|
دوباره
سلام با |
|
عطريانفر
محمد |
از ديگر شماري و ميگيرند شكل تصادف اثر بر شماري كه است پديدههايي از سرشار جهان
.ميآيند پديد هدف به معطوف اراده اعمال با و مشخص تحليلهايي درون
از ويژگي ، اين.است دوم دسته پديدههاي جمله از همشهري روزنامه استمرار و شكلگيري
متعهد را همشهري نويسندگان و سياستگذاران امروز تا شد منتشر آذر 71 در كه شماره نخستين
ايران ، جامعه عرفي و قانوني الزامهاي و مخاطبان نياز چارچوب در كه است كرده
رفتار آن براساس و بسنجند را خود كار اجتماعي بازخوردهاي بنويسند ، كنند ، برنامهريزي
ايرانيان كه است شده باعث خودترميمي قدرت همين.كنند منطبق اجتماعي هنجارهاي با را خود
و بيدغدغه بامداد هر و بجويند را خود زندگي از جلوههايي همشهري روزنامه سيماي در
.كنند طلب روزنامهفروشيها از را آن است شده نوشته روزنامه در آنچه درباره بيكنكاش
در كه ميداند متعهد را خود نانوشته قانوني براساس همشهري كه ميدانند درستي به آنها
بر.باشد آنان راي و اراده از برآمده حقوقي و سياسي نهادهاي و ايرانيان خدمت در حال همه
و خيرانديشانه انتقادهاي گاه عمومي ، اقبال غالبا همشهري به جامعه واكنش اساس ، همين
.است بوده ناخواسته و طبيعي سوءتفاهمهاي ندرتا
نوع از كرد محروم مردم به خدمت از روز پنج را همشهري و داد رخ گذشته هفته آنچه
مطبوعاتي ، فعالان و جمعي رسانههاي ستايش خور در همراهي با كه بود ناخواسته سوءتفاهمهاي
.شد برطرف كشور ، بزرگان از شماري ياري و قضائيه قوه محترم مسئولان همكاري و همدلي
شايد آنها تكرار و نوشتند تفصيل به مطبوعات داد ، رخ روزه پنج توقف طول در آنچه درباره
تشريح شايد رو ، اين ازشود ناشكيبا منتقدان خاطر آزردگي و شريف خوانندگان ملال مايه
است ، شده رفع كه سوءتفاهمي واكاوي از ميدهد رخ كلي طور به سوءتفاهم آن در كه فضايي
ايران مطبوعات بويژه رسانهها حوزه در اخير سالهاي در كه سوءتفاهمهايي.باشد گرهگشاتر
دو بين ناهمخواني محصول عمدتا انجاميده ، نشريات از شماري تعطيلي به متاسفانه و داده رخ
و ملت و دولت حقوق از پاسداري براي قانون.است عرف و قانون يعني شريف و ضروري مقوله
پايه بر عرف و ميشود وضع شهروندان بين روابط تنظيم و دو اين متقابل تكاليف تعيين
شكل خود مدوني ، دستور هيچ از بينياز و طبيعي صورت به جامعه اعضاي مشترك پايبنديهاي
را آنان قانوني حقوق كه نداريم آن سر رخداد شاكيان و همشهري بين آنچه مورد در.ميگيرد
قبول با همشهري و برخوردارند پاسخگويي حق از شهروندان ديگر مانند آنان.بينگاريم ناديده
از بيش آن به داوطلبانه رجوع و قانون همسنگ آن حجيت كه عرف عنصر بر تكيه با و اصل اين
گردانندگان.است شمرده محترم را ديگران حقوق همواره است ، قانون به التزام و تمكين
در كسي عليه ادعايي كه ديدهاند كرات به مطبوعات پيگير خوانندگان و جمعي رسانههاي
.است شده درج نامطلوب شكلي به و كمتر حجمي در بعد مدتها آن پاسخ و است شده چاپ نشريهاي
و كند عمل بيشتر گشادهدستي با حتي و عرف همين چارچوب در است كوشيده حتيالمقدور همشهري
.بگذارد احترام سياسي و اجتماعي نهادهاي و شهروندان حق به
آني ناخواسته هزينههاي تحميل با چند هر - گفتگو مدد به گفته پيش سوءتفاهم كه اكنون
را راه كه كساني همه كوششهاي از سپاس با شد ، رفع - شريف خوانندگان و روزنامه به آتي و
همشهري انتظار در روز پنج كه آناني به سلام با و كردند هموار همشهري مجدد انتشار براي
از آزرده كمي البته و آمدهايم عتاب و كينه و خشم بيهيچ ما كه ميگوييم ماندند
.بيهمتاست توشهاي كه فرمايد عنايت صبر ما همه به ربالعالمين.ناشكيبايي
|