هستم تحول تشنه
شد رها تمام نيمه كه آرزويي
موسيقي حاشيه
هستم تحول تشنه
ذوالفنون1 جلال با گفتوگو
نصيري آرش
باشند موسيقي مستعد همه كه نيست معلوم ميروند موسيقي سراغ كه ونوجوانهايي جوانها
كه ميكرديم فكر زماني بيايند موسيقي سراغ به ديگر راههاي بودن بسته خاطر به است ممكن
است سنتي موسيقي نفع به شده تعطيل اگر غيرايراني سازهاي و حاشيهاي موسيقي
مصاحبه اين به راضي ابتدا در آنكه وجود با باشد اين از طولانيتر ميتوانست ما گفتوگوي
تشنه را خود او و شد سنتي موسيقي اركان در تحول از صحبت كه كرد گل زماني ما صحبت.نبود
چگونه اماها اين) _ تحولند ايجادكننده عوامل ، سلسله يك كه بود معتقد اما دانست تحول اين
حديث و حرف ميتواند كه داد آهنگسازان و آهنگسازي درباره نظراتي حتي (شد؟ خواهد حل
باشد ، نظرات اين جواب سكوت هم شايد ميداند چه كسي) باشد داشته دنبال به را فراواني
نشستيم گفتوگو به منزلش در ذوالفنون جلال استاد با.(است افتاده اتفاق زياد كه كاري
كه _ مشتاق جواناني درسهاي تا كردم صبر.بودند نشسته شاگردانش اتاق دورتادور كه جايي
راحت خيال با و باشيم نفر آخرين كه نشد هم آخرش.شود تمام _ ميآمدند شهرستان از بعضي
ما گفتوگوي پايان منتظر تمام ساعت دو شدند مجبور نفر دو كنيم ، تمام را گفتوگويمان
رستاخيز در ما شدن گم قصه.ندارد زيادي وقت استاد كه نگران ما و نشستند كه بنشينند ،
.دارد ديگر حكايتي خود كرج گوهردشت
***
عصر اصل مشخصههاي مسئله كرده مشغول خود به مرا ذهن روزها اين كه چيزهايي از يكي *
موقعي و ديگران و شيدا و عارف از بعد و قبل سال شصت پنجاه حدود.است ايران موسيقي طلايي
استادان كه است آنقدر نسل اين تاثير و داشتيم را ديگران و خالقي محجوبي ، صبا ، ما كه
روزبهروز تاثيراتش كه كردند ماندگاري كارهاي هستند ، نسل همان شاگردان هم موسيقي كنوني
هستند؟ بيجايگزين كه بود چه نسل آن اصلي مشخصه ميكنيد فكر.ميشود مشخصتر
كسي كه بگوييم نميتوانيم ما.است مشكل تاريخي تحولات و پديدهها درباره قضاوت البته
در كه بگويد نميتواند كسي ولي باشد اينطور است ممكن البته.است نشده آنها جايگزين
اتفاق كه است نشيبهايي و فراز و است جامعه لازمه اينها بالاخره.شد نخواهد هم آينده
يك در اگر بگوييم نميتوانيم كه است اين.بگيرد قرار اوج در گاهي است ممكن و ميافتد
ما قضاوت بيفتد ، اتفاق پيش سال پنجاه مثل حركتي كه نبوديم اين شاهد ما ساله چهل سي دوره
از بعضي كه دارد حركتي هنري و فرهنگي كار.ميكند پيدا ادامه افول اين كه باشد اين
خيلي ارتباطش ولي دارد ارتباط جامعه مختلف شرايط با البته.است نشده حساب اتفاقاتش
را ميافتد اتفاق فرهنگ زمينه در كه افتهايي و افولها حال هر به.است پيچيده
علتهايش ميتوانيم.كرد خواهد پيدا ادامه بگوييم و بدهيم قرار الگو صورت به نميتوانيم
آينده درد به تا بگيريم درس تحقيقاتمان اين نتيجه از كه بكنيم كاري و كنيم پيدا را
.بخورد
بودن پيچيده و فرموديد شما كه مسائلي از جداي.كرد پيدا ميتوان مختلفي دلايل البته *
ميبينيم كنيم بررسي را دوره آن مولفههاي بخواهيم اگر كرديد ، اشاره را فرهنگي اتفاقات
استاد با صبا استاد مثلا.است كلام و موسيقي بين همخواني مشخصهها اين از يكي كه
كه ديگر خيليهاي يا ميكردند ، زندگي باهم اصلا و بودند نزديك هم با خيلي شهريار
آن چراميشد عجين هم با موسيقيشان و شعر كه بودند نزديك هم با آنقدر شاعر و آهنگساز
نشد؟ منتقل موسيقي به شعر عرصه تحولات و نكرد پيدا ادامه روند
برويم ، بالاتر و گستردهتر مطالب سراغ به و بكنيم صرفنظر موقتا تكنيكي جزئيات از اگر
گريبانگير اخير سالهاي كه قهقرايي سير و گرفتاريها اين تمام كه ميرسيم نتيجه اين به
جنبه پيش سال چند تا.است شده قوي خيلي موسيقي تجاري جنبه كه است اين شده موسيقي هنر
موسيقي به اينكه ولي درميآمد پول موسيقي از البته.نبود مطرح چندان موسيقي تجاري
اين همه و است اخير سال چهل سي اين نتيجه كنيم ، نگاه پولساز كالاي يك بهعنوان
.نيست و نبود هم كنترلكننده فيلتر يك.اينجاست از ناشي گرفتاريها
.باشند داشته هم منفي نقش است ممكن البته چيست؟ رسانهها نقش *
حفظ هنر و فرهنگ آبروي و حيثيت ميشود باعث كه چيزي آن نكنيم ، نگاه ديد آن با اگر حالا
.هستند بعد مراحل در رسانهها.است فرهنگي آموزش بخش بيشتر كند حركت درست جهت در و شود
.دارند مستقيم نقش مردم ذائقه تغيير در رسانهها حال هر به *
.داشتند هم منفي نقش حدودي تا.نداشتند مثبت و سازنده نقشي زمينه اين در رسانهها.بله
چيست؟ موسيقي آموزش معضلات شما نظر به.كرديد صحبت آموزش از شما *
در هنر و فرهنگ فرمان اصطلاح به كه توانا ارگانهاي و دولتي ارگانهاي كلي بهطور
داشت انتظار نميشود بنابرايننداشتند موسيقي به اعتقادي اخير سال سي در است ، دستشان
.بكنند كاري
ميكنيد؟ كار چه باشيد مسئولش اگر شما.كرد بايد كار چه *
است اين هنري و فرهنگي كلي سياست آنكه براي كرد فعاليت زياد نميشود دولتي بخش در الان
خصوصي بخش در آنكه مگر نيستند ، قايل را لازم قرب و ارج آن موسيقي به نسبت كه
.شود فعاليتهايي
.ميرود پولسازتر موسيقي سمت به قاعدتا كه هم خصوصي بخش *
.باشد داشته سريع حركت (كلي صورت به) فرهنگ آنكه براي حال هر به.هست هم آن بله
اين شدن جمع امكان الانشوند جمع هم كنار در سازنده و سالم عوامل كه است اين لازمهاش
و پايگاه اگر الان.باشد مهيا عامل سه است ممكن مهم عامل ده از يعني.است كم خيلي عوامل
آن ولي است ، قويتر خيلي قبل سال چهل سي به نسبت بگيريد نظر در را موسيقي مردمي جايگاه
ضعيف موسيقي ، مخاطب و هنرمند بين كند برقرار ارتباط بايد موسيقي حركت براي كه واسطهاي
.است
وظيفه كه چرا هستند دولتها حمايت مورد هستند خواص هنر كه هنرهايي دنيا جاي همه در*
قطعا مملكتي هر جدي و اصيل موسيقي و كنند تلاش عمومي فرهنگ اعتلاي جهت در كه دولتهاست
.باشد حمايت اين مورد بايد
به نسبت كه چرا است همينطور تقريبا دنيا تمام در الان مملكت هر كلاسيك موسيقي.بله
به احتياج آسيبپذيري ، همين تناسب به بنابراين.است آسيبپذيرتر موسيقي انواع ساير
.دارد بيشتري مراقبت و حمايت
خاصي راهكار و نداديد روشني خيلي جواب شما ولي پرسيدم موسيقي آموزش معضلات از من *
.نكرديد ارائه
نسبت راسخ اعتقاد و مساعد نظر كه وقتي يعني.است كليدي چيز يك كردم عرض من كه نكتهاي
كه وقتي دانشگاه در مثلا.ميشود ضعيف هم ديگرش عوامل طبعا نباشد مسئلهاي به
هم اگر هست كه كمي مزاياي با.نميكنند دعوت يك درجه استاد كنند ، دعوت استاد ميخواهند
دوم درجه در كه كساني دست ميافتد دانشگاه بنابراين.نميروند هم استادان كنند ، دعوت
ما دانشگاه از خارج كه حالي در است ضعيف محتوا نظر از ما دانشگاهي كادر الان.هستند
شده گفته دلايل به بنا كه حالي در بدهند ، انجام خوب كار بتوانند كه كساني داريم
.نيست انگيزهاي چون.نميروند
اهل نظر به بنا و ميكنند تدريس كه هستند خيليها.است علت بر مزيد هم استاد كمبود *
...ندارند تدريس صلاحيت فن
...بله زياد تقاضاي خاطر به هم آن..
