ملت دوبارهيك تولد
نميكند عربستانپشت به آمريكا
روزنامهنگار نگاه
جهان حاشيه
ملت دوبارهيك تولد
نصير رضايي غلامرضا:ترجمه
بر پايين سطح در C53H- سيكورسكي آلماني هليكوپتر يك دسامبر ، يكم و بيست روز بعدازظهر
كرد ، عبور نظاميانگليسي پايگاه يك بام روي از وقتي.ميكرد پرواز كابل فرودگاه فراز
نيروهاي.شد منفجر و كرد سقوط خاكي كوچهاي در سنگي مثل سپس و كرد چرخيدن به شروع
كشيدن بيرون براي بلافاصله ديگران و دانماركيها تركها ، چكها ، صلح ، حافظ بينالمللي
كه زماني ;رسيد بعدا كابل قراضه آتشنشاني ماشين.شدند حاضر انفجار صحنه در اجساد
يك صرفا بازرسان زعم به كه حادثه اين در آلماني سرباز هفت.بود كرده فروكش آتش شعلههاي
با كريسمس روز بود مانده باقي آنها اجساد از آنچه شدند ، كشته خرابكاري ، نه بوده تصادف
مددكار دو و كشته افغاني دو نيز كريسمس تعطيلات درشد بازگردانده وطنشان به هواپيما
به نارنجكي وقتي نيز آمريكايي سرباز دو ;شدند زخمي دركابل نارنجك با حملهاي در فرانسوي
مخالف كه افغانهايي با نبرد در ديگر آمريكايي يك ;شدند مجروح شد ، پرتاب آنها جيپ داخل
در انفجار چندين ضمن در ;گرفت قرار گلوله اصابت مورد هستند ، كرزاي حامد انتقالي دولت
- باشد يادآوري به احتياجي اگر البته - يادآور اينها همهداد رخ قندهار و جلالآباد
است؟ داشته را ارزشش آيا.است افغانستان در رژيم تغيير از حمايت هزينه
.است گذشته سال از بهتر بسيار اكنون افغانستان اوضاع.است مثبت سوال اين پاسخ تاكنون ،
تا لويهجرگه سوي از كرزاي دولت.خودش خاص معيارهاي با البته ;ميبرد سر به صلح در كشور
.است قدرتش پايههاي تحكيم و گسترش مشغول و گرفته قرار تاييد مورد ژوئن 2004 انتخابات
سر سخن داد خصوصي بخش در انگيزش ايجاد براي تلاشهايش و بازسازي استراتژي از جهاني بانك
تلفن سيستم به شهر چندين است ، يافته رواج موفقيت با افغاني ، جديد ، ملي پول.ميدهد
تونل بازسازي نظير آنها از برخي و شدهاند آغاز زيربنايي پروژههاي.شدهاند مجهز همراه
.شد خواهد تكميل سال 2003 در ميسازد ، مرتبط هم به را كشور جنوب و شمال كه سالنگ
قصد آنها از يك هيچ و است برخوردار همسايه كشورهاي حمايت از افغانستان ظاهر ، در حداقل
يكديگر با افغانستان حكومت نوع سر بر مدتها كه پاكستان و ايران.ندارند را آن تجزيه
براي پاكستان.واگذارند افغانها خود به را امر اين كه كردهاند موافقت داشتند ، كشمكش
افغانستان و تركمنستان با دلاري ميليارد قراردادي 2/3 افغانستان از گاز لوله خط كشيدن
مالي كمكهاي كنندگان اعطا شد ، برگزار اسلو در اخيرا كه كنفرانسي در.است كرده امضا
كه دادند وعده
نروژي ديپلماتهاي ;كرد خواهند كمك افغانستان به سال 2003 در دلار ميليارد 2/1
به افغاني كودك ميليون حدود 3.شود نزديك دلار ميليارد دو به مبلغ اين كه اميدوارند
و القاعده بقاياي.بود كرده پيشبيني ملل سازمان كه تعدادي برابر دو ;بازگشتهاند مدرسه
سال به نسبت آنها دوستان از و شدهاند مخفي پاكستان مرز طول در عشايري مناطق در طالبان
براي كه تسليحاتي محمولههاي ;هستند فرار حال در و پراكنده آنها.است شده كاسته گذشته
.ميشود رهگيري مرتب طور به ميشود ، ارسال آنان
افغانها تاكنون كه است گفتنياست بوده كشور به افغانيها بازگشت سيل همه از مهمتر
سال در.بودهاند پناهندگان براي ملل سازمان عالي كميسارياي پوشش تحت مليت بزرگترين
حركت بزرگترين كه بازگردند وطن به كردند عزم آنها از نفر ميليون دو به نزديك 2002
افغانستان اوضاع دستاوردها ، اين رغم بهاست بوده بنگلادش كشور تشكيل زمان مردمياز
كرزاي دولت اگر.است بهترنشده هم چندان نشده ، بدتر اوضاع چند هر.است وخيم همچنان
تلاشي از زحمت به او.شد خواهد محسوب او براي موفقيتي بياورد ، دوام سال 2003 در بتواند
جان ديگر حملهاي در او معاون ;برد در به سالم جان قندهار در زادگاهش در وي ترور براي
.است نديده شده ، انتخاب رياستش به كه را كشوري اعظم بخش هنوز او.داد دست از را خود
نيروهاي حمايت تحت كه هستند آمريكايي مزدوران بلكه خودش ، كشور مردم از نه او محافظان
صلح حافظ نيروهاي محافظت حلقه در خود نوبه به نيز آنها البته و دارند ، قرار آمريكا ويژه
بايد نشود ، سرنگون خونريزي و جنگ با احتمالا امسال ، دارد قصد او دولت اگر.دارند قرار
كيفيت واقعي بهبود به كمك معناي به اين.دهد افزايش افغانستان عادي مردم نزد را اعتبارش
دولت كرزاي ، از جداي.كند نمايندگي را مردم از وسيعتري طيف كه است دولتي تشكيل و زندگي
باشد ، وفادار كسي به اگر كه است سابق شمال ائتلاف تاجيكهاي استيلاي در افغانستان كنوني
يازده حملات از قبل درست كه است شمال ائتلاف كاريزماتيك رهبر مسعود ، شاه احمد خاطر به
و*مارلي باب نيمي مسعود ، تصوير.شد كشته القاعده دست به متحده ، ايالات به سپتامبر
قنداق روي كشور ، وزارت فرودگاه ، در:ميخورد چشم به كابل در همهجا چهگوارا نيمي
در كه او از عظيم رنگي پوستر يك.است خارجه وزارت محافظان دوش بر كه كلاشينكفهايي
مورد در كرزاي.است افكنده سايه كابل فوتبال استاديوم بر شده تهيه گزاف قيمتي با ايران
است واقعيت اين خطرناك بازتاب اين "دارد احتياج قهرمان يك به ملت يك":گفت صراحتا او
هزاره ، اقليتهاي پيروز ، اقوام تنها ;است نشده برقرار واقعي صلحي طالبان سقوط با كه
مسلح و سازماندهي بودهاند ، غالب قبلا كه پشتون اكثريت سركوب قيمت به تاجيك و ازبك
.شدهاند
.هستند پاكستان در ديگر نفر ميليون حدود 5/1 و ايران در افغاني آواره ميليون دو هنوز
هم و است استاني هم كابل) كابل و نانگرهر از كه كشور از باريكهاي در تنها بازگشتگان
سيل پس از نميتواند كابل شهر خود.شدهاند مستقر ميشود ، كشيده شمال در قندوز تا (شهري
شده چهاربرابر آينده دهه در پايتخت جمعيت كه ميزنند تخمين برخي.برآيد بازگشته مهاجران
ندارد ، را جمعيت همين گنجايش آن فاضلاب اكنون هم از اما.رسيد خواهد نفر ميليون به 5 و
.است خشك فضولات و چوب آتش از ناشي دود از پر و پرازدحام آن باريك خيابانهاي
راهزنان كشور
به كه كساني از برخي.ندارند بهتري اوضاع وجه هيچ به بازگشتهاند روستاها به كه آنها
راهزنان با مواجهه در را خود اندك دارايي بازگشتهاند ، كابل شمالي دشت در روستايي بدك ،
جنگ نتيجه در باستاني آبياري سيستم و شده خشك زمينهايشان.دادهاند دست از سرگردنه
از منطقه اين كه گردو و سيب آلو ، زردآلو ، انگور ، توت ، برداشت فن و فوت.است شده نابود
ياد از پاكستاني اردوگاههاي در آوارگي سالها از پس است ، داشته بستگي آن به ديرباز
مرتب بهطور كه است مين از پر افغانستان بقيه مثل ميوه باغهاي و روستا حاشيه.است رفته
بگرام ، هوايي پايگاه كيلومتري يك فاصله در اخيرا مثال براي.ميگيرد را افراد جان
يكي و شدند تكهپاره مين با برخورد نتيجه در افغاني سرباز دو اصلي جاده كنار در درست
گفت آنجا پزشك.شد منتقل بگرام در سيار بيمارستان به بود شده مجروح شدت به كه نيز ديگر
مثل هستند ، كودكان آنان اغلب.ميشوند آورده بيمارستان اين به مين قربانيان روز هر كه
داده دست از را پايش يك و دست يك و بود شده باندپيچي فوتبال توپ يك مثل كه كوچكي پسر
مين ميليون هفت تا گرفتهاند كار به را افغاني نفر هزار چندين غيردولتي سازمانهاي.بود
آنها اما كنند ، پاكسازي را داخلي جنگ در متخاصم جناحهاي و روسها توسط شده كاشته
.شود برداشته مينها اين اعظم بخش تا است لازم ديگر دلار ميليون و 500 سال ميگويند 12
بهخصوص كشور ، اعظم بخش جنگ از جداي كه ساله سه خشكسالي دليل به بشردوستانه تلاشهاي
خشك آب ذخاير و رودخانههااست نداشته چنداني موفقيت ساخته ، ويران را افغانستان جنوب
پاكستان از بخش كدام اينكه مورد در تصميم.شدهاند تلف كشور دامهاي سهچهارم.شدهاند
و ندارند جاده مناطق از بسياري.نيست سادهاي كار هيچوجه به دارد نياز كمك به بيشتر
تا ميليون بين 16 برآوردهاميكنند زندگي افغانستان در نفر چند نميداند واقعا هيچكس
اعتماد قابل تصويري ارائه براي سرشماري يك جاري سال در.است نوسان در نفر ميليون 28
باروتي بشكه همچون كشور تركيب ;نميشود لحاظ قوميت سرشماري اين در اما ميشود ، انجام
.كند لمس را آن فعلا نميخواهد هيچكس كه است
به بگيرد ، صورت كمكها اين اگر حتي اما است بيشتري كمكهاي خواستار افغانستان دولت
.شود هزينه ضروري واقعا بخشهاي در كمكها اين كه نيست معلوم تجربه با مددكاران گفته
و سوءتغذيه از شير اينبگيريد نظر در را كابل باغوحش شير مرجان ، مثال براي
غذاي اولين صرف از پس سوءهاضمه نتيجه در تا برد بهدر سالم جان فراوان بمبارانهاي
.است تيره ملل سازمان و وزارتخانهها بين روابط.دهد جان طالبان ، سقوط پي در خود واقعي
و زرق پر دفاتر و اتومبيلها براي را پولها ملل سازمان بهخصوص كه ميكنند شكايت وزرا
كمي حداقل ميتوانند آنها":ميگويد پاسخ در ملل سازمان مقام يك.ميكند خرج برق
".باشند سپاسگزار
كارآمدي بانكي نظام هيچگونه گفت ، سخن آن از بتوان كه ندارد اقتصادي واقع در افغانستان
و كسب راهاندازي براي دولت تلاشهايندارد درآمدي هيچ تقريبا مركزي دولت.ندارد وجود
جديدي موانع رشوه كسب براي كه شوروي در تحصيلكرده بوروكراتهاي توسط كوچك كارهاي
است ، فعال هرات غربي استان در كه اسماعيلخان مانند جنگسالاراني.ميشود سد ميتراشند ،
.ميفرستد كابل به را دريافتيها از كوچكي كسر تنها و ميبلعد سرمنشا از را گمركي عوايد
به يا كشور ارزشمند صادرات.يافت نخواهد سرمايهگذاري مدتها تا گاز لوله خط پيشنهاد
مثل) هستند غيرقانوني اينكه يا (دستي صنايع و زمرد لاجورد ، مثل) ميشوند قاچاق خارج
.دارد درآمد دلار ميليارد ترياك 2/1 توليد كه است آن از حاكي برآوردها برخي.(ترياك
ميزان برابر كه 15 است شده برداشت ترياك تن از 2000 بيش سال 2002 در كه ميشود تصور
شرايط به بازگشت باشد ، زياد همه اين ترياك درآمد كه زماني تا.است طالبان زمان در توليد
.نيست امكانپذير بود ، خودكفا غلات توليد نظر از افغانستان كه دهه 1970
كنار را كلاشينكفهايشان مردان اينكه براي.دارد وجود نيز بيكاري مشكل گذشته اينها از
كه است آبياري و راهسازي پروژههاي كوتاهمدت راهحل.شود ايجاد اشتغال بايد بگذارند ،
طي دلار ، روزي 2 ازاي در كارگر هزار دهها استخدام با كه است اميدوار دولت.است كاربر
.است امنيت مسئله ميكند ، تضعيف را چيز همه آنچه.بسازد جاده كيلومتر آينده 6000 سال سه
.شد نخواهد حاصل پيشرفتي هيچ نگردد ، برقرار كامل صلح كه زماني تا كه دارند قبول همه
كه نيرو هزار با 70 افغان ملي ارتش يك مركزي هسته:دارد وجود شريك سه كار اين براي
نفري نيروي 5000 ;كنند خلعسلاح را خصوصي ميليشياهاي دارند قصد آن منطقهاي فرماندهان
به نفري نيرويي 9000 و ميكنند حفاظت آن اطراف و كابل از كه بينالمللي صلح حافظان
را تروريستها پاكسازي عمليات بگرام و قندهار هوايي پايگاههاي از كه آمريكا رهبري
نهادهاي با كانتونال سيستم يك ايجاد جهت در گام نخستين افغان ، ارتش.ميكند هدايت
فرهنگ با بتواند ارتش اين تا ميكشد طول سالهادارد كندي پيشرفت مركزي ، قدرتمند
تركها فرماندهي تحت حاضر حال در كه بينالمللي صلح حافظان.كند مقابله تفنگچيگري
وجود ديگر شهرهاي به آنان گسترش براي طرحي هيچ اما بودهاند موفق خود كار در هستند ،
.نيستند برخوردار محبوبيت از افغانها بين نيز آمريكايي نيروهاي.ندارد
طالبان بازگشت
در ايران نفوذ از جلوگيري صرف بيهوده را وقتش متحده ايالات نگرانند اين از ديپلماتها
همكاران با اروپايي اطلاعاتي منابع همه ، اين با.ميكند افغانستان غربي استانهاي
اردوگاههاي در نيروهايشان گردآوري مشغول طالبان و القاعده كه موافقاند خود آمريكايي
حكمتيار ، گلبدين آبديده رزمندگان با اينك و هستند پاكستان با افغانستان مرز طرف دو هر
براي تلاش اينكه براي است ديگري دليل خود اين و شدهاند متحد سابق مجاهدين فرمانده
.گردد تسريع بايد دارند ، هواداري طالبان به نسبت هنوز كه كشور از بخشهايي بازسازي
و بيست.ميشد محسوب جهان كشورهاي عشايريترين و فقيرترين جزء سال 1978 در افغانستان
نوزادان مير و مرگاست كرده وخيمتر را كشور اين اوضاع خشكسالي سال سه و جنگ سال سه
شده محدودتر سال 1978 از درماني خدمات و مدرسه برق ، پاكيزه ، آب به دسترسي و شده بيشتر
.است
وضعيت بزرگ ، شهرهاي از خارج.است بوده فاجعهآميز زنان براي بهخصوص تحصيل ، محدوديت
تمامي در تقريبا دختران روستاها در هم هنوز.است نشده بهتر هيچوجه به آنان براي
احترام زنان به بيشتر كه جديد اسلامي قوانين تدوين.ميشوند واقع تبعيض مورد زمينهها
نيز عراق در جنگ.شد خواهد روبهرو مانعتراشي با متحجران سوي از احتمالا بگذارد ،
در صلح استقرار اما.سازد منحرف افغانستان اوضاع از را غربي رسانههاي توجه ميتواند
.ميطلبد رسانهها ، توجه بدون حتي را ، بينالمللي جامعه كامل پايبندي و توجه افغانستان
جامائيكايي اهل خواننده Bob Marley *
نميكند عربستانپشت به آمريكا
گوش سخني هيچ به كه دارد را بازيگوشي پسر نقش آمريكا مطبوعات در سعودي عربستان اخيرا
چنين اهميت ترتيب به شده مطرح كشور اين درباره كه ديدگاههايي مهمترين.نميدهد فرا
:است.
.دهد تغيير ميآموزند ، وهابي مدارس در كه را اصولي از برخي بايد سعودي عربستان
.كند تغيير كرده پيدا شفافتري حالت بايد كشور اين در بانكداري سيستم
در را خود عزم تمام آمريكايي مقامات راهنماييهاي پذيرفتن با بايد عربستان نهايت در و
.كند جزم هستند آن از ناشي زيانهاي و سپتامبر يازدهم رويداد مسئول كه كساني يافتن جهت
مثل درست نيز آمريكا.كرد ريشهيابي را آنها ابتدا بايد خواستهها از برخي درك براي
شدت به گروهها اين از بعضي.افراطي و بنيادگرا گروههاي مدارس از پر است كشوري عربستان
.ميكنند تبليغ اسلام عليه سرسختانه و
گسترش در را مهمي نقش اسرائيل از حمايت با هستند مسيحي و يهودي غالبا كه گروهها اين
كه شود درخواست نيز آمريكا از اگر.ميكنند ايفا خاورميانه در كشور اين بحثبرانگيز
.بود خواهند پاسخگو چگونه سفيد كاخ مقامات بدهد مذهب خشكه مدارس اين در تغييراتي
آورد وجود به سال 1997 در آمريكا كه اقتصادي بحرانهاي با.بانكداري مورد در اما
سازمانهاي رئيسشد متحمل را بزرگي ضربه و شده مواجه نوسان از موجي با كنگ دلارهنگ
سال در نميكند؟ شفافتر را بانكدارياش سيستم آمريكا چرا پرسيد موقع آن هنگكنگ مالي
انرون شركت داخل زدوبندهايي نيز اخيرا.شد جهاني بحراني به تبديل آسيا بحران نيز 1998
كشورها از ديگر برخي و آمريكا براي را بزرگي بسيار مسائل شركت اين ورشكستگي سرانجام و
اقتصاد دارند اصرار هم هنوز آمريكا و جهاني تجارت سازمان اين وجود با.آورد وجود به
احتمال با مقابله براي آمريكا همچنين ، .شود شفاف بايد سعودي عربستان مثل بستهاي
مانع نوعي به ميكند سعي ضدآمريكايي گروههاي توسط آمريكايي شهروندان برخي محكوميت
.شود بينالملل مجازات دادگاه تشكيل
رويه تغيير از آنها همه.كردم ديدار سعودي مقامات از زيادي تعداد با گذشته روزهاي در
عميقا سفيد كاخ رفتار اين كه معتقدند حتي و شده متحير عربستان قبال در آمريكا ناگهاني
دانشگاههاي در سعودي عرب هزار صدها سال پنجاه از بيش دوراني در.است شده مردم خشم باعث
دانشجويان از بسياري.بدانند خود كشور دومين را آمريكا مانده كم و تحصيلكرده آمريكا
علاوه.ماند خواهند كشور اين در و كرده سفر كشور اين به آمريكا عشق به كه دارند تاكيد
اعلام داراست را عظيمي نفتي پتانسيل كه كشوري تنها بهعنوان سعودي عربستان اين بر
به آمريكا احتمالي حمله از ناشي نفتي بحران با مقابله براي را خود نفت كه كرده آمادگي
در معقول بهطور نفت قيمت حفظ براي نيز آمريكا.كرد خواهد نفتي بازارهاي وارد عراق
سال پنج و بيست در اين البته.ميكند تكيه سعودي عربستان توانايي اين به بحراني شرايطي
با نميتواند كشوري هيچ واقع در است ، كرده ايفا را آن همواره عربستان كه است نقشي گذشته
كه است چيزي اين و آورد وجود به جهاني بازارهاي در ديسيپليني بسيارش منابع از استفاده
نفتي در دلار يك تخفيف با سعودي عربستان دگرسو از.كند چشمپوشي آن از نميتواند آمريكا
آمريكا اقتصادي شريانهاي وارد سود دلار ميليون پانصد سالانه ميفروشد آمريكا به كه
.ميكند
از جنگي تجهيزات و اسلحه خريداران اصليترين و بزرگترين از يكي سعوديها اين از غير
شك مورد تجهيزات اين از اعظمي قسمت نگرفتن يا گرفتن قرار استفاده مورد كه هستند آمريكا
.ميخرد هواپيما بيشتر عربستان ميشود مواجه مشكلي با بوئينگ كه وقت هر و است ترديد و
براساس را خود الكتريكي سيستم بخرند الكتريكي تجهيزات بيشتر اينكه براي سعوديها
كاخ درخواست به بنا سعوديها از بسياري تعداد دگرسو ، از.كردهاند بنا آمريكا مدلهاي
بهتر بر او تاكيد و فلسطين _ اسرائيل معضل حل براي را عبدالله پرنس برنامههاي سفيد
وجود به آن از سخني ديگر و كرده فراموش را اسرائيل و عرب اتحاديه كشورهاي روابط كردن
.بود شده مسلمانان خشم برانگيختن باعث برنامه اين كه
چرا.نميآورند
تمام جداي فقط.بود خواهند مواجه خود جامعه در بزرگ آزموني با ناچار سعوديها بيشك
جهت در همكاري از كشور اين زدن سرباز و عربستان و آمريكا ميان ايدئولوژيكي اختلافات
آينده براي مهمتري ارزش سعوديها كه دريابد بايد واشنگتن سفيد ، كاخ با عراق به حمله
بلكه كنند پافشاري موضوعات از بسياري بر نبايد تنها نه خاطر همين به و دارند آمريكا
و شود عربستان جامعه در حساسيت بروز مانع كه كنند حركت كشور اين قبال در نوعي به بايد
.شد خواهد آغاز سپتامبر يازدهم رويداد قبال در كشور اين كردن متهم از اجتناب با كار اين
.آمريكا اقتصادي استراتژي انستيتوي رئيس و ريگان دوران تجاري رايزن
لسآنجلستايمز
روزنامهنگار نگاه
ميخوريم شكست چرا
الاذقايي محييالدين
در روشنگري چرا" كه كرد مطرح عنوان اين تحت عرب نويسندگان از يكي را بحثي اخيرا
براي كه بود آورده دلايلي پرسش اين به پاسخ در وي "...خورد شكست خاورميانه كشورهاي
روشنگري جنبش كه بود اين بست نقش ذهنم در كه پاسخي من اما.باشد جالب ميتوانست خواننده
دليل مهمترين.خوردند شكست ديگري از پس يكي كه بودند معاصر روشنگران بلكه نخورد ، شكست
قدرتهاي ساختار از بخشي به خود ، اصلي رسالت و وظيفه انجام جاي به كه بود اين آنها شكست
نه است خودتان در عيب" كه كرد تكرار را سخن اين دوباره بايد بنابراين.شدند تبديل حاكم
".ميگوييد آنچه در
زيادي دلايل شدند روشنگري جنبش شكست عامل خود روشنگران و روشنفكران اينكه ، بحث
دو يا يك كشور هر از و ميكنم اشاره نمونه بهعنوان عربي كشور چند به فقط من.نميخواهد
.داشتهاند موثري نقش جنبش اين در كه ميشوم يادآور را نفر
.هستند افراد اين از تن دو عصفور جابر و امين محمود:بگيريد نظر در را مصر مثال براي
در را خود و آمد شرق اردوگاه فروپاشي از پس و كرد مبارزه و گشت تبعيد و شد آواره اولي
را سينمايي جوايز تا ايستاد وزير كنار در گاه.داد قرار قدرت فرهنگي پروژه از بخشي
كه نيروهايي.انداخت راه به خيالي نيروهايي ضد بر را وهمآلود حملاتي گاه و كند توزيع
ميكشد تصوير به او كه آنطور يا ندارند خارجي وجود ميدانست كسي هر از پيش خود او
بتواند تا باشد داشته دشمني نحوي به بايد امپرياليسم جريان مثل هم روشنگري اما.نيستند
.كند زندگي آن با مبارزه سايه در
مقام بالاترين وزير از پس كه گرفت قرار فرهنگ عالي شوراي دبير پست در هم عصفور جابر
"تاريكانديش" اصطلاح به نيروهايي ضد بر را جنگي ديگران با و دارد تاليفاتي نيز او.است
بزرگ واقعيشان حجم از بيشتر را آنها روشنفكران معمولا كه نيروهايي.انداخت راه به
آن گفتمان و رسمي قدرت با را آنها كامل همراهي ميتواند نوعي به عمل اين شايد.ميكنند
كنار در و هستند الهرماسي عبداللطيف و المسدي عبدالسلام نيز تونس در.كند توجيه
اختيار در را وزارت پست هم هنوز و شده وزير بارها عالي ، آكادميك تحصيلات از برخورداري
.آورند پديد "غنوشي" جنبش با گفتوگو براي را فضايي نتوانستند تونس در هرگز اينها.دارند
او با گفتوگو و كرد رد را خشونت كه بود بنيادگرايي جنبش تنها جنبش اين كه حالي در
تحت روشنفكري جنبش و ماندند ساكت آنها اماباشد داشته بر در را خوبي نتايج ميتوانست
كه است سال چند چون.ميكنم مستثني را مغرب ميان اين در من.درآمد رسمي گفتمان لباس
.شدهاند دولت جزء خود روشنگري جنبش رهبران
مشاور تنها نه اولي.بگيريد نظر در را عرسان عقله علي و حنامينه مثال براي سوريه در
نويسندگان اتحاديه رئيس كه نيز دومي.ميكرد ايفا را وزير خود نقش مراحلي در كه وزير
جاي به ندارد ابايي هيچ درآورد دولت خدمت به را سوريه روشنگري جنبش اينكه از و است عرب
دولت براي كارمند يك چون كند ، اداره شخصي اعتبار و معنوي ثقل با را مستقل جنبش يك اينكه
.ميكند كار
.است انصاري محمدجابر دكتر و فخرو علي دكتر آن روشنگران سرآمد كه است بحرين نمونه آخرين
هرگونه كه موضوعيبود بحرين پادشاه مشاور دومي و شد وزير معاون و وزير بار چندين اولي
فضايي بحرين كه سالهايي در حتي انصاريميكند رد منامه دولت از را او فكري استقلال
.است بوده منصب اين در كرده پيدا باز فضايي كه اكنون تا و داشت بسته
دوستي به من و هستند من دوستان از همه كردم ، ياد روشنگران نسل اين از كه را خاصي اسامي
فراتر قدرت با آنها رابطه كه باشند متوجه دارم دوست حال عين در اما.ميكنم افتخار آنها
.دارد احتياج بدان تاريكانديش نيروهاي با مبارزه براي روشنگر يك كه است رفته حوزهاي از
در روشنگري جنبش بيترديد.بود خواهد كشور هر مستقل فرهنگ دوش بر باري رفتار اين
.شد تبديل آن فرهنگي گفتمان و قدرت از بخشي به كه خورد شكست دليل اين به عربي كشورهاي
.نداشتند تبعيد و زندان جز نصيبي بودند چارچوب اين از خارج كه آنهايي البته
جرات روشنگري لازمه.كنيم چاپ تجديد سادگي به بتوانيم را آن ما كه نيست كتابي روشنگري
بعضي در.است سويي هر از و شكلي هر به استبداد كردن افشا توان و انتقادي عقل از استفاده
رو اين از.است تاريكانديشان مواضع از سياهتر بسيار دولتها مواضع عرب ، كشورهاي از
.است بوده عرب روشنگران فاحش اشتباه آن به خدمت و همكاري
مادي سودجوييهاي به بزرگ روياهاي آن و گشت پراكنده كه بود ترتيب اين به روشنگري جنبش
خاطر به روشنگران و شد مبدل "پوستيژ" يك به افراد بعضي براي روشنگريشد تبديل فردي و
وضعيت روشنگري جنبش سران اميدواريم تازه قرن شروع با.شدند شكست دچار خود سازش و سكوت
كه قدرت پليسي منطق بين آنها بايد.كنند درك آمده گرفتار بدان جنبش اين كه را اسفباري
.است همين روشنگري رسالت.شوند قائل تفاوت تكثرگرايي و آزادي ماهيت با است يكجانبهنگر
الاوسط الشرق
جهان حاشيه
جهنم درهاي از مصر سهم
هفت جايزهاي و كردند شركت عراق عليه فارس خليج جنگ بازي در مصريها كه سال 1991 برخلاف
شركت جنگ در كه كردهاند اعلام مصرا بار اين كردند دريافت آمريكا از دلاري ميليارد
به را اوضاع و كنند آرام را خياباني تظاهرات ميكنند سعي عينحال در اما نميكنند
هفتم رابطه همين در.گرداند روي ملي مسائل سمت به جنگ از توجه تا كنند هدايت ترتيبي
مصر در ملي همبستگي تا شد اعلام عمومي تعطيل روز است مصري قبطيهاي عيد روز كه ژانويه
مصري خانم يك.ناميدهاند مصر مذهبي اقليتهاي به احترام را اقدام اين برخي.شود تحكيم
تهاني خانم انتصابشد منصوب مصر اساسي قانون عالي دادگاه در زن قاضي اولين عنوان به هم
گرفته صورت عمومي افكار كردن آرام جهت در دولت تلاش از نشانههايي پست اين به الجبالي
شديدي بسيار رايزنيهاي اما شده ، قطع اسرائيل با روابط همه تقريبا اثنا همين در.است
و بردارند انتحاري حملات از دست اينكه براي حماس با.است جريان در حماس و فلسطينيها با
موسي عمر حال اين با.بيايند كنار اسرائيل با بيشتري نرمش و دقت با كه فلسطينيها با
ميرسد نظر به اقدامات اين با."ميگشايد را جهنم درهاي" عراق با جنگ كه كرد اعلام
.كنند بست و چفت را مصر به جهنم درهاي دارند تلاش مصريها
سابق دواليه دوران عين چيز همه
گذشته هفته.است شده فلج عمومي اعتصاب و اعتراضات اثر در هائيتي گذشته ماه دو
گويي.دادند شعار آريستيد برنارد ژان اقدامات عليه و كردند اعتصاب مدارس دانشآموزان
بودند دواليه سرنگوني خواستار و ميكردند تظاهرات او نفع به پيش سال چند كه هائيتي مردم
رسيد قدرت به آريستيد كه سال 2000 انتخابات از.شدهاند مواجه جديدالظهوري دواليه با
شش نفر ده هر از و بيكارند كارگران دوسوم است ، يافته افزايش فقر شده ، بدتر بشر حقوق وضع
بنزين و نفت قيمت رفتن بالا و است افزايش به رو قيمتها.هستند مواجه سوءتغذيه با نفر
سال از هائيتي اوضاع معتقدند بسياري.است كرده مواجه مشكل با را ضعيف طبقات مردم زندگي
شورش حتما مردم و است شده بدتر مراتب به بود گرفته جان تازهاي اميدهاي كه 1991
پول بينالمللي صندوق.دهد انجام نميتواند چنداني كار آريستيد "لاوالاس" حزب.ميكنند
پارلماني انتخابات در تقلب دليل به را كمك دلار ميليون بينالمللي 500 مراجع ديگر و
.است كشانده بنبست به را آريستيد ابتكار هر تقريبا آريستيد اپوزيسيون.كردهاند بلوكه
صورت به و كرده پيريزي را دواليه حكومت مثل حكومتي عينا آريستيد اينكه بدتر همه از
پنج گذشته هفته دو ناآراميهاي در.ميكند عمل احزاب و مردم با مشاوره بدون ديكتاتوري
حتي.است باخته را بازي تقريبا "لاوالاس" فرمايشي دولتي حزب ميگويند.شدند كشته نفر
.است شده ديكتاتور او ميگويند و ندارند اعتماد او به ديگر هم آريستيد سابق متحدان
اتفاق هائيتي در دارد آنچه ميرسد نظر به اما ميكند ، دعوت صلح به را همه آريستيد
.است اغتشاش ميافتد
كشميري مسلمان زنان به هشدار
خود فعاليت به چنانكه است داده قرار خطاب مورد را كشميري مسلمان زنان گروهكشميري يك
كه جروزالمپست روزنامهرسيد خواهند قتل به ندهند پايان شنبه روز تا دولتي موسسات در
شريف مسجد جمله از و كشمير مساجد ديوارهاي به پوسترهايي الصاق از كرده منتشر را خبر اين
بالاي 15 دختران ميكنند توصيه دستوري لحني با خانوادهها به كه ميدهد خبر راجوري در
به زنان ندهند اجازه و كنند خودداري رودخانهها در استحمام از دهند ، شوهر را خود سال
ناچارند زنان و ندارند حمام منطقه اين مسكوني منازل اكثر.شوند خارج منزل از تنهايي
در بايد حتما زنان شده تاكيد مذكور پوسترهاي در.كنند استفاده نهرها از استحمام براي
گروههاي از تعدادي نيز اين از پيش.شوند ظاهر عمومي انظار در نبايد كنند استحمام منزل
.بودند داده هشدار الكلي مشروبات فروش ادامه به نسبت منطقه مسلمان
بلگرام هوايي پايگاه در القاعده زندانيان
افغانستان بلگرام پايگاه در القاعده زنداني نامعلومي تعداد اسارت از بشر حقوق منابع
بلگرام هوايي پايگاه بازداشتگاه در القاعده زنداني تعدادي ظاهرا.كردند نگراني اظهار
بشر حقوق ناظران.ندارد اطلاعي آنان وضعيت يا تعداد از كسي اما زندانياند افغانستان
و بينالمللي مجامع به را بازداشتشدگان اساس و تعداد بايد آمريكاييها مدعياند
.ميگردد بشر حقوق آشكار نقض به متهم آمريكا وگرنه دهند اطلاع آنان خانوادههاي
مصاحبه از عراقي دانشمندان فرار
ترغيب را هستهاياش دانشمندان تا دادهاند قرار فشار تحت را عراق آمريكا و ملل سازمان
دانشمندان كه است درحالي اين.كنند مصاحبه ملل سازمان بازرسان با خصوصي صورت به كند
از خانوادهشان امنيت افتادن خطر به وحشت از نيز و جانشان ترس از بغداد مقيم عراقي
در فقط گفتهاند آنها از برخي كه است درحالي اين.ميكنند امتناع بازرسان با مصاحبه
عراقي دانشمند سه اين از يكي.ميپذيرند را مصاحبه انجام دولتي ناظران حضور صورت
.داد تن مصاحبه به ماموران حضور با بالاخره
|