رقيب نفوذ برچيدن سياست و آمريكا
نظم و سنت

رقيب نفوذ برچيدن سياست و آمريكا
نيروي بر تكيه جهت در متحده ايالات حاكم نخبگان تدبير اوج شده اتخاذ دولت توسط كه روشي
است روبهرو جهاني عرصه در آن با كه است چالشهايي تمام براي حلي راه عنوان به نظامي
پوينت وست افسري دانشگاه دانشجويان حضور در ژانويه 2002 در 1 بوش كه سخناني در
مشاهده كه زمان هر بازدارنده ، نظامي حملات انجام در خود دولت تمايل از او كرد ، ايراد
افسران به خطاب بوش.آورد عمل به حمايت است ، شده روبهرو چالش با متحد ايالات منافع شود
نيروي ماهيت و شكل در تغييراتي بتوان كه است اين مستلزم ما امنيت كه داشت اظهار جوان
زمان هر در و سريعا كه نظامي نيروي كنيم ، ايجاد ميكنيد رهبري را آن شما كه نظامي
آمريكاييها تمام كه است آن مستلزم ما امنيتباشد جهان نقاط سرتاسر در حمله آماده
از دفاع و آزادي از دفاع براي باشد لازم كه زمان هر در و بوده ثباتقدم با پيشگامو
.باشيم آماده بازدارنده اقدام يك براي بقايمان
بدون كه داده قرار بررسي مورد را كشور واشنگتن 60 دولت اخيرا كه افزود او
در تروريستي شبكههاي فعاليت وجودو كه چرا گيرند ، قرار حمله مورد بايد اخطار هيچگونه
.است رسيده اثبات به كشورها آن
سخنراني در بوش توسط كه است آنچه از فراتر شد ديكته ارتش افسران حضور در كه سياستي
و مستمر جنگ به كه زماني يعني.كرد ايراد ژانويه اواخر در خود جمهوري رياست سالانه
.خورد سوگند "شرارت محور" مقابل در بيامان
دادن قرار اولويت بر مبني دولت تصميم ميشد برداشت او سخنان از كه مفهومي اولين
آشكار شك با كه اروپايي تور از او بازگشت زمان ازاست عراق به حمله براي برنامهها
بنيادي اظهارات اولين وستپوينت در او سخنراني شد ، روبهرو متحده ايالات اهداف به نسبت
واشنگتن كار دستور كه اروپايي دولتهاي با مواجهه در او سخنان.است آمريكا جمهوري رياست
قرار سوال مورد را بغداد رژيم حذف در مداخله براي آمادهسازي بهخصوص نوين گرايي نظامي
موضوعاتي برگيرنده در سخنراني اين مفاهيم البته.داشت دفاعي و ضربتي جنبه بودند ، داده
آبستن خود سرانجام كه دارد متحده ايالات خارجي سياست در مهم تغيير از نشان كه است
.است جهان كل و متحده ايالات مردم براي اسفباري مفاهيم
هشدار تروريستي بيشتر حملات بودن اجتنابناپذير بر دولتي مقامات هفتهها براي
اين كسي اگر حتي.ميكند تهديد را آمريكاييها زندگي حملات اين اينكه بر مبني دادهاند ،
در دولت تمايل و هشدارها ميان آشكار پيوند و كند فرض مشروع را ترسناك هشدارهاي گونه
دهد ، كاهش را سپتامبر يازدهم به راجع افشاگريهايروبهرشد از عمومي افكار كردن منحرف
.باشد بازدارنده نظامي اقدام ممكن پاسخ تنها كه رسيد نخواهد نتيجه اين به وجود اين با
بر تكيه جهت در متحده ايالات حاكم نخبگان تدبير اوج شده اتخاذ دولت توسط كه روشي عوض در
روبهرو جهاني عرصه در آن با كه است چالشهايي تمام براي حلي راه عنوان به نظامي نيروي
.است
هدايت قرن نيم از بيش براي كه را متحد ايالات سياست استراتژيك چارچوب صراحتا بوش
دكترينهاي بر آمريكا دفاعي سياست گذشته قرن طي در":داشت اظهار بوش.كرد تكذيب ميشد ،
مستلزم جديد تهديدات اكنون هم اما بود ، كرده تكيه بازدارندگي يا و نفود سد يعني سرد جنگ
".است جديد دكترين
تروريستي شبكههاي برابر در متقابل عمل اصلي نفوذوعده سد سياست:كرد اضافه او
را جمعي كشتار سلاحهاي ديكتاتورهاي كه زماني.نميشود قلمداد ارزشمندي چندان ابزار
كنند تهيه خود تروريست متحدان براي را آنها مخفيانه يا و پرتاب موشك وسيله به ميتوانند
.ميدهد دست از را خود كارايي ديگر نفوذ سد سياست
شوروي جماهير اتحاد با خود روابط در متحده ايالات حاكم حزب توسط "نفوذ سد" سياست
دوم قدرت بزرگترين با شوروي جماهير اتحاد در حزب اينشد اعمال دوم جهاني جنگ متعاقب
نظامي نيروي همچنين و عظيم هستهاي زرادخانه از برخوردار كه شد روبهرو جهان صنعتي
عمل به حمايت ايدئولوژيي از واشنگتن اصلي دشمن اين ، بر علاوه.بود گسترده متعارف
در نفر ميليونها پشتيباني ولي شد ، تحريف مسكو استاليني بوروكراسي با گرچه كه ميآورد
.داشت خود با را دنيا سرتاسر
اوايل در را انقلابي اينترناسيوناليسم مسكو در حاكم بوروكراسي اين از پيش البته
اقداماتي شوروي جماهير اتحاد كه آنجا از وجود اين با.بود كرده تكذيب بلشويك رژيم دوره
اتخاذ شد ، ايجاد انقلاب 1917 در كه پيوندهايي از دفاع براي سرمايهها كردن ملي همچون را
قلمداد آمريكايي كاپيتاليسم بلندپروازيهاي براي تهديدي عنوان به را آن واشنگتن كرد ،
هر در خود منافع به نسبت را انقلابي چالش هرگونه متحد ايالات نخبگان رو اين ازكرد
.كردند تلقي گرفته نشات شوروي جماهير انقلاب از كه جهاني پيامد بهعنوان جهان گوشه
قدرتمندترين شوروي ، جماهير اتحاد و واشنگتن بين دوم جهاني جنگ پيمان شكست از بعد
بپردازند كشور اين با چالش به چگونه كه موضوع اين سر بر متحد ايالات حاكم حزب بخشهاي
بودند دموكراتها علاوه به تر ميانهرو خواهان جمهوري حزب ، اولين.شدند تقسيم حزب دو به
.جورج آمريكايي ديپلمات توسط بار اولين براي كه سياستي نفوذ ، سد سياست از حمايت با كه
جماهير اتحاد نفوذ "بازدارندگي" سياست فقط نه رقيب حزب.كردند حمايت شد ترسيم كنان.اف
زدن پس و زدن عقب سياست يا و " roll back" سياست از عوض در بلكه نكرد پشتيباني را شوروي
.ميكرد حمايت
درصدد حزب دو هر.مباني و اصول سر بر تا بود تاكتيكها سر بر حزب دو اين بين جدال
ابزارهاي از خود مشترك ، هدف اين به رسيدن براي ولي بودند ، شوروي جماهير اتحاد فروپاشي
.ميكردند متفاوتاستفاده
حمله به مشابه و مجدد پاسخگويي شورويتوانمندي اتحادجماهير شد مشخص كه اين از بعد
كه زماني و گرفت خود به ناپذيري سازش حزب دو ميان تمايز است ، داشته را آمريكا هستهاي
از بعد چين مقابل در هستهاي سلاحهاي از استفاده در را مكآرتور ژنرال پيشنهاد ترومن
جنگ كرد ، تكذيب را كردند عبور ( Yalu) رودخانه از نوامبر 1950 در نيروهايچيني اينكه
ايالات كه بود آن نشانگر هستهاي رفتار گزينش ترك.رساند خود اوج به را جدال اين كره
اتخاذ كند ، تهديد را چين شورويو جماهير واقعي موجوديت كه را نظامي اقدام هرگونه متحده
كه مادامي حتي بود ، پذيرفتني تشنجزدايي حتي يا و نفوذ سد سياست كه چند هرنميكند
متحد ايالات بينالمللي سرمايه گسترش براي را موقعيتهايمساعد جهاني اقتصاد شرايط
كندي تصميم با جدال ايننشد فصل و حل كاملا حاكم نخبگان داخل در جدال اما كرد ، ارائه
طول در كه شد تشديد كوبا موشكي بحران نظامي حل راه به نسبت ديپلماسي حل راه پيگيري در
زماني ويتنام جنگ ديگردر بار تقسيمات اين.داشت دنبال به را جمهور رئيس ترور سال يك
هستهاي سلاحهاي جمله از خود كامل نيروي كارگيري به از متحد ايالات نظامي نيروي كه
.آورد فراهم را حاكم گروه نگراني موجبات كرد خودداري
نخبگانحاكم در زني پس يا rollback سياستهاي دهه 1970 در اقتصادي بحران شروع با
تحريك با دههواشنگتن پايان در سرانجام و شد برخوردار بيشتري قدرت از متحده ايالات
در ناتوانكنندهخونين جنگ به را شوروي جماهير اتحاد نيروهاي اسلامي بنيادگرايان
.واداشت افغانستان
گسترده و مستمر نظامي نيروي ساخت به واشنگتن ريگان ، دولت توسط قدرت دستگيري به با
رشته يك همزمان كشور كهاين است حالي در اين و ورزيد مبادرت شوروي جماهير اتحاد عليه
نيكاراگوئه ، گرانادا ، تا لبنان از را استعماري نيمه كشورهاي در نظامي ازمداخلات
.ميكرد تعقيب پاناما و السالوادر
ميگذرد ، آن قدمت از دهه يك از بيش كه شوروي جماهير اتحاد فروپاشي زمان از
آنان.است شده اساسي تغييرات دستخوش متحد ايالات در حاكم محافل خارجي سياست چشمانداز
ايالات بلامنازع نظامي برتري از استفاده در فرد به منحصر فرصت يك به فزاينده طور به
.يافتهاند دست استراتژيك منابع و بازار زمينه در كشور اين تسلط در موانع حذف براي متحد
تشديد با جهان ، نقاط از دربسياري كم مقياس با نظامي بيشمار مداخلات از جداي دهه 1990
رغم شد آغاز صربستان و عراق عليه كه عمدهاي جنگهاي با همراه متحد ايالات نظاميگرايي
خود اوج به تروريسم عليه جنگ بر مبني بوش نامحدود اظهارات با فرآيند اين.است خورده
خود كه است جهان در خشونت مجدد شكلگيري در گام نخستين تنها افغانستان در جنگ.رسيد
.است جهان در متحد ايالات امپرياليسم هژمونيك تلاش براي دليلي
تفكر" و نيست مناسب ديگر بازدارندگي و نفوذ سد سياستهاي كه اين بر مبني بوش سخنان
اين.است فراميليتاريست قديمي تفكرات از پشتيباني نشانگر خود شود جايگزين بايد "جديد
راه تنها روسيه ، ساله چالش 50 مورد در همواره كه است آمريكا راست جناح افراطگرايي نگاه
اين بر عناصر اين اكنون هم.ميآورد عمل به حمايت آن از و ميديد نظاميگري در را حل
.است شده برداشته راه سر از نظامي قدرت از استفاده در گذشته محدوديتهاي تمام كه باورند
بهترين انتظار كه اين در نميتوانيم ما":است داشته اظهار پوينت وست دانشگاه در بوش
به نميتوانيم و آوريم عمل به حمايت دوستانمان و آمريكا از باشيم داشته را نتيجه
كشتارجمعي و هستهاي سلاحهاي تكثير عدم منع پيمانهاي رسما كه ديكتاتورهايي اظهارات
تا بمانيم منتظر ما اگر.كنيم ميپردازنداتكا آن نقض به مرتبا سپس و ميكنند امضا را
بدي عواقب امر اين و بكشيم انتظار زيادي مدت بايد كند ، عينيتپيدا كاملا تهديدات اين
".است بازدارنده حملات در حل راه تنها كه كرد تصديق بايد عوض در داشت ، خواهد
قوانينبينالمللي ، كلي چارچوب طرفدارياز سياستجديد اين نفوذ ، سد سياست از جداي
براي تلاش هدفش كه دوم جهاني جنگ از بعد دوره در شده ايجاد مربوطه وساختارهاي پيمانها
.ميكند تكذيب را بود ديگر جهاني فاجعه از اجتناب
بين در سياسي افكار تكاندهنده زوال از بازتابي گسيخته ، عنان ميليتاريسم سياست اين
به بينالمللي سياستهاي و عملي ديپلماسي در تدبير هرگونه.است آمريكا حاكم نخبگان
و سوالات تمام و شده انگاشته ناديده متحده ايالات منافع پيشبرد در ابزارهايي عنوان
رهيافت اين مفاهيم واقع در.ميشود حل نظامي نيروي از جانبه يك استفاده با مشكلات
.داشت خواهد دنبال به اسفباري نتايج
كشمير مناقشه سر بر پاكستان و هند بين نظامي رويارويي تشديد از خود سخنان در بوش
كشتار نگراني و تهديد كه هستهاي نظامي دوقدرت بين موازنهاينياورد ميان به سخني
نتيجه امر اين شك بدون.باشد داشته قرباني ميتواند 14ميليون و دارد دنبال به را جمعي
.تروريسماست عليه جنگ بر متحدمبني ايالات سياست مشهود
استقرار كه ادعايي شدو منجر قارههند شبه بيثباتيكل به افغانستان به تهاجم
يازدهم حادثه مسئول كه افرادي از دسته آن تنبيه هدف با متحد ايالات آتش قدرت گسترده
ايالات نظامي عملياتهاي.شد بدل مضحكي نمايشنامه به فزايندهاي طور به بودند سپتامبر
حكومت داشتن نگه زنده براي كه افغانستان در متحد
روستاييان و كشاورزان نابودي باعث ميكردند ، فعاليت رقيب سركردگان عليه نشانده دست
.شد منطقه اين در نگونبخت
خاورميانه منطقه كل در بيثباتي باعث كه اين از جداي متحد ايالات نظامي اقدامات
ساحل فلسطينياندر مقابل در خود بازدارنده حملات شروع در اسراييل براي را زمينه شد ،
اقدامات و تروريسم بروز باعث نهايت در متحد ايالات اقدامات اين.آورد فراهم غربي
.ميشود تروريستي
زير را "تروريسم با جنگ" اصطلاح به واقعي اهداف كه افرادي از دسته آن به خطاب بوش
.است شر و خير بين ديگر عبارت به يا و "بد و خوب بين جنگ" آن كه كرد اظهار ميبرند سوال
كه چرا است نزاكت از دور يا و غيرديپلماتيك اندازهاي تا امر اين كه باورند اين بر برخي
و صحت كه چرا مخالفم عقيده اين با من.نگريست قضيه اين به بد يا خوب لحن با نميتوان
شهروندان دادن قرار هدف مورداست مشابه مكاني و زمان هر در و فرهنگ هر در اخلاقي اصول
قوانين نقض و اشتباه جا همه در و همواره زنان عليه خشونت و خونريزي و قتل براي بيگناه
در متحد ايالات استراتژيك و سودمند منافع كه اين مجرد به است ذكر به لازم.است بشر حقوق
بيش جان ويتنام با متحد ايالات جنگ.ميآيد در تعليق حالت به اخلاقي اصول صحت باشد خطر
توسط هوايي حملات در كه بودند غيرنظامياني آنها بيشتر كه گرفت را انسان ميليون سه از
بار صربستان و عراق عليه كشور اين اخير عملياتهاي در.شدند عام و قتل كشور اين سربازان
هدف هوايي حملات طريق از بيدفاع نظاميان غير كه چنانشد پايمال اخلاقي اصول اين ديگر
پايگاه كه باور اين با افغانستان در مداخله در كشور اين سربازان امروز و گرفتند قرار
كودكان و زنان جمله از غيرنظاميان كشتار به ملزم است مستقر آنجا در طالبان و القاعده
.هستند
آشكار مشكل اين به باشد خوب و بد بين نزاع بر مشتمل خارجي سياست كه ادعا اين حماقت
چنين در و برميآيند خود دشمن دادن جلوه شيطاني درصدد نيز ديگران كه دارد اشاره
ديد از پاكستانيها شك بدوناست جدي آن شدن شعلهور يا و جنگ بروز مشابهي ، زمينههاي
بنيادگرايان ديد از كه همانطوري درست.ميشوند محسوب شيطاني و بد هندويي ميهنپرستان
ابزارهاي از باشد لازم هم اگر و طرد اخلاقي لحاظ از هندو آيين مرز ، ديگر طرف در اسلامي
رشد ، حال در تهديد اين مورد در بوش سخنراني.ميكنند استفاده آنها نابودي براي هستهاي
چنين و كند آغاز نزديك آينده در را جديدي نظامي خطرپذيري بايد دولت كه است آن از حاكي
در پي افشاگريهاي از عمومي افكار كردن منحرف براي دولت تمايل با مدت كوتاه در حملهاي
.مييابد افزايش سپتامبر ، يازدهم حملات به راجع FBI ، CIA هشدارهاي به راجع پي
با مواجهه كهدر كند مي ارائه دولت از تصويري فزاينده طور به افشاگريها ، اين
با كه رويه اين.است داده قرار اولويت در را تروريسم تحركات تنها كنوني ، مشهود خطرهاي
و گرفت صورت شد دنبال افغانستان در متحده ايالات نظامي مداخله براي پيشين برنامههاي
جنگ براي موجه دليل ايجاد منظور به حمله تداوم امكان آيا كه شد آشكار سوال اين باعث
خير؟ يا دارد وجود
توسط شده ايجاد شديد اقدامات عليرغم كه است آن از حاكي اخير انتخابات اين ، بر علاوه
و افزايش براي دولت رسانههاي تلاش و قريبالوقوع تروريستي حملات درباره دولتي مقامات
در رشد روبه تهديد سوي از آمريكا مردم چشمگير اكثريت نگراني بزرگترين وطنپرستي ، تحريك
قرار بعدي مرحله در تروريسم و جنگ واقع دراست زندگيشان استانداردهاي و شغلي زمينه
.دارد پي در جمهوريخواه حزب براي را انتخابات نوع هر سقوطدر پتانسيل امر اين.دارد
ريشههاي عنانگسيخته ميليتاريسم سياست به برگشت مدت ، كوتاه ملاحظات گونه اين وراي
فزاينده اجتماعي و اقتصادي سياسي ، تضادهاي با امر اين.دارد خود با را بيشتري بنيادين
و "ياغي كشورهاي" با نه كه هستند مشكلاتي قدرت در حاكمان پاسخگويي توانايي عدم و داخلي
ايجاد كاپيتاليسم سيستم خود در بنيادين تناقضهاي با بلكه تروريستي كوچك گروههاي يا
.است مانده پنهان نحو بهترين به رسانهها چارچوب در بوش سخنان به پاسخ.شدهاند
چالش به براي گفارت و داشل كلينتون ، الگور ، يعني دموكرات حزب سران از كسي هيچ
ساله تكذيبچارچوب 50 بردن سوال زير يا بازدارنده حملات در خواستههاي اين طلبيدن
.نكردهاند اقدامي متحده ايالات خارجي سياست
از يك هيچ در سوال اين جواب كرد؟ خواهد متوقف را بوش دولت آتشافروزي اين كسي چه
نزاع.است كارگر گروه دوش بر پراهميت و خطير وظيفه آن.نميشود يافت سياسي نهاد بخشهاي
مردم و كارگران با هماهنگي در آمريكايي كارگران مستقل بسيج طريق از تنها تروريسم عليه
آنها سياسي نمايندگان و مالي كاپيتاليسم نخبگان عليه و بينالمللي سطح در ديده ستم
.يافت خواهد تداوم
وون بيل و نورف ديويد:نويسنده
سرداري محمدرضا:ترجمه
نظم و سنت
بخش واپسين _ هايك فون هاي انديشه به نگاهي
كه دليل اين بهاست پرهزينهاي امر آزادي كه ميگويد آزادي از دفاع ادامه در هايك
دفاع رقابتي آزاد فضاي از سرمايهداري هيچ.نيست خوشايند و مطلوب امر فيالذاته رقابت ،
چند وقتي":ميگويد اسميت آدام.است انحصاري شرايطي دوستدار سرمايهدار.نميكند
رقابت كه هستند توطئهاي دنبال آنها چون باشيد ، مواظب ميشوند ، جمع هم دور سرمايهدار
طرفداري ازرقابت ، دفاع كه ميكنند فكر عكس بر ايران در ".كنند تبديل انحصار به را آزاد
آزاد رقابت و سرمايهدار چون نيست ، چنين عنوان هيچ به كه صورتي در ;است سرمايهداري از
آزادي از دفاع و انساني شان از دفاع آزاد رقابت از دفاع.نميگنجد اقليم يك در ذاتا
معناي به ليبراليسم بلكه نيست ، سرمايهدار از طرفداري هايك ، ليبراليسم پس.است بشريت
كه است عجيب.است قانون و اصول حكومت معني به ليبراليسم است ، بشر حقوق و بشريت از دفاع
منفي پسوندي مانند را ليبراليسم ولي هستند قانون حكومت و قانون مدافع عدهاي ايران در
در واژه اين كه كردهاند مخدوش را ليبرال مفهوم چنان آن ميبرندو كار به مخالفانش براي
.ميرود كار به "وبار بيبند" و "بيغيرت" ،"بيگانهپرست" معادل ايران مطبوعاتي فضاي
نقل را چيني ضربالمثل يك هايك.است اصول به پايبندي و باغيرت معني به ليبرال اتفاقا
خود آزادي هم انسانها ميدهند ، دست از را خود معناي واژهها وقتي":ميگويد كه ميكند
".ميدهند دست از را
آزادي اين از كه نظمي به و است معتقد اقتصاد آزادي به هايك كه ميكنم عرض پايان در
منتج
برنامهريزي نظم هر از برتر را نظم اين كار و است قائل علمي احترام و ارج شود ، مي
.ميداند شدهاي
را هايك انديشههاي و اساسي مطالب غنينژاد دكتر و فولادوند دكتر چون ديهيمي ، خشايار
هايك انديشههاي نقد مختص جلسهاي است قرار چون طرفي ، از و كردند مطرح اجمال حد در
نكاتي جلسه ، ادامه درباشم داشته هايك انديشه بر نقدي كه ميدهم ترجيح من باشيم ، داشته
با من صحبتهاي حدودي تا ميكنم تصور و ميكنم عرض ماندهاند ، ناگفته خودم نظر به كه را
هايك انديشه انسجام خاطر به بيشتر همپوشاني اين باشدو داشته همپوشاني شده گفته مطالب
ثابت اساسي هسته يك از حوزهها تمام در هايك ، بحثهاي كه است دليل بدان ايناست
همان از رگههايي نوعي به معرفتي ، و اجتماعي اقتصادي مباحث در لذا و است بهرهمند
.ميبينيم را اساسي انديشه
اين شد مجبور هايك كه شد چه.ميكنم شروع هايك شناسي شناخت ريشههاي با را بحثم
كه است "علم ضدانقلاب" اسم به كتابي هايك ، آثار اولين از يكي.كند تدوين را نظري دستگاه
;بود شده داده رواج روشنگري نهضت توسط كه انديشههايي عليه بود واكنشي واقع ، در
معتقد و شد پايهريزي كنت آگوست توسط اجتماعي علوم حوزه در مثال براي كه انديشههايي
.است استفاده قابل هم اجتماعي علوم در و است بشري معرفت نهايت پوزيتويستي انديشه كه بود
اعتقاد هايك ، نظر به.است مخالف "باوري علم" با اما ندارد ، مخالفتي علم با هايك
و علوماجتماعي روش بين هايك ، نظر بهاست فاحش معرفتي خطاي يك علم ، به چرا و بيچون
تفاوتها اين به توجه بدون انديشمندي اگر.دارد وجود زيادي روشي تفاوتهاي طبيعي ، روش
علم ، انقلاب ضد كتاب در اواست رفته خطا راهي به برآيد ، مفاهيم تبيين و تحقيق صدد در
ما طبيعي علوم در مينويسدكه وي كتاب ، اين در.برميشمارد را تفاوتها اين مبسوط طور به
در تكرار قابل آزمايشها و هستند آزمايش قابل حتي كه داريم سروكار مشخصي بسيار مسائل با
تعميم قابليت حتي و برسيم متكثر دادههاي به ميتوانيم لذا ;هستند متفات مكان و زمان
قابل همه براي و باشند همه دسترس در ميتوانند طبيعي علوم اطلاعات بنابراين ، .داريم
توسطما علوم اين وقايع چون نداريم ، امكاني چنين ما اجتماعي علوم در ولي هستند ، وصول
اين.باشيم داشته آنها چگونگي و شرايط در دخالتي نميتوانيم لذا.نميآيند وجود به
و است ناممكن اينها تكرار و ميآيند پديد خودانگيخته شكل به - هايك قول به - وقايع
.است غيرممكن تقريبا اجتماعي پديده يك در دخيل عوامل تعيين
الگوي روي از را اجتماعي علوم الگوي خواستهاند كه انديشمنداني تمام هايك ، نظر به
از.بود خواهد ناكارآمد معرفتي چنين به تكيه و رفتهاند خطا به كنند ، تهيه طبيعي علوم
اينها و ميكند تقسيم (غيرمصرح و مصرح)شده ذكر دسته دو به را معارف هايك كه اينجاست
ميرود ، شمار به كلاسيك اساسي انديشههاي از يكي كه خودانگيخته نظم طرح براي را زمينه
بشر معرفتي تنوعات و تعاملات اين از ناشي كه است نظمي خودانگيخته ، نظم.ميكنند فراهم
فضاي يك معادل نبايد را نظم اين كه گفت بايد خودانگيخته ، نظم مورد در امااست
عامليت دخالت كه است اين خودانگيخته نظم از ما منظور چون.كرد فرض اصول بدون آنارشيستي
و است نكرده طراحي را آن قبل از كسي هيچ و است بوده صفر آن ، در گروهي يا انساني فردي
.است آمده بهوجود آزاد فضاي يك در شده انجام تعاملات نتيجه در فقط
مرور به كه خودي به خود و سنتي مكانيسمهاي سري يك آزاد ، فضاي هر در است معتقد هايك
دسته ايندارد وجود هستند ، سليم عقل موافق و آمدهاند بيرون موفق آزمون بوته از زمان
هايك ، نظر مورد برانگيخته نظم.دارند نام "رفتاري قواعد" هايك ، انديشه در مكانيسمها ، از
در.برساخته خودانگيخته نظم -برآمده 2 خودانگيخته نظم -ميكند1 پيدا تبلور سطح دو در
كه نظمي يعني.ميشويم مواجه برآمده خودانگيخته نظم با اول مرحله در اجتماعي ، متن هر
به از بعد اما.است انساني تعاملات محصول فقط و است نداشته وجود آن در دخالتي نوع هيچ
نظم اين ميگيرد ، انجام نظم اين كردن نهادينه منظور به كه كوششهايي نظم ، اين آمدن وجود
در نظمي نوع هر مبناي هايك ، نظر به پس.ميكنند تبديل برساخته خودانگيخته نظم به را
باعث وجه هيچ به نظم ، نوع اين كردن نهادينه.باشد برآمده خودانگيخته نظم يك بايد جامعه ،
شكوفاشدن در تسهيل باعث بلكه نميشود ، استعدادها ماندن عقيم و پيشرفت راه كردن سد
حد از بيش تاكيد همين.ميشوند برآمده خودانگيخته نظم گرفتن سامان تسريع و استعدادها
متهم محافظهكاري به را او منتقدانش كه است شده باعث برآمده خودانگيخته نظم بر هايك
به و اعصاراند طول در نشده تصريح معارف عصاره همان سنتها كه است معتقد هايك وليكنند
شما اشتباه كه ميگويد منتقدان اين جواب در هايك.نيستند انكار قابل دليلاصلا اين
وضع قوانين از اطاعت به را انسانها ميتوانيد سنتها ، حذف با ميكنيد فكر كه است اين
خودشان شما ، برنامههاي از فارغ انسانها كه است حالي در اين.كنيد وادار خودتان شده
.هستند شده پذيرفته سنتهايي و انديشهها حامل
|