پنج شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۸۲
شماره ۳۰۳۱- April, 24, 2003
ورزش
Front Page

استقلالي  كه بلعيده مي شود
وقتي بازيكني در تمرين براي رولاند كخ شعر مي سازد نمي توان اميدوار بود كه در بازي از او حرف شنوي داشته باشد
اميرحسين ناصري
008885.jpg

بله آقاي پورحيدري، ولي الله صالح نيا به استقلال متعصب است، شما هم همين طور، حجازي و فتح الله زاده و منزوي و نصرالله عبداللهي و حتي آن تماشاگري كه روي سكو نشسته به استقلال متعصب اند. اصلاً كسي را داريم كه به استقلال تعصب نداشته باشد؟ اما تعصب به استقلال به خاطر چيست؟
از اين تعصب چه سود و منفعتي عايد تمام اين متعصبان مي شود؟ پاك ترين اين تعصبات متعلق به كيست؟
نه آقاي پورحيدري، اسم اين حركات تعصب نيست. حركت صالح نيا كوچك شده وضعيت اسفبار استقلال است. استقلال كه شاگردانش را بلعيده و خود توسط عده اي ديگر بلعيده شده است. اگر هيچ كسي نداند، لااقل شما مي دانيد.
ا - مديريت و كادر فني استقلال
صبح روزي كه استقلال به برق شيراز باخت، علي فتح الله زاده در مصاحبه اي عنوان كرده بود در شرايط فعلي ادامه فعاليت كخ با استقلال به صلاح نيست.
اگر دلتان مي خواهد از وضعيت استقلال، نظر مديريت در مورد كخ يا هر چيز ديگري مطلع شويد، كافي است كه يك هفته حوصله كنيد، روزنامه استقلال جوان را بخريد تا بدانيد چه در اين باشگاه مي گذرد اما برداشت هايي كه مي توان از چند روز گذشته كرد:
۱ - كخ محكوم است. در هر شرايط او بهترين شرايط را داشته تا استقلال را به اوج برساند. هر چه خواسته برايش فراهم كرده اند و اين نتايج فقط به دليل ضعف عمده او در كوچينگ، بدنسازي يا هر چيز ديگري است كه او بايد بداند و نمي داند.
۲ - علي فتح الله زاده بهترين فرد ممكن را انتخاب كرده است و اگر تيم نتيجه نمي گيرد، تمام گناهان بردوش همين از خدا بي خبرها است.
اما برداشت ما:
اتفاقاً در اين ماجرا كخ كاملاً بي گناه است. او وارد بازي مجهولي شده كه حتي نمي داند حرف هاي نشان دهنده مجهولات X هستند، Y هستند يا هر چيز ديگري. او وارد ايران شد بدون اينكه بداند در ايران برخلاف آماتورترين كشورها هنوز چيزي به نام زمين چمن خوب مد نشده است. او وارد ايران شد بدون اينكه بداند انضباط يعني هر كسي هر كاري كه دلش خواست مي تواند انجام دهد و نظم را آدم ها تعيين مي كنند نه سيستم.
كخ وارد ايران شد بدون اينكه به او بگويند احساسي ترين آدم هاي روي زمين در ايران هستند و احساسي ترين ايرانيان، شغلشان بازيگري فوتبال است.
كخ به ايران آمد بدون اينكه بداند يا كسي به او بگويد بازيكنان فوتبالش پرحاشيه هستند و برخلاف تمامي نقاط جهان بازيكنش حتي مي تواند سهمي در صادرات قاچاقي انسان به آن سوي مرزها داشته باشد.
اتفاقاً تمام اين اشتباهات از سوي فتح الله زاده و مشاورانش سرزده است. در آوردن رولاند كخ به استقلال چه عواملي، اساسي محسوب مي شدند؟ آيا فقط دانش فني كافي است؟ در كشوري كه سال هاست تجربه به كارگيري نادرست مربيان خارجي وجود دارد، بروز مجدد اين اشتباه چه دليلي دارد؟ فقط مسئله مالي و كارنامه كخ مهم بود؟ آيا كسي نبايد بررسي مي كرد كه رفتار و فرهنگ اين آلماني طي چه مدت زماني با ايرانيان و به خصوص بازيكنان فوتبال - اين قشر را واقعاً بايد خاص دانست - به هماهنگي مي رسد؟ آيا نظم آنها در استقلال اجرا شدني بود؟ بايد قبول كرد كه رولاند كخ مربي خلاقي نيست. او روش خود را اجرا كرد بدون اينكه بداند در ايران اين مربيان هستند كه خود را با بازيكنان هماهنگ مي كنند نه بر عكس. اين اشتباهات محاسباتي از سوي چه كسي جز علي فتح الله زاده و همكارانش مي توانست سربزند؟
008900.jpg

استقلال با كخ به بن بست رسيده است. بن بستي كه از همان هفته هاي اول به چشم مي آمد ولي اصرارهاي بي مورد - كه آن هم دليل خاص خود را دارد - موجب شد همه منتظر رسيدن تا ديوار بلند امروز باشند.
۲ - و باز كادر فني
امير قلعه نوئي از همان ابتدا با كخ به بن بست رسيد، درست مثل خيلي هاي ديگر ولي او عادت ندارد مثل بقيه بنشيند و منتظر روز ضربه زدن باشد. او رفت و در استقلال اهواز ثابت كرد كه توانايي اش ناديده گرفته شده است. اركن برشا كه به تازگي آمده. او آمده تا استقلال تيم هاي ديگر را تجزيه و تحليل كند اما چه چيزي براي تحليل وجود دارد؟ اين استقلال درست نشدني نيست. اين استقلال نيازي به مربي ندارد. اين استقلال فقط يك حاكم مطلق مي خواهد، همين و بس.
در مورد ابراهيم طالبي بحث هاي زيادي وجود دارد. طالبي شايد مترجم خوبي براي كخ باشد - كه آن هم در پرده ابهام قرار دارد - اما آيا مي تواند دستيار و مربي خوبي هم باشد؟ ولي الله صالح نيا چه نقشي در استقلال دارد؟ وقتي اركن برشا و رولاند كخ، بدنسازي تيم را زير نظر دارند چه جاي فعاليتي براي صالح نيا مي ماند؟ البته اين يكي از اشتباهات جبران ناپذير كخ بوده، زيرا نوع بدنسازي بازيكنان ايراني را فقط مربياني چون صالح نيا مي دانند. اين كار هم فرهنگ خاص خود را مي طلبد. اما چه توجيهي براي صحبت هاي صالح نيا پس از بازي استقلال - برق شيراز وجود داشت؟ در كجاي دنيا مربي بدنساز حق تعيين تكليف براي سرمربي و باشگاه را دارد جز استقلال و ايران؟
بله آقاي پورحيدري، صالح نيا بايد خويشتن داري مي كرد، اما او متعصب بود، مثل همه آنهايي كه امروز فرياد مي زنند، ولي تعصب آدم ها در استقلال به چه دليل است؟ اختلاف نظر بين پورحيدري و نصرالله عبداللهي هم جالب توجه است. بالاخره استقلال خوب بازي مي كند يا خير؟ پورحيدري مي گويد بله، عبداللهي مي گويد خير بالاخره هر كسي مي تواند نظر خودش را داشته باشد.
۳ - بازيكنان استقلال
اگر براي اين تيم بي حال و بي انگيزه، بهترين مربيان دنيا استخدام شوند به نظرتان مي توانند نتيجه بگيرند؟ بعيد به نظر مي رسد. اين تيم از هيچ احدي حرف شنوي ندارد، جز مربي ايراني. وقتي بازيكني در تمرين براي رولاند كخ شعر مي سازد، مي توان اميدوار بود كه در بازي از او حرف شنوي داشته باشد؟ برقراري نظم در اين شرايط بر عهده كيست؟ به رفتار ديگر بازيكنان توجه كنيد، به نوع بازي شان نيز همين طور. به اين بازيكنان سن و سال گذشته - به اصطلاح برخي، باتجربه - به بازي شان و در مقابل به ادعاي هر كدامشان كمي بيشتر دقت كنيد. اگر توانستيد بين تمام اينها سازگاري ايجاد كنيد، رولاند كخ هم مي تواند اين تيم را هدايت كند.
۴ - هواداران
ادعا بر اين است كه هواداران كمك حال تيم ها هستند. بازيكن دوازدهم تيم ها روي سكو نشسته اند. روحيه دهنده و. . .
اما اين گونه به نظر نمي رسد كه هواداران استقلال در اين شرايط حالت عكس تمامي موارد بالا را تاييد مي كنند؟ آنها روي سكوها نشسته اند و شعار مي دهند مربي آلماني نمي خواهند مطبوعات هم در انعكاس واقعيات (!) از هيچ كوششي دريغ نمي كنند. در اين شرايط مي توان حوصله كرد و منتظر روزهايي شد كه استقلال در مرحله صعود قرار بگيرد؟ اين عادت تمامي هواداران ايراني است. استقلالي ها هم از اين قاعده مستثني نيستند. آنها نمي توانند بنشينند و بينند كه تيم شان با رهبري رولاند كخ مي بازد، مساوي مي گيرد، از جمع مدعيان قهرماني ليگ برتر خارج مي شود يا حتي از مسابقات گروهي باشگاه هاي آسيا حذف مي شود. آنها نمي توانند شاهد اين روزها باشند. آنها ترجيح مي دهند تيم شان در روزمرگي ببرد ولي - با تحمل يكدوره سخت به شرايط رقابت با تيم هاي آسيايي - حداقل - نرسد و اما در مورد تشويق ناصر حجازي اين تشويق ها كمي عجيب به نظر نمي رسد؟ چرا زماني كه روابط بين مجموعه باشگاه استقلال و حجازي تيره بود كسي او را تشويق نمي كرد؟ چرا در آن زمان كسي او را كانديداي مربيگري در استقلال نمي دانست؟ روي سكوها، بين طرفداران چه اتفاقاتي مي افتد؟ چه كسي آنها را تحت كنترل دارد؟ شايد بازي بعدي مديريت، ناصر حجازي باشد پورحيدري فعلاً در همين جايي كه هست بهترين شرايط ممكن را دارد، اما آيا نوبت به حجازي نرسيده؟ درصد به وقوع پيوستن اين احتمال را تنها در ذهن مديريت باشگاه مي توان جست وجو كرد.

عزم ملي براي دفع شر
مهم ترين دغدغه مااين است كه بتوانيم مجازات مناسب ودرخورعمل نادرست هوليگان هااتخاذكنيم مجازات هاي ما بايدفوري وقطعي باشد
008910.jpg

هرگاه اخبار مربوط به درگيري بين هواداران فوتبال از شبكه هاي خبري به گوش مي رسد، شنوندگان به ناگاه به ياد هواداران افراطي انگلستان، ايتاليا و اسپانيا مي افتند و منتظر شنيدن نام هوليگان هاي مشهور اروپا در شهرهاي ليورپول، يوونتوس، رم و. . . مي مانند. فوتبال در اين كشورها پيوندي ناگسستني با گروه هاي آشوب طلب و دردسرآفرين دارد و هر از چند گاهي اتفاقات دردناكي در اين جزاير زشت منظر و بدتركيب اقيانوس فوتبال رخ مي دهد. هنوز بيش از چند روزي از سالگرد فاجعه هيلز بورو نمي گذرد كه يوفا انگليسي ها را تهديد به ميزباني بدون تماشاگر مي كند. اما ظاهراً اين بدبختي تنها به اين كشورها محدود نيست و هوليگانيسم همچون غده اي بدخيم به مناطق ديگر اروپا نيز سرايت كرده است. اين بار مسئولين امنيتي و حكومتي كشوري به فكر مبارزه با تهديد افراط گرايي افتاده اند كه سابقه بسيار اندكي در درگيري و مشكلات دارند. ظاهراً فوتبال فرانسه هم به اين بيماري صعب العلاج مبتلا شده است.
مسئله ملي
دولت فرانسه اخيراً برنامه ها و دستورات ويژه اي را براي مبارزه با هوليگانيسم تدارك ديده است. اين برنامه ها حاصل ديدارهاي چندباره با صاحب منصبان امنيتي و مديران فوتبال اين كشور در ورزشگاه مشهور «استاد دوفرانس» است. اين برنامه ها پيشنهاد مستقيم نيكولا ساركوزي وزير كشور فرانسه به مسئولان است و قاعدتاً ضمانت اجرايي محكمي نيز پشت سر آن وجود دارد. البته دليل اصلي بروز اين واكنش از سوي ساركوزي اتفاق ناخوشايندي بود كه در بازي اخير پاري سن ژرمن و المپيك مارسي دو تيم پرطرفدار فرانسه رخ داد. در اين بازي كه در پارك دوپرنس انجام گرفت، هواداران دو تيم گوشه هايي از استعدادهاي پنهانشان را در آشوب طلبي و درگيري به نمايش گذاشتند. ساركوزي پس از شنيدن اين خبر و مرور اتفاقات از بروز اين حادثه ابراز نگراني كرد، خصوصاً زماني كه از حضور حدود ۲۰۰۰ نيروي پليس در ورزشگاه اطلاع حاصل شد. وزير كشور فرانسه گفت اين حادثه در صورت تكرار حتي مي تواند ابعاد بزرگ تري مثل به خطر افتادن امنيت ملي داشته باشد. «وقتي اين همه پليس براي كنترل يك ورزشگاه به خدمت گرفته شوند قطعاً در جاي ديگري كه مردم به پليس نيازمند هستند كسري و نقصان به وجود خواهد آمد. » ساركوزي در ادامه گفت: «به نظر من اين مسئله غيرقابل درك است. اينها واكنش هايي ناراحت كننده در برابر مشكلات حاصل از فوتبال است. » واضح است كه وزير كشور فرانسه انتظار دارد گروه كمتري از نيروهاي انتظامي وقت خود را صرف حضور در ورزشگاه كنند.
نتيجه گيري كليدي اجلاس ماه گذشته دولت و مسئولان فوتبال اين مسئله بود كه بايد پليس دقت و تمركز بيشتري را براي دستگيري تماشاگران بدسابقه به خرج دهد و بهتر است كه آنها را پس از دستگيري در روز مسابقه در زندان ها يا بازداشتگاه هايي كه در خود ورزشگاه بايد ايجاد شود نگه دارند.
واضح است كه براي جامه عمل پوشاندن به اين طرح بايد هرچه زودتر افرادي كه سابقه بدي در اين زمينه دارند شناسايي شوند.
ژان كلود مارين رئيس دايره جنايي پليس كه از افراد طرف مشورت وزير در اين مسئله بوده مي افزايد: «مهم ترين دغدغه ما اين است كه بتوانيم تنبيه و مجازات مناسب و درخور عمل نادرست هوليگان ها اتخاذ كنيم. ما بايد مطمئن شويم كه روش هاي تنبيهي مان به صورت فوري و قطعي در مورد كساني كه اصرار بر افراطي گري دارند به نتيجه خواهد رسيد. » مارين معتقد است كه معمولاً در هنگام بروز رفتارهاي خشمگينانه تماشاگران واكنش مأموران برقراري نظم و امنيت بسيار يكنواخت و مكانيكي است، در حالي كه بايد اين گونه مجازات ها به صورت كاملاً دقيق و حساب شده در مورد كساني اجرا شود كه عامل اصلي به وجود آمدن آشوب ها مي شوند.
روش هاي قديمي و جديد
سابقه مقابله با هوليگانيسم در فوتبال فرانسه به حدود ۱۵ سال قبل بازمي گردد. در سال هاي پاياني دهه ۸۰ اكثر باشگاه هاي فرانسوي برنامه هاي مدوني را جهت تقويت بيش از پيش گارد امنيتي ورزشگاه ها طراحي كردند. در اين برنامه ها راه هاي كنترل بيشتر بر هواداران خودي و هواداران تيم هاي حريف پيش بيني شد. در سال ۱۹۹۳ در كنار در ورودي ورزشگاه ها گروهي از نيروهاي ويژه قرار گرفتند و تمام هواداراني كه نوشابه هاي الكلي، پرچم هاي همراه با شعارهاي نژادپرستانه و منورهاي رنگين حمل مي كردند بازداشت كرده و يا حداقل به تعبيري آنها را خلع سلاح كرد. يك سال بعد قانوني وضع شد كه بر مبناي آن باشگاه ها مي بايست در هزينه هاي حفاظتي ورزشگاه ها و هواداران سهيم مي شدند و استاديوم هاي خانگي شان را به دوربين هاي مداربسته مجهز مي كردند. البته از آن روزها چند سالي مي گذرد و حالا مي بايست قوانين ديگري وضع كرد. فردريك تيريه رئيس سازمان ليگ فرانسه معتقد است كه اين تمهيدات توانايي برطرف كردن همه مشكلات را ندارد. «ما يك ليست ويژه تهيه كرديم و در آن منع ورود ۵۰ تا ۱۰۰ شيء را به ورزشگاه متذكر شديم. اما متأسفانه تماشاگران ما كمتر به اين ليست توجه مي كنند. » وي در مورد كم و كاست اين ليست مي افزايد: «قبل از هر چيز ما بايد بدانيم چه چيزهايي نبايد به استاديوم ها منتقل شود و در مرحله دوم هم بايد آنها را كاملاً از فضاي استاديوم دور نگه داريم. »
مرحله بعدي برنامه پيش بيني شده كه از نظر مالي بار سنگيني بر دوش باشگاه ها مي گذارد نصب دوربين هاي ويژه در نقاط مختلف ورزشگاه ها براي زير نظر گرفتن و شناسايي افراد خطاكار است. اين يكي از بهترين راه هاي ممكن براي شناسايي و كنترل بهتر است كه به مدد تكنولوژي در دسترس قرار مي گيرد.
در پايان بايد گفت كه مقادير معتنابهي پول و سرمايه صرف بالا بردن ضريب امنيتي در فوتبال فرانسه شده و روش هاي مختلفي نيز بر مبناي ترتيب ارائه آنها مورد بحث و بررسي و در نهايت آزمون و خطا قرار گرفته است. حال بايد ديد كه ائتلاف دولت، مسئولان ذي ربط فوتبال و پليس چقدر در ايمن سازي بيشتر ورزشگاه ها موثر واقع خواهد شد. البته در شرايط فعلي به نظر مي آيد پول هاي صرف شده در اين راه حداقل راه مناسب تري پيدا كرده اند.

باشگاه هاي اروپا
كالچو دوست داشتني تر است

راشين خسروي
008890.jpg

فوتبال ايتاليايي در كشور ما هم مثل بسياري از ديگر كشورها يكي از محبوب ترين سبك ها است. اما واقعاً چرا اين فوتبال تا اين حد مقبوليت دارد؟ فوتبالي كه در آن خشونت و حرفه اي گري حرف اول را مي زند. فوتبالي كه از ديرباز با روش هاي دفاعي و كاتاناچيو شناخته مي شود. فوتبالي كه حاشيه و مسائل پشت پرده آن بيش از همه ليگ هاي اروپايي است.
اما مطمئناً همين فوتبال بايد چيزهايي داشته باشد كه بتواند اين چنين حتي مخالفانش را با خود همراه سازد. مهم ترين مسئله عجيب بودن فوتبال يا به قول خود ايتاليايي ها كالچو با زندگي مردم ايتاليا است. بيش از نيمي از جمعيت ۵۶ ميليوني كشور ايتاليا اخبار فوتبال را پيگيري مي كنند. بيش از بيست هزار باشگاه فوتبال در اين كشور چكمه اي فعاليت مي كنند و بيش از يك ميليون نفر به طور جدي به اين ورزش مي پردازند. از نظر علاقه و عشق به فوتبال هيچ كشور اروپايي قابل مقايسه با ايتاليا نيست و فقط مردم برزيل در سطح جهان از اين حيث قابل قياس با ايتاليايي ها هستند اين همبستگي تنگاتنگ موجب شده حتي در آثار سينمايي كشور ايتاليا هم ردپايي از فوتبال پيدا كنيم.
سال ها است كه بعد از ظهر يكشنبه ها تب فوتبال ايتاليا بالا مي رود و اين دقيقاً زماني است كه باشگاه هاي معتبر اين كشور به ديدار هم مي روند و جالب اينكه بعد از پايان ۹۰ دقيقه تا يك هفته خوراك مردم فوتبال دوست اين كشور آماده شده است. با پيشرفت تكنولوژي و پخش مستقيم فوتبال ايتاليا در ديگر كشورهاي جهان، اين تب به ساير نقاط هم سرايت كرده است. و مسلماً اين محبوبيت فقط به خاطر چهره جذاب فوتباليست هاي ايتاليايي نيست. حتي در كشور مهد فوتبال انگلستان هم اين محبوبيت باعث بروز دردسرهايي شده است. در چند سال اخير كانال ۴ تلويزيون انگلستان بازي هاي سري A را مورد پوشش قرار مي داد و اين عمل حتي باعث شده بود كه طرفداران فوتبال ايتاليا روز به روز بيشتر شود تا اينكه مشكلات مالي و عدم توافق بين مسئولان شبكه نامبرده و شبكه صاحب امتياز پخش بازي ها موجب شد امسال اين بازي ها در كشور انگلستان پخش شود، البته شبكه هاي ديگري هستند كه ساكنان جزيره مي توانند از آنها بازي ها را پيگيري كنند. محبوبيت ايتاليايي ها در انگلستان تا به آنجا بالا رفته بود كه خوانندگان مجله معروف World Soccer در يك دهه گذشته بيشترين توجه را به فوتبال ايتاليا داشتند و حتي چند سال بازيكنان ايتاليايي را به عنوان مرد سال فوتبال جهان انتخاب كردند آن هم در سال هايي كه از نگاه فيفا بازيكنان ديگري مرد سال شده بودند.
از سوي ديگر اين محبوبيت موجب شد كه حتي يك مجله اختصاصي فوتبال ايتاليا به زبان انگليسي منتشر شود.
جنجال، هيجان و جو مخصوص فوتبال ايتاليا ديگر عامل جذاب شدن فوتبال اين كشور است.
حضور انبوه تماشاگران و طرفداران افراطي كه به تيفوسي ها مشهور هستند گرماي خاصي به بازي هاي اين كشور بخشيده است. تيم هاي ايتاليايي حتي در خارج از ايتاليا هم طرفداران زيادي دارند و حتي باشگاه هاي طرفداران تيم هاي مختلف ايتاليا در ديگر نقاط جهان به وفور يافت مي شود. كار تا آنجا بالا گرفته كه سرمايه داران خارجي نظير سعد قزاقي ترجيح مي دهند سرمايه خود را به خريد سهام تيم هاي ايتاليايي اختصاص دهند.
008905.jpg

فوتبال ايتاليا به جز فرهنگ با صنعت ايتاليا هم ارتباط تنگاتنگي دارد و سرمايه داران و صاحبان صنايع از ديرباز حضور قابل توجه در فوتبال ايتاليا داشته اند. شايد معروف ترين آنها خانواده آنيلي صاحبان شركت فيات (كه با خطر ورشكستگي روبه رو شده) باشند. ماسيمو موراتي، ويتوريو چگي گوري، سرجيو كرانيوتي، استفانو تانزي و حتي سيلويو برلوسكني از دريچه ديگري وارد فوتبال شدند و خود را صاحب محبوبيت و مقبوليت كردند. فوتبال تا به آنجا در ايتاليا گسترده شده كه عده بسياري از اين طريق ارتزاق مي كنند.
از نظر فني هم فوتبال ايتاليا همواره از اركان فوتبال جهان بوده و بسياري از تاكتيك هاي نوين از ايتاليا به فوتبال جهان ارائه شده است و بعدها از سوي ديگران مورد استفاده قرار گرفته است ولي آنچه كه فوتبال ايتاليا را بيشتر متمايز مي سازد حضور با احساس بازيكنان ايتاليا در ميدان سبز است كه خواه ناخواه بيننده را با خود همراه مي سازد. روح فوتبال ايتاليا چيزي است كه آن را از فوتبال خشك و ماشيني جدا مي كند و موجب نمايش باشكوهي از تكنيك هاي انفرادي در قالب تاكتيك هاي مدرن تيمي مي شود و اين با هيچ كجاي دنيا قابل مقايسه نيست. چيزي فراتر از فوتبال خشك و فاقد انعطافي كه به وفور يافت مي شود. سخن آخر اينكه در كدام كشور جهان رئيس يك باشگاه فوتبال تا حد نخست وزير شدن پيش مي رود؟

حاشيه ورزش

• روحيه عجيب شوماخرها
پس از مرگ خانم شوماخر در صبح روز برگزاري جايزه بزرگ سنت - مارين همه از خود مي پرسيدند كه آيا برادران شوماخر در مسابقه حاضر خواهند شد يا نه. البته كارشناسان شكي نداشتند كه اين دو برادر به قرارداد خود احترام خواهند گذاشت.
مادر ۵۵ ساله آنها مدت ها در كما بود، اما رالف و ميشائل چند روز قبل از ديدار به هم قول دادند كه اجازه ندهند فشار و تنش روحيه شان را تضعيف كند. اما صبح روز برگزاري ديدار اليزابت درگذشت. هيچ كس باورش نمي شد كه ميشائل اين همه اندوه را تحمل مي كند. او كه در سه ديدار آغازين فصل جلوه چنداني نداشت، به يكباره كيمي رايكونن فنلاندي راننده خوب مك لارن مرسدس را پشت سر گذاشت و دوباره قهرمان شد. رالف كه در لباس تيم ويليامز - بي ام و در اين جايزه بزرگ حاضر شده بود به مقام چهارم رسيد. اين عنوان، عنوان بي سابقه اي بود كه به دفتر افتخارات شوماخرها اضافه شد. اين ديدار آخرين مسابقه فرمول ۲۰۰۲ بود. اليزابت هميشه پسرانش را تشويق مي كرد و از موفقيت آنها لذت بسياري مي برد. شايد به همين دليل بود كه پسرانش به جاي تضيعف روحيه، روحيه اي مضاعف گرفتند. گويي آن روز مادرشان در كنارشان نشسته بود و باز هم تشويقشان مي كرد.

• دوچرخه سواران ايراني در مسابقات جهاني
008895.jpg

«عباس سعيدي تنها» و «امير زرگري» دو دوچرخه سوار ايراني موفق شدند با كسب امتيازات لازم در مسابقات جهاني آفريقاي جنوبي (world cup) مجوز حضور در مسابقات A جهاني را به دست آورند. در اين رقابت ها كه ۲۲ تا ۲۴ فروردين ماه درشهر كيپ تاون آفريقاي جنوبي برگزار شد در ۴۰ كيلومتر مديسن (امدادي) نمايندگي كشورمان در جايگاه سيزدهم قرار گرفتند و در ۳۰ كيلومتر امتيازي عباس سعيدي تنها در جايگاه دهم ايستاد. «عباس سعيدي تنها» و «امير زرگري» در حال حاضر زير نظر مربيان اتحاديه بين المللي دوچرخه سواري (UCI) در شهر ايگل سوئيس مشغول تمرينات آماده سازي براي شركت در بازي هاي المپيك ۲۰۰۴ آتن هستند. گفتني است مسابقات ورد كاپ (cup woeld) در سال ۶ بار برگزار مي شود كه مجموع امتيازات اين مسابقات براي راهيابي به مسابقات A جهاني (كه سالي يك بار برگزار مي شود) است.

• موتورسواري در اندوه
دايجيرو كاتوه، موتورسوار ژاپني هيوندا ديگر به رانندگي ادامه نمي دهد. خبر درگذشت او در بيمارستان يوكائيچي هم دوستداران مسابقات موتورسواري را در اندوه فرو برد. اين راننده ۲۶ ساله تمام اميد ژاپني ها در هوندا براي رسيدن به نتايج والنتينو روسي ايتاليايي بود. يازده پيروزي او در سال ۲۰۰۱ و ۱۶ پيروزي اش در جايزه بزرگ نشان از عملكرد خوب او دارد. دايجيرو كه دو دختر خردسال داشت به طرز عجيبي به كفش علاقه مند بود و كلكسيون كفش هاي او همسرش را به شدت عصباني مي كرد. او به علت جراحت در ناحيه جمجمه و مشكل تنفسي اوايل هفته درگذشت. حادثه دردناكي كه روز ششم آوريل براي او اتفاق افتاده بود موجب شد كه تا اوايل هفته جاري در حالت كما بماند پس از مرگ او رانندگان بسياري از وضعيت نامناسب پيست هاي اتومبيلراني ژاپن شكايت كرده و آن را عامل اصلي اين حادثه دانستند. مرگ دايجيرو مسئولان تيم هيوندا را به شدت اندوهگين كرده است.

• دكل ها مي آيند
فدراسيون بسكتبال اعلام كرد: به دنبال اطلاعيه اين فدراسيون مبني بر معرفي نوجوانان بالاي ۱۹۰ سانتي متر به اين فدراسيون براي فعاليت در اين رشته، بيش از ۳۰ نوجوان معرفي شده اند. فدراسيون بسكتبال هفته گذشته طي اطلاعيه اي به تمامي استان ها و مراكز آموزشي و رسانه ها، از آنان خواسته بود تا نوجوانان متولد ۱۳۶۳ به بعد را كه داراي قدي بالاتر از ۱۹۰ سانتي متر هستند به اين فدراسيون معرفي كنند به دنبال اين اطلاعيه، افراد مختلف طي تماس هاي تلفني و يا حضوري از شهرستان هاي مختلف خود را به فدراسيون معرفي كردند كه در ميان آنها نفراتي با قدي حدود ۲ متر و ۱۸ سانتي متر و يا ۲ متر و ۴ سانتي متر نيز به چشم مي خورند. بنابر اعلام فدراسيون بسكتبال، برخي از اين افراد از شهرستان ها و يا استان هاي خود را معرفي كرده اند كه اسم برخي از آنها بسيار به ندرت در ورزش ايران شنيده مي شود كه اين امر نشانگر وجود استعدادهاي خوب در مناطق مختلف كشور براي رشته هاي مختلف با توجه به نياز فيزيكي و جسماني آنها است. اين فدراسيون افزوده است: اين نوجوانان در آينده نزديك به اردوي مشتركي دعوت خواهند شد تا توسط مربيان و نناد كرايگوويچ مشاور صربستاني فدراسيون بسكتبال مورد آزمايش قرار گيرند و در صورت دارا بودن شرايط فيزيكي به تيم هاي مختلف باشگاهي معرفي و يا توسط اين فدراسيون تحت آموزش قرار گرفته و در اين رشته مشغول به فعاليت شوند.

•تنيس باز آسيايي بين ۱۰ نفر اول
«پارادون سريچافان» تنيس باز صاحب نام آسيايي، در مكان دهم جدول رده بندي برترين تنيس بازان حرفه اي مرد جهان ايستاد. اتحاديه تنيس بازان حرفه اي جهان روز دوشنبه پس از خاتمه رقابت هاي بين المللي تنيس مردان مونت كارلو در فرانسه اسامي برترين تنيس بازان مرد را اعلام كرد و در آن «سريچافان» قهرمان بازي هاي آسيايي ۲۰۰۲ بوسان - كره جنوبي با كسب ۱۸۸۵ امتياز در مكان دهم جدول رده بندي بالاتر از تنيس بازان صاحب نامي از جمله سينگ شالكن از هلند، ديويد نلبنديان از آرژانتين، راينر اشنايدر از آلمان، سباستين گروستژن از فرانسه، گوستاو كوئرتن از برزيل، گيلرمو كوريا از آرژانتين، آلكس كوره ژا از اسپانيا، يونس العيناوي از مراكش، گيلرمو كاناس از آرژانتين و تامي هاس از آلمان قرار گرفت. «سريچافان» در مرحله دوم رقابت هاي بين المللي تنيس مونت كارلو با شكست مقابل «جولين بوتر» از فرانسه از دور مسابقات كنار رفت. همچنين در اين رده بندي بسان هفته هاي گذشته «ليتون هيوويت» از استراليا در صدر برترين تنيس بازان مرد جهان قرار گرفت و «آندره آغاسي» و «خوان كارلوس فررو» از اسپانيا در مكان هاي بعدي جاي گرفتند.

|  اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   زندگي  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |