شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۱ - شماره ۳۰۰۵- March, 15, 2003
ايران و معارضان عراقي در گفت وگو با «احمد چلبي»
سياست مستقل
ما دوست و همسايه ايران و نيز دوست آمريكا هستيم. رفتار ما با هر دو كشور بسيار شفاف است و به هيچ وجه در اختلافات ميان دو كشور دخالت نمي كنيم
آمريكا بر اساس منافع خود عمل مي كند نه آنچه كه معارضين عراقي خواستار آن هستند
عكس: رضا معطريان
004520.jpg

گروه ايران ـ هنگامه شهيدي: «احمد چلبي» پنجاه و هفت ساله معارضي از يك خانواده متمول عراقي است. «چلبي» در سال ۱۹۴۵ در عراق به دنيا آمد و در سال ۱۹۵۸ در سن سيزده سالگي پس از سرنگوني «ملك فيصل دوم» همراه با خانواده اش از عراق متواري شد. او در جواني به تحصيل در دانشگاه هاي آمريكا پرداخت و به درجه استادي در رشته رياضيات دست يافت. «چلبي» در ساليان گذشته همواره ميان «لندن» و «واشنگتن» در حال سفر بوده و اكثر عمر خود را در خارج از عراق سپري كرده است. از اين رو مخالفانش معتقدند كه از محبوبيت زيادي در داخل عراق برخوردار نيست اما به رغم اين مسائل در سال ۱۹۹۲ ميلادي «چلبي» توانست ورود تعدادي از جنبش ها و احزاب معارض عراقي از جمله شيعيان، كردها و اهل سنت را به «كنگره ملي عراق» محقق سازد. او در سال ۱۹۹۳ با حمايت سازمان اطلاعات مركزي آمريكا «CIA » به كردستان عراق رفت و دو سال بعد حمله اي را بر ضد رژيم عراق ترتيب داد اما اين عمليات شكست خورد و CIA از ادامه آن منصرف شد. با اين وجود روابط چلبي و تماس هاي وي سهم بسزايي در قرار گرفتن موضوع تغيير رژيم عراق در چارچوب اهداف دولت دموكرات آمريكا به رياست «بيل كلينتون» در سال ۱۹۹۸ داشت و اين در حالي بود كه دولت «كلينتون» تمايلي به مداخله نظامي در عراق نداشت. «چلبي» سابقا يك بانكدار و بازرگان بوده است و بانك «بترا» كه او در سال ۱۹۹۶ آن را تاسيس كرده بود در سال ۱۹۹۹ ورشكست شد. او همچنين در سال ۱۹۹۹ به اتهام كلاهبرداري و سوء استفاده از سوي دادگاه نظامي اردن به ده سال زندان محكوم شد. «چلبي» در اين باره مي گويد كه وي قرباني توطئه اي از سوي «صدام حسين» كه در آن زمان روابط خوبي با رژيم اردن داشت و «محمد سعيد نابلسي» رئيس وقت بانك مركزي اردن شده است. او اكنون مدير شركت «كارو-تك» است كه به بانك ها و موسسات مالي برنامه هاي رايانه اي مي فروشند.
«احمد چلبي» تاكنون بارها و بارها مورد انتقاد قرار گرفته است زيرا از مبلغ صد ميليون دلاري كه «واشنگتن» در سال ۱۹۹۸ براي «كنگره ملي عراق» اختصاص داد، مقدار بسيار اندكي به اين كنگره رسيد. در اين ميان برخي گروه هاي معارض بر اين باورند كه او از كنگره ملي به منظور تحقق اهداف شخصي خود استفاده مي كند. «چلبي» از جمله معارضان كرد است كه مورد تاييد گسترده جناح بازها (تندروها) و وزارت دفاع آمريكا قرار دارد. يكي از معروفترين طرفداران «چلبي»، «ريچارد بيرل» عضو سابق دولت «رونالد ريگان» و يكي از نزديكان «دونالد رامسفلد» وزير دفاع فعلي آمريكاست. او همچنين از حمايت قوي «سام برانبارك» سناتور جمهوريخواه و عضو كميته امور خارجه مجلس سنا برخوردار است. با اين حال به رغم تمام اين احوال هنوز هم از معروفترين معارضين عراقي در «واشنگتن» است. عده اي مي گويند «چلبي» مي خواهد «كرزاي» عراق باشد اما خودش اين امر را تكذيب و تاكيد مي كند كه ماموريتش با رفتن صدام و استقرار دموكراسي در عراق پايان مي يابد.
•••
• آقاي چلبي در آخرين ديدار با شما پيش از برگزاري «كنفرانس معارضين عراقي در لندن» در فرودگاه مهرآباد شنيدم در آن روزهايي كه شما به همراه «بارزاني» و «حكيم» در تهران حضور داشتيد و نشست هايي در جهت هماهنگي ميان شما برگزار مي شد آقاي حكيم حاضر به عكس گرفتن با شما نشد. آيا ميان شما و ايشان اختلاف نظري بروز كرده بود؟
به هيچ وجه چنين نبود. ما عكس گرفتيم و در سايت اينترنتي نيز انتشار يافت...
004545.jpg

•اما طبق اطلاع من زماني كه شما كنار هم قرار گرفتيد ايشان از عكس گرفتن امتناع كرد و خود من با شنيدن اين خبر گمان كردم پيش از برگزاري اجلاس لندن اختلافاتي ميان شما و آقاي حكيم ايجاد شده است. بگذريم؛ سوال بعدي را با كنفرانس لندن آغاز مي كنم. در كنفرانس لندن شاهد دخالت هاي آمريكا از طريق «زلماي خليل زاد» بوديم. آيا آمريكايي ها مي خواستند نقشي را در كميته پيگيري معارضين عراقي ايفا كنند؟
حضور دكتر خليل زاد در آن اجلاس يك اقدام عادي و طبيعي بود و او به هيچ وجه پيشنهادي ارائه نكرد و حتي ديدگاه هايي كه وي مطرح كرد پذيرفته نشد. اين كنفرانس مربوط به عراق بوده و افراد شركت كننده در آن از آزادي عمل كامل برخوردار بودند و حتي با وجود اينكه دكتر خليل زاد در اين اجلاس حضور داشت در اين كنفرانس هيچگونه اقدامي كه اين آزادي را مختل كند صورت نگرفت. البته آنها دوستان ما هستند و اگر نماينده اي هم از جمهوري اسلامي ايران در اين اجلاس شركت مي كرد، از او استقبال مي كرديم و با ايشان تبادل نظر مي كرديم...
•در كنفرانس لندن شانزده گروه از معارضين شركت داشتند، مي خواهم بدانم آيا آنها نمايندگان كل جامعه عراق هستند يا افراد و گروه هاي ديگري وجود دارند كه در اين كنفرانس دخالت داده نشدند؟
البته برخي گروه ها در اين كنفرانس شركت نداشتند اما اكثريت قاطع گروه هاي سياسي عراق نمايندگان خود را به اين اجلاس اعزام كرده بودند...
•اما براي معاودين عراقي كه در ايران حضور دارند و بسياري از آنها افراد سرشناس و ثروتمند عراقي هستند هيچ نقشي در آينده عراق در نظر گرفته نشده است...
نه اين طور نيست؛ دست كم ششصدهزار تبعه عراقي در ايران حضور دارند و من امروز آمده ام تا با آنها ديدار و گفت وگو كنم و به طور حتم به عنوان اتباع عراقي نقشي خواهند داشت و حقوق آنهايي كه مورد تجاوز قرار گرفته اند و دارايي هاي آنان مصادره شده است به آنان بازگردانده خواهد شد و از حقوق كامل خود به عنوان اتباع عراق بهره مند مي شوند...
• ظاهرا آمريكا براي اينكه كنفرانس شكست خورده «لندن» را احيا كند و بر ناكامي خود سرپوش بگذارد قصد برپايي اجلاس «صلاح الدين» را داشت...
اما اجلاس لندن بسيار موفق بود...
• پس تصميم گيري براي تشكيل اين اجلاس در «صلاح الدين» به چه دليل بود؟
آنچه كه در اجلاس لندن به وقوع پيوست اين بود كه معارضين مجموعه اي از تصميمات را اتخاذ كردند و يك هيات پيگيري و هماهنگي تعيين كردند كه در صلاح الدين (شمال عراق) تشكيل جلسه داد. اينكه اجلاس ديگري در صلاح الدين برگزار شود به اين علت بود كه وظايف اين هيأت با وظايف كنگره ملي عراق در اختلاف بود و اين هيات وظايف خاصي بر عهده داشت كه بايد به انجام مي رساند...
• گفته مي شود چند تن از معارضين عراقي از جمله شما و «سعدالعبيدي» پيش از برگزاري همايش معارضان عراقي در لندن به آمريكا تعهد داده اند كه اگر از پي سرنگوني صدام به قدرت برسند چهار هدف مهم را محقق خواهند كرد. اسكان چهار ميليون فلسطيني در مناطق مختلف عراق، برقراري روابط كامل با رژيم صهيونيستي، هماهنگي كامل با آمريكا در موضع گيري هاي منطقه اي و به رسميت شناخته شدن كشور فلسطين در چارچوب طرح هاي اسرائيل و آمريكا ظرف دو سال...
به هيچ وجه صحت ندارد. اين موضوعات بي پايه و اساس و از سر خيالبافي شايعه پراكنان است...
• موضع شخص شما درخصوص اسرائيل چيست؟
اسرائيل كشوري است كه از سوي ديگر كشورهاي جهان مورد شناسايي قرار گرفته است و در سازمان ملل متحد عضويت دارد. اسرائيل قرارداد صلح را با «مصر» و «اردن» امضا و با چند كشور عربي سفير مبادله كرده است. اين كشور با تركيه روابط ديپلماتيك دارد و با ديگر كشورهاي عربي نيز روابطي را برقرار نموده است. به جز اينها اسرائيل در حال گفت وگو با حكومت خودگردان فلسطين است. اسرائيل يك كشور است و گفت وگوي فلسطيني ها با اسرائيل نبايد بر اساس انديشه ماندن اسرائيل باشد بلكه گفت وگوهاي آنان درباره صدها كيلومتر زمين است.
• آيا دولت آينده عراق رابطه با اسرائيل را مدنظر دارد؟
اين مسئله به حكومت آينده عراق ارتباط دارد و من نمي توانم از طرف حكومت آينده عراق در اين باره سخن بگويم...
• عقيده شخصي شما چيست؟
من معتقدم به سود عراق خواهد بود كه به طور اصولي بر اساس رضايت فلسطيني ها و اعراب با اسرائيل رفتار كند...
• دوباره به اجلاس لندن برگرديم؛ در جريان اين نشست معارضين عراقي فشارهاي مختلفي از سوي كشورهاي عربي و اروپايي براي تغيير پيش نويس و تغيير كميته انتقالي پشت سر گذاشتند. معارضين چگونه با اين فشارها مقابله كردند؟
فشاري بر روي ما نبود. كاش شما در اجلاس لندن مي بوديد تا مطمئن مي شديد برخي از اين شايعات صحت ندارد...
• فكر نمي كنيد اين شايعات به اين دليل باشد كه كنفرانس پشت درهاي بسته برگزار شد؟
در هيچ كنفرانسي در اين سطح همه موضوعات با تمامي شركت كنندگان و نمايندگان رسانه هاي گروهي عنوان نمي شود...
004555.jpg

• آيا معارضين عراقي با آمريكايي ها خط مشي مشتركي دارند؟
معارضين عراقي از آزادي عمل سياسي برخوردار هستند و آنان نمايندگان خود را مطابق خواست و ميل خود برمي گزينند. آمريكا داراي انديشه هايي بود كه اميدوار بود در اجلاس لندن آنها را به تحقق برساند اما به برخي از آنها دست نيافت. به هر حال آمريكا از بعضي مسائل راضي و از برخي مسائل ديگر ناراضي بود كه اين موضوع بر اثر عملكرد آزادانه معارضين عراقي طبيعي است و ما كوشش مي كنيم به عنوان اتباع عراق با طرف هايمان به گونه اي رفتار كنيم كه منافع ما و آنان مورد توجه قرار گيرد اما هيچ دستورالعملي را از هيچ كس نمي پذيريم...
• براي حمله آمريكا به عراق چه شروطي را تعيين كرده ايد؟
ما سه شرط داريم. استقلال، حفظ تماميت ارضي و ثبات حاكميت در عراق. اينها شرايط و آرمان هاي ماست و براي تحقق آن كوشش خواهيم كرد...
•در مورد حضور آمريكايي ها در كشورتان پس از تغيير رژيم آيا توافقاتي حاصل شده است؟
ما اكنون مسئله چگونگي اقدام و عملكرد پس از فروپاشي صدام را مورد بررسي قرار مي دهيم. در آمريكا ديدگاهي وجود دارد كه از عقيده ما براي تشكيل حكومت موقت پشتيباني مي كند. البته ديدگاه ديگري هم در آن كشور وجود دارد كه طرفدار احداث حكومت نظامي آمريكا به صورت مستقيم در عراق است...
• آيا شما با اين ديدگاه موافقيد؟
به هيچ وجه؛ اين ديدگاه از نظر ما مطرود است و با آن مخالف هستيم و سعي داريم آمريكاييان را قانع كنيم كه اين ديدگاه به سود عراق و آينده روابط كشور ما با آمريكا نيست...
• پس ديدگاه شما چيست؟
ما عقيده داريم كه عراقي ها بايد هميشه از حق حاكميت خود در كشورشان برخوردار باشند و هم اكنون سرگرم بررسي جدي اين موضوع با آمريكاييان هستيم و اميدواريم طرفداري كشورهاي منطقه از برپايي حكومت موقت عراق در خاك اين كشور را به دست آوريم تا مسئوليت هاي خود را به دست گرفته و با تهيه پيش نويس قانون اساسي آن را به رفراندوم گذاشته و انتخاباتي را براي تشكيل يك حكومت پايدار برگزار كنيم...
• آيا صدام بر اساس منافع كشور عراق رفتار خواهد كرد؟
مسلما خير؛ او عراق را به سوي جنگ و نابودي مي كشاند...
• در صورتي كه جنگي محقق گردد آيا شيعيان عراقي حاضرند زير پوشش كماندوهاي آمريكايي عليه صدام بجنگند؟
شيعيان عراقي مايل به سرنگوني رژيم صدام هستند و براي تحقق اين آرمان فعاليت مي كنند. آنها با تمام نيرو و توان براي سرنگوني رژيم صدام كوشش مي كنند. صدام آنان را آواره كرده، به قتل رسانده، بسياري از آنها را ربوده و دارايي هايشان را مصادره كرده است بنابراين طبيعي است كه حاضر باشند به هر شيوه اي صدام را سرنگون كنند...
•فكر نمي كنيد كه گروه هاي مختلف معارض عراقي بايد در شرايطي كه افكار عمومي جهان و سازمان ملل عليه صدام بسيج شده اند از فرصت استفاده كرده و تمام تلاش خود را براي حفظ منافع و آينده مردم عراق به كار گيرند؟
حق با شماست؛ اين يك هدف اساسي براي ماست. آمريكا بر اساس منافع خود عمل مي كند نه بر اساس آنچه كه معارضين عراقي خواستار آن هستند. اين بدان معني است كه آمريكا منافع خود را به اجرا خواهد گذاشت و نه آنكه همه خواسته هاي معارضين عراقي را در نظر بگيرد اما در عين حال معارضين عراقي توانستند تضمين هايي را كه حكومت آمريكا به كنگره اين كشور درباره عراق تقديم كرده به دست آورند و اين مهمترين تضمين به شمار مي آيد. آمريكاييان براي برپايي رژيم دموكراتيك در عراق كمك خواهند كرد و ديكتاتوري را جانشين ديكتاتور نخواهند كرد. اين سياست «پرزيدنت بوش» رئيس جمهور آمريكاست و اين پيام از سوي بوش به اطلاع گروهي از معارضين عراقي رسيده است كه با وي ديدار كرده اند...
•آيا مي توانيد درباره منافع عراق و حفظ استقلال و تماميت ارضي اين كشور به توافق دست يابيد؟
بله؛ همچنين ما مي توانيم از يك سياست مستقل براي برقراري روابط حسنه با تمامي همسايگان عراق به ويژه با جمهوري اسلامي ايران پيروي كنيم...
•واقعا فكر مي كنيد اين مسائل تحقق خواهد يافت؟
بله؛ حتما، چرا كه نه. مردم عراق ثابت كرده اند كه نبايد ناديده گرفته شوند و انديشه هاي آنان بايد محترم شمرده شود و مردم عراق سال هاست اين واقعيت را به اثبات رسانده اند...
• اما آمريكا به حاكميت يك دولت انتقالي يا دموكراتيك در عراق عقيده ندارد بلكه مي خواهد تحت پوشش هاي جذاب به هدف اصلي خود كه ايجاد يك حكومت دست نشانده و تسلط بر منابع نفتي عراق است دست يابد...
سخن از سيطره آمريكا بر ثروت نفتي عراق يك مسئله بسيار عجيب است چون عراق توليدكننده نفت است و بايد آن را به فروش برساند. چگونه آمريكا بر منابع نفتي تسلط مي يابد؟ يعني آمريكا بدون پرداخت بهاي نفت آن را از عراق بيرون ببرد؟ آمريكا قيمت جهاني نفت براي نفت عراق را پرداخت خواهد كرد بدون آنكه از اين مسئله سوء استفاده كند. آمريكا خريدار نفت و عراق فروشنده آن به بهاي جهاني است و اين مسئله مهمي است...
• پس به عقيده شما توجه آمريكا به نفت عراق براي بهاي آن نيست بلكه به هدف تامين خواسته آمريكا از صادرات نفتي عراق است...
دقيقا؛ عراق نيازمند فروش مقادير فراواني از نفت خود براي تامين بودجه بازسازي است پس در اين زمينه همسويي منافع وجود دارد. همچنين ارتباطات عراق در سازمان كشورهاي صادركننده نفت، «اوپك»، و رفتارهايي براي حفظ منافع ديگر توليدكنندگان سرنوشت اين مسئله را مشخص خواهد كرد...
• استراتژي جديد آمريكا در عراق چيست؟
به عقيده من و همچنانكه آمريكا سياست خود درباره عراق را تعيين مي كند و همچنانكه پرزيدنت بوش گفت قانون او آزادسازي عراق است آمريكا به مردم عراق كمك خواهد كرد تا رژيم صدام را سرنگون كنند و به آنها كمك خواهد كرد كه يك رژيم دموكراتيك در عراق برپا دارند. از ديدگاه من و مردم عراق نشست تركيه نشستي سودمند بود. اين اجلاس ظلم و ستم صدام در مورد مردم عراق را پذيرفت و از صدام خواستار آشتي ملي شد كه البته صدام چنين نخواهد كرد و آنچه را كه صدام از اين اجلاس اميدوار بود تحقق نيافت...
•«كنگره ملي عراق»، «مجلس اعلاي انقلاب اسلامي» براي مقابله با تجزيه طلبي كردها با يكديگر چگونه همكاري خواهند كرد؟
كردها در اجلاس «لندن» به آنچه كه در كنفرانس «صلاح الدين» در ده سال پيش به تصويب رسيده بود پايبند بودند و گمان نمي كنم درباره آنچه كردها بدان دست يافته اند تغيير نظري پديد آيد. ما بايد هميشه اتفاق نظر داشته باشيم كه فرمول هاي ارائه شده توصيه هايي است كه مطرح شده و فرمول نهايي در قانون اساسي مطرح خواهد شد و براي تمامي مردم عراق به راي گذاشته مي شود...
• به تازگي در بين دستگاه هاي دولتي آمريكا و انگليس و فرانسه گفته مي شود كه «واشنگتن»، ژنرال «نجيب الصالحي» را به عنوان معارض عراقي كه در آمريكا پناهنده شده و اكنون در ايالت «كاروليناي شمالي» اقامت دارد به عنوان رهبر آينده عراق انتخاب كرده است آيا اين موضوع صحت دارد؟
مردم عراق به هيچ وجه به يك رژيم نظامي و ديكتاتوري ديگر تن در نخواهند داد. «پرزيدنت بوش» به معارضين عراقي و به دكتر كنعان مكيه اطلاع داده است كه سياست او در عراق مبتني بر اصل جايگزين كردن يك ديكتاتور به جاي ديكتاتور ديگر نيست بلكه برقراري رژيم دموكراتيك است...
• ولي گفته مي شود كه «خليل زاد» به عنوان نماينده «كاخ سفيد» نزد معارضين عراقي در تلاش است كه توافقي ميان آنها از جمله «حزب دعوت اسلامي»، «حزب سوسياليست»، «جنبش وفاق ملي»، «جنبش سلطنت طلب» براي موافقت با رهبري «ژنرال الصالحي» ايجاد كند...
خير اينگونه نيست. آمريكا رهبر و فرمانده اي را به عراق تحميل نخواهد كرد. مسئله اين است كه بعضي از مقامات آمريكايي خواستار تحقق اين موضوع در عراق هستند كه يك ژنرال آمريكايي مسئوليت دولت آينده را بر عهده گيرد اما اين موضوع به سود منافع عراق و آمريكا و روابط آينده عراق و آمريكا نيست...
• آيا فدراليسم و دموكراسي الگوي مورد قبول همه گروه هاي مخالف رژيم بغداد است؟
بله.
• يعني همان طرح فدرالي نشست معارضين در سال ۱۹۹۲ در شهر «صلاح الدين»؟ اما بر سر نحوه اجراي فدراليسم ميان معارضين اختلاف نظرهايي وجود دارد...
بله، البته اختلاف ديدگاه هايي درباره رژيم فدراتيو در عراق وجود دارد و ما خواستار يك فدراسيون براساس اصول جغرافيايي در عراق هستيم و عده اي ديگر خواستار فدراسيون قومي هستند كه به عقيده من اين روش اشتباه است و دردسرهايي را در آينده برايمان به وجود خواهد آورد...
•ودرواقع شما خواهان يك نظام ايالتي هستيد بر اساس جغرافيا و نه قوميت...
همين طور است...
•معارضين نقشه و اسناد مهمي در خصوص فعاليت هاي رژيم عراق در زمينه سلاح هاي كشتارجمعي دارند آيا اين اسناد را در اختيار سازمان ملل قرار داده ايد؟
چنين اقدامي را هنوز انجام نداده ايم اما مي دانيم كه صدام سلاح هايي را پنهان كرده است و اطلاعاتي درباره بسياري از مسائل مربوط به رژيم از جمله سلاح هاي كشتارجمعي در اختيار داريم. اين مسئله پيچيده اي است و تنها در انبارهاي تسليحاتي خلاصه نمي شود بلكه رژيم صدام به صورت بسيار جدي به صنعت سلاح هاي كشتارجمعي پيوند دارد و صدام اين سلاح ها را كنار نخواهد گذارد و در نتيجه براي مردم عراق و منطقه فاجعه به دنبال خواهد داشت. صدام سلاح هاي شيميايي را عليه نيروهاي ايراني و مردم ايران به كار گرفت و شما هم اكنون بيش از سي هزار زخمي شيميايي داريد كه آنان و فرزندانشان از اين واقعه رنج مي برند...
• «كنگره ملي» خواهان تشكيل يك حكومت در تبعيد است يا ايجاد يك دولت موقت در داخل عراق؟
حكومت در تبعيد خوب نيست. ما به هيچ وجه در انديشه تشكيل حكومت در تبعيد نيستيم چون زيان آور است و سودمند نخواهد بود. ما سعي خواهيم كرد يك حكومت انتقالي در خاك عراق و در آغاز عمليات آزادسازي برقرار كنيم و اين هدف اساسي ماست...
• نحوه برخورد شما با برخي عناصر وفادار به رژيم صدام در نهادهايي مانند سازمان امنيت كشور و گارد ويژه رياست جمهوري چگونه خواهد بود؟
هدف ما بازسازي نيروهاي مسلح عراق و تشكيل ارتش ملي عراق است كه وظيفه دفاع از كشور را به عهده داشته باشد. به عقيده ما سازمان هاي امنيتي ويژه صدام بايد منحل شود...
• گفته مي شد شما در اين سفر پيام هايي را از سوي آمريكايي ها براي سران «تهران» آورده ايد همانطور كه در سفر قبلي نيز حامل پيامي بوديد...
ميان سياست هاي ايالات متحده آمريكا و جمهوري اسلامي ايران در بسياري از زمينه ها اختلاف وجوددارد. ما دوست و همسايه ايران و نيز دوست آمريكا هستيم. رفتار ما با هر دو كشور بسيار شفاف است و به هيچ وجه در اختلافات ميان دو كشور دخالت نمي كنيم و عقيده داريم منافع هر دو كشور با منافع ملت عراق در سرنگوني صدام و برقراري رژيم دموكراتيك همسو است...
• آمريكا در پيامي كه از سوي «جلال طالباني» منتقل شد گفته بود كه به زعم انتقاد از سياست هاي «تهران» آماده است تا با ما درباره آينده عراق گفت وگو كند. به عقيده شما محورهاي اين گفت وگو چه مي تواند باشد؟
آمريكا به هدف منافع ويژه خود دست به اقداماتي مي زند ولي ما عقيده داريم كه اقدام آمريكا در كمك به ما براي سرنگون كردن رژيم صدام به نفع مردم عراق است...
•نگراني هاي ايران در خصوص اين حمله و حضور نظامي آمريكا در منطقه چگونه برطرف خواهد شد؟
«تهران» حق دارد نگران باشد اما من فكر مي كنم مسئولان جمهوري اسلامي ايران بسيار حكيم هستند و خود مي دانند چگونه با اين نگراني ها معامله كنند...
•دوباره به بحث آزادسازي عراق برمي گرديم. فكر مي كنيد نيروهاي مردمي عراق در اين آزادسازي حضور يابند؟
بله. مسلما. آنها نيز چون نيروهاي سياسي مخالف صدام سي و پنج سال است كه در حال پيكار با او هستند و تاكنون نتوانسته اند رژيم صدام را سرنگون كنند اما صدام هم نتوانسته است معارضين را سركوب كند. جايگاه صدام در رژيم به علت پشتيباني و كمك غرب از او در دوران هاي قبل تقويت شد و مردم عراق اكنون براي غلبه بر صدام به كمك نياز دارند...
• پس همه گروه هاي معارض و مردمي عراق براي زلزله نظامي و همراهي با آمريكا آماده اند...
به عقيده من مسئله ساده تر از اينها خواهد بود. به گمان من آمريكا از طريق نيروهاي مسلح اقدام به تغيير رژيم در عراق خواهد كرد و معارضين و مردم عراق هم به آنها ياري خواهند رساند...
• خشم بازرسان تسليحاتي چه زمان بر سر صدام فرود خواهد آمد؟
صدام از يك سيستم كامل براي مخفي كردن اسلحه برخوردار است و تعداد بازرسان تسليحاتي عراق تنها هشتاد تن است. صدام همچنان سلاح هاي شيميايي و بيولوژيكي در اختيار دارد و سيستم كامل تسليحاتي خود را پنهان كرده است. مسلما بازرسان نخواهند توانست تمام حقايق را كشف كنند اما آنها به هر حال به مسائلي دست خواهند يافت كه با آن دروغ گويي صدام را به اثبات برسانند
• از هم اكنون مي توان بوي باروت را استشمام كرد. آيا زمان دقيق وقوع جنگ را مي دانيد؟
من نمي دانم؛ ساعت شني حمله بر روي ميز پرزيدنت بوش است و تنها اوست كه مي داند چه زماني مارش جنگ را خواهد نواخت اما به يقين مي دانم كه اين آواز دور نيست...
• فكر مي كنيد آمريكا منتظر تصميم سازمان ملل مي ماند يا اينكه يك طرفه براي جنگ اقدام خواهد كرد؟
من فكر نمي كنم كه آمريكا منتظر قطعنامه ديگري از سوي سازمان ملل باقي بماند...
• آيا براي تأمين امنيت غيرنظاميان عراقي با آمريكايي ها رايزني كرده ايد؟
جنگ هميشه مصيبت بار است. ما تلاش مي كنيم تا حداقل ضرر به غيرنظاميان وارد شود و اين نكته را به آمريكايي ها نيز گوشزد كرده ايم و آنها گفته اند تلاش خواهند كرد تا حداقل آسيب به غيرنظاميان وارد شود...
• شما و ساير معارضين عراقي تا زمان حمله آمريكا به عراق در كردستان مستقر هستيد، آيا اين احتمال وجود دارد كه «صدام حسين» اقدام به مقابله شيميايي كند؟
صدام اگر بتواند از اين كار كوتاهي نخواهد كرد و من اين احتمال را بعيد نمي دانم...
•ودر آن صورت آمريكا چه خواهد كرد؟
آنها ماسك و وسايل مقابله با حمله شيميايي را به كردستان خواهند فرستاد. ما از مقامات جمهوري اسلامي ايران نيز خواسته ايم كه اين امكانات را در اختيار مردم عراق قرار دهند...
پاسخي هم گرفتيد؟
هنوز نه.

نگاه اول
ايده ايران آينده معارضان
004560.jpg
فرشاد محمودي
آخرين گروه تجسس ايراني كه در جبهه هاي سابق ايران و عراق در نواحي مرزي به دنبال پيكرهاي سربازان ايراني بودند، با بالا گرفتن احتمال حمله آمريكا به عراق خاك اين كشور را ترك كرده اند. سفر زائران ايراني به شهرهاي مذهبي عراق نيز با بحراني تر شدن وضع منطقه متوقف شده است و اين همه نشان مي دهد كه اگر قرار است ايران سياست بي طرفي «فعال» را قبل از حمله به ثمر برساند زمان زيادي در پيش نيست. شايد به همين دلايل بود كه وزير امور خارجه پنجاه و هشت ساله ايران، هفته گذشته در جلسه اي در تهران پيشنهاد يك همه پرسي را در عراق براي تعيين حكومت آينده اين سرزمين مطرح كرد.
ايده ايران كه يكي از جزئيات مستتر آن حضور معارضين عراقي در رفراندوم است بيش از آنكه به شفاف تر شدن ديپلماسي ايران بينجامد، تحرك سياست خارجي جمهوري اسلامي را در هفته هاي پاياني سال نشان مي دهد و تأكيد كمال خرازي را به ياد مي آورد كه گفته بود بي طرفي فعال به معناي بي تفاوتي نيست.
ايران از حدود بيست و پنج سال پيش ميزبان آيت الله محمدباقر حكيم رئيس مجلس شيعيان عراق و خانواده او است كه از مهم ترين گروه هاي معارض عراقي هستند.
در واقع سياست ايران در طول اين بيست و پنج سال سياستي است كه هدف آن حمايت از شيعيان در كادر رهبري عراق پس از صدام است. اين انتظار ربع قرني براي برچيده شدن حكومت صدام امروز نزديك تر از هميشه به نظر مي رسد هرچند كه تهران از سقوط صدام به دست ساكنان كاخ سفيد خشنود نيست اما بايد از اين رهگذر انتظار بيست و پنج ساله را برآورده كرد. ايده همه پرسي در عراق در واقع خواست واقعي جمهوري اسلامي را نشان مي دهد: رفتن صدام به دست مردم عراق و در مرحله بعد قدرت گرفتن معارضين شيعه.
گرچه به نظر مي رسد قسمت اول خواسته ايران كه همه پرسي باشد در شرايط نظامي و فضاي جنگي منطقه صورت عملي به خود نخواهد گرفت اما حضور معارضين حقي است كه كاخ سفيد حتي با برپا كردن حكومت نظامي موقت، دست آخر نمي تواند آن را يكسره ناديده بگيرد.
اگر به كارنامه دستگاه ديپلماسي ايران در سال هشتادويك نظر كنيم، درمي يابيم كه اين سال، سال رايزني معارضان عراقي در تهران بود.
حضور پي درپي بارزاني، طالباني، چلبي، مكيه، البياتي، خويي و... در تهران و رايزني آنها با آيت الله حكيم و بعضا مقامات جمهوري اسلامي نشان از حمايت ايران از معارضيني داشت كه با سياست هاي جديد آمريكا خود را از سهم تاريخي شان دور مي بينند.
در واقع بي تفاوت نبودن ايران در قبال حمله آمريكا به عراق در همين نكته نهفته است. اگر قرار است كه دوستان انگلستان با سياست هاي آمريكا براي حمله به عراق هماهنگ شوند و در قبال آن از درآمدهاي نفتي و قراردادهاي تجاري آينده عراق سهمي بگيرند و اگر قرار است كه مخالفت فرانسه، آلمان، روسيه و چين درآمدهاي فعلي اين كشور از عراق را تضمين كند چرا كه ايران كه طي يك نبرد نابرابر ۸ ساله با همسايه خود رنج ها ديده و مرارت ها كشيده به دنبال منافع ملي خود در بحران عراق نباشد.
قدرت گرفتن شيعياني كه سال ها در دوره اختناق و ديكتاتوري صدام و گلوله باران شهرهاي ايران ميهمان ما بودند مي تواند خيال تهران را پس از نزديك به نيم قرن از جانب مرزهاي غربي آسوده كند.
ايالات متحده اينك خواستار بركناري صدام به زور نظامي است، كسي از رفتن او اشك نخواهد ريخت اما اين بدعتي است كه مي تواند در آينده نه چندان دور گريبانگير كشورهاي منطقه شود.
ايده رفراندوم در عراق كه از سوي ايران مطرح شده است گرچه استقبال رهبران كشورهاي كوچك و بزرگ منطقه را در پي نداشته و دستيابي به آن بسيار سخت به نظر مي رسد اما به غير از نشان دادن چهره صلح طلب ايران موضع معارضين را تقويت مي كند.
اگر قرار است تا پيش از جنگ سياست بي طرف ايران «فعال»تر شود، چاره اي نيست جز آنكه با ارائه چنين طرح هايي هدف هايمان را پيگيري كنيم.
اشكال كار اما اينجاست كه گويي پس از چندي وزارت خارجه هم فراموش مي كند كه چه ايده اي را مطرح كرده است.

ويترين احزاب
عرضه و تقاضاي «راي»
004550.jpg
محمدصادق جنان صفت
احزاب، جمعيت ها و گروه هاي سياسي در بازار انتخابات «تقاضا» كننده و دارندگان حق راي «عرضه»كننده اند. دارندگان حق راي در بازار انتخابات، تنها در صورتي كه تشخيص دهند، تقاضاكنندگان حاضر به پرداخت قيمت واقعي داشته آنهايند تمايل به عرضه راي خود پيدا مي كنند.
عناصر تشكيل دهنده ارزش راي مردم لزوما مادي نيست و به طور مثال مي تواند «احترام» به «شخصيت» راي دهندگان يكي از اجزاي مهم تشكيل دهنده ارزش راي باشد.
بر اساس آمار ارائه شده از سوي مراكز رسمي و غيررسمي در پايتخت كشور - به منظور علامت راهنماي سراسر ايران زمين در آينده - ۸۸ درصد از دارندگان حق راي حاضر به عرضه راي خود نشدند. اين تصميم دارندگان حق راي معنايش اين است كه تشخيص داده اند «تقاضا» كنندگان راي - كه همه احزاب، جناح ها و گروه هاي سياسي سهيم در حاكميت در آن حضور داشتند - توانايي و يا تمايل پرداخت ارزش راي آنها را ندارند. ناتواني احزاب، جمعيت ها و گروه هاي سهيم در حاكميت براي پرداخت قيمت راي مردم چند علت دارد: يكم: آنها اصولا ارزش راي مردم را نمي شناسند و بهايي نازل براي آن تعيين مي كنند. دوم: فضاي عمومي جامعه به گونه اي است كه گروه هاي متقاضي حق راي و شناخت واقعي ارزش جلب آراي مردم، در پرداخت آن ناتوان شده اند. احزاب، جمعيت ها و گروه هاي سياسي متقاضي آراي مردم مي توانستند با تاسيس دفاتر محلي در شهرها و گفت وگو با دارندگان حق راي از ۱۳۶۸ تا پيش از برگزاري انتخابات ارزش حق راي آنها را پاس داشته و به آنها بگويند كه در اين مسير حركت مي كنند. در اين صورت دارندگان حق راي حتما آراي خود را عرضه مي كردند. احزاب، جمعيت ها و گروه هاي سياسي البته مي توانند مدعي شوند كه اين اقدام آنها شدني نبوده و نيست و فضاي عمومي قدرت اين توانايي را از آنها سلب كرده است. هنگامي كه همه گروه ها، احزاب و جمعيت هاي سهيم در حاكميت از دارندگان حق راي مي خواهند آراي خود را - حتي اگر براي رقيب باشد - عرضه كنند و آنها امتناع مي كنند، يك جاي اين روند داد و ستد مي لنگد. مردم هوشيارند و مجموع عقل تك تك آنها بيشتر از يك گروه اندك است.

حاشيه ايران
•ادعاهايي درباره حجاريان
هفته نامه «حريم» در شماره اخير خود ادعا كرد كه «سعيد حجاريان در پي آگاهي اوليه از ميزان افت استقبال مردمي از مدعيان مردمسالاري، دستور داده تا ارقام ويژه آراي مردم تهران را بسيار پايين تر از ميزان واقعي آن اعلام كنند تا شايد ميزان بي اعتنايي مردم به مشاركتي ها كمرنگ جلوه كند.»
• «نه» ۴۵ ميليوني
«اسدالله بادامچيان» عضو ارشد موتلفه اخيرا در يادداشتي پيرامون نتايج انتخابات شوراها گفته است:
«همه ۴۵ ميليون نفر به مدعيان اصلاح طلبي كه اصلاحات آمريكاپسند را شعار مي دادند «نه» گفتند: ۲۵ ميليون با حضورشان و ۲۵ ميليون با عدم حضورشان. كه هم حضور و هم عدم حضور پيام داشت. همه ۴۵ ميليون نفر به تبليغات ميلياردي، آويزهاي پارچه اي گرانقيمت، پوسترهاي چند رنگ گرانبها، بازي هاي روشنفكرمابانه، به خيال هاي خام آنها كه از آمريكا و اروپا آمدند به تصور اينكه خبري شده است! جوان نمايي ها و چهره زيباسازي رايانه اي براي جلب آراي هوسبازان، پول محوري خطرناكي كه اين چند ساله در انتخابات حرف اول را مي زد، به همه اينها و مشابه اينها، مردم راي منفي دادند و آنها را باطل كردند. همه ۴۵ ميليون نفر به آنان كه نظارت استصوابي را در اين انتخابات كنار گذاشتند و به هر شخص و گروه مسئله دار ميدان دادند كه سرپل هاي استراتژيك متعلق به ملتي آزاده و انقلابي و مستقل و پاك را بتوانند در اختيار بگيرند، لبخند زدند و با نهايت آرامي و خونسردي، خيالات خام سكولاريزاسيوني و ملي گرايانه و ليبرال مسلكانه را به باد دادند، نه گفتند؛ به گونه اي كه شوك وارده بر آن حضرات، آنها را به شدت عصباني، آشفته حال و نگران كرد كه در اظهارات پراكنده، متناقض و گاه خنده دار آنها در اين چند روز پس از انتخابات آشكار است.»

• فضاسازي جديد
رسانه هاي غربي از اواسط هفته گذشته بار ديگر فعاليت هاي هسته اي ايران را مورد توجه ويژه اي قرار داده اند در اين باره روزنامه آمريكايي «واشنگتن پست» دوشنبه گذشته در گزارش مفصلي در صفحه نخست خود، برنامه هسته اي ايران را به نقل از منابع آمريكايي بسيار پيشرفته تر از آنچه تاكنون تصور مي شد توصيف كرده است.
اين روزنامه در مقاله خود تحت عنوان «برنامه هسته اي ايران با سرعت پيش مي تازد» نوشت: به دنبال بازديد ماه گذشته مقام هاي سازمان ملل متحد از مجتمع غني سازي اورانيوم در نطنز، مقام هاي آمريكايي پيشرفت ايران در اين زمينه را «غافلگيركننده» و «چشمگير» توصيف كردند و آژانس هاي اطلاعاتي آمريكا مجبور شده اند از تخمين هاي خود داير بر زمان لازم بر دستيابي ايران به سلاح هاي اتمي به شدت بكاهند.
بنا به اين گزارش، بازرسان سازمان ملل در يكي از كارخانه هاي مجتمع نطنز به وجود ۱۶۰ دستگاه سانتريفيوژ پي بردند كه در سال جاري توليد گاز داغ اورانيوم را براي توليد ساخت اتمي آغاز خواهند كرد.
بنا به اين گزارش، همچنين قطعات هزار دستگاه سانتريفيوژ ديگر در يكي ديگر از بناهاي مجتمع نطنز كشف شد كه بخشي از برنامه ساخت مجموعا ۵۰۰۰ دستگاه است. اين دستگاه ها در نهايت در يك كارخانه عظيم غني سازي اورانيوم كه ساخت آن در جريان است فعال خواهند شد.
واشنگتن پست در ادامه ادعاهاي خود نوشت: «زماني كه اين پروژه در سال ۲۰۰۵ تكميل شود، ايران از توانايي توليد مقدار كافي اورانيوم غني شده براي ساخت چند بمب اتمي در سال برخوردار خواهد شد.»
همچنين، چندين شبكه خبري جهاني، هفته نامه تايم و بي. بي. سي نيز مطالب مشابهي را منتشر كرده اند. تحليلگران اين تحرك رسانه اي را فضاسازي تازه اي عليه ايران از سوي كاخ سفيد ارزيابي مي كنند. اين در حالي است كه گفته مي شود مقام هاي آمريكايي تحت تاثير لابي گروه رجوي (منافقين) به پيگيري اين خط تبليغي مي پردازند.
• حدفاصل دو جناح
ضميمه وزين همشهري در تحليل انتخابات شوراي شهر تهران، جايگاه حزب اعتدال و توسعه را در جناح منتقدان اصلاحات ـ (محافظه كاران ـ راست) ـ قرار داده است. در اين باره نكات زير قابل توجه است:
۱- اعتدال و توسعه جايگاه خود را در ميان اصلاح طلبان واقعي مي داند. اصلاح طلبان واقعي، آرمانگرا بوده ولي براي رسيدن به آرمان هاي متعالي، واقعيت هاي اجتماعي را هم مورد توجه قرار مي دهند. حزب اعتدال و توسعه بارها، اصل اعتدال را به معناي ديدن واقعيت هاي اجتماعي تفسير كرده است.
۲- اعتدال و توسعه با تعريف عرفي محافظه كاري هم جزو محافظه كاران به شمار نمي رود. زيرا مواضع حزب در موارد زير با محافظه كاران عرفي مرزبندي داشته است.
الف: دفاع دبيركل حزب از لايحه پيشنهادي دولت جهت افزايش اختيارات رئيس جمهور براي حسن اجراي قانون اساسي.
ب: بيانيه حزب اعتدال و توسعه در نقد حكم صادر شده دادگاه همدان براي آقاي هاشم آقاجري.
ج: درخواست تجديدنظر در احكام بدوي دادگاه ملي مذهبي ها از سوي دبيركل حزب.
د: حمايت دبيركل حزب از كانديداتوري آقاي خاتمي در انتخابات خرداد ۸۰ و...
۳- در ميان هيأت موسس حزب اعتدال و توسعه شخصيت هايي قرار دارند كه فراجناحي بودن آنها به اثبات رسيده است، دكتر نوبخت، دكتر ايرواني، مهندس نعمت زاده، دكتر مجيد قاسمي و مهندس محمود واعظي و...
۴- نگاهي به ليست هاي پيشنهادي حزب اعتدال و توسعه براي انتخابات دوره ششم مجلس و همچنين دومين دوره انتخابات شوراها نشان از فراجناحي بودن آنها دارد. در ضمن حزب اعتدال و توسعه جمعي از افراد آبادگران ايران اسلامي را تنها به خاطر شخصيت حقيقي آنها در ليست خود قرار داده است، زيرا آنها را پس از گفت وگو همسو با سياست هاي خود ديد. در پايان ضمن تشكر از ضميمه وزين همشهري، دفتر سياسي حزب اعتدال و توسعه، جايگاه خود را حدفاصل دو جناح شناخته شده اصلاح طلبان و محافظه كاران مي داند.
غلامعلي دهقان
سخنگوي دفتر سياسي حزب اعتدال و توسعه

ايران
ادبيات
اقتصاد
جهان
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |