• همواره تروريست
«گري سيك»، عضو سابق شوراي امنيت ملي آمريكا اين برداشت كه حملات آمريكا به پايگاه هاي منافقين نشانگر تغيير مواضع آمريكا نسبت به اين گروه است را رد كرده و گفته است: «دولت آمريكا ساليان درازي است مجاهدين خلق را سازمان تروريستي لحاظ كرده و اين موضع را علي رغم آن حفظ كرده است كه تعداد زيادي از نمايندگان كنگره، به ويژه در جناح محافظه كار از مجاهدين اعلام حمايت كرده و خواستار حذفشان از فهرست سازمان هاي تروريستي بوده اند. وزارت خارجه آمريكا در دولت هاي مختلف از برآوردن اين درخواست خودداري كرده است و همچنان به اين روند ادامه مي دهد». او در گفت وگويي با بي بي سي، حملات هوايي اخير به پايگاه هاي منافقين در عراق را مؤيد اين اصل دانسته كه آمريكا آنان را همواره سازماني تروريستي تلقي كرده و مي كند.
• دوره دوم بوش با جنگ هاي ديگر
سايت «بازتاب» در گزارشي خبر داده: «هرچند سوريه هدف بعدي آمريكا اعلام شده ولي يك باند متنفذ در آمريكا تلاش مي كند، ايران گزينه اصلي حركت نظامي آمريكا پس از عراق باشد. » اين سايت افزوده: «ريچارد پرل، رئيس سابق شوراي مشورتي پنتاگون و داگلاس فيشر مشاور ارشد دونالد رامسفلد از چهره هاي سرشناس اين باند سياسي هستند. اين باند سياسي هفته گذشته در جلسه اي در كاخ سفيد تأكيد كردند، بهترين فرصت براي جبران شكست ۱۹۶۹ يعني سقوط شاه، اشغال سفارت آمريكا، بحران گروگانگيري و. . . فراهم شده است. در اين جلسه ديك چني، پل ولفوويتز، دونالد رامسفلد، ريچارد آرميتاژ، اليوت آبرامز و زلماي خليل زاد حضور داشتند و دستور جلسه، حسابرسي ايران بوده است. » بنابراين گزارش، «نقض حريم هوايي ايران در جنگ عليه عراق و اصابت چندين موشك به ايران كه حتي كشته و زخمي نيز در بر داشت، كاملاً عمدي و براي محك زدن واكنش جمهوري اسلامي بوده است. » به گزارش منبع خبري «بازتاب»، افراد ياد شده، حمله به ايران را ضروري مي دانند ولي بيشتر آنان معتقدند، بايد اين كار در دوره دوم رياست جمهوري بوش صورت گيرد.
• آمريكا مقصر است
«جميله كديور» نماينده تهران در گفت وگويي كه خبرگزاري فارس آن را منتشر كرده، از سياست تنش زدايي خاتمي دفاع كرده و گفته: «سياست تنش زدايي متكي به مشروعيت قابل ملاحظه مردمي توانست سياست هاي مرحله اي خود را در پيش بگيرد و بر اين اساس توفيق قابل ملاحظه اي داشته است... اگر بخواهيم به صورت مصداقي، شواهد موفقيت سياست تنش زدايي را نام ببريم، رابطه با كشورهاي اروپايي است كه به صورت قابل ملاحظه اي نسبت به گذشته مستحكم تر و گرم تر شده است. اگر هم تا به امروز نتوانستيم گام مثبتي برداريم، آمريكا مقصر بوده است. »
•مسائل حاشيه اي و خدمت رساني
رئيس قوه قضائيه در جلسه سران دستگاه قضايي گفته: «پرداختن دستگاه ها و قواي سه گانه كشور به مسائل حاشيه اي خلاف جهت خدمت رساني به مردم است. مسائل حاشيه اي باعث ركود اقدامات و از بين بردن امكانات و نااميدي مردم شده است كه بايد از آن دوري كرد. »
• عزت انساني
«كاظم جلالي» از سران فراكسيون مستقل مجلس در نطق پيش از دستور خود در جلسه روز يكشنبه مجلس به انتقاد از دستگاه قضايي پرداخت و گفت: «دستگاه قضايي بايد به وضع اسفبار دادگاه هاي خود برسد. وضعيت دادگستري ها فارغ از مسائل سياسي، عزت انساني را هدف مي گيرد.»
•بازدارندگي به جاي تنش زدايي
انتقاد مخالفان دولت خاتمي از سياست تنش زدايي اين روزها بالا گرفته است. «عبدالحسين روح الاميني» عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران در اين باره گفته: «متأسفانه ناكارآمدي و ناهماهنگي در بدنه اجرايي وزارت خارجه ريشه دوانده و جز چند سفر تشريفاتي كه نتيجه آن از قبل مشخص بوده، محصول ديگري از اين دستگاه عريض و طويل مشهود نمي باشد ما بايد از موضع اقتدار سياست بازدارندگي را در پيش بگيريم تا با نام تنش زدايي به كام دشمنان گام برنداريم.» «محمد كاظم انبارلويي» عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت نيز گفته: «تأكيد ما به صلح گرايي باعث نمي شود، دشمناني كه در اتاق جنگ خود براي ما نقشه كشيده اند، يك قدم عقب بنشينند. ما تنها بايد حق بودن خود را با نفي هرگونه خشونت اثبات كنيم اما در عين حال بايد به فكر دفاع همه جانبه به ويژه در امر نظامي نيز باشيم. »
• استقبال از «همه پرسي» و «استعفا»
سايت «رويداد» خبر داده كه چهارشنبه هفته گذشته فرم نظرسنجي راجع به سرنوشت دو لايحه رئيس جمهوري در بين نمايندگان توزيع شد كه در آن نظر آنها در خصوص نحوه ادامه رسيدگي به دو لايحه پرسيده شده است. سه گزينه فرم نظرسنجي عبارت بود از: «به روال سابق عمل شود»، «در صورت عدم تصويب، لوايح به رفراندوم گذاشته شود» و «در صورت عدم تصويب، نمايندگان اقدام به استعفا كنند».
• صدا و سيما بهتر بود
«رسول منتجب نيا» سخنگوي مجمع روحانيون مبارز از مواضع اصلاح طلبان در جنگ آمريكا و عراق انتقاد كرده و گفته است: «نتايج فعاليت صدا و سيما و جناح منتقد دولت كه جهت گيري آنها به محكوم كردن اين جنگ و اميدوار ساختن مردم استوار بود را مي توان بهتر از سايرين ارزيابي كرد. . . در شرايطي كه همه جهان راهپيمايي هاي خودجوش و مردمي را عليه جنگ برگزار مي كردند، در ايران به دليل عدم مشاركت احزاب و گروه هاي سياسي راهپيمايي برگزار شد كه گروه هاي اصلاح طلب در آن حضور نداشتند. »