شرق واكنش غرب پيشرفت
بسيار مطالب خود تفكرات و آزمايشها و مشاهدات طريق از اسلام دنياي محققين و دانشمندان
شاگرد وسطي قرون اروپاي تمدن علوم ، و هنرها اكثر در.افزودند جهان موجود علوم بر مهمي
بود آن به متكي و اسلام جهان
:اشاره
است پژوهشگراني جمله از خاورميانه مسائل متخصص و اسلامشناس شرقشناس ، ;لوئيس برنارد
در.بنگرد اسلام جهان مسايل و واقعيتها از برخي به مستند و علمي نگاهي با تا كوشيده كه
مواجهه چگونگي تاريخي واقعيتهاي به استناد با تا خواسته لوئيس ميآيد ، پي از كه مطلبي
.بگذارد بررسي و ارزيابي به مدرن تمدن گسترش و پيدايي رابا مسلمانان
اين خاورميانه ، در خصوص به اسلام ، جهان مردم كه است درازي مدتهاي شد؟ اشتباهي چه
به است ، غرب با آنان رويارويي از برانگيخته كه پرسش اين طرز و محتواميكنند را سوال
همه كه كرد آگاهشان بار اولين براي كه آنچه و رويارويي اين حدود و زمان و شرايط با نسبت
كه طرزي و سوال اين شكل آنكه از فارغ ولي.است متفاوت نيست ، درست خودشان جامعه در چيز
جواب هم و سوال هم كه نيست شكي باشد ميانگيزد ، چه بر كه را ياجوابهايي ميشود پرسيده
.همراهاند افزايش به رو عصبانيت حتي و فوريت و نگراني با اخيرا خصوص به
قرنهاي برايدارد وجود عصبانيت و مشغوليت گونه اين براي خوبي دلايل واقع در
در اسلام مسلمين ، برداشت در.بود جهان در پيشرفت و تمدن جلودار اسلام دنياي متمادي
برداشت گونه اين.ميپنداشتند كفار سرزمين را اسلام مرزهاي ماوراي و بود تمدن خود واقع
از بعضي حتي و هند و چين و رم و يونان مانند هم ديگر تمدنهاي را ديگران و خود از
.داشتهاند هم اخير تمدنهاي
قروني در يعني مدرنيته ، طلوع و باستان عهد آغاز بين فاصله در اسلام جهان ادعاي اين
البته مسلمانان زمان آن در.نيست توجيه بدون ميگويد ، وسطي قرون آن به اروپا تاريخ كه
را متمدني كمابيش جوامع مسيحي ملل در يا و هند يا چين در هم ديگر ملتهاي كه بودند آگاه
از و بود دوردست چين اما بود اسلام به شدن باز حال در هند هاي دروازه.بودند داده تشكيل
قابل رقيب تنها كه چون بود خصوصي به اهميت داراي مسيحيت ولي نبود موجود كافي اطلاع آن
شمار به جهاني قدرت يك عنوان به رقيبي طور همين و جهاني مذهب يك عنوان به اسلام ملاحظه
الهي هدايت با جهاني قدرت و بود اسلام آن از خدا كلام مسلمانانآخرين باور در.ميآمد
.ميگرديد اسلام دنياي آن از رفته رفته
دائما كه بود بيزانس امپراتوري با مترادف مسيحيت وسطاي قرون مسلمانان ، اكثر براي
كاملا سال 1453 در تركان وسيله به قسطنطنيه فتح با بالاخره و ميشد ضعيفتر و كوچكتر
آفريقا دور سرزمينهاي مثل تقريبا اروپا دورتر سرزمينهاي زمان اين در.رفت بين از
نه كه مردمي -ميشدند پنداشته بيدين و وحشي مردمش كه تاريكي و دور مناطق -ميشد محسوب
دو هر برايخام مواد و بردگان جز به البته كرد وارد يا و آموخت ميشد چيزي آنان از
ادغام خلفا امپراتوري در روزي كه بود اين سرنوشت بهترين جنوبي و اروپائيانشمالي دسته
.يابند دست تمدن و دين به ترتيب اين به و شوند
مسلمانان و نبود واقعيت از دور چندان جريان اين اسلام ظهور از پس هزاره اولين براي
با مسلمين سپاهيان (ميلادي)هفتم قرن طول در.بخشند كامل تحقق را آن كه كوشيدند دفعات به
اين.كردند فتح را شمالي آفريقاي و مصر فلسطين ، سوريه ، ، سرزمينهاي عربستان از پيشروي
.بودند مسيحيت قلمرو از جزيي موقع آن تا همگي عربستان و ايران از غير مناطق
جنوب به سپس و پرتغال و اسپانيا به آفريقا شمال از اعراب قواي ميلادي هشتم قرن در
به گرفتند را سيسيل جزيره نهم قرن در و شدند متصرف را مناطق اين و شدند حملهور فرانسه
و شده تايبر رود وارد سيسيل از اعراب بحريه قواي سال 846 در.شدند وارد نيز ايتاليا خاك
متقابل حمله اولين براي مسيحيان يافته سازمان اتحاد اولين باعث اين.شد فتح رم و اوستيا
.انجاميد مسلمانان ضد بر صليبي به موسوم جنگهاي به كه شد اعراب ضد بر موثر
بيرون سيسيل از مسلمانان يازدهم قرن آخر تا.بود موفقتر مسيحيان سلاحهاي اروپا در
وارد اسپانيا به مسلمانان كه اين از پس سال هشتصد تقريبا يعني سال 1492 در و رفتند
هجوم راه و انجاميد موفقيت به اسپانيا گيري پس باز براي مسيحيان طولاني تلاش شدند ،
از را اروپا مسيحيان ديگري خطرات حال عين در ولي.كرد باز را آسيا و آفريقا به مسيحيان
كردند فتح را روسيه تاتارها و 1240 سالهاي 1237 بين شرق دركرد مي تهديد مسلمانان جانب
شرقي اروپاي نقاط اكثر و روسيه.گرويدند اسلام به او ايل و تاتار خان سال 1252 در و
خود نتوانستند روسيه مردم پانزدهم قرن پايان تا و درآمد اسلام فرمان زير به اين بنابر
تركهاي وسيله به مسلمين حملات موج سومين بين اين در.كنند آزاد تاتارها سلطه از را
را (قسطنطنيه) كنشانشيبول روسيه قديمي شهر.كردند فتح را آناتولي آنان.شد آغاز عثماني
مورد را اروپا قلب و كردند اشغال را آنجا و شدند حملهور بالكان جزيره شبه به و گرفتند
.دادند قرار تهديد
انواع و كيفيت و سطح لحاظ از مقايسه قابل ديگر تمدن يك اسلام ، فقط قدرت اوج در
محدود و محلي صورت به واقع در چين تمدن ولي.بود چين البته آن و بود اسلام با موفقيتها
اطراف به حدودي تا چين تمدن.ماند باقي نژادي گروه يك و شرقي آسياي يعني منطقه يك به
آورد بوجود جهاني تمدن يك مقايسه در اسلام.خودشان نظير مردمي به فقط ولي شد صادر خود
.بود قارهها از فراتر گفت توان مي حتي و بينالمللي و نژادي چند و مليتي چند كه
اسلام.داشت قرار محكمي پايههاي در خود از آنان برداشت و مسلمانان ديد قرنها تا
و اروپا به حمله حال در همزمان اسلام سپاهيان -بود دنيا نظامي قدرت بزرگترين نماينده
از بسياري ستد و داد.بود نيز جهان اقتصادي قدرت اولين اسلام.بودند چين و هند و آفريقا
جريان در آفريقا و اروپا و آسيا در ارتباطات و تجارت گسترده شبكه طريق از تجاري اقلام
و غذايي مواد از بسياري تبادل و اروپا از پشم و ميشد ، وارد آفريقا از طلا و برده.بود
