بازنده ژنرال
فلسطين آب با سازي شهرك
عرب گراي آرمان پرنس
جهان حاشيه
بازنده ژنرال
از عراقيها شدن رانده بيرون از پس
حمله جلوي كه شد خزرجيموظف كويت
بهجاي اما بگيرد را عراق بهداخل آمريكاييها
شد معارضين با بهمبارزه ناچار دفاع |
|
فتاحزاده عباس:ترجمه
كوچكي شهر در واقع خود خانه در بسته كراوات و دارد تن به شلوار و كت كه حالي در ژنرال
كه تلويزيون.ميزند پك خويش مارلبوروي سيگار نشستهبه تلويزيون مقابل كپنهاگ حومه در
جنگل ميان از كه ميدهد نشان را بزرگ گوزني بسته نقش الجزيره شبكه آرم آن گوشه در
نگاه هنگام دانمارك در بغدادي مرد اين.ميجود را درختان تنه و كرده حركت برف از پوشيده
كه است شتري انگار ميكند احساس و ميافتد خودش ياد به برف ، در افتاده گير گوزن به كردن
.است آورده در شمال قطب نزديكيهاي از سر
وضعيت كه است لحظههايي اينها.مينشاند لبهايش گوشه را تلخي لبخند تلويزيون صحنههاي
يك به بود ، صدام ارتش مرد قويترين زماني او.ميكند يادآوري وي به را حقارتآميزش
حالا اما داشت ، حضور خاورميانه صحراهاي متعدد نبردهاي در و ميداد فرمان سرباز ميليون
پنجره از كه هنگامي است داده وي به اجتماعي مددكاري اداره كه ميكند زندگي خانهاي در
.مينمايد رخ مقابلش دانمارك جزيره بزرگترين گرفته و سرد منظره ميكند ، نگاه بيرون به
كه چيزهايي تنها.نيست عراق در زندگي يادآور زيادي چيزهاي او اتاقي دو خانه در
شرقي غذاهاي بوي و ژنرال همسر سياه چادر:هستند اينها بياورند ياد به را عراق ميتوانند
باشكوه دوران يادآور هم چيز يك تنهاميشود پخش آشپزخانه از ظهر از بعد طول تمام در كه
اتاق ديوار بر قبل سالهاي از هم عكسي نوهاش چهار و فرزند سه عكس كنار:است سابق
كرده آغاز را ارتش در خود ترقي او كه زماني و يونيفورم در را خزرجي عكس اين.است آويخته
.ميدهد نشان بود ،
ايران عليه جنگ طيبرد در به سالم جان بسياري نبردهاي از ژنرال و افسر مقام در خزرجي
وي انتقاد با كويت جنگ برعكس.ساختند ملي قهرمان يك به بدل را او عراق رسانههاي
همين.بيندازد خطر به هم را خود جان انتقاد اين براي شد حاضر خودش قول به و شد روبهرو
عراق جنوب به شيعه معارضين با نبرد براي و شده تبعيد نوعي به تا شد باعث انتقادها
.رفت پيش هم مرگ آستانه تا حتي و شد زخمي شدت به آنجا در وي.شود فرستاده
اعدامش و بازداشت احتمال همواره مدت اين طول در و برد سر به خانگي بازداشت در سال پنج
خويش فرار براي ماه ، شش وي نگراني از سرشار دوره اين شدن سپري با.داشت وجود
بعد و سوريه تركيه ، به عراق شمال كردنشين مناطق طريق از آن از پس و كرد برنامهريزي
دولت مدتها.نبود باند جيمز فيلمهاي اپيزودهاي از يكي به بيشباهت كه كاري رفت ، اردن
ايالات حمايت يكباره به اما.ميدانست صدام از پس دوران براي مناسب فردي را او آمريكا
رژيم تغيير از خزرجي خاص تصورات ميتوانست امر اين دلايل از يكي.يافت خاتمه متحده
حمله خواهان اما ميكرد ، استقبال صدام بر آمريكاييها فشار از چه اگر وي.باشد بغداد
با بوش ميگويد ، وي ".هستم وطنپرست عراقي يك من":ميگويد خودش امروزنبود هم نظامي
هزاران:است چنين جنگ پيامدهاي خزرجي اعتقاد به.برميگزيند را اشتباه راهي نظامي حمله
جنگ يك ميماند ، باقي سم به آلوده سال دهها مدت به زيست محيط ميروند ، مرگ كام به نفر
را كشور پيشبيني غيرقابل زماني تا آمريكايي اشغالگران و ميگيرد شكل مدت طولاني داخلي
بدون حالا اما دارد ، خودش خاص برنامههايي ساله مرد 64 اين.ميدارند نگه خود تسلط تحت
.ميكشد سيگار هم سر پشت و نشسته خانهاش مبل روي دهد انجام كاري بتواند آنكه
عنوان به وي عليه شكايتي نوامبر 2002 نوزدهم از.ميبرد سر به خانگي بازداشت در او
و كرده شناسايي را وي گذشته در كرد پناهندگاناست بررسي دست در بينالمللي جنايتكار
و ژنو كنوانسيون نقض به اكنون خزرجي.بودند كرده فاش مربوطه دستگاههاي نزد را او هويت
مثال بهعنوان.است متهم عراق و ايران جنگ طول در غيرنظاميان عليه جنگي جنايات به اقدام
.ميگيرد قرار توجه مورد خاصي ريزبيني با حلبچه كشتار در وي نقش
شيميايي علي
پسرعموي حسنالمجيد ، علي رهبري به صدام ويژه نيروهاي و است بيتقصير ميگويد خزرجي
اين اثبات براي وي.دادهاند صورت را كردها كشتار بود ، "شيميايي علي" به معروف كه صدام
مناطق آن براساس كه ميدهد نشان را (اسفند 1366) مارس 1987 مورخ صدام فرمان متن موضوع
را زمينه اين در كردها رهبران نامههاي او.ميگرفت قرار حسنالمجيد اختيار تحت كردنشين
.ميدهد نشانمان هم
كشور از نميتواند و باشد دسترس در بايد وي دارد ، ادامه خزرجي عليه تحقيقات كه مادامي
" است دانمارك نامش كه ميكنم زندگي بزرگ زنداني در پيش سال سه از":ميگويد.شود خارج
در ميتواند كوچك شهر يك كه را چيزيهايي تنها ميرود بيرون خانه در از كه هنگامي
سمت و گرفته قرار علوفهفروشي مغازه خانهاش چپ سمت.ميبيند دهد قرار ساكنانش اختيار
در چيز همه و چيز همه اما.ميشود ديده شده ، برداشت محصولش كه خالي مزرعهاي هم راستش
عراق در ريشههايم":ميگويد او.است شرق تداعيگر وي اعتقاد به عراق در جنگ آستانه
خاطرنشان وي ".باشد عراق به متعلق بايد ميكنم تنفس كه هوايي حتي و زندگي.هستند
بارزاني ، مسعود و طالباني جلال همچنين و عربي كشورهاي از دعوتنامه چندين كه ميكند
.است كرده دريافت عراق ، شمال در سابقش دشمنان
خود ميكند تلاش برف ميان در كه است بيابانگرد سگي مانند به مخالفان رهبري جاي به او
تف" بيرون به كاغذ دائما كه فاكسش دستگاه و الجزيره شبكه كمك با.دارد نگه زنده را
هزاران و تبعيدي نظامي صدها كه است مطمئن.ميكند حفظ وقايع بطن در را خودش ،"ميكند
را چيز همه بايد شود ، محكوم قتل به اگر اما.كنند اطاعت او از حاضرند عراق داخل در نفر
محكوم ابد حبس تا زندان سال پنج بين مجازاتي به وي احتمالا ميشود گفته.كند فراموش
از را خود توانسته بارها گذشته در زيرا نميدهد ، دست از را اميدش او البته.شد خواهد
اوج به سليمانيه نبرد كه جنگهنگامي جريان در.دهد رهايي نااميدكننده كاملا موقعيت يك
از و باخته را خود روحيه كاملا كه نيروهايي:ساخت ممكن ناممكن از او بود ، رسيده خود
شد ، منطقه وارد خزرجي كه هنگامي.شوند پيروز نبرد در توانستند بودند كم بسيار تعداد لحاظ
هفت تعدادشان كه نيروهاييبودند آنها مقابل در.بودند شدن تسليم آماده عراقي افسران
ميان از را ارتش عقبه كرد مبارزان هم سر پشت در و ميكردند حمله دائما و بود برابر
جاي به":گفت قاطعيت با و كرد جمع خود دور را عراقي درمانده فرماندهان او.ميبردند
پس.داد تغيير خود نفع به را جنگ وضعيت و كرد جمع را نيروها تمامي."ميكنيم حمله دفاع
ملي قهرمان يك به را خزرجي رسانهها و بازگشتند مرزها پشت تا مقابل نيروهاي هفته چند از
.ساختند بدل
هيچگاه":ميدهد هشدار خزرجي.ميشد محسوب ارتش براي كليدي تجربهاي سليمانيه نبرد
از كوتاهي بسيار مدت ظرف ميتواند ارتش اين وي گفته به ".نگيريد دستكم را عراق ارتش
عراقي نيروهاي":ميافزايد او.شود بدل پيروز ارتشي به زمينگير و ناتوان ارتش يك
چنين ".بزنند كنار را صدام كمي مدت ظرف قادرند خودشان حتي و كنند معجزه ميتوانند
.باشند آمريكا براي جدي هشداري ميتوانند ارتش از تمجيدهايي
او.برميگردد مسكو در سال 1971 زمستان به صدام با خزرجي ديدار و آشنايي اولين سابقه
.آورد پديد من در را مثبتي بسيار احساس زمان آن در صدام":ميگويد زمان آن يادآوري با
موقع آن ".ميكرد صحبت اصولي و خوب كاملا شكلي به و بود بالا درك قدرت با مردي او
وارد كودتا يك طريق از البكر حسن رهبري به آن از قبل سال سه و بود بعث حزب معاون صدام
كل ستاد رياست سمت از خزرجي عموي كه بود گرديده موجب رژيم تغيير.بود شده قدرت عرصه
وابسته عنوان به هم خزرجي خود.شود صادر اعدامش حكم و برود زندان به شده كنار بر ارتش
.بود شده فرستاده مسكو به نظامي
از كرد سعي مسكو از ديدارش جريان در او.داشت شوروي به سفري سالگي سن 34 در صدام بعدها
در نميتوانستتنها وي قابليتهاي با مردي ميگويد ، خزرجي.كند دلجويي ساله خزرجي 33
شام ميهماني به را خزرجي شوروي به سفرش روز آخرين طي صدام.بنشيند ميز اين پشت مسكو
مسكو در عراق سفير غذاخوردن وسط.بودند نشسته بزرگ ميز يك پشت همه شام هنگام.كرد دعوت
شما با دارند دوست رئيسجمهور معاون جناب":ميگويد گوشش در آرام و ميآيد خزرجي سوي به
.نميكند فراموش را آن گاه هيچ خزرجي كه افتاد اتفاق صحنهاي آن از پس ".كنند صحبت
همان درست _ ميدهد فشار پايين به را آن و ميگذارد او سر روي را دستش (صدام) حسين
بازوي خود ديگر دست با صدام.باشد داشته اربابش به نسبت خدمتكار يك بايد كه وضعيتي
هنگام صبح فردا كه بخواهم تو از اگر نزار ، رفيق":ميگويد و ميدارد نگه محكم را خزرجي
رفيق":ميدهد پاسخ خزرجي "ميدهي؟ انجام را كار اين بيايي ، من با هواپيما به شدن سوار
من و ميكنيد آزاد را عمويم شما.ميگذاريم شرط يك هم با ما رئيسجمهور ، معاون جناب و
كرد ، رها را خزرجي بازوي باره يك به.بشنود پاسخي چنين نميكرد فكر حسين ".همميآيم
شد آزاد عمو.كرد وفا قولش به او ".افتاد خواهد هم اتفاق همين":گفت و نشست صندليش روي
و خزرجي زندگي مسير بعد به زمان آن از.يافت انتقال عراق شمال در كركوك به خزرجي و
البكر ، حسن سرنگوني براي طرحهايي سال 1973 تابستان طي.يافت زيادي اشتراك نقاط صدام
به جولان تپههاي در را مدتي خزرجيشد مواجه شكست با اما درآمد اجرا به رئيسجمهور ،
بازگشت ، جولان جنوب از اكتبر 1973 در كه هنگامي.كرد سپري اسرائيلي نيروهاي با مبارزه
باعث موضوع اين.نپذيرفت را آن اما كرد ، دريافت را ارتش ويژه يگان يك فرماندهي پيشنهاد
.بداند كودتاگران حامي را او و شود مشكوك وي به نسبت البكر حسن تا شد
خزرجي لذاپرداخت وي از دفاع به صدام كند ، اعدام را وي خواست رئيسجمهور كه هنگامي
.شد تبعيد هندوستان به تنها
معتقد خزرجي.كرد حمله ايران به سپتامبر 1980 يعني رسيدن قدرت به از پس سال يك صدام
به عراق تا شد موجب بزرگبيني خود جنون و توهمات تنها ايران با جنگ پايان از پس كه است
وزير و ارتش ستاد رئيس اوت 1990 دوم روز صبح هشت ساعت رئيسجمهور.كند حمله هم كويت
".كرديم آزاد را ماكويت":ميگويد آنها به خطاب او.ميخواند خويش قصر به را دفاع
".است شده آغاز جنگها مادر ترتيب بدين كه نميدانستيم ما":ميگويد مورد اين در خزرجي
توصيه او.ميدهد قرار صدام اختيار در و كرده تهيه استراتژيك پرونده دو هفته دو ظرف وي
وي بعد روز چند.ميشود روبهرو فاجعه يك با ارتش وگرنه كند عقبنشيني عراق كه بود كرده
آنكه از پس و بعد ماه پنج.ميگردد اعدامش مانع سابق محبوبيت تنها و ميشود كنار بر
ماموريتي به و شده گرفته كار به مجددا خزرجي ميشوند ، رانده بيرون كويت از عراقيها
داخل به آمريكاييها حمله جلوي كه ميشود موظف وي.ميشود فرستاده عراق جنوب در مرگبار
.ميشود شيعه معارضين با مبارزه به ناچار وي دفاع جاي به اما بگيرد ، را عراق
