نمايش مجموعه يك
رنگي روياهاي
تئاتر حاشيه
قديميها دست روي از نوشتن
تلخي شبيه چيزي

نمايش مجموعه يك
"ديگران و قرمز" كارگردان و نويسنده يعقوبي محمد با گفتوگو
آشفته رضا
شاهرخينژاد محمدرضا:عكس
ديگران و قرمز:نمايش
يعقوبي محمد:كارگردان و نويسنده
...و فروتن پيام ضيايي ، مهرداد كيخاني ، آيدا صباغي ، مهدي بقايي ، بهروز:بازيگران
به را نمايش كوچك لحظههاي هم با برخورد در آدم عدهاي عمومي پارك يك در:نمايش خلاصه
...كه ميآورند وجود
* * *
حادثه اين آيا بازماند ، جشنواره از شما كارگرداني به "تاريكي از" نمايش گذشته سال *
دربرداشت؟ شما براي را عواقبي
من.نشد اجرا "تاريكي از" كه بود اين تاثيرش تنها نميدانم ، من داشته تاثيري هم اگر
ميآيد ، نظر به كه جور اين باشد ، شده رد محتوايي دلايل به صرفا تاريكي از نميكنم فكر
من باشد ، هم اين شايد."بگيريم را او حال كمي يك حالا":كه باشد هم اين ميتواند دلايلش
.نميدانم را اين
يك:گفت من به بازبيني هيات اعضاي از نفر يك باشد ، هم تئاتريها تقصير است ممكن بعد
جشنواره در سال هر كه كساني نمايش ديگر تا بكنيد كاري كه است گفته و آمده من پيش نفر
از اگر.كنيد قبول را سايرين كار مقابل در و نكنند شركت جشنواره در امسال ميشوند ، قبول
تفكر ، اين ديگر ديد از ولي باشند ، داشته كار فرصت همه بايد كنيم نگاه خوشبينانه ديد
معناي يك ميتواند باشد ، شده حرفزده اين نمونه هم پارسال اگر مثلااست حذفي تفكر
هر به سال 4"تاريكي از" از قبل من.است افتاده اتفاق همين هم پارسال كه باشد اين ديگرش
مثل شايعهاي هيچ يعني.بودند شده عوض داورها هم هميشه و بودم جشنواره منتخبين جزو حال
كه همه تماشاگرها.بودند شده عوض داورها چون باشد ، نميتواند حرفها اين از و نورچشمي
يك حذف ، اين بگويم ميخواهم من همين براي.كردهاند برقرار ارتباط من كار با معمولا
.است غيراخلاقي حذف
نداشتيد؟ مشكلي هيچ گذشته سال يك در *
مشكلي؟ چه !چرا
!فكري؟ و روحي مشكلات *
امنيت آمد ، وجود به من براي كه مشكلي تنها ميكنم فكر من كه است اين موضوع ولي ابدا ،
يك اگر و است واقعيت يك اين نكردم كار سال يك حال هر به.است بوده مادي لحاظ از من شغلي
يك دنبال ميرفتمكنم كار تئاتر نبايد ديگر ميفهميدم ميافتاد ، اتفاق اين ديگر بار
ارضاي هم ميشويم ، معنوي ارضاي هم آن از ما كه است راهي اين نميشود ، خوب ديگر ، كار
.كرد عمر گذران آن با بشود كه است چيزي حال هر به ولي است كم مادي لحاظ به البته.مادي
براي.كردند مشروط را كارها از يكسري امسال كه خوشحالم و ميگويم صادقانه را اين من ولي
اصلاح به احتياج كارشان زمينههايي چه در كه كنند مذاكره گروهها با تا بود فرصتي آنكه
ما ميگفتند و ميزدند صدا مرا و ميكردند هم من با بايد پارسال كه بود كاري ايندارد
داشت ، ايراد متنات آن پايان":گفتند من به رسما بعدا كه.داريم مشكل متن جاهاي اين با
يا.بگويند من به ميتوانستند را اين خوب ،"..و شرعي لحاظ از داشت ، محتوايي ايراد
ميكنم ، را كار اين بازبيني روز تا پس ميگفتم يا.بدهم تغييرش نميتوانم ميگفتم من
روز همان حتي اگر":كه گفتند.زدند را حرف همين كار اين مورد در امسال كه كمااين
".ميگيريم را كار جلوي نكرديد رعايت شما گفتيم ، شما به كه چيزهايي اين بفهميم جشنواره
زدند ، را حرف اين كه خوشحالم بنابراين.بگويند ميتوانستند هم من به پارسال را اين
همان قرباني ولي نبود چيزي چنين پارسال كه برداشتهاند توجهي قابل و مثبت قدم يك يعني
.شدم قضيه اين به توجه عدم
كه جهت اين از حداقل.است بوده اطمينان سوپاپ نوع يك كارها از برخي شدن مشروط اين پس *
بشود؟ رد است قرار كارشان چرا كه بدانند هنرمندان
ضعف خاطر به كه نزنند هم دروغ حرفهاي مخصوصا.باشيم واقف ما كماكان است ممكن بله ،
من.ميخورد بر آدم به اين باشد ، شده تصويب ديگري ضعيف كار كه همين هم و است متن و كار
گفت خواهد عمومي افكار بگويم بخواهم كه اين براي.كردم چاپ را تاريكي از نمايشنامه چرا
نه؟ يا است ضعيف من نمايشنامه آيا كه
ميشنويم آنور و اينور ما مثلا شده ، تكرار ديگر عده يك براي امسال مشكل همين حالا *
مطمئنا بودهاند قوياي كارهاي حال عين در نداشته يا داشته مشكل كه بوده كارهايي كه
كرد؟ تعديلش مقدار يك را قضيه اين ميشود چطور.ميافتد اتفاق همين هم بعد سالهاي
راه از نمايشها اگر مسلما.ندارد هم ديگري راه جشنواره ، به عمومي اجراي راه از فقط
نمايش ، از 140 كه نميشويم مواجه غيرمنطقي كار چنين با بشوند ، جشنواره وارد عمومي اجراي
ميافتد چاه توي وقتي آدم حال هر به.است غيرمنطقي خيلي برخورد اين.شود رد نمايش 100
رد كارش چون ميگفتند ميگفتم ، چه هر پارسال اگر.هست چي چاه ته كه ميشود متوجه تازه
.بزنم را حرف اين ميتوانم ديگر شده تصويب كارم كه امسال اما.ميزند را حرفها اين شده
از حمايت واقع در نيست ، من منافع ميزنم ، من كه را حرفي اصلا بگويم حالا ميتوانم
كارشان كه كارگردانها از تا چند متاسفانه پارسالاست شده رد كارشان كه است كساني
حمايت جشنواره براي نمايش گزينش غلط سيستم اين از خود يادداشتهاي در بود ، شده تصويب
جشنواره مورد در شما نظر كه بود شده پرسيده آنها از يكي از وقتي مثلا.بودند كرده
تصويب كارم امسال كه من.نمايشها بهترين اجراي براي است محلي جشنواره:بود گفته چيست؟
است دليل اين به كنم شركت جشنواره در هم بعد سال اگر معتقدم شيوه اين به ولي است ، شده
.كنم كار ميخواهم فقط كه
چيست؟ داوريها از نوع اين به راجع نظرتان حالا *
تئاتري آنها معمولا كه ميشوند ، عوض داورها ميان در سال هر كه افرادي جز ببينيد
يا و هستند عضو بازبيني شوراي در يا آنكه دليل به كه هستند افرادي جزء سايرين هستند ،
يا بودن كه حالي در.باشند داشته حضور نفره جمع 5 اين در بايد است ، شهر تئاتر مدير
است سيستم يك كل مشكل آنكه براي نيست مهم هم چندان بازبيني گروه در افراد از بعضي نبودن
به بنابراين.است توليد مانع و غيرحرفهاي سيستم اين.ميكنند اجرا آن با را جشنواره كه
رد كار بين 140 از كه گروه صد افراد كه اين براياست سرخوردگي آورنده وجود به تدريج
انتخاب ، نوع اين با.گذاشتهاند انرژي و سرمايه وقت ، جشنواره به رسيدن براي شدهاند ،
اين در ولي.است انرژي اتلاف سيستم سيستم ، اين بنابراين.است شده تلف انرژي همه اين
وقت هيچ ميدهند ، انجام را كار اين دنيا تمام در و ميكنيم صحبت آن از ما كه سيستمي
تمام ميان از بازبيني و انتخاب هيات گروه آنكه براي.نميرود هدر به آدمها مفيد انرژي
در شركت براي را قويتر كارهاي سرفرصت داشتهاند ، عمومي اجراي سال يك طول در كه كارهايي
بيشتري شانس باشد ، قوي كارش كه هم جوان يك حتي ترتيب اين به.ميكنند گزينش جشنواره
پشتوانه عنوان به و ديدهاند را كارش مردم آنكه براي داشت خواهد جشنواره در شركت براي
آن نظرم به.شد خواهد جلوگيري هم ناعدالتي از بنابراينكرد خواهند حمايت او از فكري
اجرا پرت سالن يك در برود بايد راحتي به ندهند ، كارش به اجازه شهر تئاتر در هم اگر جوان
جشنواره براي و ببينند عمومي اجراي در را كارش تا كند دعوت بازبيني هيات از ولي كند
اجراي فرصت همه برخورد اين با.ميكند هم صدا سرو كه باشد خوب كارش اگر.كنند انتخاب
.شد خواهد فراهم امكان اين فرهنگسرا در بالاخره نباشد هم شهر تئاتر در اگر.دارند عمومي
.ميخورند ضربه گروه فعلي 100 برخورد با اما
همين در حالا.باشد نبايد شكل اين كه است اين نظرتان جشنواره برگزاري شيوه در شما *
حد چه تا فعلي روند بنابراين ميآيند ، خارجي كشورهاي و شهرستانها از گروههايي جشنواره
.باشد موثر كشورمان تئاتر كيفي ارتقاي در ميتواند
.بكنم را كار اين بايد چرا.است غلط سيستم اين تاييد بگويم ، بخواهم چيزي هر من
از بهتر بودنش اينگونه معروف قول به باشد داشته مثبت جنبه تا چند جشنواره است ممكن
ديگر آن به كه بكنم توجيه را آن كه چيزي براي بگذارم را وقتم چرا ولي.است آن نبودن
.نكنيد را كار اين بزنيم داد بگذاريد.ندارم اعتقاد
فقط شهرستانيها آنكه براي است بد خيلي كرديد ، اشاره آن به شما كه شهرستاني تئاتر اما *
عمومي اجراي نمايش اصلا آنجا در كه حالي در مييابند ، را جشنواره در حضور امكان
.نميشود
شهرستانيها وقت آن بشود عوض جشنواره سيستم اگر ولي.است ناراحتكننده خيلي ديگر اين
كارهايي آنان خوب اجراهاي ميان از بعد بروند ، عمومي اجراي كه ميشوند موظف ابتدا در هم
.شد خواهد فعال شيوه اين با شهرستان در تئاتر يعني.شد خواهد گزينش جشنواره در شركت براي
ديگر و تهران برگزيده كارهاي كه ميكنند پيدا فرصت شهرستانيها اينگونه كه اين دوم
.ببينند جشنواره در را شهرها
و بيايد ميخواهد نيست ، هم تئاتري كه كسي ولي.ببينم را كارها همه كه است مهم من براي
كار تعدادي ميتوانند تماشاگران سال هر پايان در ترتيب اين به.ببيند خوب كار يك
صورتي در تئاتريها نه و است آنها براي جشنواره نظرم به آنكه براي ببينند ، را برگزيده
.ميروند خود رقباي كارهاي ديدن به تئاتريها بيشتر الان كه
جوايز اين گرفتهايد ، كارگردان و نويسنده عنوان به هم جوايزي گذشته ، سالهاي در شما *
.است گذاشته كاريتانتاثير و فكري روند بر چقدر
به اما دارد مخربي تاثير جوايز كه ميگويند برخي ميگويم را جمله اين هميشه ببينيد
و بقبولانم خود به داوران طيف شدن عوض با آنكه براي.دارد خوبي همتاثير خيلي نظرم
زندگي كشوري در من.خير يا داشتهام پيشرفت كارهايم انتخاب با كنم پيدا نفس به اعتماد
يكسري شده باعث هم بعد.ندارد وجود محبت و نوازش به چنداني اعتقاد اصولا كه ميكنم
كارها ديدن براي بيشتري مخاطبان بنابراين است ، گرفته جايزه كار اين چرا كه شوند كنجكاو
.ميآيند
نوع اين درباره نظرتان است ، كرده تجليل برگزيده نويسنده تا از 5 بازبيني شوراي امسال *
.چيست فرهنگي برخوردهاي
.ندارم خبر من كردهاند؟ تجليل
شاپوري سعيد و ثميني نغمه يثربي ، چيستا نادري ، عليرضا چرمشير ، محمد نويسندهها اين *
را آنان شده تضييع حقوق و بود خواهد آنان زحمات جوابگوي تجليلها نوع اين آيا.بودهاند
.كرد خواهد جبران
درآمد يك شدن مشخص با شوند تشويق نويسندهها جوري اين كه اين جاي به بود بهتر نظرم به
كه است اين كشور در اساسي مشكل.ميشدند مشغول نمايشنامه نوشتن به راحت خيال با سالانه
نمايشنامهنويسي كه حالي درنميشود داده نمايشنامهنويسي و نمايشنامه به بهايي اصلا
هم وقتي تا نيست ، حرفهاي ايران در نمايشنامهنويسي.دارد قرار تئاتر هنر اول وهله در
با آنكه براي.شد نخواهد حرفهاي هم تئاتر كه است طبيعي نشود ، حرفهاي نمايشنامهنويسي
زيباييشنايي و كيفيت با حرفهاي آثار توليد ناخواه خواه نمايشنامهنويسي شدن حرفهاي
سوي به نبايد نمايشنامهنويسي.داد خواهد تغيير را كشورمان تئاتر روند ايدهآل
.شد خواهد وارد تئاتر پيكره بر ناپذيري جبران لطمه برود اگر و برود سريالنويسي
...و بازيگري و كارگرداني سرش پشت شود ، حرفهاي نمايشنامهنويسي اگر كه ميگوييد يعني *
.شد خواهد حرفهاي هم
بد كار يك وقتي چيز هر از قبل ميبينيد را كاري يك وقتي شما كه ميگويم من حتي !بله
بنابراين.است شده كار شدن بد باعث نمايشنامهاش ابتدا در هميشه چيزي هر از بيش است ،
.بنويسند نمايشنامه كه ميكنند پيدا انگيزه خيليها بشود ، حرفهاي نمايشنامه وقتي
بيشتر دستمزدم كارگردان عنوان به كه دليل اين به هستم ، خودم كارهاي كارگردان من ببينيد ،
با كارگردانهاي.بكند خراب را كارم كارگردان يك كه نيست دليل اين به و است نويسنده از
و حق جبران براي بنابراين.كنند كار خوب هم مرا متن ميتوانند كه دارند وجود استعدادي
.بكنم كار را متنهايم خودم كه هستم مجبور واقعيام حقوق
كجاست؟ كارهايتان ميان در كار اين جايگاه ديگران ، و قرمز به ميگردد بر من آخر سوال *
.خودم كار مورد در نظردادن است سخت برايم واقعا
هست؟ جديدتان كار در محتوا و تكنيك لحاظ به اصولي و خاص اتفاق *
تغيير جديد بازنويسي در را آن درصد كه 98 نوشتهام سال 73 در را نمايشنامه اين.بله
اركستر مثل هم تئاتر آيا كه ميكردم فكر مينوشتم ، را ديگران و قرمز وقتي.دادهام
.بگذارد ما بر موسيقايي يكتاثير نهايتا واقع در.بنوازد را نوايي سازي هر با ميتواند
استفاده اداره و خانه از كارها همه مثل كه كنم انتخاب را مكاني كه بود اين دومم هدف
زيادي آدمهاي ميتواند پارك چون.باشد پارك ميتواند مكان اين گفتم خود با.باشد نشده
به قصه چند از باشد قرار اگر كه ميكردم فرض خود پيش نوشتم كه ابتدا در.بكند صيد را
اين با بود ، قصه ضد خيلي افكارم بنابراين ميافتد؟ اتفاقي چه شود ، استفاده هم موازات
مخاطب براي موقع آن بود ، خاصي تجربه نوشتاري لحاظ به كه نوشتم را زيادي قصههاي وجود
سكوت 2 دقيقه يك در.نميشناختم خوبي به را تئاتر مخاطبان آنكه براي مينوشتم ، گمنامي
وقتها گاهي دارد ، وجود موازي قصه ديگران 5 و قرمز در اما ميآمد ، پيش هم موازات به قصه
تمام و ميشود شروع بازي يك قصه اين وسط در هم گاهي و ميكنند قطع را همديگر قصهها اين
هيچ ميتواند كه داريم قصه مجموعه يك ما ادبيات در.نميكند پيدا ادامه اصلا و ميشود
ديگران و قرمز در قاعده اين از مناسبت همين به باشد ، نداشته ارتباطدهندهاي نخ
.شدم بهرهمند
كردهايد؟ ايجاد نمايش مجموعه يك *
.است نمايش مجموعه يك ديگران و قرمز !بله
رنگي روياهاي
مرادي كيومرث اثر "خالي فنجان در خواب" لباس و صحنه طراحي بر نقدي
نقديپري ليلا
تاجيك اختر:عكس
كند منتقل تماشاگر به را متن در موجود فضاي بايد بلكه باشد تحليلي نبايد صحنه طراحي
به و بگذارد بيننده بر را خود تاثير ميتوانست داشت ، جذابي موضوع "خالي فنجان در خواب"
نمايش بودنريتم كشدار.نباشد كند و بيتحرك اينقدر كه آن شرط به بماند ، ذهن در خوبي
پيام ميرسد ، نظر به.است زده اثر به را ضربه بزرگترين آن لباس و صحنه طراحي كنار در
در شده كاغذديواري اتاقكهاي و شيك صندليهاي و مبل با صحنه ، بيجهت كردن شلوغ با فروتن
زيادي زحمت او كه است درست.است داشته را بيننده كردن مقهور قصد شيك پنجرههاي كنار
است؟ ضروري صحنه در وسيله همه اين وجود واقعا آيا ولي است ، كشيده صحنه عناصر تكتك براي
در نمايش بررسي و نقد جلسه در هم خودش بكشد ، تصوير به را قجري عهد خانه يك ميخواهد او
را متن در موجود فضاي بايد بلكه باشد ، تحليلي نبايد صحنه طراحي نظرم به":گفت باره اين
را تماشاچي و بازيگر ذهن و چشم بيجهت كه اين جز او طراحي ولي ".كند منتقل تماشاگر به
تنها پلههاي فروتن گفته به كه آنجا حتي.ندارد ديگري كارآيي هيچ كند ، درگير خودش با
ديگري خروجيهاي خانه اين كه ميكند اشاره "ليلي ماه" ميبينيم ما البته كه) خانه ورودي
متن از حواسش بيننده ميشود ، ظاهر آن جاي به زيرزمين راه و ميكند حركت مدام (دارد هم
زير فضاي كردن نصف مثل ساده تمهيد يك با آيا ميگردد منعطف صحنه به و ميشود دور اصلي
كرد؟ حل را مشكل اين نميشد آن از درست استفاده و در
متفاوت لباسهايي با مختلف دوره چند در كه ميبينيم را شده جوان ليلي ماه طرفي ، از
چه به عربشاهي سلطاني آوا خانم كه اين بر مبني نميكنم پيدا دليلي هيچ.ميشود ظاهر
ليلي ماه تن بر قرمز رنگ به و جذاب فرمهاي با هم آن شيك لباسهاي همه اين دليل
احمد) فرامرز و (كاظمي مريم) مهتاب و است زندگي خود او آيا.است كرده (پانتهآبهرام)
گذر بيان براي است لازم حتما آيا رفتهاند؟ فرو مرگ در هم شايد و رويا در (ساعتچيان
لباس _ ميكند بيان را فرنگ به ليلي ماه بازگشت و آمدن كه هفته يك مدت _ زمان
(مهتاب و فرامرز _ اصلي نفر دو چرا اصلا شود؟ پوشانده بازيگر به جداگانهاي
لباس طراحي نوع مورد در نميتوان البتهرنگين است ، توهم يك شايد كه كسي و خاكسترياند
ولي شده ، آنها فرم روي بر هم مطالعهاي حتما و بودند زيبا لباسها.بود بيانصاف
مجذوب فريبنده ، گريم و پوشش با را بيننده آنكه جاي به خلاصهگويي و دقت كمي با ايكاش
خاطره خوب نمايش يك از بيننده تا ميشد بيشتري توجه كارگرداني و بازيها به كنند نمايش
از بزرگ پوسترهايي حتي يا و شيك صندليهاي و رنگين لباسهاي از نه باشد ، داشته خوبي
.ندارد صحنه در مفيدي استفاده هيچ ولي ميشود ، آن به اشاراتي آنكه با كه قجري زنان
تئاتر حاشيه
دارند مالي مشكل هم آلمانها *
از تئاتري گروههاي اغلب كه حالي در فجر تئاتر جشنواره يكمين و بيست برگزاري با همزمان
كه آلمانيها.ناليدند خود مالي مشكلات از نيز آلمانيها داشتند ، گله خود مالي مشكلات
آلمان تئاتر در مالي مشكل از مطبوعاتي جلسه در بودند آمده ايران به "خشمگينان" نمايش با
گروه در كه است حالي در اينهستند روبهرو مشكل با كه داشتند اظهار و گفتند سخن
ديگر سوي از.شدهاند دعوت ايران به آنان تمامي و داشتند حضور نفر حدود 70 "خشمگينان"
حقوق اين از و برخوردارند اعتنا قابل حقوق از آلماني بازيگران كه بود اين از غافل نبايد
.نيست خبري ايراني بازيگران براي ماهيانه
قبولي نمره *
به خدمات ارائه در جشنواره برگزاري ستاد به شهر تئاتر عمومي روابط مسئول بهرامي محمد
نشريه در كه گزارشي در بهرامي.داد قبولي نمره گروهي رسانههاي منتقدان و خبرنگاران
مجموعا 157 يكم و بيست جشنواره در":است آورده است ، داده ارائه جشنواره يازدهم شماره
نفر هزار حدود 9 نمايشها اين تماشاگر هزاران از كه داشتيم مختلف تالارهاي در اجرا
تلويزيون راديو ، شبكههاي خبرنگاران آنها از درصد سه دو تعداد كه بودند منتقد و خبرنگار
".بودند خارجي روزنامههاي و
نقدناپذير انگليسيهاي *
تئاتر منتقدان جهاني مركز عضو نيز و (ITI) تئاتر جهاني مجمع اعضاي از آدامز ديويد
مورد در جشنواره برگزاري روزهاي در نشستي طي بود تئاتر جشنواره ميهمان امسال كه (ALCT)
سنت يكي ميشود ديده جهان تئاتر نقد در سنت نوع دو":گفت جهان در تئاتر نقد جايگاه
عام تماشاگر سلايق به و ميگيرد نظر در را تماشاگران علاقه و خوشامد كه انگليسي
آكادميك معيارهاي با و عميق و ريشهاي شكلي به كه است اروپايي سنت ديگري و ميپردازد
در و برگزيدهاند ميانهاي راه نيز منتقدان از اندكيميدهد قرار بررسي مورد را آثار
در":افزود ايراني تئاتر منتقدان جمع در آدامز ".ميكنند دخيل را سنت دو هر خود نگاه
ديده بيشتر تجاري و سطحي نقدهاي آمريكا در اما دارد رواج آكادميك نقد بيشتر شرقي اروپاي
حتي و است موثر بسيار تماشاگران استقبال عدم يا استقبال بر نقد آمريكا در.ميشود
در اما.دهد افزايش را اجراها تعداد برعكس يا و بيندازد خطر به را اجرا تداوم ميتواند
ضعيف بسيار منتقدان نظر از كه كاري است ممكن و نميخوانند نقد تماشاگران بيشتر انگليس
".باشد داشته زيادي تماشاگران است ،
متفاوت كار يك *
ديويد كه گونهاي به گرفت قرار ITI نظر مورد "خشونت شاعر كاليگولا" نمايش كه است گفتني
ديدم كه نمايشهايي":گفت نمايش اين مورد در منتقدان ملي كانون اعضاي حضور در آدامز
كار تنها نداشتند ، نويي چندان شيوههاي اما ميپرداختند زندگي امروز موضوعهاي به گرچه
".است تجربهگرا نمايش كه بود خشونت شاعر كاليگولا نمايش ديدم كه (عالي نه و) متفاوتي
نمايش*
ديگر ازشد منتشر تئاتر و پژوهش هفته با ارتباط در مطالبي با نمايش مجله جديد شماره
آنامك آقاعباسي ، يدالله ستاري ، جلال جاويد ، هوشنگ از مقالاتي به بايد شماره اين مطالب
.كرد اشاره بنبنتلي و بولتون جوري ماري مولان ،
قديميها دست روي از نوشتن
اصلاني فرهاد كارگرداني به "رفته دست از خر" نمايش درباره
حسيني روزبه
بازيگراني نام زيباي ويترين ميكند گرم را دلت ميروي ، سالن به وقتي كه چيزي نخستين - 1
و صابوني فرزين طهماسبي ، مائده آئيش ، فرهاد ;ميداري خوش آنها به را دلت تاپايان كه است
را سالن پشيماني و ملال حس با پايان در تا ميدارند نگاهت صندلي روي همه جوانترها ، حتي
.كني ترك
با بازي با گذاشتن سرپوش و توجيه و شكسته پا و دست تقليد قديميها ، دست روي از نوشتن
شهر" شاهكارش و مفيد بيژن هم باز بار اين و است مد روزها اين صدا و رقص و موسيقي و نور
استقامت و شهرت آن با نمايشي سر بر چه صحنه به صحنه كني شماره و بنشيني ميتواني."قصه
.نشستهاي مضحكهاش به تو حالا و است آماده
از صداها جداسازي شده ، ضبط صداي (نويسنده) گربه.دارد متعددي راويهاي نمايش ، - 2
چند برشهاي و خود نقشهاي از بازيگران خروج صحنه ، هر نگارش در شخصيتها دخالت بازيها ،
.ميافتند اتفاق هم امتداد در بلكه موازي نه كه قصه
اجتماعي ، مفاهيم از سيركياست سيرك يك ميشود گفته هم پايان در كه طور همان نمايش - 3
نمايش اگر متن از خارج آدمهاي از تقليد و رقص و موسيقي...و عاشقانه مذهبي ، سياسي ،
كه است آن تنها نمايشگرش براي مهم نيست ، تماشاگر از گناه ميكند نزديك هم واريته به را
ديگري جاي از اگر ريتميك ديالوگهاي و مونولوگها.بماند محفوظ صحنهها پيوستگي و ريتم
را ، روايت در ناپويا و بيتحرك صحنههاي برخي ملال و را زبان و را همه تو حالا آمده ،
و زبان در بهترين خلق از پس نتواني تو كه است عادي امري اين و ;ببين شده كوشش و واخورده
.دربيندازي ديگر فضايي در و ديگر طرحي لااقل آن مگر بماني ، جا آن ، از پيش سالها در كلام
تلخي شبيه چيزي
"تلخ قهوه" نمايش به نگاهي
صفاييتبار حامد
وضعيت از آينهاي ميكند سعي كه است نمايشي طلوعي شبنم كارگرداني به و نوشته "تلخ قهوه"
مذهبي حتي و تاريخي فرهنگي ، فكري ، تشنجات تمامي آينه اين در و بسازد موجود اجتماعي
و عاشقانه قصه يك با را مفاهيم از دسته اين نيز نهايت در و بكشد تصوير به را معاصر
در.ميافتد اتفاق تعميرات حال در كافيشاپ يك فضاي در داستان.بزند پيوند دراماتيك
وجه كه ميشود ديده متفاوت شكلهاي با شخصيتها و پرسوناژها از مجموعهاي محل اين داخل
بيرون از كه نيز شخصيتهايي البته.داده ارتباط هم به را آنها فقر يعني مشخص اشتراكي
هستند مرفهتري نسبت به آدمهاي خود ، چه اگر ميشوند درگير مجموعه با و شده فضا وارد
آنها به همياري و كمك در سعي نوعي به و ميشوند آدمها اين فقر با درگير نيز آنها اما
متفاوت شخصيتهاي حضور.ميافتد مخاطره به نيز آنها خود امنيت حتي نهايت در و ميكنند
به پرداختن اما ميكند جذابتر را كار و ميبخشد آن به خاصي نشاط و تنوع چه اگر قصه در
موقعيتهايي در و كرده بسيار را كار داستاني حجم نمايش پايان تا آنها از كدام هر وضعيت
خارج و وارد و مركزي قصه يك به پرداختن چه چنانميكند جذابيت از خارج و كشدار را اثر
شرايط ترسيم براي آنها رفتاري ويژگيهاي از بخشي دادن نشان تنها ، و آدمها كردن
دنبال و شخصيت هر كردن وارد اما باشد داشته داستاني روال در تاثيرخوبي ميتواند اجتماعي
شدن كسالتآور باعث و ميراند حاشيه به را مركزي جريان تنها داستان پايان تا آن كردن
وارد مركزي حوزه به فقط نيز حاشيهاي جريانهاي كه است حالي در اين.ميگردد اثر
تاثيرگذار داستان پيشروي جريان در كه است اين قصد و نميكنند پيدا اصالت و ميشوند
.باشند
پرداختن شايد.است كار در مفاهيم تجمع و تورم ميشود ديده تلخ قهوه در كه ديگري نكته
فقر ، ;آن در كه نمايشنامهاي نوشتن اما باشد داشته جذابيت اجتماعي سوژه چند يا يك به
همه...و عاطفي و عاشقانه روابط قاچاق ، اعتقادي ، و مذهبي روحيات مهاجرت ، جنگ ، موادمخدر ،
و ديالوگها در نيز اينها همه و بگيرد كار مضمون در اصلي و محوري شرايط بخواهد
تغيير شعار جنبه به مفهومي جنبه وقت آن شود تكرار طولاني و كشدار صورت به مونولوگها
قهوه كه چيزي ميان اين در.ميرود پيش اجتماعي بيانيه طرف به نيز هنري اثر و ميدهد شكل
زبان در جسارت ميدهد نجات تلويزيوني شده تجربه شكلهاي دام به افتادن از را تلخ
يكنواخت روال يك از را اثر و ميكند بيان را اجتماعي (Fact) حقايق كه است ديالوگنويسي
تصوير كه است بازيگران قدرتمندانه بازيهاي همچنين و ميبخشد آن به جذابيت و كرده دور
نسبت آشكاري برتري اجرا ، كه گفت ميتوان حتي مورد اين در.ميكشد موجود فضاي از زيبايي
دست بيننده به خستگي احساس كمتر كه ميشود موجب و پوشانده را آن ضعفهاي و داشته متن به
تا كار كه ميشود باعث و ميدهد نجات را قصه قضيه فرميك و اجرايي اشكال حقيقت دربدهد
.شود دنبال پايان
|