.ميگرفت انجام آسيا متمدن كشورهاي با محصولات ديگر
به.بود يافته دست بشري تاريخ در تمدن هنر و علم سطح بالاترين به موقع اين در اسلام
و تازه اكتشافات ايران و يونان باستان ، خاورميانه از رسيده ارث به مهارتهاي و دانش
حساب دهدهي سيستم و چين از كاغذ تهيه طرز و استفاده مثلا شد ، اضافه ديگر نقاط از مهمي
.كنيم تصور دو اين از يكي بدون را فعلي ادبيات و علوم كه است مشكل.شد هندوستانوارد از
.شدند ادغام دررياضيات هندي اعداد سيستم آن بار اولين براي كه بود اسلامي درخاورميانه
اين كه آنهايي نه احترام به امروز به تا و شد منتقل غرب به سيستم اين ميانه خاور از
شناخته عربي اعداد نام به آوردند اروپا به را آن كه آنهايي بلكه كردند اختراع را سيستم
آزمايشها و مشاهدات طريق از اسلام دنياي محققين و دانشمندان غني ارثيه اين بر. ميشوند
وسطي قرون اروپاي تمدن علوم ، و هنرها اكثر در.افزودند مهمي بسيار مطالب خود تفكرات و
به ميتوانستند عربي نسخههاي طريق از اينها مثلا.بود آن به متكي و اسلام جهان شاگرد
دوره از قبل حتي.يافت تغيير رابطه اين مرتبه يك ولي.بيابند دست يوناني قديم متون
"نو يادگيري" آغاز با و بودند كرده بزرگي بسيار پيشرفتهاي به شروع اروپاييها رنسانس ،
دنياي فرهنگي حتي و صنعتي و علمي ميراث و كردند بزرگي بسيار پيشرفتهاي (New Learning)
.گذاشتند سر پشت را اسلام
با متون كه ترجمه بزرگ جنبش.ماندند بياطلاع جريانات اين از مدتها تا مسلمانان
بود داده قرار زبانان عرب دسترس در سرياني پارسيو ، يوناني زبانهاي از را ارزشي
تا.بود ناشناخته آنان براي كلي به تقريبا اروپا جديد علمي متون و كرد پيدا خاتمه
.بود شده ترجمه خاورميانه زبانهاي از يكي به اروپا طبي كتاب يك تنها هيجدهم قرن اواخر
سال 1655 در چهارم محمد سلطان به كه سفليس درباره شانزدهم قرن از بود كتابي اين
قولي به آن اصل كه بيماري اين.مهماند مسئله اين تاريخ هم و موضوع هم.بود شده تقديم
نام به عربي و فارسي و تركي زبانهاي در و آمد اسلام دنياي اروپابه از است ، آمريكا از
از غير به.جست فرنگي چاره بايستي فرنگي مرض براي كه است اين واضح.شد مشهور فرنگي مرض
كنند ، جلب را مسلمانان توجه كه آن بدون تقريبا صنعتي انقلاب و ديني اصلاح رنسانس ، اين ،
محسوب غرب مرزهاي آنسوي بيتمدن كافران بياهميت كارهاي جزو مسلمين نظر از و گذشتند
ميآمدند نظر به كارآمدتر و پختهتر بسيار خاوردور شرقي مرزهاي كافران مقايسه در.شدند
.نداشت صحت ديگر ولي بود دقيق و صحيح بسياري مدت كه بود برآوردي اين و
طول كمي اوقات بعضي ولي ميآموزند وضوح به نبرد صحنههاي معمولا را تاريخ درسهاي
سال در اسپانيا در مورها كامل شكست.شود فهميده خوب دروسي چنين كامل معني كه ميكشد
.بودند بزرگي پيروزيهاي زمان همان در اسلامي تاتارهاي تسلط از روسيه شدن آزاد و 1492
موفقيت امر اين در و كردند تعقيب اصليشان سرزمينهاي تا را خود قبلي اربابان هم روسها
