ترجمه: غلامرضا رضايي نصير
از بسياري جهات هلند يك كشور نمونه محسوب مي شود: زيبا، مرفه، مكاني فوق العاده براي فعاليت هاي اقتصادي و با تركيبي نادر از نرخ پايين بيكاري و سطوح بالاي رفاه اجتماعي. اما هيچ كشوري كامل نيست.
علائم تعجب آور نارضايتي در سال ۲۰۰۲ بروز كرد، به خصوص ظهور حيرت آور و قتل تكان دهنده يك سياستمدار پوپوليست به نام پيم فورتوئين. در پي اين قتل، سريعاً دولت ائتلافي راست ميانه كه رهبر پرشور و ترور شده را نيز شامل مي شد، سقوط كرد. پس از موفقيت انفجاري اوليه، حمايت از فهرست پيم فورتوئين به سرعت رو به كاهش گذاشت.
اين كشور با مايه هاي نااميدي بيشتري در آينده روبه رو خواهد بود. ميلياردها يورو لازم است تا صف انتظار در بيمارستان ها و كمبود آموزگاران را از بين برد و گره هاي كور ترافيكي و جرم و جنايت را كاهش داد. پس از برگزاري انتخابات در روز ۲۲ ژانويه مردم هلند خواستار نتايج سريع عملكرد دولت ائتلافي جديد هستند. اقتصاد ضعيف اين كشور بدون معنا خواهد بود كه سياستمداران فقط مي توانند از هزينه ها كاسته بر ماليات ها بيفزايند.
اقتصاد بلژيك كمي قوي تر از اقتصاد هلند بهبود خواهد يافت، اما بازار كار اين كشور وضعيت بدتري خواهد داشت. در هر صورت دولت بلژيك كه يك دولت ائتلافي متشكل از ليبرال هاي راست ميانه، سوسياليست ها و سبزهاست، از محبوبيت برخوردار است و احتمال مي رود كه در انتخابات فدرال ماه ژوئن ۲۰۰۳ نتايج خوبي كسب كند. حزب دست راستي افراطي فلميش (كه بسيار افراطي تر از طرفداران فورتوئين در كشور همسايه هستند) حدود ۲۰ درصد از آرا را در فلاندرز كسب خواهد كرد و اين امر عنوان درشت برخي از روزنامه ها را به خود اختصاص خواهد داد. اما تغيير چنداني ايجاد نخواهد كرد. سال ها است كه سهم اين حزب در آرا ثابت مانده است. جالب آنجاست كه بروكسل، مركز اتحاد اروپا، خود پايتخت كشوري عميقاً تقسيم شده است.
احتمالاً سرمايه گذاران چشمي به بازار مستغلات بروكسل خواهند داشت. با توجه به اينكه ۱۰ كشور جديد خود را براي پيوستن به اتحاديه اروپا آماده مي كنند و با توجه به هجوم مقامات به اين شهر، به نظر مي رسد كه تقاضا براي املاك در بروكسل به شدت افزايش يابد.
وداع با برنامه هاي اقتصادي احمقانه
سياست هاي اروپايي به اين اندازه ديوانه وار نبوده است، اما به هيچ وجه نمي توان آنها را عاقلانه مهم دانست، عملكرد عجيب بانك مركزي اروپا سياست هاي پولي را به بيراهه كشانده است، و حال آنكه برنامه به اصطلاح ثبات و رشد دولت هاي منطقه يورو مانع از اجراي درست سياست هاي بودجه اي مي شود. هر دو مورد نيازمند توجه فوري است. براي آنكه در اروپا كه نرخ تورم از كشوري به كشور ديگر تفاوت مي كند (و قرار است به زودي گسترش هم پيدا كند) خود را بيشتر منعطف سازد، بانك مركزي بايد هدف كمتر جاه طلبانه اي براي متوسط نرخ تورم در نظر بگيرد و به جاي نرخ (تلويحي) فعلي كه متوسط آن يك درصد در نظر گرفته شده، نرخ متوسطي برابر با ۵/۲ درصد هدف قرار گيرد. در ضمن برنامه هاي اقتصادي احمقانه صاف و ساده بايد كناري گذاشته شوند. هر سياستي كه كشوري را با كسري بودجه اي تنها به ميزان ۳ درصد توليد ناخالص داخلي مجبور به افزايش ماليات ها و كاهش هزينه ها سازد - همانطور كه آلمان را اخيراً مجبور كرده است - به هيچ وجه يك جوك بي ضرر نيست. انتظار داشته باشيد كه چنين سياست هايي پاياني خفت بار داشته باشند.
مي توان با اطمينان روي ناتواني ژاپن يا اتحاديه اروپا در ترميم سياست هايي كه شكست آنها كاملاً روشن گشته است، شرط بست. هر چند براي مدتي چنين به نظر مي رسيد كه سياست كشاورزي اروپا احتمالاً در سال ۲۰۰۳ از ريشه اصلاح خواهد شد. اگر چنين شود، كمك فراواني به اقتصاد جهان خواهد بود. اين امر باعث خواهد شد كه بسياري از فقيرترين كشورهاي در حال توسعه جهان به سرعت ثروتمند شوند. مهمتر آنكه چنين اصلاحاتي باعث خواهد شد دور فعلي مذاكرات تجارت جهاني (كه به پيشرفت اصلاحات تجارت كشاورزي بستگي دارد) در جهت صحيح پيشرفت كند و تجارت آزادتر جهان را ثروتمندتر خواهد كرد. اما چنين نخواهد شد. اصلاحات پيشنهادي به اصرار فرانسه به تعويق خواهد افتاد و اين شرم آور است دور مذاكرات دوحه متوقف خواهد شد و فرصت ديگري براي بالا بردن رشد اقتصادي در سال ،۲۰۰۳ بدون لزوم از دست خواهد رفت. اقتصاد جهان رو به بهبود است، اما اين بهبودي را به هيچ وجه مديون رهبرانش نيست.
پي نوشت:
* Benelux شامل كشورهاي بلژيك، هلند و لوكزامبورگ است.
رشد توليد ناخالص داخلي (درصد)
لوكزامبورگ
|
هلند
|
بلژيك
|
|
۱/۰
|
۱/۱
|
۰/۷
|
۲۰۰۱
|
۱/۵
|
۰/۵
|
۱/۳
|
۲۰۰۲
|
۲/۵
|
۱/۶
|
۱/۹
|
۲۰۰۳
|
|