آن در كه پسرش احمد ، .ميشود زخمي شديدا خزرجي ناصريه در خانه به خانه نبرد جريان در
ميدهد شرح امروز احمد.ميكرد عمل پدرش فرماندهي تحت نيروهاي جزو بود ، ساله زمان 25
قبول پسر اما نيفتد ، مخالفان دست به تا كند شليك سويش به كه بود داده فرمان وي به پدرش
.ميرود حال از كند ، خودكشي بتواند آنكه از قبل ژنرال و نميكند
مرده كردم فكر منميزد زردي به چهرهاش و شده قطع پدرم قلب ضربان":ميافزايد احمد
يك اماكنند اسير را آنها ميشوند موفق بالاخره معارضين مقاومت ساعت ده از پس ".است
به آن از.ميبرد در به سالم جان خزرجي و كرده حمله جمهوري رياست گارد نيروهاي بعد هفته
در او انزوا در زندگي سال چند از پس.ميشد محسوب خاصيت بدون فردي دولت نگاه از وي بعد
دريافت بودند ، ارتباط در هم سيا با كه تبعيد در مخالفان سوي از دعوتنامهاي سال 1996
ميكند وانمود بود شده گذاشته كار هم ميكروفن آن در كه خانه محيط در بار يك او.ميكند
خودرو و توقف بار چند از پس بعد روز چند.ميرود موصل به نزديكان از يكي فوت علت به كه
.ميرود اردن ، پايتخت امان ، به بعد و گذشته تركيه مرز از خانوادهاش همراه به كردن عوض
آلت نخواسته آنكه دليل به خودش قول به انتها در اما ميگيرد ، تماس وي با سيا آن از پس
عراق تبعيدي افسر ميان 1500 از خزرجي گفته بهميشود گذاشته كنار شود ابرقدرت يك دست
ميان از.هستند صدام از پس انتقالي دولت رياست به علاقهمند آنها نفر هفتاد حدود
شانس الصالحي نجيب ژنرال هستند آمريكا خارجه وزارت و سيا نظر مورد كه جديدي نظاميان
در.نيست قائل ساله نظامي 50 اين براي ارزشي هيچ خزرجي اما.دارد سايرين به نسبت بيشتري
مورد در ".بود گارد كوچك فرمانده يك فقط او اما نميكنم ، اظهارنظر":ميگويد مورد اين
البته.شد ورشكسته كه بود اردن در بفروش بساز يك او":ندارد خوبي نظر وي هم چلبي احمد
كه است معتقد خزرجي ".دارد پنتاگون و آمريكايي سناتورهاي از تعدادي با خوبي ارتباطهاي
به اقدامي چنين بودن بينتيجه گذشته در اگرچه.كنند كودتا تنهايي به عراقيها خود بايد
هستم ، ارتش نماينده چون من":ميافزايد وي.دارد زيادي اصرار آن بر او اما رسيده اثبات
واقعي شكلي به ميتواند كه است نهادي تنها عراق ارتش.ميشوم محسوب صدام دشمن قويترين
وجود با خزرجي ".برهاند را خودش نتواند كه را ملتي كند لعنت خداكند سرنگون را صدام
اگر":ميكند تاكيد پايان در وي.است خويش سرنوشت منتظر دانمارك در همچنان حرفها اين
او البته ".شد خواهد خلاص خود دشمن سرسختترين دست از صدام شوم ، زنداني دانمارك در من
.شود مي بازندهمحسوب ژنرال اكنونيك
اشپيگل
فلسطين آب با سازي شهرك
منابع بر كرد سعي دولت اين اسرائيل ، توسط غزه و باختري كرانه اشغال اول روز همان از
جائرانه قوانيني اسرائيلي ، مقامات رو اين از.باشد داشته كامل سيطره و نفوذ فلسطين آبي
تازهاي چاه نميشد داده اجازه فلسطيني شهروندان به آن موجب به كه رساندند تصويب به را
ساير.كنند لايروبي و نوسازي اشغالگران اجازه بدون را قديمي چاههاي يا و حفر را
آب تا كرد تلاش اسرائيل ديگر طرف از.ميگرفت جاي چارچوب همين در نيز آبي فعاليتهاي
تصفيه آب همچنين و كند تامين غزه و باختري كرانه در را سال 2002 تا شده ساخته شهرك 190
كشور 85 اين اسرائيل ، سياستهاي مطابق.نمايد فراهم سال 1948 اشغالي مناطق براي را شده
حدود 750 به آن كل كه دارد اختيار در را باختري كرانه در موجود آبي منابع كل از درصد
نيازهاي كل از درصد توانستند 25 اسرائيلي مقامات واقع در.ميرسد مكعب متر ميليون
.كنند تامين داخلي منابع از را اسرائيل آبي گوناگون