رسيدند خزر درياي سواحل به روسها سال 1554 در آستاراخان فتح باكردند كسب بزرگي بسيار
را درازمدتي فراگرد ترتيب بدين و رفتند پيش سياه درياي شمالي تاسواحل بعدي قرن در و
حكومت زير در آسيا مسلماننشين مناطق از بسياري مستعمرهسازي و تصرف به كه كردند شروع
و دوردست مرزهاي در اتفاقات اين سرزمينهاياسلام قلب در ولي.انجاميد روسيه امپراطوري
چنان آن بالكان در ترك سپاه پيشرفت و صليبي جنگهاي در اسلام قبلي فتوحات با مقايسه در
.ميرسيد قطعي نظر به مسيحيان شكست و اسلام مرتب پيشرفت.نميآمدند نظر به مهم
مسايل از فارغ هيچوقت روم ، مسيحي امپراطور يعني خود ، همتاي مانند عثماني سلطان
رومي همتاي از زمينه اين در عثماني سلطان.نبود خود موفقيت براي سياسي رقباي و داخلي
همسايه دو اسلام دنياي در عثماني سلطان قرن 16 شروع و قرن 15 خاتمه در.بود موفقتر خود
همسايه.ميكردند حكومت سوريه بر و داشتند قاهره در پايتخت كه مصر مملوك سلاطين:داشت
مخصوص مذهبي جنگجويي و شده متحد جديدي سلسله حكومت تحت تازگي به كه بود آن ايران شرقي
آذربايجان اهل زبان ترك شيعه (15241501) صفوي اسماعيل شاه سلسله اين موسس.داشت را خود
را ايران مناطق تمام هفتم قرن در اعراب وسيله به ايران فتح از پس بار اولين براي كه بود
شيعه بود مذهبي رهبري نظامي ، و سياسي رهبر يك از بيش شايد كه او.آورد در حكومت يك زير
آسياي سنيهاي از را ايران مذهبي منطقه ترتيب اين به و قرارداد مملكت رسمي مذهب را
.كرد متمايز روشني به بود سني هم آن كه عثماني امپراطوري از غرب در و شرق در هند و مركزي
.كردند مقابله مذهبي رهبري و سياسي تفوق در عثماني سلاطين با صفوي شاهان مدتي براي
نظامي برخورد به خود همسايه دو هر با كرد حكومت تا 1520 از 1512 كه اول سليم سلطان
با جنگ در ولي داشت ناتمامي ولي ملاحظه قابل موفقيت صفوي شاه با مقابله در.برخاست
امپراطوري به ملحق را آن حكومت تحت سرزمينهاي و مصر و كرد كسب كامل پيروزي مملوك سلطان
امپراطوري سفير.ماند باقي خصمانه اكثرا رقابت در و جدا همچنان ايران اما كرد عثماني
را اروپا كه بود ايران از تهديد و خطر فقط كه داشت اظهار حد اين تا حتي استانبول در روم
عثماني كه وقتي:داشت عقيده وي.داد نجات عثماني امپراطوري وسيله به عنقريب فتح از
به را خود توجه تركها آنوقت -آن با اتحاد در چه و غلبه در چه -كند حل را ايران مساله
.كرد خواهند فتح را اروپا و ميكنند معطوف غرب
قرن تا ايرانيها و عثمانيها.بود بيجا شد معلوم كه آنطور (روم سفير) باسبك ترس
ممالك براي خطري ديگر كه بجايي تا كردند تضعيف را يكديگر و جنگيدند هم با همچنان نوزدهم
به عثماني عليه بر اروپا و ايران بين اتحاد ايده شانزدهم قرن اوايل در.نداشتند ديگر
پنجم شارل امپراطور به اسماعيل شاه كه پيامي در.شد پيشنهاد صفوي اسماعيل شاه وسيله
نميشوند متحد هم با عثماني امپراطوري با مقابله براي اروپايي قدرتهاي اينكه از فرستاد
كه 5 سال 1529 تا را اسماعيل شاه پاسخ امپراطور و نشنيدند را ندا اين.كرد تعجب اظهار
.نداد ميگذشت ، شاه مرگ از سال
-بزرگ سليمان سلطان -سليم سلطان جانشين حكومت تحت و بود بيحركت ايران مدتي براي
مجارستان در سال 1526 در كه بزرگي پيروزي.رسيدند اروپا در جديدي فتوحات به عثمانيها
در وين تسخير در موفقيت عدم.گشود در 1529 وين محاصره اولين براي را راه شد تركها نصيب
كشاكش آغاز اين و شكست نه شد تلقي امر اين در تاخيري عنوان به طرف دو هر طرف از موقع آن
به توانستند مسيحي قدرتهاي آنجا و اينجابود اروپا قلب بر تفوق طولاني و بزرگ
سال در پتراس خليج در يونان در لوپانتو دريايي جنگ آن مهمترين كه يابند دست پيروزيهايي
در مسيحيت تمام.گرفتند جشن بزرگ بسيار پيروزي مانند را واقعه اين اروپا در.بود 1571
شد انگلستان پادشاه اول جيمز بعدا كه اسكاتلند پادشاه پنجم جيمز.كرد شركت شادماني اين
.سرود مناسبت اين به بالايي بلند شعر خود كه بود آمده هيجان به آنجا تا
به راجع عثماني ناوگان ارشد فرمانده ;پاشا كاپودان گزارش تركيه رسمي بايگانيهاي در
هدايت تحت امپراطوري ناوگان":است خط دو حاوي فقط گزارش اين.است محفوظ لوپانتو نبرد
چه ولي ".كرد پيدا گرايش ديگر سوي به خدا خواست و شد درگير كثيف كافران ناوگان با الهي ،
به اگركم بسيار واقع در كه است اين جواب آمد؟ وجود لوپانتوبه نبرد پي تفاوتيدر
عقبگرد لوپانتو جنگ كنيم توجه منطقه آن در نظامي قدرت اصولا يا دريايي بزرگتر قدرت
گفتوگويي در را وضعيت اين.شد جبران سرعت به كه بود عثماني امپراطوري براي كوچكي بسيار
وزير از سليم سلطان.كرد مشاهده خوبي به ميتوان او اعظم وزير و دوم سليم سلطان بين
جواب است؟ حد چه در لوپانتو شكست از پس عثماني ناوگان بازسازي مخارج كه ميپرسد اعظم
از را كشتيها همه بخواهيم اگر كه است چنان آن امپراطوري ثروت و قدرت كه است اين وزير
اين در.ميتوانيم بسازيم ، حرير از را بادبانها و ابريشم از را بندها و طناب و نقره
براي لوپانتو كه ميرساند را معنا اين خوبي به ولي باشد شاعرانه اغراق كمي شايد البته
بوداپست در هفدهم قرن در.نميشد محسوب مخالفي موج جز شرق براي ولي بود بزرگي امداد غرب
سواحل به شمالي آفريقاي از دريايي راهزنان و ميكردند حكومت ترك پاشاهاي هنوز بلگراد و
بازار به اسير جنگي غنايم عنوان به و ميكردند حمله گاهي ايسلند حتي و انگليس
.ميبردند الجير بردهفروشان
.شد كشاكش اين در مهمي عامل ديگر بار ايران هفده قرن اوايل و شانزده قرن اواخر در
برادر دو خود پايتخت در ازبكستان در پيروزي از بازگشت از پس سال 1598 در اول عباس شاه
نامههاي آنان پيشنهاد با شايد و پذيرفت حضور به را شرلي رابرت و آنتوني نام به انگليسي
ونيز حاكم و انگلستان ملكه جمله از اروپا حاكمان و شاهان ساير و پاپ براي دوستانهاي
شرلي برادران كه بود اين در بيشتر ، اهميت ولي نداشتند چنداني بازده نامهها اين.فرستاد
سالهاي بين.كردند كمك عباس شاه ارتش سازماندهي و تجهيز به ديگر اروپاييان از بعضي و
.يافتند دست متعددي پيروزيهاي به ايرانيها و بودند جنگ در عثماني و ايران و 1612 1602
.كرد اتريش با صلح به مجبور سال 1606 در را تركها بالاخره شرق در نافرجام كشمكشهاي
تمام.است اهميت داراي جنبه چند از شد امضا سال آن در كه ترك سيتوا قرارداد
اين كه صورتي در ميكردند ، ديكته استانبول در خود پايتخت از تركها را قبلي قراردادهاي
مهمتر شايد و شد امضا طرف دو مابين دانوب رود در جزيرهاي در بيطرف سرزمين در قرارداد
معمول رسم موقع آن تا.بود پاشا عنوان با اتريش امپراطور شناختن رسميت به چيز هر از
فكر كه عناويني با يا تركي پايينتر عناوين با را اروپايي حكام كه بود اين عثماني
.ميكردند خطاب است اروپايي القاب ميكردند
مهارتهاي بعضي از ولي مينگريستند غربيان به تحقير نظر با مسلمانان كه اين وجود با
پيروزيهاي كه صليبي جنگهاي اوايل همان از.نبودند بياطلاع رزم و اسلحهسازي در آنان
شدند حريف جنگافزارهاي از بعضي برتري متوجه مسلمان جنگجويان شد ، مسيحيان نصيب چشمگيري
ساختن به را جنگي زندانيان و اسرا آنها.گرفتند فرا درسهايي سرعت به مساله اين در و
استخدام به را غربيان ديگر و غربي حقوقبگير سربازان و گماشتند نظامي استحكامات و دژها
قرن چند طي در مرتبا و شد شروع جنگي وسايل و اسلحه ترافيك همچنين.درآوردند جنگي صنايع
بودند ، شرقي جنوب اروپاي در پيشروي حال در عثماني تركان كه موقعي حتي.بود فزوني به رو
از ميخواستند خود ناوگانهاي و ارتش براي لوازم و مهمات از كه آنچه ميتوانستند همواره
حتي يا و كنند استخدام را اروپايي كارشناسان يا بخرند اروپايي مسيحي تهيهكنندگان
درگيري عنوان به امروزه كه آنچه.آورند دست به اروپايي مسيحي بانكهاي از مالي پشتيباني
كه وقتي تا مسايل اين از هيچيك ولي.دارد طولانياي تاريخ ميشود خوانده سازنده
سلاطين.نداشت مسلمانان نظر و فكر طرز بر اثري ميرفتند جلو پيروزي با مسلمان ارتشهاي
بازرگاني دادوستد فقط را كار اين و ميخريدند نقد را جنگي مهمات و لوازم عثماني
از را جنگي توپ و دستي گرم اسلحه مانند اروپايي اختراع چندين بخصوص تركها.ميدانستند
به نسبت خود برداشتهاي در اينكه بدون دادند قرار مصرف مورد و گرفتند اروپاييان
.دهند تغييري اروپاييان
از يكي پاشا لطفي شانزدهم قرن در.بود شده پيدا هم معترض صداي چندين اين وجود با
آورد مضمون اين به را نكتهاي خود نامه در بازنشستگي موقع در عثماني سلطان اعظم وزراي
اين براي و بهترند كافران آب روي ولي است فاتح زمين روي مسلمانان سپاه ميرسد نظر به كه
از ديگر هفدهميكي قرن در.نكرد گفته اين به توجهي كسي.كرد چارهجويي بايد مساله
كشتيهاي تردد افزايش و تعداد از كه نوشت كتابي حاشيه در طالب عمر نام به عثماني امراي
.ميرود منابع آن از خطر احتمال و است نگران آسيا آبهاي در انگليسي و هلندي پرتغالي ،
دارد ادامه
لوئيس برنارد:نويسنده
تدين خسرو:ترجمه
|