نگاهي به ليست هاي متفاوت انتخابي نشان مي دهد كه تركيبي متنوع و متكثر از نامزدها در اختيار شهروندان قرار داشته اما پاسخ رأي دهندگان بي اعتنايي به آنان بوده است اتفاقي كه با غيبت نوددرصدي رأي دهندگان در انتخابات شوراي شهر رخ داد
گروه ايران ـ محمدجواد روح: ساختار فكري گزارش نويس از هم گسيخت وقتي صبح شنبه از نخستين نتايج انتخابات مطلع شد. اتفاقي كه احتمالا براي بسياري ديگر هم افتاده بود. به پرينت هاي يك كار تحليلي بر روي ليست هاي انتخاباتي نگاه كرد. آنجا كه پس از نام بردن از ليست هاي مختلف اصلاح طلب نوشته بود: «. . . و در آخر به دسته اي از گروه ها برمي خوريم كه اصطلاحا به راست در جامعه ما معروف هستند و آنها هم به سه الي چهار گروه تقسيم مي شوند كه به علت كمي برد ايشان، از بررسي آنها خودداري مي كنيم.» نام «آبادگران ايران اسلامي (حضور سبز)» در ميان اين ليست ها به چشم مي خورد. ليستي كه توانست اكثريت آراي واجدين شرايط شركت كننده در انتخابات شوراها در پايتخت را به دست آورد و ۱۴ كرسي از ۱۵ كرسي آن را به دست آورد. هرچند كه در شهر تهران حدود ۱۱ درصد از صاحبان حق رأي به پاي صندوق ها آمدند.
انتخابات سرد
«تهران، سردترين نقطه انتخابات» اين تيتر نخست يك روزنامه در صبح شنبه بود. تيتري كه مي شد پيش از انتخابات نيز آن را حدس زد اما اين خوش بيني وجود داشت كه در دقيقه ۹۰ اتفاقي پيش بيني نشده بيفتد و تصميمي غيرمنتظره از سوي رأي دهندگان اتخاذ شود كه فضايي غير از آنچه در ۹ اسفند شكل گرفت در پايتخت پديد آيد. همين خوش بيني بود كه باعث مي شد گروه هاي مختلف اصلاح طلب، در فرصتي نادر كه براي حضور آنان در انتخاباتي آزادتر فراهم آمد، شركت كنند و آن طور كه بارها اين سو و آن سو گفته شد به «وزن كشي» و «محك» خود در برابر آراي مردم بپردازند. اما ۹ اسفند نه اتفاق خاصي افتاد و نه مردم در تصميم خويش تجديدنظر كردند. از صبح تا شام، در حوزه هاي انتخاباتي پرنده پر نمي زد. معدود كساني كه رأي داده بودند، براي هم صحبتان خويش تعريف مي كردند كه چگونه وقتي رأي خود را به صندوق انداختند.
ساعت ۱۹ جمعه نويسنده اين گزارش با «داود سليماني» رئيس هيأت عالي نظارت بر انتخابات استان تهران تماس گرفت و از او وضعيت انتخابات را جويا شد. سليماني گفت كه «انتخابات را تا ساعت ۲۱ تمديد كرده ايم. تازه مردم دارند مي آيند». همان زمان، شهروندي كه به يكي از شعب اخذ رأي مراجعه كرده بود از مسئول شعبه وضعيت مشاركت مردم را پرسيد. او گفت كه «شلوغ ترين وضعيت از صبح همين حالاست.» آن شهروند به اطرافش نگاه كرد. جز خودش و يك نفر ديگر، كسي را نديد كه براي اخذ رأي در آن شعبه حاضر باشند. روز بعد، يك روزنامه عصر نوشت كه بسياري از مسئولان يك شعبه اخذ راي به خبرنگار آن روزنامه گفته اند كه حتي خودشان هم رأي نداده اند.
پايان اصلاحات
فراتر از نام هايي كه از صندوق نهم اسفند درآمد، نام هايي كه بيرون از ليست برگزيدگان قرار گرفتند، مورد توجه قرار گرفته اند. نامداران جناح اصلاح طلب نتوانسته اند رتبه اي بالاتر از شانزدهم را كسب كنند. جايي كه «سيدمصطفي تاج زاده» با كسب ۶۶۱۹۶ رأي قرار گرفته است. او نفر اول ليست جبهه مشاركت است. حزبي كه در انتخابات مجلس ششم، صدرنشين آن يعني «سيدمحمدرضا خاتمي» بيش از يك و نيم ميليون رأي شهروندان تهراني به نام آن ريخته شد. بديهي است كه اين تغيير فاحش به تفاوت هاي ميان تاج زاده و خاتمي مربوط نمي شود. چه تاج زاده در ميان طرفداران اصلاحات اگر نگوييم جايگاهي والاتر از خاتمي دارد، كمتر از او نيست.
چنانكه گفته مي شود در آخرين انتخابات درون حزبي جبهه مشاركت براي گزينش دبير كل، برآوردها از آراي بالاتر تاج زاده حكايت داشته كه سران حزب براساس مصلحت انديشي هايي از نامزد كردن تاج زاده براي سمت دبير كلي جبهه مشاركت خودداري مي كنند. مشكلي كه جبهه مشاركت در اين دوره با آن مواجه شد، فراتر از نام ها و اشخاص بود. انتخابات شوراها حتي نشان داد كه مسئله فراتر از اين است و حتي به احزاب و گروه ها نيز مربوط نمي شود. رأيي وجود نداشت كه آنها كسب كنند. در واقع، مجموعه گروه هاي سياسي از ليست آبادگران تا گروه هاي خارج از حاكميت كه تأييد صلاحيت آنها، از سوي بخشي از نظام زير سوال بود، تنها توانستند كمتر از ۱۲ درصد شهروندان را به پاي صندوق هاي رأي بكشند و در اين ميان، آنهايي كه نيامدند از كساني بودند كه تا همين دو سال پيش، آراي خود را به نام اصلاح طلبان، خاتمي و ياران او به صندوق ها مي ريختند.
نگاهي به ليست هاي متفاوت انتخابي نشان مي دهد كه تركيبي متنوع، متكثر و داراي گرايش هاي مختلف فكري ـ سياسي و پايگاه هاي متفاوت اجتماعي از نامزدهاي انتخاباتي در اختيار شهروندان قرار داشته اما پاسخ رأي دهندگان «بي اعتنايي» يا به عبارت دقيق تر، «عدم گزينش» هيچ يك از آنان بوده است. اتفاقي كه با غيبت ۹۰ درصدي رأي دهندگان تهراني در انتخابات شوراي شهر رخ داد.
ليست ها و نام ها
طبق يك بررسي انجام شده، در انتخابات دومين دوره شوراي شهر تهران ۱۸ ليست مختلف شكل گرفت كه سيزده فهرست آن متعلق به اصلاح طلبان و ۵ ليست از آن متعلق به محافظه كاران بوده است. اين در حالي است كه گروه هاي شاخصي چون مجمع روحانيون مبارز، جمعيت موتلفه اسلامي، جامعه روحانيت مبارز و گروه هاي همسو از ارائه ليست خودداري كرده بودند و دفتر تحكيم وحدت نيز اعلام داشته بود كه در راستاي استراتژي «دوري از قدرت» خويش، از هيچ كانديدايي حمايت نمي كند. اگر از چند ليست كه خاستگاهي تخصصي، قومي يا صنفي دارد، چشم پوشي كنيم، ليست هاي عمده احزاب سياسي را مي توان به ۵ دسته كلي تقسيم كرد: يك دسته نيروهاي خارج از حاكميت كه در قالب اپوزيسيون مذهبي توانستند پس از سال ها حضوري نسبتا پررنگ در انتخابات داشته باشند. دوم، گروه هاي پيراموني جبهه مشاركت به عنوان عمده ترين حزب عضو جبهه دوم خرداد. سومين دسته ليست هاي شكل گرفته پيرامون حزب همبستگي و جريان هاي نزديك به آن است. چهارمين دسته كارگزاران سازندگي مي شود و بالاخره دسته پنجم، محافظه كاران هستند كه پنج ليست را شامل مي شوند.
|
|
۱. گروه هاي اپوزيسيون مذهبي: شايد آخرين باري كه چهره هاي نزديك به نهضت آزادي توانستند حضوري چنين پررنگ در يك انتخابات داشته باشند، به مجلس اول مربوط شود. آن زمان كه اعضاي مستعفي دولت بازرگان با حضور در انتخابات پارلماني موفق به كسب تعدادي از كرسي هاي مجلس شدند و فراكسيون اقليت (ملي گراها) را در مقابل فراكسيون اكثريت (حزب جمهوري اسلامي) تشكيل دادند. پس از پايان مجلس اول كه شاهد برخوردهايي تند ميان دو فراكسيون پيش گفته بود، نهضت آزادي به حاشيه رانده شد و در واقع، نقش اپوزيسيون قانوني (و مذهبي) نظام جمهوري اسلامي را پذيرفت. نقدهاي اين جريان به اشكال گوناگون از نامه به سران حكومتي گرفته تا اطلاعيه، بيانيه، نشريه و سخنراني طي اين سال ها كم و بيش جريان داشته است. پس از دوم خرداد و با گشايش نسبي فضاي سياسي، امكان حضور پررنگ تر اين جريان كه بعدها غيرقانوني اعلام شد در عرصه سياسي (و نه «ساخت» سياسي) فراهم شد. برخي روزنامه هاي اصلاح طلب امكان گسترده اي براي بيان ديدگاه ها و طرح مواضع اين جريان در اختيار آن قرار دادند. انجمن هاي اسلامي دانشجويان كه حتي در سال هاي قبل از دوم خرداد، توجه ويژه اي به اين طيف از فعالان سياسي نشان مي دادند، نيز چنين كردند. اوج اقبال اپوزيسيون مذهبي در انتخابات مجلس ششم بود كه «عليرضا رجايي» كانديداي مشترك فهرست ملي ـ مذهبي ها و روزنامه هاي اصلاح طلب در جمع ۳۰ كانديداي برگزيده در نخستين ليست اعلامي برگزيدگان قرار گرفت. او ۶۰۰ هزار رأي داشت. حوادث بعدي ملي ـ مذهبي ها را تحت فشار شديدي قرار داد. آنها طبق تحليلي كه مي خواست آنان را به «نقطه صفر» برساند، با سلسله برخوردهايي مواجه شدند كه به گفته «تقي رحماني» از فعالان اين جريان، «طراوت سال ۶۸» را از آنها ستاند.
او در تحليلي كه پيش از انتخابات شوراها در پايگاه اينترنتي نيروهاي ملي ـ مذهبي منتشر كرد، با اشاره به اين مطلب نوشت كه «با در نظر گرفتن اينكه اين گرايش در معرض اعلام احكام قضايي قرار دارد و هرگونه فعاليت آنها مي تواند با توسل به قانون محدود و ممنوع گردد، شركت در انتخابات توأم با نوسان و ناهماهنگي فراوان خواهد بود كه خالي از مشكلات احتمالي نمي باشد.»
با اين حال، جريان اپوزيسيون مذهبي «مشكلات احتمالي» را پذيرفتند و در قالب سه ليست انتخاباتي وارد عرصه رقابت شدند. مهم ترين ليست كه با حجم تبليغي بيشتري نسبت به دو فهرست ديگر همراه بود، ليست «ياران طالقاني، بازرگان و سحابي» بود كه توسط پيروان آنها تهيه شد. نفر اول اين ليست «ابوالفضل بازرگان» فرزند نخست وزير دولت موقت (مهدي بازرگان) بود. دومين ليست، فهرست اعلام شده از سوي مهندس «عزت الله سحابي» بود كه مي توان آن را فهرست ملي ـ مذهبي ها دانست كه با وجود اعلام «عدم ارائه فهرست» نهايتا منتشر شد. «محمدتوسلي حجتي» و «محمدحسن شهيدي» در صدر اين فهرست قرار داشتند. جامعه زنان انقلاب اسلامي كه دبير كلي آن را «اعظم طالقاني» عهده دار است نيز با ارائه ليستي كه «عليرضا رجايي» در صدر آن قرار داشت، در انتخابات به شكلي محدود شركت كرد. از ميان فعالان اپوزيسيون مذهبي، رجايي با كسب ۳۶۰۶۸ رأي در جايگاه بيست و يكم قرار گرفت و به عنوان هفتمين عضو علي البدل در جدول قرار گرفت.