انجام دقيق و شده حساب كاملا طرزي به سال 1967 از اسرائيلي شهركهاي ساخت عمليات
از.ندارد تعجبي هيچ اين و باشد داشته كامل احاطه فلسطين آبي منابع بر كه نحوي به گرفته
آبي منابع شرقي حوضه بر سال 2002 تا شده ساخته اسرائيلي شهركهاي از درصد رو 70 اين
كرانه در زيرزميني آبهاي تغذيه نظر از نيز شهركها از درصد و 45 شده ساخته فلسطين
در محصول بازدهي سال 1967 از پس اينكه توجه قابل نكته.دارند حساسي وضعيت باختري
در درصد از 65 و داشت كاهش فلسطين داخلي توليد در آن مقدار حيث از فلسطين زراعي بخشهاي
يا فلسطينيها كار قدرت نظر از.رسيد اخير سالهاي در درصد به 20 اشغالگري دوران ابتداي
شدند مجبور فلسطينيها از زيادي تعداد و است منوال همين به وضع نيز آنها توليد توان
بخشهايي و ساختماني بخشهاي بهويژه.آورند روي اسرائيل اقتصادي بخشهاي به كار براي
پس شهركها ، ساختن گفت بايد ترتيب اين به.ميورزد امتناع آن انجام از يهودي كارگر كه
توليد توان و كار ديناميسم بر سيطره در را بارزي نقش فلسطين ، اراضي مصادره از
چنگ در را فلسطينيها اقتصادي توان اهرمهاي مهمترين ادامه در و است داشته فلسطينيها
.است گرفته خود
در را آنها اقتصاد نيز و فلسطينيها آبي منابع تا ميكوشد همچنان قدس اشغالگر رژيم
اين اسلو توافقنامههاي مختلف دورههاي در دولت اين تلاشهاي.باشد داشته خود اختيار
يا تحقيقاتي مراكز سوي از كه آنهايي چه نقشهها ، اكثر در چون.ميدهد نشان را نكته
نكته اين ضرورت بر همه شده پيشنهاد احزاب طرف از كه آنهايي يا شده صادر اسرائيل نظامي
خارجي تجارت همچنينباشد اسرائيل اختيار در بايد فلسطينيها آبي منابع كه دارند تاكيد
ملي منابع بر حاكميت بدون آنكه حال.است اسرائيل دولت كنترل تحت مستقيما كه فلسطينيها
سياستهاي.گفت سخن مستقلي دولت حاكميت از نميتوان اقتصادي كاركرد و آب جمله از فلسطين
در فلسطين جامعه بر شديدي فشار باعث فلسطين آبي منابع مورد در قدس اشغالگر رژيم كلي
موجود شهركهاي در اسرائيلي شهروند يك سهميه كه گونهاي به.است شده غزه و باختري كرانه
.است فلسطيني شهروندان سهميه برابر شش فلسطين آبهاي از غزه و باختري كرانه در يهودي
به آنها لايروبي عدم و چاهها اكثر تخريب رابطه اين در اسرائيل اقدامات مهمترين از يكي
سيزده و باختري كرانه در را چاه پنجاه اسرائيل ارتش حال همان در.بود امنيتي بهانههاي
در ديگر طرف از.بود شهركها شهروند هزار دويست براي همه كه كرد حفر غزه در را چاه
مربع كيلومتر بر 5600 بالغ كه شده مصادره باختري كرانه مساحت يكسوم سياستها اين ادامه
خاطر به بود مربع كيلومتر بر 365 بالغ كه نيز غزه مساحت كل از درصد چهل حدودبود
در يا شوند ، شهركها جذب يهودي مهاجران بيشتري تعداد تا گرديد مصادره شهركسازي عمليات
.گردد احداث تازهاي شهركهاي لزوم صورت
رودخانه آبهاي از مكعب متر ميليون ميكند 400 تلاش جدي بهطور اسرائيل ديگر ، سوي از
شهركنشينان مختلف نيازهاي بتواند تا كند مصادره خود اقتصاد نفع به را (ليطاني)
دانشگاه سوي از شده منتشر گزارشنمايد تامين را سال 1948 اشغالي اراضي در اسرائيلي
اسرائيلي مسئول مقامات كه است رابطه همين در.ميدهد نشان را نكته اين آمريكا هاروارد
روند كاهش رغم به و هستند اشغالي فلسطين به جهان يهوديان از بيشتري تعداد جذب فكر به
امكانات ميكوشند آنها فلسطينيها مقاومت استمرار و انتفاضه تداوم خاطر به آنها جذب
منطقه ، در اسرائيل سياستهاي در دقت.آورند فراهم يهوديان جذب و مهاجرت براي را لازم
براي را قدس اشغالگر رژيم سران و برنامهريزان اهتمام و توجه ميزان اشغالگري ، دوران طي
فلسطين مرزهاي از فراتر كه ميدهد نشان خاورميانه كشورهاي آبي منابع بيشتر هرچه غارت
به آنها مهاجرت افزايش صورت در بهويژه يهودي شهركنشينان نيازهاي تامين هدفش و رفته
با عربي كشورهاي هماهنگ و جدي بهطور دارد ضرورت رو اين از.است اشغالي سرزمينهاي
بهخصوص.كنند مقابله داد خواهد قرار تهديد مورد را آنها آبي منابع كه آتي چالشهاي
سال در ژنو چهارم عهدنامه يا و لاهه سال 1907 توافقنامه با مخالف كه مقرراتي يا قوانين
.باشد 1949
السفير
عرب گراي آرمان پرنس
وگو گفت
او.فراوان ناآرامي با كشوري در است آرام چهره با رهبري عربستان وليعهد عبدالله پرنس
در و داشته عربستان هدايت و قانونگذاري در مهمي نقش گذشته سال هشت در غيررسمي طور به
داد دست از را سلامتياش پيدرپي سكتههاي علت به فهد شاه برادرش كه زماني از واقع
و تغييرات كه معتقدند و داده آرمانگرا لقب عبدالله به مردم.است شده امور زمامدار
و داخلي فراوان چالشهاي با اكنون هم كه بود خواهد كشوري در او برتري كليد اصلاحات
كه داده انجام وي با مصاحبهاي كوريك كايت.است مواجه آمريكا با رابطه در بسيار معضلات
اين از چكيدهاي ميخوانيد كه متني.است داده قرار نيوز انبيسي اختيار در را آن
نام به جايي در رسمياش ديدارهاي از يكي در را عبدالله پرنس بار اولين من.است مصاحبه
گوش كشورش درباره عبدالله نظرات و سخنان به و آمده هم گرد آن در هفته هر مردم كه آماگلس
دعوت تفرقه از اجتناب وحدت ، به را مردم عبدالله پرنس اخير ديدار در.ديدم ميدهند ، فرا
گردهم مردم كه كرد خواهد كمك محبتآميز كلمات و اعتدال تعقل ، شكيبايي ، كه گفت و كرده
جاي همه به كه ميداند موظف را خود آينده پادشاه عنوان به او.بمانند هم با و شده جمع
براي حتي وي.كند دراز مستمندان به ياري دست و باشد داشته اطلاع آن از و سرزده عربستان
مسابقات عاشق همچنين او.ميخورد مردم ميان (كوچه و كوي) تيمچه در را خود غذاي كار اين
كرد تاكيد آمريكايي تلويزيون با مصاحبهاش اولين در عربستان وليعهد.است اسبدواني
.بود خواهد شكست غيرقابل و مستحكم او است متلاطم و آشفته آمريكا و كشورش روابط كه مادامي
درصد شانزده فقط.دارند آمريكا درباره منفياي ديدگاه واقعا عربستان مردم از بسياري *
چيست؟ دليلش شما نظر به مينگرند مثبت آمريكا به
بحران قبال در آمريكا مشي خط و سياستها و فلسطين آن دلايل اصليترين و مهمترين
تبليغات دليلش دومين.است منطقه اين مردم خشم موجب همواره اين و بوده فلسطين _ اسرائيل
و رياض ميان اختلاف به مدت اين در كه است عربستان عليه آمريكايي رسانههاي برخي منفي
.است دامنزده واشنگتن
مردم نگرش تغيير براي اسرائيل و اعراب مواضع رويارويي در فوريتهايي چه شما نظر به*
دارد؟ وجود آمريكا عليه
به تضادي مورد اين در اكنون شده پايهگذاري مساوات و عدالت پايه بر ظاهر به كه آمريكا
آن هستند حلي راه شدن پيدا خواستار فقط فلسطينيان.دهد پايان آن به بايد كه آورده وجود
.منصفانه حلي راه هم
است؟ اسرائيل طرفدار و جانبه يك فلسطين مورد در آمريكا مشي خط ميكنيد احساس شما يعني*
.دقيقا بله
مردم بودند سعودي عربستان اهل سپتامبر يازدهم هواپيمارباي از 19 تا كه 15 جايي آن از *
چه شما خود اساسا و شما دولت.است تروريسم تولد مهد سرزمين اين كه ميكنند تصور آمريكا
به نهايت در كه نفر پانزده آن مشابه كساني فعاليتهاي از جلوگيري براي را تدابيري
كرد؟ خواهيد اتخاذ ميكردند حمله آمريكا
و كشور هر در شرايطي چنين.نيست آرام و امن مطلق صورت به جامعهاي هيچ كه معتقدم من
ايشان.نبودند كشورشان و جامعه تمثيلگر افراد اين.دارد وجود جنگي هر در حتي و جامعه
.نيستند و نبوده نيز جامعهشان رايج تفكر نشاندهنده حتي
جرقه كه كنند پيدا اطمينان آنها تا بدهيد آمريكا مردم به ميتوانيد جوابي چه اما*
عربستان در كشورها ديگر يا آمريكا به حمله و سپتامبر يازدهم مانند تروريستي فعاليتهاي
نميشود؟ برانگيخته سعودي
.كنند مطالعه را اسلامي احكام و قرآن آمريكا مردم كه ميكنم پيشنهاد من چيز هر از قبل
توصيه آرامش و صلح با زندگي به آنها در و كرده طرد را تروريسم ما سنن و احكام و قرآن
قرار خود زندگي سرلوحه را دين دستورات و معتقديم همين بر نيز ما دليل همين به.است شده
.ميكنيم عمل آن به و داده
عليه جهاد فتواي شما كشور در اساس همين بر نيز شما كشور در بنيادگرايان حال هر به اما *
.ميدهند آمريكا
و آئينها تمام در مردم كه مييابيم در ميكنيم نگاه قرآن و انجيل تورات ، به وقتي
اين اما ميكنند پيدا ديني دستورات و احكام از مختلفي نگرشهاي و برداشتها مذاهب ،
.نيست احكام اين صحيح انعكاس اساسا
آمريكا كه حالي در شما اعتقاد به عراق ، احتمالي جنگ بگوييم بهتر يا عراق جنگ درباره *
دارد وجود صلحآميز حل راه يافتن امكان ميكند مستحكمتر را نيروهايش استقرار پايههاي
نه؟ يا
من.دهم توضيح يا باشم پاسخگو راحتي به نتوانم شايد كه دارم خاصي احساس مورد اين در من
كنيم نگاه موضوع اين به عميقتر اگر شايد و است حل قابل دنيا در مسئلهاي هر كه معتقدم
ميتوانيم كنيم حركت هم كنار زندگيمان در وحدت و اتحاد با اگر كه يابيم در ميتوانيم
.باشد چارهساز نيز جنگ موضوع مورد در من احساس اين كه اميدوارم و كنيم حل را مشكلات
براي مشكلاتي چه با.شدهايد شناخته آرمانگرا و اصلاحگر يك عنوان به كشورتان در شما *
تغيير و اصلاح برنامههاي راستاي در آرزوهايتان و نظرات ميان اعتدال و توازن ايجاد
است؟ رشد حال در كشورتان در بنيادگرايي كه اين به توجه با هستيد مواجه
زندگي چگونه كه ميدهد ياد ما به دستورات اين و است آيندهنگر احكامي ما اسلامي احكام
مدرن زندگي و احكام اين با مناسب رابطهاي بتوانيم كه است اين مسئله مهمترين.كنيم
.كنيم پيدا
نيوز سي بي ان
جهان حاشيه
اروپا در القاعده پايگاه هلند ، *
منابع.است اروپا در مسلمانان گرفتن خدمت به براي سرمايهگذاري حال در شدت به القاعده
هدف اروپايي اتحاديه عضو كشور چند در را مسلمانان جامعه القاعده ميگويند غربي اطلاعاتي
پشتيباني خدمات از طيفي آوردن فراهم به مسلمان مهاجران كودكان واداشتن هدف و است رفته
مهمترين از يكي هلند شده منتشر ديلي ورلدنت سايت در شنبه روز كه مطلبي براساس.است
مركز به تبديل براي لازم پتانسيل از كه شده معرفي القاعده استحكامات و پايگاهها
هلند اطلاعاتي سازمان ظاهرا.است برخوردار اروپا تمام در القاعده حملات سازماندهي
اين مسلمانان جامعه در القاعده كرده ادعا خود اخير گزارشهاي از يكي در AIVD به موسوم
مساجد ، در را جوان مسلمانان القاعده شده ادعا گزارش اين در.است كرده رسوخ كشور
القاعده ميشود گفته كه است مدتها.ميآورد در خود استخدام به رستورانها و زندانها
هر است متحده ايالات و اسرائيل فرانسه ، بريتانيا ، عليه جديدي تهاجمات ترتيبدادن درصدد
در مسلمانان تعداداست نشده گرفته ناديده هم هلند داخل در اهدافي به تهاجم احتمال چند
نفر ميليون حدود 16 در كشور اين جمعيت مجموع كه حالي ميشود آورد بر نفر هزار هلند 850
.است
دادگاه در سرخ يك*
روز 13 عاقبت دارد ، سال هفت و هفتاد اكنون كه كامبوج سرخ خمرهاي سابق رهبر چي نون
عضويت دادگاه اين برگزاري علت اما گرفت قرار دادگاه برابر در ميلادي گذشته سال دسامبر
جان كامبوجي ميليون آن 2 در كه ميلادي هفتاد دهه طي كامبوج بر سرخها حاكميت در چي نون
