خودتان اينكه يا و بود استفاده قابل شيوه اين تنها داشتيد ذهن در كه
كنيد؟ استفاده سبك اين
آثارش خلق براي خاص سبكي از بگويد كه باشد خودخواه و خودپسند آنقدر نبايد هنرمند يك
سبك احساسي ، هر بيان براي.كند تحميل هنرمند به را خودش بايد هنري سبك.ميكند استفاده
بيان براي تنها و نكردم انتخاب را سبك اين من.ميآيد پديد خودبهخود ، بهطور كار
كمك من به اكسپرسيونيسم از استفاده موارد بعضي.كردم استفاده سبك اين از ايدههايم
از تركيبي سبكي به دليل همين به انتزاع از استفاده نيز اوقات بعضي و ميكرد
هنرمند كه است سبكي انتزاعي ، سبك من نظر بهكردم پيدا دست انتزاع و اكسپرسيونيسم
هنري شيوه اين من نظر بهكند بيان را خودش واقعي احساس تمام ، خلوص با ميتواند
خط يك كشيدن با تنها كه هستند هنرمنداني چين كشور در.بازميگردد چين به ريشههايش
از كه هنرمنداني.دارد وجود "سفيدي و سياهي" فلسفه چين در.ميكنند بيان را خود احساس
تنها كشيدن با را خود ذهنيات و احساسات تمام تمركز مدتي از پس ميگيرند ، وام فلسفه اين
بدون خط آن و ميدهد جا خود در را هنرمند احساسات تمام خط آن.ميكنند بيان خط يك
افراد كه چرا شد مواجه شكست با غرب در انتزاعي هنر اما.ميشود كشيده قبلي برنامهريزي
كنند پيدا دست انتزاعي بيان به ميتوانند كردند تصور آن ظاهري سادگي مشاهده با زيادي
.رسيد بنبست به غرب در هنر اين و نبود درست كار اين كه حالي در.نشدند موفق اما
داديد؟ قرار زمين روي بر را تابلوها از برخي نمايشگاه اين در شما چرا *
و آمدهاند بيرون زمين از تابلوها اين بگويم ميخواستم كار اين با كه بود اين اول دليل
.كنم بيان را خود خضوع ميخواستم كه بود اين ديگر دليل اما.شدهاند خلق زمين دل از
كه بود ديوار بر ايراني اساتيد از تابلوهايي آمدم ، اينجا به تابلوهايم نصب براي كه روزي
چه با ديدم كه وقتي.كنند نصب ديوار بر را من تابلوهاي تا بردارند را آنها ميخواستند
تا ميآورند پايين ديوار از را است من اساتيد و گذشته پدران ميراث كه تابلوهايي دقتي
فروتني بايد كه كردم احساس لحظه آن در.رفتم فرو فكر به شود ، باز جا من تابلوهاي براي
.كنم بيان آثار اين برابر در را خود
دارد اختصاص نمايشگاه اين به فقط است شده انجام تابلوها پشت از كه نورپردازياي آيا *
كرديد؟ استفاده شيوه اين از نيز ديگر جاهاي در يا
نكرده برپا تابلوها اين از نمايشگاهي هرگز كه چرا نكردم استفاده نور از هرگز تاكنون
برگزاري امكان هرچند كردم ، انتخاب نمايشگاه برپايي براي كه است جايي اولين ايران.بودم
و فكري من نقاشيهاي موضوع چون اما.داشتم را فرانسه مانند ديگر كشورهاي در نمايشگاه
تجاري جنبه كار اين ديگر جاهاي در كه چرا نكردم برپا نمايشگاه ديگري محل در است احساسي
"خرز" شهر در نمايشگاهي آن از پس و شيراز در را خود بعدي نمايشگاه بتوانم اگر اما.دارد
.كرد خواهم استفاده نورپردازي سبك اين از حتما كنم ، برپا
اين به آثار خلق از پس يا بود ذهنتان در تابلوها خلق هنگام در نورپردازي سبك اين آيا *
كرد؟ استفاده شيوه اين از ميتوان كه رسيديد نتيجه
آنها پشت نوراني منبعي بايد كه رسيدم نتيجه اين به كردم سوراخ را تابلوهايم كه زماني
احساس آن به رسيدن براي كه بودم حقيقتي جستوجوي در تابلوهايم كشيدن با من.دهم قرار
آن از پس.كنم جستوجو تابلوها پشت در را حقيقت آن و كنم سوراخ را تابلوهايم بايد كردم
.دارد حضور تابلوهايم پشت بودم ، جستوجويش در كه رسيدمنوري نتيجه اين به
آثارتان خلق هنگام در آيا بپرسم و بازگردانم عقب به گام يك را قبلي سوال دهيد اجازه *
رسيد؟ ذهنتان به ايده اين آنها خلق از پس يا و داشتيد ذهن در را تابلوها كردن سوراخ ايده
اين در.دارد وجود اثرش و او بين فاصلهاي ميكشد ، را تابلويي نقاش ، يك كه هنگامي
شد كم اثر با فاصلهام آنقدر من.دارد وجود نقاش ايدههاي و اهداف خودخواهيها ، فاصله ،
سمت اين به خودبهخود بهطور اثر خلق هنگام در و ميكردم احساس تابلو درون را خود كه
.رفتم
شد؟ خلق چطور "ايراني زن" تابلوي *
احترامآميز رفتار از كه بود نشسته من كنار خانمي.بودم شده دعوت شامي مهماني به روزي
ميكرد برخورد محتاطانه بسيار خانم اين و بود برخوردار انسان يك جنبههاي تمامي و خاص
فرد يك وقار داشت ، خود در خانم آن كه وقاري كردم احساس منكرد جذب خود به را من كه
را او جسم ديگر شدم خيره او به وقتي كه شكلي به بود متوالي نسلهاي به متعلق بلكه نبود
را ايراني خانم اين ديگر من.ميكرد منتشر كه گرفتم قرار انرژياي تاثير تحت و نميديدم
او دروني زيباييهاي و فرد آن درون من.كشيدم بودم ديده كه آنچه از تابلويي ولي نديدم
بازديد براي دانشجويان از عدهاي كه پيش روز چندكنم تصوير را آنها كردم سعي و ديدم را
كه كرد اعتراض من به آنها بين در حاضر دخترخانمهاي از يكي بودند آمده نمايشگاه اين از
سعي و ديدم زيبا را ايراني زن كه گفتم پاسخ در منكردهام تصوير زشت را ايراني زن چرا
.نبودم چهره و ابرو چشم ، ظاهري زيباييهاي دنبال به اما.كنم تصوير را زيباييها آن كردم
.كردم منعكس را زيبايي احساس و دروني زيبايي من
زن ، وقار بر علاوه دارد وجود زن فيگور تيرگي و تابلو اين حاشيه سفيدي ميان كه تضادي *
تصور اين كه ميكند القا بيننده به را است شده چيره زن به كه سنگين فضايي با اندوه نوعي
فضايي چنين ايجاد براي خاصي دليل آيا.ميشود تشديد تابلو برجستگيهاي و فرورفتگي با
داشتيد؟
احساس ، همين تاثير تحت شايد و داشت خود در نيز را غم احساس كه داشت چشماني خانم اين
داشتم ، نظر در كه انرژياي دادن نشان براي تابلو ايناست آمده پديد تابلو در فضايي چنين
نتوانستم متاسفانه كه داشت تابلو پشت در نوري منبع به احتياج ديگر تابلوهاي برخي مانند
آن ميگرفت ، قرار تابلو اين پشت در نوري منبع اگر شايد.كنم ايجاد اينجا ، در را آن
.ميكرد منتقل بيننده به نيز را انرژي
داريد علاقه خيلي شال اين به گويا.داريد گردن به كه است شالي مورد در من سوال آخرين *
چيست؟ شال اين جريان.داريد همراه به را آن جا همه كه چرا
آن پشت داستاني چه نميدانم هم خودم اما دارم همراه به را شال اين هميشه زمستانها
نيز شال اين شايد.داريم خود همراه به كه داريم غريبي و عجيب چيزهاي ما همه.دارد قرار
چيزي اوقات بعضي انسانها.نميدانم را آن دليل واقعا باشد داشته را نقش همين من براي
از را دستبند اين.باشند داشته خود با را شي آن بايد هميشه ميكنند احساس و ميبينند را
را آنها بايد هميشه ميكنم احساس و است داده من به دخترم را يكي اين و خريدهام كنيا
.نميدانم را آن دليل اما باشم داشته همراه
قابگرفته دلارهاي
صحيح مسير در هنري آثار بازار
قاسمي سهيلا:ترجمه
آمريكا سابق جنگجويان پانزدهم ، خيابان قدمي دو در درست نيويورك در نوامبر يازدهم روز
در مينمود ، كوچك بسيار برايش كه اسبي بر سوار "باستركيتون".بودند شده رديف هم سر پشت
بماند ، امان در پروژكتورها نور از تا بود داده قرار كلاهش لبه روي را چپش دست كه حالي
و "دوپوري" ،"فيليپس" مثل تاجراني عتيقه اشياي حراج سالن او.بود اطراف مراقب دقت به
برخي و بودند نگران برخي.ميكرد بررسي دقت به بود ، جمعيت از پر كه را "لوكزامبورگ"
بازار در تاريخ ، اين از قبل هفته يك شود ، تكرار گذشته هفته فاجعه كه ميكردند آرزو ديگر
نمونه حادثه ، اين كه كرد نزول جنس ارزش 25 شده ، عرضه جنس ميان 44 از هنري ، آثار مزايده
كه او رنگ چند چوبي مجسمه اصل در يعني باستركيتون ، بود "هورن بيگ ليتل" شكست نيويوركي
دفاع خود حيثيت از توانست است ، شده ساخته آمريكايي هنرمند ،"كونز جف" توسط سال 1988 در
كه چند هر.رفت فروش به (دلار از 109500 بيش كميسيوني) دلار ميليون يك قيمت به و كند
.ميآيد حساب به چشمگيري بسيار موفقيت اما بود ، شده پيشبيني مقدار از كمتر مبلغ ، اين
دلار 409500) دلار هزار قيمت 370 به كريستي حراج در مه 1999 ماه در بار آخرين مجسمه اين
.بود شده فروخته (كميسيون با
او.بود تراشيده مرمر سنگ از سال 1991 ، در كه است خودش تنه نيم مجسمه كونز ، ديگر اثر
تداعي را موسوليني يا و رومي امپراتور يك تصوير داشته ، نگه بالا مغرورانه كه سري با
فروش به دلار ميليون قيمت 85/1 به و شده پيشبيني مبلغ از بالاتر كمي مجسمه اين.ميكند
مزايده اين از پس بود ، كرده عرضه را كونز آثار كه عتيقهجات تاجر ،"دوپوري سيمون".رفت
اين در حاضر جمعيت.داشت شباهت پيروز اما خسته ، گلادياتور يك به بود گرفته بالا را سرش
نهايت در هنري ، آثار تجارت موسسه اين.بودند فيليپس اوجگيري شاهد پرجمعيت ، تالار
پرداخته رقابت به هنري آثار بازار بزرگ غول دو سوتبيز ، و كريستي با پيش چندي از گستاخي
.كرد مجازات را آنها خوبي به نيز پيش هفته و بود
.نيامد پيش مشكلي هيچ خوشبختانه اما ميترسيدند ، هنري بازار اين جانبي خسارات از همه
افراد خوشبينترين پيشبيني از حتي دلار ، هزار با 220 "گورسكي آندرياس" مثال عنوان به
اكتبر روز 23 كه "هنگكنگ بورس بازار" نام به او عكسهاي مهمترين از يكي.رفت فراتر هم
را خود ارزش دوباره بود ، شده مواجه ارزش كاهش درصد با 30 لندن حراجهاي از يكي در
را لندني عكس اين كه ژنو اهل تاجري.آورد دست به ديدني جلوهاي همگان نظر در و بازيافت
خيزهاي و افت با هنري آثار كنوني بازار.نميگنجيد خود پوست در شادي از كرد ، خريداري
و افت اين وجود ، اين با.ميشود كاسته يا افزوده مدام اجناس ارزش و است روبهرو بسياري
"وارهول اندي" كه "ليز سيلور" عنوان تحت اثري قيمت.است نامطلوب افراد برخي براي خيزها
رسيد دلار ميليون به 4/4 نوامبر يازدهم دوشنبه روز است ، كشيده تصوير به "ليزتيلور" از
قيمت به را آن بازل بازار آخرين در منهتن اهل تاجر ،"موگرابي خوزه"(كميسيون اضافه به)
اعلام دلار ميليون را 3/3 مقدار اين منابع برخي) بود كرده خريداري دلار ميليون 3
تاجران ، اين.است كرده سود دلار ميليون يك حداقل ماه ، از 6 كمتر در او (.كردهاند
ميليون بازار 8/24 اين در فيليپس سودفروش مجموع ، در.نميكنند فكر كم سودهاي به اصلا
.است شده پيشبيني مقدار از كمتر دلار هزار صد حدود در ميزان اين البتهبود دلار
و سوتبيز مثل فروشندگاني كار بازار فيليپس ، افتخارآميز بينهايت نتيجه حاضر حال در
اين با.است آمد و رفت پر هم هنوز بازار حرفها ، اين همه با.است كرده كساد را كريستي
شده ، عرضه اجناس تعداد اما شده ، كمتر رفته فروش به آثار تعداد اصل ، در و فروش كيفيت كه
فروش معرض به اثر ششصد از بيش روز دو مدت در سوتبيز.است افزايش به رو بازار ، كميت يعني
...بود كرده رديف هم سر پشت را باشكوه اثر پانصد از كمتر كمي نيز كريستي و بود گذاشته
چنين گاهي.كرد جلوگيري اجناس برخي نرفتن فروش از نميشد اصلا جرياني چنين برابر در
و آورده كاليفرنيا از ارزشمند بسيار كلكسيوني سوتبيز.بود دردناك و تلخ واقعا وضعيتي
تنها 5/33 داشت ، انتظار كه دلاري ميليون جاي 43 به اما.بود كرده باز زيادي حساب آن روي
ميان در و داشت چشمگيري بسيار موفقيت "دوكونينگ" اثر "اورست".آورد دست به دلار ميليون
قيمت ;شد فروخته (كميسيون با ميليون 2/13) خالص دلار ميليون قيمت 12 به مردم تشويق
دلار ميليون با 5/4 نيز "كلاين فرانتس".بود دلار ميليون حداكثر 10 آن شده پيشبيني
(ميليون تا 6 بين 4) بالا پايه قيمتهاي زياد ، احتمال به اما شكست ، را تاريخي ركوردي
.بود كرده دلسرد را احتمالي خريداران
نقاشي ،"بلند جايي از" ويژه به و "گوركي آرشيل" زيباي تابلوهاي شكست نقص ، اين
دوستداران تابلو اين.ميكند توجيه نيز را است شده خلق سال 1944 در كه فوقالعادهاي
دو سوتبيز ، فروشنده.نشد گذاشته قيمت دلار ميليون از 4 بيش آن روي اما داشت ، زيادي
سرنوشت اينسرنگرفت معامله دليل همين به و ميخواست را مقدار اين از بيش ميليون
.آمد وجود به هم شده ، خلق سال 1936 در كه (بيجان طبيعت) "كمپوزيسيون" براي ناخوشايند
بپردازند ، پول دلار هزار تا 900 آن ازاي در شدند حاضر كه بودند مشتريهايي مزايده اين در
.بفروشد دلار ميليون از 5/1 كمتر به را آن نشد حاضر "ويزل" اما
چنين اين هم "تيبو وين" وضعيت.آورد دست به زيادي ارزش بازار اين در اثر اين حال هر به
كه اخيري نمايشگاه در توانست اما نداشت ، معروفيتي هيچ آمريكا از خارج در تقريبا و بود
دلار ميليون با 3 تيبوآورد دست به خاصي وجهه و اعتبار بود ، پا بر "ويتني" موزه در
.كرد ثبت خود براي جديدي ركورد
فصل اين در.ميخورد چشم به بازارها در "وارهول اندي" آثار از زيادي تعداد اخيرا
از بازار ديگر كه گفت ميتوان جرات به و بود شده گذاشته فروش معرض به او اثر تقريبا 12
كمكم است ممكن چون كرد ، بيشتري دقت هم عكسها مورد در بايد.است شده اشباع او كارهاي
محتاطانه بسيار مورد اين در بازار ، اين در حاضر بزرگ تاجر سه.كنند دلزده را مشتريها
براي را آنها و نميكردند عرضه زيادي عكسهاي شبانه مزايدههاي در آنهاميكردند عمل
خوب بسيار آنهاميداشتند نگه دارند ، حضور بيشتري حرفهاي افراد كه روزانه حراجهاي
كرد ، فروش هم خوب و بود شده عرضه فيليپس توسط كه گورسكي آثار جز به اما كردند ، عمل
هيچ "پرنس ريچارد" يا "چارلزري" ،"شرمن سيندي"نداشتند چنداني موفقيت ديگر عكسهاي
نقاشي بودند ، دنبالش به بيشتر آنها فصل اين كه چيزي.نداشتند آنها خريد به علاقهاي
/به 8 "نيومن بلارنت" پس اين از.برد فرو بهت در را همه كريستي حراج نوامبر روز 13بود
"لوئي موريس" و دلار ميليون 8/2"هاكني ديويد" دلار ، 1/7"اشتاين ليختن" دلار ، ميليون 3
.نميرود شمار به زيادي چيز هنر تاريخ براي شاخص اين البته.كردهاند صعود ميليون به 6/1
32) اونز لورا يعني هنر دنياي معاصرين و كوچكترها اما و بود چنين اين بزرگان وضعيت
آينده كه دادند نشان دلار و 427500 با 47800 ترتيب به (ساله 40) موراكامي تاكاشي (ساله
فروشنده نيز خود كه را مشتريانش شد موفق كريستي سرانجام.داشت خواهند درخشاني بسيار
خوبي به آمار.نگذارند واقعي مقدار از بيش ارزشي هنريشان آثار روي كند وادار هستند ،
تنها و بودند شده برآورد قيمت زير اثر تنها 19 اثر ، مجموع 76 از:هستند وضع اين بيانگر
بود لازم حد از بيشتر پايه ، قيمت يعني بود ، شده گذاشته اثر سه روي كه ارزشي ميان اين در
آنها اكثريت يعني اثر ، مجموع 44 در.بود پيشبيني قابل كاملا هم آنها شكست احتمال و
اين احتمالي خطرات ابتدا همان از فروشندگان.رفت فروش به شده پيشبيني قيمت از بيشتر
مترقبه غير نتايج كريستي.گرفتند نيز را مزدشان نهايت در و بودند خريده جان به را بازي
كريستوفر" استعداد و هنر مديون را موفقيتش بيشتر اصل در كه آورد دست به خوبي بسيار و
اما داشت ، كمتري درخشش دوپوري سيمون و توبياميرسوتبيز از كريستي چند هر.بود "بورژ
تابلوي ،"تا 9 صفر از" حراج موقع.بيندازد خنده به را سالن حاضرين همه توانست لااقل
رسيد ، دلار ميليون به 8 پيشنهادي رقم حداكثر كه زماني ،"جانز جاسپر" فرد به منحصر
حراجكنندهها ، از يكي به خطاب داشت ، رياكارانهاي آهنگ كه صدايي با بورژ ، كريستوفر
از يكي "...ميكني متعجب مرا":كرد تكرار را "كوكتو ژان" به "دياگيلف" معروف بسيار جمله
افزود قيمت به دلار هزار بود ، 500 شده تحريك شدت به جمله اين با كه تابلو اين دوستداران
.بفروشد دلار ميليون مبلغ 9 به را تابلو لبخند با نهايت ، در توانست بورژ ترتيب اين به و
و متخصص افراد تجاري ، مركز هر در كه ميدانند همه ;كنيم تكرار را جمله اين نيست نيازي
.هستند سرمايهها ارزشمندترين و مهمترين كاركشته ،
لوموند:منبع
10_ بيمرز طراحان
اثر هزار چهل با هنرمندي
كريمزاده حسن
اونگرر (تومي) توماس - ژان
Jean-Thomas (Tomi) Ungerer
.فرانسه / استراسبورگ شهر متولد 1931 ، اونگرر ، تومي - 1
در بود ، شده زاده !صنعتي روحيات با مادري ، و فرهنگي تفكرات با ;پدري از كه اونگرر ، - 2
مرگ با من":ميگويد اينباره در.كرد تجربه پدرش فوت با را روحي ضربه نخستين سالگي 4
"!شدم متولد
جنايات شاهد نزديك از عظيم ، زنداني با منزلشان مجاورت دليل به سالگي ، تا 12 سنين 8 در
چون صفاتي درج با و درخشان نهچندان كارنامهاي با را دبيرستان.بود نازي نيروهاي
نيمهكاره دوره از بازگشت از پس و برد پايان به !"غيرعادي و انقلابي خرابكار ، "
.پرداخت تحصيل ادامه به زادگاهش هنري مدرسه در الجزاير ، در سربازياش
.ميشود آمريكا هنر و فرهنگ شيفته و گفته ترك نيويورك مقصد به را آنجا سالگي در 25
به استاينبرگ شگفتانگيز طراحيهاي و جاز موسيقي همچنين و فيتزجرالد و فاكنر نوشتههاي
.ميشود طراحي به او علاقه باعث و كرده منقلب را او شدت
سال در.برساند اثبات به غربت در را شايستگيهايش تا بود كافي سال يك تنها او براي
The" عنوان تحت را خود چاپي مجموعه نخستين فروشگاهها ، ويترين طراحي دوره يك از پس 1957
.كرد منتشر "راو هارپراند" انتشارات توسط - كودكان براي -"Mellops go Flying
،"هاليدي":چون ديگري نشريات استقبال سبب و راهيافته نيويوركر نشريه به بعد سال يك
را جهان بعدها كه است جواني طراح كار آغاز اين.ميشود "فورچون" و "لايفشو" ،"اسكواير"
.ميكند جلب خود طرحهاي و انديشه سيطره به
او !است بذلهگو حال عين در و عصباني و بداخلاق مزاج ، دمدمي انساني تومي ، ميگويند - 3
كتاب تصويرگريهاي از _ آثارش در متفاوت نوعهاي به و مختلف زمينههاي در را خود عصبيت
.است داده بروز - تبليغاتي گرافيك تا اروتيك كاريكاتورهاي از و پراكندهاش نوشتههاي تا
طراح و وحشي هنرمند" عنوان با او از - گرافيس مجله منتقد _ ميسن استانلي كه آنجا تا
!ميبرد نام "قاتل
ميتوان عمده بهطور نيست ، امان در تومي انتقاد تيغ تيز لبه از صنفي هيچ و كس هيچ
.ناميد اجتماعي زندگي ناهمگوني و ناهمساني را اونگرر آثار مفهومي عصاره
.نميشود محدود تصويرسازي و تصويرگري به او فعاليت حوزه
كتابي و - آلماني فولكلوريك ترانههاي از مجموعهاي - "Das Grosse Liederbuch" كتاب
نيز او بيشتر شهرت موجب كه است تومي پژوهشي بلندمدت فعاليتهاي از قصار ، كلمات درباره
اونگرر ، است آورده در تحرير به كودكان براي كه او تخيلي داستانهاي همچنيناست شده
را ايرلند و آلمان كانادا ، آمريكا ، فرانسه ، قبيل از مختلفي كشورهاي فرهنگ و رسوم و آداب
كنايه به.سازد جهانيتر پيش از بيشتر را انديشههايش تا كرد كمك امر اين و چشيد
"!است كفشهايم در من نسب و اصل":ميگويد
جسم ، و روح پاكي و راستي به رسيدن بلكه نيست ، بيزاري و تنفر نمايشگر تومي ، نكوهشگر هنر
.است مخاطبانش براي او طرحهاي تكتك آرزوي
براي را لرزان و شكننده خطوط استاينبرگ ، سائول اجرايي شيوه از الهام با اونگرر ، - 4
منتقل كاغذ روي را اضطرابهايم كه اين با":است معتقد خودش.برگزيد انديشههايش اجراي
را ، مركب و فلزي قلم "اضطرابهايش" القاي براي او ".نيستم راضي كارهايم از اما كردهام ،
.دانست متريال مناسبترين
ديد زواياي.است معمولي و ساده بسيار خطوطاش ، همچون اونگرر ، تومي كارهاي كمپوزيسيون
سطوح تومي كاريكاتورهاي اكثر در.بس و ميانديشد مخاطب به سوژه انتقال سهولت به نيز او
جذابيت ايجاد منظور به هوشمندي ، روي از و آگاهانه بسيار كه شاهديم را سياهي لكههاي و
.شدهاند گذاشته چشم ، سريع و صحيح هدايت نهايت در و بصري
پايبند خود رنگگذاري شيوه نيز و خطي سبك و تكنيك به هنرياش فعاليت مدت تمام در او
.است مانده
كاريكاتورهاي اروتيك ، نقاشيهاي رويايي ، داستانهاي تبليغاتي ، و فرهنگي پوسترهاي - 5
اثر هزار تا 40 حدود 30 چيزي كه كودكان ، كتابهاي تصويرسازيهاي و اجتماعي و سياسي
به كوتاهي زمان مدت در كه است فردي هنري فعاليت سال دسترنج 40 همه و همه ميشوند ،
.شد مبدل جهاني نابغهاي
آنها مشهورترين.است بينظير خود نوع در كه كرده منتشر را كتاب عنوان به 130 نزديك او
رابرز تري" ،"روفوز 1961" ،"اميل 1960" ،"آدلايد 1959" ،"تور 1958 كريك":از عبارتند
"آمريكا 1974" ،"فورينكون 1970" ،"پارتي 1996" ،"زرالدا 1967" ،"من 1966 مون" ،"1961
.ديگر بسياري و "اروتيك 1976"
تومي.يافت گشايش زادگاهش در _ مدرن هنرهاي موزه محل در - خودش نام با موزهاي پيش سال
ميكند ، زندگي استراسبورگ در دارد ، پسر و دختر فرزند خود 4 همسر از كه ساله اونگرر 71
.ميبالد خود به هنرياش موفق كارنامه از و ميبرد ، لذت مطالعه از
هاشميزاده ايرج از تشكر با
هنر حاشيه
بيمخاطب نشستهاي *
يكبار هفته دو هر بود قرار ايران موسيقي انجمن همت به كه آئيني موسيقي پژوهشي نشستهاي
در.شد كشانده تعطيلي به عملا نشستها اين از كس هيچ نكردن استقبال علت به شود برگزار
سخنراني به رودكي سالن در اشرفي نصري جهانگير شد برگزار پيش هفته دو كه نشست اولين
جاويد هوشنگ كه نشست دومين در و داشتند حضور مراسم اين در نفر بيست از كمتر كه پرداخت
موسيقي نوازندگان و بيگي فتحعلي داوود از غير به ميكرد صحبت "باساز حكايتگري" زمينه در
شخص خبرنگار ، دو يكي و جاويد هوشنگ خود و داشتند حضور برنامه اين در اجرا براي كه آئيني
اين به شخصي علايق خاطر به گويا است تئاتر كارگردان كه بيگي فتحعلي.نداشت حضور ديگري
اين از نكردن استقبال ميپرداخت سخنراني به جاويد هوشنگ كه روزي در.بود آمده برنامه
به موسيقي مركز عمومي روابط از انتقادها شديدترين به و كرده عصباني شدت به را او برنامه
جلسه اين در است دانشگاه استاد كه بيگي فتحعلي.پرداخت زمينه اين در غلط عملكرد علت
نمره ، گرفتن براي تا كنند مجبور را دانشگاهها دانشجويان ديگر جلسات براي داد پيشنهاد
.كنند شركت جلسات اين در حتما
انبار از شده پيدا موسيقي قطعات *
راديو در قبلا كه ايراني موزيسينهاي از يكي انبار در تازگي به تهران سمفونيك اركستر
را آنها صبا ابوالحسن سالگرد صدمين مناسبت به كه موسيقييافته قطعه دو ميكرده ، كار
براساس ناصحي حسين را دو شماره دشتي و يك شماره دشتي نامهاي با قطعات اين.ميكند اجرا
.است نوشته صبا ابوالحسن از ملودي دو
تهران دانشگاه مسئولان بهانههاي *
استاد ديواري نقاشي بردن بين از زمينه در خود عملكرد توجيه براي تهران دانشگاه مسئولان
عمومي روابط.كردهاند اضافه خود گذشته بهانههاي به را بهانهعجيبتري كفشچيان ،
به نقاشي اين حذف درباره مطلبي به واكنش در گذشته هفته كه نمابري در تهران دانشگاه
جمجمه ، ديو ، خون ، نظير مذكور نقاشي اجزاي از برخي كه شده مدعي كرده ارسال كيهان روزنامه
موجب آن ، معنادار و هنرمندانه تركيب از نظر صرف تيره ، و تند رنگهاي با سنگقبر و جسد
رواني بهداشت تقويت عمومي روابط اين.است شده ورزشكاران !رواني آرامش در اختلال
يكشنبه روز نيز جامجم روزنامه !است كرده عنوان نقاشي اين زدودن علل از را ورزشكاران
و پهلواني نقاشي گفتهاند دانشگاه مسئولان نوشت ايسنا از نقل به خبري در اخير هفته
اين رفع براي نقاشي اين پاككردن و !بود كرده تاريك را ورزشي سالن قهرماني ، ارزشهاي
اظهاراتي در تهران دانشگاه دانشجويي معاون خداياري اين از پيش!است بوده مشكل
با همراه و عصبيكننده خشن ، تاريك ، بسيار نقاشي اين در رنگها كه بود گفته رمانتيكگونه
خداياري اظهارت اين ازبود شده واقع دانشجويان اعتراض مورد پيش مدتها از و بود خشونت
و بوديم روبهرو خطرناكي نقاشي با ما كه گرفت نتيجه ميتوان دانشگاه مسئولان و
براي گروهي ايجاد از ابتدا در كه نيز ارشاد وزارت هنري معاونت كاظمي مهندس.نميدانستيم
به تمايلي كه گفت ايسنا خبرنگار به هفته دو گذشت از پس بود داده خبر موضوع اين كارشناسي
.ندارد زمينه اين در اظهارنظر
افسانه و من شهر تهران فطر ، عيد *
خواننده زمان حسين و موسيقيدان و دانشگاه استاد فرهت شاهين از اثر دو فطر ، عيد از پس
.ميآيد بازار به پاپ موسيقي
شده اجرا سمفونيك اركستر با و است قسمتي شش يكاثر كه فرهت شاهين اثر "من شهر تهران"
با "افسانه" كاست با نيز زمان حسين.ميپردازد تهران شهر زيباييهاي و زشتيها به
نوارفروشيهاي به فطر عيد از پس..غيره و عاشقانه عارفانه ، سياسي ، اجتماعي ، موضوعي
.ميگذارد پا كشور
روزنامهها و خبرگزاريها به هرازگاهي كه ايران پاپ موسيقي جنجالي خواننده اين
كنسرتهايش نشدن برگزار به اعتراض حال در همواره اخير سالهاي طول در ميكند نامهنگاري
.است بوده درگير پاپ موسيقي ديگر خوانندگان با يا بوده
كنسرت شهر اين در نتوانست كاشان ، فرمانداري به دادگستري نامه علت به گذشته ماه او
طرفداران حملات برابر در كردن دفاع صرف را خود وقت نيز گذشته تابستان در او.كند برگزار
اهانتآميز شعر و كلام نظر از را اصفهاني "دلقك و نان" كهترانه كرد اصفهاني محمد
سمفونيك اركستر توسط را دماوند سمفوني دارد قصد كه نيز فرهت شاهين همچنينبود خوانده
اجراي قول اركستر اين رهبر صهبايي آقاي كه بود گفته گذشته هفتههاي در كند اجرا تهران
.است داده را سمفوني اين صددرصد
ولي ميدهد را آنها قطعات اجراي قول موسيقيدانها همه به صهبايي آقاي ميشود گفته
.عملينميشود غالبا قول
اين
|