شوارتس: قوانين بين المللي در مورد اشغال به آمريكا آزادي عمل فراواني دردوران پس از جنگ و حتي در شكل دهي آينده سياسي عراق مي دهد
اريك شوارتس، عضو ارشد شوراي روابط خارجي [آمريكا] كه يك گروه ضربت «عراق پس از جنگ» را سرپرستي مي كند، معتقد است كه ايالات متحده بلافاصله پس از خاتمه خصومت ها در عراق يك دولت پس از جنگ را تشكيل داده و وظيفه حفظ امنيت را به عهده مي گيرد. اما به اعتقاد وي براي «مشروعيت» بخشيدن به آينده عراق حياتي است كه راهي براي كمك سازمان ملل، بيش از توزيع كمك هاي بشردوستانه پيدا شود. او پيروي از الگوي افغانستان را كه در آن سازمان ملل دولت آينده را سازماندهي كرد و از اين طريق پشتيباني شوراي امنيت را جلب كرد، پيشنهاد مي كند از اين طريق همسايه هاي عراق و ديگر كشورها نيز به كمك براي بازسازي اين كشور مي پيوندند. آنچه در زير مي آيد مصاحبه برنارد گورتسمن، ويراستار مشاور شوراي روابط خارجي با شوراتس در روز هفتم آوريل ۲۰۰۳ است:
ترجمه: غلامرضا رضايي نصير
• مسائل اساسي مطروحه در مورد عراق پس از جنگ، حتي قبل از خاتمه جنگ چه هستند؟
برخي مسائل از اين قرارند: چه كسي اداره غيرنظامي كشور را بلافاصله پس از جنگ به عهده خواهد گرفت؟ عراقي ها چه نقشي در دولت پس از جنگ خواهند داشت؟ چه زمان يك دولت موقت عراق تشكيل خواهد شد؟ اين حكومت موقت چگونه ايجاد مي شود؟ و چه مسئوليت هايي به آن واگذار مي گردد؟ چه كسي در مورد فرآيند تعيين حكومت موقت و همچنين فرآيندي كه طي آن عراقي ها دولتي دائمي را ايجاد خواهند كرد، تصميم مي گيرد؟ در ارتباط با اين مسائل، مسئله نقش سازمان هاي بين المللي و ديگر دولت ها در بازسازي عراق مطرح مي شود. همه اين مسائل، حداقل به لحاظ ديپلماتيك، مطرح مي شوند.
• آيا مايليد خطوط كلي برخي از گزينه ها را در مورد بعضي از اين مسائل ترسيم كنيد؟
حتما. در مورد اينكه چه كسي عراق پس از جنگ را اداره خواهد كرد، در حال حاضر شواهد قويا به نفع ارتش آمريكا است. در دوره بلافاصله پس از جنگ ژنرال تامي فرانكس، فرمانده نيروهاي ائتلافي و ژنرال بازنشسته جي گارنر، رئيس دفتر بازسازي و كمك هاي بشردوستانه پنتاگون حكومت عراق را تحت كنترل خواهند داشت.
در حال حاضر گارنر در كويت به سر مي برد و آماده است تا به عراق برود. بيش از ۲۰۰ مقام آمريكايي در زمينه هايي نظير اداره امور كشوري، كمك هاي بشردوستانه و بازسازي با وي همكاري مي كند. طرح اين است كه تعداد اندكي از آمريكايي ها اداره وزارتخانه هاي مهم را به دست گيرند و بقيه وزارتخانه ها به عراقي ها واگذار شود. چنين به نظر مي رسد كه آلترناتيو ديگري به جز كنترل آمريكايي ها در دوران بلافاصله پس از جنگ وجود نداشته باشد. علاوه بر آن حتي در بلندمدت نيز تا قبل از آنكه عراقي ها خود اداره امور كشور خود را به دست گيرند، بعيد است كه آلترناتيو ديگري براي اداره غيرنظامي كشور توسط ايالات متحده وجود داشته باشد.
اما برخي از حكومت غيرنظامي تحت نظارت سازمان ملل براي اداره عراق پس از جنگ حمايت كرده اند. براي مثال ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه گفته است كه از قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل كه در آن كنترل ائتلاف آمريكايي - انگليسي به تصويب رسيده باشد، حمايت نخواهد كرد.
• آيا سازمان ملل خواستار آن هست كه پس از جنگ بر عراق حكومت كند؟
كاملا روشن نيست كه سازمان ملل بخواهد چنين وظيفه اي را بر عهده بگيرد. براي مثال مورد افغانستان نشان داد كه مقامات سازمان ملل واقعا توانايي كنترل اوضاع را ندارند؛ مسلما مورد عراق بسيار دشوارتر خواهد بود.
• اگر سازمان ملل عراق را اداره نكند، چه نقش ديگري مي تواند داشته باشد؟
اين سوالي ۶۴ هزار دلاري است. يكي از گزينه ها مي تواند استفاده از حافظان صلح كلاه آبي سازمان ملل براي حفظ امنيت باشد. هر چند اين گزينه خيلي غيرواقع بينانه است. هيچ كس پيشنهاد نكرده است كه سازمان ملل بايد امنيت عمومي را در دوران پس از جنگ تضمين كند. تقريبا همه اين را قبول دارند كه وظيفه حفظ امنيت به عهده ايالات متحده و احتمالا به همراه برخي از نيروهاي ائتلافي است. در حقيقت برخي پيشنهاد كرده اند كه ناتو پا به ميدان بگذارد.
برخي ديگر پيشنهاد كرده اند كه سازمان ملل مسئوليت اداره غيرنظامي كشور را به عهده بگيرد. همان طور كه قبلا گفتم، اين هدف براي سازمان ملل بيش از حد دست نيافتني است. در عين حال بسياري از دوستان و متحدان اروپايي معتقدند كه اگر اظهارات رئيس جمهور [آمريكا] در مورد همكاري با سازمان ملل چيزي بيش از اجازه دادن به نهادهاي اين سازمان براي توزيع كمك هاي بشردوستانه نباشد، در آن صورت اين نقش براي سازمان ملل به هيچ وجه كافي نيست.
اين كشورهاي اروپايي از اين مي ترسند كه كنترل كامل عراق پس ازجنگ به دست ايالات متحده بيفتد. يك راه براي برون رفت از اين معضل، الگويي است كه در افغانستان شاهدش بوده ايم. در آنجا سازمان ملل مسئول اداره غيرنظامي كشور نبود اما در عين حال نقش سياسي معناداري ايفا كرد.
• ممكن است در اين باره توضيح بيشتري بدهيد؟
سازمان ملل اجلاسي در بن ترتيب داد كه در آن دولت موقت افغانستان تشكيل شد و فرآيندي براي رسيدن به يك دولت دائمي افغان تعريف گشت. اين فرآيند به تاييد شوراي امنيت سازمان ملل رسيد. در نتيجه، دولت افغانستان از مشروعيت بين المللي فراواني برخوردار گشت. به رغم اين حقيقت كه اين تلاش عمدتا با ابتكار سازمان ملل صورت گرفت، ايالات متحده در جهت دهي آن از نفوذ فوق العاده اي برخوردار بود و نشان داد كه حاضر نيست منافع خود را قرباني موافقت با اين نقش سازمان ملل كند.
• مزاياي چنين نقشي براي سازمان ملل چيست؟
اول اينكه با دخالت دادن سازمان ملل، مشاركت ديگر دولت ها در چالش هاي بازسازي عراق و كمك به آن آسان تر مي شود و از اين طريق از باري كه بر دوش ايالات متحده است كاسته مي شود. دوم احتمال اينكه چنين فرآيندي از نظر دولت هاي منطقه از مشروعيت بيشتري برخوردار باشد بالا مي رود و شكي نيست كه حمايت اين دولت ها براي دولت انتقالي عراق حياتي خواهد بود.
• منظورتان به خصوص دولت هاي خاورميانه است؟
بلي. در سال هاي اخير آموخته ايم كه اگر كشورهاي همسايه در از هم فروپاشيدن كشوري مصمم باشند، هر چقدر هم كه عزم مردم آن كشور براي بازسازي نهادهايش پس از جنگ جزم باشد، باز هم پيشرفت بسيار دشوار خواهد بود. با نگاهي به مدل افغانستان مي بينيم كه بسياري از كشورهاي منطقه كه اغلب با ايالات متحده دشمني داشتند به توافقي پايدار رسيدند، بنابراين امكان رسيدن به چنين توافقي كاملا معقول به نظر مي رسد. بنابراين مزيت مهم ديگر آن كسب موافقت منطقه اي با فرآيند مورد نظر است.
در نهايت بايد گفت فرآيندي كه سازمان ملل در آن دخيل باشد، از مشروعيت بين المللي وسيع تري برخوردار مي گردد. اگر بتوان بر سر نقش سازمان ملل به توافق رسيد، در آن صورت نهادهاي اين سازمان راحت تر در عراق به فعاليت خواهند پرداخت و فرصت ها براي تقويت همكاري بين سازمان ملل و ايالات متحده بيشتر مي شود.
• آيا از بين عراقياني كه اكنون در عراق زندگي مي كنند، كسي مي تواند نقش مهمي در دولت مدني ايفا كند؟
در دوران حكومت صدام حسين، جامعه عراق عمدتا نخبگان سياسي خود را از دست داد. يكي از چالش هاي بزرگ ايالات متحده تضمين فرآيندي است كه از آن رهبران واقعي بتوانند سر بركنند. اما اين چالش يكي از دلايلي است كه نشان مي دهد عراقي ها نمي توانند در كوتاه مدت تمام اختيارات حاكميت را در دولت موقت به دست گيرند. آنچه دولت [آمريكا] در سر دارد و صراحتا بگويم به عقيده من اين طرح كاملا معقول است، تلاش براي ايجاد سازوكارهاي مشورتي و گماردن عراقي ها در پست هايي است كه قدرت تصميم گيري آنان بتواند طي زمان افزايش يابد، به طوري كه اين فرآيند بيشتر فرآيندي تدريجي و تحولي باشد، در يك نقطه خاص يك حكومت موقت كاملا عراقي ايجاد خواهد شد.
• تصور مي كنم پس از جنگ وسوسه اي براي صدام زدايي در كشور عراق به وجود بيايد كه احتمالا شامل محاكماتي هم خواهد بود. آيا ايالات متحده خود اين مهم را انجام خواهد داد؟
فكر مي كنم با توجه به موارد سنگين نقض حقوق بشر توسط رژيم صدام، نبود نوعي فرآيند پاسخگويي باور كردني نباشد. البته هنوز مشخص نيست كه اين فرآيند چگونه خواهد بود. آيا خود ايالات متحده راسا در اين زمينه اقدام خواهد كرد؟ آيا نوعي فرآيند با شركت عراقي ها و مشاركت قضات بين المللي خواهد بود؟ جزئيات اين مسئله هنوز مشخص نشده است. آنچه ظاهرا مورد حمايت دولت [آمريكا] است يك فرآيند محدود از محاكمه كساني است كه مرتكب بدترين موارد نقض حقوق بشر شده اند. تا اندازه اي چشم انداز دولت [آمريكا] در اين مورد اين است كه مطمئن شود عراقياني كه تا اندازه اي خلاف كرده اند،اما مهارت هاي آنها براي حكومت آينده عراق مفيد است در اين فرآيند پاسخگويي از بين نروند. هيچ كس به اين اعتقاد ندارد كه تمام عراقياني كه درگير نقض حقوق بشر بوده اند بايد روند قضايي را طي كنند. سوال اساسي اين است كه رتبه هر كس در حكومت چقدر بالا يا پايين بوده است. عقيده من بر آن است كه دولت [آمريكا] مايل است عراق با كمك خود عراقي ها به حيات خود ادامه دهد.
• در مورد به رسميت شناختن بين المللي عراق نظرتان چيست؟
در اينجا بين ملزومات قوانين بين المللي و سياست بين المللي تمايز وجود دارد. قوانين بين المللي در مورد اشغال به ايالات متحده آزادي عمل فراواني در دوران پس از جنگ مي دهد. صريح بگويم اين قوانين حتي در شكل دهي آينده سياسي عراق هم حق انتخاب فراواني به ايالات متحده مي دهد. در عين حال به لحاظ سياست بين الملل، اگر ايالات متحده نخواهد سازمان ملل را هم به بازي راه دهد، در رابطه با مشروعيت كل اين فرآيند از چشم دولت هاي منطقه و كشورهاي سراسر جهان با چالش هاي جدي فراواني روبه رو خواهد شد. به همين دليل است كه دولت بوش، حتي اگر در نهايت تصميم بگيرد كل فرآيند را آمريكايي كند، باز هم خواستار تاييديه شوراي امنيت سازمان ملل خواهد بود. اما اگر نخواهد به سازمان ملل نقشي در فرآيند انتقال سياسي بدهد، گرفتن اين تاييديه بسي دشوار خواهد بود.
نيويورك تايمز