يكشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۱
شماره ۳۰۰۶- March, 16, 2003
ورزش
Front Page

كامورانزي سرگردان ميان دو تيم ملي
دورگه رام نشدني
كامورانزي از زمان حضورش در يووه بازي هاي خوبي را براي اين تيم انجام داده است و حتي باعث شد تا دل پيرو خواهان حضور وي در جمع يازده نفر اصلي يوونتوس شود
004835.jpg
روبرتو گوتا
ترجمه: آرمين كوثري
اگر شما در خيابان هاي بوينس آيرس، روزاريو يا هر شهر ديگر آرژانتين قدم بزنيد و از رهگذران نامشان را بپرسيد خواهيد ديد كه از هر ۱۰ نفر، ۶ نفر داراي نام خانوادگي ايتاليايي هستند. ميليون ها آرژانتيني چنين وضعي دارند و اين مسئله بهانه مناسبي را در اختيار باشگاه هاي سري A قرار داده تا اوريوندي ها (خارجي هايي كه والدين يا پدربزرگ هايشان جهت پيدا كردن كار، ايتاليا را ترك كرده اند) را به تيم هاي خود بياورند، كه بعضي از آن ها نيز با عملكرد درخشان خود توفيق حضور در تيم ملي ايتاليا را به دست آورده اند.
از جمله اين افراد مي توان به ريموندو (مامو) اورسي اشاره كرد كه متولد آرژانتين بود و يكي از دو گل ايتاليا در فينال جام جهاني، ۱۹۳۴ در رم را به ثمر رساند.
تيم آن زمان ايتاليا بازيكنان آرژانتيني ديگري نيز داشت، مثل لوئيسيتو مونتي (كسي كه در فينال جام جهاني ۱۹۳۰ براي آرژانتين به ميدان رفته بود!) و انريكو گياايتا.
البته موسوليني در سال ۱۹۲۶ اعلام كرد كه ديگر هيچ باشگاه ايتاليايي حق به خدمت گرفتن بازيكن خارجي را ندارد.
پس از مدتي اوضاع تغيير كرد. باشگاه هاي ايتاليايي دچار مشكلات زيادي شدند و به سختي مي توانستند بازيكنان بااستعدادي پيدا كنند. به اين ترتيب يك استثنا براي اوريوندي ها قائل شدند و امروز به مائورو كامورانزي، بازيكن فعلي يوونتوس مي رسيم. كامورانزي بر سر دو راهي قرار گرفته بود. يا بايد براي دعوت شدن به تيم ملي كشورش آرژانتين صبر مي كرد يا اين كه با قبول تابعيت ايتاليايي، نام خود را در ليست جيوواني تراپاتوني براي بازي ۱۲ فوريه مقابل پرتغال در جنوا مي ديد.
عليرغم اين كه پدربزرگ كامورانزي چند دهه قبل، پورتو پوتنزا پيكناي ايتاليا را به مقصد آرژانتين ترك كرده بود ولي آن ها هيچ گاه اصليت ايتاليايي خود را فراموش نكردند و با توجه به اين كه مائورو كامورانزي در هيچ يك از رده هاي سني مختلف تيم ملي آرژانتين شركت نكرده بود، واجد شرايط حضور در تيم ملي ايتاليا شد.
پس از حدود دو هفته كش و قوس، كامورانزي اعلام كرد كه قصد دارد پيراهن تيم ملي ايتاليا را بر تن كند و با اين كار طوفاني در بين بازيكنان ايتاليايي و آرژانتيني شبيه خود به راه انداخت. كامورانزي در پاسخ به اعتراضات اوليه گفت: «من يك خائن نيستم، من هنوز هم خود را صددرصد آرژانتيني مي دانم و كاري كه من كردم به خاطر وضعيتي بود كه به وجود آمده بود. اين كار فقط مربوط به فوتبال است و به ساير مسائل ربطي ندارد. به هر صورت وي اولين بازي خود را در مقابل پرتغال در محل مورد نظرش يعني سمت راست خط مياني ايتاليا به انجام رساند و با توجه به كنترل خوبش بر روي توپ و شتاب و سرعت فوق العاده اش، بازي خوبي را از خود به نمايش گذاشت. با اين حال گابريل باتيستوتا بارها نارضايتي خود را از تصميم مائورو اعلام كرده است و هافبك تنومند لاتزيو يعني ديگو سيمئونه نيز به وي خاطر نشان كرده بود كه پيراهن راه راه آبي سفيد آرژانتين ارزش فوق العاده اي دارد و در واقع مقدس است ولي مائورو عدم دعوت شدن از سوي تيم ملي آرژانتين را تنها دليل حضورش در تيم ملي ايتاليا دانست.
علاوه بر اين ها وي هرگز نقش بزرگي در فوتبال آرژانتين بر عهده نداشته است و اين راه را براي تصميم گيري هموارتر كرد. البته مرور دوران حرفه اي اين بازيكن ۲۶ ساله نشان مي دهد كه فوتبال آرژانتين نبايد اين قدر از تصميم وي شگفت زده شود. مائورو در تانديل متولد شد و در دوازده سالگي به جيمنازيا اسگريما پيوست سپس در ۱۶ سالگي به تيم دسته سومي آلدوويسي در ماردل پلاتا ملحق شد و سپس به دنبال توصيه مربيش به باشگاه مكزيكي سانتوز لوگانو پيوست.
وي در سال ۱۹۹۶ به آرژانتين بازگشت (و پس از ۳ ماه تمرين با تيم اروگوئه اي Wanderers) و به تيم دسته دومي بانفيلد ملحق شد ولي با وجود به ثمر رساندن ۱۶ گل در ۳۸ مسابقه، نتوانست عملكرد جالبي از خود به نمايش بگذارد و دوباره به مكزيك بازگشت و اين بار در تيم GruzAzul مشغول به بازي شد. جايي كه در آن طي ۶۸ مسابقه بين سال هاي ۱۹۹۸ تا ،۲۰۰۰ سي ودو گل به ثمر رساند.
تا اين كه در تابستان آن سال توسط ورونا به ايتاليا آمد و دو فصل خوب را با آن ها سپري كرد. سپس طي قراردادي
۵/۶ ميليون يورويي به اضافه ماكسيميليانو ويري (برادر كريستين ويري) به يوونتوس ملحق شد.
كامورانزي از زمان حضورش در يووه بازي هاي خوبي را براي اين تيم انجام داده است و باعث شد تا دل پيرو خواهان حضور وي در جمع يازده نفر اصلي يوونتوس شود.
كامورانزي در اغلب بازي هاي اين فصل يووه از ابتدا در ميدان حاضر بوده ولي موفقيت هاي غيرمنتظره وي باعث شده تا گروه مديريت يووه متشكل از آنتونيو جيرادو، روبرتو بتگا و لوچانو موجي به فكر واداشته شوند.
بيونكونري در ابتدا وي را به عنوان جانشين جيانلوكا زامبروتا يا پاول ندود به تيم آورد ولي كامورانزي موفق شد ملي پوش ايتاليايي را كنار بگذارد و خود در تركيب اصلي قرار بگيرد. بازي هاي خوب وي به اين معني است كه يوونتوس بايد به زودي فكري در مورد وي بكند. آژانس حمايت كننده مائورو به حقوق پايين وي اعتراض دارد، كه البته با توجه به حقوق هاي دريافتي از سوي ديگر بازيكنان يووه، مبلغ دريافتي ۶۰۰ هزار يورو در سال وي پايين به نظر مي رسد.
حالا يوونتوس بايد يك تصميم جدي در مورد آينده كامورانزي بگيرد يا بايد قرارداد وي را كه فصل گذشته به صورت قرضي منعقد شد، قطعي كند، (كه البته اين كار به اين علت صورت گرفت كه مسئولان يووه مطمئن نبودند كه وي بتواند در تركيب تيم بزرگي چون يوونتوس نيز بازي هاي خوب خود را ادامه دهد. ) يا به وي اجازه دهند كه به ورونا بازگردد و سپس با باشگاه ديگري قرارداد امضا كند. شايد رئال مادريد بخواهد مهاجم ديگري نيز به جمع ستاره هاي جهاني خود در سال ۲۰۰۳ بيفزايد.
آنچه مشخص است، اين است كه يوونتوس از حالا براي آينده برنامه ريزي مي كند و با دست گذاشتن بر روي هافبك آرژانتيني و ۲۱ ساله پالرمو يعني ماريو آلبرتو سانتانا، جانشين كامورانزي را معرفي كرده است درست مثل ستاره تيم زير ۲۱ ساله هاي ايتاليا يعني آندره آ گاسباروني كه به طور قرضي در سامپدوريا بازي مي كند. كامورانزي به تازگي اظهار كرده است كه فوتبال ايتاليا به خاطر رودگوليت و ماركوفان باستن دو اسطوره آث ميلان كه در اواخر دهه ۱۹۸۰ اروپا را به تسخير خود در آورده بود، دنبال كرده است.
شايد، آينده وي در سن سيرو رقم بخورد.
منبع Soccer net

زيباترين بازي دنيا در آينه خشونت

سالواتوره آلوئيزه
004850.jpg

ترجمه: سهيلا قاسمي
كالچو با جراحات جسمي، دستگيري و خسارات مالي فراوان آميخته است. بپه پيسانو وزير كشور اعتقاد دارد كه كالچو بهاي سنگين تري را تحميل جامعه و جمع خواهد كرد.
•••
روز بيست و چهارم فوريه، روي صفحه اول يكي از مطبوعات تنها يك عكس كار شده بود و همين يك عكس فوق العاده نگران كننده به نظر مي رسيد. دو بازيكن باشگاه آنكونا پس از افنجاري كه در زمين بازي و در نزديكي شان روي داده بود، نقش زمين شده بودند. روز ۲۳ فوريه درست وسط بازي با ويچنزا نارنجك بزرگ دست سازي وسط زمين افتاد. . . همه گزارشگران و مفسرين فوتبال، آن هفته به جاي تعريف و تمجيد از بازي كريستين ويه ري يا روبرتو باجو فقط از خشونت حرف مي زدند. سرمقاله هاي برخي نشريات ورزشي خبر از «پايان دوران توپ» دادند. برخي ديگر نيز مردم را دعوت كردند تا ديگر در برابر چنين اعمال وحشيانه اي صبر و گذشت نشان ندهند. در گزارش هاي تلويزيوني هم اين صحنه هاي جنگي كه نشان دهنده وضعيت هواداران پرجوش و خروش تورينو در ديدار شنبه شب در برابر آث ميلان هم بود، به نمايش درآمد.
كساني كه هنوز فوتبال را دوست دارند و مي خواهند تصاوير ديگري به غير از ويراني استاديوم ها ـ تورين و جاهاي ديگر ـ را تماشا كنند، كساني كه از ديدن اين همه مأمورين پليس و گازهاي اشك آور خسته شده اند اعتراف مي كنند كه كالچو نمي تواند با اين وضعيت ادامه پيدا كند.
هر دوشنبه، دوستداران توپ گرد در برابر چيزي كه گزارش ورزشي نام دارد، اما در حقيقت شبيه بيانيه جنگ است قرار مي گيرند. بپه پيسانو، وزير كشور، مي گويد كه از آغاز فصل جاري به طور متوسط ۲۸ پليس در هر هفته از بازي هاي ليگ، مجروح شده اند. اين مشكل كالچو تنها گريبانگير تيم هاي دسته اولي و دومي نيست. از اين پس، سرتاسر اين شبه جزيره چكمه اي شكل شاهد اين فاجعه خواهد بود. در اكثر استاديوم ها خشونت مسئله اي عادي و متداول شده. روز ۲۳ فوريه در كاسرتا، يكي از مناطق ناپل، يك پليس به شدت مجروح شد و احتمالا يكي از چشمانش را از دست خواهد داد. دو روز قبل از اين تعطيلات آخر هفته پرخشونت، دولت سعي كرده بود كه با اقدامات جدي اين روند را متوقف كند. يك حكم قانوني با چاپ در روزنامه هاي كثيرالانتشار روز قبل، مي توانست پيشاپيش تأثير خود را بگذارد و از نمايش خشن ديدار روز شنبه ۲۲ فوريه در تورين جلوگيري به عمل آورد. پس از اين ديدار و با كمك تصاوير ويدئويي سه تيفوسي دستگير شدند.
004855.jpg

در ستون هاي مطبوعات آن سوي كوه هاي آلپ، تنها بخشي از اين حادثه گسترده در طول هفته مشخص بود. تيفوسي هاي پرهيجان كه غالبا در خانواده خود پدران بي آزاري هستند، آخر هفته ها، موقع برگزاري مسابقات به شكل هيولايي مهاجم و ترسناك درمي آيند. مأموران پليس جرأت ورود به بخش هاي اشغال شده استاديوم توسط اين افراد را ندارند، چرا كه اين تيفوسي هاي خطرناك بي پرده و همانند تروريست ها به تهديد و ارعاب مي پردازند. يكي از آنها به طور ناشناس با دفتر يك آژانس خبري تماس گرفته و گفته بود: «اين كار فقط يك هشدار بود. ما هر زمان كه مي خواستيم مي توانستيم به وسط زمين حمله ور شويم. »
دولت براي مبارزه با آنها درصدد است كه ابتدا با جرايم آشكار مبارزه كند. مقامات پليس ۳۶ ساعت فرصت خواهند داشت كه با استفاده از فيلم هاي ويدئويي موجود در استاديوم ها، چيزي كه از نظر قضايي مورد قبول هم هست، افراد خطرناك را دستگير كنند. البته اين فيلم هاي ويدئويي يك نكته منفي هم دارند و آن اين است كه احتمال دارد نكات منفي و رفتار خشن تيفوسي ها را به ديگران ياد بدهند.
در ماه اوت ،۲۰۰۱ بنا بود كه اين كار انجام شود. البته در آن زمان مهلت تعيين شده ۴۸ ساعت بود. زماني كه قرار شد اين حكم تبديل به قانون شود، اصلاحي كه در آن به وجود آمد تأثيرش را از بين برد. با اين حال پيش از اصلاح، اين حكم دو ماه تمام موجب كنترل كامل استاديوم ها بود. مسئولان كالچو نگرانند كه تدابير جديد به اندازه آن دوره مثمرثمر نباشد. آنها نمايندگان پارلمان را هم دعوت كرده اند تا در برابر فشارها مقابله كنند و نگذارند اين حكم دوباره تغيير پيدا كند.
004860.jpg

علاوه بر اين قاعده كه مقامات دولتي اهميت زيادي به آن مي دهند، خود مسئولين ورزشي هم نقش بسيار موثري در جلوگيري از اين حوادث خواهند داشت. آنها مي توانند با در نظر گرفتن خطرات احتمالي، تدابير پيشگيري كننده اي را اتخاذ كنند و براي برقراري نظم جامعه زمان يا مكان مسابقات را موقتا تغيير دهند. از سوي ديگر استانداري ها هم بايد با بستن موقتي درب استاديوم هايي كه صحنه اين جنگ ها هستند از خونريزي هاي جمعي جلوگيري به عمل آورند.
مفسرين مدام تكرار مي كنند كه تنها با سركوبي، نمي توان جلوي خشونت را گرفت. از بازيكنان گرفته تا مسئولين و خبرنگاران و همچنين هواداران مسئول تيم ها، همه و همه دعوت شده اند تا به نحوي جلوي افزايش انتقادات و مشاجرات گرفته شود. به عنوان مثال بايد در مورد موارد مشكوك داوري كه در ماه هاي اخير افزايش زيادي يافته اند و جدال هايي را موجب شده اند كه وضعيت را تشديد مي كند فكري كرد. اين مسائل بهانه اي براي تيفوسي ها هستند تا دست به كارهاي خطرناك بزنند.
وزير كشور ايتاليا خاطرنشان مي كند كه كالچو بدون ضرر و با آرامش نمي تواند به كار خود ادامه دهد. كالچو براي جمع و جامعه بسيار گران تمام مي شود. به هنگام جابه جايي تيفوسي ها، زيان هاي مادي فراوان مثل خرابي استاديوم ها، قطارها و ايستگاه ها به وفور ديده مي شود. در ميان نيروهاي امنيتي هم آمار جراحات بسيار بالا است. بسياري از اين خسارات تنها با پول قابل جبران نيستند. دولت در هر هفته از مسابقات ليگ قهرماني ۳۱ ميليون يورو صرف مي كند تا بتواند نظم عمومي را برقرار كند. اين مبلغ براي ورزشي كه زيباترين بازي دنيا خوانده مي شد و امروز ويتريني براي نمايش ريشه اي ترين خشونت ها است، بسيار گران به نظر مي رسد.

