رابين. اف. گودمن
ترجمه: اشكان ناصح
بچه ها سوالات سخت زيادي مي پرسند اما پرسش هاي آنها در زمينه اعمال تروريستي يا جنگ تقريباً دشوارترين مقولات را براي پاسخ گويي تشكيل مي دهد، خصوصاً وقتي كه اخبار، جزئيات بي واسطه و مشروحي در اين خصوص فراهم مي سازد. والدين با خود مي انديشند كه آيا بايد فرزندان خود را از مواجهه با واقعيات خشن و پيگيري موضوعاتي اين چنيني محافظت نمايند يا آنكه آنها را در عقايد شخصي خويش شريك نمايند. متخصصين مي انديشند كه چه ميزان اطلاعات مي بايست در اختيار بچه ها گذارده شود يا اينكه چطور بايد به بچه هايي كه آشفته و ناآرام شده اند كمك نمود. به نظر مي رسد همه بزرگسالان مي بايست به نوعي معضل تضاد ميان حمايت از عدم خشونت و اينكه چرا در عين حال ملت ها همچنان قواي نظامي خود را حفظ مي كنند و درگير جنگ مي شوند براي فرزندانشان حل و فصل نمايند. اين مقاله به شما در پاسخگويي به تعدادي از سوالات رايج و دلواپسي هايي كه والدين و متخصصان در صحبت با كودكان در باب تروريسم و جنگ دارند، كمك مي نمايد.
• • •
• بچه ها چطور به اخبار مربوط به جنگ و تروريسم واكنش نشان مي دهند؟
واكنش بچه ها به مطالبي كه در خصوص اعمال خشونت آميز مي شنوند و تصاويري كه در روزنامه ها و تلويزيون مي بينند متأثر از سن و سال آنها و شخصيت فردي شان است. هنگامي كه سن را مد نظر قرار دهيم، بچه هاي سنين پيش دبستاني احتمالاً تأثيرپذيرترين گروه سني را در برابر تصاوير و صداهايي كه مي بينند و مي شنوند، تشكيل مي دهند. بچه ها در اين سن حقايق را با آميختن آنها با تخيلاتشان و ترس از خطر، پيچيده تر مي كنند، آنها مي توانند به راحتي مستأصل گردند و ممكن است قادر به متوقف كردن افكار مغشوش كننده خود نباشند. بچه هاي سنين مدرسه ديگر مطمئناً تفاوت ميان خيال و واقعيت را مي توانند درك كنند اما ممكن است در تفكيك قائل شدن ميان صحنه هايي از يك فيلم ترسناك با تكه فيلم مستندي در اخبار مشكل داشته باشند يا به نحوي درك نكنند كه يك حادثه منفرد در حال پخش مجدد است و بنابراين چنين بينديشند كه افراد بسيار بيشتري نسبت به آنچه واقعاً در اين مورد وجود داشته، درگير حادثه گشته اند، به علاوه ماهيت بي واسطه و زنده اخبار آن را در نظر بچه ها چنان مي نماياند كه گويي درگيري، نزديك به خانه آنها و حتي اصلاً در كنار خانه آنهاست. بچه هاي سنين مدارس متوسطه و دبيرستان ممكن است به واسطه خط مشي سياسي يك موقعيت، نسبت به موضوعي علاقه مند و كنجكاو گردند و در خود نيازي را براي ايستادگي يا عمل احساس نمايند، آنها ممكن است از خود تمايلي مبني بر درگير شدن در فعاليت هاي سياسي يا خيرخواهانه در ارتباط با اعمال خشونت بار نشان دهند. علاوه بر سن و نشو و نماي عصبي و اندامي (maturity)، سبك شخصيتي و خلق و خوي بچه ها مي تواند پاسخ آنها را تحت تأثير قرار دهد. برخي بچه ها به طور طبيعي براي واكنش ترس مستعدتر هستند و بنابراين اخبار مربوط به موقعيتي خطرناك ممكن است اضطراب آنها را به اوج برساند. بچه ها يا نوجواناني كه مليت آنها همسان با مليت گروه درگير جنگ باشد ممكن است نسبت به موقعيت حساس تر و آگاه تر باشند و بچه هايي كه شخص آشنايي را درگير شده در حوزه جريانات دارند به خصوص ممكن است از رويدادها متأثر شوند. همچنين كودكان و نوجوانان اخباري را كه مي شنوند، مرتبط با رويدادها و موضوعات زندگي خودشان، شخصي خواهند كرد. بچه هاي كم سن معمولاً اغلب نگران جدايي از والدين، خوب و بد ترس از تنبيه هستند. آنها ممكن است پرسش هايي در خصوص كودكاني كه در اخبار مي بينند يا بچه هايي كه تنها مانده اند مطرح نمايند، يا به جمع آوري موضوعاتي در ارتباط با رفتار خوب و بد آنها بپردازند. بچه هاي مدارس متوسطه در كانون كشمكش هاي همسالان هستند و همچنين در حال ايجاد و گسترش يك نگرش اخلاقي سنجيده و حساب شده. اشتغال ذهني با مفاهيم عدالت و مجازات در اين گروه سني شايع تر است و نوجوانان موضوعات گسترده تري را مرتبط با اخلاق و سياست تلقي مي كنند. نوجوانان همچون بزرگسالان، ممكن است در زمينه زندگي به تفكر روي آورند واولويت ها و علايق خود را مجدداً مورد ارزيابي قرار دهند.
|
|
در انتهاي ديگر طيف به نظر مي رسد برخي كودكان به نوعي ايمن مي شوند يا حوادثي را كه در اخبار مشاهده مي كنند ناديده مي انگارند. به نظر مي رسد آنها مي توانند بار بيشتري را متحمل شوند و به واسطه ماهيت تكرار شونده گزارش ها نسبت به آنها بي حس مي شوند. مواجهه با اشكال چندگانه و متعدد خشونت از قبيل بازي هاي ويدئويي، درك ماهيت واقعي تراژدي ها را دشوارتر مي سازد. والدين و متخصصين مي بايست گوش به زنگ باشند كه راه حل هاي نهايي بچه ها مي تواند بر مبناي آنچه در فيلم ها ديده اند بنا شود. پاسخ هاي جاهلانه يا تكانه اي متأثر از توصيه هاي نابهنجارند و مي بايست كه در زمينه تعارض هاي واقعي به آنها پرداخته شود.
• چطور مي توانيم بفهميم كه يك بچه نسبت به اقدامات تروريستي و جنگ چه احساس و فكري دارد؟
قضاوت راجع به اينكه آيا كودكي در ارتباط با اخبارشنيده شده، ترسيده يا نگران گرديده يا خير، هميشه به راحتي مقدور نيست. بچه ها ممكن است از اينكه راجع به ترس هايشان صحبت كنند اكراه داشته باشند يا ممكن است از نحوه متأثر شدن خود از اخبار، ناآگاه باشند. والدين مي توانند به جست وجوي نشانه هايي در خصوص نحوه واكنش كودك بپردازند. بازي جنگي الزاماً دال بر وجود مشكل نيست. بازي هاي مرتبط با جنگ طبيعي است و اين بازي ها مي تواند در پاسخ به رويدادهاي جاري، همچنان كه آنها فعالانه بر روي اطلاعات دريافتي عمل مي كنند، تقليد مي كنند، برون ريزي مي كنند و مسائل را در قالب سناريوهاي مختلفي حل مي كنند افزايش يابد، اما رفتارهاي بازگشتي، هنگامي كه بچه ها درگير رفتارهايي مي شوند كه از كودكان سنين پايين تر مورد انتظار است، رفتارهاي پرخاشگرانه بيش از اندازه، وحشت هاي شبانه يا تفكرات وسواسي در خصوص خشونت مي تواند دلالت بر واكنش هاي عادي داشته باشد كه نيازمند توجه و بررسي دقيق تر خواهد بود. همچنين پرداختن به ترس هاي ويژه و شخصي بچه ها نيز ضروري است. والدين نبايد در زمينه آنچه به خيال خودشان بچه ها راجع به آنها نگراني هايي دارند مفروضاتي بسازند، آنها اغلب از شنيدن حالات و ترس هاي واقعي بچه ها شگفت زده مي شوند مثلاً هنگامي كه مشاهده مي كنند كودكي ديگر رفتن براي قايق سواري را پس از ديدن كشتي اي كه مورد حمله قرار گرفته است رد مي نمايد.
