سرمايهداري فرا زندگي و نتوكراسي
برابري و آزادي
سرمايهداري فرا زندگي و نتوكراسي
پيامدهاي و اطلاعات عصر درباره بيهمتايي تصور ،(Netocracy) نتوكراسي كتاب مولفان
بيرد ، الكساندر كتاب مولفان.دارند اطلاعات فناوري انقلاب از ناشي سياسي و اجتماعي
شركت بزرگترين بنيانگذار و اينترنت صوتي ارتباطات مسايل كارشناس و دانشگاه استاد
اينان.است تلويزيون گوينده و توليدكننده نويسنده ، سودرگفس ، جان و سوئد در صوتي ضبطهاي
اصطلاح به يا جهان آينده درباره كنوني جدل و بحث مولفان ، عزيمت نقطهسوئدياند دو هر
با و كامپيوتر برنامههاي و اينترنت شبكههاي بر متكي كه است بشر ديجيتالي آينده آنان ،
.است همراه نوميدكنندهاي و "كودكانه ناداني"
بيشتر چه هر ترويج با اينترنت ، ميگويد كه ميكنند رد را نظريهاي كتاب ، نويسندگان
و سرمايهداري جايگاه زندگي ، گوناگون جنبههاي در اقتصاد و تجارت ، افراد آزادي
اينترنت بر ميتوانند دولتها كه را نظريه اين آنان ، همچنين.ميكند تقويت را دموكراسي
درباره را خود نظريه و ميكنند رد نمايند بدل سلطه و سركوب ابزار به را آن و شوند چيره
.ميسازند مطرح "نتوكراسي" بديل
وزن بر كراسي و (اينترنت) شبكه يا Net از مولفان را (Netocracy) نتوكراسي واژه
را جديدي اصطلاح و گرفتهاند (Bureaucracy) بوروكراسي يا (Democracy) دموكراسي
ويرانههاي بر كه است بشريت تاريخ در نويني اجتماعي دوران بيانگر كه ساختهاند
.آمد خواهد پديد دموكراسي ، و سرمايهداري
***
نتوكراسي و اطلاعات عصر
هدف آغاز ، دراست ارتباط در كامپيوتر پيشرفت با (Informationalism) اطلاعاتگرايي
امر اين كه همين امابود بشري خرد از بالاتر مصنوعي هوش ساختن كامپيوتر ، اختراع از
و پژوهشگران براي كامپيوتر اهميت رغم به.داد رخ ديگر جهتي به چرخش ، يافت ، تحقق
كه همين و شد ارتباطات انقلاب بيانگر اينترنت ، بركت به وسيله اين رياضيات دانشمندان
تمركز ارتباطات بر شركتش كه كرد اعلام سال 1995 در مايكروسافت شركت بنيانگذار گيتس ، بيل
.يافت متفاوتي رشد بشر ، زندگي بر آن اثر و اينترنت پديده كرد ، خواهد
اقتصادي و تجاري كارهاي كه ديدند نويني شيوه تنها اينترنت ، شبكه و كامپيوتر در برخي
اكنون پروندهها ، كمد و تحرير ماشين از استفاده جاي به شركتها و ميدهد انجام را سنتي
ميشود ، ارايه شبكه توسط كه اطلاعاتي گفتند نيز پارهاي.ميكنند استفاده كامپيوتر از
.بود خواهد سياسي و اقتصادي اجتماعي ، مشكلات همه راهحل
نويني جهاني دوران.تحليلهاست اين همه از بزرگتر بسي ميدهد ، رخ امروزه چه آن اما
خواهد بشر رفتار و تفكر اصول شيوهها ، تغيير باعث اطلاعات فناوري آن طي كه است شده آغاز
كه شد خواهيم روبهرو متفاوتي افراد حتي و آموزش خانواده ، سياست ، اقتصاد ، با ما و شد
.دارند تفاوت است شناخته تاريخ آنچه با
نتوكرات اقتصاد
يك در جزيياتي يا دانستهها بر بيستم سده نخست نيمه تا (Information) اطلاعات واژه
بهعنوان چيزي و ميشد اطلاق نامي يا عدد بر اغلب و داشت دلالت بايگاني يا مرجع كتاب
.نميرفت بهشمار مديريت تخصصهاي از بخشي و نداشت وجود اطلاعات نظريه
معادله به چيز همه و آمد ميان به رياضيات پاي كه داد رخ هنگامي دراماتيك پيشرفت
پس آن از واژگان.كودكان سرودهاي تا گرفته شيميايي و علمي معادله از:شد تبديل ديجيتالي
.است كرده نفوذ زندگي مختلف جنبههاي به كه شدند تبديل بازاريابي قابل فرآوردههاي به
.شدند تبديل اهتمام محور به اطلاعات ، خود از بيش اطلاعات انباركردن و انتقال ابزارهاي
اطلاعات بر مسلط افراد و ميشد ترسيم جامعه ، مشكلات جميع راهحل عنوان به اطلاعات
دست رازها از فراواني شمار شدهبر چيره سترگي نيروي بر كه شدند تبديل افرادي به
اطلاعرساني و سرگرمي به اطلاعات فناوري و شد اطلاعات فروش بر ، متكي اقتصاد.يافتهاند
آموزشي و رسانهاي -سياسي نهادهاي از بسياري جاي تدريج به و گرديد بدل جديد كالاي و
بر مسلط نخبگان سيطره زير كه -الكترونيكي تجارت افزايش با.گرفت را سرمايهداري جامعه
سرمايهها انتقال و تجارت آزادي از گفتن سخن -است واقع اطلاعات و ارتباطات شبكههاي
.شد بيمعني
تبديل حتي يا اطلاعات فروش بر ضرورتا كه است آن اطلاعات اقتصاد مزاياي مهمترين از
مصرف يا سرمايهگذاري از نوعي با نتوكراسي بلكه نيست متكي مالي ، درآمد منبع به آن
ميگيرند تصميم نتوكراتها كه معنا اين به.ميشود مشخص (Imploitative) "غيراستثماري"
استفاده شخصي لذت براي صرفا حتي يا خويش شبكه سود به يا خود نفع به خاص اطلاعات يك از
نمايند مبادله خويش خاص شبكه در نتوكرات نخبگان از محدودي چهارچوب در را آن يا كنند
-سرمايهداري شيوههاي همچون -كه كننند سرمايهگذاري نحوي به يا بفروشند را آن كه بيآن
.باشد داشته مادي سود آنان براي
نتوكرات جامعه در قدرت توزيع
خود پايان به اقتصادي بورژوازي سيطره و دموكراسي نظام تا ميشود باعث عوامل از شماري
-مصلحتدار گروههاي سود به ارتباطات كنوني شبكههاي گسترش سو يك از زيرا.شوند نزديك
بازي را نقشي گروهها اين ديگر سوي از اما ميكند عمل -مدني جامعه بهاصطلاح ، يا
.ميكند بيمعنا -اكثريت حكومت رايج معناي به -را دموكراسي كه ميكنند
وسايل طريق از كه سازماندهي و قدرت به دستيابي با كوچك سازمانيافته گروه يك
و ببرد پيش را خود منافع ميتواند ميشود حاصل نوين اطلاعات تكنولوژي و ارتباطات
حال ;دهند ارايه پارلمانها به و بپذيرند را ديدگاههايش ميكند مجبور را سياستمداران
حكومت به را حكومت امر ، اين.نميكند فرقي باشد چه هر ديگر اجتماعي بخشهاي موضع
وضع ، اين پيامدهاي از.ميكند تبديل اكثريت ، حاكميت نه و مصلحتدار گروههاي و اقليتها
در مشاركت به مردم تودههاي اهتمام كاهش و يافته سازمان گروههاي گونه اين گرفتن رونق
.بود خواهد نظام كل به توجه فقدان از نشانه مشاركت ، تدريجي كاهش اين.است عمومي انتخابات
.ميانجامد دموكراسي تضعيف به نيز سرمايهداري نظام تودهاي اطلاعرساني احتمالا
و شخصي اخبار و ميشوند تبديل سرگرمي نوعي به تدريج به سياستمداران و سياست
سيراب را خواننده ولع كه ميشود بدل هيجانانگيزي تبليغاتي موضوع به رسواييهايشان
بهويژه -مصلحتدار گروههاي به امر اين.ميكنند تصويب كه لوايحي و قوانين نه و ميكند
تبلور را خود ويژه طرحهاي تا دهد مي فرصت -كنند رفتار اطلاعرساني با مشخص شكلي به اگر
و رفتارها همه كه ميبرند پيش سياستمداران واسطه به را طرحها اين آنها.بخشند
.ميسنجند رسانهايشان پژواك به توجه با را كردارهايش
دليل به ملي دولت كه دارد پيوند ملي ، دولت تكامل با دموكراسي نظام ديگر ، سوي از
از نظامي حمايت براي لازم طبيعي مرزهاي كه ، آن جمله از.است اضمحلال حال در چند عواملي
كه اطلاعرساني نظام و است تضعيف حال در نظامي ، دفاع دادههاي تغيير دربرابر كشور يك
شبكههاي اثر بر ميشد اداره ديگر ملتهاي عليه ملتهايشان بسيج براي و دولتها توسط
داراي گروههاي و افراد و است افتاده كار از جهاني ، ارتباطات وسايل و ماهوارهاي
مشترك اهتمامات داراي گروههاي و پراكنده كشورهاي در ساكن گوناگون اديان و اصول نژادها ،
جوامع با همكنشي از دور به كار اين.آوردهاند پديد را خود خاص دنياي اينترنت واسطه به
.ميگيرد انجام دولتي ، نهادهاي به توسل از بينياز و خود محلي
طرف بني عزيزي يوسف:ترجمه
دارد ادامه
برابري و آزادي
بخش واپسين _ رولز جان عدالت نظريه فيلسوف درگذشت مناسبت به
آن در كه انسانهاست ، مابين طبيعي شرايط هابز اجتماعي عدالت كلاسيك تئوري خاستگاه
اصولي براساس بسامان و عادلانه شرايطي رولز تئوري خاستگاهاست حاكم گوسفند و گرگ رابطه
جامعه بر اصولي هيچ (دارد تصوري جنبه رولز خاستگاه همچون كه) هابز خاستگاه دراست فرضي
اين با.ميگيرند قرار متقابل رابطه در منشانهشان گرگ خصلت براساس افراد و نيست حاكم
جامعه رولز خاستگاه.ميرسد حاكميت قانونمند قدرت اجتماعي و فلسفي توجيه به هابز فرض ،
آزمايش از رولز هدف.هستند فرضي جامعه اين خصلت كننده تعيين مشخصي اصول كه است نخستين
و احزاب همه قبول مورد كه است عدالت "اصول" به رسيدن نخستين ، جايگاه درباره تخيلياش
.باشد گروهها
حتيالامكان شكلي ميكند تلاش نخستين ، جايگاه ايده طرح و ارايه با ابتدا در رولز
كه ميكند آغاز فرض اين با رابطه اين در.دهد ارايه منصفانه عدالتاجتماعي نوعي از ساده
نخستين جايگاه در انسانها او نظر از.دارند عدالت از دركي غريزي بهطور انسانها همه
براين.هستند مساوي حقوق صاحب اساسي قوانين انتخاب در كه مفهوم اين به هستند ، مساوي
جايگاه از شكلي سادهترين غريزي ، عدالتي داشتن و تساوي ايده نخست ، مرحله در اساس ،
از طبقاتي ديدگاه يك اينجا در رولز ديدگاه.دارد دنبال به را همگان توافق كه است نخستين
افراد عنوان به افراد و ندارد وجود طبقهاي نخستين جايگاه ايده در زيرا نيست ، جامعه
.ميشوند گرفته درنظر اخلاقي
رابطه اين در و دارد نخستين جايگاه ايده مشخصسازي در تلاش رولز بعدي مرحله در
بلكه نيست ، كافي عدالت پروژه طرح براي عدالت غريزه وجود تنها كه ميشود نكته اين يادآور
اين به رولز ظاهرا.رسيد عدالت از جانبهاي همه درك به مستدل و عقلاني طوري به بايد
تاثير نوعي به غريزه ، شكل ايدهآليستيترين در حتي طبقاتي خصلتهاي كه دارد توجه مساله
و بود نخواهد همگوني سيستم غريزي ، عدالت سيستم دليل به و ميگذارند برجاي فرد در را خود
يك به عقلاني بهطور اثرشان ميدان تعيين و تصورات و تمايلات اين سازي مشخص با بايد
.رسيد فكري توازن
زيرا است ، عنصري استدلال فكري ، توازن چنين در اعتقادي سيستمهاي استدلالي سيستم
.است اعتقادي سيستمهاي اين همه بين اشتراكي محور شده پذيرفته اساسي اصول
و كند پيريزي خود تئوري در را عدالت اصول عقلاني گونهاي به كه است اين رولز هدف
هنگامي تا است ، دسترسي قابل افراد تصميمگيرانه خود عقلانيت براساس عدالت اصول كه اين
وجود شده فرض پيش شرايط اين از يكي.كنند رفتار مشخصي ايدهآلي شرايط تحت افراد اين كه
فردي اجتماعي جايگاه و شرايط از هيچكس كه ميكند ضمانت اصل اين.است "ناآگاهي پوشش"
در عقلاني تصميمي از مانع برتري و حسادت عناصر صورت اين غير در كه چرا نباشد ، آگاه خود
به دستيابي براي است خاستگاهي رولز منصفانه عدالت ايده.ميشوند عدالت اصول به رسيدن
كه اصولي:نمود خلاصه اينگونه ميتوان را ايده اين اساس اجتماعي ، عدالت تئوري اصول
و اساسي كالاهاي تقسيم وسيله اين به و دارند را جامعه در پايهاي نظم برقراري وظيفه
.ميسازند ممكن عادلانه گونهاي به را جامعه در ضروري
آنها متقابل روابط و اجتماعي بنيادهاي دقيق بررسي به خود تئوري بعدي مراحل در رولز
بنيادين حقوق در اولويت اجتماعي ، همكاريهاي دموكراسي ، در تساوي سيستم اداري ، سيستم با
.ميپردازد عمومي افكار مساله و
***
حد تا آزادي از رولز تعبير.هستند رولز عدالت تئوري اصلمهم دو تساوي و آزادي
چارچوب در تنها آزادي.ميشود او فلسفه دامنگير كه است مشكلي اين و است انتزاعي زيادي
اساسي آزاديهاي اولويت به رولز تئورياش از ديگري مرحله در.است تصور قابل مشخصي منافع
جايگاه در حاكم انتزاعي روابط طريق از آزادي مفهوم كه است حالي در اين.ميكند تاكيد
حقوق وجود بدون صوري حقوق مفهوم ميدهد ، نشان نيز هگل كه بهطوريميشود تعيين نخستين
ميتوان اساس برهمين.است بيمعنا كاملا كند تعيين را حقوق عيني دامنه كه مشخصي
كننده منعكس كه صوري شكلي رولز سوي از آن شده تعيين اصول و آزادي مفهوم كه كرد استدلال
دور به زيادي حد تا مشخص واقعيت از و دارد است ، نخستين جايگاه بر حاكم اصل و شرطها پيش
كه هابز ، فرض پيش آن ، برخلاف.است فكري آزمايش نوع يك از ناشي اصول اين زيرا است ،
ذهني شرط پيش هيچ تابع دارند ، منشانه گرگ خصلت اوليه شرايط و نخستين جايگاه در انسانها
.است واضحيت از نوعي كننده بازگو و نيست صوري و
در او خود توسط تئوري اين.است كرده آغاز را خود تكاملي مرحله رولز عدالت تئوري
ديگري ، اثر خود عمر آخر سالهاي در رولز.است شده تصحيح زيادي حد تا "سياسي ليبراليسم"
تاريخ درباره."اخلاق فلسفه تاريخ":كرد منتشر بود ، او دانشگاهي درسهاي مجموعه كه
او كه است پيوندي ميكند ، برجسته را اثر اين كه آنچه اما دارد ، وجود بسياري آثار اخلاق
.ميسازد برقرار سياسي فلسفه و اخلاق تئوري بين
طبري اسفنديار
است موجود روزنامه دفتر در منابع*
|