۶۶۶ مجروح از آغاز فصل
آمار و ارقام موجود نشان مي دهد كه در بيست هفته اول ليگ ايتاليا در فصل جاري تعداد مجروحين در استاديوم ها نسبت به گذشته افزايشي ۲۰۰ درصدي داشته است (از ۲۵۸ به ۶۶۶). اين وضعيت موجب استفاده از گاز اشك آور به ميزان ۶۲۹ درصد بيشتر از گذشته شده و تعداد مسابقاتي كه جراحت هاي سنگين نيز در آن ديده مي شود ۹۱ درصد افزايش داشته است. از ماه سپتامبر به بعد ۲۱۴ تماشاگر و ۵۶۲ مأمور پليس شديدا زخمي شده اند. خسارات به وجود آمده در زمين و ايستگاه ها نيز پانصد هزار يورو هزينه در بر داشته است.
تنها ۴۳ درصد استاديوم ها از لحاظ امنيتي استاندارد هستند. اجراي مسائل امنيتي در هر هفته براي دولت معادل ۳۲ ميليون يورو هزينه دارد.

باشگاه هاي مشهور اروپا
المپيك مارسي - ۱
004840.jpg

مشخصات
نام رسمي:Olympique de marseille
نوع فعاليت: باشگاه ورزشي - اجتماعي «SAOS »
شعار باشگاه: «مستقيم به سوي هدف Droit au but»
تأسيس: ۱۸۹۹
نام مستعار: M.O
آدرس باشگاه:
۲۵ rue Negresko BP ۱۲۴-۱۳۲۶۷
Marseille Cedex ۰۸
تلفن: ۰۴.۹۱.۷۶.۵۶.۰۹
فكس: ۰۴.۹۱.۷۶.۰۷.۷۷
استاديوم: ولودروم (۶۰ هزار نفر)
آدرس اينترنتي:
www.olympique de marseille.com
لباس اصلي: پيراهن، شلوارك و جوراب سفيد با حاشيه هاي آبي آسماني
لباس دوم: پيراهن، شلوارك و جوراب آبي آسماني با رگه هاي سفيد
لباس سوم: پيراهن، شلوارك و جوراب سرمه اي تيره (آبي ملواني) با رگه هاي سفيد و آسماني
حامي مالي: شركت هواپيمايي «خليفا»
حامي هميشگي: آديداس
رئيس باشگاه: كريستوف بوشه
مدير ورزشي و سرمربي: آلن پرن (فصل نخست)
سهامدار عمده: لويي دريفوس (مدير سابق كمپاني آديداس)
بودجه: بيست ميليون يورو
اسطوره هاي هميشگي: ژان پيرپاپن، برنارتاپي
مهره طلايي: فان بوتين (مدافع بلژيكي)
افتخارات:
-قهرمان ليگ قهرمانان ۱۹۹۳
- نايب قهرمان ليگ قهرمانان ۱۹۹۱ و جام يوفا ۱۹۹۹
- ۸ قهرماني ليگ اول فرانسه (عنوان سال ۹۳ از مارسي پس گرفته شد)
- ۱۰ جام حذفي
- يك قهرماني ليگ دوم

تاريخچه
اين توصيف كه المپيك مارسي پرافتخارترين باشگاه فرانسوي است تعريف جامعي نيست. بندر مارسي به مدت بيش از يك قرن قلب تپنده فوتبال فرانسه بوده و در تمامي تحولات فوتبال اين كشور نقش داشته. مارسي به عنوان پرجمعيت ترين شهر و يكي از كانون هاي اصلي اقتصادي، تجاري فرانسه همواره بزرگترين قطب رقيب پايتخت بوده و در عين حال از نظر ژئوپلتيكي مركز بخش جنوبي و مديترانه اي كشور قلمداد شده تا آنجا كه مارسي را پايتخت «فرانسه لاتين» مي دانند. ويژگي ديگر مارسي نقش مهمي است كه اين بندر مديترانه اي به عنوان دروازه اي رو به جنوب اروپا و آفريقا، در روند مهاجرپذيري ايفا نموده است. به همين دليل از ديرباز مارسي يكي از شهرهاي چندمليتي اروپا محسوب مي شده.
مارسي يكي از قديمي ترين زيستگاه هاي بشر در اروپا شناخته شده و يكي از نخستين مبادي ورود اقوام آريايي به اروپاي غربي بوده است. اين بندر در زمره نخستين پايگاه هاي دريايي فينيقيان و كارتاژها بوده و چنين پيشينه كهني مردم مارسي را صاحب نگاهي فراتر از هويت جديد فرانسوي شان ساخته. اين ويژگي به خوبي محبوبيت فوتبال در مارسي طي قرن بيستم را، آن هم در مغايرت با ارزش هاي اجتماعي و ملي حاكم بر فرانسه، توجيه مي كند.
نخستين افرادي كه در اين بندر به فوتبال پرداختند ملوانان انگليسي و مهاجران آفريقايي و لاتيني بودند كه با گذشت يك قرن از تاسيس باشگاه هنوز هم جايگاه خود را در بازار داغ فوتبال مارسي حفظ كرده اند، اما جالب اينجاست كه هواداران ثابت و متعصب المپيك مارسي عمدتا فرانسوي الاصل هستند و فوتبال را محملي براي گرايشات ناسيوناليستي يا رقابت هاي سياسي قرار داده اند. به همين دليل باشگاه در بسياري مقاطع مثل يك پايگاه استراتژيك دست به دست شده و همانقدر كه در هويت بخشيدن به مهاجران كمك نموده، محلي براي ابراز شعارهاي نژادپرستانه هم بوده است. اين تناقض ها پتانسيل لازم براي تبديل استاديوم ولودروم به كانون مباحثات و اختلافات سياسي و اجتماعي را فراهم آورده اند و به همين خاطر المپيك تنها باشگاه فرانسوي است كه از هواداران هميشه پرشور و متعدد بهره مي برد.
حتي در دوراني كه مارسي در اواسط دهه نود به خاطر رسوايي مديرانش به دسته دوم فرستاده شد، خيل عظيمي از اولتراها و هواداران بندرنشين سكوهاي ولودروم را پر مي كردند. در فصل ۹۹ - ۹۸ كه مارسي دوباره در كورس قهرماني فرانسه قرار گرفت و تا فينال جام يوفا رفت مجموعا در تمامي بازي هاي تيم در ولودروم (با هر سطحي اعم از ليگ، جام يوفا، جام حذفي و دوستانه) ۶۵ درصد گنجايش ۶۰ هزارنفري اين استاديوم پرشد. متوسط حضور ۴۵هزار نفر در تمام بازي هاي انجام شده در سال حتي براي باشگاه هاي بزرگ و پر تماشاگري مثل سلتيك گلاسكو، منچستر يونايتد، بارسلونا و رئال نيز يك آرزو است و نكته مهم اينجاست كه در همان زمان نتايج يك نظرسنجي پس از جام جهاني ۹۸ فرانسه نشان مي داد كه در كل فوتبال رتبه اي دو رقمي در بين ورزش هاي محبوب فرانسويان دارد.
بسياري از سمبل هاي ادوار مختلف فوتبال فرانسه از بندر مارسي يا از المپيك مارسي چهره شدند. احمدبن بلا رئيس جمهور اسبق الجزاير در روزگار دانشجويي براي المپيك بازي مي كرد، ژان ژوركايف - پدر يوري ژوركايف - كه به عنوان يك كاپيتان خارجي جام قهرماني ليگ اول را در سال هاي ۶۲ و ۱۹۶۱ بالاي سر برد، سابقه بازي در تيم ملي شوروي را داشت و در اصل يك مهاجر گرجي بود كه به خاطر حمايت جناح سوسياليست فرانسه از مارسي بسيار مورد توجه سران باشگاه قرار مي گرفت. گونار اندرسون سوئدي بهترين گلزن تمام دوران ليگ اول فرانسه محسوب مي شود. ژان تيگانا ستاره سياهپوست فرانسه دهه هشتاد از استان پروونس - به مركزيت مارسي - برخاست و درخشش او در مجموعه مياني «چهار جواهر» در كنار پلاتيني، لوئيز فرناندز و آلن ژيرس زمينه ورود موج گسترده اي از رنگين پوستان آفريقايي را به تيم ملي فرانسه فراهم آورد. اين چهار نفر هر يك نماد يكي از طيف هاي نژادي جنوب فرانسه - به غير از اعراب - بودند، تيگانا سياه آفريقايي، پلاتين ايتاليايي الاصل، فرناندس باسك و اسپانيايي تبار و سرانجام ژيرس فرانسوي. امروز نيز زين الدين زيدان نه تنها نماينده جامعه اعراب مارسي كه سمبل جديدي براي پايتخت فوتبال فرانسه، مارسي، محسوب مي شود.

