آماسيده دستهاي حقيقت
استانبول بازار در گشتوگذري
45-آمريكايي قضاوت
زندگي حاشيه

آماسيده دستهاي حقيقت
خطرند در اسلامآباد دختران
امامي ساتيار:عكس
خورسند مريم
بيماري اين علائم كه شده اعلام گزارش اين در كه مسئله
طرحاين با فارس جوان پزشكان انجمن
ارتباطي پزشكي منبع هيچ و علمي مرجع هيچ اعلامميكننددر است يافته بهبود كورتون با
ندارد وجود"كورتيكواستروئيد" داروهاي با آن شدن برطرف و اضطراب ميان
را تنشان سفر خستگي.ميگردد باز را رفته راه زوزهكشان ، مينيبوسخالي جاده هم باز
حالا و است رسيدن لحظههاي.ميكند سنگيني پيكرهايشان روي دستهايشان ورم و كوبانده
.نفرشان هر 74.دارند هيستري بيماري شده گفته آنها به.دستها ورم درد شدن افزون
همه.ميانديشند است روحي كه جديدشان بيماري به و كردهاند بغل را كرده ورم دستهاي
نيست ، مسئول كسي گفتهاند زدن ، حرف براي تريبوني و داشتند مسئوليت نوعي به كه آنهايي
ماهه ده ورم كه دارد فقري در ريشه شما بيماري نگفت آنها به كس هيچ.است دروني بيماري
.نيست مقصر دختران اندك تحمل و كم طاقت جز به چيز هيچ.است آن محصول شما ، دستان
اسلامآباد روستاي اهالي ساير منتظر چشمان مقابل در سردشتي دختر است150 رسيده مينيبوس
زندگي منطقه محروميت درس ، كلاسهاي شدن تمام محيطي ، فقر گفتهاند ما به.ميشوند پياده
جمعي دسته هيستري يك ايجاد باعث داريم قرار آن در ما همه كه يكساني و ناگوار شرايط و
.داريم هيستري ما همهاست شده
شدند واكسينه آنها
آذربايجان توابع از سردشت شهرستان اسلامآباد روستاي بهداشت خانه مسئولان سال 80 اواخر
دليل به اما كردند تزريق سرخجه واكسن روستا اين دختر دانشآموزان از نفر به 74 غربي
راست دستان بعد ماه چهارنشدند واكسينه دانشآموزان ديگر ارسالي واكسنهاي شدن تمام
و اروميه بيمارستانهاي به دختران مراجعه از پس زمان همان.كرد كردن ورم به شروع دختران
آذربايجان استان بيماري گروه كارشناس عباسي دكتر دستها ، ورم علت براي جواب دريافت عدم
ناشناخته بيماري اين بيشتر چه هر تشخيص پيرامون تاكنون كه جلساتي:كرد اعلام غربي
پيرامون اطلاعرساني بود كرده اعلام رسما وي.است نرسيده جايي به هنوز شده برگزار
چند.گيرد صورت پزشكي علوم دانشگاه سوي از بايد رسمي بهصورت سردشت در شده شايع بيماري
منطقه بيماري از مراقبت و كنترل كميته علمي مسئول كرميار ، محمد دكتر آن از بعد روز
شايع بيماري:ميكند اعلام اروميه پزشكي علوم دانشگاه دارو و درمان معاون و آباد اسلام
به.نميكند ايجاد مشكلي هيچ و ميشود درمان رواني ثبات و آرامش با سردشت منطقه در شده
همه تقريبا و بود سال تا 15 مبتلايان ، 11 درصد از 86 بيش در مبتلايان سن وي اعتقاد
در 19 بار نخستين براي بيماري اين ميشود گفته.دارند شكايت خود راست دست از آنها
عمدتا كه بيماران اين تعداد به تدريج وبه شد گزارش كودكي در جاري ، ماه فروردين
ارديبهشت در 19.شد افزوده بودند ، سردشت اسلامآباد منطقه راهنمايي مقاطع دانشآموزان
اين از نفر تعداد 55 نيز خانه به خانه بررسي روند در و شد شناسايي بيمار نيز ، 20
پيگيري جريان در.داشتند را اصلي نشانههاي آنها نفر فقط 20 كه شدند يافته بيماران
دانشگاه استادان از هركدام سردشت ، اسلامآباد منطقه اپيدمي از مراقبت و كنترل كميته
آزمايشهاي نظر از افراد اين تكتك بررسي جريان در كه گرفتند برعهده را كار از بخشي
علايم همه و شده تحريك راست دست موضعي سمپاتيك اعصاب شد ، مشخص تكميلي و خوني اوليه
تحريك اين اوليه عامل:ميكند تاكيد كرميار دكتر.شد نمايان دست در قرمزي ، همانند
اين هستند ، بهبود روبه آنها بيماران ، اين اضطراب رفع با زمان مرور به و بوده اضطراب
كلاس اول شاگرد مبتلايان چون ديگر سوي از.است افراد ساير به سرايت غيرقابل بيماري
آنها شدن خانهنشين هميشه تصور ندارد ، وجود منطقه اين در دبيرستاني هيچ چون و بودند
.است شده آنان اضطراب موجب
***
دختران حالا و مياندازند را شام سفرههاي مادرها ، رسيدهاند ، خانههايشان به دخترها
است ، اسلامآباد مرزهاي پشت كه آرزوهايي و تحصيل روياي در بايد شده خانهنشين اول شاگرد
ورم تا كنند فراموش را خود بگيرند ياد بايد.بگيرند ياد كرده ورم دست با را خانه كار
دبيرستان بدون و گاز بدون و خاكي روستاي همان حقيقت كه گرفت خواهند يادبخوابد دستها
.آنهاست مادران شكل حقيقت.دارد وجود كه است آنها
***
اين به نفر آمار 64 آخرين طبق:ميگويد اروميه پزشكي علوم دانشگاه داروي و درمان معاون
عدم علت به و شده تجويز كورتون داروي روز تا 10 بيماران 7 اين به كه بودند مبتلا بيماري
.گرفتند قرار پزشك روان نظر تحت مبتلايان از نفر و 12 شده قطع دارو اين مصرف مثبت نتيجه
اين كه شدند بيماري اين دچار داشتند ، رواني و ذاتي استعداد كه كساني:ميكند تاكيد وي
.است شده مشاهده نظامي پادگانهاي در نيز مردان در و بوده شايع زنان در اغلب بيماري
گويا ، مهدي محمد دكتر از نقل به سردشت منطقه در ناشناخته بيماري بررسي فني كميته نتايج
فني كميته نتايج:ميشود اعلام درمان و بهداشت وزارت بيماريهاي با مبارزه اداره رئيس
همه و بوده اضطرابي پديده يك از ناشي بيماران ، در شده مشاهده علائم كه ميدهد نشان
روز چند اما.است بوده منفي جسمي بيماري نظر از بيماران اين در شده مشاهده آزمايشهاي
تورم ارتباط كردند اعلام بهداشت وزارت سلامت معاون به خطاب فارس جوان پزشكان انجمن بعد
اين.است ابهامآميز سردشت منطقه در شده شايع بيماري پاتوفيزيولوژي و اضطراب مفاصل ،
بهبود كورتون با بيماري اين علائم كه شده اعلام گزارش اين در كه مسئله اين طرح با انجمن
و اضطراب ميان ارتباطي پزشكي ، منبع هيچ و علمي مرجع هيچ در ميكنند اعلام است ، يافته
دانشيار دژكام محمود دكتر اما.ندارد وجود "كورتيكواستروئيد" داروهاي با آن شدن برطرف
شده شايع بيماري ميكند اعلام صراحت به بهشتي شهيد پزشكي علوم دانشگاه باليني روانشناسي
بسيار آن بروز علت درباره تحقيقات بنابراين است بوده اضطراب از ناشي سردشت منطقه در
.دارد ضرورت
در شده شايع غربي آذربايجان استان توابع از سردشت منطقه در كه بيماري است معتقد وي
اين حالتهاي ميشود ، ناميده اضطراب عاميانه مفهوم به و جمعي "ميستريا" به علمي اصطلاح
بيماري اين معمولا و ميشود منتقل و القا افراد ساير به و شده شروع فرد يك از بيماري
.است شايع سال زير 20 افراد ميان در
رابطهشان است ممكن مبتلا افراد:ميگويد بيماري اين علائم به اشاره با شناس روان اين
رخ ضعف گاهي و بيحالي غش ، نظير رفتاري آنها در و كرده قطع خود پيرامون دنياي با را
آنها اندامهاي از برخي ميرسد نظر به و گرفته صورت آنها در تلقينهايي نيز و ميدهد
و دانسته ضروري بسيار منطقه آن در را زمينهاي مطالعات دژكام دكتر.است شده فلج دچار
تا شود بررسي منطقه آن در شايع عوامل بايد بيماري اين از جلوگيري براي ميكند ، تاكيد
در ميستريا واكنشهاي:ميكند تاكيد وي.شود مشخص افراد در اضطراب يا تنش علل چگونگي
اين دچار جمعي دسته طور به افراد نادري موارد در بلكه نميشود ديده جمعيتها همه
.ميشوند اضطرابها
***
شايع عوامل بايد شده گفته فقط.نميكند نگاه ديگري چشم به كسي.دارد ورم دستها هنوز
.شود شناسايي اضطراب يا تنش
را دانشگاه و ديپلم گرفتن و درس كلاسهاي حالا كه اسلامآبادي ذكاوت با و باهوش دختران
خود زندگي وبال را سنگين دستهاي ميبينند ، خود خواب از پيش شبانه روياهاي در فقط
.كند شناسايي را آنها اضطراب علل و شود يافت كسي ماهي ده گذشت از بعد بلكه تا كردهاند
به آنها زيرپوست در كه نيست واكسني همان از آنها دست ورم كردهاند باور آنها حالا شايد
دخترك "خاتون".بدارد مصون شده شناخته درد يك از را آيندهشان فرزند تا افتاد جريان
شب ، هر روز ، هر سوال اين و است بهداشت خانه پزشك خانم ياد به هنوز بيماري به شده مبتلا
خودش دختران به پزشك خانم چرا.ميشود تكرار خوابش از پيش شبانه روياهاي از لحظه هر
.نزد واكسن
درد از تا گرفت پيش در را عراق راه پدرش همراه به شب يك كه اسلامآبادي ديگر دختر شبنم
زرنگ شاگرد.است افتاده بغداد علويه بيمارستان ياد به اينك يابد ، خلاصي دستش ورم و
.گيرد قرار عراقي پزشكان معالجه مورد تا شده تبديل لال و كر دختري به اسلامآباد روستاي
مصرف تاريخ سرخجه واكسنهاي بودند؟ گذشته مصرف تاريخ واكسنها واقعا ;ميپرسد خودش از
ميدانست شبنمبود پرداخته آمپول تزريق براي را گزافي پول پدرش.آلمان ساخت گذشته
اين:بود گفته عراقي پزشك.است قيمتي چه به آنها خانواده براي گزاف پول اين پرداخت
.گشت بازخواهد دوباره بيماري علائم آن از پس و دارد اثر ماه تا 4 فقط آمپول
اسلامآبادي پدران همه تا افتاد راه عراق سليمانيه شهر مقصد به روستا دختر كاروان 73
تمام و يافتند نسبي بهبود دانشآموزان.بپردازند را سنگيني بهاي دخترانشان درمان براي
شديد گرفتگي درد ، كليه تهوع ، حالت داشتن و دست شديد تورم شامل كه بيماري اين علايم
دوره رسيدن پايان به با مدتي از پس امارفت بين از مو ريزش و تكلم عدم پا ، عضلات
.شدند مبتلا ناشناخته بيماري به دوباره آنان مسكن ، آمپول اثرگذاري
عادت كشيدن انتظار و ميخورد تلوتلو اسلامآباد خانههاي خالي ديوارهاي ميان سكوت ،
و پزشكي اكيپهاي رفتنهاي و آمدنها به حتي اهالي.است شده ديار اين اهالي نشدني تمام
عادت به و ميايستند خانههايشان درهاي كنار.كردهاند عادت محلي خبرنگاران و محققان
دنيا از نقطه اين به كه واكسنهايي چند هرنيست دنيا آخر اينجاميكنند نگاهشان
فراموش دانشآموزان بقيه واكسيناسيون شد تمام هم وقتي و است گذشته مصرف تاريخ ميرسد
به هنوز و دارند گفتن توان كه آنهاتمام معناي به طاق.است شده طاق طاقتها ، ميشود
و ميافتد راه مينيبوس.ميشوند راهي نكردهاند عادت دستشان نشدني تمام ورم و درد
والدينشان ، با نفرند آنها 15.ميشود پاشيده چرخها پشت ديگري از پس يكي آب كاسههاي
وزارت نمازخانه درون.درمان و بهداشت وزارت بعد و مجلس اول.ميشناسند خوبي به را راه
به نظارهكنندگان چشمان تكتك مقابل را كرده ورم دستهاي و ميشوند يله درمان و بهداشت
آنها ديدن به وزارتخانه مسئولان از يكي.هستند نمازخانه درون هنوز.ميگذارند نمايش
به:ميگويد و ميايستد دختران روي روبه گذرا ، و سطحي ميكند ، معاينه را آنها.ميرود
كه دانشآموزي هر.نداريد بيمارياي هيچ شما.شدهايد اضطراب دچار امتحانات فصل خاطر
.است مانده مات چشمها.گرفت خواهد جايزه رايانه يك شود تمام اضطرابش سايرين از زودتر
دستگاه يك گرفتن جايزه براي خريدهاند تن به را دستها ورم آنها كه است تمام ماه ده
شدن بدل و رد به دخترها.است آمده نيز جمهوري رياست دفتر از نمايندهاي.رايانه
.شدهاند خيره بهداشت وزارت نمازخانه به شده اعزام نمايندههاي و مادرانشان بين جملهها
روحي بيماري نوعي به آنها و بود شده طاق زودتر بسيار دختران طاقت.نيست مقصر كس هيچ
.ميآيد ميان به سردشت و پيرانشهر مردم نماينده "داسه حاصل"هم با همه.شدهاند مبتلا
از شخصا و داشته قرار مسئله جريان در ابتدا همان از كه اين و ميگويد پيش ماه ده از او
انواع انجام و پزشكي مختلف اكيپهاي اعزام از او.است كرده بازديد بيمارانمنطقه
"هيستري" بيماري اين دادند نظر روانشناسان همه كه اين و ميگويد عفوني و عضوي آزمايشات
هزينه آزمايشات بابت تومان ميليون به 50 نزديك تاكنون:ميگويد مجلس نماينده اين.است
غمهايي از اضطراب ، از.گرفتند هيستري سردشتي دختران.است پيشگيري راه تنها و است شده
حال به تا تومان ميليون شد500 هوار دستشان روي آوار يك مثل و شد نشين ته قطره قطره كه
هزينهداشت؟ چقدر آنها براي دبيرستان يك ساخت ميپرسند خودشان از آنها.است شده هزينه
***
نود اصل كميسيون با را موضوع اين.است رفته منطقه به فيزيوتراپي اكيپ:ميگويد "داسه"
مورد اگر كه چرا گيرد قرار توجه مورد نبايد بيماري اين البته.گذاشتهايم ميان در هم
.بگيرند جايزه و شوند تشويق بايد ميشوند خوب كه كساني ميكند ، رشد بيشتر گيرد قرار توجه
جاده هم باز.دارد همتاثير روحيه در و ميشود تشديد كردن ناز و توجه با بيماري اين
.است كوبانده را تنشان سفر خستگي.ميگردد باز را رفته راه زوزهكشان مينيبوس.خالي
كرد ، نخواهد توجه خواستههايشان همه به كسي ديگر.كرد نخواهد نازشان كسي ديگر ميدانند
بغل را كرده ورم دستهاي حالا ، ميشود تشديد كردن ناز با بيماري اين شده گفته آنها به
.هيستريدارند آنها.ميانديشند جمعي دسته هيستري به و كردهاند
استانبول بازار در گشتوگذري
حسينيكيا اكبر:ترجمه
آن.است كرده طي ميليونري تا ظرفشويي از را ترقي پلكان رويايي بهگونهاي گونبات موليس
."Kapalicarsi" نام به تركيه استانبول شهر در بزرگ بازاري و پوشيده سر فضايي در هم
را شرقي آناتولي در واقع خود روستاي كاميون بار بر سوار سالگي هشت در زاده دهقان موليس
يك شاگردي تا گرفته پادويي از:آورد روي مختلفي كارهاي به بازار در.گفت ترك شهر سوي به
و گليم فرش ، و بخرد مغازهاي توانست چندي از پس و شد فروشنده رفتهرفته فرش ، تجارتخانه
زبان سه بازار در خود مستمر فعاليت سال طي 40 وي.نمايد فروش و خريد نفيس پارچههاي
مشتري با زدن سروكله و روزنامه خواندن يا و شخصي مطالعات شبانه ، تحصيل با را خارجي
به كاسبي هرگاه.است استانبول بازار كل داناي سالگي سن 51 در اكنون موليس.است آموخته
بازار نانوشته قوانين يا و كالا كيفيت سر بر يا و باشد داشته نياز مترجم يا مشورت
از او كلام واقع به.مينمايد فصل و حل را مسئله خود حضور با موليس آيد ، پديد اختلافي
در دست اين از مرداني فراوان.است برخوردار بازاريان ميان در تحسينبرانگيز نفوذي
مغازه پرزرقوبرق دكورهاي پشت در اكنون كه كسبه برخي.ميشوند يافت Kapalicarsi
كوچ داستان كهنه شنيدن با اينان گريختهاند ، بسفر منطقه از نوجواني در مينشينند
آن برقرار را روستا از فرار نوا و نان به رسيدن و استانبول شهر به خود همولايتيهاي
مكاني و انديشه و كالا مبادله مركز تركيه ، اقتصاد نبض Kapalicarsi.دادند ترجيح
پيوند آن در كه است جهاني سنگرهاي آخرين از يكي محل اين.است جهانگردان براي پرجاذبه
.مينمايد ناگسستني گونهاي هنوز نيكوكاري و تجارت خوراك ، و خواب استراحت ، و كار ميان
جهانگردان.دارد شرقي داستانهاي با مشتركي وجه كمتر امروز بزرگ بازار حال اين با
جستوجو استانبول در را مشرقزمين بازارهاي غوغاي و شور و تصاوير بيهوده اروپايي
با چوبي قفسههاي مقابل در ايستاده دكانداراني و پنهان گنجهاي با بازارهايي ميكنند ،
مركز جز نميبينند خود مقابل در سياحان البته.دل در اسراري و مشتري به خيره نگاههايي
صنايع كارگاههاي عتيقهجات ، و گليم و فرش فروشگاههاي تاريخي ، ويرانههاي بر خريدي
سوغاتفروشان و جواهر كوچه "عثمانيه نور" دروازه پشت در.متعدد رستورانهاي و دستي
گذرگاه اين سنگفرش روي بر كه را جهانگرداني چربزباني با فروشندگان.ميكند خودنمايي
مغازه داخل جديد حلقههاي از بفرماييد:مينمايند دعوت مغازه داخل به مينهند گام فراخ
سر بر گشاد كلاهي آنكه بدون خريد جنسي مكانها اين از ميتوان سختي به.كنيد ديدن
هويدا بازار جادوي كه اينجاست تازه زيرا ميارزد ، زحمتش به همه اين البته.برود خريدار
در تاجيك نمدي كلاههاي و ازبك محلي عروسي لباسهاي نفيس ، گليمهاي كوچه اين در.ميشود
قرن به استانبول بازار بناي تاريخ.ميدهند نوازش را چشمها صنايعدستي فروشگاههاي
كوههاي از يافته امتداد سرزمينهايي بر كه عثماني سلاطين.بازميگردد ميلادي پانزدهم
را _ كنوني استانبول _ قسطنطنيه شهر سال 1453 در ميراندند حكم عربستان صحراي تا آلپ ،
وسيع بسيار تجاري آزاد منطقه يك واقع به امپراتوري اين.افزودند خويش حكومتي قلمرو به
روياي كه دوم محمد سلطان.داشت قرار بسفر ساحل در قسطنطنيه بندري شهر آن مركز در كه بود
آن بر سال 1461 در ميپروراند سر در را جهان نقاط اقصي از مختلف كالاهاي عرضه جهت مركزي
آزادانه بتوانند كسبه و تجار تا نمايد احداث بزرگ بازاري قسطنطنيه شهر در تا شد
ابريشم ، جاده نقرهجات و قيمتي سنگهاي عربي ، طلاي اروپايي ، اسلحه چون كالاهايي
سلطان دستور به ترتيب بدين.كنند دادوستد را آناتولي پوست و چرم و چيني نفيس پارچههاي
قدري به سوداگران ازدحام اما.گرديد بنا سلطنتي كاخ از نزديك فاصلهاي در تيمچه نخستين
كنار در سرعت به.كرد صادر را ديگر تيمچهاي احداث دستور زود خيلي دوم محمد كه بود زياد
بزرگترين به Kapalicarsi كه طوريگرفت شكل متعددي كاروانسراهاي و كارگاهها ابنيه اين
بدل ديگر شهري دل در صنف هزار يك از بافزونتر شهري و امروز به تا جهان پوشيده سر بازار
با ارمنيان.دارد و داشته تعلق خاص قومي گروه يك به صنوف اين از يك هر.گشت
و خاص زبانزد بيبديل و ظريف قلابدوزيهاي با ازبكها معروفند ، خود نقرهكاريهاي
نوزدهم قرن تا.همگانند شهره خياطي در تركها و الوان گليمهاي با كردها عاماند ،
"امنينو" حاشيهاي مناطق در رفتهرفته.بود استانبول اقتصاد تپنده قلب Kapalicarsi بازار
به بازرگانان گرديدند ، تاسيس جديدي بانكهاي و دفاتر تجاري ، شركتهاي "بياوغلو" و
ترك را بازار بيرون ، در فرد به منحصر عتيقهفروشيهاي و شيك بوتيكهاي بازگشايي اميد
اينكه تا.فروپاشيد هم از بازار و رفت ميان از اجتماعي و صنفي نظام ترتيب بدين.گفتند
شد وارد بازار در مارلبورو سيگار و نستل شكلات مانند كميابي اجناس بيستم قرن شصت دهه در
بازاريان هشتاد دهه سالهاي در.نداشت وجود خريدشان امكان تركيه نقاط از يك هيچ در كه
بازار به طلا تن صدها سالانه كه طوريزدند جيب به هنگفتي پولهاي طلا زيورآلات فروش از
در تجارت اصلي مركز به و بازيافت را گذشته رونق ديگر بار Kapalicarsi.ميشد وارد
بهويژه بازديدكننده ميليون نيم از بيش روزانه هماكنون كه طوري.گشت مبدل استانبول
مبهم و نامشخص Kapalicarsi بازار آينده تقدير هر به.ميكنند ديدن بازار اين از توريست
.نيست بيش معمايي بازار آينده هم گليم و پارچه موفق تاجر گونباتي ، موليس براي گاهاست
اما.واگذارد دخترش دست به را خود تجارتخانه زودتر چه هر است علاقهمند بسيار موليس
به ميتوان بازار از بيرون" است معتقد كه چرا.ميزند سرباز تقاضا اين پذيرش از دختر
".نيست كاري بازار با را او ديگر پس.آورد دست به بيشتري پول مراتب
45-آمريكايي قضاوت
متهمين حقوق
عبارت به طرف دو هر (1995) "كاليفرنيا ايالت مردم و اورنتال سيمپسون جيمز" قانون در
حقيقت جستوجوي در كه بودند مدعي دادستانهاكردند استناد "حقيقت كشف براي جستوجو"
دادستانها ، كه ميكردند ادعا نيز مدافع وكلاي.دارند حقيقت كتمان در سعي وكلا و هستند
بيش جدال اين در پيروزي به طرف دو آيا.كردهاند ايجاد حقيقت يافتن مسير در را موانعي
دارند؟ اشتياق حقيقت كشف از
ويژگيهاي كه ميگويد هاروارد دانشگاه حقوق استاد Alen Dershowits درشويتز آلن
اعم) متهم آيا.است مهم هدف حقيقتيك جستوجوي.دارند چندگانه اهداف جزايي ، دادگاههاي
از حمايت باشد؟ آن ارتكاب به متهم كه است شده مرتكب جرمي (باشد مرد يا زن اينكه از
پروندههاي روند مختلف مراحل در احتياطي اقدامات.است هدف بيگناهدومين شهروندان
.است هدف عدالتسومين از اطميناننشوند محكوم بيگناه افراد تا ميشوند اتخاذ جزايي
در عدالت اساس بر بلكه نتايجشان در دقت براساس تنها نه متحده ايالات در دادگاهها
قانوني تشريفات رعايت پنجم ، و چهارم اصلاحي ماده دو هر.ميكنند قضاوت رسيدگي ، فرآيند
به متهم كه شهرونداني تمام براي را قانون حاكميت تحت عدالت اصل يا اتهامات به رسيدگي در
[كه است اين پرسش شد ، گفته جزايي دادگاه هدف سه كه اكنون].ميكند تضمين شوند ، جرايمي
بود؟ "حقيقت" دادگاه هدف تنها اگر ميشود چه
سيستم [بود حقيقت كشف دادگاه هدف تنها يعني] بود گونه اين اگر كه ميگويد درشويتز
و مظنونين ميتوانست پليس.ميكرد عمل هست امروز كه آنچه از متفاوت بسيار جزايي دادگاه
خانههاي وارد ناگهان به ميتوانست پليس.كنند اقرار تا دهد شكنجه را خانوادههايشان
.كند وادار خودشان عليه شهادت و شاهد گرفتن به را متهمين ميتوانست دادگاه.شود شهروندان
تا شود مشابهي جرم مرتكب بارها و بارها شهروند يك كه كنند كاري ميتوانستند دادستانها
ميان از فقط ميتوانستند منصفه هياتهاي.كند صادر را او محكوميت راي منصفه هيات اينكه
آنكه از كمتر مدركي با را افراد ميتوانستند منصفه هياتهاي.شوند انتخاب جامعه از بخشي
.نمايند محكوم [كند ايجاد منطقي شك از فراتر دليلي آنكه از كمتر مدركي] باشد ظن مفيد
اينكه از است بهتر شوند آزاد مجرم شود 99 داده اجازه اينكه":ميگويد كه ضربالمثل اين
شماري در فلسفه اين.است جزايي دادگاه كار جريان عصاره بيانگر".شود محكوم بيگناه يك
ميكند ايجاد همه براي يكساني فرصتهاي حقوق ، اين.است شده منعكس متهمين اساسي حقوق از
قانوني نبردهاي در _ عظيمش منابع آن با _ دولت مقابل در عادلانه فرصت يك متهم به و
محدوديت عامل يك بهعنوان كه ميرسند حقوق اعلاميه اصل به قوانين اين از بسياري.ميدهد
.بهكارميرود قدرت از دولت سوءاستفاده براي
محاكمه از قبل دادگاه كار جريان و مراحل
ميافتد اتفاق محاكمات طي جزايي دادگاه واقعي كار كه ميكنند فكر شهروندان از بسياري
با كيفري پروندههاي درصد نود.هستند اشتباه دچار تصور اين در آنها كه حالي در
نتيجه متهم ، دفاعيات اين از بسياري.ميشود داده فيصله محاكمه جاي به متهم دفاعيههاي
در كه است روندي مجرم سوي از اتهام پذيرش.است مدافع وكلاي و دادستانها ميان توافقات
و اتهامات كاهش مثلا) ميدهد متهم به امتيازي جرم به اعتراف پذيرش ازاي در دادستان آن
از پيش ميروند ، محكمه به كه پروندههايي حتي.(متهم براي سبكتر حكمي صدور به توصيه
مثال براي كه ميكنند فكر متخصصين برخي.ميشود گرفته تصميم آنها مورد در محاكمه شروع
قبلي ، عمومي بحثهاي و مناظرهها طريق از دادگاه از خارج در سيمپسون.جي.او پرونده
حاضر دادستان ميشوند موجب و آورده فشار قانوني ، استراتژي يك طريق از و كارشناسان توسط
مقدماتي دادرسي جلسه به برسد منصفه هيات تشكيل مرحله به آنكه از پيش را خود مدارك شود
.بدهد
وكيل داشتن حق
ماده كه كرد اعلام آمريكا ديوانعالي (1963)"گيدن و رايت وين" مهم قانون مورد در
محاكمه يك براي كه را صلاحيتدار"وكيل" معرفي به دسترسي اساسي قانون ششم اصلاحي
بود محاكمه تجديد يا دادرسي اعاده به محق "گيدن".ميكند تضمين است ، اساسي عادلانه ،
ايالتها ديوانعالي ، راي اين از پس.كند تهيه وكيل او براي نتوانست فلوريدا ايالت زيرا
قانون" در.شدند جنايت پروندههاي معسردر متهمين براي تسخيري وكلاي گرفتن به ملزم
تمام براي را دعاوي وكيل به دستيابي حق ديوان ، (1972)"سينگر آرگر و هاملين
متهم شخص يك":است گفته ديوان.داد گسترش گردد زندان به منجر است ممكن كه پروندههايي
كه گونه همان _ آن بدون "دارد مرحله هر در وكيل راهنمايي و مشاورت به نياز جرم ، به
كه چيزي وسيله به است ممكن او" _ ميگويد لوئيس آنتوني نيويوركتايمز مقالهنويس
".شود محكوم نميفهمد
كردن متهم براي دادستان تصميم
يا سازد متهم را او آيا كه ميگيرد تصميم دادستان پليس ، توسط مظنون دستگيري دنبال به
بگيرديك دعوا اقامه يا اقدام به تصميم دادستان اگر.است دولت وكيل دادستان خير؟
فرد اتهامي ، پرونده يك.ميدهد تشكيل [لور دادگاه] پايينتر دادگاه در اتهامي پرونده
شده استفاده اتهامي پروندههاي رايجترين.ميكند متهم جرم ارتكاب به را شده دستگير
برخي در كيفرخواست و استعلام تفاوت وجود با.كيفرخواستاست تنظيم استعلامو از عبارت
.است اتهامي بيان يك حاوي اينها از هريك جنبهها ،
زندگي حاشيه
سردي در يخ جشنواره*
با دولتمردان ارتباط عدم را آن علت و ميبرند رنج بينشاطي از ما دانشجويان ميگويند
.كردهاند عنوان مفرح برنامههاي ايجاد براي لازم زمينه نبود و دانشجويان
زمينه اين در چارهانديشي به را اسلامي جمهوري مسئولان ايران دانشجويان امور كل مدير
جمهوري رسمي مقام اين.است خطرناك جوان نسل در نااميدي و ياس روحيه ايجاد.فراخواند
كه جنجالبرانگيز دانشجويي جشنواره يك افتتاح آستانه در را خود هشدارآميز سخنان اسلامي
مخالفت در بيانيههايي قبل ماهها از.كرد ايراد شد ، آغاز يخ و برف جشنواره عنوان تحت
از برخي از و شده صادر آن برگزاري محل بختياري و چهارمحال استان در جشنواره اين با
اين براي كه مسائلي.بود شده پرداخته مخالفت به اسلامي جمهوري روزنامه نيز و تريبونها
در شركت و برپايي براي ايراني جوانهاي مشكلات عمق از حكايت آمده پيش دانشجويي جشنواره
و قانوني نهادهاي رسمي مجوز با برنامهاي كه نيست بار نخستين اين.دارد شاد برنامههاي
بسياري.است شده روبهرو مخالفتهايي با و ميشود برگزار رسمي مقامهاي نظارت تحت
به مردم تمايل شده باعث جمعي شاديهاي برابر در دستگاه تحمل ميزان نبودن روشن معتقدند
برخورد يا انتقاد معرض در كه عمومي جشنهاي در شركت حداقل يا) شادي و جشن برپايي
.يابد كاهش (دارد قرار مخالف گروههاي
حيواني سرم با مرگ*
اثر بر را "رضايي فاطمه" درودي دانشآموز فوت علت لرستان استان قانوني پزشكي مركز
محاكم اول شعبه به نامهاي در قانوني پزشكي.داد قرار تاييد مورد حيواني سرم تزريق
معاينه گزارش براساس و باليني پرونده كامل تصوير مطالعه از پس:نوشت درود شهرستان عمومي
متوفيه فوت علت آمده عمل به آسيبشناسي و سمشناسي نمونههاي نتايج و كالبدشكافي و جسد
به لازم شده نوشته همچنين نامه اين در.ميشود اعلام تنفسي نارسايي و شوك "رضايي فاطمه"
مرگ علت نوع اين ايجاد باعث ميتواند شيميايي عوامل جمله از مختلفي عوامل كه است توضيح
مرگ تامه علت ميرسد نظر به نهايت در و گردد مرگ تامه علت ميرسد نظر به نهايت در و شود
.است شده تنفسي نارسايي و شوك موجب كه بوده حيواني سرم در موجود شيميايي عوامل متوفي
اورژانس بخش در سرپايي بيمار نفر چهار به "سيامپي" حيواني سرم تزريق اثر بر است گفتني
به ساله دانشآموز 16 دختر يك گذشته آبان دهم در درود خميني سيدمصطفي شهيد بيمارستان
.داد دست از را خود جان رضايي فاطمه نام
ميشود تكذيب*
چند گذشت با.نميپذيرد دختر دانشجوي قم دانشگاه كردند اعلام خبري منابع پيش وقت چند
نميدانم من كه گفته مسئول اين.شد تكذيب قم دانشگاه آموزشي معاونت سوي از خبر اين وقت
سال در ما.ندارد واقعيت كه است اين مهم ولي ميشوند بيان كساني چه طرف از خبرها اين
مانند فيزيكي امكانات خاطر به انگليسي زبان و فارسي ادبيات جمله از رشته چند در گذشته
رشتهاي در ما.نگرفتيم دانشجو بيايد پيش هم آقايان براي است ممكن كه... و خوابگاه
سنجش سازمان ويژهنامه در ولي ميپذيريم دختر دانشجوي كه كرديم اعلام قرآني علوم مانند
قم علميه حوزه به وابسته دانشگاه اين.دارد اختصاص آقايان به رشته اين كه بود شده ذكر
از جدا محيطي در دختر دانشجويان و ميپذيرد انجام مرد و زن صورت به دانشجو پذيرش و است
.است قم شهر بر حاكم مذهبي جو نيز آن علت و ميشوند داده آموزش پسران
سرطان از بدتر*
توسعه حال در كشورهاي در ديابت بيماري كه است داده هشدار ايران بهداشت وزارت مقام يك
سال طي 20.است گذاشته افزايش به رو سرعت به ايران مانند مديترانه شرق كشورهاي جمله از
كشورهاي در كه حالي در كرد ، خواهد رشد درصد تا 170 توسعه حال در كشورهاي در ديابت آينده
كنترل خوبي به غربي كشورهاي در ديابت ميدهد نشان امر اين.است درصد افزايش 42 اين غربي
در ايران در ديابت بيماري بيشتر افزايش علت ميگويند كارشناسان از بعضي.است شده
يا اروپايي كشورهاي در درماني و پزشكي مراكز كه است آگاهيهايي غربي كشورهاي با مقايسه
از خودداري به ترغيب را آنان و ميدهند مردم همه به مناسب غذايي رژيم مورد در آمريكايي
و قند با غربي كشورهاي در غذايي محصولات بيشتر آن بر علاوه ميكنند چربي و قند مصرف
.ميشود عرضه نيز پايين چربي
نفر ميليون چهار به نزديك هماكنون كه بود گفته هم ايران ديابت انجمن رئيس پيش ماه چند
.ندارند خود بيماري از اطلاعي آنها درصد تا 60 كه 50 دارد وجود ايران در ديابت به مبتلا
.ميشود برابر سه ايران ديابتيهاي تعداد يكبار سال هر 15 بينالمللي آمارهاي براساس
از كه ميدهد نشان روي زماني زيرا است سرطان از بدتر ديابت معتقدند پزشكان از بسياري
.است زده جدي آسيب..و قلب چشم ، كليه ، مانند اندام از بهبسياري داخل
بهداشت كميسيون و سردشتي دختران*
در سردشتي دانشآموزان مشكل رفع براي اسلامي شوراي مجلس بهداشت كميسيون شده شنيده
وزارت مسئولان كميسيون ، اعضاي بر علاوه جلسه اين در.داد خواهد جلسه تشكيل آتي روزهاي
.داشت خواهند حضور نيز بهداشت
طلاق يك ازدواج هر 4 از*
هر 5 از ميشد گفته اين از پيش اگر است كرده اعلام خانواده ويژه قضايي مجتمع رئيس
هر 4 از امروزه كنيم اعلام بايد متاسفانه ولي ميشود منجر طلاق به ازدواج يك ازدواج
اصلي عوامل از را اعتياد و اقتصادي فقر صمديان حسن.است مواجه جدي تهديد با يكي ازدواج
بر مستقيمي تاثير جامعه بيكاران ميليوني جمعيت 4:است معتقد و شمرده بر زوجين جدايي
اقتصادي بلوغ با جوانان فيزيكي بلوغ بين تعادل عدم وي.ميگذارد افراد خصوصي زندگي
به فقط طلاق افزايش آمار:ميگويد و ميداند ازدواج سن افزايش علل از يكي را آنان
از نيز روستاها حتي و شهرستانها برخي در آسيبها اين زيرا نميشود مربوط كشور پايتخت
لرستان و ايلام يزد ، مانند استانها برخي است گفتني.است شده برخوردار چشمگيري رشد
.دادهاند اختصاص خود به را طلاق آمار كمترين استانها ساير به نسبت
|