بود سرخ خمرهاي رهبر پوت ، پول جانشين روزگاري كه او.نبود دادند ، دست از را خود
به آمبولانس با بود سرخ خمرهاي اصلي استحكامات از روزگاري كه پاسيان ، در خود اقامتگاه
كه خود همحزبي دوستان از بيث سام مورد در تا شد آورده پن پنوم دادگاههاي شعب از يكي
گردشگر سه و كامبوجي كشتار 13 اتهام به اكنون بيث سام.دهد شهادت است ، ساله هفتاد اكنون
قاضي به بود رفته دادگاه به شهادت اداي براي كه چي نون.ميشود محاكمه سال 1994 در غربي
اين با و بود كرده سفر تايلند به درمان براي بيث سام مذكور افراد كشتار هنگام به گفت
.كرد او تبرئه به زيادي كمك شهادت
كوكاكولا كارخانه به سربازان حمله*
پركني نوشابه كارخانه به روزه ، اعتصابي 47 از ناشي كمبود رفع براي ونزوئلا ارتش
.كرد مصادره را نوشيدنيها ديگر و آب سودا ، بطريهاي و برد حمله كوكاكولا
بر جمعي حقوق اينكه به توجه با":گفت چاوز نزديك متحدان از يكي اكوستا ، فليپه ژنرال
".كنيم توزيع مردم بين را محصولات اين كه ميدهيم حق خود به ما دارد ، تفوق فردي حقوق
:گفت مينوشيد ، سروصدا با تلويزيون دوربين جلوي را ماالشعير بطري يك كه حالي در اكوستا
دور كه تظاهركنندگاني كردن پراكنده براي ملي گارد ".است مردم به خدمت براي كار اين"
دروازه زنجيرهاي سربازان.كرد استفاده اشكآور گاز از بودند شده جمع كوكاكولا كارخانه
فرياد تظاهركننده جمعيتشدند خارج آنجا از نوشابه از پر كاميونهاي و بريده را كارخانه
و ونزوئلا صنعت و بازرگاني اتاق و كارخانه صاحبان خشم عمل اين "!دزدها !دزدها":ميزدند
ما":گفت اطلاعيهاي در آمريكا _ ونزوئلا صنعت بازرگاني اتاقبرانگيخت را آمريكا
بدون را كالاها انتقال و كاركنان ارعاب شركت ، مالكيت حق نقض...قدرت از سوءاستفاده
آن طبق كه كرد صادر فرماني چاوز دسامبر ماه در ".ميكنيم محكوم مرسوم ، تشريفات انجام
داراييهاي مردم ، بين اوليه غذايي مواد توزيع منظور به و موقت بهطور ميتوانست ارتش
اعلام هستند ، كوكاكولا كارخانه صاحب كه پانامكو و پولار شركتهاي.كند مصادره را خصوصي
.نيستند محصولاتشان توزيع به قادر سوخت كمبود دليل به كه بودند كرده
سودان جنوب و جنگشمال اسكناس ، *
كه سودان ، جنوب نواحي در جديدي رسمي ارز ميشود گفته آن براساس كه شده منتشر گزارشهايي
عملا مداوم داخلي جنگ دهه دو حدود.ميكند پيدا رواج است كشور اين شورشيان تسلط تحت
كه است حالي در اين.است شده خارطوم مركزي حاكميت از سودان جنوبي بخشهاي شدن جدا موجب
راه و كرده گذر مناقشه دوطرف رويارويي نقاط از است توانسته سختي به سودان جديد دينار
از جنوبي مناطق ساكنان اين از پيش تا.بگشايد كشور اين جنوبي بخشهاي سوي به را خود
و اتيوپي پول واحد بير كنيا ، و اوگاندا شيلينگ آمريكايي ، رفته رو و رنگ و كهنه دلارهاي
رواج موضوع آنچه اما ميكردند استفاده سودان امروزي دينار سلف پوند از اندك مقياسي در
سودان خلق آزاديبخش جنبش تلاش است كرده پيچيدهتر سودان جنوبي مناطق در را جديد ارز
اين تسلط تحت مناطق در ديگر رايج ارزهاي جاي به خود چاپ جديد دينارهاي جايگزيني براي
مقامات و خارطوم رقابت به خود اخير شمارههاي از يكي در اكونوميست هفتهنامه.است گروه
اشاره سودان پاره دو در اقتصادي وضعيت گرفتن دست به براي سودان خلق آزاديبخش جنبش ارشد
اين كه كردهاند منتشر جديد اسكناس تن شصت حدود تاكنون شورشيان ميكند تصريح و كرده
چاپ در تقلب به را شورشيان خارطوم.است داشته پي در را خارطوم مقامات اعتراض موضوع
شورشيان توسط جديد اسكناسهاي انتشار از مانع نيست قادر عملا چند هر كرد متهم اسكناس
.شود
|