بعد از قتل عام سال گذشته در گجرات ناسيوناليست هاي هندو مواضع بسيار رك و شوكه كننده اي در پيش گرفتند
پانكاژ ميشرا*
ترجمه: حميد كاظمي
در بعدازظهر روز ۳۰ ژانويه ،۱۹۴۸ پنج ماه پس از استقلال و تجزيه هند، هنگامي كه ماهاتما گاندي از خانه موقتي اش در دهلي نو به طرف يك جلسه دعا مي رفت، از ناحيه شكم و سينه هدف سه گلوله قرار گرفت. گاندي در آن زمان ۶۸ سال داشت، و مردي ضعيف و رنجور بود. او نتوانسته بود از تشكيل پاكستان به عنوان موطني براي مسلمانان هندوستان جلوگيري كند، رويدادي كه با خون ريزي زيادي همراه بود. كشتار ميليون ها هندو و مسلمان در سرتاسر مرزهايي كه با عجله بين هند و پاكستان كشيده شد، آزادي از بند استعمار را كه با زحمات وي حاصل شده بود، تحت الشعاع قرار داده بود. اقداماتي كه او براي جلوگيري از كشتار مسلمانان و هندوها توسط يكديگر در پيش گرفت، باعث تضعيفش شده بود و هنگامي كه از يك اسلحه خودكار در فاصله اي بسيار نزديك به بدن نحيفش چند گلوله شليك شد، او بر زمين افتاد و در دم جان سپرد.
ضاربش تقلايي براي فرار از خود نشان نداد و همان طور كه بعدها اقرار كرد، خودش پليس را صدا زد. ميليون ها هندي در حالت شوك در آن شب منتظر شنيدن اخبار بيشتري بودند. آنها مي ترسيدند كه قاتل گاندي يك مسلمان باشد و انتشار اين خبر به راه افتادن يك موج خشونت غيرقابل توصيف را به دنبال داشته باشد. هنگامي كه مشخص شد ضارب، يك هندوي برهمايي با نام ناسورام گادز است، همه نفس راحتي كشيدند و در عين حال كمي هم شگفت زده شدند. گادز از اهالي غرب هند يعني منطقه اي بود كه از موج خشونت ناشي از تجزيه هند تا حدودي در امان مانده بود.
گادز از فعالان «انجمن داوطلبان ملي» (آر. اس. اس) بود. آر. اس. اس در سال ۱۹۲۵ در مركز هند در شهر ناگپور تاسيس شد و هدف آن تشكيل يك كشور هندو بود كه در مقابل مسلمانان كمترين امتيازي ندهد. گادز هنگام محاكمه اش در يك سخنراني شيوا و طولاني ادعا كرد كه امتياز دادن هاي مداوم گاندي به مسلمانان هيچ راه ديگري براي او باقي نگذاشته بود. او گاندي را به خاطر تجزيه «سرزمين مادري اش» مقصر دانست و گفت كه اميدوار بود با مرگ گاندي، ملت هند از تهاجم پاكستان مصون بماند. گادز درخواست كرد كه در محاكمه اش هيچ ترحمي به او نشود و در نوامبر سال ۱۹۴۹ با چهره اي بشاش، در حالي كه آواز «زندگي كن ميهن، اي سرزمين هندوها» را مي خواند، به طرف چوبه دار رفت.
اكنون بعد از گذشت بيش از نيم قرن از آن رويداد، اكثر هندي ها احساس مي كنند كه آر. اس. اس هرگز تا اين حد به روياهايش نزديك نشده است. شاخه سياسي آر. اس. اس يعني حزب بهاراتيا جاناتا (يا همان حزب مردم هند، بي. جي. پي)، مهم ترين حزب در اتحاديه موسوم به «سنگ پريوار» (اتحاديه متشكل از چندين گروه ناسيوناليست هندو تحت نظارت آر. اس. اس)، از سال ۱۹۹۸ حزب حاكم در دولت ائتلافي دهلي نو به شمار مي رود. هم اتال بيهاري واجپايي، نخست وزير هند و هم ال. كي. ادواني، معاون و جانشين احتمالي و تندرو او عضو آر. اس. اس هستند و تاكنون هرگز ايدئولوژي ستيزه جويانه سازمان مذكور را رد نكرده اند. در ۵ سال اخير دولت ناسيوناليست هند به چند آزمايش هسته اي دست زد و پاكستان را براي آغاز جنگ چهارم با هند، كه مي تواند جنگ نهايي باشد به چالش طلبيده است. دولت كنوني دهلي نو نسبت به دولت هاي قبلي هند موضع تندتري را در قبال قيام در ايالت مسلمان نشين كشمير اتخاذ كرده است. اين قيام كه چندين دهه قدمت دارد، به اسلام گرايان تندرو در پاكستان نسبت داده مي شود. ناسيوناليست هاي هندو به دنبال يك حمله تروريستي به پارلمان هند در دسامبر سال ،۲۰۰۱ صدها هزار نيروي نظامي را در مرز هند و پاكستان مستقر كردند. بخشي از اين نيروها در ماه اكتبر گذشته بازگردانده شدند، اما امكان بروز يك جنگ با پاكستان (آن هم جنگي با سلاح هاي هسته اي) همچنان باقي است و در حقيقت روشنفكران ناسيوناليست هندو آن را تقويت مي كنند.
|
|
به نظر مي آيد تلاش هندوهاي ناسيوناليست براي تحريك و تشديد هراس هندوها از مسلمانان بر راي دهندگان تاثيرگذار بوده است. گرچه بسياري از روزنامه نگاران و سازمان هاي حقوق بشر به خاطر قتل عام بيش از ۲ هزار مسلمان در اوايل سال گذشته در ايالت گجرات، بي .جي. پي را مورد انتقاد شديد قرار داده بودند ولي با اين وجود اين حزب در ماه دسامبر در انتخابات ايالت گجرات غربي پيروز شد.
بنابر گزارش سازمان ديده بان حقوق بشر، بدترين خشونت در شهر تجاري احمدآباد رخ داده است. در گزارش اين سازمان آمده است: «بين ۲۸ فوريه و ۲ مارس، هزاران شبه نظامي با شلوارك هاي خاكي رنگ و دستارهاي زعفراني رنگ (نشان گروه هاي ناسيوناليست هندو) با كاميون وارد احمدآباد شدند. آنها فرياد خونخواهي سر مي دادند و به شمشير و نيزه هاي سه سر (بر گرفته از افسانه هاي هندو)، مواد منفجره و كپسول هاي گاز مسلح بودند. مهاجمان از ليست هاي رايانه اي كه آدرس خانواده هاي مسلمان و زمين هاي شان در آن چاپ شده بود، استفاده مي كردند و با اطمينان از اينكه پليس پشتيبان آنها است به يك جنايت وحشيانه دست زدند. در بسياري از موارد، پليس حمله را رهبري مي كرد و مسلماناني را كه سد راه آنان مي شدند، با گلوله مي كشت.» خشونت تا مرز وحشيگري پيش رفته بود. قبل از كشتن زن ها، به صورت دسته جمعي به آنها تجاوز مي شد. كودكان زنده زنده در آتش سوزانده مي شدند. قبركن ها در محل گورهاي دسته جمعي به ماموران تحقيق گفتند: «بيشتر اجسادي كه آورده مي شد. . . سوزانده و مثله شده بود، به طوري كه چهره آنها قابل شناسايي نبود. اكثر آنها تعدادي عضو كم داشت، مانند دست، پا و حتي سر. حتي به سالخوردگان و معلولان نيز رحم نمي شد. در بعضي موارد شكم زنان باردار را پيش از كشتن پاره كرده و جنين را از آن بيرون آورده و آن را مثله يا سوزانده بودند.»
نارندا مودي، نخست وزير گجرات كه از اعضاي آر. اس. اس است، قتل ها را «عادلانه و واكنش متقابل» به كشتار هندوها در اواخر ماه فوريه دانست (البته او بعدا در اعلاميه اي اين حرف را انكار كرد. ) در آن رويداد ۶۰ نفر كه بيشترشان از فعالان هندو بودند، توسط گروهي از مسلمانان كشته شده بودند. گزارش سازمان ديده بان حقوق بشر با رد اين ادعا هندوهاي ناسيوناليست را متهم كرده است كه كشتار گجرات قبل از حمله به فعالان هندو برنامه ريزي شده بود. در اين گزارش همچنين به گزارشي اشاره شده است كه به شكلي وسيع در رسانه هاي هند منعكس شد. بنابر اين گزارش يكي از وزراي دولت ايالتي كه از فعالان ناسيوناليست هندو است با حضور در اتاق كنترل پليس در شهر احمدآباد مانع از آن شده است كه پليس از مسلمانان در مقابل قتل، تجاوز و سوزاندن حفاظت كند. بسياري از سكولارهاي هند بر اين باور بودند كه روح ناسورام گادز در واقعه كشتار مسلمانان در گجرات حضور داشته است. آشيس ناندي، جامعه شناس معروف هندي، در مقاله اي در يك سمينار ماهانه و معتبر، از اينكه «روح سياسي حاكم بر كشور مغلوب قاتلان گاندي شده» ابراز تاسف كرد. به نظر مي رسد اين سخن امروز درست تر از هر زمان ديگري است، چرا كه هندوهاي ناسيوناليست شركت كننده در فجيع ترين قتل عام هند، در انتخابات ايالتي گجرات در ماه دسامبر پيروز شدند. پرفول بدواي، يكي از روزنامه نگاران برجسته هند اين واقعيت را بسيار شرم آور و ناراحت كننده خواند. آر. اس. اس در غرب زياد شناخته شده نيست. هندوهاي ناسيوناليست بعد از ۱۱ سپتامبر خودشان را به عنوان متحداني قابل اعتماد در جنگ عليه مسلمانان بنيادگرا معرفي كردند. ولي آنها در حقيقت تشابه زيادي به جنبش هاي فاشيستي اروپايي دهه ۱۹۳۰ دارند.
مادها و ساداشيو گلوالكار، كه از ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ رئيس ارشد آر. اس. اس بود، در اعلاميه عمومي خود تحت عنوان «استقلال ملي ما رمز هويت ماست» گفت، هندوها مي توانند از نازي ها همانند الگويي «سود بجويند» كه با پاكسازي آلمان از يهوديان، برتري نژادي را در بالاترين حد خود ابراز كردند.
به گفته او هندوستان سرزمين هندوها است و يهودي ها و پارسي ها (زرتشتي هاي ايراني) ميهمان مسلمانان و مسيحيان، مهاجم هستند. گلوالكار در مورد انتظاراتش از ميهمانان مهاجمان با صراحت گفته بود: «نژادهاي بيگانه در هندوستان يا بايد زبان و فرهنگ هندو را بپذيرند، يا بايد بياموزند كه به مذهب هندو احترام بگذارند و آن را مقدس بشمارند، و يا بايد تنها نژاد و فرهنگ هندو را پاس بدارند. . . و يا مي توانند با فرمانبرداري و تبعيت از هندوها و بدون هيچ ادعا و حقي در كشور بمانند. » هراس از آشوب ناسيوناليست هاي هندو كه از زمان كشتن گاندي توسط گادز وجود دارد، از دهه ۱۹۸۰ يعني زماني كه كنگره (حزب گاندي و نهرو كه بيش از ۴ دهه بر هند حكومت كرد) به واسطه يكسري رسوايي هاي مالي و ادعاها مبني بر ضعف در حكومت تخريب شد، شدت يافت. بي .جي. پي كه در سال ۱۹۵۱ با نام ديگري شروع به كار كرده بود، فرصت را براي نابودي حزب كنگره غنيمت يافت.
اين حزب در سال ۱۹۸۹ رسما لشكركشي را براي ساختن يك معبد در محل تولد رام (يكي از خدايان هندوها) در شهر ايودهيا، واقع در شمال هند آغاز كرد. (فعالان هندو كه فوريه گذشته قطارشان مورد حمله قرار گرفت در ساخت اين معبد كمك مي كردند. ) ناسيوناليست هاي هندو مدت ها ادعا مي كردند، مسجدي كه در آن مكان بود، در قرن شانزدهم توسط بابر، اولين امپراتور مغول، به نشانه اهانت به هندوها ساخته شده است. رهبر بي. جي. پي اعلام كرد كه اين مسجد نشانه بردگي و ننگ است و تخريب آن و ساختن يك معبد بزرگ در اين مكان افتخاري براي تمام هندوها است.
در دسامبر ۱۹۹۲ سياستمداران ارشد بي. جي. پي دست روي دست گذاشتند تا تعداد زيادي هندوي مسلح به بيل، كلنگ و ديلم مسجد را تخريب كردند. در پي اين اقدام آشوب هايي در گرفت كه طي آنها دست كم ۱۶۰۰ نفر كه بيشترشان مسلمان بودند، كشته شدند. در مارس ۱۹۹۳ مسلمانان در اقدامي تلافي جويانه، چندين بمب گذاري كردند. بنابر گزارش هاي منتشر شده اين افراد از سوي cis پاكستان حمايت مي شدند.
درگيري بر سر ساخت معبد راما در تمام طول دهه ۹۰ ادامه داشت و عاملي براي تحريك هر دو طرف بود. مسلمانان (كه ۱۲ درصد از جمعيت يك ميلياردي هند را تشكيل مي دهند) و سكولارهاي هندي به تلاش هندوهاي ناسيوناليست براي بازنويسي تاريخ اعتراض كردند. اما ناسيوناليست ها به واسطه رشد نارضايتي در بين طبقه متوسط و بالاي هندو تقويت مي شدند. در ماه مارس سال ،۱۹۹۸ هنگامي كه بين احزاب مخالف شكاف ايجاد شده بود، بي. جي. پي به قدرتمندترين حزب در پارلمان هند تبديل شد و واجپايي و ادواني دو پست كليدي را در دولت فدرال به دست گرفتند.
بعد از قتل عام سال گذشته در گجرات ناسيوناليست هاي هندو مواضع بسيار رك و شوكه كننده اي در پيش گرفتند. در يكي از بيانيه هاي رسمي آر. اس. اس در ماه مارس آمده بود: «بگذاريد تا مسلمانان بفهمند كه امنيتشان در دست اكثريت است. » واجپايي، نخست وزير هند در يك گردهمايي عمومي در ماه آوريل در پاسخ به انتقادهاي بين المللي از كشتار گجرات گفت: «هيچ كس نبايد به ما درس سكولاريسم بدهد.» واجپايي به سختي تلاش كرد تا با ايالات متحده رابطه نزديكي برقرار كند. مانور مشترك دريايي در اقيانوس هند كه چندي پيش انجام شد و ملاقات هاي متعدد كالين پاول با سران هند نشان مي دهد كه واشنگتن به هند به عنوان يك متحد براي همكاري هاي بلندمدت عليه تندروهاي مسلمان و چين مي نگرد. البته اقدامات واجپايي را مي توان به عنوان بخشي از تلاش هاي آر. اس. اس براي محقق ساختن روياي هزار ساله هند براي مطرح شدن به عنوان يك ابرقدرت بزرگ نه فقط در آسيا بلكه در سطح جهان تعبير كرد. يك سخنراني طولاني از كي. اس. سودارشان، رئيس كنوني آر. اس. اس و مشاور واجپايي و ادواني، درك جهان بيني نخست وزير هند را آسان تر مي كند. اين سخنراني در سال ۱۹۹۹ براي اعضاي آر. اس. اس ايراد شد. سودارشان در نطق خود چگونگي آغاز يك جنگ حماسي را ميان نيروهاي اهريمني و الهي كه تا ابد براي برتري در جهان مي جنگند، تشريح كرد. وي ايالات متحده آمريكا را بهترين نمونه براي رشد گرايش هاي ضدانساني در جهان معاصر دانست. او به هنگام تمجيد از آزمايش هسته اي هند در سال ۱۹۹۸ ادعا كرد كه هند «بزرگ ترين هراس» را در آمريكا ايجاد كرده است. سودارشان گفت: «تاريخ ما ثابت كرده كه ما يك نژاد باهوش و قدرتمند هستيم و توانايي فرمانروايي بر جهان را داريم. ولي تنها كمبود ما در زمينه جنگ افزارهاي مناسب است. » او در پايان سخنانش «پيروزي نهايي ناسيوناليسم هندو» را پيش بيني كرد. هنگامي كه من به دفتر امور رسانه هاي آر. اس. اس در دهلي رفتم، يك مرد جوان با بي ادبي به من گفت: «آر. اس. اس به تبليغ نيازي ندارد. » سودارشان درخواست مرا براي مصاحبه رد كرد. ادواني، قائم مقام نخست وزير هم نپذيرفت كه با او در مورد ارتباطش با آر. اس. اس مصاحبه اي انجام دهم. اعضاي ديگر اين حزب هم درخواست مصاحبه را رد كردند و روزنامه مرا «روزنامه ضدهندو» و بيگانه خواندند.
يكي از كساني كه حاضر به گفت وگو شد، تارون ويجي، نويسنده هفته نامه آر. اس. اس بود كه به عنوان «چهره مدرن ناسيوناليسم هندو» شناخته مي شود. ويجي را دائم در استارنيوز، مشهورترين شبكه خبري هند نشان مي دهند. او هر دو زبان انگليسي و هندي را روان صحبت مي كند و يكي از معتمدان نزديك ادواني شمرده مي شود. هنگامي كه من از ويجي در مورد نقش آر. اس. اس در قتل عام گجرات پرسيدم، او از حالت طبيعي و ملايم خارج شد و با آشفتگي گفت: «غربي ها نمي فهمند كه آر. اس. اس يك سازمان ميهن پرست است و براي آسايش تمام هندي ها تلاش مي كند. » به نظر ويجي سير ترقي شغلي خودش اثباتگر اين امر است. هنگامي كه او اعضاي آر. اس. اس را ملاقات كرد، تحت تاثير حس «ديگرخواهي» و «ميهن پرستي» آنها قرار گرفت و براي حمايت از قبيله ها در مقابل اقدامات تبعيض آميز، خانه اش را ترك كرد و براي كار به غرب هند رفت. او گفت: «تعدادي از بهترين دوستان من مسلمان هستند. همسر من جين مي پوشد و موهايش را كوتاه مي كند. ما در خانه هاي مسلمانان غذا مي خوريم. مسلمانان انسان هاي عاقلي هستند اما آنها از گفتن افكارشان مي ترسند. ما سعي مي كنيم، با آنها گفت وگو كنيم. ما همچنين سعي مي كنيم با مسيحيان گفت وگو كنيم. اصلا از نظر من عيسي مسيح بزرگ ترين قهرمان جهان است. اما چپي ها و سكولارها هميشه از ما چهره اي متعصب و ضدمسلمان و ضدمسيحي ترسيم مي كنند.» نقطه قوت سازمان ارشد آر. اس. اس كه هم اكنون به بالاترين رده هاي دولت هند رسيده، در حكومتداري در كشور پر هرج ومرجي مانند هند است. كريستوف جفرلت، انديشمند فرانسوي و كارشناس برجسته ناسيوناليسم هندو عقيده دارد ماموريت آر. اس. اس «شكل دادن جامعه، حفظ، اصلاح و سرانجام حل شدن در آن است، به گونه اي كه جامعه نيز به يك سازمان آر. اس. اس در اندازه بزرگ تر تبديل مي شود. » بهارات بوشان، روزنامه نگار معروف هندي با اين ايده موافق است. او مي گويد: «آر. اس. اس تنها سازماني است كه در سطح خرد فعاليت سياسي انجام مي دهد. » اعضاي آر. اس. اس نه تنها بزرگ ترين حزب سياسي هند را رهبري مي كنند بلكه هدايت موسسه هاي آموزشي، واحدهاي بازرگاني، مجمع هاي ادبي و فرقه هاي مذهبي را نيز بر عهده دارند. آنها براي شست وشوي مغزي طبقات پايين جامعه و به ويژه شهروندان ساكن غرب هند تلاش مي كنند.
حجم و تنوع اين تبليغات اصولي قابل توجه است. اعضاي ارشد آر. اس. اس آزمايش هاي هسته اي انجام مي دهند، موضع خصمانه در قبال مسلمانان و پاكستان در پيش مي گيرند و مي كوشند تا ادعاهاي هند مبني بر ابرقدرت بودن را به كرسي بنشانند در حالي كه اعضاي ديگر سرگرم پروژه هاي اجتماعي كوتاه مدت و تقريبا بيهوده هستند.
هنگامي كه ويجي فاتحانه خبر چاپ شده در مجله اش را درباره انحصاري شدن حق امتياز بهره برداري تجاري از ادرار گاو در ايالات متحده به من نشان داد، لحظه اي جا خوردم. او گفت، علم غرب يكي از اعتقادات باستاني هندوها مبني بر تقدس گاو را تاييد كرده است و علاوه بر آن با توجه به اينكه مذهب هندو زودتر اين موضوع را پيش بيني كرده بود، نتيجه مي گيريم كه اين مذهب بر كشف هاي علم مدرن برتري دارد.
سخنان ويجي تنها شعار نبود. من در چهل مايلي شهر ناگپور در يك جنگل ساج، به طور اتفاقي با يك آزمايشگاه تحقيقاتي براي نشان دادن فوايد گوناگون ادرار گاو برخورد كردم. بيشتر گاوها بيرون مشغول چرا بودند ولي تعدادي گوساله در يك كلبه بزرگ نگهداري مي شدند كه به گفته سرپرست آزمايشگاه به تازگي از دست قصابان «نجات» داده شده بودند. در يكي از اتاق هاي آزمايشگاه كه بر روي ديوارهاي سفيدش تصاوير زعفراني رنگ راما نقاشي شده بود، چند جوان عابد هندو كنار لوله ها و پيمانه هاي آزمايشگاهي پر از ادرار گاو ايستاده بودند و مايع مقدس را براي از بين بردن بوي تعفنش تقطير مي كردند تا قابل آشاميدن شود. در اتاقي ديگر زنان روستايي، با ساري هايي به رنگ هاي بسيار تند، روي زمين كنار تپه كوچكي از پودر سفيد نشسته بودند. اين پودرها، پودر شست وشوي دندان بود كه از ادرار گاو درست شده بود. اولين مصرف كنندگان (احتمالاغيرداوطلبانه) فرآورده هاي مختلف توليد شده از ادرار گاو، دانش آموزان ابتدايي فقيري بودند كه در نزديكي آزمايشگاه زندگي مي كردند. اين مدرسه ابتدايي يكي از ۱۳ هزار نهاد آموزشي بود كه توسط هندوهاي ناسيوناليست اداره مي شود. در اتاق هاي كم نور آن، جايي كه دانش آموزان درس مي خوانند، مي خوابند و لباس هاي مندرس شان را از نرده هاي آهني پنجره ها آويزان مي كنند، تصاوير بزرگ و پرزرق و برقي از جنگجويان آزادي بخش هندو نصب شده بود.
بنابر گفته جان دايال، نايب رئيس اتحاديه كاتوليك هاي هند، آر. اس. اس ميليون ها دلار براي تبديل مردم قبيله ها به هندوهاي ناسيوناليست خرج كرده است. دايال كه فعاليت هاي مبلغانه آر. اس. اس را به دقت تحت نظر دارد، ادعا كرد، در كمتر از يك سال آر. اس. اس، يك ميليون نيزه سه سر (به عنوان نماد مذهبي) بين اعضاي سه قبيله در مركز هند توزيع كرده است. بي. ال. بهول استاد علوم سياسي در دانشگاه ناگپور اين نوع اقدامات آر. اس. اس را تاكتيك برهمايي مي داند. او گفت: «آر. اس. اس ديگر نمي تواند جوانان طبقه متوسط را جذب كند. بنابراين آنها اميدوارند بين فقرا به موفقيت دست پيدا كنند ولي ارزش هاي اصولي كه توسط اين سازمان تبليغ مي شوند، از فرهنگ هندوئيسمي گرفته شده كه در پي حفظ جامعه اي طبقاتي است كه برهمايي ها در راس آن قرار دارند. ملت متحد هندويي كه اعضاي آر. اس. اس درباره آن حرف مي زنند، ملتي است كه هندوها، مسيحيان و مسلمانان طبقات پايين حرف زيادي براي گفتن ندارند و تنها برتري اقليت برهمايي را مي پذيرند.
آر. اس. اس در گجرات بيشترين موفقيت را كسب كرده است. در اين ايالت هندوهاي طبقات پايين شست وشوي مغزي داده مي شوند. اينها همان كساني بودند كه به صورت دسته جمعي به رهبري هندوهاي ناسيوناليست طبقه بالا به مسلمانان و مسيحيان حمله كردند. ولي آر. اس. اس در خارج از گجرات طرفداران زيادي ندارد و اين مانع جدي بر سر راه اين سازمان محسوب مي شود. تنها كاري كه آر. اس. اس براي افزايش تعداد حاميانش مي تواند انجام دهد، تحريك تعصبات ضدمسلمان و ضدمسيحي است و با اين كار اميدوار است كه بتواند به اندازه كافي هندوهاي طبقات بالا و متوسط را به خود جذب كند.» شيطاني جلوه دادن دائم مسلمانان و مسيحيان توسط هندوهاي ناسيوناليست غيرضروري است (چرا كه مسيحيان در هند يك اقليت كوچك و پراكنده را تشكيل مي دهند و مسلمانان هم بسيار فقير و فاقد سازماندهي هستند و جرات ندارند كه براي هندوها خطري ايجاد كنند)، ولي اين كار يك پروژه اجتناب ناپذير براي يك ملت هندو است. بي شك تلاش براي اتحاد طبقه پايين و بالاي هندو در يك جبهه واحد عليه مسلمانان و مسيحيان در ايالت گجرات عملي شده است. اشوك سينگال رئيس انجمن جهاني هندو (وي. اچ. پي) كه از اعضاي آر. اس. اس نيز هست، ظاهرا با افتخار مسئوليت تحريك نفرت عليه مسلمانان را مي پذيرد. او قتل عام سال گذشته در گجرات را «موفقيت جامعه هندو» خواند و گفت، ما در آزمايش بالا بردن هوشياري هندوها موفق بوديم و اين كار اكنون در سراسر هند تكرار خواهد شد. اين سخنان ممكن است يك تهديد پوچ باشد، ولي موفقيت بي. جي. پي در انتخابات اخير گجرات كه با ايجاد يك شورش ساختگي به دست آمد، ممكن است، تندروها را تشويق كرده باشد كه به پيروزي در مناطق ديگر به واسطه ايجاد آشوب عليه مسلمانان فكر كنند. نرندرا مودي، نامزد بي .جي. پي هم بايد در انتخابات هيماچال پرادش كه اواخر اين ماه برگزار مي شود، به يك ستاره تبديل شود. هيماچال پرداش ايالتي است كه تا به امروز شاهد كمترين تنش ميان مسلمانان و هندوها بوده است. جان دايال از آن مي ترسد كه ناسيوناليست هاي هندو مسيحيان را نيز نشانه بروند. او به من گفت: «آنها (مسيحيان) هرگز تا اين حد نمي ترسيدند. از زماني كه بي. جي. پي به قدرت رسيده، من در انتظار بدترين حوادث بوده ام و من فكر مي كنم، ممكن است هنوز از اين بدتر هم در آينده وجود داشته باشد. »
* پانكاژ ميشرا، نويسنده رمان است و هم اكنون در حال نگارش كتابي درباره بودا است.
منبع: نيويورك تايمز