اجتماعي رواني نوجوانتقابلي هويتيابي
قانونمطبوعات ماده 6 اصلاح نگهبان شوراي
شناخت شرع رامغاير
شبكه به شهرداري ترهبار و ميوه ميادين
شدند مجهز قيمت و وزن نرمافزاري
مجدد انتشار از پيش "نوروز" روزنامه
شد توقيف
"پرونده پيگير دادگستري وكلاي كانون
است "سلطاني
پروندهگوشتهاي به رسيدگي جلسه چهارمين
شد برگزار آلوده
اجتماعي رواني نوجوانتقابلي هويتيابي
ميكنند احساس نوجوانان از بسياري
كه نميدانند و ميكنند بازي نقشي ياموقعيتي هرزمان در كه
"اوست؟ واقعي نقشيهست ، من اگر نقشها از كداميك"
هويتيابي ;نوجواني
من" كه است سوال اين به عملي پاسخي يافتن جامعه در نوجوانان عمده تكاليف از يكي
اشعار ، موضوع و داشته مشغول بهخود را بشر ذهن قرنهاست
سوال اين كه هرچند "كيستم؟
توجه مركز بهطورمنظم اخير ، دهه چند اين امادر است ، بوده بيشماري مطالب و داستانها
.پرداخت موضوع اين به روانكاو اريكسون اريك بار واولين قرارگرفته روانشناسي
و مجزا افرادي را خود است قوي آنان در خود هويت احساس كه بزرگسالاني و نوجوانان
همگاني است نيازي نشانگر است ، شخص كلمه معادل كه كلمهفرد.ميدانند ديگران از متمايز
نياز.جداست آنها از ديگران با مشترك چيزهاي داشتن رغم به كه كسي عنوان به خود درك به
.دارد خود درك به همگاني نياز آنها با نزديكي ارتباط نيز يكپارچگي حس و راي ثبات به
يگانگي حال عين در و است ديگران از جدايي مقصود ميگوييم سخن خود يكپارچگي از كه وقتي
براي بزرگسال يا نوجوان.شخص واكنش الگوهاي و انگيزهها نيازها ، عملي انسجام يعني خود ،
اريكسون ، قول به.ببيند تداومي خود در زمان طول در بايد باشد داشته هويت احساس اينكه
آينده در موجود قراين بنابه آنچه كه كند احساس بايد يكپارچگي به رسيدن براي نوجوان
.است بوده طفوليت سالهاي در كه است چيزي آن پيشرفته تداوم شد خواهد
ديگر عبارت به است "اجتماعي رواني تقابلي" مستلزم خود هويت درك اينكه ، سرانجام
انتظار و استنباط از كه تصوري آن و دارد خودش از كه تصوري آن بين در نوجوانبايد
خود هويت از فرد درك براينكه اريكسون تاكيد.كند ايجاد هماهنگي دارد خودش از ديگران
مساله براين اريكسون.دارد بسيار اهميت دارد ارتباط اجتماعي واقعيت با حدودي تا دستكم
راهي هيچ از كودك كه شود باعث است ممكن اجتماع يا افراد طرف از شدن طرد كه ميكند تاكيد
.كند پيدا مطمئن و قوي هويتي احساس خود در نتواند
هويت احساس رشد
متمايز ديگران از كه كند درك خود اطمينان با تا كند كمك نوجوان به كه رشدي عامل هر
خود ضمن در و دارد تداوم زمان طول در دارد ، يكپارچگي و راي ثبات معقولي حد در مجزاست ، و
هويت احساس نوجوان در كه ميشود سبب دارند ، او از ديگران كه بداند تصوري آن به شبيه را
كند ايجاد خلل خودش از نوجوان استنباطهاي اين در كه عاملي هر و شود ايجاد خود از كاملي
تداوم و يكپارچگي به رسيدن در توانايي عدم و (هويت آشفتگي يا و) هويت سردرگمي باعث
.ميشود خودش از فرد تصورات
فرهنگها ساير در هويتيابي
اين به حدودي تا شايد دارند ، فرد يك عنوان به فرد رشد بر بسياري تاكيد آمريكاييان
مثلا فرهنگها ، ساير در.دارد تاكيد بهخود اتكاي و استقلال بر آمريكايي سنت كه دليل
بودن عضو و ديگران با نزديك روابط طريقي از داشتن ارزش احساس و هويتيابي ژاپن و چين در
و ميگذارد ژاپنيها دوش بر سنگيني بار جامعه".ميشود تشويق متشكل اجتماعي نظم يك در
."است شدن بالغ راه در عمده قدم اولين فشارها و محدوديتها اين پذيرفتن چگونگي آموختن
هويت" برابر در "گروهي هويت" بر زيادي نسبتا تاكيد كه فرهنگهايي در حتي اين ، وجود با
باشد ، داشته راي ثبات با و متمايز فردي تصور خود از فرد است لازم بازهم ميشود ، "فردي
.جداست ديگران از اندازهاي تا كه فردي
هويتيابي مشكلات
و ميكنند بازي نقشي موقعيتي يا هرزمان در كه ميكنند احساس نوجوانان از بسياري
تلاش آگاهانه ضمن در "اوست؟ واقعي من هست ، نقشي اگر نقشها از يك كدام" كه نميدانند
آنها با كه بيابند را نقشي كه اميد اين به بيازمايند را مختلفي نقشهاي تا ميكنند
شيوه يك به چرا كه شد سوال داشت متمايز دستخط نوع سه كه نوجواني از."باشد داشته تناسب"
شيوه يك به ميتوانم چطور هستم كه نميدانم كه زماني تا":داد پاسخ.نمينويسد ثابت
"بنويسم؟
نوجوان كه دليل اين به حدودي تا ميشود ، حاد مسالهاي هويتيابي نوجواني دوران در
يا رواني تغييرات از مجموعهاي با فرد نوجواني دوران در.ميكند تغيير روز به روز
در.ميشود روبهرو جديدي اجتماعي و شغلي تقاضاهاي نيز و شناختي جنسي ، فيزيولوژيكي ،
بسياري اهميت ميكنند جلوه چگونه ديگران چشم در كه مساله اين به نوجوانان نتيجه ،
روبهرو مساله اين با نيز و ميكنند مقايسه دارند خود از كه تصوري با را آن و ميدهند
ارتباط آينده مقتضيات با آموختهاند قبلا كه را مهارتهايي و نقشها چگونه كه هستند
.دهند
رشد آنكه از بيش است ممكن.شود منحرف راه دو از است ممكن هويت كه شد متذكر اريكسون
پيدا گسترش محدوديتي هيچ بدون اينكه يا و (بگيرد شكل موعد از پيش يعني) شود تثبيت كند
.كند
تثبيت زودرس هويتيابي.هويت شكلگيري فرآيند در است وقفهاي:زودرس هويتيابي
براي شخص كه تواناييهايي و امكانات ساير در تثبيت اين كه است خودش از فرد تصور زودرس
تاييد ميشود تثبيت موعد از پيش آنها هويت كه نوجوانانيميگذارد تاثير دارد خود توصيف
ديگران تاييد به بستگي زيادي حدود تا آنان نفس عزت.دارد اساسي اهميتي برايشان ديگران
همنوايي ديگر نوجوانان با بيشتر و قايلند زيادي اهميت قدرت مراجع براي معمولا.دارد
بيشتر سنتيمذهبي ارزشهاي به دسته ضمن ، اين در.دارند راي استقلال كمتر و ميكنند
نزديك روابط كمتر باديگران استو سطحي و قالبي افكارشان و مضطربند.علاقهمندند
دشواري به ولي ندارند ، خود همسالان با هوشتفاوتي لحاظ از هرچند.ميكنند برقرار
تنشزا و شناختي تكاليف با مواجهه هنگام به و دهند نشان خود از انعطاف ميتوانند
استقبال زندگيشان در ساخت و نظم از معمولا دهند ، نشان خود از مساعد واكنش نميتوانند
حال عين در.ميپذيرند را والدين ارزشهاي و دارند نزديكي روابط والدينشان با.ميكنند
با كه ميگذارند فشار تحت را نوجوان و هستند مشوق و پذيرا كلي بهطور گروه اين والدين
.كند همنوايي خانواده ارزشهاي
هويتيابي در سردرگمي
را هويت سردرگمي از طولاني دوره يك نوجوانان از ديگر گروهي دسته ، اين برخلاف
نوجواناني اينها.نشود ايجاد آنان در روشن و قوي هويتي احساس هيچگاه شايدميگذرانند
نگه پيوند از فارغ و رها را خود كه نوجوانانياند بيابند ، را خود نميتوانند" كه هستند
."ميمانند باقي هويت شكلگيري از پيش دوران در و تجرد حالت در و ميدارند
رشد اخلاقيشان استدلال و دارند كمي نفس عزت هستند هويت سردرگمي دچار كه نوجواناني
تفكري و هستند تكانشي.ميگيرند عهده به را خود زندگي مسئوليت دشواري بهاست نيافته
و گاه و سطحي غالبا فرديشان روابط.دارند مخدر مواد به اعتياد آمادگي و دارند نامنظم
خود از نميتوانند مخالفند والدينشان زندگي نحوه با كلي بهطور كه هرچند.است بيگاه
.كنند ابداع شيوهاي
شده كسب هويت
فعالانه جستوجوي دوره يك از پس كه افرادي.باشد مفيد گاهي شايد سردرگمي و جستوجو
بيآنكه گرفته شكل هويتشان كه آنهايي با مقايسه در.يافتهاند دست قوي هويتي احساس به
پيچيدهتري تفكر و خلاقترند.دارند بيشتري راي استقلال.باشند گذرانيده را دوره اين
با جنسي هويت دارند ، نزديك ارتباط برقراري براي بيشتري توانايي ضمن در گروه اين.دارند
يافتهتري رشد اخلاقي استدلال و ميكنند نگاه مثبت ديدي با بهخود دارند ، ثباتتري
به خود خانوادههاي از دارند والدين با مطلوبي روابط كلي بهطور كه حال عين دردارند
.شدهاند مستقل چشمگيري نحو
جنسي نقش هويت و جنسيتي هويت
طبيعت از شخص يعني مييابند ، "جنسيتي هويت"زندگي اوايل همان از مردم غالب
جنسيتي ناراضيان استثناي به.ميكند پيدا آگاهياي مرد يا زن عنوان به خود زيستشناختي
گرفتار اشتباهي بدن در كه كردهاند احساس هم كودكي دوران در حتي ميگويند معمولا كه)
.ندارند كردن تغيير به علاقهاي و هستند راضي خود بودن مرد يا زن از مردم غالب ،(شدهاند
زيستشناختي پديده يك او جنسيت كه ميكند جلب مساله اين به را فرد توجه سريع جنسي بلوغ
همه هويتي و نفس به اعتماد رشد در است ممكن و است دشوار جنسيتي هويت با آمدن كنار.است
.كند ايجاد خلل ثبات با و جانبه
از كه باشد داشته را خصوصياتي از تركيبي فرد يك يعني گرفته ، نام جنسي دو كه الگويي
به اجتماعي لحاظ از اخيراميشود ارزشگزاري "مردانه" و "زنانه" اجتماعي و سنتي لحاظ
گروه:شدند باهممقايسه گروه چهار مطالعهاي در.است شده شناخته انطباقي الگوي عنوان
مثلا) مردانه و مثبت اجتماعي خصوصيات بودن دارا لحاظ از هم كه جواناني و نوجوانان اول ،
عطوفت) زنانه مثبت اجتماعي خصوصيات بودن دارا لحاظ از هم و (بودن پرجرات و استقلال در
گروه دارند ، را جنس دو هر خصوصيات كه هستند گروهي اينها آوردند ، بالايي نمره (صدر وسعه
گروه ;آوردند بالايي نمره مردانه خصوصيات بودن دارا لحاظ از فقط كه بودند آنهايي دوم
گروه ;آوردند بالايي نمره زنانه خصوصيات بودن دارا لحاظ از فقط كه بودند آنهايي سوم
كه آوردند پاييني نمره زنانه و مردانه خصوصيات دارابودن لحاظ از كه بودند آنهايي چهارم
دارا لحاظ از مردان از كمي نسبتا تعداد آخر در.ميگويند "تمايز فاقد" گروه اين به
دارا لحاظ از زنان از كمي نسبتا تعداد و آوردند را نمره بالاترين زنانه خصوصيات بودن
.آوردند را نمره بالاترين مردانه خصوصيات بودن
.آوردند را نمره بالاترين نفس عزت به مربوط اندازههاي در جنس دو هر جنسي دو افراد
زنانه خصوصيات كه آنهايي عده اين از بعد و داشتند مردانه خصوصيات كه بودند آنهايي بعد
فعاليتهاي زمينه در دوجنسي افراد.آوردند را نمره كمترين تمايز فاقد گروه و داشتند
زنان.شد نصيبشان تمايز فاقد افراد با مقايسه در بيشتري امتيازات تحصيلي و برنامه فوق
در صرفا تا آوردند بيشتري نمره مردانه يا و دوجنسي خصوصيات در تحصيلكرده و ورزشكار
و صوري منطق و رياضيات در دارند انتظار كه نوجواني دختران و پسرانزنانه خصوصيات
يا مردانه خصوصيات داراي كه ميكنند استنباط چنين خود از شوند موفق فضايي مهارتهاي
.هستند دوجنسي
ارزشگزاري را آنها اجتماع كه شده مشخص خصوصياتي برحسب بودن دوجنسي مطالعات اين در
لحاظ از كه زنانهاي خصوصيات و (خصومت حرص ، تكبر ، مانند) مردانه منفي خصوصيات.است كرده
(غرزدن و كردن ناله بودن ، چاپلوس سادهلوحي ، مانند) است شده ارزشگزاري منفي اجتماعي
.نيستند خوبي مصاحبان دارند خصوصياتي چنين كه زناني و مرداناست شده اندازهگيري نيز
سازگاري مشكلات با معمولا.دارند پاييني نفس عزت دارند زنانه منفي خصوصيات كه آنهايي
افرادي.حساسند حد از بيش و ميكنند ناايمني احساس آسيبپذيرند ، زيرا ميشوند ، روبهرو
.ميكنند انتقاد ديگران از و پرخاشگرند اندازه از بيش دارند مردانه منفي خصوصيات كه
بودن مستقل عين در" افراد كه است اين است مطلوب شخصي نظر از نيز و اجتماعي لحاظ از آنچه
به و باشند داشته زنانه و مردانه خصوصيات باشند ، سليم و پرجرات باشند ، پذير انعطاف
خصوصيات كه شويم متذكر بايد البته "بيايند كنار نامساعد شرايط با تا كنند كمك ديگران
دو هر براي آن داشتن كه است خصوصياتي از نفس به اعتماد و استقلال مانند مثبت ، مردانه
.است مفيد بسيار زنان خصوص به جنس
حتي كرد تحميل افراد به را قالبي هيچ نبايد كه است اين دارد زيادي اهميت كه نكتهاي
اين نوجوانان به كه است اين مطلوب هدف.باشد جنس دو هر براي ايدهآل خصوصيات از اگر
گرفتن نظر در با را خود فرد به منحصر تواناييهاي انسان يك عنوان به كه شود داده امكان
.دهند بروز ديگران حقوق
روانشناسي كارشناس
چي لمسه حميده
قانونمطبوعات ماده 6 اصلاح نگهبان شوراي
شناخت شرع رامغاير
را "مطبوعات قانون ماده 6 اصلاح طرح" خود نشست تازهترين در نگهبان شوراي:ايسنا
شوراي مجلس رئيس به انقلاب معظم رهبر نامه به استناد با و قرارداد بررسي و بحث مورد
.دانست اساسي قانون و شرع با مغاير را آن مطبوعات ، قانون درباره اسلامي
طرح اين نگهبان شوراي عمومي روابط از نقل به ايران دانشجويان خبرگزاري گزارش به
قانون اصلاح قانون ماده 6 اول قسمت (ب) بند جزء 2 حذف بر مبني واحده ماده بر مشتمل
زمينه با مرتبط نشريه فعاليت زمينه" است شده تصريح آن در كه بوده سال 79 مصوب مطبوعات
".باشد حقوقي جغرافيايي محدوده همان انتشار جغرافيايي محدوده و بوده حقوقي شخص فعاليت
رهبري معظم مقام مرقومه به توجه با" شده ياد طرح نگهبان شوراي نظر اعلام براساس
تغيير كه اين بر مبني مطبوعات قانون خصوص در اسلامي شوراي مجلس رئيس به (مدظلهالعالي)
كه نيست كشور و نظام مصلحت به و مشروع شده ، پيشبيني مجلس كميسيون در آنچه امثال به آن
شرع موازين خلاف گرديد ، مطرح مورخ 16/5/1379 يكشنبه روز اسلامي شوراي مجلس علني جلسه در
".شد شناخته اساسي قانون اصل 57 مغاير و
شبكه به شهرداري ترهبار و ميوه ميادين
شدند مجهز قيمت و وزن نرمافزاري
غرفههاي تمامي:گفت تهران آلاحمد جلال ترهبار و ميوه ميدان سرپرست:خبر مركزي واحد
و است شده مجهز قيمت و وزن نرمافزاري كنترل شبكه به ترهبار و ميوه ميدانهاي
فاكتور ارائه به موظف خريداريشده اجناس قيمت و وزن از خريداران اطلاع براي فروشندگان
.هستند
مي وشهروندان است شده مجهز شبكه اين به ميدانها همه ترازوهاي هماكنون:افزود سلماني
شاخص ترازوهاي با را شده خريداري جنس وزن و قيمت خريد قبض دريافت و ازخريد پس توانند
فاكتور با خريداريشده اجناس مغايرت صورت در كرد درخواست شهروندان از وي.كنند كنترل
احتمالي تخلفات و اشتباهات به وقت اسرع در تا كنند مراجعه ميدان هر سرپرستي به دريافتي
قيمت تمامي ترهبار و ميوه ميدانهاي در شبكه اين ايجاد با:افزود سلماني.شود رسيدگي
وبا ميشود اعلام غرفهها در موجود ديجيتال ترازوهاي به ميدان سرپرستي طريق از اجناس
شهروندان ميان خريد فاكتور فرهنگ ترويج منظور به:گفت وي.ميشود كنترل نرخها روش اين
ضمن گيرد قرار شهروندان ديد معرض در تا است شده نصب ترازوها روي بر لازم اطلاعيههاي
.است خريداران حق در كمفروشي و تخلف از جلوگيري براي خوبي بسيار راه فاكتور دريافت آنكه
در موجود ترازوهاي به آن اتصال و ميدانها در نرمافزاري شبكه نصب با:كرد خاطرنشان وي
ميتوان ترتيب بدين و شود مي مشخص روزانه صورت به مصرفي مواد انواع فروش ميزان غرفهها
.كرد محاسبه را ترهبار ميوهو انواع مصرف شاخص
مجدد انتشار از پيش "نوروز" روزنامه
شد توقيف
دوباره بهمنماه خاتمي محمدرضا مديرمسئولي به بود قرار كه نوروز روزنامه:ايرنا
.شد توقيف موقت بهطور تهران دادگستري راي با شود ، منتشر
محسن و بود شده متوقف دادگاه حكم با مردادماه 81 سوم از نوروز روزنامه انتشار
جزاي ريال ميليون دو حبس ، ماه به 6 روزنامه اين وقت مديرمسئول ميردامادي
به نيز نوروز روزنامه و محكوم مطبوعاتي فعاليتهاي از محروميت سال چهار و نقدي
.شد محروم انتشار از ماه شش مدت
بر نظارت هيات ميردامادي ، درخواست به و حكم اين صدور دنبال به مدتي از پس
.كرد واگذار خاتمي محمدرضا به را روزنامه امتيازي صاحب و ، مديرمسئولي مطبوعات
و فرهنگ وزير به نامهاي در يكشنبه روز تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رئيس
بهاين را نوروز روزنامه درباره شده صادر موقتمجدد توقيف قرار اسلامي ارشاد
.كرد ابلاغ وزارتخانه
ايرنا اختيار در نمابر طريق از آن از نسخهاي كه نامه اين در مرتضوي سعيد قاضي
ميردامادي محسن:است آورده اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير به خطاب گرفت ، قرار
مجلس رئيسه هيات طريق از مكرر ، احضارهاي از صرفنظر نوروز روزنامه مديرمسئول
حضور از قانوني مهلت انقضاء نامبردهبا و شده احضار كتبي نامه طي اسلامي شوراي
.است خودداريكرده جديد شكايات به پاسخ و دادگاه در
اطلاعات حفاظت كشور ، كل بازرسي سازمان از مدعيالعموم ، بر علاوه نامه اين در
نامبرده نوروز روزنامه جديد شكات بهعنوان بسيج مقاومت نيروي و انتظامي نيروي
.است شده
پاسخگويي براي متهم كه است كرده خاطرنشان نامه ادامه در شعبه 1410 رئيس
در شده ، اقامه مدعيالعموم و خصوصي شاكيان طرف از كه جديد ، اتهامهاي به
مديرمسئول به را نوروز روزنامه صاحبامتيازي و مديرمسئولي و نشده حاضر دادگاه
جرم ارتكاب در اصرار و مكرر تخلفات ارتكاب علت به خود كه مشاركت روزنامه
.است كرده واگذار شده ، توقيف تهران عمومي دادگاه شعبه 1413 بهوسيله
قانوناساسيهيچكس اصل 40 موجب به كه كرده استدلال نامه اين در مرتضوي قاضي
و دهد عموميقرار منافع به تجاوز و غير به اضرار وسيله را خويش اعمال نميتواند
جايي تا نيز مطالب بيان در اساسي قانون اصل 24 در مقرر مطبوعات آزادي لامحاله
عمومي منافع به تجاوز و غير به اضرار موجب آزادي اين حوزه كه شده تضمين
.نباشد
مقام در كه اساسي قانون اصل 156 موجب به مدعيالعموم است كرده اضافه وي
از را جرم وقوع از پيشگيري براي مناسب اقدامات و قضائيهاست قوه وظايف تبيين
تبصره 2 استناد به پيشگيرانه مقررات اعمال بهمنظور دانسته قوه اين وظايف
حضور زمان تا تاميني اقدامات و 13قانون مواد 12 و مطبوعات قانون ماده 6
قانون اصل168 مطابق راي صدور و رسيدگي و ميردامادي آقاي روزنامه مديرمسئول
تا را نوروز روزنامه موقت توقيف تقاضاي كيفري پروندههاي فقره در 15 اساسي
.است كرده مفتوح ، پروندههاي به نسبت راي صدور و رسيدگي زمان
ارشاد و فرهنگ وزير به نامه اين پايان در تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رئيس
دستور كه كرده تاكيد روزنامه ، اين براي موقت توقيف قرار صدور اعلام با اسلامي ،
.است لازمالاتباع اسلامي مجازات قانون ماده 576 مطابق فوق قضائي
"پرونده پيگير دادگستري وكلاي كانون
است "سلطاني
كانون اين كه كرد اعلام يكشنبه روز دادگستري وكلاي كانون رئيس:اجتماعي گروه
و پيگيريها به -دادگستري وكيلان از يكي -سلطاني عبدالفتاح پرونده وضعيت درباره
.است زده دست قانوني اقداماتي
گفت و توضيحدهد پيگيريها اين جزئيات خصوص در نشد حاضر حال عين در كشاورز بهمن
اميدوارم نيستو مصلحت به مرحله اين در شده انجام اقدامات جزئيات تشريح كه
.پذيرد انجام لازم اطلاعرساني كامل ، نتيجهگيري از پس
به تهران عمومي دادگاه سوي از مذهبيها ، ملي و افشاري علي وكيل سلطاني
اما محكومشد وكالت شغل از محروميت سال و5 حبس ماه چهار به اكاذيب نشر اتهام
.كرد نقض را وي وكالت شغل از محكوميت نظر تجديد دادگاه
درمراحل كه گفت ايرنا اجتماعي گروه خبرنگار به دادگستري وكلاي كانون رئيس
مراحل دادگاهو جلسات در وكيل عنوان به كانون طرف از نوربها دكتر آقاي قبلي
.دادهاست انجام را لازم حقوقي و قانوني اقدامات و داشته حضور بعديآن
هرگونه و نيست ذينفع و ذيسمت پرونده در مستقيم طور به وكلا كانون:افزود وي
.گيرد انجام ذينفع درخواست با بايد حقوقي و قانوني اقدام
پروندهگوشتهاي به رسيدگي جلسه چهارمين
شد برگزار آلوده
ديروز صبح آلوده گوشتهاي پرونده به رسيدگي علني دادگاه جلسه چهارمين:اجتماعي گروه
نماينده "وكيليان حميدرضا" حضور با و "عليمرداني جليل" قاضي رياست به (يكشنبه)
.شد برگزار انقلاب دادگاه در مدعيالعموم
آنان وكلاي از پرونده ، اين متهم معرفي 68 ضمن عليمرداني جليل ديروز جلسه ابتداي در
متهمان از وكالت خود ، معرفي با دادگاه در حاضر وكيل كه 15 كنند معرفي را خود تا خواست
خود از دفاع به دو اين و شد تفهيم دوم و اول رديف متهمين اتهامات سپسكردند اعلام را
.پرداختند
|