...كرد كار نميشود هم خصوصي بخش در پس *
به هم مقداري يك و است زياد تقاضاي همين خصوصي بخش مشكلات از يكي.است درست هم اين بله
موسيقي سراغ كه نوجوانهايي و جوانها.نيست باز راهش زياد هنري ذوقهاي اينكه خاطر
راههاي بودن بسته خاطر به است ممكن.باشند موسيقي مستعد همه كه نيست معلوم ميروند
و حاشيهاي موسيقي كه ميكرديم فكر زماني يك ما مثلا.بيايند موسيقي سراغ به ديگر
گذشته سال بيست اين نتيجه ولي است سنتي موسيقي نفع به شده تعطيل اگر غيرايراني سازهاي
.نيست اينطور شايد كه داده نشان
چرا؟*
چون.بزنند سهتار نبايد واقع در ميزنند سهتار كه كساني از خيلي الان اينكه براي
شايد.سهتار براي نه ولي داشت حدودي تا موسيقي استعداد.نداشتند را سهتار استعداد
كه است چيزي سهتار ظرافت.بزند معموليتري و درشتتر ساز يك يا سنتور كه داشت استعداد
روي ميخواهند الان و سهتار سراغ رفتند اينها بنابراين.برنميآيند عهدهاش از كس همه
باز راه اگر كه حالي در.نيست آن درخور كه كنند اجرا را چيزهايي لطيف و ظريف ساز اين
.بود زيادتر ديگر ، ساز يك يا گيتار سراغ برود اينكه امكان بود
كردهايد؟ تدوين سهتار قديم آموزش شيوه براساس شما را "سهتار آموزش" كتاب آيا*
نتيجه و باشد داشته بهتري نتيجه تا كنيم تدوين سهتار ويژه را كتاب اين كرديم سعي ما
كتاب.نيست خوب معلم و مربي هست ، متقاضي كه آنقدر حال هر به.بود خوب خوشبختانه هم
.نداريم خوب مربي ولي ميگيرد قرار هم دسترس در و است فراوان
پژوهش جايگاه كلا و آن مورد در كرديد ، برگزار موسيقي پژوهشي كنسرت يك پيش وقت چند *
.دهيد توضيح موسيقي در
رسيديم نتيجه اين به بوديم شاهد را سنتي موسيقي نابسامانيهاي مقداري يك اينكه از بعد
به كه هرچه باشد نداشته آگاهي اگر.كند پيدا آگاهي مقداري بايد ما شنونده و ما مردم كه
مسائل مقداري يك كه بهخصوصميپذيرد سنتي موسيقي و هنر بهعنوان شود ارائه او
ميگويند شود اجرا سنتي ساز با كه موسيقي هر كنيد فرض مثلا.دارد وجود هم گمراهكننده
فضاي نابساماني كه فعلي شرايط در بشناسد بايداست اشكالات از يكي اين.است سنتي موسيقي
و عميقتر ارتباط داريم احتياج كه چيزهايي از يكي هست ، سنتي موسيقي در بهخصوص موسيقي
.نيست كافي ارتباط اين براي معمولي كنسرت كه است هنرمند و شنونده بين گستردهتر
كه گرفتيم نظر در را پژوهشي كنسرتهاي ما همين براي.است يكطرفه ارتباط يك كنسرت
و است جالب شنوندهها براي كه سوالاتي و احساس تبادل كنار در باشد هم انديشه تبادل
شود پرسيده كند ، اصلاح ميتواند را غلط باورهاي از خيلي و باشد سازنده برايشان ميتواند
اين.ميكنم بيان ميرسد هم من خود نظر به كه را مطالبي و بپردازيم سوالات اين به و
جشنواره همين در انشاءالله هم امسال.شد برگزار مورد دوازده ده تقريبا كنسرتها
.بود موثر و خوب خيلي كار اين داريم ، ما كه هدفي نظر از.داريم برنامهاي
گستردهتر را آن ميشود چطور.است محدود خيلي ولي است ارزندهاي خيلي كار كار ، اين *
كرد؟
بايد هم دانشگاه از خارج فضاهاي در كه شد متقاعد ارشاد وزارت كرديم ما كه صحبتهايي با
بايد مرور به.است شده مطرح هم اينها و جشنواره فضاهاي براي هم مقداري و شود گسترده
و دارد قضيه اين به نسبت نيتي حسن ارشاد وزارت خوشبختانه حال هر به.شود پيدا امكاناتش
.كنيم گستردهترش بتوانيم كه اميدواريم
موضعگيري يك آن در كه خواندم شما از مطلبي جشنواره يك داخلي بولتن در اخيرا *
موسيقي استادان در حالت اينداشتيد پاپ موسيقي به نسبت سازنده شايد و مثبت تقريبا
نميكنند قبول اصلا و ميكنند رد را قضيه اين كامل صورت به اكثرا و نيست معمولا سنتي
داريد؟ نظري چه شما زمينه اين در.باشد داشته وجود ميتواند هم پاپ موسيقي كه
شنونده كه است اين هدفمان ما.است همين شنونده آگاهي ميگوييم كه چيزهايي از يكي
اينها و جبههگيري حالت برايش مسائل و كند پيدا موسيقي به نسبت تشخيص قوه يك انشاءالله
خودش جاي در و سنتي موسيقي كنار در را ديگري موسيقي نوع هر يا پاپ موسيقي بتواند و نشود
به را مسائل اين كه است ذهن محدوديت.شنونده ذهن گسترش به ميشود مربوط اين.بپذيرد
.ميآورد وجود
سنتي موسيقي نميتوانند همه قاعدتا و داريم مختلفي طيفهاي جامعه در ما حال هر به *
كلاسيك موسيقي از بيشتر پاپ موسيقي هم آنجااست طور همين هم دنيا جاي همهكنند گوش
.نيست سازنده چندان ميشود انجام كه موضعگيريها برخي.است توجه مورد
ذهني محدوديت مقداري متاسفانه ما هنرمندان چون.است ذهن محدوديت به مربوط اين بله
.بيايند كنار راحتي به واقعيت با تا ندارند را لازم گستردگي و دارند
در حزن جايگاه اصلا و آورد؟ وجود به شادتري حالتهاي سنتي موسيقي در نميشود حالا *
است؟ حزين غالبا ما موسيقي كه كجاست سنتي موسيقي
و روانشناسي لحاظ از قومي هر كه است اين آن و داد انجام تعريفي حزن جايگاه براي ميشود
كردن گوش براي ايراني شنونده ميبينيم ، ما كه شرايط اين بادارد روالي يك ذهنيت
فقط اين و ندارد حوصله دادن گوش براي ولي نيست مسئلهاي كه شنيدن است ، كم حوصلهاش
به احتياج و باشد داشته محتوا مقداري كه باشد هم سخنراني يك اگر.نيست موسيقي به مربوط
در.ميشود خستهكننده ايراني شنونده براي كه ميبينيم باشد ، داشته تمركز و كردن فكر
اين كه صورتي در.ميدهند غم عنوان دارد ، تفكر به احتياج كه قسمتي آن به ايراني ، موسيقي
را لازم پرورش موسيقي لحاظ از هم مقداري يك و هستند راحتطلب ذهني لحاظ از كمي.نيست
سادهاي چيز يك كه هستند اين منتظر هميشه نكردند ، پيدا را لازم پرورش چوننكردند پيدا
موسيقي يك برود كنار كلام اين اگر.ميكند راضيشان اين و شود شنيده كلام يك كمك به
كه غمي آن.ميشود خستهكننده برايش باشد داشته تفكر و انديشه به احتياج كه بيايد ديگري
عامه ذهن اما دارد پيامي خودش براي هم موسيقي نوع آن البته.است جهت آن از ميگويند
لازم محتواي آنكه شرط به كلام بدون موسيقي يعني.بگيرد را پيام آن كه نكرده عادت مردم
كلام ذهن.بگيرند را پيام كه نميدهد را مورس آن ذهنشان.دارد پيام خودش باشد ، داشته را
.ميگيرد راحت را
است عجين كلام با بيشتر ما مردم ذهنيت.موسيقي كشور تا است شعر كشور بيشتر ما كشور *
.باشد موسيقي روي بر ما عرفاني شعر مستقيم تاثير محصول حزن حالت اين شايد.موسيقي تا
اين.داشتيم اصولا را هيجان و تحرك و پايكوبي و سماع مسئله ما عرفان در ببينيد.نه
باشد شاديآفرين چقدر شعر اينكه اصولا كنار ، بگذاريم را غيرسنتي يا باشد سنتي كه مسئله
و تهيهكننده به برميگردد همه باشد ، بيمحتوا يا باشد داشته محتوا چقدر اينكه يا
خستهكنندهاي چيز كار محصول باشد ، نداشته گفتن براي چنداني پيام وقتي آهنگساز.آهنگساز
كار در محتوايي وقتي را ، كتاب يك يا و بگيريد نظر در را سينما اگر شما.درميآيد آب از
.است خستهكنندهاي چيز محصول باشد ارائه قصد فقط و نباشد
اين ما حتي ، مولانا شعرهاي از بسياري در و هست ما شعر در طرب جنبه اينكه وجود با چرا *
است؟ شده وارد كمتر يا و نشده وارد زياد ما موسيقي به مسئله اين چرا ميبينيم ، را مسئله
موسيقي آن خود ، جاي به كه مردمي و فولكلور موسيقي.دارد هم تاريخي جنبه يك اين.بله
و دربارها تجليگاهش و اجرا محل پيش ، سال صد تا ماست ، فرهنگي بازتاب كه ما كلاسيك و جدي
فكر منباشند اتوكشيده و مودب مقداري كه ميكرد ايجاب فضاها آن در و بود اشرافي فضاهاي
.است كشته موسيقي در را تحرك كه است حد از زياد نزاكت و ادب همان دنباله اين ميكنم
طرب آن نوازياش تار شيوه در است ، عوامتر مقداري كه بيكجهخاني مرحوم سهتارنوازان ، *
...دارد وجود كمتر حالت اين بودند جديتر و كردهتر تحصيل كه كساني در اما هست
...است كمتر حالت اين شهنازي علياكبرخان در مثلا بله
چيست؟ ميانه اين در آهنگسازان نقش مثلا.باشد داشته هم ديگري دلايل ميرسد نظر به *
مد پيرو را خودشان اينكه براي همه درآمد ، مد و الگو صورت به چيزي يك كه وقتي ببينيد
فرض مثلاميكنند پيدا گرايش مقداري نيستيم ، فضا از عقبتر ما كه بگويند و بدهند نشان
يك اگر مثلا.بود پوئن معروف اشعار بودن حفظ پيش ، سال صد ايران در بود زماني يك كنيد
زبان.بزنم بهتر مثال يك يا.بود پوئن يك داشت ، حفظ از را مولانا يا سعدي اشعار نفر
داشته دليلي هيچ اينكه بدون ما محققان و نويسندگان زماني يك ولي است فارسي زبان ما كشور
بدهند نشان كه بود اين دليلش.نداشت هم دليلي.مينوشتند عربي به را خودشان آثار باشد
.نيستيم عقبتر است ، مطرح پيشرفته چيز يك بهعنوان و ميكند حركت دارد كه قافلهاي از ما
بعد.گذاشتند معنوي ارزشهاي حساب به بعضيها ميكنم فكر را موسيقي در متانت مسئله اين
كه ميكنم حس من الان و بيحالي يواش يواش بعد و سكون و كم تحرك به شد تبديل متانت
پوئن اينكه يعني باشد رنگين سنگين كه هست فكر اين مقداري يك نهادشان در آهنگسازها
.دارد بيشتري
تغييرات شعر بودند عجين هم با كلام و شعر موسيقي ، طلايي دوره در كه ميبينيم ما *
.بود كلام آن فراخور كه است موسيقي همان امتداد ميرسد نظر به موسيقي اما داشت چشمگيري
از هم اگر و دارد را برد بيشترين هنوز سعدي و حافظ اشعار سنتي موسيقي در هم همين براي
.ميگويند شعر سبك همان در كه است كساني از _ است كم خيلي كه _ شود استفاده معاصرين
زمينه اين در موفقي تجربيات ما كه حالي در.نيست معاصر شعرش و است معاصر آدم يعني
غزلسراي يك كه ميشد استفاده ابتهاج هوشنگ شعرهاي از آن در كه چاووش نوارهاي مثل داشتيم
به اتفاق اين اما.داشت برد هم خيلي كارها آن و است نو نسبتا هم زبانش و است معاصر
چرا؟ شد تكرار ندرت
هم آن تاريخي سابقه و شده عجين موسيقي با ما سنتي موسيقي در كلام كه معتقدم خودم من
ملزم ما.باشد داشته گوناگون شكلهاي ميتواند موسيقي با كلام تركيب ولي است روشن
يك كه است بوده اين قضيه اين شكلهاي از يكي.ارتباط نوع يك به بكنيم محدودش كه نيستيم
و ميخواند روزنامه مثل و ميكند خطخواني را حافظ غزل و مينشيند خواننده بهعنوان نفر
مردم توجه مورد خواننده ما موسيقي در حال به تا چون طرفي از.ميدهد را جوابش هم نفر يك
را اعتراضي اين.است درست بكند خواننده كه هركاري يعني ميزند خواننده را اول حرف بوده ،
چرا خواننده حالا.است طوري اين شعر اين چرا كه نميآيد مردم ذهن به كرديد الان شما كه
چنين بخواهد اگر هم آهنگساز.ندارد را توانش و بينش و سواد اينكه براي نميدهد؟ تغيير
.نميگيرد قرار توجه مورد زياد بكند كاري
شد رها تمام نيمه كه آرزويي
ايران2 در كلاسيك موسيقي وضعيت
سامگيس بنفشه
سمفونيك اركستر با پيش سال چهار سه تا كه _ فاگوت ساز مدرس و نوازنده _ "افتاده محسن"
اركستر وضعيت است موسيقي هنرستان قديمي دانشآموختگان از و ميكرده همكاري تهران
:ميگويد باره اين در وي.ميداند مطلوبتر امروز ، به نسبت را انقلاب از پيش سمفونيك
شد متحول باره يك و داشت چشمگيري جهش انقلاب از پيش سال سه دو تهران ، سمفونيك اركستر"
فرهاد بهخصوص.بود مشكات فرهاد و سنجري حشمت استاد زندهياد زحمتهاي مديون تحول اين و
رهبري براي كه زماني و بود برخوردار بالايي بسيار توانايي و تجربه و دانش از مشكات
پيشرفت و تحول اين اما شد متحول باره يك اركستر آمد ايران به تهران سمفونيك اركستر
بيدريغ معنوي و مادي حمايتهاي مديون مشكات فرهاد تواناييهاي از غير اركستر چشمگير
كه خارجي نوازندگان زيادي تعداد حضور همچنين بود ، هنر و فرهنگ وزارت وقت مسئولان
موثري نقش اركستر پيشرفت در ميشدند همكاري به دعوت شرقي اروپاي كشورهاي از بهخصوص
.داشت
اعتقاد به وقت همان از و بازگشتند خود كشورهاي به خارجي نوازندگان انقلاب از پس البته
بسيار اركستر آن از پيش چندي تا كه اركستر از ناقص و كمرنگ سايه يك و شكست اركستر من
چيره اركستر فعاليت بر طولاني فترت دوره يك انقلاب اول سالهاي در.ماند باقي بود ، خوبي
نبود ، بچهها حرفهاي براي شنوايي گوش كرد ، بايد چه گروه اين با نميدانست هيچكس.شد
اعمال مديران سوي از شخصي سليقههاي و نداشت وجود اركستر براي برنامهريزي و سازماندهي
به معطوف غضبناك گاهي حتي و مهر از دور و بياعتماد نگاههاي بايد اينها به كه ميشد
خوب نوازندگان از تعدادي شد باعث تماما كه افزود هم را دلسوخته و هنرمند گروه اين
خوبي به هم اركسترها آن و شوند ملحق خارجي اركسترهاي به و خارج كشور از سمفونيك اركستر
بودند ، شده خسته بيكاري از كه اركستر اعضاي مانده باقي.كردند استقبال نوازندگان اين از
نداشت نفتي ديگر كه سوسوزني چراغ كه ندهند اجازه ميكردند سعي ايثارگرانه و فداكارانه
.شود خاموش
اين به نهايت در _ نداشتيم نوازنده اصلا سازها بعضي در چون _ نوازندگان ناقص گروه اين
باقي برايشان كه نيرويي حداقل همان دادن نشان و بيكاري از نجات براي كه رسيدند نتيجه
و شوند مشغول تمرين به و آمده هم گرد بايد مسئولان ، گوش به صدايشان رساندن و مانده
كه هرچند كرده پيدا ادامه رويه همان هم امروز تاباشند داشته برنامه اجراي احتمالا
ولي است زمان آن از قويتر و پيشرفتهتر مراتب به اركستر كادر حتي و اركستر اجرايي توان
محروم قوي امناي هيات يك و لازم حمايتهاي از و ندارد را لازم پيشرفت هنوز من اعتقاد به
".است
در موجود مشكلات متوجه را موسيقي گروههاي توليدات سطح و اجراها در رايج و عمده ضعف وي
تبعيت شيوه اين از پسران و دختران موسيقي هنرستان اكنون كه ميداند آموزشي سيستم
:ميگويد امكانات كمبود و پسران موسيقي هنرستان مشكلات مورد در خاص بهطور وي.ميكنند
آموزشي پايههاي ابتداييترين.برميگردد آموزشي نظام اشكالات و نواقص به مشكلات تمام"
است ، كشور موسيقي گروههاي تمام تغذيه منبع هنرستان.ميشود پيريزي هنرستان در هم
بزرگتر برادر من اعتقاد به كه ميكنم صحبت پسران هنرستان به راجع مشخص بهطور بهخصوص
اينكه جمله از.دارد عديدهاي مشكلات هنرستان.هنرستانهاست ساير پدرخوانده حتي يا
با و بوده بيمارستان قبلا اينجا.است برخوردار نامناسبي بسيار فضاي از پسران هنرستان
هنرستان بهعنوان و شد ترميم ساختمان و اضافه اصلي ساختمان روي طبقه يك مسئولان ، كمك
كلاسيك سازهاي.دارد نياز نت و ساز و ابزار به هنرستان.گرفت قرار استفاده مورد موسيقي
براي آن خريد امكان و است گران بسيار هم آنها تهيه و است خارج رده از اغلب هنرستان
جهت اين از خودش كه بگذارد اختيارشان در ساز بايد هنرستان و نيست ممكن اصلا هنرجويان
.نيست منطقي كلاسها شاگردان نسبت دليل همين به و است فقير
موسيقي توليدات و اجراها كيفيت به راجع تهران سمفونيك اركستر پرسابقه نوازنده اين
:ميگويد ايران در موسيقي نوع اين دوستداران براي كلاسيك
تصنيف بزرگي آثار هم گذشته سال چند طي.ميكشند زحمت زمينه اين در افرادي كه ميدانم"
ما كشور در كلاسيك موسيقي و دارد جمعيت نفر ميليون ما 70 كشور اينكه به توجه با اما شده
فترت دوره اين اگر البتهنميشود انجام كاري جمعيتي چنين براي سابقه ، سال حدود 150
با.بود امروز از بهتر موسيقي توليدات و اجراها نوشتاري ، آثار وضعيت شايد نميشد ايجاد
با و ميآيند نوازندگاني ارمنستان يا اتريش از كه زماني كمبودها و نواقص اين وجود
اركستر كه ميدهد نشان اين و ميشود متحول يكباره اركستر سطح ميكنند همكاري اركستر
كه است اين تهران سمفونيك اركستر اصلي ضعف بهخصوص دارد كم خوب خيلي نوازنده و نوازنده
امروز تهران ، سمفونيك اركستر.ندارند قرار توانمندي سطح يك در اركستر نوازندگان
تا شدهاند استخدام ناچار به كه نوازندگاني و خوب خيلي نوازندگان از است مجموعهاي
."نماند خالي صندلي
موسيقي حاشيه
"سفر و سير" گلآقا*
آثار معرفي با "سفر و راه" موضوع با "گلآقا" كاريكاتور بينالمللي مسابقه دومين
كه مراسم اين در ما ، خبرنگار گزارش به.داد پايان خود كار به تهران هماي هتل در برگزيده
خارجي كشورهاي نمايندگان و هنرمندان وزارتخانه اين مسئولان از بسياري راه ، وزير حضور با
كه كساني همه امروز ، پرآشوب جهان در:گفت سخناني در فومني صابري كيومرث شد ، برگزار
شكر را خدا من و دارند ويژهاي جايگاه ميآورند ، ارمغان به جهان مردم براي را شادماني
كه شرايطي در حتي طنزنويسي ، سال و 18 گلآقا موسسه تاسيس از كه سال مدت 12 در ميكنم
را مهرباني و لبخند توانم ، حد در و كردم تلاش بود تلخي كار ولي نبود ممنوع خنديدن اگرچه
متاسفانه:گفت مراسم اين در نيز ترابري و راه وزير خرم احمد.كنم هديه ايران مردم به
را طنز كانون اين كه كنند تلاش بايد كشور فرهنگي مسئولان و شد تعطيل گلآقا كانون
شكل توسعه كه است سرور و شادي و پرنشاط" فضاي در:افزود وي.كنند ايجاد كشور در دوباره
از اثر از 1600 بيش گلآقا ، كاريكاتور بينالمللي مسابقه دومين در است گفتني ".ميگيرد
براي را اثر از 280 بيش انتخاب هيات كه كردند شركت مسابقه اين فراخوان در جهان كشور 44
اثر دو اول ، جايزه بهعنوان مشترك بهطور اثر دو مسابقه بخش در.برگزيد مسابقه بخش
اثر ده همچنين.شد برگزيده سوم جايزه برنده اثر يك و دوم جايزه بهعنوان مشترك بهطور
.شدند داده تشخيص تقدير لوح و هديه شايسته برگزيده آثار بهعنوان ديگر
هنري محصولات هدفمندي ضرورت *
سهشنبه اسلامي جمهوري سيماي و صدا سازمان رئيس لاريجاني علي:ايسنا خبرنگار گزارش به
هنري محصولات است مرتبط دين با سيما و صدا اگر":است گفته قم فيضيه مدرسه در شب
باشد ، ديني سوي و سمت داراي بايد بلكهباشد داشته تفريح جنبه فقط نبايد نيز رسانهها
(عج) زمان امام خصوص در موسيقي ساخت همچون باشد سو و سمت داراي ميتواند ما موسيقي مثلا
ميتواند سنتي ، چه و باشد پاپ چه ما موسيقي.ديني ارزش هر و شهدا يا و خميني امام يا
.باشد ديني محتواي داراي
"مدرنيسم سزارين" *
از كه ملي هنرهاي موزه مدير "افتخاري محمود" اظهارات (ايسنا) ايران دانشجويان خبرگزاري
.است كرده منتشر را ميشود برده نام جامعهشناسي و تاريخ پژوهشگر و محقق عنوان به او
عنوان به را آن امروز ، كه آنچه":است گفته دنيا و ايران در "مدرن" هنر درباره محقق اين
ما كه حالي در است تاريخ مردم تلاش سالها محصول كه است هنري ميشناسيم ، سنتي هنرهاي
بايد كه صورتي در هستيم بررسي حال در "مدرنيته و سنت" تقابل موضوع با متاسفانه امروز
و است اشتباه يكديگرند ، برابر در متضاد كاملا قطب دو مدرنيته و سنت كه نگاه اين بدانيم
وي."ميشود مدرن هنر به مبدل تاريخي ، روند يك در ميشماريم سنت را آن ما كه آنچه
بنابراين و است باستان يونان هنرهاي تاريخي سابقه زاييده اروپا در مدرن هنر:است افزوده
متاسفانه اماميشود ختم مدرنيسم به تكاملش با كه دارد يگانه و واحد ساختاري هنر ، اين
از كه ترتيب اين به.است دادن رخ حال در سزارين شكل به تاريخي اتفاق اين ما مملكت در
وجود به را جريان اين دادند ارائه مدرن آثار كه هنرمنداني از تعدادي چهل دهه اوايل
هنر الگوي براساس ميخواهند ايراني مدرن هنرمندان كه است اين ما اصلي مشكل اما.آوردند
صاحب ايراني هنر تاريخي فلسفه و سنت كه صورتي دربپردازند مدرن هنر به غرب مدرن
هم الان و شدهايم شكست به محكوم ما بنابراين.است غرب هنري ساختار با متفاوت ساختاري
پژوهشگر اين.نيستند موفق ما هنرمندان هم باز ميگذرد حركت اين جريان از قرن نيم كه
كه تفاوت اين با اما رسيد خواهيم مدرن هنر به خود هنر تاريخ در ما:است گفته همچنين
ما هنرمدرن صورت اين در است بديهي گيرد صورت خودمان اجتماعي اقتصادي شرايط با مطابق
مطلب اين رد با محقق اين.بود خواهد فرهنگي باورهاي با مطابق و مردمي ميهني ، ملي ، هنري
زمان تناسب به تاريخ طول در اتفاقا:گفت نكردهاند تغيير تاريخ طول در سنتي هنرهاي كه
ما ذهن در نياز انديشه بايد ابتدا در كه بدانيم بايد ما.است داده رخ آنها در تغييراتي
از گفتن سخن":است گفته همچنين او.گيرد شكل ما هنر در مطلوب تغيير تفكر تا بگيرد شكل
بيفايده ندارد انطباق اقتصادياش و اجتماعي ساختار كه جامعهاي در مدرن و سنتي هنرهاي
."است
اصفهاني تاج بزرگداشت *
بزرگان يادوارههاي برگزاري ادامه در اصفهاني تاج بزرگداشت ، ايسنا ، گزارش براساس
.ميشود برگزار بهمن يازدهم و دهم روزهاي در تهران دانشگاه و فارابي تالار در موسيقي
بود ، داده دستور تهران دانشگاه موسيقي استاد پيرنياكان داريوش اين ، از پيش است ، گفتني
برگزاري مسئولان.شود جمعآوري ايران موسيقي بزرگان بزرگداشتهاي به مربوط پوسترهاي كه
در را رفيعي داريوش و بنان اصفهاني ، تاج عكسهاي مربوطه پوسترهاي در بزرگداشتها ، اين
ما اعتراض":بود گفته كاري چنين دستور علت درباره پيرنياكان.بودند داده قرار هم كنار
نرسيده استادي درجه به هنوز كه بوده بازاري كوچه خواننده يك رفيعي داريوش كه بود اين بر
ما وقتي و هستند ايران موسيقي اساتيد از بنان و اصفهاني تاج شادروان آن بر افزون.است
اسم آنها ، اسامي كنار در نبايد ديگر مينويسيم پوستر يك در را هنرمند دو اين اسم
پوستر در تاج و بنان عكس از بالاتر را رفيعي عكس آنها ، تازه.بنويسيم را رفيعي داريوش
."نيستند قضيه متوجه واقعا اينها يعني آوردهاند
|