• ما بايد به چه شكلي با بچه ها راجع به جنگ و اقدامات تروريستي صحبت كنيم؟
برعكس ترس هاي والدين، صحبت كردن درباره اقدامات خشونت آميز ترس كودك را افزايش نخواهد داد، نگه داشتن بچه ها با احساس وحشت مخرب تر از بحث آزاد است، البته همچون ساير موضوعات مي بايست سن و سطح درك كودك را هنگامي كه وارد بحث مي شود مد نظر قرار داد. بچه هاي ۴ يا ۵ ساله هم در مورد اعمال خشونت آميز چيزهايي مي دانند اما همه بچه ها ممكن است ندانند كه چطور بايد درباره نگراني هاي خود صحبت نمايند. اين براي والدين اغلب ضروري است كه خودشان سر صحبت را باز كنند. پرسيدن از بچه ها در خصوص آنچه شنيده اند يا آنچه فكر مي كنند، راه خوبي براي شروع صحبت است. والدين مي بايست از سخنراني كردن يا درس دادن به بچه ها راجع به موضوعات پيش از آنكه بررسي هايي در خصوص آنچه واقعاً براي بچه مهم، گيج كننده يا مسئله ساز است خودداري نمايند. بزرگسالان مي بايست مترصد فرصت هايي براي تحريك آنها باشند، به عنوان مثال هنگامي كه با هم در حال تماشاي اخبار هستند. والدين همچنين مي توانند در پي استفاده از فرصت هايي باشند كه موضوعات مربوطه طي آنها مطرح مي شود مثلاً هنگامي كه تلويزيون در حال نشان دادن افرادي است كه در حال بحث و گفت وگو با يكديگرند. بحث در مورد مسائل گسترده تري همچون مدارا (tolerance)، اختلاف نظر (difference) و حل مسائل از طريق غيرپرخاشگرانه نيز مي تواند به وسيله اخبار برانگيخته شود. همچنين يادگيري در زمينه فرهنگ ها و مذاهب بيگانه، افسانه ها و تصورات قالبي را برطرف مي نمايد و به نحو صحيح تري تشابهات و تمايزات را ترسيم مي نمايد.
اخبار وقايع خشونت آميز سرزمين هاي دور همچنين مي تواند بحث هايي در خصوص راه حل هاي غيرپرخاشگرانه در زمينه مسائل روزمره را نيز برانگيزاند، مثلاً كمك كردن به بچه ها براي به توافق رسيدن در اين زمينه كه چطور اسباب بازي ها را بين خودشان سهم نمايند يا اينكه چگونه راهبردهاي سازنده اي جهت تنظيم و اداره اختلافات در بازي بيسبال در پيش گيرند. بچه هاي بزرگ تر مي توانند موضوعات مرتبط با جامعه، مثلاً بحث و مشاجره در يك مركز خريد را درك نمايند. طرق موثر كار روي اين موقعيت هاي گسترده تر مي تواند با كمك در شرح و بررسي موقعيت هاي خشونت آميز مختصرتر تسهيل شود. بزرگسالان همچنين مي بايست به خواست كودك مبني بر عدم صحبت در خصوص موضوعاتي خاص تا زماني كه آماده نشده است احترام بگذارند، در عين حال كه به واكنش هاي غيركلامي آنها همچون تظاهرات يا وضعيت چهره اي، رفتار بازي، تن كلام يا محتواي كلام بچه كه نشانه هاي مهمي از واكنش هاي او و نياز ناگفته اش براي صحبت كردن است توجه نمايند. پاسخ به پرسش ها و بررسي ترس ها، همگي در يك جلسه نشست حاصل نمي شود، موضوعات جديدي ممكن است مطرح شوند و يا موضوعاتي در خلال زمان رخ نمايند، بنابراين بحث مي بايست به صورتي نسبتاً مستمر و بر مبناي نيازها تداوم يابد.
• آيا به فرزندمان اجازه تماشاي تلويزيون يا مطالعه در زمينه جنگ و تروريسم را بدهيم؟
والدين و متخصصان مي توانند فرض را بر اين بگذارند كه اكثريت بچه ها لااقل تا حدودي امكان دسترسي به اطلاعات و ديدن و شنيدن در خصوص رويدادهاي جاري كه در خبرها منعكس مي شوند را داشته اند. به هر شكل سن كودك و سبك شخصيتي او تعيين مي نمايد كه بزرگسالان تا چه حد امكان دسترسي مستقيم كودك را بايد فراهم سازد. تماشا كردن، خواندن و بررسي خبرها در كنار هم بهترين راه جهت سنجش واكنش كودك و كمك به كودك يا نوجوان جهت مواجهه با اطلاعات است. در بحث جمعي در زمينه آنچه ديده و شنيده مي شود، والدين و متخصصان از چگونگي پردازش اطلاعات و مواد توسط بچه ها و چگونگي احساس آنها در مورد رويداد مطلع مي شوند. اين موقعيت همچنين امكان يك تبادل نظر فوري درباره بحث جنگ و خشونت را فراهم مي سازد. تصحيح اطلاعات تحريف شده و غلط و سپس بحث در خصوص احساسات شخصي سودمندتر است.
• آيا مي بايست عقايد شخصي خود را به كودك بگوييم؟
اخبار تروريسم و جنگ يك فرصت مناسبي جهت بحث در باب موضوعات پيشداوري، تصورات قالبي و پرخاشگري و طرق عاري از خشونت مواجهه با موقعيت ها را ايجاد مي نمايد. بزرگسالان پيش از گفت وگوها، خود مي بايست اطلاعات و نظرات خويش را مورد كنترل و وارسي قرار دهند. گشودن باب بحثي صادقانه پيشنهاد مي شود، اما بزرگسالان بايد مراقب تحصيل نظرات خود به عنوان حقيقت محض يا قطعي باشند. در بحث مي بايست مجال عدم توافق و ابراز نقطه نظرات متمايز براي طرفين محفوظ باشد. احساس در اشتباه بودن يا داشتن درك غلط مي تواند موجب شود تا بچه ها از گفت وگو كناره گيري نمايند يا اين احساس را به آنها القا نمايند كه بد يا نادان هستند. در كنار بحث از اينكه چطور جنگ و تروريسم اغلب از تعارضات بين شخصي، بدفهمي ها و يا تفاوت هاي ميان مذاهب و فرهنگ ها برمي خيزد الگودهي فرهنگ همزيستي حائز اهميت است. درك نقطه نظرات ديگران گام ضروري جهت حل تعارضات به شيوه هاي غيرخشونت آميز است.
• چطور مي توانيم كودكمان را مطمئن و آرام كنيم؟
ترس هاي بچه را رد نكنيد. وقتي ترس هاي بچه ها بي اهميت جلوه داده شود آنها ممكن است دچار آشفتگي و خجالت گردند. بزرگسالان با تفحص در موضوعات و آموزش طرق مثبت مقابله و از عهده برآيي، مي توانند به كودكان براي فائق شدن بر ترس و اضطرابشان كمك نمايند. والدين و متخصصان مي توانند با بيان حقايقي به كودكان در خصوص اينكه مثلاً چگونه از مردم محافظت مي شود (به وسيله نيروهاي پليس و...) و آموزش اقدامات ايمني بخش فردي كه آنها مي توانند به كار گيرند (از جمله تأكيد بر اهميت صحبت با يك بزرگسال هنگامي كه مورد تهديدي قرار مي گيرند) و حمايت عاطفي از آنان، در بچه ها احساس اطمينان و امنيت ايجاد نمايند.
مترجم: تأكيد مي شود حد خشونتي كه كودك قادر به ديدن يا شنيدن يا بحث در خصوص آن است كاملاً متأثر از سن و سال بچه ها و شخصيت آنها و جو خانوادگي شان است و مواجهه كودك با اخبار و رويدادهايي فراتر از ظرفيت و توان رواني اش، خصوصاً در صورت مكرر بودن مي تواند منجر به استيصال كودك و درجات مختلف آشفتگي موقت يا مستمر وي گردد و اين امر دلالت بر لزوم سعي جدي در محافظت از كودكان در برابر اخبار و اطلاعات و رويدادهاي ديداري و شنيداري خارج از حد و ظرفيت آنها دارد و در صورت وقوع چنين تجربياتي و مشاهده علائم كلامي و غيركلامي آسيب ديدگي رواني و استمرار آنها، مراجعه به متخصصان و انجام اقدامات حمايتي و درماني لازم ضروري است.