شده حفاظت مناطق قلب در زيانبار هاي جاده
بازتاب
شده حفاظت مناطق قلب در زيانبار هاي جاده
( پاياني بخش )... و گذشت هم كوهستان سال
و سبز فضاي رفتن دست از ديگر ، جبراننشدني خسارت شمال ، جنگلهاي نابودي با
در بويژه - آنها از استفاده كه برگشتناپذيراست زيستي تنوع بيبديلو چشماندازهاي
ضمن.است آيندگان از ميليون صدها و نسل اين انسان ميليون دهها حق -ايران كمدرخت كشور
درآمد از باارزشتر قطعا كه پايدار منشادرآمدي ميتواند طبيعي محيطهاي اين كه آن
.باشد شمال اهالي بويژه كشور تمام براي است ، نفتي
معادل كه مدعياند شمال جنگلهاي بزرگ بهرهبرداران و مراتع و جنگلها سازمان
كه اين از صرفنظر ;ميكنند درختكاري(!آن از بيشتر حتي و) جنگلها اين از چوب برداشت
همه آن در چرا كه پرسيد بايد آنان از ميدهد ، گواهي ادعا اين برنادرستي بينايي چشم هر
درختان عوض در و نميكنند اقدام آن برداشت سپس و درخت كاشت به جنگلپوش پيشتر دشت و كوه
و است سادهتر طبيعت آماده و گسترده خوان از خوردن:است روشن قضيه ميبرند؟ را خداداد
كمتر كشوربسيار جمعيت كه شرايطي در ميدانند هم خودشان علاوه به نميخواهد ، هم زمان
موثري و محسوس اثر هيچ گوناگون دلايل به شمال جنگلكاريهاي بيشتر ، بس سرمايهها و بود
(تجاري برداشت قابل جنگلهاي حتي كه طبيعي ، جنگل نه) كشور جنگلهاي سطح افزايش در
بودهاند ، برگ سوزني عمدتا كه را پيش سال كاشت 4030 دست هاي"جنگل" نمونهاست نداشته
رشد تنها نه كه ديد (...و زغال پل مرزنآباد ، ارتفاعات) چالوس جاده حاشيه در ميتوان
بلكه (رسيده بيستسانتيمتر حدود به درختان اين قطر ندرت به) نداشتهاند توجه قابل
ساده بسيار سردادن "جنگل احياي" شعاراست شدن خشك حال در يا شده خشك آنها از بسياري
.برنميآورد سر دوباره شده ، نابود جنگل هيچگاه عمل در اما است ،
در نه لرستان ، طولاني درههاي در نه ;است بدتر مراتب به زاگرس كوههاي در جنگل وضع
ديگر جاي هيچ در نه و كردستان نسبتاپرباران كوهستانهاي در نه زردكوه ، و دنا كوههاي
كه هكتاري ميليون دوازده پوشش آن و نميخورد چشم به واقعي جنگل ديگر كوه ، رشته اين از
بيشههايي حداكثر ميدهد ، تشكيل را زاگرس جنگلي گستره ،(2) گذشته تاريخ دادههاي براساس
سرشاخه اثر بر) افتاده شكل از تكدرختاني مانده ، باقي كه چه اينجا ، آن درتنكاست
كه است دامهايي انبوه چراگاه يا شده ديمزار به بدل يا آنها زير زمين كه است(زني
قيمت شدن جمعيت ، گران افزايش.نميدهند را تازهزادي نهال هيچ برآوردن سر اجازه
جنگ چوب ، تقاضابراي افزايش نفتي ، مواد نبودن دسترس در يا شدن گران دامي ، فرآوردههاي
و...و زماني مقاطع بعضي در قانون شمول و اقتدار شدن خدشهدار ،(مرزي مناطق در)
را كشور غرب جنگلهاي بقاياي نابودي كه هستند جملهعواملي از اقليمي ، تغييرات احتمالا
.است شده موجب اخير دهه دو در
ساز و ساخت -3
شدهاند ، احداث گذشته دهه دو در كه كوهستاني جادههاي برخي ساخت در كه گفت ميتوان
دائمي ريزش.است بوده آنها محيطي تاثيرزيست نبوده ، توجه اصلامورد كه نكتهاي
،(ملي پاركهاي و شده حفاظت مناطق حتي) بكر مناطق ميان از عبور جادهها ، كنارههاي
به دامها دسترسي تسهيل ،(جاده حريم از خارج حتي) بيشتر ساز و ساخت براي زمينهسازي
ارتباط قطع و ميآمد حساب به مراتع از استفاده زمان نسبتا كه فصولي از خارج در مراتع
بويژه بيمطالعه سازيهاي جاده ويرانگر اثرات از چندتايي زيستبومها ، مختلف بخشهاي
آن نتايج از يكي كه بوده متر بالاي 2000 ارتفاعات در درجه 3 فرعي جادههاي انبوه
.است بوده كوهها مرتعي ارزش شديد آسيبديدگي
پايينترين در يا نبوده ، اصلامدنظر يا زيستمحيطي ملاحظات نيز سدها ساخت در
شدهاند ، بنا نيمهكوهستاني و كوهستاني مناطق در عمدتا كه سدها اين.است بوده مرتبهها
از استفاده براي رودخانه امتداد جوامع ميان در جاافتاده و ديرپا نظم خوردن هم بر سبب
.شدهاند دست پايين در طبيعي تالابهاي و زيرزميني آب سفرههاي شدن خشك نيز و آب
شده تازهبنا جادههاي امتداد در بالا ارتفاعات و تند شيبهاي روي بر ساختمانسازي
زمينلرزه ، برابر در را آسيبپذيريها كه آن بر علاوه شهرها ، نزديك كوههاي دامنه بر يا
در بهويژه - را طبيعي محيطهاي و باز فضاهاي وسعت كرده ، بيشتر كمآبي زمينو رانش
.است داده كاهش شدت به -شهرها اطراف
آلودگيها -4
كوهستاني مناطق در رودخانهها ، سرچشمه در دام انبوه وجود از ناشي آلودگي بر علاوه
حدودا) گذشته در.است زبالهها دفع شيوه مهم ، مشكل يك -كشور نقاط ديگر مانند - ايران
طبيعيو مواد از كوهستاني روستاهاي زبالههاي تقريباتمام(سو آن به پيش سال 4030
از كمتر بسيار زباله مقدار روزگار آن زندگي شيوه علت به گذشته ، اين از و بود تجزيه قابل
و نايلوني كيسههاي انواع شده ، بستهبندي كالاهاي انبوه مصرف با امروزه اما ، بود امروز
بالايي درصد داراي نوعا و شده برابر چندين زبالهها مقدار ديگر ، مصرفي مواد بالاي حجم
-گذشته روزگاران شيوه همان به زبالهها دفع ديگر ، سوي از.تجزيهناپذيرهستند مواد
و ميگيرد صورت- آبادي اطراف زمينهاي و رودخانهها و جويبارها در كردنآن رها يعني
چشمانداز.ميشود تلنبار دورتر كمي نقطهاي در جمعو شهر ، يا روستا ميانه از حداكثر
يك فقط است ، سرگردان يا چسبيده دشت و كوه بوتههاي به نايلونيكه كيسههاي انواع زشت
نماد كه كوهي -دماوند نزديكي در.است ايران در پسماندهها دفع فاجعهبار عمق از جلوه
آنو ييلاقات و گرمها آب از استفاده براي نفر هزار صدها ساله هر و است سرزمينايران
را زبالهزارهايي قدم ، به قدم ميتوان -ميآورند آن به روي صعود براي كوهنورد هزاران
را خاك شيرابههايش با و ميخراشد ناخوش بوي با را سينه ميآزارد ، را چشم كه ديد
راه پرترددترين) برويد رينه و لومر پل به پلور از ميتوانيد نمونه براي.ميآلايد
به كنارهجاده از كه ببينيد را درهم زبالههاي انبوه نقطه چند در و (دماوند به دسترسي
.است شده ريخته دره
تحمل كه هستند پايبند نظافت به قدر آن هم ما كوهپيمايان از بسياري و گردشكنندگان
پرتاب اطراف به و دور خويش از بلافاصله را مانده پس هرگونه و ندارند را خود زباله اندكي
(باشگاهها و گروهها اعضاي بويژه) جدي كوهنوردان ميان در اخير ، سال در 1510!ميكنند
آوردن روي و جمعيت افزايش اما است ، افتاده جا بيش و كم كوه از زباله بازگرداندن
صرفا بلكه طبيعت ، عشق به نه آنان از بسياري كه) كوه به نديده آموزش افراد از تودههايي
آن كار كه است سببشده (ميآورند روي كوه به شهرها بيتفريح و بسته محيط از فرار براي
.باشد داشته ناچيز واقعي تاثير مقيد كوهنوردان
بتوانند كه سازمانهايي به دادن ميدان ;آنها شناخت گروي در بالا مساله چهار حل
افراد به را رو كوه بيشكل توده و كنند معرفي را آلودهكننده و تخريبگر عوامل ترس بدون
و كشور كلان مديريت سطح در ملي مدت دراز منافع تشخيص ;كنند بدل آموزشديده و باشگاهي
در را پيشرفته كشورهاي بستنتجربه كار به ;مدت كوتاه پرسروصداي طرحهاي از گزيدن دوري
.است جامعه سطوح ديگر و مدرسه در محيطي زيست اصول آموزش و ;زيست محيط حفظ امر
محمدي عباس
:ها پانوشت
زيست ، محيط حفاظت سازمان زيستي تنوع و طبيعي محيط معاون نجفي ، انوشيروان -1
.همشهري 1/8/81 روزنامه
/21) ايران روزنامه با مصاحبه در (ابتكار خانم) زيست محيط حفاظت سازمان رئيس حتي -2
".ميدهد تشكيل را كشور مساحت درصد فقط9...ايران شمال جنگلهاي" كه است گفته (8/81
احتساب 12 با) كشور جنگلهاي كل سطح منظور ، احتمالا كه!هكتار ميليون به 15 نزديك يعني
.است بوده (زاگرس هكتار ميليون
بازتاب
ملي حقوق و شهري زيست محيط
بعضي و ذينفوذ ارگانهاي رقابت سايه در تهران چون بزرگي شهر در شهري زيست محيط
اراضي جنگلي ، پاركهاي محدوده ، از خارج مناطق در ساز و ساخت جهت در دولتي سازمانهاي
.است شده سپرده فراموشي بدست سبز فضاي به اختصاصيافته
يافته تسري چنان آينده نسلهاي و شهروندان عموم منافع به بيتوجهي و يكسونگري اين
شهري قوانين يكسره غيرقانوني ، و مجوز بدون سازهاي و ساخت دستاندركاران از بعضي كه است
.ميشوند قائل فراقانوني و ويژه اولويت حق خود براي و ميگيرند ناديده را
بيشتر جهان كشورهاي از تعدادي از آن جمعيت حاضر حال در كه تهران مثل بزرگي شهر در
اماكن ساير و مدرسه پارك ، تفريحي ، ورزشي ، فضاهاي تامين براي زمين ذخيره اگر است ، شده
امان در هيچكس نزديك آينده بحران عواقب از باشد نداشته وجود شهري جمعيت نياز مورد
جا هر و ميكنند عبور شهري قوانين و مقررات سد از فاتحانه امروز كه آنان نه بود ، نخواهد
در ناچارند همچنان كه كمدرآمدي مردم نه و ميزنند ساز و ساخت به دست بخواهد دلشان كه
با شهر ، آلوده هواي.برند سر به سبز فضاي از محروم شهر قديمي و فرسوده بافت تنگناهاي
به تهران شمال ارتفاعات و جنگلي پاركهاي محدوده از خارج مناطق در سازها و ساخت ادامه
را شهروندان همه زندگي و سلامتي كربن منواكسيد سم و ميگذارد روبهافزايش تصاعدي صورت
هماهنگي سايه در جز جهان ، بزرگ شهرهاي از يك هيچ در.داد خواهد قرار جدي تهديد معرض در
.است نيافته سامان شهري زيست محيط خصوص به شهر امور شهرداريها ، با سازمانها همه ميان
هيچ با غيرمجاز ساز و ساخت براي شهري اراضي عدواني تصرف و مقررات انگاشتن ناديده
از فارغ نميتوانند تخلفات اينگونه دستاندركاران و نيست توجيه قابل بهانهاي و دليل
به و كنند ارائه و تعريف خود براي را خلقالساعهاي و جديد ضوابط قانوني ، چهارچوبهاي
ادامه است مردم همه حقوق پايمالكردن حكم در كه غيرقانوني سازهاي و ساخت به آن ازاي
.دهند
و دولتي سازمانهاي وزارتخانهها ، كليه و دارد مشخصي تعريف ملي حقوق بزرگ ، شهرهاي در
مقررات تحقير و بخشينگري.كنند عمل ملي حقوق حفظ چهارچوب در شهر در موظفند غيردولتي
معروف قول به باشد قرار اگر.ميكند مساعد انبوه سطح در تخلفات رشد براي را زمينه شهري ،
در اگر.بماند عقب قافله از كه نميبيند دليلي شهري جمعيت بزند ، را خودش ساز سازمان ، هر
لندن ، درنبود شهري محيطزيست از اثري حاضر حال در ميشد ، رفتار اينگونه بزرگ شهرهاي
و حفظ در شهري مقررات با هماهنگ يكسو از مردم... و آيرس بوينس حتي كپنهاك ، پاريس ،
طريق از ديگر سوي از و ميكنند همكاري شهرداري با شهر حياتي فضاهاي و اراضي حراست
دولت به وابسته يا دولتي بخش زيادهطلبي از مانع مجامع و شوراها در خود نمايندگان
شهر در شهري زيست محيط مسلما شود گرفته ناديده قانوني نيرومند اهرمهاي اگر.ميشوند
اين دود و شد خواهد روبهرو جديتري خطرات با روزافزون صورت به تهران پرجمعيت و بزرگ
صبورانه كه آنان چه و ميگيرند ناديده را قوانين كه آنان چهرفت خواهد همه چشم به آتش
.ميكنند تمكين شهري قوانين از مردم ، حقوق حفظ براي و
آسيابان جعفر
|