لــويي شــــوايتــــزر (Louis Schweitzer)، مدير شركت رنو، نسبت به آينده صنعت خودروسازي خوشبين است. به گفته وي اروپاي شرقي و چين بازارهاي فردا هستند و بيشترين رشد بازار خودرو در اين كشورها خواهد بود. البته او اعتراف مي كند كه «موتوريزه» شدن در مناطق پرجمعيتي نظير چين نيازمند يافتن برخي جواب هاي تكنيكي است و صنعت خودرو هنوز نتوانسته است جواب هاي مذكور را پيدا كند. شوايتزر همچنين به موازات انتقادات دولت كشورش از آمريكا سياست هاي واشنگتن در زمينه محيط زيست را نادرست ارزيابي مي كند.
•••
•آقاي شوايتزر، بحران صنعت خودرو چه قدر طول خواهد كشيد؟
ما شاهد بحران نيستيم. صنعت خودرو هنوز هم در سطح جهان رشد مي كند. بازارهاي ژاپن، اروپا و ايالات متحده اشباع شده اند. اما در درازمدت بازار خودرو همچنان شاهد رشد خواهد بود، زيرا در بسياري از كشورهاي جهان «موتوريزه شدن» تازه آغاز شده است.
• آيا منطقه اي مثل اروپا كه سال گذشته شاهد چهار درصد كاهش بازار بود يك بازار بحراني محسوب نمي شود؟
اگر نظر مرا بخواهيد بايد بگويم كه هنوز هم بازار اروپا خوب است. با وجود كاهش فروش همچنان سطح آن نسبتا بالاست. اروپاي غربي در درازمدت با ثبات باقي مانده و حتي اندك رشدي هم خواهد داشت.
• بازار آمريكا هم با دشواري هاي بزرگي رو به رو شده و روندي نزولي را طي مي كند. در مورد آنجا چه مي گوييد؟
در مورد آمريكا هم بايد بگويم اگر به صورت درازمدت به قضيه نگاه كنيم، بازار آنجا نيز هنوز خوب است.
• اما در آينده رشد از آن نقاط ديگري خواهد بود.
درست است. تنها ۲۰ درصد مردم دنيا صاحب هشتاد درصد خودروهاي جهان هستند. بين ۲۰ درصد فوق ديگر نمي توان فضاي چنداني را براي رشد جست وجو كرد. رشد متعلق به نقاطي نظير اروپاي مركزي، شرق اروپا، چين و يا آمريكاي لاتين خواهد بود.
• در كدام كشورهاي اروپايي بازار خودرو هنوز سيري صعودي دارد؟
در اسپانيا، پرتغال و كمي هم ايتاليا هنوز پتانسيل رشد وجود دارد. لهستان، جمهوري چك، اسلوواكي، اسلووني كه داوطلبان عضويت در اتحاديه اروپا هستند نيز ظرفيت رشد دارند. تركيه هم همين طور.
• به نظر مي رسد صنعت خودروسازي در تمامي زمينه ها دچار مازاد ظرفيت شده است. آيا شما چنين چيزي را قبول داريد؟
عقل سليم انساني مي گويد مازاد ظرفيت وجود دارد. اما من معتقدم كه استفاده از مفهوم مذكور در اين صنعت چندان درست نيست. اتومبيل كالايي با ويژگي هاي فولاد، انرژي برق و يا تراشه رايانه اي نيست. فرد وقتي چنين محصولاتي را مورد استفاده قرار مي دهد مي تواند از ميان عرضه كنندگان مختلف چند تا را برگزيند. اما وضعيت در صنعت خودرو متفاوت است. يك نفر معمولا يك خودرو مثلا يك رنو يا يك مرسدس مي خرد، در اين صنعت تنها توليدكنندگان بزرگ هستند كه چند كارخانه دارند.
• برخي توليدكنندگان تخفيف هاي بالايي را قائل مي شوند تا مشتريان بيشتري به دست آورند. اين موضوع تنها محدود به خودروسازان هم نمي شود. نظرتان در اين مورد چيست؟
تخفيف قائل شدن همواره جزيي از معامله خودرو بوده و من هم آن را طبيعي مي دانم.
• اما به نظر مي رسد اين كار دارد به جاهاي بد و مشكل سازي كشيده مي شود.
پرداخت هاي ما هنوز هم وضعيت مناسبي دارند. رنو به سرمايه هاي ۸/۱۹ درصد سود مي دهد. اين خيلي خوب است. بسياري از صنايع را مي شناسم كه سوددهي آنها كمتر است.
• تا چه مدت ديگري اروپا و آمريكا مهم ترين بازارهاي خودروي جهان باقي خواهند ماند؟
با گسترش اتحاديه اروپا اهميت بازار اروپا بسيار بيشتر از آمريكا مي شود. حداقل تا ۲۰ ، ۳۰ سال آينده هيچ كانديد جديدي را براي جايگزيني اروپا و آمريكا نمي توانم ذكر كنم.
• آيا حتي چين هم نمي تواند به رتبه اول برسد؟
فكر مي كنم حتي تا بيست سال ديگر هم بازار اروپا بزرگ تر از بازار چين باقي خواهد ماند. امروز بازار چين تازه به بزرگي اسپانيا رسيده است. شهرهايي نظير هنگ كنگ يا پكن از هم اكنون به تدريج به وضعيت اشباع مي رسند. اما در روستاها و شهرهاي كوچك چين وضعيت متفاوت است. ولي در آنجا هم مدت هاي زيادي طول خواهد كشيد تا روند «موتوريزه شدن» به شكل كاملي اجرا شود. سوال موجود آن است كه چه زماني ميزان رفاه در چين به اندازه اروپا گسترش خواهد يافت.
• مي توان از حرف هاي شما نتيجه گرفت خودروسازاني كه با سرعت سرسام آور به سرمايه گذاري در چين پرداخته اند خيلي زودتر از آنچه كه بايد عمل كرده اند. آيا واقعا شما فكر مي كنيد كه براي سرمايه گذاري در چين هنوز زود است؟
خير. چين منطقه اي با رشد بالاست. اما بازار خودروي آن تنها محدود به ۵ ميليون دستگاه است در حالي كه اروپا ۲۰ ميليون دستگاه در بازار دارد.
• آيا اصلا صنعت خودروسازي آمادگي آن را پيدا كرده است كه كشور عظيمي مانند چين را موتوريزه كند؟ اگر خودروهاي امروزي در چين توسعه قابل توجهي پيدا كنند جو زمين و محيط زيست به كلي از ميان مي رود؟
مسئله آلودگي محيط زيست در شهرها براي ما ديگر موضوع دشواري نيست. براي اين مسئله راه حل هايي فني پيدا شده است. خودروهاي امروزي محيط زيست را آلوده نمي كنند. مشكلات زيست ـ محيطي اي كه در شهرهايي نظير مكزيك، مانيل يا بانكوك ديده مي شود، ناشي از خودروهاي قديمي است. اتومبيل هاي امروزي آلوده كننده نيستند.
• اما موضوع توليد گاز دي اكسيد كربن توسط موتورهاي متعارف و مشكل پديده گلخانه اي همچنان لاينحل باقي مانده اند. آيا اصلا صنعت خودرو براي چنين مسئله اي پاسخي دارد؟
جواب شما منفي است. ما تنها مي توانيم توليد دي اكسيد كربن را كاهش دهيم. با استفاده از موتورهاي مدرن و بهره برداري بيشتر و بهتر از موتورهاي ديزلي و سلول هاي خورشيدي مي توان به سوي كاهش توليد دي اكسيد كربن حركت كرد.
• آيا واقعا استفاده از سلول هاي سوخت و يا ئيدروژن مي تواند كمك قابل توجهي باشد؟
اساسا نمي توان انتظار داشت كه سلول هاي سوخت بيش از اينها موثر باشند. ئيدروژن خالص بايد ناچارا با مصرف انرژي توليد شود. توليد دي اكسيد كربن همچنان يكي از مشكلات مهم صنعت خودرو باقي خواهد ماند.
•شما چه پيشنهادي در اين زمينه داريد؟
از آنجايي كه بزرگ ترين بازارهاي خودرو تا سال ها بعد همچنان آمريكاي شمالي و اروپا خواهند بود بايد در درجه نخست و پيش از هر اقدام ديگري تلاش شود تا ميزان مصرف سوخت در ايالات متحده كاهش پيدا كند. در اين زمينه اروپا نسبت به آمريكا رشد و پيشرفت بيشتري دارد. البته ما با نوعي پارادوكس روبه رو هستيم، زيرا مي خواهيم كه در ثروتمندترين كشور دنيا، كم مصرف ترين و مقرون به صرفه ترين خودروهاي جهان حركت كنند.
• در ايالات متحده بحث هاي گسترده اي پيرامون بي معني و نادرست بودن استفاده از اتومبيل هاي پرمصرف نظير اتومبيل هاي صحرايي درگرفته است. آيا آمريكا در حال تغيير خط مشي خود در زمينه خودروسازي است؟
من خيلي مطمئن نيستم كه بحث هاي مذكور در ايالات متحده تغيير قابل توجهي را در خط مشي ها پديد بياورند.
• آيا شركت رنو طرح هايي را براي فعاليت مجدد در بازار آمريكا دارد؟
ما در اين زمينه در حال انديشيدن هستيم، اما زودتر از سال ۲۰۱۰ دست به كار نخواهيم شد. ما هم اكنون هم به واسطه فعاليت شركت نيسان از بازار آمريكا سود مي بريم. اساسا يكي از دلايل مشاركت ما در شركت نيسان هم فعاليت هاي آن در آمريكا بود. قبلا خودمان هم مستقيما در آمريكا حضور داشته ايم، اما فعاليتمان موفقيت آميز نبود. چشم انداز بازارمان بسيار بد بود. قبل از آنكه مجددا در آمريكا تلاش خود را آغاز كنيم بايد اعتماد بازار جهان نسبت به خويش را بهبود ببخشيم. شكست براي بار دوم واقعا غيرقابل تحمل خواهد بود.
• شما فكر مي كنيد چه اتفاقي براي صنعت خودروسازي در آلمان افتاده و چرا صنعت خودروسازي اين كشور حال و روز خوشي ندارد؟ رقيبان فرانسوي نسبت به آلماني ها كارايي بسيار بيشتري دارند.
در اين زمينه بايد موضوعي را مختصرا يادآوري كنم: بالاترين پتانسيل سوددهي در ميان شركت هاي خودروسازي جهان به پورشه تعلق دارد. پس از آن هم شركت بي ام و است. مرسدس هم بسيار سودده است. اما اين موضوع را هم نمي توان انكار كرد كه هزينه ها در آلمان بالاتر از فرانسه هستند. بازار برخي از شركت ها به واسطه آنكه وجهه آنان بالاست اين قابليت را دارد كه بتوان قيمت هايي بالاتر از حد متعارف را در نظر گرفت. البته وجهه بازار شركت هاي غيرآلماني هم دائما در حال بهبود است. اما تفاوت هزينه هاي كشوري مثل فرانسه با آلمان كمتر نمي شود. لذا فشارهايي بيش از گذشته بر آلماني ها وارد مي آيد.
منبع: زوددويچه سايتونگ

آرش نصيري
شيخ شيراز، در قرن هفتم از زبان بازرگاني مي گويد كه مي خواهد گوگرد پارسي را به چين صادر كند و. . .
يعني حدود هفت قرن قبل ما امكان صدور گوگرد به چين داشتيم. و گوگرد فرآورده اي است كه در اولين مراحل تبديل فرآورده هاي نفتي به ارزش افزوده، به دست مي آيد.
جايگاه پتروشيمي
نعمت زاده، مدير عامل شركت ملي صنايع پتروشيمي مي گويد: «توليد مواد پليمري در سال ۱۳۴۹ با راه اندازي يك واحد ۳۵ هزار تني پودر پي وي سي در آبادان آغاز و تا سال ۱۳۵۶ ظرفيت جديدي در مواد پليمري در كشور ايجاد نشد. »
بيش از چهل سال از عمر صنايع پتروشيمي كشور مي گذرد. كارخانه كود شيميايي مرودشت و شركت سهامي پتروشيمي پازارگاد كه در سال ۱۳۳۸ در استان فارس و خوزستان تاسيس شدند، طلايه داران صنعت پتروشيمي كشور بودند. ايجاد صنعت پتروشيمي در ايران و ژاپن عملا همزمان بوده است زيرا در سال ۱۹۵۶ همزمان با تاسيس نخستين كارخانه پتروشيمي در ايران كارخانه مشابهي نيز در ژاپن تاسيس شد و در طول ۱۱ سال ۱۰۰ مجتمع پتروشيمي در اين كشور ساخته شد. يعني عملا هر ماه يك كارخانه، ليكن در ايران پيش از انقلاب تا مقطع ۱۳۵۶ تنها يك ميليارد دلار در صنايع پتروشيمي سرمايه گذاري شد و از ۴/۱۶۱ ميليارد دلار درآمد نفت به دست آمده از زمان كشف آن تا مقطع پيروزي انقلاب اسلامي، سهم صنايع پتروشيمي كه مي توانست جانشين مناسبي براي درآمدهاي نفت باشد تنها برابر با ۶۲/۰ درصد بود. رياست جمهوري در اين باره گفت: با توجه به اينكه نفت و گاز به عنوان مهم ترين مزيت هاي نسبي كشور است نبايد از اين نعمت خدادادي به عنوان كالاي يك بار مصرف استفاده كرد. وي تصريح مي كند: «حكمت، تدبير و انصاف حكم مي كند كه نفت و گاز و ثروت هاي زيرزميني را به سرمايه هاي تجديدپذير روي زمين تبديل كنيم. » و اين اصل موضوع اهميت صنايع پتروشيمي و جايگاه آن در صنعت نفت است.
مهندس پيوندي، مدير برنامه ريزي صنايع ملي پتروشيمي در پاسخ پرسش ما درباره جايگاه صنايع پتروشيمي در توسعه مي گويد: «بايد ببينيم در كشور چه مزيت نسبي وجود دارد. تبديل كردن اين ظرفيت نسبي تا بالقوه و به بالفعل درآوردن آن در توليد ناخالص ملي به شكل يك شاخص، بيانگر و نشان دهنده نقش آن مزيت نسبي و آن ظرفيت بالقوه است. كشور ما به لحاظ گازي در جهان بعد از روسيه در مقام دوم قرار دارد. با توجه به توسعه ميادين گازي، به خصوص به منابع مشترك در كشورهاي همسايه و غني بودن گاز از نظر تبديل به محصولات پتروشيمي مي توان ادعا كرد كه اگر در دنيا چند كشور خاص داراي يك چنين مزيتي هستند كه بشود صنعت پتروشيمي را براساس منابع گازي به عنوان يك خوراك مطمئن، پايدار و ارزان توسعه داد، از اين كشورهاي انگشت شمار قطعا يكي ايران است. تهراني، كارشناس سرمايه گذاري در منطقه ويژه اقتصادي در پاسخ به همين سوال مي گويد: «الان هر چه را كه نگاه مي كنيد از محصولات پتروشيمي است ما داراي حداقل ۱۴ درصد انرژي جهان و ۴۸ درصد گاز خاورميانه هستيم. خود اين آمار نقش پتروشيمي را در توسعه مشخص مي كند. صنعت پتروشيمي درآوردن پتانسيل بالقوه به بالفعل است. » در اهميت صنايع پتروشيمي و جايگاه آن در صنعت نفت، آيا مي توان بيشتر از اين چيزي گفت؟ روزانه سه ميليون دلار عدم نفع فقط به خاطر منطقه پارس جنوبي.
پارس جنوبي
روزنامه هاي روزهاي واپسين بهمن ماه امسال نوشتند كه بهره برداري از فازهاي ۲ و ۳ ميدان گازي پارس جنوبي آغاز شد. با بهره برداري از اين طرح كه روزانه ۵۴ ميليون متر مكعب گاز طبيعي، ۸۰ هزار بشكه ميعانات گازي و ۴۰۰ تن گوگرد توليد مي كند، سالانه يك ميليارد و ۳۲۰ ميليون دلار درآمد به دست مي آيد.
بازگشت به حكايت سعدي
منطقه پارس جنوبي در ساحل جنوبي ايران است و قاعدتا نزيك جزيره كيش - جايي كه حكايت سعدي در آن مي گذشت. آيا گوگرد «پارسي» كه در گلستان آمده به چين صادر مي شد و بسيار مرغوب خوانده شده است، ربطي به منطقه «پارس» جنوبي دارد؟ آيا اين ثروت عظيم از آن موقع در دسترسمان بود و ما هنوز هم فقر را در كشوري اينچنيني ثروتمند شاهد هستيم؟ آيا باز هم اين تعلل ها را شاهد خواهيم بود.

جايگاه مواد پليمري
هم اكنون حدود ۱۰ درصد از هيدروكربورهاي توليدي در جهان به عنوان مواد اوليه در صنايع پتروشيمي به كار گرفته مي شود كه ارزش افزوده حاصل از آن از ارزش نود درصدي كه صرف توليد انرژي مي شود بالاتر است. يكي از مهم ترين كاربردهاي گسترده پليمرها در صنايع نظامي و هوافضا است. پس از جنگ جهاني دوم كاربرد پليمرها و كامپوزيت هاي پليمري در صنايع هواپيما و موشك سازي در اروپاي غربي و آمريكا به ميزان چشمگير ۸۰ درصد افزايش يافت. در حال حاضر ظرفيت سالانه جهاني مواد يا پتروشيمي از قبيل اتيلن، پروپيلن، بنزن، متانول و زايلين بالغ بر ۲۶۸ ميليون تن است كه پيش بيني مي گردد ظرفيت اين مواد در سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۳۴۱ ميليون تن گردد. اما آيا انجام به موقع ۸ مرحله از ده مرحله پارس جنوبي در فضاي اجتماعي، سياسي و مديريتي كشور ما كمي خوش بينانه نيست؟
چه بايد كرد
۱ - پتروشيمي منافع كوتاه مدت و درازمدت را توامان دارد. با توجه به اينكه كشور ما يك قطب نفتي و گازي در دنيا است و از لحاظ موقعيت جغرافيايي هم از شرايط ويژه برخوردار است، سرمايه گذاري در بخش پتروشيمي خيلي زود به بازدهي مي رسد و براي همين است كه شركت هاي بسياري در سرتاسر جهان خواهان سرمايه گذاري در اين بخش هستند، اگر همين اهميت استراتژيك، جغرافيايي سياسي خاص و شرايط خاص داخلي و سياست هاي خارجي، به امنيت سرمايه گذاري لطمه نزند.
۲ - بايد نيروهاي فعال اجتماعي را واداشت تا دامنه تداخل منافع شان، دامن طرح ها و پروژه هاي ملي را نگيرد. در اين ميان نقش مجلس و كميسيون انرژي آن يك نقش حياتي است. مجلس بايد به عنوان نماينده ملت در پروژه هايي از اين دست برقراردادها نظارت كامل داشته باشد و با شفاف سازي شكل و ميزان قراردادها شيوه انجام آنها را به چالش نقد متخصصان و مردم بكشاند تا انرژي بخش وسيعي از فعالان سياسي و اجتماعي صرف حدس و گمان سبك و سياق و ميزان قراردادها و درآمدهاي پروژه هايي چون پتروشيمي نشود. با توجه به عظمت كار پتروشيمي و مبالغ كلان سرمايه گذاري ها و صادرات، وجود چنين شبهاتي طبيعي است و بر نهاد اجتماعي سياسي مجلس است كه به عنوان يك داور و يا حتي كارفرما نظارت كامل و منطقي بر طرح ها داشته باشد.
۳ - بسته بودن سيستم رقابت در سرمايه گذاري يكي ديگر از معضلاتي است كه باعث بروز مشكلات و ايجاد رقم هاي بيش از حد در اجراي پروژه ها مي شود. بايد زمينه اي ايجاد شود كه شركت هاي ايراني با تشكيل كنسرسيوم هايي با شركت هاي بزرگ خارجي رقابت كنند. تشكيل كنسرسيوم شركت هاي داخلي هم بايد شفاف باشد (به حرف و حديث هايي كه درباره شركت پتروپارس به وجود آمد فكر كنيم). بايد بين شركت هاي مختلف رقابت ايجاد كرد.

آندرياس لورنز
ترجمه : عباس فتاح زاده
ون جيابائو، مرد ۶۰ ساله چيني، مدتي است كه به نقاط مختلف كشورش سفر مي كند. او از نواحي مركزي چين گرفته تا مزارع جنوب غربي كشورش را زير پا مي گذارد تا نتايج اصلاحات اقتصادي و نظر مردم را راجع به آن ها جويا شود. پيغامي كه وي در جريان ديدارهاي خود براي ساكنان مناطق مختلف به همراه داشت اين بود كه به عنوان «مرد ملت» به بازندگان سياست هاي اصلاحاتي پكن توجه نشان خواهد داد. او به زودي موقعيت و امكان چنين كاري را خواهد يافت.
اوايل مارس ون توسط كنگره ملي خلق ـ پارلمان ظاهري پكن ـ به عنوان رئيس دولت جديد برگزيده شد. او كه در رشته جغرافيا تحصيل كرده جانشين زو رونجي ۶۴ ساله مي شود.
ون از طبقه قديمي كمونيست هاي تندرو ريشه مي گيرد و در مورد خصوصي سازي و فردگرايي عملا چيز چنداني نمي داند. با اين حال از هم اكنون مشخص است كه وي نيز همانند زو رونجي در ابعاد اقتصادي طرفدار اصلاحات است. البته جسارت و پرخاشجويي او كمتر از رونجي است. وي در گذشته در مقام معاون نخست وزير مسئول مقابله با سيل هاي ويرانگر و فقر در كشورش شد. به اين دليل او به كشاورزي و مسائل مالي توجه زيادي دارد.
شغل جديد ون موجب مي شود تا وي مجبور به رويارويي با موانع گسترده اي باشد. ترس از بحران اقتصادي كه سال گذشته حتي با وجود موفقيت هاي اقتصادي باز هم محسوس بود، همچنان ادامه دارد. زو رونجي چين را بدل به كشوري با رشد اقتصادي فوق العاده بالا كرد و آن را وارد سازمان تجارت جهاني كرد. پكن طي سال هاي اخير براي تثبيت موقعيت هاي شغلي و جلوگيري از بروز ناآرامي ميلياردها دلار صرف پروژه هاي زيربنايي كرد، پروژه هايي كه بعضا توجيه اقتصادي هم نداشتند. اين كار در حالي صورت گرفت كه صندوق دولت به اندازه كافي از درآمدهاي مالياتي تغذيه نمي شود. اكنون به تدريج خلأهايي بزرگ در بودجه پديد مي آيد.
بانك هاي دولتي چين درگير وام هاي زيادي شده اند كه بازپرداخت آن ها با دشواري صورت مي گيرد. مجموع وام هايي كه پرداخت آن ها دچار مشكل شده حدود ۵۰۰ ميليارد دلار تخمين زده مي شود. علاوه بر اين دولت مجبور است در بودجه جاري مبالغ عظيمي براي حقوق بازنشستگي پرداخت كند، زيرا تاكنون نظام بيمه اجتماعي روان و كارآمدي پديد نيامده است.
دولت ون، نخست وزير جديد، مجبور خواهد بود يك «بمب ساعتي اجتماعي» را قوي تر كند. بسياري از شركت هاي دولتي فاسد هستند و ديگر نمي توانند به فعاليت خويش ادامه بدهند. لذا انحلال و يا انجام تغيير در آنان ضروري است. تغيير در اين شركت ها موجب بيكاري تعداد زيادي از كاركنانشان مي شود. كارشناسان تخمين مي زنند در حال حاضر بين ۶ تا ده درصد از ساكنان شهرها بيكار هستند. به اين تعداد بايد ۱۵۰ ميليون نفر كشاورز بي كار يا كم درآمد را هم اضافه كرد.
فعالان سياسي با عصبانيت نسبت به وضعيت موجود واكنش نشان مي دهند. آن ها راحت تر از گذشته مي توانند مردم را به خيابان ها بكشانند. فساد مالي نيز شكل نگران كننده اي دارد. بنابر آمارهاي رسمي طي يازده ماه اول سال ۲۰۰۲ حدود ۵/۲۳ ميليارد يورو بر اثر فساد مالي مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. اكنون اين سوال مطرح مي شود كه آيا ون نسخه صحيح را تشخيص خواهد داد و آيا خواهد توانست كشور و حزب را از وضعيت پيچيده كنوني با موفقيت عبور دهد؟ وي قصد دارد بيش از گذشته به رفاه اجتماعي توجه نشان دهد. او درآمد كشاورزان و كارگران را افزايش خواهد داد. وي همچنين قول اصلاحات اقتصادي گسترده و «تند» را داده است. به عنوان مثال او مي گويد شركت هاي خصوصي بايد آسان تر از گذشته تسهيلات دريافت كنند.
در انتها اين نكته نيز نبايد ناديده گرفته شود كه با وجود مشكلات فوق عملكرد چيني ها در زمينه اقتصاد همه را شگفت زده كرده است.

•نياز به تصويب نيست
با وجود تصويب مجلس نيازي به تصويب ضوابط تأسيس بانك غيردولتي توسط هيچ مرجع ديگري نيست. روابط عمومي بانك مركزي كه در پي انتشار خبر ديوان عدالت اداري ضوابط تأسيس بانك غيردولتي را باطل كرد، اعلام كرده است: با توجه به نظر ديوان عدالت اداري و بر اساس تفاهمات به عمل آمده و از آنجا كه به موجب بند ج ماده ۳۰ قانون پولي و بانكي كشور تأسيس بانك در ايران موكول به تصويب اساسنامه آن به وسيله شوراي پول و اعتبار و صدور اجازه از طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران است، مواد كليدي مندرج در ضوابط تأسيس بانك غيردولتي كه ممكن بود در اساسنامه بانك هاي غيردولتي منظور شود در جلسه مورخ ۳/۱۲/۸۱ شوراي پول و اعتبار به عنوان نكات لازم الرعايه در اساسنامه بانك هاي غيردولتي به تصويب رسيد و اين مصوبه جايگزين مصوبه قبلي شورا در مورد ضوابط تأسيس بانك غيردولتي شد. لذا از تاريخ تصميم اخير شوراي پول و اعتبار، صدور اجازه تأسيس بانك هاي غيردولتي موكول به رعايت مصوبه اخير شورا در تنظيم اساسنامه آنها بوده و اين اجازه در چارچوب قانون پولي و بانكي صادر مي شود. چون ضوابط، قلمرو و شرايط لازم براي تأسيس بانك غيردولتي به وسيله مجلس محترم شوراي اسلامي در ماده واحده قانون اجازه تأسيس بانك هاي غيردولتي تعيين شده است، لذا نيازي به تصويب ضوابط تأسيس بانك غيردولتي توسط هيچ مرجع ديگري نيست.

• جلسه معارفه اعضاي جديد اتاق بازرگاني
جلسه معارفه اعضاي جديد هيأت نمايندگان اتاق بازرگاني و صنايع و معادن تهران سه شنبه در محل اتاق بازرگاني ايران با حضور جمعي از اعضا و بدون حضور علي نقي خاموشي رئيس اتاق بازرگاني به علت سفر وي به عربستان برگزار شد. علاء ميرمحمد صادقي از اعضاي اتاق تهران در اين جلسه با بيان اينكه اتاق جايي براي استفاده شخصي و كسب درآمد شخصي نيست، گفت: حداقل هريك از نمايندگان در هر هفته بايد دو الي ۴ ساعت در جلسات اتاق شركت كنند و هيأت رئيسه نيز هر روز بايد دو الي سه ساعت از وقت خودشان را صرف اتاق كنند. وي افزود: اتاق بازرگاني نبايد در دسته بندي و مسائل سياسي وارد شود و تنها بايد كار مشاوره اي خود را انجام دهد. ميرمحمدصادقي در خصوص انتخابات هيأت رئيسه اتاق ايران، گفت: اين انتخابات در ارديبهشت ماه سال آينده برگزار خواهد شد، ضمن اينكه هنوز اعتبارنامه هاي نمايندگان صادر نشده و ۲۰ نفر نماينده انتصابي از سوي وزير بازرگاني و صنايع و معادن معرفي نشده اند. در اين جلسه مهندس ايرج حسابي، با بيان اينكه بايد از كساني كه در گذشته در اتاق زحمت كشيده اند قدرداني شود، گفت: يكي از مشكلات اتاق عدم اطمينان دولت به بخش خصوصي است و اگر ايران بخواهد سربلند باشد بايد به اين مسئله تحقيقات اهميت بيشتر بدهد و اجازه انتقاد و نقد اتاق نيزبه ديگران داده شود. گفتني است در پايان اين جلسه با تصويب اكثريت آرا انتخابات هيأت رئيسه اتاق تهران به بعد از ۱۶ فروردين ماه سال آينده موكول شد.