نگاهي به يك پيشنهاد
انتخابات استاني شيوه برتر
هم اكنون كه نظام سياسي ايران تك مجلسي است و هم زمان نمايندگان بايد مسائل محلي و ملي را پيگيري كنند بهترين نظام انتخاباتي معدل بين محلي و ملي كه همانا استاني است پيشنهاد مي شود
|
|
محمد جواد اطاعت*
جمعي از نمايندگان مجلس از مدتي پيش پيگير تصويب طرحي براي استاني شدن انتخابات مجلس هستند. «جواد اطاعت» مديركل اجتماعي سابق وزارت كشور و نماينده داراب كه از جمله اين نمايندگان است، در يادداشتي امتيازات اين طرح را برشمرده و به انتقادات موجود پاسخ گفته كه مي خوانيد:
الف: امتيازات
۱ - وظيفه نمايندگي، قانونگذاري و نظارت است. استاني شدن انتخابات نمايندگان را به سمت وظيفه اصلي سوق داده و باعث تصويب قوانين كارا، گرديده و نظارت كه اصل مهم؛ اما مغفول شده اي است تقويت مي گردد.
۲ - ارتقاي سطح علمي و كارشناسي (انتخاب اصلح) از پيامدهاي انتخابات استاني خواهد بود.
۳ - امور مربوط به استان به صورت تخصصي بين نمايندگان توزيع مي گردد و نمايندگان استان به تناسب تخصص، علاقه و كميسيوني كه انتخاب مي كنند، مسائل و مشكلات حوزه انتخابيه را دنبال مي كنند.
۴ - كاهش تعداد نامزدهاي انتخاباتي از ديگر پيامدهاي مثبت اين روش انتخاباتي است.
۵ - به تبع كاهش تعداد نامزدها، هزينه هاي تبليغات انتخاباتي نيز كاهش مي يابد.
۶ - عادلانه شدن حق انتخاب شهروندان، از ديگر موضوعات حائز اهميت در انتخابات استاني است. هم اكنون شهروندان تهراني به سي نماينده راي مي دهند، در حالي كه در برخي از حوزه ها، دو يا سه شهرستان تنها از يك نماينده برخوردارند.
۶ - رفع اختلافات قومي، منطقه اي و قبيله اي از ديگر پيامدهاي مثبت روش انتخابات استاني است.
۸ - رفع اختلاف بين نمايندگان مراكز شهرهاي بزرگ و كوچك در مجلس از دستاوردهاي نظام انتخاباتي، استاني خواهد بود.
۹ - رفع اختلاف بين شهرستان هايي كه جمعا داراي يك نماينده هستند.
۱۰ - همانگونه كه حجم شرح وظايف در قوه مجريه، باعث تورم كارها و ناكارآمدي و ضعف نظام اجرايي گرديده و لزوم تمركززدايي از اهميت فوق العاده اي برخوردار شده است، هم اكنون مجلس شوراي اسلامي نيز، به طور همزمان بايد قانونگذاري، نظارت و پيگيري امور ملي، منطقه اي و محلي را عهده دار باشد و يك نماينده اگر در تمام ايام روز و در طول سال به انجام وظيفه بپردازد، تنها قادر است بخشي از وظايف خود را پيگيري و به انجام برساند. لذا پيگيري مسائل محلي بر مسائل منطقه اي و ملي در اولويت قرار مي گيرد.
با تقويت شوراها، به ويژه شوراي استان مي توان پيگيري مطالبات محلي را به نماينده شوراي شهرستان در شوراي استان واگذار نمود و نمايندگان را به سمت وظايف ملي و منطقه اي سوق داد و به اين صورت حجم شرح وظايف مجلس را كاهش داد.
۱۱ - تقويت جريان هاي فكري از ديگر امتيازات نظام انتخابات استاني است. نظام پارلماني و برگزاري انتخابات بدون جريان سياسي و فكري مشاركت توده وار را جايگزين مشاركت مدني مي كند. در نظام هاي با سابقه دموكراسي، احزاب نقش و جايگاه خود را در قانون انتخابات پيدا مي كنند. بدون توجه به ساز و كار قانون حضور احزاب در جريان انتخابات، تقريبا نهادينه شدن احزاب، اگر غيرممكن نباشد، بسيار مشكل مي نماياند. در قانون فعلي انتخابات، مشاركت نهادمند تحت الشعاع مشاركت منفعلانه توده اي و متاثر از فعاليت باندهاي قوم و قبيله اي قرار مي گيرد. براي عبور از اين مرحله و براي نهادينه شدن مشاركت مردمي، نظام فهرستي، نقش موثري ايفا مي كند و انتخابات استاني به خوبي از اين كارآيي برخوردار است و باعث تقويت نظام حزبي مي گردد.
۱۲ - در نظام انتخابات فعلي، به ويژه در شهرستان هايي كه داراي يك نماينده هستند، نامزد منتخب با اكثريت نسبي يك چهارم برگزيده مي شود. براي مثال در شهرستاني كه صدهزار راي دارد، نماينده منتخب ممكن است تنها با كسب بيست و پنج هزار راي نماينده مردم شود. اين در حالي است كه هفتاد و پنج هزار راي دهنده (اكثريت) به نامزدهاي ديگر راي داده اند كه به لحاظ رواني احساس مي كنند در اين رقابت بازنده شده اند. به ويژه اينكه رقابت هاي خشونت زاي قومي و منطقه اي به اين حالت رواني دامن مي زند و بسياري از مردم احساس مي كنند نمي توانند با نماينده منتخب كار كنند. اين در حالي است كه در نظام استاني، مردم يك شهرستان، امكان انتخاب آنها افزايش پيدا مي كند و در اين رقابت انتخاباتي، حداقل تعدادي از منتخبين مردم شهرستان به مجلس راه مي يابند و احساس مي كنند مشاركت آنها تاثيرگذار بوده است، اين موضوع از نظر روانشناسي اجتماعي حائز اهميت بسياري است و باعث همبستگي اجتماعي و ملي مي شود.
ب: انتقادات
۱ - كاهش مشاركت: در پاسخ به اين ايراد بايد گفت كه نظام جمهوري اسلامي، انتخابات محلي (شوراها)، شهرستاني (مجلس شوراي اسلامي)، منطقه اي (خبرگان رهبري) و ملي (رياست جمهوري) را تجربه كرده است. تجربه برگزاري انتخابات خبرگان رهبري و رياست جمهوري بيانگر اين مسئله است كه نمودار مشاركت مردمي با حذف رقابت هاي محلي چندان كاهشي را نشان نمي دهد.
مشاركت صرفا به رقابت هاي محلي و منطقه اي بستگي ندارد. مشاركت به مشروعيت و اعتماد عمومي به يك نظام سياسي و رقابت تكثرگرايانه جريان هاي فكري و نامزدهاي انتخاباتي وابسته است. كما اينكه انتخابات رياست جمهوري كه در سطح ملي برگزار مي شود، بيانگر حضور پرشور مردمي و مشاركت همه جانبه آحاد اجتماعي است.
۲ - برگزيده شدن نمايندگان از مراكز استان ها و محروميت شهرستاني ها از ديگر انتقادات وارد شده بر نظام انتخابات استاني است. نكته اي كه لازم است در اين خصوص به آن اشاره كرد، اين است كه در انتخابات استاني، مسئله محل تولد نامزدها منتفي است. همانگونه كه عمده نمايندگان تهران در طول مجالس شش گانه بعد از انقلاب را شهرستاني هاي غيرتهراني تشكيل داده اند و مردم نسبت به محل تولد نامزدها حساسيت و عنايتي ندارند. در نظام انتخاباتي استاني، معروفيت آنها و شاخص بودن و توانايي ها و صلاحيت هاي علمي و عملي ملاك و معيار است. چنانچه به يك بررسي اجمالي مبادرت ورزيم، عمده افراد شاخص جناح هاي سياسي در سطوح محلي و منطقه اي شهرستاني هستند و اتفاقا به دليل جمعيت بيشتر شهرستان هاي كل كشور، از مراكز بيست و هشت گانه استان ها، چنانچه عوامل محلي تعيين كننده باشند، احتمال موفقيت شهرستاني ها به مراتب بيشتر از مراكز استان هاست. مضافا اينكه ملاك انتخاب شايستگي ها است، نه محل تولد و وابستگي هاي ديگر.
۳ - افزايش فاصله بين منتخبين و موكلين: اتفاقا يكي از امتيازات و اهداف اين طرح اين است كه نمايندگان با فرصت و فراغت بتوانند، با مطالعات علمي، به قانونگذاري و نظارت بر دستگاه هاي اجرايي مبادرت ورزند. در شرايط فعلي درگيري بيش از حد نمايندگان با امور شخصي موكلين، فرصت انجام كارهاي اصلي را زايل كرده و وقت نمايندگان بيهوده تلف مي شود و اكثريت قريب به اتفاق مراجعات نمايندگان درخواست هاي شخصي از قبيل شغل، وام و. . . است كه عملا توصيه هاي نمايندگان نيز چاره ساز نبوده و تنها وقت و انرژي نمايندگان كه بايد صرف مسائل ملي شود به مشكلات افراد اختصاص مي يابد.
۴ - محروميت اقليت هاي قومي و مذهبي از ديگر انتقادات مطرح شده است. در پاسخ به اين ايراد بايد بگوييم در انتخابات استاني، سعي بر آن است كه ملاك و معيار انتخاب كنندگان مسائلي چون اقليت قومي و مذهبي نباشد و با پيشرفت هاي بشر و افزايش آگاهي هاي عمومي، به سمت تفاهم و همگرايي پيش رويم. بايد با نظام انتخابات استاني اين شكاف قومي و مذهبي را مرتفع نمود، كما اينكه هم اكنون اين موضوع در برخي شهرها مشاهده مي شود. نمايندگان شيعه مذهب زاهدان و ايرانشهر كه اكثريت راي دهندگان آنها از اهل تسنن هستند نمونه بارزي است.
در نتيجه هم اكنون كه نظام سياسي ايران تك مجلسي است و هم زمان نمايندگان بايد مسائل محلي و ملي را پيگيري كنند، بهترين نظام انتخاباتي، معدل بين محلي و ملي كه همانا منطقه اي (استاني) است، پيشنهاد مي گردد.
* نماينده داراب در مجلس شوراي اسلامي
|