پائول مير (سمت چپ) و ديويد هاتاوي به تصوير شماره خودرو كه با استفاده از نرم افزار ثبت و آشكارسازي تصاوير ويدئويي (VISAR) تهيه شده است، نگاه مي كنند. با استفاده از اين نرم افزار مي توان كيفيت پايين تصوير ويدئويي را بهبود بخشيد. مير و هاتاوي اين نرم افزار را در مركز پروازهاي فضايي مارشال ناسا در هانتسويل آلاباما ابداع كردند.
ترجمه: سليمان فرهاديان
اخيرا FBI و ساير مجريان قانون ـ كه معمولا تحقيقات آن ها به كار در زمين محدود مي شود ـ علاقه مند شدند كه با دو دانشمند ناسا كه زمينه كاري كه يكي مطالعه خورشيد و ديگري بررسي توفان ها و گردبادها است همكاري كنند.
واقعا چه عاملي باعث شده است محققين كه زمينه كاري آن ها اين قدر با هم تفاوت دارد با يكديگر همكاري داشته باشند؟
محققين ناسا از تخصص و ابزار خود براي تجزيه و تحليل تصاوير ويدئويي ماهواره اي استفاده مي كنند. در عين حال اينگونه فناوري ها براي بهبود كيفيت تصاوير تلويزيوني و ويدئويي صحنه جنايت نيز مي تواند كاربردهاي زيادي داشته باشد. اين دانشمندان با استفاده از نرم افزارهاي رايانه اي كه براي آشكارسازي تصاوير تهيه شده در تاريكي شب و تصاوير مغشوش تهيه شده به وسيله ويدئوهاي خانگي، سيستم هاي امنيتي و دوربين هاي تعبيه شده در خودروهاي پليس ساخته شده است، به كمك مجريان قانون مي شتابند. اين نرم افزارها مي توانند با بهبود كيفيت تصاوير و آشكار كردن جزئيات سرنخ هاي با ارزشي را در مورد جنايت در اختيار كارآگاهان قرار دهند. ديويد هاتاوي و پائول مير در مركز پروازهاي فضايي ناسا در هانتسويل آلاباما براي پرده برداري از راز ده ها جنايت با پليس و ماموران FBI همكاري كرده اند.
هاتاوي فيزيكدان است و معمولا سرگرم بررسي تصاوير تهيه شده از انفجارات شديد صورت گرفته در خورشيد است. مير نيز يكي از دانشمندان علوم جوي است و شرايط آب و هوايي حاكم بر زمين را مورد تحقيق و بررسي قرار مي دهد. سابقه فعاليت هاي حقوقي و همكاري با پليس اين دو نفر به بازي هاي المپيك تابستاني سال ۱۹۹۶ كه در آتلانتا برگزار شد برمي گردد. اين دو براي تجزيه و تحليل تصاوير ويدئويي انفجار بمبي كه باعث كشته شدن دو نفر و مجروح شدن صدها نفر شده بود به ياري پليس شتافتند. هاتاوي و مير توانستند تصاوير ويدئويي را كه شب هنگام و توسط دوربين هاي فيلمبرداري خانگي تهيه شده بود آشكار ساخته و جزئيات بسيار مهمي در مورد بمب و نحوه انفجار آن ظاهر سازند. هاتاوي و مير پس از اولين همكاري با FBI، كارشان را طي سال هاي متمادي ادامه دادند و كيفيت فناوري و ابزار را بهبود بخشيدند، به طوري كه هم اكنون اين فناوري در بسياري از موارد كاربرد پيدا كرده است. شركت هاي بسياري از اين فناوري براي بهبود كيفيت تصاوير رايانه هاي پليسي، نظامي و كامپيوترهاي خانگي استفاده كردند.
FBI و ساير محققين جنايي مي توانند از فناوري ناسا در پاسگاه هاي پليس استفاده كنند. اين اختراع محققين ناسا كه تثبيت و آشكارسازي تصاوير ويدئويي يا VISAR نام دارد هم اكنون كاربردهاي گسترده اي در بسياري از زمينه ها و به خصوص سيستم هاي تجزيه و تحليل تصاوير ويدئويي پيدا كرده است.
هاتاوي مي گويد: «پس از آنكه اين تصاوير براي كارآگاهان تجزيه و تحليل شده و به وسيله آن جزئيات اعمال جنايتكارانه برملا مي شود، احساس رضايت خاطري به من دست مي دهد، چرا كه پليس توانسته است با استفاده از فناوري ناسا تبهكاران را پشت ميله زندان بيندازد. »
هاتاوي در يك مورد ديگر نيز با بهبود كيفيت تصاوير ويدئويي تهيه شده از ماجراي آدم ربايي كه در مينه سوتا روي داده بود به كمك پليس شتافت. در تلاشي مستمر FBI و پليس با هاتاوي همكاري كردند تا هويت سارقان شناسايي شده و پيش از آنكه به گروگان آسيبي برسد، وي را برهانند. هرچند گروگان كشته شد اما فيلم ويدئويي تهيه شده از ماجراي آدم ربايي بعدها به عنوان شاهد در محاكمه گروگان گيران و محكوميت آنان به كار رفت. اكنون ديگر اثبات شده كه سيستم ويزار بسيار مفيد است چرا كه مي تواند اغتشاشات و آثار ناشي از تكان ها و چرخش و برفك هاي ناشي از زوم كردن فريم به فريم را تصحيح كند. بعد از آنكه هركدام از اين تصاوير تصحيح شد مي توان آنها را با يكديگر تركيب كرد تا تصوير واضحي از صحنه به دست آيد. مير مي گويد: «ما معمولا با استفاده از ماهواره هاي ناسا تصاويري از ابرها و توفان ها تهيه كرده و آنها را تصحيح مي كنيم تا دريابيم چه وقايعي در جو روي مي دهد. جست وجو براي يافتن سرنخ هايي در ارتباط با وقايعي كه در جو و حين توفان به وقوع پيوسته درست مثل تحقيق يك كارآگاه براي دريافتن اتفاقاتي است كه در صحنه جنايت روي داده است. » علاقه تجاري به اين اختراع به قابليت آن براي حذف نويز يا «برفك» محدود نمي شود. اين نرم افزار مي تواند حركت هاي افقي و عمودي ناخواسته دوربين همانند چرخش و آثار زوم كردن را حذف كند. علاوه بر اين، نرم افزار ذكر شده مي تواند تصوير دقيقي از اجسام متحرك تهيه و لبه هاي دندانه دار و مبهم آنها را تصحيح كند و از اين لحاظ هم باعث بهبود كيفيت تصوير مي شود. تري مك كي يكي از كارشناسان سيستم هاي امنيتي فدرال مي گويد: «با افزودن ويزار به سيستم هاي تجزيه و تحليل ويدئوها مي توان امكانات بسيار قدرتمندي را در اختيار نظاميان، پليس، كارآگاهان و سيستم هاي امنيتي قرار داد تا بتوان تصاوير ويدئويي را به بهترين وجهي مورد بررسي قرار داد. تصويربرداري ويدئويي براي كاربردهاي دفاعي نيز با توافقي كه بين ناسا و شركت باركو صورت گرفته بسيار پيشرفت كرده است. اين شركت با تلفيق نرم افزار ويزار با سخت افزارهاي جديد توانسته است سيستم هاي جديدي را براي بهبود كيفيت تصاوير ويدئويي آني (real-time) ابداع كند.
مايكل گارنر يكي از كارشناسان باركو مي گويد: «تصاوير ويدئويي گشت هاي اكتشافي نظامي كه توسط خودروها، هواپيماها و كشتي هاي نظامي تهيه مي شود، به دليل حركت در محيط هاي ناهموار يا نامطمئن، اغلب با تكان هاي شديد همراه است. اما سازمان هاي نظامي كه از مشتريان اين گونه محصولات محسوب مي شوند، مي توانند از نرم افزارهاي ناسا براي بهبود تصاوير ويدئويي گشت شناسايي يا مراقبت استفاده كنند.»
براي ارزيابي استفاده از نرم افزارهاي بهبود تصاوير ويدئويي در كارهاي پزشكي مير و هاتاوي با انستيتو چشم پزشكي كاسي در دانشگاه علوم بهداشت اورگون پورتلند همكاري كردند. دانشمندان انستيتو پورتلند ضمن همكاري با انستيتو ملي چشم، براي بررسي ويدئويي تحركات سلول هاي داخلي چشم طي بيماري سيستم ايمني بدن، از يك شيوه مبتكرانه استفاده كردند. استفان پلانك يكي از استادان و محققان انستيتو كاسي مي گويد: «ما با استفاده از نرم افزارهاي ناسا توانستيم به پاسخ بسياري از پرسش هاي خود دست يافته و درك خود را از فرايندهاي روي داده در چشم و نحوه عملكرد سيستم ايمني بدن گسترش دهيم. ما اكنون با استفاده از نرم افزارهاي بهبود تصاوير ويدئويي ناسا مي توانيم تحركات سلول هاي داخل چشم را پي گيري كنيم، كاري كه پيش از اين ممكن نبود.»
First Science

فرد پيرس
ترجمه: طاهره رنجبر
كلادول معتقد است كه مدل مردسالار مديترانه اي در مقايسه با مدل اروپاي شمالي كه مرداني دلسوز و مهربان دارد در اكثريت نواحي متداول تر است. مك دونالد مي گويد: از هم اكنون مي توانيم در آسياي غربي از شانگهاي تا توكيو، جايي كه ارزش هاي خانواده محافظه كار در پناه نرخ بسيار پايين باروري قرار مي گيرد، شاهد اين موضوع باشيم. حتي در استراليا، ايتاليا و يونان خانواده ها به طور چشمگيري از همتايان آنگلوساكسوني خود كوچك ترند.
اما آن بخشي از جهان كه نرخ افت باروري ناهمگوني دارد آفريقاست. در آن جا هنوز در بسياري از كشورها خانواده هايي با ۵ يا ۶ فرزند بسيار عادي است. اما در آفريقا عامل ديگري سرپوش رشد جمعيت است به نام ايدز. طبق برآوردهاي سازمان ملل طي پنج سال آتي ۱۵ ميليون مرگ در اثر ابتلا به ايدز روي مي دهد. طول عمر افراد در روبات سوانان و زيمبابوه از ۶۰ سال به ۴۰ سال كاهش يافته است. در شمار زيادي از كشورهاي آفريقايي كه از لحاظ اقتصادي پيشرفت كرده اند نرخ تولد به همان اندازه كه نرخ مرگ و مير افزايش مي يابد در حال كاهش است. نرخ باروري در كنيا طي دو دهه از ۸ به ۵ رسيده است و شايد طي يك دهه ديگر به مقادير كمتر از ۳ كاهش يابد. با توجه به كشتار ايدز در بين بچه هاي كم سن و سال نرخ رشد جمعيت به مقادير زير تراز جانشيني مي رسد. بدين ترتيب كنيا مي تواند نخستين كشور آفريقايي باشد كه جمعيت اش كاهش مي يابد. هم اكنون كشورهاي صنعتي به شدت از تاثيرات كاهش باروري ناراضي اند. انبوه افراد پا به سن گذاشته سرويس هاي اجتماعي و پانسيون ها را تحت فشار قرار مي دهند و تنها چند سال بعد شاهد سقوط مطلق جمعيت شان خواهد بود. ژاپن انتظار دارد كه جمعيت اش تا سال ۲۰۰۶ به حداكثر خود برسد و سپس ۱۴ درصد كاهش يابد. يا به عبارت ديگر تا سال ۲۰۵۰ تقريبا معادل ۲۰ ميليون نفر از جمعيت اش كاسته شود.
آلمان كاهش مشابهي را انتظار مي كشد. ايتاليا و مجارستان ۲۵ درصد از جمعيت شان را از دست مي دهند. اگر نرخ باروري اندك كنوني همچنان ادامه يابد، انفجار كنوني تعداد بچه ها متوقف مي شود. مك دونالد تخمين مي زند كه اگر افراد بالغ هر نسل با مقادير نه چندان بيشتر از نيمي از تراز جانشيني به توليد مثل ادامه دهند، جمعيت ايتاليا تا سال ۲۱۰۰ از ۵۶ ميليون نفر به ۸ ميليون مي رسد. اسپانيا نيز به همين منوال و در زماني مشابه ۸۵ درصد از جمعيت اش را از دست مي دهد و آلمان ۸۳ درصد. چامي و همكارانش در سازمان ملل با فرض اين كه جهان به سوي نرخ باروري ۸/۱ فرزند به ازاي هر زن پيش رود، برنامه هايي را از نو طرح ريزي كرده اند. البته اين موضوع بستگي به آن دارد كه اين روند تا كي ادامه يابد. طبق يكي از طرح هاي او جمعيت جهان تا سال ۲۰۵۰ به ۵/۶ ميليارد نفر مي رسد و سپس به شدت كاهش مي يابد و تا سال ۲۱۵۰ به ۳/۵ ميليارد نفر مي رسد. اگر تراز باروري آتي را كمتر فرض كنيد، جمعيت حتي بيش از اين ها كاهش مي يابد. اگر زنان نرخ باروري به شيوه سوئدي، ۶/۱ فرزند به ازاي هر زن، را در پيش گيرند، جمعيت جهان تا سال ۲۱۵۰ به ۲/۳ ميليارد، تنها اندكي بيش از نيمي از جمعيت كنوني، كاهش مي يابد. چامي هنوز جرات نكرده است تا تاثير گزينش جهاني شيوه باروري ايتاليايي را محاسبه كند. البته چنين اتفاقي هرگز روي نمي دهد. زيرا برخي از كشورها نرخ هاي باروري بالاتر از تراز جانشيني دارند. براي مثال آرژانتين و اروگوئه تا ۵۰ سال ديگر گرفتار نرخ رشد ۵/۲ تا ۳ فرزند براي هر زن هستند. اسرائيل و مالزي از ۱۹۹۰ همچنان بر روي نرخ رشدي معادل ۳ فرزند به ازاي هر زن ثابت مانده اند. بسياري از كشورهاي آفريقايي هنوز مرحله گذار جمعيتي را آغاز نكرده اند و نرخ باروري برخي از كشورهاي مسلمان مانند افغانستان (۹‎/۶)، عربستان سعودي (۱/۶) و پاكستان (۵/۵) برخلاف اين روند حركت مي كنند. علاوه بر اين جمعيت شناسان مي پندارند كه با ادامه روند نزولي رشد جمعيت به مدت طولاني، غرايز همگاني بقا نقاب از چهره برمي دارند. سياستمداران در نتيجه شرايط اجتماعي ناشي از كاهش جمعيت مانند سنگيني بار فزاينده نگهداري از افراد سالخورده و نياز روزافزون به يافتن مهاجراني كه نيروي كارگر مورد نياز را تأمين كنند، به طرز ترسناكي قدرت را در دست مي گيرند. اين تغييرات در وهله نخست در اروپا روي مي دهد. ترديدي نيست كه در آينده نزديك سياست هاي موافق بارداري به موضوع اصلي دستور كارهاي سياسي تبديل خواهد شد و دولت هاي خودكامه خواهند كوشيد تا دست زنان را از عرصه فعاليت هاي اجتماعي كوتاه كنند و آنها را در خانه نگه داشته و به ارائه خدمات خانگي و خانوادگي محدود سازند. اما دايسون معتقد است كه انجام اين كار بعيد است زيرا كه زنان خواستار آن نيستند. شگفت آنكه، شايد لازم باشد رويكردهاي فمينيستي كه طي ۵۰ سال گذشته به آغاز چنين كاهش شگفت انگيزي در اندازه خانواده كمك كرده اند به جاي سركوب، بسط داده شوند. شايد هم دستور كارهاي جديد به جاي خلق آزادي هاي تازه براي زنان بيشتر به القاي مسئوليت هاي جديد براي مردان و دولت ها اختصاص يابد. آنچنان كه دايسون خاطرنشان مي سازد امروزه در بيشتر بخش هاي جهان نرخ باروري به شدت كاهش يافته است زيرا زنان تصميم گرفته اند كه هر چه بيشتر شبيه مردان باشد. براي تغيير اين وضع مردها بايد تغيير رويه دهند و زنانه تر شدن را آغاز كنند. شايد آينده بشريت به اين كار آنها بسته باشد.
NewScientist, 20 Jul.2002

ريچارد داوكينز
ترجمه: كاوه فيض اللهي
در آغاز سادگي بود. تبيين كافي چگونگي آغاز حتي يك جهان ساده دشوار است. حتما با من موافق هستيد كه تبيين جوشش ناگهاني نظم پيچيده - حيات يا موجودي قادر به خلق حيات - به شكلي كه كاملا مسلح باشد از آن هم دشوارتر است. نظريه داروين درباره تكامل به وسيله انتخاب طبيعي قانع كننده است زيرا راهي به ما نشان مي دهد كه در آن سادگي مي تواند به پيچيدگي تبديل شود. به ما نشان مي دهد كه چگونه اتم هاي نامنظم مي توانند در كنار هم الگوهاي پيچيده تري پديد آورند كه سرانجام به ساخت انسان ختم مي شود. داروين براي مسئله پيچيده وجود ما راه حلي ارائه مي كند كه تنها راه حل قابل قبولي است كه تاكنون پيشنهاد شده است. تلاش خواهم كرد كه اين نظريه بزرگ را به شيوه اي عمومي تر از آنچه مرسوم است تشريح كنم و اين كار را از زماني آغاز مي كنم كه هنوز خود تكامل آغاز شده بود. نظريه «بقاي اصلح» داروين، در واقع شكل خاصي از قانون كلي تر «بقاي پايدارتر» است.
جهان مملو از چيزهاي پايدار است. يك چيز پايدار مجموعه اي از اتم ها است كه به قدر كافي ماندگار و فراوان هست كه به آن نامي اطلاق شود. ممكن است مجموعه منحصر به فردي از اتم ها باشد، مانند قله ماترهورن (در مرز سوئيس و ايتاليا - م) كه آن قدر عمر مي كنند كه ارزش نامگذاري داشته باشد.
يا ممكن است طبقه اي از موجودات، نظير قطره هاي باران، باشند كه با نرخي به قدر كفايت بالا به وجود مي آيند كه سزاوار نامي جمعي هستند. حتي اگر عمر تك تك آنها كوتاه باشد. چيزهايي كه در اطراف خود مي بينيم و تمام پديده هايي كه فكر مي كنيم نياز به تبيين دارند - سنگ ها، كهكشان ها و امواج اقيانوسي - كم و بيش الگوهايي پايدار از اتم ها هستند. حباب صابون معمولا كروي است زيرا شكل فضايي پايدار براي لايه هاي نازكي كه از گاز پر شده باشد همين است. در فضاپيماها، آب نيز در قطره هاي كروي پايدار است اما روي زمين جايي كه نيروي جاذبه وجود دارد، شكل پايدار آب راكد مسطح و افقي است. بلورهاي نمك مكعبي هستند زيرا اين شيوه پايدار قرار گرفتن يون هاي سديم و كلرايد در كنار هم است. در خورشيد، ساده ترين تمام اتم ها يعني اتم هاي هيدروژن با يكديگر واكنش هم جوشي هسته اي انجام مي دهند تا به اتم هاي هليم تبديل شوند، زيرا در شرايطي كه آنجا حاكم است، شكل فضايي هليم پايدارتر است. ساير اتم هاي پيچيده تر، كمي پس از «انفجار بزرگ» كه بنابر نظريه غالب، آغاز جهان بود، تاكنون در ستاره هاي گوناگون پراكنده در سرتاسر جهان تشكيل مي شوند. اين جايي است كه عناصر دنياي ما در ابتدا از آن منشاء گرفته اند.
گاهي اتم ها به هنگام تماس با هم طي واكنشي شيميايي با يكديگر پيوند مي دهند و مولكول هايي را مي سازند كه كم و بيش پايدارند. چنين مولكول هايي مي توانند خيلي بزرگ باشند. كريستالي مانند الماس را مي توان يك مولكول واحد به شمار آورد. در اين مورد مولكولي مشهور به پايداري اما در عين حال بسيار ساده چرا كه ساختار اتمي داخلي آن مدام تكرار مي شود. در موجودات زنده امروزي مولكول هاي بزرگ ديگري وجود دارند كه بسيار پيچيده اند و پيچيدگي آنها خود را در چندين سطح نشان مي دهد. هموگلوبين خون ما يك مولكول پروتئين شاخص است. اين پروتئين از زنجيره هايي از مولكول هاي كوچك تر به نام اسيد آمينه ساخته شده كه هر يك از آنها در بردارنده ده ها اتم است كه در الگويي دقيق آرايش يافته اند. در مولكول هموگلوبين ۵۶۴ مولكول اسيد آمينه وجود دارد. اين مولكول ها در چهار زنجيره آرايش يافته اند كه به يكديگر مي پيچند تا ساختاري سه بعدي و كروي با پيچيدگي حيرت آور بسازند. ماكت مولكول هموگلوبين بيشتر شبيه يك بوته خار متراكم است. اما برخلاف بوته خار واقعي، الگويي تقريبي و بي نظم نيست بلكه ساختاري مشخص و تغييرناپذير است كه در بدن انساني با جثه متوسط بيش از شش هزار ميليون ميليون ميليون بار، بدون هيچ زائده يا پيچ و خم نابجايي به طور همانندي تكرار مي شود. شكل دقيق بوته خاري يك مولكول پروتئين نظير هموگلوبين در جهتي پايدار است كه دو زنجير متشكل از توالي يكساني از اسيدهاي آمينه، همچون دو فنر، در الگوي مارپيچي و سه بعد دقيقا همانندي به وضعيت نهايي برسند. بوته خارهاي هموگلوبين در بدن شما با سرعت تقريبا چهارصد ميليون ميليون مولكول در ثانيه به شكل «مطلوب» خويش درمي آيند و مولكول هاي هموگلوبين ديگر با همين سرعت تخريب مي شوند.
هموگلوبين يك مولكول مدرن است كه از آن براي تشريح اين اصل استفاده شد كه اتم ها تمايل دارند در الگوهاي پايدار قرار گيرند. نكته اي كه به بحث ما مربوط مي شود آن است كه پيش از پيدايش حيات بر روي زمين، نوعي تكامل ابتدايي در مورد مولكول ها مي توانست با فرآيندهاي عادي فيزيك و شيمي رخ داده باشد. نيازي نيست به طرح، هدف يا جهت دار بودن بينديشيم. اگر گروهي از اتم ها در حضور انرژي در الگويي پايدار مرتب شوند، تمايل خواهند داشت كه به همان شكل باقي بمانند. ابتدايي ترين شكل انتخاب طبيعي صرفا انتخاب اشكال پايدار و طرد اشكال ناپايدار بود. در اين رابطه هيچ رازي وجود ندارد. قاعدتا بايد چنين اتفاقي افتاده باشد. البته از اين برنمي آيد كه مي توان وجود موجوداتي به پيچيدگي انسان را دقيقا با اتكا به همين اصول تبيين كرد. اصلا فكر خوبي نيست كه به مقدار لازم از اتم هاي مختلف برداريم و آن قدر آنها را با نوعي انرژي خارجي تكان دهيم تا به طور اتفاقي در الگوي درست آرايش يابند.
ممكن است بتوان مولكولي را كه از چندين اتم ساخته شده به اين روش ساخت، اما انسان از بيش از هزار ميليون ميليون ميليون ميليون اتم ساخته شده است. در تلاش براي ساخت انسان بايد مدتي آنچنان طولاني با مخلوط كن زيست شيميايي تان كار كنيد كه تمام عمر جهان در مقايسه با آن همچون چشم برهم زدني است و تازه آن وقت هم معلوم نيست كه موفق شويد. اينجاست كه نظريه داروين، در جامع ترين شكل خود، براي نجات پا به عرصه مي گذارد. نظريه داروين از جايي شروع مي شود كه داستان فرآوري كند مولكول ها پايان مي گيرد.
Dawkins,R.1999.The Selfish Gene. Oxford U.P.

• روبات پرستار
شركت ژاپني ميتسوبيشي روباتي ابداع كرده كه قادر است وظيفه پرستاري و انجام امور خانه را به عهده گيرد. اين روبات سه فوت ارتفاع داشته و مجهز به چرخ است. داخل سر آن دوربين هايي نصب شده و مجهز به ابزارهاي تشخيص صوت و چهره است. اين روبات را مي توان به گونه اي برنامه ريزي كرد كه در صورت بروز حوادث غيرعادي در اطراف خانه، به طور خودكار به شبكه اينترنت متصل شده و پست الكترونيكي اضطراري ارسال كند. اين روبات حتي مي تواند مواقعي كه صاحبش دچار عوارض جانبي ناشي از مصرف داروها شده است را تشخيص دهد. اين روبات به مدت دو ساعت با باتري كار مي كند و هنگامي كه نيروي آن تحليل مي رود، براي شارژ شدن مجدد، خاموش مي شود. به گفته مسئولان اين شركت، هدف از ابداع اين روبات، خلق يك دوست و همنشين به خصوص براي افراد مسن يا بيمار است. ژاپن مدت هاست كه با جديت بر روي فناوري ساخت روبات به ويژه روبات هايي با مشخصه ها و ويژگي هاي انساني تحقيق مي كند. تاكنون شركت هاي متعدد ژاپني از جمله سوني و هوندا توانسته اند نمونه هايي از روبات هاي مختلف را ابداع كنند.

• مرتب كردن حافظه
تحقيقات جديد نشان مي دهد زماني كه انسان در خواب است مغز او وقايعي را كه در طول روز اتفاق افتاده، در حافظه مرور و مرتب مي كند. پژوهشگران دانشگاه راتگرز امواج مغزي موش ها و فعاليت هاي الكتريكي بخش حسي پيگيري نئوكورتكس و همچنين هيپوكامپ را در مغز اين جانوران به هنگام خوابيدن بررسي كردند و متوجه شدند كه نوسان هاي امواج الكتريكي وابسته به اين دو ناحيه از مغز با يكديگر در ارتباط هستند به گونه اي كه امواج بخش هيپوكامپ چند هزارم ثانيه پس از امواج بخش نئوكورتكس ايجاد مي شوند. به گفته دانشمندان ارتباط متقابل اين دو ناحيه از مغز داراي نقش كليدي در جايگيري و مرتب شدن وقايع در حافظه است. علاوه بر اين، در مطالعه ديگري كه توسط دانشمندان دانشگاه نيويورك صورت گرفته مشخص شده است كه بالا رفتن ميزان قند خون موجب بروز اختلالات در حافظه انسان مي شود و از آنجا كه با افزايش سن ميزان قند خون نيز افزايش مي يابد احتمالا مشكلات حافظه در افراد مسن با اين موضوع در ارتباط است.