انگليس هملت مادريديا جنتلمن
ورزش حاشيه
اروپا ليگهاي بررسي
انگليس هملت مادريديا جنتلمن
بال فيل
آران:ترجمه
استيو كه كرده اعلام اريكسون گوران اسون اسكانديناويايي دستيار "گريپ تورد" اخيرا
و او كه زماني تا حداقل.شد نخواهد دعوت ملي تيم به بار ديگر زياد احتمال به مكمنمن
.هستند كار راس در اسون
ضعف نقطه به خوبي به اريكسون هموطنش و رئيس مثل كه رسمي و سرد اسكانديناويايي اين
چند در توانسته است ، واقف منطقي سخنان و باپرستيژ آدمهاي با مواجهه در بريتانياييها
و كند تثبيت انگلستان ملي تيم دوم مرد بهعنوان عمومي افكار در را خود نام اخير ماه
است اين گريپ تورد استدلال.گرفته صورت اريكسون گوران اسون سبز چراغ با توفيق اين البته
در هم حاضر حال در و نداده انجام انگلستان تيم براي بالايي سطح بازي هرگز مكمنمن" كه
كوتاه آنقدر مادريد تا لندن فاصله كه آنجايي از و ندارد جايي مادريد رئال اصلي تركيب
برنابئو به روزانهشان مسئوليتهاي از فارغ هرازچندگاهي بتوانند اسون و تورد كه نيست
مكا خير از ميدهند ترجيح پس يابند آگاهي مكمنمن شرايط از نزديك از تا بزنند سري
".بگذرند
خصوص به است بعيد بسيار تورد مثل حرفهاي روانشناس يك از ضعيفي استدلال چنين گفت بايد
دستيار.نكرده استفاده سرشناس بازيكن يك ناكارآمدي توجيه براي معمول روش از او كه
كه لقبي _ "مكا" حضور عدم يا حضور مسئله حل براي راهي نخواسته آغاز از حقيقت در اريكسون
:كه ميداشت اظهار طور اين مثلا وگرنه بگذارد باقي _ دادهاند مكمنمن به اسپانياييها
براي را استيو كار اين و داريم مياني خط از بخش اين در نوظهور استعداد عالمه يك ما خب ، "
".ميسازد دشوار بسيار ملي تيم در ثابت جايگاه يك كردن پيدا
بازيكن يك از مجدد دعوت با نميخواهند سوئدي منطقي شديدا مرد دو كه ميدهد نشان اين
ملي تيم مجموعه دارد ، وجود ترديد آمادگيش سطح مورد در كه "مكا" مثل محبوب بسيار
خالي جاي مسئله به تورد خواه البته.كنند احساسي و رمانتيك دغدغه يك دچار را انگلستان
خود قوت به رئيساش و او روي پيش چالش مهمترين نه ، يا باشد كرده اعتراف ملي تيم در مكا
"تكنيكي بازيكن يك فقدان":ميماند باقي
در كارشان ادامه در است ممكن نكنند توجه مسئله اين به اسكانديناويايي يخي مرد دو اگر
عظيمي شكاف آنچه و انگليسيها ديگر ضعف نقطه به كه چرا شوند مواجه مشكل با بريتانيا
.نكردهاند توجه ميكند ، ايجاد اسكانديناوي و انگلوساكسون شمالي فرهنگ دو ميان
تاريخ طول در كه است مزبور شكاف عامل همان انگلوساكسونها تنوعطلبي و ماجراجويي عنصر
چاي ، ادويه ، يافتن براي عالم ، گوشه چهار در بريتانياييها دربهدري براي انگيزهاي
به و نگرفتند فاصله قطب از چندان وايكينگها كه حالي در بوده آفتابي سرزمينهاي و الماس
.هستند خرسند و راضي خود يخي قصر در هم جانشينانشان ميرسد نظر
مقابل اساطيري مسابقه آن در پوشيد را انگلستان ملي تيم پيراهن كه بار آخرين مكمنمن
بازيكن بهعنوان اريكسون حربههاي آخرين از يكي بهعنوان بازي آن در او.بود يونان
انگلستان براي اما نداد صورت خاصي خيلي كار گرچه و شد اولدترافورد زمين وارد ذخيره
به آپوكاليپس از را جزيرهنشينها بكام جادويي ضربه سرانجام تا بود مايهشناس نگونبخت
.فرستاد بهشت
سال بهار شنيد را اريكسون صداي "مكا" كه باري آخرين.شد فراموش "مكا" ديگر آن از بعد
زنگ مكا گوشي.بود گرفته جشن را اروپا قهرماني برنابئو در همبازيانش با كه بود گذشته
ژاپن به ما با تو استيو":رسيد گوش به خط سوي آن از سوئدي مرد بيروح صداي و خورد
كرد احساس اينكه تا كرد اختيار سكوت شده كه هم خودش اعتبار حفظ براي مكمنمن "!نميآيي
.يابد پايان ضررش به مسامحهكاري اين است ممكن
اظهارات پرده آخرين و سازد آگاه درونش احساسات از را ديگران گرفت تصميم سرانجام او
رئال باشكوه باشگاه بازيكن يك چرا اينكه دريافتن واقعا.ناميد "غيرحرفهاي" را گريپ
راه از او مثل نخبهاي بازيكن چرا اينكه و ميگذراند روزگار نااميدي در چنين مادريد
مانده ، عاجز انگلستان ملي تيم يعني رئال از معموليتر خيلي تيم يك اصلي تركيب به يافتن
.است دشواري كار
بسيار ظرافت و جذابيت دارد مزيت هم بكام بر جهاتي از مكمنمن
بكام ساقهاي در تا ميخورد چشم مكابه ساقهاي در بيشتري
را اسپانياييها دل ميتواند همزمان كه انگليسياست يك مكا
بيندازد لادروپ برادران ياد به را دانماركيها و بربايد
بيتفاوت را خود عجيبي طرز به اما دارد آگاهي مكا شهرت و محبوبيت از خوبي به اريكسون
انگلستان ملي تيم در عملكردش از سمبليك نمونهاي مكمنمن قبال در او واكنشميدهد نشان
نه اما تاثيرگذار":ساخته هم كمرنگتر را آن اخير ماههاي نتايج خصوص به كه است
بريتانيا در شاغل ديگر خارجيهاي با را اريكسون محصول و عملكرد است كافي "الهامبخش
از يك هيچ اعجاز اريكسون.اولري ديويد و رانيري كلود هوليه ، ژرار ونگر ، آرسن":بسنجيم
".است نداشته را آنها
او سطحينگري و بيتدبيري از ناشي را اريكسون واكنش اين بايد باشيم خردهگير اگر
ميخواست اريكسون اگر.است مشهور بدانها او كه اوصافي برخلاف درست صفاتي يعني بدانيم
كلك خبري كنفرانسهاي در بخواهد تورد از اينكه جاي به بايد دهد انجام اصولي كار يك
و فصل اين بازيهاي تمام فيلم و برود اسپانيا به تا واميداشت را او بكند را مكمنمن
روشني مدارك چنان او گاه آنكند جمعآوري را مادريد رئال در انگليسي نابغه گذشته فصول
.ميداد تغيير او به نسبت را نظرش كه ميآورد دست به مكا فوتبال غناي از
بخوانيم ، بيفايده انگلستان براي را مكمنمن و كنيم نگاه طرفه يك اگر است غيرمنصفانه
اصلي تيم در مكا كه حقيقت اين.است بوده نامهربان مكمنمن با انگلستان اصل در كه چرا
.باشد او كار كيفيت بودن پايين معناي به الزاما نميتواند ندارد جايي رئال
اعتبار صاحب خود پست در يك هر كه ميكنند بازي بزرگي هافبكهاي رئال ميدان ميانه در
از 4 يكي ماكهلهله كه حالي در هستند دنيا بازيكنان بهترين فيگو و زيدان.هستند جهاني
و گوتي و آرژانتين استعدادهاي بزرگترين از يكي كامبياسو.دنياست نخست دفاعي هافبك
.هستند بالا كلاس بازيكن دو سولاري
ملي تيم در مزبور بازيكنان تمام.نيست متوسط حتي يا كوچك مادريد رئال در بازيكني هيچ
و آرژانتين پرتغال ، فرانسه ، مثل تيمهايي در ميشوند ، محسوب اصلي مهرههاي جزو كشورشان
.ميكنند بازي اريكسون انگلستان از زيباتر و جذابتر مراتب به كه اسپانيا
جناح مشكل ميتواند آماده مكمنمن يك كه دارند عقيده جزيره فوتبال كارشناسان از بسياري
او كه بود هنگامي و ليورپول در مكا بازي دوران بهترين كه حالي در كند حل را انگلستان چپ
فيگو همين حالا.ميداد انجام فيگو حركات به شبيه حركاتي راست نفوذي بال يك بهعنوان
.كرده سد را رئال اصلي تركيب به مكا ورود راه
فقدان از دقيقا ديديم ژاپن در گذشته تابستان كه ملالآوري انگلستان كنم يادآوري بايد
وضوح به و بودند بازگشته مصدوميت از تازه بكام و داير.ميبرد رنج مكا مثل مهرهاي
به خود با را آماده مكاي نشد حاضر اريكسون نامشخص عللي بنابه اما بودند ، ناآماده
.ببرد شرقدور
و دارد را رئال با قهرمانان ليگ قهرماني دو سابقه او.نيست معمولي هافبك يك استيو
گذشته ، نيمكتنشيني به برنابئو در او ساله سه حضور دوران بيشتر كه شرايطي در اتفاقا
به گرانبهايي تجربه چنين از صحبت وقتي.داشت نقش مستقيما مزبور قهرماني دو هر در مكا
نگاهها فرضي استعدادهاي نام كردن مطرح با نميتواند اريكسون مثل كسي ديگر ميآيد ميان
.سازد منحرف ديگر سوي به را
براي مناسبي بسيار كنايه انتخاب اين.بود نيكيبات جامجهاني در انگلستان هافبك بهترين
و باشد غيرخلاق و زحمتكش دفاعي هافبك يك ميانياش مرد بهترين كه تيمي.ماست بحث موضوع
.باشد سالم فوتبال سمبل نميتواند نميآيد چشم به اصلا اسكولز مثل خلاقي بازيكن عوض در
وجود اين با كرده ، تغيير بسيار آنفيلد در پرخاطرهاش دوران به نسبت مكمنمن روحيات
بود گذارده برجاي خود از بريتانيا مطبوعات در كه را معصومانهاي تصوير آن توانسته هنوز
.كند حفظ
به كارلوس روبرتو با واحد آن در ميتواند.دارد دوستداشتني و فراگير شخصيتي او
مورد اسب درباره فاولر رابي با زدن گپ به همراه تلفن وسيله به و بپردازد خوشگذراني
دست پايدار صلحي به پيرامونش متناقض شرايط با عجيبي شكل به مكاشود مشغول علاقهاش
.كند بهانهجو و رفتار بد را او حاشيهنشيني دارند انتظار همه كه حالي دريافته
پررازورمز غريبهاي او.دارد برنابئو اهالي با دوستانه و متين كاملا رفتاري مكمنمن
غريب وجهه دو هر بر مسابقه زمين خط سوي دو هر در سكوتش و دارد غريب معصوميتي كه است
.گذاشته مثبت تاثير بودنش معصومانه و بودن
قفس در شدن محصور از هرگز كودكانهاش چهره آن با كه خارجي اين اسپانياييها نظر از
واژه.است غريب فرشته يك مادريديها براي مكا.است ايمان و صبر مظهر نمينالد ، ذخيرهها
وقتي نيز شده آورده مادريد رئال اينترنتي سايت در مكا توصيف در كه "جنتلمن" انگليسي
البته.ميكند جلوه نامانوس و غريب مكا شخصيت همانند ميشود تلفظ اسپانيايي يك توسط
مادريد در او بانكي حساب به كه درشتي رقمهاي.نميگذرد بد ما قصه استيو به هم آنقدرها
يك مكادادهاند قرار دنيا پردرآمد فوتباليست ده زمره در را مكمنمن ميشوند سرازير
بار هر كه آنچنان ساخته ، برپا مادريد اعياننشين محله در پرزرقوبرق اشرافي زندگي
حتي.ميكشد زبانه حسادتشان آتش ميبينند را اسپانيا در او زندگي از گوشهاي انگليسيها
احمقانه كاري را ابري هميشه انگلستان به بازگشت كه شده شايع مكا از دروغين نقلقولهايي
بعضي گرفتن ناديده و پاشها و ريخت همين در مكمنمن اسطوره ضعف نقطه.ميكنند عنوان
تناقض در بريتانيا مطبوعات در او معصومانه تصوير با وقتي خصوص به كه است اخلاقي ضوابط
از او منتقدان دست به خوبي بهانههاي و ميگذارد عمومي افكار بر بدي تاثير ميگيرد قرار
كه طور همان _ مادريد رئال هواداران و است خوشگذراني شيفته مكا.ميدهد اريكسون جمله
طوري به _ كنند تحسين را خارجيها غيرطبيعي عادت يا رفتار هر كه اسپانياييهاست عادت
.ميكنند استقبال جذابيت يا هوش عنوان تحت او حاشيهاي شيطنتهاي از باور غيرقابل
چشمان جلوي برنابئو در امروز مكمنمن استيو اگر.نيست معمولي باشگاه يك مادريد رئال
يا سبكسرانه را او رفتار اين نبايد ميخرامد حريصتر عكاسي دوربينهاي و هواداران حريص
همپاي كه دارد ، را خودش خاص فوايد و كاربري ستاره هر رئال مجموعه در.كرد قلمداد شخصي
مطرح "فوتبال رسانه" مثل جديدي عرصههاي در فوايد و كاربريها اين مدرن فوتبال تعريف
يك.است بوده خاص و عام شهره قديم از مادريد رئال معظم باشگاه گزينشي سيستم.ميشوند
ميكنيد صحبت مادريد رئال از وقتي.يابد راه مجموعه اين به نميتواند معمولي بازيكن
سمبل سال سالهاي كه داريد نظر در را نهادي بلكه نميزنيد حرف فوتبال باشگاه يك از تنها
دوران خارجه وزراي از يكي قول به مادريد رئال.است بوده اروپا در اسپانيايي جامعه
هم هنوز و است بوده بيستم قرن مياني دهههاي در اسپانيا سفير بهترين فرانكو ، خودكامگي
بازيكن يك رئال به ورود براي.ميشود محسوب اسپانيا كشور شاخصههاي مهمترين از يكي
اوليه انتخاب از پس مراحل اين تازه كند عبور بيشماري آمادگي و فني آزمونهاي از بايد
محدود مراحل همين به گزينش وجود اين با.ميگيرد صورت باشگاه مديران توسط مزبور ستاره
.است مادريد رئال پيراهن و نام به بازيكن يك تعهد ميزان آزمودن بعدي خوان در.نميشود
را آن واقعا بتوان كه نيست چيزي تعهد كه چرا است خارجي يك براي خوان دشوارترين اين
مادريد رئال كنترل در اسپانيا فوتبال تاثيرگذار رسانههاي كه آنجا از.كرد اندازهگيري
يك ندارد آنها با سازگاري سر بازيكن يك كه برسند نتيجه اين به باشگاه مقامات اگر هستند ،
فراهم شدنش اخراج زمينه هواداران توسط او طرد با و ميكنند تبديلش خائن يك به شبه
.ميآيد
ستاره يك به شدن تبديل امكان شود داده تشخيص مثمرثمر كه بازيكني مقابل نقطه در
طلايي عصر از شرايط چه اگر.نيست مستثني قاعده اين از هم مكمنمنمييابد را رسانهاي
براي كه بود او لطف به اما يافته تغيير بسيار سو اين به هشتاد دهه در بوتراگئو اميليو
.يافت رواج برنابئو در سمبلسازي بار نخستين
رئال به وفادار حال عين در و محبوب موفق ، بازيكن يك تمامعيار الگوي كه بوتراگوئنو
باشگاه به وفاداري براساس را ستارههايشان چگونه كه داد نشان مادريديها به بود مادريد
.كنند رتبهبندي
بزرگي بازيكنان بينالمللي موقعيت به بسته گاهوبيگاه ارزشگذاري جديد سيستم اين در
كلي طور به اما گرفته صورت دخلوتصرفهايي سيدورف كلارنس و مياتوويچ شوكر ، داوور چون
هواداران _ "مادريديستا" دليل همين به.برخيزد مخالفت به آن با علنا نتوانسته كس هيچ
به را خود دين ميكنند تن بر را رئال سفيد پيراهن كه كساني دارند دوست _ مادريد رئال
.بپردازند آن جلال و شكوه
جهاني اعتبار داراي كه هم قدر چه هر فيگو و زيدان مثل نوابغي كه است دليل همين به
ميآيند حساب به خودشان و باشگاه اصلي مالكان كه هواداراني اين براي موظفند باشند
آتش و آب به و كردن بازي درگيرانه شايد دو اين سطح در ستارههايي برايكنند خودنمايي
با دقيقه طول 90 در را بيبديلشان هنر و تكنيك مجبورند آنها اما نباشد ضروري چندان زدن
چنين با.دارند نگاه راضي را هواداران تا نمايند تلفيق سختكوشي و تلاش از جلوههايي
رفتار در اينكه مگر باشند داشته دوست را ماكا نميتوانند "مادريديستا" احوالي و اوضاع
.باشند ديده خاص هنرمندي و ظرافت او
خاص شيطنتهاي هم گاهي و ميشود روبهرو هواداران با اشرافزادهها مثل گاهي مكمنمن
رئال پيراهن به خاص ارزش هنرمندانه واكنشهاي اين دوي هر.ميزند سر او از پسربچهها
.ميكشند رخ به را معمولي بازيكنان ساير با او تفاوتهاي و ميبخشند
كشورش ملي تيم به محبوبشان مكاي كه كنند درك نميتوانند رئال هواداران خاطر همين به
.نشود دعوت
اين به توپ با و ميانداخت پايين را سرش ليورپول سرخ پيراهن با مكمنمن كه روزهايي آن
نفر به را توپ و ميكرد دريبل را نفر سه او كه روزهايي آن.گذشته ميخراميد سو آن و سو
به او نگاه و بازي شيوه آمده رئال به مكا كه سال 1999 از.شده سپري ميكرد واگذار چهارم
.شده اساسي تحول دچار فوتبال
.بود ملي تيم ثابت عضو يك و نداشت هم را حاضر حال تاثيرگذاري قدرت از نيمي او درگذشته
قدرت كه است بازيكني منمن مك.كند تجديدنظر او مورد در جدا بايد اريكسون گوران اسون
دادن پاسخ و زمين كنار گرههاي كردن باز استاد اودارد زمين در بالايي همكاري و همفكري
دفاعي حفره عمق به روح يك مثل ميتواند مكا.است حملات حين در اول موج پاسهاي به
.ميكند تعقيب را حريف يار خودي قدم هجده محوطه تا حتي گاهي و كند نفوذ حريفان
پنج هفتهاي مكا كه حقيقت بدين اما نيست ثابت او كه ميكنند ادعا توردگريپ و اريكسون
ميكند ، تمرين فوتبال تكنيسينهاي بهترين زيرنظر و جهان ستارههاي بزرگترين كنار در روز
رئال ستارههاي جمع در بار كه 116 داشته را افتخار اين مكا حتي.نمينمايند اعتراف
.بدرخشد آنها همسان و كند بازي
هفته هر او كه داشت انتظار ميتوان آيا پس.راست يا چپ كناره ميكند؟ بازي كجا مكا
يا گذشته فصل قهرمانان ليگ فينال در.سازد نيمكتنشين را زيدان و فيگو مثل بازيكناني
فريب در خود ناب استعداد و آمد زمين به فيگو جاي به او رئال _ بارسلونا بزرگ دربي هنگام
انگليس فوتبال كارشناسان از بسياري حتي و اريكسون.گذارد نمايش به را حريف دفاع دادن
هستند شخصيتي و غنا چنين صاحب انگليسي معاصر بازيكنان از كداميك كه بپرسند خود از بايد
.است كرده ماندگار دنيا باشگاه پرافتخارترين در فصل سه از بيش را مكا كه
انگلستان از خارج را فصل يك حتي نميتوانند آنها.بگذريم اوون و اسكولز و جرارد از
بكام؟.بگذرانند
.دارد مزيت هم بكام بر جهاتي از مكمنمن اما.بتواند او شايد.است جواهر يك او
مكا.بكام ساقهاي در تا ميخورد چشم به مكا ساقهاي در بيشتري بسيار ظرافت و جذابيت
ياد به را دانماركيها و بربايد را اسپانياييها دل ميتواند همزمان كه است انگليسي يك
او حال اين با.است لاتيني هنرمند يك و انگليسي جنتلمن يك مكابيندازد لادروپ برادران
بازي باشد لازم كه زمين جاي هر در دقيقه ميتواند 90 و نميرود راه زمين در بكام مثل
در.رسانده ثمر به رئال براي مهمي بسيار گلهاي اما نيست قهاري گلزن مكا بله.كند
و هستم انگليسي يك من.بارسلونا مقابل نوكمپ 2002 جهنم در و قهرمانان 2000 ليگ فينال
به بايد اما دهم قرار هم روبهروي را بريتانيا فوتباليستهاي بهترين از تن دو نميخواهم
ربوده ، ما برتر ليگ از را سبقت گوي اسپانيا لاليگاي كه همانطور.كنم اعتراف نكته يك
نتوانستهام هرگز من.ربوده انگليسيها از را جزيره تكنيكي فوتباليست شاخصترين هم رئال
بگويم ميتوانم تنها.بفهمم را اريكسون مثل كساني انتقادات مقابل در او سكوت اصلي علت
.نميآورد زبان بر چيزي ولي ميداند را چيز همه كه مياندازد هملت ياد به مرا او كه
ورزش حاشيه
پيشتاز مصدوميت *
.از ديزر - وال جهاني جام مسابقات سري در يكشنبه روز اتريشي اسكيباز ابرهارتر ، استفان
اميد گرفته ، پيشي خود رقباي همه از مسابقات از مرحله اين تا كه وي.شد مصدوم زانو ناحيه
نامهاي به ديگر دواسكيباز با ابرهارتر بر علاوه اتريش.ميشود محسوب اتريش تيم اول
دورههاي قهرمان ماير هرمان.است كرده شركت مسابقات اين در شيفرر آندرياس و كروئل كلاوس
را خود جاي آن از پس و شد مصدوم موتورسيكلت با تصادف علت به سال 2001 تابستان در پيش ،
آن از جهاني جام مسابقات در پيروزي بعد 15 به اكتبر 2001 از ابرهارتر.داد ابرهارتر به
آزمايشات نخستين از پس او معالج پزشك.است فصل همين به مربوط پيروزي كه 5 كرده خود
پيست به زودي به زياد احتمال به و نميرسد نظر به جدي خيلي او زانوي مشكل كه كرد اعلام
به ساله اسكيباز 33 اين بازگشت منتظر هفته اين اسكي ، دوستداران تمامي.گشت خواهد باز
گردد؟ باز او است ممكن آيا ميپرسند خود از و هستند ديزر - وال
برميگردد نساجي *
.ميگردد قرباني دنبال به دربهدر فوتبال در آن از حاصل بحران و اقتصادي مشكلات ظاهرا
بتواند تيم اين تا شود حل قائمشهر نساجي باشگاه مشكلات است قرار كه بود آمده خبرها در
برق بحران از پس اندكي تقريبا مازندران نساجي مشكلات.گردد باز اوج روزهاي به هم باز
.بكشد كنار ليگ از بود نزديك كه شيرازي تيم همان شد نمايان شيراز
اما دادهاند مشكلات اين رفع براي مساعد قول نساجي تيم ادارهكننده مسئولان كه چند هر
و فوتبال.است دوانده ما فوتبال بطن در عميقتري ريشه اقتصادي مشكلات غول ميرسد نظر به
تقديرنامه يك يا بخشنامه يك با كه دارد عظيمي سرمايهگذاري به نياز ما ورزش كلي بهطور
و است زده را ورزشها از بسياري خانه در مرگ بگوييم اگر نباشد اغراق شايد.نميشود حل
.ميكنند زندگي سختي به محدود رشته چند فقط
در كه برد پي ميتوان است بهتر رشتهها بقيه از هنوز فوتبال در اوضاع كه پيشفرض بااين
به علاقهمندان.خواند را ورزش كل فاتحه ميتوان فوتبال تيمهاي در بحران ظهور صورت
اظهارات طبق كه تيمي دارند ، خاطر به را نساجي مردمي تيم خوش روزهاي حتما فوتبال
.دارد قرار بحران آستانه در حالا و نپرداخته را بازيكنانش حقوق است ماه چند مديرانش
.كنيم دعا نساجي ماندن زنده براي
تحقير پروژه ادامه *
اين بازيهاي تمام در تيم اين برميدارد قدم شكست نوار روي همچنان بلژيك شارلرواي تيم
استعداد با جوان سه اوضاع كه ديد بايد حال.آورد دست به را پيروزي يك نتوانسته حتي فصل
در حضور زمان در كه بازيكناني.است حالي چه در يزداني و مهدوي اماميفر ، يعني ما فوتبال
مورد هواداران سوي از حداقل و ميگذاشتند تيمشان بر بسياري تاثير خودمان داخلي ليگ
قعر در كه ميشود يافت تيمي كمتر جهان سراسر در روزها اين اما.ميگرفتند قرار تشويق
وخيم شرايط حال هر به.باشد داشته همراه خود با نيز را طرفدارانش و ببرد سر به جدول
دست از را ملي تيم هم كه دارد تيم اين ايراني بازيكن سه براي را ضرر بيشترين شارلروا
حتي مطمئنا.آورند دست به جديدي اعتبار آن بر تكيه با كه ندارند چيزي هم و دادهاند
.ندارند خسته و فرسوده رفتههاي فرنگ استخدام به تمايلي چندان هم داخلي تيمهاي
بدنها فرار *
.است كرده سرايت نيز ورزش عرصه به بدنها فرار بگوييم است بهتر يا مغزها فرار ظاهرا
طور اين كه مجلس ورزش فراكسيون رئيسه هيات عضو رضازاده طاهره صحبتهاي از حداقل
مغزهاي فرار با مقابله براي راهكاري هيچ رضازاده خانم حرفهاي ميان از البته.برميآيد
مشكلات مملكت اين ورزش ارشد روساي و مديران كه است مدتها واقع در.نميشود ارائه ورزشي
است مدتها واقع در.نپيچيدهاند كند درمان را ورزش درد كه نسخهاي هيچ اما ميدانند را
شروع ورزش در را استراتژيك و اساسي و بنيادي كارهاي تا هستند قهرمان يك منتظر همه كه
.كند
درون از هشدارهايي *
صحبتهاي اينبار بدني تربيت سازمان به پرسپوليس عامل مدير غمخوار شديد حملات از بعد
اشاره بدني تربيت ادارهكننده مجموعه ناكارآمدي به نيز سازماني درون مسئولين از يكي
ايسنا با بدني تربيت سازمان توسعه و طرح معاون سيفالهي عبدالحسين مصاحبه در.داشته
است اين شده اشاره نكته نخستين.بود خواهد جالب قطعا خوانندگان نظر از كه هست مواردي
تصويري اصولا و.نيست دارا را مردم نظر مورد مختصات وجه هيچ به بدني تربيت سازمان كه
ناكارآمد روشهاي كه است اين مطلب اين فحواي.دارد ورزشكاران ذهنيات با متفاوت
يك در و ندارد دولتي طويل و عريض سازمانهاي ديگر از كمي دست نيز سازمان اين بوروكراتيك
بودجه به سيفالهي اشاره.است ناياب گوهري سازمان اين در لازم يكپارچگي و بهرهوري كلام
علاقهمندي كمتر كه است سالها واقع دراست صحيح كاملا نيز بدني تربيت سازمان ناكافي
زمينههاي از سريعتر بسيار بالقوه صنعت اين در سرمايهگذاري براي دولت و مجلس سوي از
خصوصي بخش و مردمي مشاركت سوي به حركت بعدي نكته اما.ميرسد اقتصادي شكوفايي به ديگر
روساي انتخاب شكل تغيير.نميشود توجهي آن به جديد مديران سوي از عليالظاهر كه است
شروع منتظر كشور ورزش جامعه هم هنوز حال هر به است مسئله اين مدعاهاي جمله از فدراسيون
اين انجام به معتقد هم بقيه اگر البتههستند سازمان رياست سوي از شده وعده اصلاحات
.باشند اصلاحات
اروپا ليگهاي بررسي
|
10_ايتاليا ليگ
ناتزيوناله اينتر |
آران
در اوآورد ارمغان به سياهها و آبي براي را قهرماني پنجمين سالها همين در مهآتزا
.گشت تبديل ميلان مردم همه جاودان اسطوره به و رساند ثمر به تيمش براي گل مجموع 248
.گرفت خود به را او نام مهآتزا مرگ از پس سال يك سنسيرو استاديوم در 1980 بعد سالها
لورنزي ، و آرمانو.بود همراه اينتر در ديگري ستارههاي ظهور با پنجاه دهه نخست نيمه
گئورگ نام به فداكار دروازهباني سرانجام و مجار نيرس سوئدي ، اسكوگلاند هلندي ، ويلكس
دو فوني آلفردو هدايت تحت تيم در ستارهها اين حضور با بود مشهور كاميكازه به كه يوگتزي
شصت دهه از ميشناسيم امروز كه اينتري اما.شد حاصل و 1954 سالهاي 1953 متوالي قهرماني
و باشگاه جديد رئيس آنجلوموراتي مديريت با سال 1964 در.شد خود مدرن دوره وارد كه بود
بدين ، فاچتي ، سارتي ، مثل بازيكناني درخشش با اينترميلان آرژانتيني ، هرراي هلنيو مربيگري
دست مهم اين به مادريد رئال دادن شكست با آنهاشد اروپا قهرمان سوارز و ماتزولا خائير ،
لقب تا كوبيدند هم در برگشت و رفت بازي دو در را آرژانتين اينديپندنت بلافاصله و يافتند
.بگيرند را جهان باشگاه بهترين
.بود نرآتزوري انتظار در ليگ قهرماني نهمين و اروپا پياپي قهرماني دومين آن از پس سال
نيمهنهايي در ليورپول تا رساند ثمر به سرنوشتسازي گلهاي اينتر مهاجم كورسو بار اين
بر اينتر پيروزي سنسير بهيادماندني شبي در و فينال بازي در.شود ايتاليايي غول مغلوب
.شد كامل شصت دهه اينتر اسطوره بعد فصل در ليگ قهرماني دهمين با.گرفت جشن را بنفيكا
.است مشهور "هررا طلايي عصر" به دوره اين
اينكه تا كرد سپري مربيگري نيمكت بر را ناموفق دوره يك برادرش هررا ، هلينو از پس
هفتاد دهه پايان تا.گرفت شكل (1970_ 71) فصل در نيتزي اينور توسط قهرماني يازدهمين
فصل در شهر قرمزهاي قهرماني با ولي بود شاهد را خود فوتبال ركود دوران از يكي ميلان شهر
دست به نرآتزوري قهرماني دوازدهمين سال 1980 در و درآمدند حركت به هم آبيها ،(78_ 79)
خواب از ميلان اوجگيري با همزمان ديگر بار اينكه تا رفت فرو خواب به دوباره اينتر.آمد
دست در را امور زمام موراتي آنجلو فرزند موراتي ماسيمو هشتاد دهه اواخر از.شد بيدار
بزرگ تحول نخستينآورد وجود به باشگاه ساختار در تغييراتي ميلان از تقليد به و گرفت
بازيكنان كنار در دو اين حضور با.بود تيم به برهمه و ماتئوس ژرمن ، بزرگ ستاره دو ورود
با (88_ 89) فصل در اينتر دياز و برتي بيانكي ، فري ، برگومي ، زنگا ، چون ايتاليايي بزرگ
توانستند آنها سال 1991 در.نمود خود آن از را اسكودتو سيزدهمين تازه ركوردي ساختن برپا
جام فينال در رم دادن شكست با هم آن شوند ، قهرمان اروپايي رقابت يك در سال از 26 پس
خبري ديگر اما كردند دفاع اتريش سالزبورگ مقابل در عنوان اين از نيز سال 1994 در.يوفا
.نشد آ سري در قهرماني از
عنوان دارنده كه باشگاه تاريخ بازيكن نخستين بهعنوان سال 1998 در برزيلي رونالدوي
به بارسلونا از انتقالش با كه او.گذاشت مهآتزا جوزپه به پا است ، فيفا سال بازيكن
خطوط زهردارترين از يكي ژوركايف ، همراه به بود كرده برپا پوندي ميليون ركوردي 16 اينتر
آخر بازي در ناداوري اثر بر اينتر فصل همان پايان در اما آورد ، وجود به را اروپا حمله
از كه رونالدو سال 2000 در.كرد واگذار حريف تيم به را قهرماني عنوان يوونتوس ، مقابل
مصدوم شديدا لاتزيو مقابل حذفي جام فينال بازي در نبود برخوردار هم مساعدي روحي شرايط
.ماند دور فوتبال از يكسال مدت به و شد
به (2001_ 2002) دوم فصل نيم از و گرفت سر از را تمرينات دوباره او تابستان 2001 در
قبلا كه "فاچتي جياچينتو" باشگاه اسطورههاي از يكي زمان همين در.يافت راه اصلي تركيب
ثبات اينتر ترتيب بدين و شد منصوب باشگاه مديريت سمت به بود مستحكم كناري دفاع يك
كتاب و بيحساب رفتوآمد شاهد باشگاه اين اخير سالهاي در كه بهخصوص كرد ، پيدا بيشتري
آمدن با.ميكرد شديدي افتوخيزهاي دچار را تيم مسئله همين و بوده زيادي ستارههاي
شكوهمند دوران تجديد به سياه و آبي هواداران اميد والنسيا موفق مربي كوپر ، رائول هكتور
.كرد واگذار يوونتوس به را قهرماني پاياني هفته در هم باز اينتر اما گرفت فزوني گذشته
آنها كه اتفاقي البته.شود وضعيتي چنين دچار اينتر نيز جاري فصل در ميرسد نظر به
اين كه بازگشته خود اوج دوران به ديگر بار ميلان و داده رخ داشتند را آرزويش پنهاني
بزرگ باشگاهي براي گرچه.شود اينتر يعني ميلان همشهري رقيب گرفتن انگيزه باعث ميتواند
تيمي تنها همچنين و نكرده سقوط ب سري به هرگز كه بوده تيمي تنها يوونتوس كنار در كه
چشم شود ، اروپايي جام يك و حذفي جام ليگ ، قهرمان همزمان فصل ، يك در توانسته كه بوده
و اينتر رقابت شدن گرم اخير دهه سه در حداقل ولي نيست جالب چندان رقيب اوجگيري به بستن
تحت (88_ 89) فصل در قهرماني از پس نرآتزوري.است شده قلمداد طرف دو هر سود به ميلان
.ميسوزد ديگر اسكودتوي يك تاب و تب در كه است سال تراپاتوني ، 13 هدايت
اسطورهها *
مهآتزا جوزپه
.ميشود قلمداد نرآتزوري اسطوره بزرگترين بود ميلان شهر در سال 1910 متولد كه او
براي كه بيحسابي گلهاي همچنين و اينتر به وفادارياش بالايش ، تكنيك خاطر به مهآتزا
كه مسابقهاي مجموع 408 در او.رفت نخواهد ميلان مردم خاطر از هرگز رساند ثمر به تيمش
عمده كه بود بدشانس كمي او البته.رساند ثمر به گل كرد ، 287 برگزار ايتاليا فوتبال در
او هم سياهها لباس حتي اما شد مصادف فاشيستها دوران با اينتر براي بازيگرياش سالهاي
جامجهاني قهرماني دو و اينتر با حذفي جام قهرماني يك و ليگ قهرماني دو.كردند تحسين را
كه گرفت نظر در هم را اين بايد البته.شده ثبت او افتخارات كارنامه در ايتاليا با
ستارههاي براي درخشش مجال اروپايي رقابتهاي هنوز كه ميكرد بازي دورهاي در مهآتزا
را او نام بعد سال و درگذشت سال 1979 در مهآتزا.بودند نياورده فراهم را او مثل بزرگتر
.نهادند سنسيرو استاديوم بر
|