حاشيه ورزش

•المپيك عراق در كشور ثالث
فدراسيون بين المللي فوتبال «فيفا» حكم كرد: ديدار رفت تيم هاي عراق و ويتنام در چارچوب رقابت هاي دور نخست مسابقات انتخابي بازي هاي المپيك ۲۰۰۴ مي بايست در كشوري ثالث برگزار شود. به گزارش خبرگزاري فرانسه از كوالالامپور، كنفدراسيون فوتبال آسيا با اعلام اين خبر عنوان كرد كه نامه اي را به عراق ارسال كرده و از اين كشور خواسته است كه خود كشوري ثالث را به فيفا معرفي كند. عراق قبلا با تعيين كشوري بي طرف مخالفت ورزيده بود اما هم كنفدراسيون فوتبال آسيا و هم فيفا درخواست عراق را رد كرده اند. روز سه شنبه فدراسيون فوتبال ويتنام از كنفدراسيون فوتبال آسيا خواسته بود كه كشوري بي طرف را به عنوان محل برگزاري ديدار دو تيم عراق و ويتنام تعيين كند. ويتنام خود و يا يكي از كشورهاي مالزي، سنگاپور و يا تايلند را براي محل برگزاري مسابقه معرفي كرده بود. ديدار برگشت دو تيم در تاريخ ۱۹ آوريل (۳۰ فروردين) در هانوي برگزار مي شود.

• آماده باش براي پينگ پونگ 
معاون ورزشي در امور فدراسيون هاي سازمان تربيت بدني گفت: فدراسيون پينگ پونگ با برنامه ريزي كلان و مدون تلاش خواهد كرد تا ورزشكاران اين رشته را براي بازي هاي آسيايي قطر در سال ۲۰۰۶ آماده نمايد.
«علي كفاشيان» در پنجمين مجمع عمومي فدراسيون پينگ پونگ اظهار داشت، اگر چه كسب عناوين قهرماني ورزش پينگ پونگ با توجه به حضور برترين هاي جهان در اين قاره دشوار است، اما بايد تلاش كرد. وي افزود: ظهور استعدادهاي خوب اين رشته ورزشي در كشور و قرار دادن آنان نزد مربيان باتجربه و كاردان به عنوان يكي از راهكارهاي مفيد براي ورزشكاران اين رشته برشمرد.
كفاشيان، حضور پينگ پونگ بازان در اردوهاي مشترك بين المللي و همچنين شركت آنان در رقابت هاي بين المللي را از ديگر عواملي دانست كه ورزشكاران كشورمان بتوانند حرفي براي گفتن در سطح آسيا داشته باشند. رئيس مجمع عمومي فدراسيون پينگ پونگ افزود: برگزاري منظم رقابت هاي ليگ پينگ پونگ و حضور نوجوانان و جوانان در اين رقابت ها باعث شكوفايي و توسعه اين رشته ورزشي در سطح كشور مي شود. كفاشيان در ادامه گفت: با توجه به تصويب قانون اجازه داشتن هيأت هاي ورزشي در مكان هاي ورزشي، اين امكان براي فدراسيون ها پيش خواهد آمد كه ورزشكاران در آينده با كمبودمكان هاي ورزشي مواجه نباشند.

•صدهزار دلار جريمه اتوبيوگرافي
004845.jpg

ديويد ولس فوق ستاره تيم بيس بال نيويورك يانكيز اخيرا از سوي باشگاهش به مبلغ صدهزار دلار جريمه شد. شايد اين رقم نجومي براي جريمه كمي عجيب به نظر برسد. اما اگر شما هم جاي سران يانكي ها بوديد و يكي از بازيكنانتان كه روزي ۱۶ هزار و ۵۰۰ دلار دستمزد مي گيرد، با انتشار اتوبيوگرافي خود به شما و باشگاهتان لطمه بزند، بيشتر از اينها جريمه اش مي كرديد. ولس ملقب به Boomer داستان زندگي خود را كه از ابتدا تا مرحله تبديل به فوق ستاره بيس بال آمريكا پر از جنجال بوده، به طنز نوشته است. او ۱۶ سال است كه در «ميجرليگ» آمريكا توپ مي زند و هر از چند گاهي سوژه يكي از مطبوعات آمريكا بوده است. ولس از آنجا كه از توهين به هم تيمي ها و مربيان سابقش هم كم نگذاشته، جنجال عظيمي را در دنياي بيس بال كه توسط خود آمريكايي ها «وقت گذراني ملي» ناميده مي شود، به راه انداخته است. او در كتابش نوشته كه ۱۵ تا ۲۵ درصد بازيكنان ميجرليگ از استروئيد استفاده مي كنند. مديرعامل باشگاه برايان كشمن در توجيه اين جريمه بالا گفت: «به وجهه تيم يانكيز به هيچ وجه نبايد لطمه زد. » علاوه بر اين جريمه، ولس حق ندارد تا در راديو يا تلويزيون كتابش را تبليغ كند. در پي اين مجازات ديويد ولس از تمامي هم تيمي ها و دست اندركاران تيم خود عذرخواهي كرد. «من فقط مي خواستم كمي از نوشتن لذت ببرم. متاسفانه بقيه اين طور فكر نمي كنند. »

• سوار بر دوچرخه كما
«آندري كيويلوف» قهرمان دوچرخه سواري قزاقستان كه در مرحله دوم مسابقات دوچرخه سواري بين المللي پاريس ـ نيس به شدت مجروح شده بود روز چهارشنبه در يكي از بيمارستان هاي شهر «سنت اتين» درگذشت.
وي روز سه شنبه در مرحله دوم اين مسابقه كه بين شهر «لاكلايت» و «سنت اتين» برگزار مي شد به زمين خورد و به دليل جراحات سخت وارده به بيمارستان منتقل شد. به گزارش تلويزيون خبري «ال. ث. يي»، «كيويلوف» پس از حادثه تا زمان مرگ در كما به سر مي برد. اين دوچرخه سوار قزاقستاني كه ۲۹ سال سن داشت در مسابقات دوچرخه سواري دور فرانسه (تور دوفرانس) سال ۲۰۰۱ به مقام چهارمي دست يافته بود. «آندري كيويلوف» همانند «الكساندر وينوكوروف» هموطن خود پس از ورود به فرانسه در تيم هاي فرانسوي «فستينا»، «كازينو» و «كوفيديس» عضويت داشت. وي كه متخصص مراحل كوهستاني مسابقات چندمرحله اي دوچرخه سواري بود، در سال ۲۰۰۲ در مسابقه پاريس ـ نيس در رده چهارم و در مسابقه چند مرحله اي «دوفينه» فرانسه در سال هاي ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ در رده پنجم قرار گرفته بود.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   زندگي  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |