وال يك همچون
استوايي جنگلهاي در انقراض بحران
زمين اخبار
بقا داستان
وال يك همچون
جونز استيو
همتي زينب:ترجمه
پرنده تماشاگران
مشاهدات طبيعت وليكن دارند خود گروههاي به نسبت اخلاقي تعهدات دانشمندان همانند نيز
درتشخيص اشتباه با غالبا آنها
است بوده همراه گونهها
شبيه زمينهها همه در هيچوجه به Walcher) (Bird پرنده تماشاگران و پرندهشناسان
مهاجرت ، نظير ميشود مربوط پرندگان به كه چيزهايي همه پرندهشناسان ، .نيستند يكديگر
ميانديشند اين به تنها پرنده تماشاگران.ميدهند قرار مدنظر را آنها توليدمثل و تغذيه
آن نام مقابل در ميشود مشاهده پرندهاي كه وقتي.كردهاند مشاهده را پرنده تعداد چه كه
همه احتمالا.ميشود سپرده فراموشي به چيز همه سپس و شده گذارده علامتي مربوطه جدول در
آماتور پرنده تماشاگر هزار صدها.بودهاند آماتور پرنده تماشاگر يك روزي پرندهشناسان
به هيجان و علاقه با افراد اين غالبدارد وجود آمريكا و اروپا مختلف كشورهاي در
از را پرنده خويشاوند نميتوانندگونههاي آنها بيشتر وليكن ميدهند ادامه خود مشاهدات
.دهند تشخيص پرستوها از را كاكائيها ميتوانند آماتورها همه شك بدون.دهند تمييز يكديگر
lesser) كوچك سياه پشت كاكائي از(Herring gull) نقرهاي كاكائي تشخيص ترتيب همين به
كاكايي در و پريده رنگ نقرهاي ، كاكايي در بدن پشت) نيست سختي كار (blacked - back gull
اين چيست؟ (Glaucous gull) گلوكوز كاكائي با ما تكليف وليكن(است سياه كوچك سياه پشت
واقعي پرندهشناس يك.نيست سياه آن پرهاي نوك ولي است نقرهاي كاكائي بزرگي به كاكائي
تشخيص را دارد بلندتري بال ولي است گلوكوز كاكائي شبيه ايسلنديكه كاكائي ميتواند حتي
.دهد
وليكن دارند خود گروههاي به نسبت اخلاقي تعهدات دانشمندان همانند نيز پرنده تماشاگران
اين در شك بدون.است بوده همراه تشخيصگونهها در اشتباه با غالبا آنها مشاهدات طبيعت
از مملو پرندگان مشاهده به مربوط اطلاعات ثبت تاريخ ولي است نداشته وجود عمدي خطاها
براي كه واحدي مشكل.است دست در آشكار تقلب از شواهدي حتي مواردي در است ، فاحش خطاهاي
شواهد كه وقتي.گونههاست تشخيص در قطعيت عدم دارد وجود پرنده تماشاگران و پرندهشناسان
ميشود فراهم عقيده اظهار يا اظهارنظر فرصت و امكان نميدهد دست به را كافي قطعيت موجود
گونه يك افراد همه ميبايست آيا راستي به.است دانش دشمن عقيده كه ميدانند همه و
تا باشد حد چه تا بايد جمعيت يك افراد بين در تفاوتها باشند؟ يكديگر به شبيه كاملا
علمي مفهوم صاحب آياگونه است؟ معني چه به گونه اصولا كنيم؟ تعريف متمايز را آن بتوانيم
تفاوتهاي با بايد چگونه كند؟ تعريف را آن ميتواند كه است مشاهدهگر تنها اينكه يا است
تالابهاي در موجود نقرهاي كاكائيهاي نمونه براي كرد؟ برخورد گونه يك در موجود
رنگي صورتي پاهاي داراي نقرهاي كاكائيهاي بقيه ولي هستند زردي پاهاي داراي استوايي
به توفان وسيله به و آتلانتيك اقيانوس طريق از كه نقرهاي كاكائيهاي از دسته آن.هستند
سياه پشت كاكائيهاي به شبيه كه هستند سياهي پشتهاي داراي كردهاند پيدا راه بريتانيا
وليكن باشد مفيد ميتواند نوك ضخامت به توجه دوگونه اين بين تمايز ايجاد در.هستند كوچك
يك اگر گرفت؟ بهره تعميمها اين از ميتوان چگونه است نظر مورد فرد يك تنها كه وقتي
و ايسلندي كاكائي بين گرفته صورت هيبريدهاي انواع مشاهده از برود ايسلند به باز پرنده
آب از مشكلي بسيار كار تيك زدن كه اينجاست در.ميگيرد سرگيجه خويشاوند بقيهگونههاي
آلماني يك نمونه براي.دارند يكديگر با فراواني شباهتهاي ملتها و گونهها.درميآيد
كه دارند يكديگر با ارتباط ايجاد براي عمومي مشخصه يك آدمها از گروه اين است؟ كسي چه
.است آلماني زبان هم آن
سال از.ميشود تكلم نيز اتريشيها منجمله گروهها از ديگر برخي وسيله به زبان اين ولي
تمام تعريف اين.باشد آلماني تبار داراي كه ميداند كسي را آلماني مدني قوانين 1913
آلماني روماني ، اهالي همانند آنها از برخي كه ميشود شامل را ساكسون قبايل بازماندگان
تركتبار آلماني نوجوانان قانوني ، روال همين بر.نميكنند صحبت نيز آلماني و نيستند
به رومانيتبار هزار صدها كه حالي در شده تبعيد تركيه به بدرفتاري دليل به است ممكن
سد يك وجود داشت توجه آن به بايد كه ديگري مسئله اين بر علاوه.شوند داده راه آلمان
كه ترتيبي به بود نگهداشته جدا يكديگر از را آلمان ملت از گروههايي كه بود جغرافيايي
.بود آنها همپيمان كشورهاي و غربي آلمان بين موجود تفاوتهاي از بيش آنها ميان تفاوت
زمان آن در كه چرا داشت حال زمان از كمتر مفهومي آلماني هويت پيش قرن يك به قريب
.داشت وجود ايسلند و باواريا پروس ، نظير متعددتري سياسي هويتهاي
سوال كه وقتي.است بهتبرانگيز خود سوال كه ميآيد وجود به آنرو از آلمان تعريف مشكل
زندگي كجا در ميكنند ، رفتار چطور آنها كه است آن منظور آيا است كسي چه ميشودآلماني
اينكه يا باشد داشته تاريخي هويت يك ميبايست كشور يك آيا چيست؟ تبارشان يا ميكنند
پيش بايد كجا تا ملت يك مرز گيرد؟ قرار قضاوت مورد حال زمان معيارهاي برحسب ميبايست
آلمانيها ميبايست موقع چه دهند؟ دست از را خود هويت حاشيهاي افراد آنكه از قبل رود
كه سوالات اين تمامي شدند؟ گرفته نظر در آلماني پروسها كه طوري همان شوند تلقي اروپايي
طبيعت مورد در سوالات اين.است صادق نيز مفهومگونهها مورد در ملتهاست هويت به مربوط
بايد زيستشناسان نيز اينجا دراست جديد تكامل مباحث اصلي موضوع افراد بين تغييرات
برخي در بايد بلكه كنند قضاوت افراد فيمابين تفاوت اساس بر تنها نه سياستمداران همانند
داشته نظر در را ميشوند يكديگر از گروهها افتراق موجب كه ظريفي تمايزات موارد از
نيز طبيعي دنياي در گياهان و جانوران از اهلي نژادهاي تشخيص به مربوط مشكلات.باشند
ميدوزند نظر خود روي پيش پرندگان گروه به كه بار هر پرنده تماشاگران.دارد وجود
نمونههايي با بايد چگونه آنها.ميسازند مطرح را ارگانيك تكامل تئوري قدمت به سوالاتي
گونه يك عنوان به همچنان ولي هستند اصلي باگونه تفاوت از درجاتي داراي كه كنند برخورد
سوالات نوع اين به ميبايست حيات طبقهبندي علم يا تاكسونومي نشدهاند؟ تعريف متمايز
اگر.تمييزند قابل يكديگر از خوبي به جانوران و گياهان از بسياري شك بدون.دهد پاسخ
عادي مردم حتي.ميدادند دست از را خود حرفه موزهداران و پرندهبازها همه نبود چنين
قبيله يك.كنند نامگذاري و گروهبندي را خود پيرامون گونههاي زيادي حد تا قادرند نيز
به پرندهشناس متخصصين كه وقتي.دارد جداگانه نامهاي پرنده براي 136گونه گينهنو در
قبايل و متخصصين.دادند تشخيص را پرنده ((137گونه بيشتر يكگونه تنها آمدند منطقه اين
نيازمند پرنده گونههاي تشخيص در گروه دو هر.هستند فلسفه يك داراي دو هر گينهنو
را شده مشاهده افراد بتوانند آنها اساس بر تا بودند استانداردي نمونههاي و معيارها
آنها.ميكردند عمل يكسان تاكسونوميستها همه دور چندان نه زماني در.كنند هويت تشخيص
يا و نمايش جعبه درون در زدن سنجاق كندن ، پوست از پس و كرده جمعآوري را خود نمونه
از كه نمونهاي اولين.ميكردند آنها شناسايي به اقدام محافظ محلولهاي درون در انداختن
از نمونهها ساير آن از پس و ميشد تعريف آنگونه تيپ ميرسيد موزهاي به گونه يك
سال 1868 در.شود داده تطبيق تيپ نمونه با ميبايست خويشاوند باگونههاي آنگونه
كه كرد مشاهده را سفيدي خرس پوست چين در (P.ADavid) ديويد آرماند پير فرانسوي ميسيونر
شكارچيان وسيله به ميبايست سفيد خرس اين كه كرد تصور چنين او.بود سياهي پاهاي داراي
شكارچي يك توسط عجيب خرس اين از نمونه اولين سال 1929 در.باشد شده آورده چين به
كه شدند متوجه كردند بررسي را خرس اين جسد تاكسونوميستها كه وقتي.آمد دست به آمريكايي
به Ailuropoda melanoleuca بخشي دو نام با حيوان اين.است بزرگ پانداي همان حيوان اين
آن شكار و دارد وجود چين در بزرگ پانداي هزار از كمتر اكنون.شد وارد جانورشناسي دنياي
خود نمونههاي از بيشتري مواظبت هم تاكسونوميستها.باشد داشته همراه مرگ كيفر است ممكن
جوهر كه است آورده وجود به را امكان اين تكنولوژي و دانش پيشرفت و توسعه اكنونميكنند
آنها ژنهاي طريق از بلكه آنها استخوان يا پوست وسيله به نه (گياهي و) جانوري نمونههاي
بر نه (گنجشكسان كوچك پرنده نوعي) BuloBurti boubou shrikes سال 1991 در.شود حفاظت
پرنده اين پر از كه شد داده تشخيص ژنهايي ترتيب اساس بر بلكه استخوان و پوست اساس
رديف بلكه جسد يك نه آن تيپ نمونه ولي شد خارج رده از بعدا پرنده اين.بود شده استخراج
همانند شريكها همه پانداها ، همه.است پرنده اين الكتروفورز باندهاي از سفيد سياه
و نهنگها سگها ، همه مانند ولي باشند يكديگر شبيه است ممكن آنها.نيستند يكديگر
را وسوسه اين هميشه تاكسونوميستها دليل همين به.دارند اختلاف يكديگر با ويروسها
دنياي در.كنند تقسيم بيشتري گروههاي به را خود گياهان و جانوران گروه تا دارند
كشورهاي به را دنيا مايلند كه دستهاي آن بين متحد ملل سازمان همانند تاكسونوميستها
مجادلهاي باشند داشته متحد دنياي ميخواهند كه آنهايي و كنند تقسيم بيشتري
به كه بود آمريكايي ثروتمند كلكسيونر يك (I. Leigh) ليگ اسحاق.دارد وجود پايانناپذير
در تفاوت اساس بر را كفهايها دو اين از نوع هزار از بيش اوداشت علاقه كفهايها دو
كه ميدهد نشان جديد مطالعات اكنون.كرد نامگذاري موجودات اين اندازه و صدف رنگآميزي
تعدادگونههاي ركورد.است يافته كاهش درصد به 75 قريب كفهايها دو اين واقعي تعداد
تعلق ليگ اسحاق صدفهاي به بود شده داده يكگونه به تنها كه متفاوتي نامهاي يا همنام
وجود دوكفهايها صدف اندازه و رنگ ميان در كه فراواني تنوع.ميرسد عدد به 102 و دارد
.نيست كاكائيها در پا رنگ با انسانها پوست و چشم رنگ ، در تفاوت از بيشتر چيزي دارد
مورد در ميتواند داد صورت كفهايها دو مورد در ليگ اسحاق كه طبقهبندي بالقوه طور به
چگونگي نيز اكنون بنابراين ، .شود انجام نيز گياهي و جانوري گروههاي از ديگر بسياري
براي جدي مشكل يك تيپ نمونه ويژگي با آمده دست به نمونههاي در تفاوتها تطبيق
نميتواند ناميدهاند هم تفاوتها دانش را آن كه ژنتيك دانش.است معاصر تاكسونوميستهاي
افراد در تفاوت ميزان بيان براي ژنتيكي روشهاي.كند مفهومگونه معماي به چنداني كمك
گياهان و جانوران دستهبندي امر در بزرگي پيشرفت خويشاوند گونههاي ميان در يا يكگونه
مشابه ژنتيكي روشهاي در افراد در تفاوت حدود تعيين يعني مشكل اصلي ماهيت ولي است كرده
.دارند شباهت يكديگر به كافي اندازه به يكگونه به متعلق افراد غالب.است ديگر روشهاي
.نميدهند نشان خود از ظاهر در چنداني تفاوت موشها و سركه مگسهاي
سريعا ميرسد مجموعهداران به و موزهها به كه نمونههايي غالب استثناها برخي جز به
به كه است شيوهاي اين.ميشود داده دوبخشي نام يك آنها به و شده طبقهبندي
مايلند هم تاكسونوميستها.ميبخشد خيال آسايش گونه آفرينش طرفداران و تاكسونوميستها
پس در كه است آن واقعيت وليكن كنند طبقهبندي و تعريف رفته و شسته قالبهاي در را حيات
نشان ژنتيكي جديد شيوههاي اكنون.است شده مخفي فراواني تفاوتهاي مشابه صورتهاي
.گنجاند واحد تيپ يك قالب در را يكگونه افراد همه نميتوان ديگر كه ميدهند
First Science
استوايي جنگلهاي در انقراض بحران
انقراض خطر معرض در را زمين كره گياهي گونههاي از نيمي حدود نسل انساني فعاليتهاي
گونههاي كليه درصد به 13 قريب تنها كه بود آن از حاكي قبلي بررسيهاي.است داده قرار
در كه است ساخته مشخص گرفته صورت جديدا كه بررسيهايي وليكن است انقراض خطر در گياهي
مورد زيستمحيطي تغييرات اثر بر كه استوايي مناطق در موجود گياهان قبلي ، بررسيهاي
بيشترينگونههاي زيستگاه استوايي مناطق.است نيامده حساب به گرفتهاند قرار تهديد
كه داشتهاند اعلام رسيده چاپ به ساينس مجله در كه گزارشي در پژوهشگراناست جهان گياهي
كشور زيست محيط.دارد قرار انقراض خطر در اكوادور در گياهي درصدگونههاي حدود 83
اين جهان سراسر به اطلاعات اين تعميم از.است استوايي كشورهاي گياهي غناي نمونه اكوادور
انقراض خطر معرض در جهان گياهي گونههاي كليه درصد تا 47 كه 22 ميآيد دست به نتيجه
را شمار اين و ندارند نظر اتفاق جهان گياهي شمارگونههاي مورد در گياهشناسان.هستند
:ميگويد ميسوري كشاورزي باغ از يورگنسن پيتر.ميكنند برآورد هزارگونه تا 422 بين 310
آوردن دست به براي تقاضا طرفي از.ميرويند استوايي مناطق در جهان گياهي گونههاي اكثر"
استوايي ، كشورهاي در مردم فزاينده شمار غذايي تامين براي كشاورزي جديد زمينهاي
جنگلهاي مناطق ، اين در وي گفته به ".است جهان در گياهي گونههاي انقراض عامل بزرگترين
اين.ميشوند تبديل چراگاهها و كشتزارها به مرغزارها و ميشوند سوزانده و بريده طبيعي
را گياهان نسل انقراض فرآيند ميتواند زمين هواي دماي تدريجي شدن گرم":گفت دانشمند
اقليمي تغييرات مقابل در گياهان كه ميشوند آن از مانع كشاورزي اراضي زيرا كند تشديد
هوا شدن گرم هنوز است ممكن وي گفته به ".كنند مهاجرت طبيعي طور به و داده نشان واكنش
فعاليتهاي كه چقدر هرداد خواهد نشان را خود اثر آينده در اما باشد نداشته اثري
دشوارتر واكنش دادن نشان طبيعي محيطزيست براي شود بيشتر كشاورزي زمينهاي تكهتكهسازي
آنسو و اينسو به بايد رشد ، براي خنكتر مكاني يافتن براي كه گياهاني.بود خواهد
قرار آنها راه سر در كشاورزان زيرا بود نخواهند كار اين انجام به قادر كنند مهاجرت
.دارند
Science Daily
زمين اخبار
جديد بحران و قورباغهها
كه است شده باعث آمريكا در گياهي آفتكش پرمصرفترين زيانبار آثار مورد در نگراني
حاضر حال در.شوند آنها سوء تاثيرات مورد در همهجانبه بازنگري خواستار متخصصان
در آترازين آفتكش ماده تجمع مقدار چه كنند مشخص دارند قصد آمريكايي پژوهشگران
داده نشان بررسيها.ميشود دوزيستان زادوولد توانايي به رسيدن آسيب موجب محيطزيست
ميشود باعث آب درون در ماده اين از قسمت يكميليارد هر در قسمت وجود 1/0 حتي كه است
ديگر عدهاي كه است حالي در اين.بدهند دست از را خود ولد و زاد توانايي نر قورباغههاي
قسمت حد 25 تا ميبايست محيطزيست در ماده اين حضور ميزان كه شدهاند مدعي پژوهشگران از
.شود محسوس آن مخرب آثار تا يابد افزايش قسمت ميليارد يك هر در
ساله هزار چرخهاي 2
به النينو توسط شده ايجاد هوايي و آب وقايع مداوم ثبتهاي اولين دريافتند پژوهشگران
اكوادور شمال در درياچهاي رسوبات مطالعه با محققان.بازميگردد پيش سال هزاران
دنبال آمريكا جنوب و شمال سراسر در را هوايي و آب الگوهاي در شديد تغييرات توانستند
.هستيم النينو پديده شديد فعاليت شاهد سال هزار هر 2 در تقريبا ما ميگويند آنها.كنند
اين كه است داده نشان بررسيهااست امروزي هوايي و آب نظام از مهم بخش يك نينو ال
با اميدوارند دانشمندان.است داشته پيش سال هزار در 7 زمين سيستم بر مهمي نقش پديده
هوايي و آب آتي تغييرات از بهتري درك بتوانند النينو پديده اوليه چرخههاي مطالعه
.باشند داشته
بامبو دوچرخههاي
سازگار نقليه وسيله يك عنوان به را آن و ساخته بامبو چوب از دوچرخهاي هندي دانشمند يك
چوب از آن دسته و بدنه جمله از دوچرخه اين اعظم قسمتاست كرده ارائه زيست محيط با
اختراع اين از وي هدف دانشمند ، اين گفته به.ميدهد ني صداي آن بوق ضمن در و شده ساخته
آنها اوليه مواد از بخشي كه است بوده روستايي مردم براي قيمت ارزان دوچرخههايي تهيه
همه":ميگويد است خود اختراع ثبت درصدد كه دانشمند اين.باشد دسترس در روستاها در نيز
هستند رانندگي تصادفات و خودروها حركت از ناشي آلودگي جادهها ، ترافيك مشكل نگران مردم
".كند كم را مشكلات اين از توجهي قابل بخش ميتواند بامبو دوچرخه و
كپ موبايل
كلاه به شبيه كلاه نوعي گذاشتن سر بر با ميتوانند همراه تلفن كاربران پس اين از
كه كلاه اين.بمانند مصون ميشود ، منتشر تلفنها اين توسط كه راديويي امواج از بيسبال
از را راديويي امواج صددرصد تقريبا كه است سبك فلزي ورقه يك ميشود ناميده كپ موبايل
نقره لايه يك حاوي كلاه اين.ميدهد انتقال داخل به را صدا حال عين در و كرده دور سر
دو از اين بر علاوهنيست بيشتر معمولي كلاهلبهدار يك از آن وزن اما است شده بافته
از شده بافته صفحات معتقدند پژوهشگران.ميپوشاند را گوش روي كه دارد آويزهايي طرف
همراه تلفن يك توسط منتشره امواج درصد حدود 95 ميتواند فولاد يا مس نقره ، مانند فلزاتي
.بگيرد را
بقا داستان
1 موج تنظيم
زيمر كارل
فيضاللهي كاوه:ترجمه
واتسون جيمز كه هنگامي سال 1953 درنيست كمتر سردرگمي معناي به الزاما بيشتر دانش
كردند ، كشف را DNA دوگانه مارپيچ ساختار (F.Crick) كريك فرانسيس و (J.Watson)
.گيرند قرار خويش سرجاي سرعت به تكامل نظريه قطعات تمام كه بودند آماده زيستشناسان
را رفتاري الگوهاي و آناتومي ميتواند چگونه طبيعي انتخاب كه بود داده نشان داروين
انگشت اثر بتوانند كه ميكردند پيشبيني اميدواري با دانشمندان زمان آن در و دهد تغيير
تنها طبيعي انتخاب كه شد ثابت اما.دهند تغيير و تشخيص را مولكولي سطح در طبيعي انتخاب
بايد چگونه نميدانست كس هيچ و دهد تغيير چشمگير بهطور را DNA ميتواند كه نيست نيرويي
.شود پيدا مسئله اين حل براي راهي تا كشيد طول دهه چندكند شناسايي را تغيير هر منشا
روشن DNA ساختار كه هنگامي زيرا واداشت شگفتي به را زيستشناسان از بسياري مقوله اين
قرار آنها اختيار در طبيعي انتخاب كار طرز درك براي خوبي وسيله ميكردند فكر بود شده
.است گرفته
نام به مولكولهايي از توالي يك يعني كردند تعريف DNA از قطعهاي را ژن پژوهشگران
توالي اين اگر.ميروند كار به پروتئين ساخت در دستورالعملي همچون كه نوكلئوتيد
ممكن جديد پروتئين.كند توليد متفاوتي پروتئين است ممكن يابد ، جهش طريقي به نوكلئوتيد
در ;شوند نازا يا بميرند ميبرند ، ارث به را جهش اين كه افرادي كه باشد ناقص چنان است
جهشها از بعضي اما.شوند وجين ازگونه كامل بهطور است ممكن مضري جهشهاي چنين صورت ، هر
هرگونه جهشها آن بعد كمي و بدهند مثلي توليد امتياز يك خود دارندگان به است ممكن
سال ، ميليونها و هزاران طول در اينرو از.شد خواهند همگاني حتي و يافت خواهند انتشار
در اما.كند روزآمد و دستكاري را ژنومگونه ميتواند سودمند تغييرات اين از مجموعهاي
.نيست تكامل داستان تمام وجه هيچ به اين كه بودند دريافته پژوهشگران دهه 1960
را سركه مگس پروتئينهاي هاروارد ، دانشگاه در همكارانش و(R.Lewontin) لونتين ريچارد
هنوز) دادند مطابقت هم با را آنها از يك هر گوناگون اشكال از بسياري و كرده جمعآوري
گزيدهاي آنها(بود مانده نوكلئوتيدها خود توالي تعيين تكنولوژي به دستيابي تا دهه دو
كم 30 دست كه دريافتند و دادند قرار بررسي مورد مگسها از جمعيت يك در را پروتئينها از
وجين را جهشها طبيعي انتخاب اگر.دارند وجود شكل يك از بيش در مولكولها از درصد
.باشد بيدقتي خيلي باغبان بايد پس ميكرد ،
ژاپني زيستشناس آوردند ، دست به ديگر دانشمندان كه مشابهي نتايج و لونتين پژوهش
از متعارف تصوير به تمامعيار حملهاي به دست كه واداشت را (M.Kimura) موتوكيمورا
و مضرند جهشها از بعضي آري كه بود چنين او استدلالبزند نوكلئوتيدها تكامل چگونگي
.بيتاثيرند كاملا كه هستند جهشها از وسيعي گستره كران ، دو اين ميان اما.مفيد بعضي
در صرفا متمادي ، نسلهاي طول در است ممكن شده معلوم كه همانطور خنثي ، جهشهاي اين
كيمورا.(ميشود ناميده خنثي تكامل كه فرايندي) شوند فراوانتر تصادفي نوسانهاي نتيجه
در نه و شوند خنثي تكامل اثر در DNA تغييرات بيشتر كه شد خواهد معلوم روزي كرد پيشبيني
.ميشوند توليد طبيعي انتخاب اثر
بنياديترين در كه بودند رايافته شانس اين سرانجام دانشمندان:نيست گريزي سرنوشت از
پارازيت در طبيعي انتخاب پيام كه ميرسيد نظر به اما كنند موج تنظيم را آن تكامل ، سطح
كاري شايد كند ، دريافت وضوح به را پيام نتواند شما راديوي اگر.ميشود محو خنثي تكامل
را كار همين درست زيستشناسان و بسازيد بهتري راديوي كه باشد آن دهيد انجام است لازم كه
سلول ، پروتئينسازي شيوه نتيجه در كه بودند دريافته پژوهشگران دهه 1970 ، در.دادند انجام
.دارد وجود طبيعي انتخاب پيام جداسازي براي راهي نظري بهطور كم دست
كه خود پروتئينسازي كارخانه به را رمز اين سپس و ميسازد نسخهاي ژن يك توالي از سلول
براي راهنمايي عنوان به ژنتيكي رمز اين آنجا درميكند ارسال ميشود ناميده ريبوزوم
با ژن يك نوكلئوتيدهاي اما.ميكند عمل آمينه اسيد نام به مولكولهايي از پروتئين ساخت
اسيد يك افزودن از پيش ريبوزوم.نيستند يك به يك تناظر در پروتئين آمينه اسيدهاي توالي
از بسياري در و بخواند را نوكلئوتيد سه بايد زيرساخت ، پروتئيني زنجيره انتهاي به آمينه
آمينه اسيد افزودن فرمان ميتوانند نوكلئوتيدها از متفاوتي گانه سه گروههاي موارد
شود تكرار هم سر پشت گوانين 3بار نوكلئوتيد اگر مثال براي.بدهند ريبوزوم به را يكساني
توالي اگر اما.ميافزايد را گلايسين آمينه اسيد ميسازد دارد كه پروتئيني به ريبوزوم
.افزود خواهد گلاسين هم باز شود ، خوانده "تيمين _ گوانين _ گوانين" ژنتيكي ،
Natural History,Sep. 2001
|