شنبه ۳۰، فروردين ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۰۲۷
بين الملل
Front Page

اينجا عراق است همه چيز غنيمت جنگي است
خواهران نفتي بايد در ابتدا به جاي پر كردن جيب هاي خود به فكر زدودن افكار نسل امروز و فرداي عراق از جنايات خود باشند
هنوز جنازه ها از خيابان هاي بغداد جمع نشده و فضا براي ورود نيروهاي امدادي بين المللي امن نيست اما، هركس به فراخور حال خود به بررسي وضعيت صنعت نفت عراق پرداخته است 
تنظيم از محمد صفايي 
001420.jpg

ذخاير نفت عراق به ۱۱۲ ميليارد بشكه مي رسد. در حال حاضر توليد نفت عراق به ۲ ميليون و ۵۰۰ هزار بشكه در روز مي رسد. حداكثر توليد در پيش از سال ۱۹۹۱ معادل ۳ ميليون و ۸۰۰ هزار بشكه بود. ظرفيت توليد تا سال ۲۰۱۰ به معادل ۵ ميليون بشكه مي رسد.
قيمت استخراج يك بشكه نفت در عراق معادل ۵/۱ دلار و قيمت استخراج يك بشكه نفت در خليج مكزيك معادل ۱۳ دلار است.
ذخاير نفت آلاسكا مشكل به ۵/۲ ميليارد بشكه برسد در حالي كه ذخيره هاي نفت در منطقه مجنون عراق بيش از ۱۰ ميليارد بشكه است.
براي حفظ و تعمير چاه هاي موجود نفت عراق بيش از يك ميليارد دلار هزينه نياز است.
رساندن توليد به ۳ ميليون و ۵۰۰ هزار بشكه در روز سه سال وقت و ۸ ميليارد دلار هزينه نياز دارد.
تعمير سيستم هاي برق رساني براي ادامه كار تلمبه خانه ها و پالايشگاه ها به بيش از ۲۰ ميليارد دلار نياز دارد.
براي رساندن توليد به حد ۶ ميليون بشكه در روز، جدا از مخارج ذكر شده، به ۳۰ ميليارد دلار ديگر نياز است.
عراق تنها ۱۵ ميليارد دلار در سال درآمد نفتي دارد.
هزينه نگهداري نيروهاي نظامي آمريكا در عراق سالانه به حدود ۱۰ تا ۵۰ ميليارد دلار مي رسد.
عراق ۱۱۰ ميليارد دلار وام گرفته كه ۵ تا ۱۲ ميليارد دلار اقساط سالانه اين وام ها است. اين كشور با احتساب بدهي به كويت بابت جنگ با اين كشور بيش از ۳۵۰ ميليارد دلار بدهي دارد.
عراق سالانه ۱۴ ميليون و ۵۰۰ هزار دلار مواد غذايي و دارو از خارج از كشور وارد مي كند.
مديران نفتي عراق پس از جنگ تغيير نخواهند كرد.
احمد چلبي، رهبر كنگره ملي عراق: شركت هاي نفتي آمريكايي سهم عمده اي از نفت عراق را به خود اختصاص خواهند داد.
يك مقام نفتي آمريكايي: تبعيدي هاي عراق نزد ما آمده و اظهار داشته اند كه شما مي توانيد مالك نفت ما باشيد به شرط آن كه ما بتوانيم به آنجا برگرديم.
اينها و هزاران خبر و گزارش ريز و درشت ديگر در روزه-اي اخي-ر عن-اوي-ن مه-م خبري روزنامه ها و خبرگزاري هاي مهم جهان بوده كه با يك نگاه گذرا به درآمد ۱۵ ميليارد دلاري عراق از نفت و مخارجي كه براي آن تراشيده شده، به اين نكته پي مي بريم كه عراق بسيار كوچكتر از آن است كه توان پرداخت هزينه هاي فوق را داشته باشد.
نيروهاي آمريكايي و انگليسي بغداد را فتح كردند و پس از آن به كركوك رسيدند و گويي فاتحان بلافاصله سلاح ها را كنار گذاشته و تانك ها را تبديل به دستگاه هاي حفاري و تجهيزات اكتشاف و استخراج نفت كردند. هنوز جنازه ها از خيابان هاي بغداد جمع نشده، فضا براي ورود نيروهاي امدادي بين المللي امن نيست، غارت شهر كماكان ادامه دارد، غارتگران به دانشگاه بغداد هم رحم نكردند، هنوز مردم گرسنه مشغول غارت بانك ها و اداره ها هستند، از زير خرابه هاي شهر هر روز جسدي تازه يافت مي شود، اوضاع در بصره از بغداد نيز بدتر است، تا آنجا كه سازمان هاي بين المللي اوضاع در اين شهر را فاجعه بار خوانده اند، هيچ كس به آن توجهي ندارد، اما، هركس به فراخور حال خود به بررسي وضعيت صنعت نفت عراق و آينده اين كشور پرداخته است. هيچ كس به آينده اين نسل مرده اهميتي نمي دهد، براي هيچ كس مهم نيست كه آينده مادران بي فرزند و فرزندان بي پدر چه مي شود، گويي براي هيچ كس مهم نيست كه اين جنگ چه تأثيرات رواني بر آينده اين مردم زجر كشيده خواهد گذاشت، همه و همه به بازسازي و تقسيم غنايم پرداخته اند، هرگز كسي از بمباران اشتباهي مناطق مسكوني بغداد ابراز ندامت نكرد، اما نيروهاي آمريكايي و انگليسي با خاموش كردن آخرين چاه نفت در منطقه رميله به پايكوبي پرداختند. انگار نه انگار كه اين مردم زنده اند، انگار نه انگار نيروهاي آمريكايي براي نجات اين مردم، براي سقوط ديكتاتور و براي استقرار دموكراسي آمده اند. آنان مي گويند براي عاري ساختن منطقه از سلاح هاي كشتار جمعي به اينجا آمده ايم و حالا هنگامي كه مردم از مكان مظنون به وجود سلاح هاي شيميايي به آنها خبر مي دهند، بي اعتنا به آنان، ذخاير نفت احتمالي را بو مي كشند. كودكان عراقي، معلولان فرداي كشور نيز تنها مي نگرند، به غارت و چپاول و جنايت در كشوري كه همه ادعاي نجات آن را دارند.
جنگ براي نفت، هرگز!
001415.jpg

در ماه هاي اخير همه از اهداف آمريكا در جنگ و مهمترين هدف اين كشور يعني نفت سخن گفته اند، نفتي كه گويا آمريكا براي نيازهاي مصرفي خود به آن نياز ندارد چرا كه براي اين منظور راه هاي بهتر و نزديكتري هست. كشورهاي آمريكاي لاتين به سهولت توانايي تأمين ۱۰ ميليون بشكه نفت در روز را براي بزرگترين كشور صنعتي جهان دارند. مهمترين نياز مصرفي مشتريان نفت منطقه خليج فارس در حال حاضر كشورهاي اروپايي هستند، به طوري كه در حال حاضر بيش از ۷۰ درصد نفت خليج فارس به سوي اين منطقه روان مي شود؛ به سوي كشورهايي مانند آلمان و فرانسه كه نشان دادند پس از پايان جنگ سرد ديگر نيازي به پدرسالاري آمريكا ندارند و خواهان سهم بيشتري در عرصه مناسبات بين المللي هستند، كشورهاي اروپايي و در را‡س آنها آلمان و فرانسه كه از قدرت هاي مهم اقتصادي و نظامي اين منطقه به شمار مي روند در اين روزها بيش از هر چيز در پي يافتن راهي براي وابستگي كمتر به ايالات متحده هستند و در اين راه مهمترين هدف، دستيابي به منابع انرژي با ثبات است كه مي تواند آنها را از يوغ بندگي آزاد كند. برخي كارشناسان معتقدند يكي از مهمترين اهداف آمريكا در اين جنگ وابسته نگاه داشتن اين كشورها به خود و در اختيار داشتن شريان حياتي آنهاست. از سوي ديگر تحقيقات نشان مي دهد كه تا سال ۲۰۱۵ بيش از ۷۵ درصد نفت خليج فارس به سوي آسيا خواهد رفت كه از اين ميزان قسمت اعظم آن سهم چين است. چين كشوري كه همه چيز براي ابرقدرت شدن دارد، جمعيت، موقعيت مناسب، تكنولوژي و از همه مهمتر سهيم كردن دنيا در ثروت سرزميني. آمريكا هيچ راهي براي مهار اين اژدهاي خروشان ندارد جز آن كه به نوعي نيازهاي اين كشور به انرژي را تحت تسلط خود درآورد. آمريكايي ها از اين نگرانند كه نيازهاي چين به انرژي اين كشور را به كشورهايي مانند ايران نزديك كند و اين دو بتوانند به عنوان مكمل نيازهاي يكديگر عمل كنند كه در اين صورت خطري براي منافع ايالات متحده محسوب خواهد شد.
خصوصي سازي، بخشي از يك سناريو
اما كمپاني هاي نفتي و مقامات آمريكايي، بهترين راه را براي نجات كشورهايي مانند عراق، خصوصي سازي صنعت نفت آن مي دانند. به گونه اي كه يكي از مديران نفتي آمريكا در اين زمينه گفت: دولت جديد عراق بايد شرايطي را ايجاد كند تا كمپاني هاي خارجي بتوانند از امنيت سرمايه گذاري خود اطمينان حاصل كنند و اگر امكان جريمه كمپاني ها توسط دولت عراق وجود داشته باشد، عراقي ها نبايد انتظار سرمايه گذاري داشته باشند.
«هفت خواهر» نفتي زخم خورده اند، در اوايل دهه ۱۹۷۰، عربستان سعودي، عراق و ديگر كشورهاي خليج فارس صنايع نفت خود را ملي كرده و براي مديريت چاه هاي نفت، پالايشگاه و امكانات توليد به تشكيل شركت هاي دولتي پرداختند. اين امر آن قدر براي آنان گران تمام شده كه اينك، در ابتداي هزاره و سي سال پس از آن واقعه، مؤسسات معتبري مانند بنياد هريتيج و انستيتو آمريكن اينترپرايز، در جست وجوي يافتن راهكارهايي براي خصوصي سازي صنعت نفت عراق و ديگر كشورهاي عربي سخت مشغولند. برخي از اين مؤسسات به اصطلاح تحقيقاتي پا را از اين هم فراتر گذاشته و درمورد جزئيات گشودن درهاي صنعت نفت و گاز عراق، عربستان سعودي و ديگر كشورهاي عربي به روي كمپاني هاي غربي، حتي به زور سرنيزه پرداخته و سعي دارند تا حد ممكن عواقب چنين اقدامي را پيش بيني كنند.
يكي از مشاوران اينترپرايز در اين مورد گفت: يكي از مشكلات اساسي در منطقه خليج فارس اين است كه عوامل توليد در اختيار دولت قرار دارند.
به گفته اين مشاور ارشد چندي است كه شركت هاي آمريكايي مشغول انجام مطالعات امكان سنجي براي خصوصي سازي در خليج فارس هستند. آنان معتقدند كه اولين گام در راه تغيير و تحولات سياسي در منطقه و كاتاليزور براي ورود به ليبرال دموكراسي از ميان برداشتن شركت هاي نفتي دولتي و خارج ساختن عوامل توليد از اختيار دولت ها است.
يكي ديگر از كارشناسان اقتصادي در اين مورد گفت: آمريكاييان قصد دارند ابتدا نفت را از حاكميت ملي خارج كرده و سپس آن را ميان شركت هاي آمريكايي تقسيم كنند.
مقامات دولتي آمريكا نيز در حالي كه براي حفظ آبرو در مجامع بين المللي علناً از هرگونه صحبت در مورد آينده نفت اين كشور خودداري مي كنند در پس پرده توافقاتي را با تبعيدشدگان عراقي در مورد صنعت نفت اين كشور داشته اند.
در اين مورد رهبر كنگره ملي عراق، احمد چلبي گفت: شركت هاي نفتي آمريكايي سهم عمده اي از نفت عراق را به خود اختصاص خواهند داد. احمد چلبي در پاييز سال گذشته با سران چندين شركت بزرگ آمريكايي ملاقات هايي داشت كه طي اين ديدارها او براي جلب حمايت آنان تلاش هاي بسياري كرد.
يك مقام نفتي آمريكايي نيز گفت: تبعيدي هاي عراقي نزد ما آمده و اظهار داشته اند كه شما به ما كمك كنيد به قدرت برگرديم در عوض مالك نفت ما باشيد.
صنعت نفت نيمه جان
عراق پس از عربستان سعودي دومين كشور عمده دارنده ذخاير نفت جهان است، اما سال هاست به علت ياغي گري حاكمان آن تحت تحريم هاي شديد بين المللي قرار داشته و صنايع نفت آن اعم از بالادستي و پايين دستي دچار مشكلات فرسايشي بسيار سختي شده است. در پي دو دهه جنگ و تحريم بين المللي صنايع نفتي آن ويران شده و بازسازي تأسيسات فرسوده آن تنها از عهده سرمايه گذاران خارجي برمي آيد.
عراق در زمان اوج شكوفايي صنعت نفت خود در دهه ۱۹۷۰ ميلادي بيش از ۳ ميليون و ۵۰۰ هزار بشكه در روز نفت توليد مي كرد.
كارشناسان نفتي معتقدند با سرمايه گذاري كلان براي بازسازي تأسيسات زيربنايي نفتي فرسوده عراق مي توان توليد نفت اين كشور را به ۶ ميليون بشكه در روز رساند كه در اين صورت عراق پس از عربستان سعودي با ۸ ميليون و ۸۰۰ هزار بشكه در روز، ايالات متحده با ۷ ميليون و ۲۰۰ هزار بشكه و روسيه با ۷ ميليون و يكصد هزار بشكه در روز به چهارمين توليدكننده عمده نفت در جهان تبديل خواهد شد.
زماني كه صنايع نفتي عراق در دهه ۱۹۷۰ ميلادي ملي شد، درآمدهاي نفتي اين كشور پنج برابر شد و پس از به قدرت رسيدن صدام حسين اين درآمد هنگفت وي را قادر ساخت كه دست به خريدهاي سرسام آور انواع سلاح هاي جنگي بزند.
اما ۱۵ سال بعد، در اوج تحريم هاي اعمال شده پس از جنگ سال ۱۹۹۱ خليج فارس صنايع نفتي عراق به شدت دچار بحران شد. توليد نفت شش ماه پس از حمله صدام حسين به كويت ۹۰ درصد كاهش يافت.
در سال ۱۹۹۱ ميلادي، عراق پس از عقب نشيني از كويت ۶ هزار چاه نفتي اين كشور را آتش زد و فلكه ساير چاه ها را گشود به طوري كه معادل ۸ ميليون بشكه نفت به خليج فارس سرازير شد.
براساس تحريم هاي اوليه، كليه صادرات و واردات متوقف و سرمايه گذاري خارجي در عراق ممنوع شد.
در سال ۱۹۹۶ ميلادي وقتي عراق در آستانه يك فاجعه عظيم انساني قرار داشت سازمان ملل طرحي به نام «نفت در برابر غذا» تهيه كرد كه براساس آن به عراق اجازه مي داد هر شش ماه مقدار محدودي نفت به ارزش دو ميليارد دلار براي خريد نيازهاي غذايي و ضروري صادر كند.
در سال ۱۹۹۸ ميلادي كه بهاي نفت كاهش يافت، سازمان ملل متحد به عراق اجازه داد برخي قطعات يدكي براي ترميم تأسيسات فرسوده نفتي خود را وارد كند و سقف ارزش صادرات نفتي اين كشور در شش ماه را به ۵/۲ ميليارد دلار افزايش داد.
اما پس از گذشت دو سال از مجوز جديد سازمان ملل، عراق نتوانست حتي سهميه مشخص شده توسط سازمان ملل را توليد كند، به طوري كه كوفي عنان، دبيركل سازمان ملل متحد در بيانيه اي اعلام كرد صنايع نفت عراق در وضعيت تأسف باري قرار دارد.
كارشناسان سازمان ملل متحد در ديدار از صنايع نفتي عراق اعلام كردند برخي از خسارات وارده به ميادين نفتي اين كشور غيرقابل جبران است.
به گفته اين كارشناسان اگر بدون بازسازي تأسيسات نفتي عراق توليد نفت افزايش يابد، صنايع نفتي عراق متحمل خسارات بيشتري مي شود.
از سال ۲۰۰۲ ميلادي محدوديت صادرات نفت اين كشور لغو شد و ارزش قطعات يدكي وارداتي در چارچوب برنامه «نفت در برابر غذا» به ۴ ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار رسيد و توليد نفت عراق به حدود سه چهارم سطح پيش از جنگ سال ۱۹۹۱ ميلادي بالغ شد.
در سال هاي اخير مذاكره ميان بغداد و سرمايه گذاران خارجي كه اميدوار بودند تحريم ها لغو شود، افزايش يافت. عراق براي بهره برداري از ميادين نفتي خود با روسيه، فرانسه، ويتنام، سوريه و تعداد ديگري از كشورها قراردادهايي را امضا كرد اما با تشديد احتمال جنگ، نگراني سرمايه گذاراني كه با عراق قراردادهاي نفتي امضا كرده اند، افزايش يافته بود. زيرا اگر يك دولت جديد طرفدار آمريكا قدرت را در بغداد به دست بگيرد، كليه اين قراردادها لغو خواهد شد و دولت جديد با شركت هاي آمريكايي وارد مذاكره خواهد شد.
آمريكايي ها آن قدر براي استخراج نفت از عراق عجله دارند كه اعلام كردند ميادين نفتي كركوك در شمال عراق را در يكي دو هفته آينده به توليد مي رسانند، ميزان استخراج از ميادين نفتي كركوك به ۹۰۰ هزار بشكه در روز مي رسد.
اما شركت هاي خارجي براي سرمايه گذاري هاي كلان در عراق پس از صدام دغدغه هايي دارند كه از آن جمله مي توان به بلاتكليفي آنان و ترديد جدي نسبت به آينده جنگ و همين طور پيامد آن در منطقه اشاره كرد. آنان نگران آنند كه با اين همه ويراني و آشفتگي كه جنگ و آمريكاييان در منطقه ايجاد كرده اند، آنان چگونه مي توانند پس از خروج سربازان در آنجا باقي بمانند، آنان بايد روي اجساد باقي مانده عراقيان كار كنند. اينجا خاك اعرابي است كه سال هاست از آمريكا روي گردانده اند، كمپاني هاي آمريكايي بايد ميلياردها دلار با ارزش را در سرزميني سرمايه گذاري كنند كه نسبت به آينده آن هيچ اطميناني ندارند. آينده براي آنان بسيار تاريك و مبهم است.
كمپاني هاي نفتي براي كار در عراق بايد دل به همكاري با معاودين و معارضيني ببندند كه خود به خوبي از فقدان جايگاه مردمي خود آگاهند. اينان مي خواهند بر كرسي حكومت عراق تكيه زنند و خود به خوبي از بنيان متزلزل حكومت خود آگاهند. كمپاني هاي نفتي روي جزيره اي سرمايه گذاري مي كنند كه با هر جزر و مدي احتمال زير آب رفتن آن وجود دارد، دور تا دور اين جزيره را ملل خشمگين عرب فرا گرفته اند و ساكنان بومي آن نيز از نيات شر يانكي ها كاملاً آگاهند. كودكان امروز عراق مطمئناً فردايي روشن را براي غاصبان امروز رقم نخواهند زد. خواهران نفتي فردا بايد در ابتدا به جاي پر كردن جيب هاي خود به فكر زدودن افكار نسل امروز و فرداي عراق از جنايات خود باشند، جناياتي كه گاهي چنين به نظر مي رسد كه آمريكاييان عجله اي براي پاك كردن آثار آن ندارند و قصد دارند تا سال ها آن را به عنوان آيينه عبرت نگه دارند.

|  آب و كشاورزي  |   اقتصاد  |   انرژي  |   بانك و بورس  |   بين الملل  |   رويداد  |
|  گزارش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |