گذشته به بدبيني
عجيب آمد و رفت
اقتصاد حاشيه
اقتصاد نوبليستهاي
گذشته به بدبيني
نجفي بامحمدعلي گفتوگو در ايران سياسي اقتصاد
معطريان رضا:عكس
كرد آغاز بدبيني نوع يك با برنامه سازمان به نسبت را خود انقلابرفتار از
بعد دولت
دوزدوزاني ازآقاي تقليد به شدند بودجه برنامه رئيسسازمان
خير آقاي كه زماني
كردند تعطيل را برنامه سازمان بودند اسلامي ارشاد و
وزيرفرهنگ زمان آن در كه
انقلاب از پس دولتهاي هموارهدر كه است چيزيكشور مديريت در عدمانسجام و اختلافنظر
دارد و داشته وجود هم خاتمي آقاي دولت بودهايمايناختلافنظردر آن شاهد
دعوت مختلف احزاب از را افرادي استو بوده ائتلافي ازانقلابدولتها بعد سالهاي تمام در
ازاي در تا بود نكرده قبلي توافق سياسي احزاب و جناحها آن با رئيسدولت ميكردندولي
دارد آنها از انتظاري چه ميشوددولت گذاشته احزاب اختيار در كه وموقعيتهايي پستها
رئيس خاتمي آقاي اول دولت در سال سه محمدعلينجفي:امويي احمدي بهمن اقتصاد ،
گروه
استعفايش كه آمد وجود به شرايطي سال چهار پايان از قبل.بود بودجه و برنامه سازمان
و عالي آموزش وزير پيشين دولتهاي در سال دوازده آن از پيش.شد پذيرفته
موعد از زودتر
برنامه سازمان رئيس تواناترين روغنيزنجاني از پس را او بسياري.بود پرورش و آموزش وزير
.پيش سال شد240 انقلاب ايران در سال 57 بهمنميدانند تاكنون انقلاب از پس
نگاه روزها آن به سال همه اين از پس كه اسلاميحالا جمهوري سياسي اقتصاد دستاندركاران
وجود اذهان در كشور اداره چگونگي از تاري و تصويرتيره زمان آن در:ميگويند ميكنند ،
تكنوكراتها دنياي به و گذشتند فرازونشيبها آن از جمهورياسلامي ، مردان چگونه".داشت
ايران سياسي _ اقتصاد تصميمسازان و دستاندركاران با اينگفتوگوها ماحصل ".رسيدند
.است انتشار دست در"اسلامي جمهوري سياسي _ اقتصاد" عنوان با كه است انقلاب بعداز
اقتصاد دستاندركاران روزهاي آن خاطرات از بخشهايي انقلاب سالگردپيروزي با همزمان
.برگزيدهايم را ايران
***
گونه هيچ چرا.بود دولتي اقتصاد موسوي مهندس دوره دولت بر حاكم گرايش كه شده گفته*
هم آن - شد كشور اقتصاد سيستم وارد بعدها كه ساله پنج برنامههاي همان مدونيمثل برنامه
نشد؟ گذاشته اجرا به و تهيه - بود بازار اقتصاد از صحبت كه زماني
بودند كساني موسوي مهندس دولت زمان در اصولا كه اينبود دليل يك.داشت مختلفي دلايل
نخستوزيري اول سالهاي همان در هست يادم.ميكردند مخالفت برنامهريزياقتصادي با كه
.شود تنظيم ساله پنج برنامه يك تا گرفت صورت وسيعي تلاش و 61 سال 60 در موسوي آقاي
دارد ، عهده دولت در را آن رياست موسوي مهندس خود طولانيكه جلسات و متعدد كاري گروههاي
.شد تشكيل
گفتوگو و بحثهاشد انجام زيادي مذاكرات حوزه و صاحبنظراندانشگاه از عدهاي با
اصولا جرياني يك چون اما.بود اسلامي اقتصادي برنامه تدوينيك ضوابط مورد در عمدتا
از يكي.ميكرد شديد مخالفت آن با اسلاميميدانست ، تعاليم خلاف را اقتصادي برنامهريزي
خداوند كلام از شخصي برداشتي با سنتي جناح به وابسته گروهمخالفين همين از وزرا آقايان
كه رساند خواهد جايي از را شما روزي و رزق خداوند":ايناست آن مفهوم كه تعالي و تبارك
يك دنبال به اسلامي دولت اگر كه ميكرد استدلال نخواهيدكرد ، را آن حساب هرگز شما
هزينه چگونگي تا كند حساب را خود درآمدي منابع آن براساس كه باشد برنامهريزياقتصادي
برخلاف اقدام اين.است كرده عمل اسلام و قرآن برخلافآيه بيانديشيد ، هم را آنها كردن
و مجاري از كمك آن كند ، كمك ملتي به نظراقتصادي از بخواهد اگر خداوند و است توكل
است ناپذيري انكار واقعيت يك اين".نميكنند را تصورش هرگز آنها كه خواهدبود راههايي
و بود مطرح دولت هيات در بارها نوع اين از ديگرسخناني و سخنان اين.است داشته وجود كه
...ميگرفت صورت اقتصادي برنامهريزي با گستردهاي مخالفتهاي
مديران براي جنگ كه درگيريهايي.بود جنگ برنامهريزيدولتي ، موفقيت عدم ديگر دليل
دولت براي مستمر ارزي درآمد كسب و نفت فروش كه مشكلاتي طور همين و كردهبود ايجاد كشور
فعاليت براي برنامهريزي شايد كه رساند ايننتيجه به را دولت نهايتا بود كرده ايجاد
حتي ما جنگ سالهاي از بسياري در چون.ميسرنباشد اصلا مدت ميان صورت به اقتصادي
و آن اصلاح به مجبور سال طول در و باشيم داشته دقيق و منظم سالانه بودجه يك نتوانستيم
.ميشديم بودجه تامين براي بانكي سيستم از استقراض
مجلس در يا كه مجوزهايي از استفاده با و استقراض طريق از بودجه از عمدهاي بخش معمولا
فكر.ميگرديد تامين ميشد ، صادر (ره) امام حضرت طرف از اوقات گاهي يا و ميشد صادر
تهيه زمان آن در منسجمي اقتصادي برنامه يك نتوانست دولت دليل دو همين خاطر به ميكنم
چشم به انسجام عدم موسوي آقاي اول دولت در مثلا داشت وجود هم فرعي علتهاي البته.كند
دو هرميگرفت صورت دولت در سياسي جناح دو بين كه بوديم بحثهايي درگير ما.ميخورد
بسيار دولتي چنين در اقتصادي برنامه يك به رسيدن.داشتند دولت در نمايندگاني كه هم جناح
تنظيم را منسجمي برنامه يك نتوانست دولت دليل اين به ميكنم فكر.ميكرد مشكل را كار
هم ديگر دليل.داشت وجود دولت فعاليتهاي پشت در همواره گرايش آن حال هر به ولي.كند
كارشناساني نتيجه در:بود اقتصاد با علمي آشنايي عدم و حكومت اداره نحوه به آشنايي عدم
كه چرا گرفتند قرار بيمهري مورد بودند ديده آموزش سالها طي برنامه سازمان در كه هم
.ميشد اتخاذ كارشناسي سيستم از خارج تصميمات عمدتا
بود؟ چه سالها اين در برنامه سازمان نقش*
ايفا ميتوانست برنامه سازمان كه نقشي كه بود اين دوران آن ضعفهاي از يكي من نظر به
به يا بود برنامه سازمان خود ضعف دليل به آن از بخشي يا حالا.بود شده سلب آن از كند ،
برويم ، عقبتر كمي اگرداشت برنامه سازمان به نسبت دولت كه بود غلطي برداشت دليل
آغاز بدبيني نوع يك با برنامه سازمان به نسبت را خود رفتار انقلاب از بعد دولت اصولا
.كرد
آن در كه دوزدوزاني آقاي از تقليد به شدند بودجه برنامه سازمان رئيس خير آقاي كه زماني
دوزدوزاني آقاي.كردند تعطيل را برنامه سازمان بودند ، اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير زمان
تعطيل با داشت نظر در و ندارند اسلامي و انقلابي صلاحيت وزارتخانهاش كاركنان بود معتقد
كه حالي در.نمايد انتخاب هستند صلاحيت داراي كه افرادي كاركنان پاكسازي و وزارت كردن
خير آقاي.شود عهدهدار را جنگ خارجي تبليغات دستگاهي يك كه بود شديدي نياز و بود جنگ
انقلابي حركت يك بهعنوان و ايشان از تقليد به شد بودجه و برنامه سازمان رئيس وقتي هم
قبل كه برنامه سازمان كارشناسان از الان اگر ميكنم فكركردند تعطيل را برنامه سازمان
آن از آنها خاطره تلخترين شود سوال كردهاند خدمت سازمان اين در انقلاب از بعد و
برنامه سازمان برابر در روشني افق هيچ و بود شده تعطيل برنامه سازمان كه است روزهايي
سازمان و بوده نادرستي حركت تعطيلي اين كه شد مشخص مدتي از بعد البته.نداشت وجود
بودجه و برنامه سازمان به نسبت بدبينانهاي نگاه يك زمان آن در.كرد كار به آغاز دوباره
برنامه سازمان ميگفتند كه ميشنيدم دوران آن مسئولين برخي از متاسفانه من.داشت وجود
و اقتصادي برنامهريزي در نميشود بنابراين.كردهاند درست آمريكاييها را
بعد اول سالهاي آن در برنامه سازمان مجموع در.كرد تكيه دستگاهي چنين به تصميمگيريها
بعد طبيعتا.نكرد استفاده برنامه سازمان از خوبي به دولت و شد تضعيف بسيار انقلاب از
خوب كارشناسان از برخي.دادند دست از را انگيزههايشان سازمان اين كارشناسان مدتي يك از
مهندس دولت مورد در.بروند ديگري دستگاه به كه بودند رسيده نتيجه اين به برنامه سازمان
كار نخستوزيري در نبوي بهزاد آقاي كه زماني در.داشت وجود هم ديگري اشكال يك موسوي
چرا.بود دفاع قابل هم جهاتي يك از البته.دادند تشكيل را اقتصادي بسيج ستاد ميكردند
زير كه دستگاهي يك جنگي شرايط به توجه با را مردم معيشت به مربوط عمومي مسائل بايد كه
اما.باشد ارتباط در دائما كشور توليدي دستگاههاي با و كند تعقيب است نخستوزيري نظر
بود شده ايجاد خاص كارهاي يكسري براي كه ستاد اين بودكه اين شد انجام كه اشتباهي
اين كارهاي در دخالتهايي و شد عهدهدار هم را بودجه برنامه سازمان وظايف برخي تدريجا
اجرايي معاون ميرزاده آقاي كه وقتي موسوي مهندس دولت اواخر در كه جايي تاكرد سازمان
مستقيما ميشد انجام كه فعاليتهايي از بخشي بودند اقتصادي بسيج ستاد رئيس و ايشان
.بود برنامه سازمان به مربوط مسئوليتهاي و فعاليتها
در ستاد آن و نخستوزيري اجرايي معاونت مثلا.بود اجرايي دستگاه مسئوليتهاي هم برخي
.ميكردند اجرا را پروژههايي و ميكردند دخالت اجرايي فعاليتهاي از خيلي
كه شد ايجاد نخستوزيري در انقلاب دهه طرحهاي ستاد عنوان تحت ديگري ستاد آن بر علاوه
.داشت عهده به را آن مسئوليت طبا هاشمي مهندس
ستاد اين را طرحها اين اجراي و كردند تعريف مهم طرحهاي بهعنوان را طرحها يكسري
دستگاههاي طريق از جاها برخي و بود طرح مجري خودش جاها برخي در البته.ميكرد پيگيري
و برنامه سازمان كارايي نوع ، اين از تداعيهايي بنابراين.ميكرد دنبال ديگر اجرايي
.داد تقليل را بودجه
بود؟ طرحهايي چه*
سال ده در و ميشد احساس كه بود خوبي طرحهاي.مباركه فولاد مثلا.بود مختلفي طرحهاي
براي كه ارزي مشكل و جنگي شرايط به توجه با.باشند رسيده نتيجه به بايد پيروزي از بعد
طرحها اين پيشبرد براي نخستوزيري سياسي - اداري قدرت از ميخواستند داشت وجود طرحها
.كنند استفاده
مسئوليت اينكه سيستماتيك جهت از ولي داشت هم مثبتي آثار و بود درست كار اين جهت يك از
كار وتداخل اغتشاش نوع يك طبيعتا بياورد نخستوزيري به و بگيرد را اجرايي دستگاه يك
.شد تضعيف شدت به اول دهه در خصوص به و انقلاب از بعد برنامه سازمان.ميكرد ايجاد
به نسبت منفي نگاه همين و بود بدبينانه بيش و كم نگاه يك بود برنامه سازمان به كه نگاهي
اگر يا بروند سازمان از يا برنامه سازمان خوب كارشناسان برخي كه شد باعث برنامه سازمان
سازمان اصلي نقش انقلاب اول دهه در گفت ميتوان جرات به.شوند منفعل ماندند آن در
ساير در كمرنگي نقش و بود آن تخصيص و بودجه بر نظارت و بودجه تنظيم به محدود برنامه
.داشت كشور اقتصادي مسائل
انقلاب دهه طرحهاي ستاد يا اقتصادي بسيج ستاد به برنامه سازمان وظايف انتقال آيا*
نداشتند؟ برنامه سازمان به اعتقادي آقايان كه نبود اين از ناشي
.داشتند برنامه سازمان به منفي نظر اصولا برخيها داشت مختلفي دلايل
ميگرفت؟ نشات كجا از منفي ديدگاه اين*
در بيشتر.ميدانستند منفي بود گذشته رژيم به مربوط كه را هرچهنداشتند خاصي ديدگاه
و شديم خطا يك دچار مورد اين در انقلاب از بعد ما البته.بود گذشته رژيم به بدبيني اثر
در حتي و ترديد و شك نگاه يك با بود مانده باقي ما براي قبل رژيم از كه را چيزي هر
تاسيس نهادي اوقات گاهي الان.ميداديم قرار ارزيابي مورد نادرست سوءظن با مواردي
حالا.كردهايم تعطيل را آن انقلاب از بعد ما اما داشته وجود انقلاب از قبل كه ميشود
در.بود نگاه همان از ناشي اينكنيم ايجاد را آن مشابه يا را نهاد همان يا مجبوريم
منفي برنامه سازمان به نگاهشان اصولا كه بودند عدهاي يك هم بودجه برنامه سازمان مورد
سازمان اينكه نه.بود قبل رژيم به نسبت منفي نگاه از برخاسته بيشتر بودن منفي اين و بود
اين آنها فرض.باشند كرده كشف سازمان در را اشكالي آنها يا باشد داشته اشكالي برنامه
انقلاب در نميتوان بنابراين گرفته شكل آمريكاييها كمك با سازمان اين چون كه بود
.بود نادرست فرض اين كه شد مشخص بعدها البتهكرد استفاده آن از بايد كه طور آن اسلامي
فكري اغتشاش دچار انقلاب از بعد بودجه و برنامه سازمان خود كه بود اين هم ديگر علت يك
سياسي سيستم يك با كه بودند كساني سازمان اين مديران و كارشناسان از بخشي حال هر به.شد
مسائل با انقلاب از بعد و بودند آمده پيش و كرده تمرين ديگري برنامهريزي اداري و
ايجاد برنامه سازمان در كارشناسي سطح در اغتشاشي يك مسئله اين خود.شدند مواجه تازهاي
از بخشي انتقال مورد در دولت كه تصميمگيريهايي هم بعد.انجاميد آن ضعف به كه ميكرد ،
ديگري عده و كرد تشديد را مسئله اين كرد سازمان اين از بيرون به برنامه سازمان وظايف
موضوع يك دنبال به نبايد مورد اين در ميكنم فكر من حال هر به.شدند انفعال دچار
.است بوده موثر علتها اين همه چون كنيم بررسي را علتها همه بايد بلكه باشيم تكعلتي
تهيه در موسوي آقاي دولت موفقيت عدم دلايل از يكي گفتيد صحبتهايتان از بخشي در*
داخل در خصوص به مخالفتهايي وجود داشتند دولتي اقتصاد به گرايش اينكه عليرغم برنامه
اين از ناشي موفقيت عدم اين آيابود اقتصادي برنامهريزيهاي با مقابله در ايشان دولت
بود؟ بيشتر مخالفين قدرت كه نبود
هر به ولي.بود بيشتر بودند ايشان با هماهنگ كه كساني و نخستوزير قدرت مجموع در البته
وجود قوي اقليت اين مجلس در هم.كند ايجاد مشكل جاها خيلي در ميتواند قوي اقليت يك حال
برنامهريزي برايداشت وجود دولت در هم و ميشد اكثريت به تبديل مواقع برخي در كه داشت
است ممكن.است اول شرط دولت در انسجام باشد جامع ، برنامه يك طراحي هدف ، اگر خصوص به
از برنامهاي هيچ قطعا نباشد منسجم دولت اگر اما نباشد خوبي برنامه نهايت در برنامه
.بود صادق امر همين هم موسوي مهندس آقاي دولت مورد در.نميشود خارج دولت
از خارج نيروهايي يا بود نخستوزير شخص عهده به دولتي اقتصاد سيستم اجراي و طراحي*
بودند؟ برنامهريزي موافق دولت داخل در هم نيروهايي نخستوزير از غير آيا بودند؟ هم دولت
بين در هم و سياسي جريانات در هم دولت ، در هم مجلس ، در هم كنيد نگاه دهه آن به شما اگر
آقاي چون شخصيتي گفتم هم قبلا.بودند مسئله اين مدافع كه بودند جرياناتي روحانيون
شده شناخته اقتصادي گرايش اين مدافع بهعنوان زمان آن تقسيمبندي نظر از رفسنجاني هاشمي
كساني سياسي گروههاي و جامعه در چه و مجلس در چه دولت ، در چه هم مقابل نقطه در.بودند
البته.آن علمي معناي به بازار نه البته.بودند سنتي بازار معني به بازار اقتصاد مدافع
و چالش اين گفت ميتوان لذا.بود قويتر گرايش اين علميه حوزههاي و روحانيون در
دولت تز طرفدار اجرايي مسئولان از عمدهاي بخش معمولا اما داشته وجود فكري زورآزمايي
فعاليت مدير بهعنوان كساني شركتها و دولتي سازمانهاي بيشتر در و بودند نخستوزير
رسوبات شد مطرح خصوصيسازي حق به كه بعدي دوره در و بودند مطلب اين طرفدار كه ميكردند
فكر من رفته هم روي.برسد نتيجه به خيلي خصوصيسازي كه نداد اجازه اول دوره تفكر اين
همين طرفدار اكثرا گفت بايد كنيم صحبت كشور اجرايي مسئولين مورد در بخواهيم اگر ميكنم
.بودند گرايش
ابتداي نيروهاي زورآزمايي از بود برآيندي واقع در كشور زمان آن اقتصادي جهتگيري
برآيند يك برآيند اين بود ، نزديك هم به موافق و مخالف نيروي توان هميشه چون اما.انقلاب
.برود پيش به قدرت با بتواند كه نبود پرقدرتي
جايگاه راس در راست ، جناح به وابسته نيروهايي كه بود هم زورآزمايي همين برآيند*
بودند؟ شده داده قرار كشور مهم تصميمگيريهاي
و اجتماعي تفكرات نظر از كه ميبينيد را آدمهايي موسوي مهندس دولت در حال هر به.بله
هفتم دوره انتخابات در كه توكلي آقاي مثلاداشتند ايشان خود با زيادي تفاوت سياسي
اقتصادي تفكرات نظر از و بودند اجتماعي امور و كار وزير شدند شناخته بيشتر جمهوري رياست
به نسبت محدود و بسته بسيار و داشتند موسوي آقاي با زيادي تفاوت سياسي و اجتماعي و
رياست كانديداتوري زمان در ايشان سخنان شنيدن از من و ميكردند فكر اجتماعي مسائل
مورد در چه داشتيم وي از ما كه شناختي به توجه با ايشان چون.شدم متعجب بسيار جمهوري
با متفاوت بسيار زمان آن در نظراتشان انساني نيروي و كار مسائل چه و اجتماعي مسائل
و آموزش وزارت در يا.طور همين هم عسگراولادي آقاي.ميكنند عنوان امروز كه بود نظراتي
حتي يا و داشتند موسوي مهندس با زيادي ديد تفاوت هم ايشان كه بودند پرورش آقاي پرورش
بودند راست جناح از كه بودند زيادي افراد حال هر به.بودند كشور وزير كه نوري ناطق آقاي
خط آن اعمال در دولت كه ميدهد نشان امر اين.بودند چپ جناح از كه افرادي طور همين و
آقاي اول دولت در مثلا.نداشت كافي عزم يا كافي توانايي بود نظرش مورد كه اقتصادي
معتقد دولتي اقتصاد به بيشتر كه بودند دارايي و اقتصاد امور وزير نمازي دكتر موسوي
طرفدار حدي تا زمان آن در هم ايشان كه بودند مركزي بانك رئيس نوربخش آقاي يا بودند
اين مقابل نظر يك بازرگاني وزارت در طرف آن از.بودند دولتي شده برنامهريزي اقتصاد
- سياسي بخش در چه نبود برخوردار فكري انسجام از دولت ميكنم فكر من.داشت وجود نظرات
اما كرد پيدا بيشتري انسجام موسوي آقاي دوم دولت البته.اقتصادي بخش در چه و اجتماعي
برنامه يك اجراي براي دولت ناتواني در جنگ فشار دوم دوره در ولي.بود فشارهايي هم باز
.بود موثر بيشتر منسجم اقتصادي
ميشد؟ گرفته چطور تصميمگيريها انسجام عدم و اختلاف همه اين وجود با پس*
و اختلافنظرها اين حال هر بهميكرد كند و سخت را تصميمگيري مسائل اين خود واقع در
آن شاهد انقلاب از پس دولتهاي در همواره كه است چيزي كشور ، مديريت در انسجام عدم
كه است اين واقعيت.دارد و داشته وجود هم خاتمي آقاي دولت در اختلافنظر اين.بودهايم
تصميمگيري پروسه يك هم وقتي.است زمانبر و كند بسيار تصميمگيري پروسه شرايطي چنين در
ترجيح خيليها باشد داشته افراد و دولت براي را هزينههايي و باشد زمانبر قدر اين
مسئولين اقتصادي زمينه در كه شد سبب امر همين.نشوند پروسه آن وارد اصلا ميدهند
.نكردند پافشاري زياد اقتصادي برنامه يك روي بر و نشدند كار واقعي ميدان وارد اجرايي
.بود اقتصادي برنامه نداشتن براي خوبي محمل هم جنگ كه اين ضمن
دولت؟ ناتواني و انسجام عدم براي بود روپوشي جنگ واقع در و*
.بله مواقع برخي در
به بودجه كسري تامين براي مركزي بانك از استقراض براي مواقع بعضي در گفتيد اينكه و*
بود؟ امر همين از ناشي ميشد مراجعه (ره)امام
شكل به بانكي سيستم از استقراض براي چون.داشت كارگشايي جنبه بيشتر امر اين البته
بايد - ميبرد زيادي زمان قانوني راه از استفاده اينكه يكي.داشت وجود مانع دو قانوني
تصميم عجله با بايد دولت شرايط آن در كه حالي در - ميشد ارائه مجلس به لايحهاي
و مطرح عمومي سطح در ميشود برده مجلس به موضوعاتي وقتي كه بود اين مانع دومين.ميگرفت
كه شرايطي در بانكي سيستم از استقراض مثل موضوعي بنابراينميشود گفتوگو آن باب در
.باشد داشته همراه به خود با سياسي يا و اقتصادي منفي تبعات ميتوانست بوديم جنگ درگير
و اقتصاد يك قوت نقطه نميتوانست بودجه تامين براي بانكي نظام از استقراض رفته هم روي
را عارضه دو اين از كدام هيچ كه كوتاهتري راه كه ميشد داده ترجيح بنابراين.باشد دولت
كه دفاعي و داشتند مسائل به كه اشرافي به توجه با هم امام حضرت.شود انتخاب باشد نداشته
ميگذاشتند اين بر را فرض ميشدند مواجه دولت سوي از تقاضايي با وقتي ميكردند دولت از
را دولت درخواستهاي ايشان موارد ، اين از خيلي در.ندارد وجود راه اين جز چارهاي كه
.ميكرد اجرا هم مركزي بانك و ميكرد تاييد
ميشد؟ مراجعه (ره)امام به كه مواردي يا بود بيشتر ميشد مراجعه مجلس به كه مواردي*
.نداشتم اقتصادي مسئوليت من زمان آن در چون نيست خاطرم دقيقا
اثر تصميمگيريها بر دولت از خارج نظرات يكسري گفتيد صحبتهايتان از بخشي در*
بود؟ منابعي چه طرف از نظرات اين بگوييد است ممكن.ميگذاشت
داراي كه موتلفه جمعيت چون گروهي مثلا.بود دولت بيرون سياسي گروههاي مسئله يكي
هر داشت اختيار در كه ابزارهايي با بود كشور سنتي بازار در خاصي اقتصادي نفوذ و پايگاه
اعضاي از برخي كه انتقادهايي ميآيد يادم.ميكرد وارد را خود فشار ميدانست لازم كه جا
در هم آن ميداد ، انجام ايشان تضعيف جهت در و موسوي آقاي به موتلفه جمعيت مركزي شوراي
دولت از حمايت و يكپارچگي نيازمند ما زمان آن در زيرا بود متاثركننده بسيار جنگي شرايط
روند بر كه ديگري جريان.بود اقتصادي مسائل سر بر داشتند اينها كه مسائلي عمده.بوديم
بيشتر اقتصادي نظر از آنهابودند روحانيون از بخشي ميكرد وارد فشار تصميمگيريها
كه است آن واقعيت.ميكردند تجويز را آن و بودند سنتي بازار و سنتي اقتصاد به متمايل
.نداشتند اقتصاد از هم شناختي آن ، از غير
و ماركسيسم به كه داشتند دولتي اقتصاد از تصوراتي روحانيون از برخي اينكه ويژه به
اقتصادي تفكر اين مقابل نقطه چون و ميكردند خطر احساس بابت اين از.شد ختم سوسياليسم
را آن ناچار به بود ، سنتي بازار بر متكي اقتصاد تفكر همان بود شده شناخته آنها براي كه
خصوصي بخش و مردم مشاركت بايد كه بود اين آنها كلي بحث البته.ميكردند ترويج و تبليغ
گويي كلي يكسري فقط و نبود حرفها اين پشت اقتصادي برنامه و تئوري هيچ اما باشد بيشتر
.بود
خود نظرات و صحبت دولت هيات در آنها طريق از نميتوانستند آيا سياسي گروههاي اين مگر*
كنند؟ اعمال را
.ميكردند استفاده دولت بيرون ابزارهاي از ميگرفتند قرار اقليت در دولت در وقتي خوب
در.ميبريم رنج آن از متاسفانه كه است مشكلي يك اين.است طور همين هم سياسي نظر از
تعهد ميگيرند ، دولت از كه امتيازاتي دليل به ميشود تشكيل ائتلافي دولت وقتي دنيا تمام
منطق يك كه ائتلافي.كنند دفاع دولت سياستهاي از امتيازات آن مقابل در كه ميكنند
تمام در.است خوب هم ملي منافع و جامعه اداره نظر از اين كه است آن پشت هم معاملهگري
احزاب از را افرادي و است بوده ائتلافي واقع در دولتهايمان انقلاب از بعد سالهاي
بود نكرده قبلي توافق سياسي احزاب و جناحها آن با دولت رئيس ولي ميكردند دعوت مختلف
از انتظاري چه دولت ميشود گذاشته احزاب اختيار در كه موقعيتهايي و پستها ازاي در تا
جناحهاي از افرادي وقتي.هستيم مواجه مشكل اين با هم خاتمي آقاي دولت در دارد؟ آنها
جلب ائتلافي ، دولت يك به آنها دعوت علت مهمترين ميشوند ، دعوت دولت به مختلف سياسي
.شود برخوردار تصميمي چنين منافع از دولت كه نحوي بهاست دولت از سياسي گروه يك حمايت
سياسي جناحهاي و نميبرد بودن ائتلافي از منفعتي هيچ دولت.نيست گونه اين ايران در اما
.كنند تضعيف ميخواهند كه گونه هر را دولت ميتوانند ديدند لازم وقت هر ميكنند فكر
به هم تعهدي هيچ و بدهد مقام و پست آنها به كه است اين وظيفهاش دولت ميكنند فكر آنها
نماينده دولت در خود كه گروهي و حزب توسط دولت تضعيف ائتلافي دولت يك در.ندارند دولت
آن شاهد ما متاسفانه انقلاب از پس سالهاي تمام در كه غيرمنطقي كاملا است كاري دارد
اما بودند عضو دولت در كه بودند مخالف جناحهاي از هم افرادي زمان آن دربودهايم
عليه را انتقاداتي - بودند آن به متعلق كه سياسي گروههاي بلكه خودشان نه - همانها
.ميكردند مطرح دولت
عجيب آمد و رفت
مهدوي اميرحسين
با دولتي و اقتصادي آزادسازي جامع برنامه اولين تدوين خام ، نفت قيمت بيسابقه افزايش
با برنامهاي سال 1378.بود اقتصادي اصلاحات آغاز مهياي چيز همه.پشتوانه راي ميليون 22
با بود شده تهيه بازار سوي به ايران اقتصاد نيل براي و اقتصادي كارشناسان عرف كلي توافق
در كه بود برنامه متغير مهمترين ارز نرخ.شد پارلمان روانه دولت سوي از ماهيت قلب
تورم همپاي ارز نرخ افزايش از جلوگيري با.كرد تغيير پارلمان به تقديم لحظههاي واپسين
در.نشد تامين برنامه ماده 60 جدول به وفاداري جهت لازم منابع تا 83 سالهاي 79 طول در
ارز ذخيره صندوق به آن مازاد و بود شده پيشبيني برنامه سال نفتي 5 درآمدهاي ماده اين
.شود اصلاح ماده اين سقف اجرا ، اول سال از تا شد باعث دولت راي تغيير اما.ميشد واريز
و صنايع كشاورزي ، و جهاد ادغام.كرد خارج مسير از را برنامه مهم فصل دو در هم پنجم مجلس
برابر در دولتگذاشت دولت دست روي مجلس كه بود بزرگي تكليف سه نيرو و نفت و معادن
مشكل اماكرد بسنده "انرژي عالي شوراي" عنوان با مجازي شورايي تشكيل به سوم خواسته
اين چيدمان.بود سال در درصد از 10 بيش دولتي كالاهاي افزايش عدم به دولت الزام مهمتر
.كرد محو را توسعه سوم برنامه كلي خط تصميمات
رياست به خرداد دوم دولت تشكيل با او.است توسعه سوم برنامه ناظر و واضع نجفي محمدعلي
هماهنگي و بودجهريزي نظام با رياضي دكتراي اين پيوند.شد منصوب بودجه و برنامه سازمان
خود برنامهنويسي در و نوگرا جنگ دوران سياستهاي در كه برنامه سازمان نوگراي تيم با او
اصلاحي سياستهاي كمنظير سند به برنامهسوم تا شد باعث بودند اسلامي جمهوري اقتصاد سنت
رئيس.نكرد رها را او هم برنامه تدوين پايان تا خاتمي اوليه دغدغه اماشود بدل اقتصاد
سازمان رياست به غيراقتصاددان انتصاب من سياست بود گفته نجفي انتخاب از پيش جمهور
سازندگي دوران برنامهريزان بياعتنايي به جمهور رئيس دوستان ظن چه.است بودجه و برنامه
همين با را زمانه هم بعدي رئيس عارف محمدرضا.بود نكرده رها را او اجتماعي عدالت به
به وفادار و دانشگاهها مدرسين انجمن از اقتصادداني پايان در خاتمي تا داد ادامه برنامه
با اقتصادداناني نهايت در تا داشت برنامه او گويا.برگزيد را نظام اقتصاددانان چپ طيف
از برنامهنويساني خاتمي چرا نشد مشخص ميانه اين در امابرگزيند را عدالت دلمشغولي
.نداد نوشتند كه را قانوني اجراي اجازه آنان به چرا و برنگزيد را ديگر تفكر
اقتصاد حاشيه
تهران بورس در بيشتر اطلاعات ارائه*
عمكرد در شفافيت بردن بالا براي تهران بورس در شده پذيرفته شركتهاي بر نظارت مديريت
را بيشتر سرعت خود فعاليتهاي به مربوط اطلاعات ارائه در كه كرده موظف را آنها شركتها
را بيشتري اطلاعات بايد شركتها اين آينده ، هفته دو يكي از اينكه ضمن.دهند قرار مدنظر
درآمد در كه تعديلهايي و پيشبيني آن ، تامين و حمل ميزان سرمايه ، افزايش.كنند منتشر
شركتهاي فوقالعاده و عادي مجمع و مديره هيات تصميمات فروش ، خالص ميگيرد ، صورت سهم هر
جمله از گذشته مالي سال واقعي عملكرد با مقايسه در جاري سالهاي عملكرد پيشبيني
از تا شده مقرر همچنين.هستند آنها ارائه به موظف شركتها تاكنون كه هستند اطلاعاتي
ماليات كسر از قبل سود اين تاكنون.شود منتشر نيز ماليات كسر از پس سهم هر سود پس اين
بر ماليات و مستقيم مالياتهاي قانون در كه تغييراتي دليل به اكنون اما.ميشد برآورد
ماليات كسر از پس سهم هر سود پيشبيني موقع به و سريع ارائه امكان آمده وجود به شركتها
.است شده فراهم
ميسازد مد زيمنس*
شركت جديد استراتژيهاي درج به گزارشي انتشار با اخيرا آلمان چاپ ديولت روزنامه
برخي روزنامه اين نوشته به.است پرداخته همراه تلفن بازار در بيشتر حضور براي زيمنس
در خويش قدرت افزايش و بقا تداوم براي كه رسيدهاند نتيجه اين به زيمنس كارشناسان از
لباس مد موازات به آن مد كه ابزاري به را وسيله اين بايد همراه تلفن رقابت پر بازار
اين خود مشتريان به بايد زيمنس فوق كارشناسان اعتقاد بهكنند تبديل ميشود ، تغيير دچار
و كنند عوض هم را خود همراه تلفن نوع لباس جديد مد خريد موازات به كه كند القا را ايده
به هم همراه تلفنهاي غرب مصرفزده دنياي در ظاهرا.بخرند را زيمنس از جديدي مدلهاي
.ميشوند بدل امروز مصرفي جامعه تجملي ابزار به و شده خارج خود واقعي كاركرد از تدريج
سيتروئن و پژو در صرفهجويي*
در را صرفهجوييهايي دارد قصد (سيتروئن و پژو دربرگيرنده) PSA خودروسازي مجموعه
ماركهاي معتبرترين جزو حاضر حال در كه سيتروئن و پژودهد انجام خود توليد بخشهاي
در يورو ميليارد يك حدود سال 2006 تا كه كردهاند اعلام ميشوند محسوب فرانسه در خودرو
.كرد خواهند صرفهجويي خود توليد بخش
اقتصاد نوبليستهاي
James Tobinتوبين جيمز
Urbana اربانا شهر Champaign (چمپين) شامپيون بخش در ميلادي سال 1918 در توبين جيمز
چمپين در را راهنمايي و ابتدايي دورهگشود جهان به چشم آمريكا Illinois ايلينويز ايالت
در ثبتنام از پس سال 1935 دركرد سپري اربانا در دبيرستاني در را متوسطه دوره و
بعد سال شد40 دانشگاه اين راهي آزمون اين در موفقيت و هاروارد دانشگاه ورودي امتحانات
سال مدت 2 به نيز را ارشد كارشناسي دوره.شد فارغالتحصيل اقتصاد رشته كارشناسي مقطع در
كه جايي.كرد ترك واشنگتن قصد به را هاروارد سال 1941 بهار.كرد سپري دانشگاه همين در
بود كرده ارائه وي سمينارهاي از يكي در كه مقالهاي خاطر به را او Ed Mason ميسون اد
اداره اين وظيفه.كرد فراهم شغلي تاسيس تازه ادارهاي در او براي ميسون.ميشناخت
.بود غيرنظامي طرحهاي در دفاعي توليدات نياز مورد مواد و فلزات از استفاده از جلوگيري
پيوست كشور اين دريايي نيروي به هم توبين سال 1941 ، از جهاني جنگهاي به آمريكا ورود با
انجام U.SS.Kearny كرني يواساس ناوشكن عرشه روي افسر يك عنوان به سال مدت 4 به و
و ناوبري افسر سپس.بود توپخانه افسر ناوشكن اين روي بر خدمت ابتداي در اوكرد وظيفه
بربانك هارولد رسمي دعوت به و بازگشت واشنگتن به سال 1945 در.شد عامل افسر نهايت در
مقطع و شد وارد دانشگاه اين به هاروارد ، دانشگاه اقتصاد گروه رئيس BurbankتHarold
باب در را خود رساله و كرده كامل آنجا در ميلادي تا 1947 سال 1946 از را خود دكتراي
مقطع دانشپژوهان انجمن برگزيده نفر عنوان به و كرد ارائه "مصرف فرايند آمار و نظريه"
در مدت اين در.شد معرفي رايگان نگارش و تحقيق مطالعه ، سال براي 3 دانشگاه اين دكتراي
از.درآورد تحرير رشته به نيز چندي كتب و آورد عمل به فراواني مطالعات اقتصادسنجي زمينه
تحقيق ، براي مناسب مكاني توبين خود گفته به كه جايي.رفت Yale ييل دانشگاه به سال 1950
(بنياد بعدها) كميسيون مدير تا 1965 و 1964 تا 1961 سال 1955 از.بود زندگي و تدريس
.ميپرداخت سنجي اقتصاد زمينه در تحقيقات به شيكاگو دانشگاه نظارت با كه شد Cowles كوولز
كميتههاي در.داشت همكاري نيز دولت با دانشگاهي و تحقيقاتي فعاليت كنار در توبين
سال از.ميكردند لحاظ تصميمگيريها و سياستها در را وي نظرات آمريكا كنگره مختلف
.شد محول وي به New Haven نيوهون شهر برنامهريزي كميسيون رياست ميلادي تا 1971 1966
آمريكا وقت جمهور رئيس كندي اقتصادي مشاوران شوراي در عضويت توبين دولتي سمت مهمترين
دخترش.دارد فرزند توبين 3 جيمز.بود شورا اين فعال مشاوران از سال چندين توبين.بود
خاطر به ميلادي سال 1981 در توبين جيمز.هستند وكيل پسرش دو و است نويسنده و طراح
تخصيص با آنها ارتباط و مالي بازارهاي تحليل و تجزيه زمينه در فراوان تحقيقات و مطالعات
جايزه نوبل بنياد سوي از قيمتگذاري و توليد اشتغال ، درباره تصميمگيريها نيز و بودجه
.درگذشت ميلادي جاري سال توبين جيمز پروفسور.كرد دريافت را نوبل اقتصاد
George J. Stiglerاستيگلر.جي جورج
به چشم آمريكا واشنگتن سياتل شهر Renton رنتون بخش در ميلادي سال 1911 در استيگلر جورج
از سال 1931 در و كرد تحصيل سياتل در عالي دورههاي طي تا تحصيل ابتداي از.گشود جهان
در را دكترا و ارشد كارشناسي مقطع.شد فارغالتحصيل اقتصاد رشته در واشنگتن دانشگاه
اخذ را اقتصاد دكتراي مدرك سالگي سن 29 در سال 1938 در و گذاشت سر پشت شيكاگو دانشگاه
تحصيلاتش آنها زيرنظر استيگلر كه داشت بنام اقتصاددان سه شيكاگو دانشگاه زمان آن.كرد
سايمونز هنري و Jacob Viner وينر ياكوب Frank H Knight نايت ايچ فرانك.برد پايان به را
.بودند معروف دانشمندان از همگي كه Henry Simons
سال دو.بود كرده آغاز Iowa آيووا دولتي دانشكده و سال 1936 از را تدريس استيگلر دكتر
دانشگاه آماري تحقيقات گروه به سال چند براي آنجا از و رفت مينهسوتا دانشگاه به بعد
در بعد يكسال و شد Brown براون دانشگاه عازم و بازگشت مينهسوتا به مجددا.پيوست كلمبيا
سپس.شد مشغول دانشگاه اين در سال 1958 تا و رفت كلمبيا دانشگاه به ديگر بار سال 1947
منظور به استيگلر دكتر.كرد ترك شيكاگو مقصد به را كلمبيا دانشگاه ميلادي سال 1958 در
اقتصاد به كه اودرنيامد دولتي ادارات استخدام به خود علمي تحقيقات و مطالعات پيگيري
كتاب نخستين.ميداد ترجيح دولتي ادارات در كار به كتبرا انتشار و نوشتن ميورزيد عشق
.كرد منتشر "معاش امرار بهار" عنوان تحت سال 1946 در را خود
و ميكرد دنبال اقتصادي تحقيقات ملي اداره در را خود مطالعات و تحقيقات استيگلر دكتر
وجود به نيز شيكاگو به رفتن از پيش كه او.ميرساند چاپ به كتاب قالب در را آنها نتايج
ميشد ، واحد قيمت به منجر اقتصاد نظريه اساس بر كه وضعيتهايي در قيمتها تنوع
"اطلاعات اقتصاد" كتاب انتشار به نهايت در كه بود علاقه همين بود ، شده علاقهمند
دكتر.ميشد محسوب زمينه اين در استيگلر دكتر مطالعات نتايج چكيده كه كتابي.انجاميد
همواره اخير سال در 40 ايشانپرداخت عمومي مقررات دقيق مطالعات به دهه 1960 از استيگلر
دكتر بزرگ پسر.كردهاند جمعآوري گوناگوني كتب و بودهاند علاقهمند اقتصاد تاريخ به
با آشنايي از پس او استيگلر ، دكتر گفته به.ميكند كار آمار تاريخ زمينه در نيز استيگلر
ولي.كرد ازدواج وي با سال 1936 در شيكاگو ، دانشگاه در Margaret Mack مك مارگارت همسر
به كه ديويد است ، آمارشناس كه استفان نامهاي به پسر وي 3 درگذشت ، سال 1970 در همسرش
.دارد است ، دولتي كارمند كه جوزف و است مشغول وكالت
|