بيوكانان: وقتي به جلو نگاه مي كنم بدبين هستم اما وقتي به پشت سر نگاه مي اندازم خوشبين مي شوم شما وقتي به آينده نگاه مي كنيد درمي يابيد كه خيلي چيزها مبهم است
جيمزام بيوكانان (James M.Buchanan) يك اقتصاددان برجسته آمريكايي و استاد سابق دانشگاه جورج ماسون در ويرجينيا است. وي كه در حال حاضر ۸۳ سال سن دارد، در سال ۱۹۸۶ جايزه اقتصاد نوبل را دريافت كرد. جايزه مذكور به سبب كمك هاي وي به تكوين تئوري اقتصادي «عملكردهاي انتخابي» به او داده شد. بيوكانان را مي توان تا حدود زيادي جزو حاميان نئوليبراليسم دانست. اين اقتصاددان آمريكايي اخيرا طي گفت وگويي با روزنامه آلماني زود دويچه سايتونگ به بيان ديدگاه هاي خويش پيرامون وضعيت اروپا و آمريكا و پيامدهاي اقتصادي جنگ عراق پرداخته است. متن مصاحبه وي با نيكلاس پيپر، خبرنگار زود دويچه سايتونگ، در زير از نظرتان مي گذرد.
ترجمه: عباس فتاح زاده
• آقاي پروفسور بيوكانان، پيامدهاي جنگ عراق براي اقتصاد جهان چه چيزهايي خواهند بود؟
جنگ به يك نگراني بزرگ براي اقتصاد بدل شده است. مشكل موجود در درجه نخست يك مشكل زماني است. به درازا انجاميدن وضعيت ناامني براي اقتصاد بسيار خطرناك است. ما نمي توانيم دوره اي بسيار طولاني از ناامني را تحمل كنيم. بايد وضعيت موجود طي دو ماه آينده به هر ترتيبي كه شده از ميان برود. من هم مثل بسياري ديگر معتقدم كه طي دو ماه آينده چيزهايي اتفاق خواهد افتاد.
• چه اتفاقاتي را شاهد خواهيم بود؟
هنوز كاملا مشخص نيست. برخورد اروپا در قبال عملكرد ايالات متحده تا حدودي براي من قابل درك است. تا آن جايي كه مربوط به من مي شود بايد بگويم كه دست اندركاران حكومت بوش به نظر من از پيامدها و ماهيت كاري كه مي كنند دقيقا آگاهند. آن ها تصميم قاطع دارند كه صدام حسين را خلع سلاح كنند. تنها سوالي كه مانده اين است كه آيا بايد به حمله نظامي گسترده توسل شود يا خير. نقش سازمان ملل ديگر محوري و تعيين كننده نيست. سازمان ملل تنها مي تواند تصميم بگيرد كه آمريكا را همراهي كند يا خير. در مورد بخشي از قضيه هم كه به اقتصاد مربوط مي شود بايد گفت رشد يورو ناشي از ترس از جنگ است و بالا رفتن قيمت نفت پيامدهاي منفي كوتاه مدتي خواهد داشت. من فكر نمي كنم شاهد پديد آمدن مشكلات درازمدتي باشيم.
• مي توان از حرف هاي شما چنين نتيجه گرفت كه معتقديد فرقي نمي كند چه اتفاقي بيافتد فقط بايد هر چه قرار است پيش بيايد سريعا انجام شود.
نظر من دقيقا همين است.
• در بحث هاي ميان آلمان و آمريكا پيرامون جنگ عراق شاهد بروز اختلاف نظرهايي اساسي هستيم. آمريكايي ها ديدگاه كاملا متفاوتي نسبت به قدرت دارند. رامسفلد، وزير دفاع، با تكبر سخن از «اروپاي كهنه» مي راند. آيا اين موضوع ابعاد اقتصادي هم دارد؟
قطعا. من به خاطر بروز اين اختلاف و درگيري واقعا متاسفم، زيرا تفكرات خود را شديدا اروپايي مي دانم. از ميان رفتن اعتمادها در اروپا چيز خوبي نيست. درست همين وضعيت هم در ايالات متحده اتفاق مي افتد. ما در حال جدا شدن از اروپا هستيم. من تكرار واژه هايي كليشه اي نظير اروپاي بيمار و آمريكايي ديناميك را هراس انگيز و خطرناك مي دانم. امروز برخي سياستمداران اروپايي آمريكا را به استفاده از چنين اصطلاحاتي سوق داده اند.
• بعضي مي گويند كه برعكس اشكال از آمريكاست. به اعتقاد آن ها آمريكا دچار زياده خواهي سياسي و نظامي است. ممكن است ايالات متحده در اين زمينه و در مورد توانايي هاي اقتصادي خويش بيش از قابليت هاي واقعيش پيش رفته باشد. آيا چنين خطري آمريكا را تهديد نمي كند؟
طبيعي است كه چنين خطري وجود داشته باشد. آمريكا مسئول حل مشكلات همه دنيا نيست. مقامات اين كشور ناچارند در اهداف سياست خارجي خويش انتخابي و گزينشي عمل كنند، زيرا منافع و توانايي هاي آن ها بي حد و مرز نيست. من در داخل ساختار آمريكا خطر گسترش بيش از اندازه را كاملا جدي مي بينم. تجهيز ارتش و آماده كردن آن هزينه هاي مالي زيادي را براي ما به وجود مي آورد و قوانين دفاعي موجود پرهزينه و سرشار از عوامل ايجاد بوروكراسي هستند. همچنين خطر يك «اقتصاد بدهكار» كاملا جدي است. كاهش ماليات ها كه دولت بوش به آن توجه نشان مي دهد اگر چه مهم است اما به سبب آنكه واشنگتن نمي تواند هزينه ها را كنترل كند، موجب رشد خلاهاي مالي خواهد شد.
• سياست هاي خارجي واشنگتن هم هزينه هاي اضافي زيادي را تحميل مي كند.
بله، همين طور است. البته بعضي مواقع اگر شما به موقع اعلام كنيد كه حاضريد اقداماتي قاطعانه را انجام دهيد، بعدها ممكن است از انجام برخي اقدامات بي نياز شويد.
• به عنوان يك اقتصاددان كه خود را طرفدار سنت هاي ليبراليسم كلاسيك مي داند قاعدتا بايد همان قدر كه از بوروكراسي جديد ناراضي هستيد بابت اولويت دادن به موضوعات امنيتي هم نگران باشيد. آيا اكنون شما همين وضعيت را داريد؟
امروز خيلي ها نگران اولويت دادن ايالات متحده به موضوعات امنيتي هستند. من اميدوارم كه وضعيت بهتر بشود. در مورد بوروكراسي هم بايد بگويم كه اين پديده وقتي در جايي ظاهر مي شود تقريبا خلاصي از آن امكان پذير نيست. تئوري «عملكردهاي انتخابي» موضوع فوق را به خوبي به ما آموخته است. از آن جايي كه هرگز نمي توان تمامي روش هاي تئوريك تروريسم را از ميان برد وزارت امنيتي جديدي كه تشكيل شده باقي خواهد ماند. همين استدلال بوروكراتيك هم در مسائل سياسي مطرح مي شود.
• به نظر مي رسد شما در ارتباط با بوروكراسي حاكم بر آمريكا نگاه بدبينانه اي داريد.
خب من يك فرد بدبين هستم.
• اما كارل پوپر عقيده داشت افراد ليبرال موظفند خوشبين باشند.
من وقتي به جلو نگاه مي كنم بدبين هستم، اما وقتي به پشت سر نگاه مي اندازم خوشبين مي شوم.
• توضيح بيشتري بدهيد.
شما وقتي به آينده و تمامي خطراتي كه در آن نهفته است نگاه مي كنيد، در مي يابيد كه خيلي چيزها مبهم است. وقتي به عقب برمي گرديد مي بينيد اتفاقات زيادي روي داده كه هيچ كدام از آن ها خواب و رويا نبوده اند: از شر جنگ سرد رها شديم، ديوار برلين فرو ريخت و اتفاقات زياد ديگري روي داد.
• در نگاه به آينده شما چه خطراتي را مي بينيد؟
فكر مي كنم در آينده تمامي پديده هايي كه بوروكراسي را توجيه مي كنند، احيا خواهند شد. اين خود يك دليل براي بدبيني من مي تواند باشد. اين درست است كه ما بايد از خود در مقابل تروريسم محافظت كنيم، اما همواره بوروكرات ها و موسسات زيادي وجود داشته اند كه شديدا به دنبال منافع خاص خود بوده اند. چنين چيزي آدم را به فكر وا مي دارد. البته مي توان معدود چشم اندازهاي اميدواركننده اي را هم ديد.
منبع: زود دويچه سايتونگ